تأملي در چگونگي مصرف بهينه بنزين و استفاده از كارت هاي هوشمند
گره كور بنزين
محمد علي توحيد
|
|
|
|
براساس يكي از گزارش هايي كه از سوي شركت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي منتشر شده است مصرف سرانه انرژي در ايران با 4/8 بشكه معادل نفت خام به ازاي هر نفر بيش از دو برابر مصرف سرانه كشوري مانند مصر با 4/75 ميليون جمعيت و پنج برابر اندونزي با 225 ميليون نفر جمعيت دو برابر چين با يك ميليارد و۳۱۱ ميليون نفر جمعيت و چهار برابر كشور هند با يك ميلياردو 122 ميليون نفر جمعيت است.
بدتر از اين رابطه مصرف انرژي با توليد ناخالص داخلي است، يعني براي توليد هر هزار دلار توليد ناخالص داخلي با قيمت ثابت حدود 5/1 تا 3 برابر انرژي مصرف مي شود كه در كشور هاي پيشرفته به مصرف مي رسد.
بار ها شاهد بوده ايم كه كاهش ميزان يارانه يا در واقع افزايش قيمت سوخت در نيجريه چه ناآرامي هايي را ايجاد كرده و اندونزي سال ها تلاش براي رهايي از اين مشكل را پشت سر دارد، ولي همچنان اين معضل اقتصادي وجود دارد و همچنان قاچاق سوخت در اين كشور كه ديگر منابع نفتش در حال ته كشيدن است، ادامه دارد.
آنچه كه در ايران جريان دارد از ديگر كشورهاي داراي سوبسيد انرژي متفاوت است. نخست آنكه ميزان سوبسيد انرژي در ايران بالاتر از همه كشور هاي مشابه است. يك مقايسه ساده اين سوبسيد در كشور هاي مختلف طبق آمار هاي بانك جهاني اين واقعيت را نشان مي دهد كه در ايران چگونه منابع با ارزش ملي با تداوم سياست هاي غير اقتصادي به هدر مي رود.اين آمار مربوط به سال 98 ميلادي است، ولي بطور قطع نسبت ها تغيير چنداني نكرده است.براساس اين آمار، متوسط نسبت توليد ناخالص داخلي به سوبسيد بنزين در كشور هاي توليد كننده نفت عضو اوپك 27/3 درصد است و در كشور هاي غير عضو اوپك 60/0 درصد است و اين آمار در جهان معادل منفي 09/0 است.
اين آمار وضع كشور هاي اوپك با ديگر كشورها را نشان مي دهد، اين ميزان در ميان كشور هاي اوپك شرايط كشور ما را نشان مي دهد. نسبت سوبسيد بنزين به توليد ناخالص داخلي در ايران در اين سال 36/5 درصد است كه بالاترين سوبسيد در ميان كشورهاي عضو اوپك است. پس از ايران نيجريه و اندونزي و ونزوئلا ،عربستان سعودي و كويت قرار دارند.اهميت رابطه سوبسيد با توليد ناخالص ملي از آن جهت است كه يك رابطه منطقي بين ميزان كار مفيد و سودمند در يك اقتصاد و ارزش افزوده توليد شده از انرژي مصرفي را نشان مي دهد. بنا براين رابطه منطقي و معني داري بين مصرف انرژي در ايران و توليد نيست و اين امر روند منفي رشد در ايران را نشان مي دهد. در واقع در مقايسه با انرژي مصرفي رشد متناسبي رخ نداده و در واقع اقتصاد بخشي از ارزش افزوده خود را از دست داده است. تغيير اين رابطه و ايجاد يك معادله معني دار ميان انرژي مصرفي و اقتصاد يك راه حل بيشتر ندارد و آن راه حل قيمتي است. متأسفانه در ايران به دليل بار سياسي كه افزايش قيمت سوخت و انرژي دارد هيچ فردي حاضر نيست اين قدم را بردارد و همواره راه حل هاي ميانه و غير قيمتي كه بيشتر بر روش هاي ارشادي استوار است و