شنبه ۶ آبان ۱۳۸۵
بوق، آلودگي صوتي، زندگي شهري
برو جلو، بوق نزن! 
بوقمحمدرضا هاديلو
005931.jpg
كارشناسان در حالي شهر بانكوك تايلند را با 100 دسي بل آلودگي صوتي به عنوان آلوده ترين شهر دنيا معرفي مي كنند كه بر اين باورند كه نبود كنترل بر آلاينده هاي صوتي تهران، رفته رفته اين شهر را به آلوده ترين شهر دنيا تبديل خواهد كرد.
سروصداي محيط اطراف، در درازمدت منجر به ايجاد ضايعات فيزيولوژيك در انسان شده و گاه،  آثار آنها به صورت خستگي، خواب آلودگي و حملات عصبي بروز مي نمايد. امروزه در جوامع شهري با رشد تكنولوژي شاهد توليد سروصدا و آلودگي صوتي با انواع گوناگون هستيم كه اين معضل مي تواند در درازمدت، ضايعات جبران ناپذيري را به دنبال داشته باشد. هر چند در جهان صنعتي امروز و به خصوص در كشورهاي توسعه يافته سروصداي زيست محيطي شامل سروصداي ناشي از ترافيك جاده اي، ترافيك هوايي و قطارها، صنايع، ساخت و سازها و نيز فعاليت هاي معمول است، اما كارشناسان، عوامل مؤثر در ايجاد آلودگي صوتي در ايران و مخصوصاً  تهران را خودروها و موتورسيكلت ها مي دانند.
حال اگر از تردد بيش از حد خودروها در خيابان ها و فرسوده بودن اكثر آنها و همچنين عدم رعايت هرگونه استاندارد آلودگي صوتي توسط صنايع خودروسازي فاكتور بگيريم، عامل مهمي باقي مي ماند كه شايد در طول روز، ده ها بار به مغز شما سوهان كشيده باشد؛ درست است...بوق ها.
بدون شك بوق ها در شهري مثل تهران، يكي از عوامل اصلي آلودگي هاي صوتي به شمار مي آيند؛ بوق هايي با صداهاي متفاوت؛ بوق هايي با قيمت هاي متفاوت و بوق هاي ديوانه كننده متفاوت. اما آيا تاكنون از خود پرسيده ايد كه چرا روي تمام وسايل نقليه و حتي دوچرخه ها(زنگ)، بوق نصب شده است و در چه شرايطي بايد از آنها استفاده كرد؟ آيا مي دانيد تعويض يا نصب بوق هاي  غيرمتعارف روي وسايل نقليه، ممنوع و توليد اصوات ناهنجار، جرم است؟
اگر از انواع بوقهاي شهري، جاده اي، بياباني و اصوات گوناگوني همچون صداي حيوانات، شيپوري، سازها و ناهنجارترين آنها يعني بوق بنزي (11-10) چشم پوشي كنيم، به انواع استفاده از بوق مي رسيم. تمام دارندگان وسايل نقليه- چه خصوصي و چه عمومي- در طول روز، ده ها و شايد صدها بار از بوق خود استفاده مي كنند كه به جرأت مي توان گفت كه درصد بالايي از اين بوق  زدن ها به صورت عادت و ناخواسته انجام مي شود.
مرور انواع بوق زدن ها مي تواند كمكي به من و شما باشد تا سهم خود را از ميزان آلودگي صوتي موجود، بهتر بدانيم.
يك روز پرسروصدا
پدر خانواده، ماشين خود را داخل پاركينگ روشن مي كند و با چند بوق كوتاه و سريع به پسر خود مي گويد: درو بازكن... .
بعد از خروج از خانه باز هم با يك بوق از پسر تشكر كرده و با بوق بعدي از او خداحافظي مي كند. در طول مسير نيز ده ها بار بوق به صدا در مي آيد؛ براي سلام دادن به حسن آقا، عرض ارادت به ممدآقا و احوالپرسي از حسين  آقا... .
