مشكل زندگي در كلانشهر تهران
يك پاي پايتخت نشيني مي لنگد
عكس: جواد گلزار
|
|
ايجاد مجتمع ها، شهرك هاي صنعتي، شهرهاي جديد و... در شعاع 60-30 كيلومتري شهر تهران به خوبي نشان مي دهد مشكل تزاحم جمعيت فقط
در شهر تهران خلاصه نمي شود بلكه بايد چهار ميليون جمعيت شهرها و آبادي هاي اطراف را نيز در نظر گرفت.
لطيف روحاني - رشد سريع جمعيت تهران، شيوه قديم زندگي را دگرگون كرده و در پي آن تحولات اجتماعي، اقتصادي، جغرافيايي و اداري را موجب شد و به تبع آن ناهنجاري ها و نابساماني ها و مشكلات متعدد پديد آورد. در بررسي تاريخي مسائل دموگرافيك (جمعيتي) شهر تهران در حدود 2000 سال پيش يعني در اوايل دوره قاجار و انتخاب آن به عنوان پايتخت جمعيت آن كم تر از 15 هزار نفر بود. در سرشماري سال 1286 هجري قمري آن هنگام كه تهران دارالخلافه ناصري خوانده مي شودجمعيت آن به۱۵۵۰۰۰ نفر رسيد. در اواخر سلسله قاجار در سال 1300 شمسي جمعيت آن به كمي بيش از 200 هزار نفر و در پايان حكومت رضاشاه در سال 1320 به حدود 600 هزار نفر رسيد. بعد از آن در جريان وقايع بعد از جنگ دوم جهاني و تغيير نقش ايران در سطح جهان و منطقه و همچنين در پي تحولات داخلي از نيمه دوم دهه 20 شمسي به بعد آهنگ رشد و توسعه تهران به دليل تمركز سرمايه گذاري هاي دولتي و بخش خصوصي تهران به عنوان مركز بلامنازع و قطب اقتصاد كشور تبديل شد و در پي اين تحولات در فاصله سال هاي 1335-1320 جمعيت آن سه برابر شد و به 5/1 ميليون رسيد و ده سال بعد در سال 1345 به حدود 7/2 ميليون نفر رسيد. در واقع طي فاصله سال هاي 1345-1300 جمعيت تهران دوازده برابر شد. آمار نشان مي دهد كه طي چهار دهه گذشته نيز (1385-1345) جمعيت تهران حدود سه برابر شده و از 72/2 به 5/7 ميليون نفر رسيده است. البته بحران جمعيت در اين كلان شهر به اين جا ختم نمي شود و علاوه بر مجموعه شهر اصلي (يا مادرشهر) بايد مجموعه مراكز و كانون هاي جمعيت و فعاليت اطراف تهران كه منطقه شهري تهران ناميده مي شود را مورد توجه قرار داد.شهر تهران با مجموعه اي از شهرها و آبادي هايي كه اطراف آن شكل گرفته است، در زمينه هاي مختلف از جمله سكونت و كار رابطه متقابل و روزمره دارد. در واقع ايجاد مجتمع ها، شهرك هاي صنعتي، شهرهاي جديد و... در شعاع 30-60 كيلومتري شهر تهران به خوبي نشان مي دهد مسأله فقط در شهر تهران خلاصه نمي شود بلكه بايد چهار ميليون جمعيت شهرها و آبادي هاي اطراف را نيز در نظر گرفت. طي چهل سال گذشته آبادي ها و شهرهاي كوچك واقع در دشت حاصل خيز جنوب و غرب تهران و كرج با رشد فوق العاده بزرگ و بزرگ تر شدند و مراكز سكونت جديد در مدت كوتاهي در اطراف اين كلان شهر شكل گرفت.
و بدين سان تعداد شهرهاي استان تهران از چهار شهر در سال 1335 به پانزده شهر در سال 1355 و نزديك به سي و پنج شهر در سال 1385 رسيد. در طي چهل سال گذشته جمعيت كرج از حدود چهل و چهار هزار نفر در سال 1345 به بيش از يك ميليون نفر در سال 1385 رسيده، اسلام شهركه در سال 1345 يك آبادي هزارنفري بود در سال 1385 نزديك به پانصد هزار نفر جمعيت پيدا كرده است.آن چه مسلم است اين است كه ضرورت حفظ تعادل بين ظرفيت و جمعيت شهر تهران و عوامل مؤثر در آن از جمله چالش هاي پيش روي منتخبان سومين دوره انتخابات شوراي اسلامي شهر تهران و مديريت شهري آينده آن خواهد بود كه بايد براي ايجاد اين تعادل و توازن چاره اي بينديشند.