با فرهنگ سازي به اصلاح اقتصاد نظر دارد روي آورده مي شود. اين روش ها بطور قطع ضروري و لازم است ولي بايد بطور قطع تاكيد كرد كه تنها راه حل، راه حل قيمتي است و راه حل جايگزيني وجود ندارد. اگر نخواهيم تلاش هاي سال هاي اخير را كه حدود سه سال است عموميت يافته، باطل و بي ارزش قلمداد كنيم بايد بدانيم كه راهي جز ارتباط منطقي قيمت انرژي با اقتصاد نيست و هر برنامه اي بايد با اين هدف طراحي و اجرا شود.تا زماني كه قيمت ها اصلاح نشود نه توليد، نه توزيع و نه مصرف اصلاح پذير نيست و هر برنامه اي در اين زمينه بي نتيجه بوده و اگر گامي به پيش برداشته شود نيز مشكلات جديدي را در اقتصاد ايجاد مي كند كه سال ها بعد بايد براي اين مشكلات جديد راه حل ارايه كرد. بنابراين بايد بدون هيچ مجامله اي به سوي
راه حل هاي قيمتي رفت و برنامه هاي جاري يك رابطه منطقي قيمتي داشته باشند.در حال حاضر دو سازمان براي فرهنگ سازي و چندين وزارتخانه و نهاد دولتي درگير مسائل اجرايي اصلاح مسائل انرژي و سوخت در كشور هستند، ولي هيچكدام به يك هدف اعلام شده نرسيده اند و بطور اصولي ميزان اتلاف دارايي و انرژي به ميزاني است كه اصلاح آن بسيار دشوار است.فقدان يك سياست واحد و موازي كاري در نهاد هاي دولتي و ترديد هاي موجود در برنامه ريزي كلان دولتي در مورد انرژي و بنزين بصورت خاص موجب شده تا سوي ديگر اين بخش اقتصادي يعني توليد فرآورده هاي نفتي نيز دچار نابساماني شود و ساماندهي آن با موانع و مشكلاتي مواجه شود.
كارت هوشمند
يكي از سياست هايي كه در سال هاي اخير در بخش انرژي اعمال شده و اختلاف نظر در مورد آن مانند ديگر برنامه ها در اين بخش فراوان است، كارت هوشمند است.برخي اين طرح را ناموفق و بيهوده مي دانند و با آن مخالفت مي كنند كه مهمترين مورد آن اظهارات وزير نفت در مورد آن است كه اين طرح را غير قابل اجرا دانسته و تاكيد كرد كه در صورت مسئوليت وي در زمان ارايه طرح با آن مخالفت مي كرده و مانع اجراي آن مي شده است.در عين حال برخي ديگر نيز كارت هوشمند را تنها راه و اقدامي ضروري براي حل مشكل بنزين در كشور دانسته اند كه بايد اجرا شود.آنچه مسلم است در ايران هيچ اطلاعات دقيق و روشني از بازار بنزين كشور در دست نيست و اين بخش بسيار سنتي و فقدان سازمان قابل اتكا است. بحث ساماندهي مصرف بنزين موجب شده كه در سال هاي اخير به مسأله بازار انرژي كشور توجه شود و رويكرد به آن يكسويه نباشد.اگر قصد اصلاح در اين بازار جدي است بايد براي آن طرح جامعي داشت كه همه طرف هاي بازار را مورد توجه قرار دهد. به همين دليل در ماه هاي اخير شاهد هستيم كه مسأله نوسازي و بازسازي مراكز توزيع و عرضه بنزين در كشور مورد توجه قرار گرفته است.كارت هوشمند با چنين رويكردي قابل توجه است و بدون نوسازي بازار سوخت در كشور قابل اجرا نيست.دشواري اجراي طرح به دليل سنتي بودن ساختار توزيع بنزين در كشور است، به همين دليل نياز به هزينه فراوان و اصلاح ساختار اين بازار است. اين مسأله نيز يكي از مشكلات عدم اعمال سياست هاي قيمتي در اين بازار و نداشتن يك ارتباط منطقي با اقتصاد است.