اگر قرار باشد راننده، كسي يا دوستي را در خيابان صدا كند هرگز از خودرو پياده نمي شود بلكه با چند بوق ممتد، شخص مورد نظر را صدا مي زند و واي از آن روزي كه طرف، حواسش جاي ديگري باشد و متوجه نشود؛ آن وقت بوق دنبال بوق و ... . نوع ديگر استفاده از بوق مختص تاكسي د ارها و مسافركش هاست.
راننده براي متوجه كردن مسافر و پرسيدن مسير، چند بوق كوتاه مي زند و اگر مسير مسافر با او همخواني داشته باشد با يك بوق ديگر به او مي گويد: بيا بشين، بريم! .
برخي از رانندگان تاكسي، مسافركش هاي شخصي و رانندگان اتوبوسي كه در يك مسير خاص و مشخص كار مي كنند، هر بار كه يكديگر را در حال رفت وآمد ببينند، چند بوق مي زنند كه معاني متفاوتي از آن استخراج مي شود: سلام، چطوري؟، خسته نباشي و... . آيا تاكنون پشت چراغ قرمز، منتظر سبزشدن آن مانده ايد؟
وقتي چراغ سبز مي شود رانندگان، ناخودآگاه بوق مي  زنند تا نفر جلويي را براي حركت كردن آماده كنند!  در ترافيك ها نيز چنين بوق  زدن هايي رايج است يعني با اينكه مسير بسته است اما تعدادي از رانندگان فكر مي كنند با بوق  زدن، راه باز خواهد شد. همچنين در سر تقاطع ها، وقتي خودرويي مي خواهد مسافري سوار كند، رانندگان پشت سري به صورت ممتد بوق مي زنند؛ حالا معلوم نيست مي گويند زود باش سوار كن، برو! يا برو كنار، خودم سوارش كنم! .
نوع ديگري از بوق  زدن ها، بوق هاي آموزش آيين نامه راهنمايي و رانندگي هستند. مثلاً  راننده اي وسط تقاطع توقف مي كند، پارك دوبله مي كند يا خيابان يكطرفه را به صورت برعكس(خلاف) حركت مي كند و رانندگان ديگر با بوق  زدن، به او مي فهمانند كه بايد به تابلوها توجه و به قوانين احترام بگذارد...!
البته هر چقدر بوق ، ممتد و طولاني تر باشد از آموزش خارج و به فحش و ناسزا نزديك تر است. مثلاً  وقتي راننده اي- به هر دليل ممكن- يكباره پا را روي ترمز مي گذارد، راننده پشت سري نيز دست را روي بوق مي گذارد و از لحظه شروع تا خاتمه، فقط فحش و ناسزا است كه از دستگاه توليد كننده اصوات خارج مي شود.
فراموش نشود كه بعضي وقت ها هم راننده خاطي بعد از شنيدن صداي بوق واكنش نشان مي دهد كه دو حالت دارد؛ يا با يك بوق كوتاه، معذرت خواهي مي كند يا با يك بوق بلند، جواب تمام فحش ها را مي دهد!
نوع ديگري از بوق ها ، بوق شادي هاست... ؛كاروان عروس و داماد. حتماً  بارها و بارها در چنين كاروان هايي حضور داشته ايد. همه بوق مي زنند؛ نه زمان و نه مكان، جلو دار آنها نيست.
ساعت 12شب، داخل يك كوچه 6متري... بوق و بوق و بوق .
هر خودرويي كه بوق وحشتناك تري داشته باشد عزيزتر و دل پسندتر است كه معمولاً  اگر اتوبوس، خاور يا كاميوني در آنجا باشد نورعلي نور است. اضافه كنيد به اين افراد، غريبه هايي را كه در كنار كاروان عروس و داماد در حركتند و براي سهيم شدن در شادي آنها دست خود را به شدت روي بوق خودروهايشان فشار مي دهند.
بوق شادي ها به همين جا ختم نمي شود. بعد از مسابقات حساس ورزشي هم بوق بازي ها وجود دارد. مي شود اسم اين بوق  زدن ها را بوق شلوغي نيز گذاشت.