برطبق طرح جامع قديم تهران كه در نيمه دوم دهه چهل تصويب شد. سقف جمعيتي براي تهران 5/5 ميليون نفر در محدوده قانوني 600 كيلومتر مربع تعيين شد. در سال 1370 در قالب طرح سامان دهي (جامع) تهران شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران سقف جمعيتي تهران را 65/7 ميليون نفر با افزايش مساحت محدوده قانوني به 707 كيلومتر مربع تعيين نمود. اما از آن جا كه وسيله اصلي براي كنترل سقف تعيين شده، كنترل تراكم ساختماني مسكوني است، افزايش و فروش مستمر اضافه تراكم ساختمان هاي مسكوني طي پانزده سال گذشته و مضافاً هنوز قسمت وسيعي در داخل مناطق بيست و دو گانه و همچنين اراضي واقع در غرب مسيل كن ساخته نشده و تداوم تراكم فروشي نشان مي دهد كه با ادامه اين روش ها امكان حفظ جمعيت تهران در حد تعيين شده وجود ندارد. مديريت آينده و منتخبان شوراي اسلامي در دوره سوم اگر به دنبال اين باشند كه شهر تهران به عنوان محل زندگي ميليون ها انسان، پايتخت ملي و كلان شهري بزرگ در سطح جهان و منطقه آن هم با حداقلي از كيفيت بتواند ايفاء نقش كند، نبايد اجازه بدهند كه جمعيت آن در محدوده 707 كيلومتر مربعي قانوني شهر از حدود 6/8 ميليون نفر تجاوز كند. اين در حالي است كه اگر اقدامي در جهت كاهش سطح مسكوني صورت نگيرد و فقط فروش تراكم متوقف شود و متوسط تراكم ساختماني مسكوني در حدود 120 درصد باقي بماند جمعيت شهر تهران به حدود 6/11 ميليون نفر مي رسد و سطح سرانه فضاهاي عمومي و خدماتي از 32 متر مربع در طرح جامع سامان دهي جديد تهران به حدود 7/17 متر مربع كاهش مي يابد. در نتيجه تعادل و تناسب ظرفيت جمعيت پذيري شهر تهران بر مبناي ظرفيت هاي عمومي و خدماتي به هم خورده و خسارات و عوارض متعدد زير را ايجاد مي كند:
۱) كمبود و كاهش خدمات و تأسيسات و تجهيزات شهري
۲) نزول سيماي اجتماعي و فرهنگي كلان شهر تهران و ايجاد پيامدهاي منفي سياسي، اجتماعي و فرهنگ ناشي از تشديد جدانشيني گروه هاي كم درآمد و تمركز فقر در حاشيه پايتخت.
۳) گسترش انواع آلودگي هاي زيست محيطي (آب، هوا و خاك)
۴) نزول مداوم كيفيت محيط كالبدي و اجتماعي شهر تهران براثر فشار مداوم كانون هاي جمعيتي كه با كمبود انواع خدمات و امكانات اشتغال روبه رو هستند.
۵) اتلاف و تخريب اراضي مرغوب كشاورزي و باغات.
۶) كاهش كارآيي و ظرفيت طرح هاي ارتباطي و افزايش نگران كننده زمان و هزينه حمل و نقل و جابه جايي روزمره و افزايش مشكل ترافيك. به طور مثال 50 درصد كاركنان منطقه شهري تهران بيش از سه ساعت و 15 درصد و فقيرترين آن ها روزي بيش از 5/4 ساعت صرف رفت و برگشت از محل كار مي كنند و هزينه رفت و آمد، تا حدود 30 درصد درآمد خانواده ها را به خود اختصاص مي دهد.
۷) كاهش سرانه خدمات عمومي، فضاي سبز و افزايش استرس، بحران هاي رواني و بحران هاي اجتماعي و جرايم شهري.
|