وقتي بازار توزيع بنزين و بطور اصولي بازار انرژي در كشور از يك ساختار منطقي و اقتصادي برخوردار نباشد طبيعي است كه در طول زمان خود را با شرايط زمان هماهنگ نكند و متناسب با زمان حركت نكند.اگر فعالان اين بخش سود مناسبي نداشته باشند و از ضرورت هاي يك نظام اقتصادي مبتني بر بازار و عرضه و تقاضا پيروي نكنند نمي توان انتظار داشت كه دست اندر كاران آن خود را با زمان هماهنگ كنند و به ارايه خدمات قابل قبول و متناسب با نياز جامعه روي آورند.اصلاح نيروي انساني و تجهيزات و مديريت و غيره در صورت برقراري يك نظام اقتصادي سالم بصورت خودكار قابل دسترسي است و براي اجراي طرح هاي دولت ديگر مانعي نخواهد بود.به همين دليل دولت در ماه هاي اخير خود با اختصاص بودجه و كمك به بازسازي مراكز توزيع سوخت اين مراكز را براي اجري طرح كارت هوشمند آماده مي كند.اجراي طرح كارت هوشمند در واقع ضمن نوسازي اين بازار به مديريت بهتر آن منجر مي شود. بر اساس اظهارات مسئولان مربوطه در حال حاضر هيچ اطلاع دقيقي از اين بازار وجود ندارد و با كارت هوشمند ضمن كسب اطلاعات لازم مي توان اين بازار را مديريت كرد.
افزايش قيمت بنزين
با توجه به اينكه پس از سالها اتلاف منابع مسأله اصلاح قيمت در بازار انرژي به عنوان تنها راه حل طرفداران بيشتري در اقتصاد كشور يافته است و در ماه هاي اخير دولت قصد تهيه لايحه افزايش پلكاني قيمت بنزين را در دست بررسي داشت، ولي متأسفانه هيچ يك از اعضاي دولت حاضر به پذيرفتن مسئوليت ارايه و اعلام اين مسأله نبود و اين مسأله بطور رسمي از سوي مسئولان مربوطه رد شد.
يكي از مخالفان جدي اين لايحه كه در بدو تولد از دست رفته محسوب مي شود دكتر احمد توكلي، رئيس مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي است. وي در خصوص لايحه افزايش پلكاني قيمت بنزين در ماه هاي اخير تاكيد كرده كه بايد متن اين لايحه را ببينم، ولي با افزايش قيمت بنزين مخالفم. به گفته وي تا وقتي كه كالاي جانشين يعني حمل و نقل عمومي و اقدامات تبصره 13 لايحه بودجه سال 85 كه بسته سياسي است، اجرا نشود، افزايش قيمت بنزين باعث تورم شديد مي شود و به ضرر اقتصاد ملي است. اين تبصره مصرف واردات بنزين، عدالت در توزيع و حل معضل ترافيك را هدف گرفته است و بايد اجرايي شود.توكلي خاطرنشان كرد، ده پانزده سال است كه تصميمات نادرست در اين زمينه ادامه پيدا كرد و اجراي برخي وظايف به تأخير افتاد در نتيجه امروز هر تصميمي گرفته شود هزينه دارد.
برخي موافقان لايحه افزايش قيمت بنزين نيز به دليل شرايط جاري از ابراز نظر در اين مورد خودداري مي كنند و در مجلس عمده نمايندگان به اجراي تبصره سيزده تاكيد دارند و راه حل اساسي در اين مورد را اجراي آن مي دانند. علاوه بر اين برخي نمايندگان با توجه به نگراني هايي كه از اجراي طرح سهميه بندي با روش هايي مثل كالابرگ و دونرخي نمودن بر اساس آن دارند از اجراي چنين طرح هايي نيز حمايت نمي كنند و تاكيد بر اجرايي شدن كارت هوشمند به عنوان يك راه حل عملي براي هرگونه رويكرد قيمتي و يا سهميه بندي را بهترين راه حل مي دانند.در اين زمينه رئيس كميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي تاكيد مي كند كه اجراي تبصره سيزده بهترين راه حل است و بهره برداري از تجربيات كشور هاي پيشرفته جهان مي تواند به يك رويكرد قابل قبول در اين زمينه منجر شود.وي به هر ترتيب براين نكته تاكيد مي كند كه واردات بنزين در نيمه دوم سال اجتناب ناپذير است و بايد توجه كرد كه تا زماني كه شرايط لازم آماده نباشد هيچ اقدامي در اين زمينه نمي تواند به نتيجه مطلوب منجر شود.
با توجه به اينكه همه بر اجراي تبصره سيزده تاكيد مي كنند و در اين بخش از لايحه بودجه دونرخي شدن و سهميه بندي مورد تاكيد قرار گرفته است به نظر مي رسد در مورد افزايش قيمت توافق ضمني ايجاد شده و در حال حاضر اختلاف نظر در ميان مسئولان مربوطه در مورد نحوه اعمال سياست هاي قيمتي است.
|