راستي!  بوق داخل تونل ها فراموش نشود. مردم وقتي وارد تونل مي شوند بوق مي زنند؛ هنوز مشخص نيست كه مي ترسند يا خوشحالند! بعضي ها وقتي ماشين مي خرند اول بوق مي زنند و دوستانشان هم بعد از براندازكردن خودرو، يه بوقي مي زنن... . آيا چيزي در مورد بوق كمك و همنوع دوستي شنيده ايد؟
وقتي خانواده اي سوار ماشين شده و گوشه چادر يا مانتوي خانمي بين در گير كند يا يكي از درهاي ماشين كاملاً  بسته نشده باشد، راننده كناري حتماً  با چند بوق آنها را متوجه امر خواهد كرد يا در خيابان هايي كه كمي جلوتر افسر ايستاده،  تصادفي شده يا به هر دليلي، راه بسته شده، رانندگاني كه از روبه رو مي آيند، با بوق  زدن بقيه را مطلع مي كنند كه البته با شنيدن چند بوق ، تشكر رانندگان مقابل را دريافت مي كنند. بعضي از بوق ها ، بوق در جواب بوق است؛ يعني راننده اي در حال حركت، يك دفعه بوق  مي زند و چون راننده كناري علت را نفهميده،  او نيز يك بوق مي زند و هر دو بدون اينكه چيزي گفته يا شنيده باشند به راه خود ادامه مي دهند.
بوق بچه  هم بوقي است كه پدر پشت فرمان، فرزند كوچك خود را روي پاهايش مي نشاند و براي خوشحال شدن او مي گويد: بوق بزن عزيزم! بوق بزن! .
داخل ترمينال هاي اتوبوسراني بين شهري نيز هر اتوبوسي كه آماده حركت مي شود، با چند بوق وحشتناك بياباني، اين تصميم را به اطلاع همه مي رساند. البته بوق هاي الكي كه راننده دستش به بوق مي  خورد و گيركردن بوق كه فقط با قطع برق ماشين قطع مي شود را هم فراموش نكنيم.
راستي!  پدري را كه در ابتداي گزارش با يك بوق از پسرش تشكر و خداحافظي كرده و به سركار رفته را به خاطر داريد؟ همان پدر، وقتي شب به خانه بازمي گردد با چند بوق پسرش را صدا مي كند كه بيا  درو بازكن، من اومدم! .
* * *
اگر انسان را به عنوان آلوده كننده و مخرب محيط زيست كنار بگذاريم، در مورد آلودگي صوتي و مضرات آن همين بس كه تحقيقات نشان مي دهد، رشد گياهان بر اثر سرو صداي بلند به شدت كاهش مي يابد.
مهاجرت بي موقع حيات وحش و پرندگان، سقط جنين، خونريزي گوش، بي اشتهايي، بروز حالت پرخاشگرانه، كاهش شير در حيوانات و موجودات شيرده و كوتاه شدن طول عمر، از جمله اثرات سروصدا بر جانوران است.
از مهمترين آثار آلودگي صوتي و ارتعاشات بر اجسام بي جان نيز مي توان به شكسته شدن شيشه ها و ايجاد شكاف در ساختمان ها اشاره كرد. حال بهتر است كمي به عملكرد خودمان بينديشيم. اگر تمام عوامل، دست به دست هم داده اند تا دنياي شلوغ و پرسروصدايي را برايمان بسازند، حداقل ما كمي مراعات كنيم.

نگاه امروز
اثرات ناشي از آلودگي هاي صوتي
صدا؟ بي صدا!
آلودگي صوتي در عصر تكنولوژي به عنوان شايعترين علت كاهش شنوايي عصبي اكتسابي مطرح است.
اين بيماري هنگامي كه به گوش آسيب مي رساند ديگر قابل درمان نيست. همه كساني كه در معرض آلودگي صوتي قرار دارند به نوعي دچار مشكلات صوتي هستند اما زماني متوجه بيماري خود مي شوند كه بيماري آنها به مرحله اي رسيده كه ديگر قابل برگشت نيست.
اصولاً سر و صداي زياد و آلودگي صوتي نوعي عامل استرس زاي بيولوژيك است كه نه تنها بر سيستم شنوايي بلكه بر كل بدن انسان تاثير مي گذارد. اغلب افراد به گونه اي به سر و صدا عادت كرده و ناراحتي ناشي از آن را چندان احساس نمي كنند، در حاليكه اگر نسبت به اين مسئله آگاهي پيدا كنند سعي در محافظت و مراقبت خود و خانواده شان در برابر سر و صداي محيط اطراف خواهند نمود.
آلودگي صوتي تنها به اصوات قابل شنيدن توسط انسان محدود نمي شود بلكه پاره اي از اين گونه امواج وجود دارند كه ماوراي صوت بوده و قادرند به مايع سلولي راه يابند و ضايعاتي را در آن ايجاد كنند. اين اصوات مي توانند به راحتي تعدادي از سلولها بويژه گلبولهاي قرمز خون را بتركانند و براي فيزيولوژيك بدن انسان ها و ساير جانوران، مشكلات جدي به وجود بياورند.
بدين صورت كه باعث تحريك سيستم اعصاب مركزي، تاثير بر سيستم غده هيپوفيز و آدرنال، ايجاد اختلالات هورموني و عدم سلامت مي شود و هنگامي كه باعث كاهش شنوايي شود، شخص نمي تواند به راحتي با افراد جامعه ارتباط برقرار كند و اين خود باعث كاهش كيفيت زندگي و سلامت رواني او مي شود و باري را بر دوش اجتماع و جامعه مي گذارد.
متاسفانه آلودگي صوتي به علت ناملموس بودن، مورد بي توجهي افكار عمومي قرار مي گيرد تا جايي كه اكثر افراد، شنيدن صداهاي غير استاندارد و تحمل آلودگي صوتي را يكي از خصايص و ويژگيهاي زندگي در كلانشهرها مي دانند. با توجه به اصل پنجاهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و نسلهاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي روبه رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي مي شود و از اين رو فعاليت هاي اقتصادي و غير آن كه با آلودگي محيط زيست يا تخريب غيرقابل جبران آن ملازمه پيدا كند، ممنوع است.
با اين شرايط، بايد پرسيد آيا اصل پنجاهم قانون اساسي مورد توجه مردم و مسئولين امر قرار گرفته يا نه؟ و اگر اخباري مبني بر اعلام فهرست 542 نقطه خارج از حد استاندارد آلودگي صوتي در تهران منتشر مي شود، نشانه چيست؟
اين وضعيت، نشانه هشداري است براي همه كه شهر تهران از لحاظ آلودگي صوتي در شرايط بسيار نابساماني و در حد هشدار يا فوق بحراني قرار گرفته است.

با نزديك شدن به آغاز فصل سرما و افزايش نياز به استفاده از گرما
هواي اتلاف انرژي را داشته باشيم
آزاده بهشتي
005928.jpg
هرسال همين موقع ها كه مي شود، دست به دامن هزار و يك وسيله مي شويم تا به قول قديمي ها نگذاريم ننه سرما پايش به خانه ما باز شود و همان جا از پشت پنجره چشم در چشممان بدوزد و اين 6ماه، تنها زماني كه پا از خانه بيرون مي گذاريم بتواند به سراغمان بيايد. تازه اين هجوم هم به ميزان لباسي كه زمان بيرون رفتن از خانه خود را به آن مجهز كرده ايم، بستگي دارد.
هميشه هم اين سوال برايمان پيش مي آيد كه زمان پدربزرگ ها و مادربزرگ ها كه زمستان، برف تا كمر خانه ها بالا مي آمد و سرما بيداد مي كرد، بدون بخاري، فن، شومينه و وسايل گازسوز ديگر با كرسي و شومينه هاي هيزمي چطور فصل سرما را سپري مي كردند؟ اين علامت سوال براي نوادگان ما هم پيش  خواهد آمد كه با اين وسايل كه برايمان سقف تكنولوژي و انرژي است، چگونه روزگار مي گذرانديم.
يك احتمال ديگر هم قابل پيش بيني است كه آيندگان ما با وجود برخورداري از پيشرفته ترين وسايل زندگي براي گرم كردن خود، به شيوه اجدادشان بازگردند. شايد از شنيدن اين موضوع قهقه اي از سر تمسخر سر دهيد اما واقعيت اين است تا زماني كه شيوه استفاده از انرژي به همين منوال باشد، هر احتمالي قابل رخ دادن است. دليل آن هم اين است كه ما به منبع لايزال انرژي وصل نيستيم كه خانه هايمان را آنقدر گرم كنيم كه با لباس هاي تابستاني در خانه بگرديم يا با بازگذاشتن پنجره اي از هواي گرم خانه خلاص شويم؛ اشتباه ترين و در عين  حال راحت ترين راه حلي كه پيش مي گيريم.
***
خواهش مي كنم اين جملات را با دقت بيشتري بخوانيد: هربار كه وسيله جديدي براي خانه خود مي خريد يا سيستم گرمايش منزل را تنظيم مي كنيد يا لامپ سوخته اي را عوض مي كنيد، عملي انجام مي دهيد كه محيط زيست را تحت تاثير قرار مي دهد.
احتمالا مي دانيد كه بزرگترين مشكلات زيست محيطي به طور مستقيم به توليد و مصرف انرژي مربوط مي شود؛ مانند هواي آلوده، دود و بخار شهرها، باران اسيدي، گرم  شدن كره زمين و هزاران مشكل ديگر اما شايد ندانيد كه هر كدام از ما قادريم چه نقش بزرگي در محيط زيست ايفا كنيم. ما مي توانيم اين كار را با ايجاد تغييرات كوچكي در محيط زندگي خود انجام دهيم.
بازديد از سيستم گرمايش خانه
اگر در منطقه اي زندگي مي كنيد كه آب و هواي سرد دارد، احتمالا نزديك به دو سوم انرژي مصرفي خود را صرف توليد گرما مي كنيد. كوره ها يا ديگ هاي بخار قديمي، سوخت هايي مثل نفت يا گاز را چنان مي بلعند كه گويي فردايي وجود ندارد.
جايگزيني سيستم گرمايش فعلي منزل با يك سيستم كم مصرف، مي تواند اقدامي عاقلانه باشد اما لزوما اولين اقدام نيست. به عنوان اولين قدم بايد احتياجات گرمايي خود را كاهش دهيد. درزهاي خانه را ببنديد. منزل خود را عايق كنيد. با كاهش نيازهاي گرمايي خود قادر خواهيد بود احتياجات خود را با كوره يا ديگ بخاري كه به ميزان قابل توجهي كوچك تر از اندازه قبلي و البته ارزان تر نيز هست، برطرف كنيد.
همين مطالب در مورد سيستم هاي تهويه مطبوع نيز صدق مي كند. اگر در منطقه اي گرم زندگي مي كنيد و نياز به دستگاه هاي سرمايش قوي داريد، پيش از نصب سيستم هاي تهويه مطبوع جديد، درزبندي خانه براي كاهش نيازهاي سرمايي لازم است.
در خانه اي كه منافذ آن به خوبي محكم و كاملا عايق شده  است، نه تنها انرژي كمتري مصرف مي شود و سيستم هاي گرمايش يا سرمايش كوچك تر و كم ظرفيت تري لازم است، بلكه راحت تر نيز هست.
درز پنجره ها را ببنديد
در بيشتر منازل قديمي، نشت هاي پنهان هوا، بزرگ ترين عامل هدررفتن گرماست. بعضي از مهمترين محل هاي نشت هوا عبارتند از: لوله هاي درون سقف ها و كف هاي عايق نشده، دودكش هاي داخل سقف ها و ديواره هاي خارجي، محل هاي آب بندي و تيرريزي  ديواره هاي پايه هاي ساختمان، دريچه هاي بخاري، دريچه هاي دسترسي به زير شيرواني، تقاطع بالاي ديواره  هاي داخلي يا فضاي زير شيرواني، چراغ ها و بادزن هاي توكار در سقف هاي عايق شده، مجاري سيم كشي در سقف ها، كف ها و ديواره هاي عايق شده، محل هايي كه روكش آنها ريخته است، كليدها و پريزهاي الكتريكي، پنجره، در و قالب ساخت وسازهاي چوبي، سقف هاي كوتاه بالاي وان حمام و كمدها.
كاري كه بايد براي درزبندي اين محل هاي پنهان نشت هوا انجام داد، به اندازه و محل اين شكاف ها بستگي دارد. براي شكاف هاي كمتر از 6ميلي متر، بهتر است از بتونه كاري استفاده كنيد. مواد درزبندي اسفنجي براي ترك هاي بزرگتر يا سوراخ هايي كه در معرض نور خورشيد يا رطوبت قرار دارند، بسيار مناسب است.
اسفنج پلي اورتان يكپارچه، عموما در فروشگاه هاي ساختماني پيدا مي شود. از مواد درزبندي اسفنجي مخرب لايه اُزُن(كلروفلوئوروكربن ها) استفاده نكنيد. فقط محصولاتي را خريداري كنيد كه برچسب محافظ لايه اُزُن را دارند. نوار درزبندي، ماده اسفنجي انعطاف  پذيري است كه معمولا سطح مقطع گردي دارد(با قطر 6 تا 25ميلي متر) و به صورت حلقه  هاي بلند عرضه مي شود.
از اين نوار براي پركردن ترك  هاي بزرگ استفاده مي شود؛ به اين ترتيب كه آن را داخل ترك هاي عميق قرار مي دهند و بتونه مي  كنند. براي پوشاندن دهانه شكاف هاي بسيار بزرگ مانند شيارهاي عمودي و دريچه هاي اتاق زيرشيرواني، از عايق هاي اسفنجي سفت استفاده و سوراخ هاي بزرگ را مي توان با عايق پشم شيشه درزبندي كرد. براي آنكه نتيجه بهتري به دست آيد، مي توان آن را در كيسه هاي پلاستيكي قرار داد تا هوا از ميان آن قسمت از پشم شيشه كه بدون حفاظ مانده است، نشت نكند. پلاستيك را در محل هايي كه درجه حرارت زياد است به كار نبريد.
مناسب سازي درها و پنجره ها
حدود يك سوم كل گرماي منزل از راه درها و پنجره ها از بين مي رود. در خانه  ها تعداد پنجره ها از درها بيشتر است، بنابراين بايد توجه بيشتري به آنها نشان داد. براي كاهش ميزان اتلاف گرما، مي توانيد پنجره هاي موجود را درزبندي كرده يا انواع موثرتري جايگزين آنها كنيد. انتخاب هر يك از اين راه ها به عوامل زيادي بستگي دارد.اگر چوب هاي پنجره هاي فعلي پوسيده است، شيشه هاي آنها ترك دارد، قسمت هايي از بتونه اطراف شيشه كنده است، چارچوب هاي آن به خوبي محكم نيست يا قفل آنها خراب است، بهتر است كه آنها را عوض كنيد.
اگر پنجره هاي فعلي وضعيت خوبي دارند، راه حل بهتر، نواربندي پنجره ها در مقابل هواست. درها را از ياد نبريد. درست مثل پنجره ها، سعي كنيد كه آنها وضعيت خوبي داشته باشند. اطراف آنها را به گونه اي ببنديد كه هوا از آنها نفوذ نكند. اگر زير درها باز است، زيردري نصب كنيد.

زاويه ديد
رفتارهاي تهاجمي در رانندگي
اعظم عباسي
تمام افراد جامعه قبل از آن كه واجد شرايط قانوني رانندگي شوند به مرور با رفتارهاي كلامي و غيركلامي الگوهاي مختلف بزرگسال هنگام رانندگي آشنا مي شوند. آنها تا قبل از رسيدن به سن قانوني رانندگي هزاران بار نحوه رفتار كلامي و غيركلامي راننده هاي ديگر اعم از پدرها و مادرها، نزديكان و آشنايان، راننده هاي سرويس مهدكودك ها و مدارس،  راننده هاي امدادي و خدماتي، راننده هاي دولتي و شركتي، راننده هاي نيروي انتظامي و نظامي و راننده هاي فيلم هاي تلويزيوني و سينمايي را مشاهده مي نمايند و از اين رفتارها تاثير مي پذيرند و هر قدر شخصيت راننده هايي كه مشاهده مي كنند برايشان محبوب تر باشد تاثيرپذيري بيشتري مي يابند.
هيجان زدگي ها، هيجان خواهي ها، آزردگي هاي هيجاني، احساس ناشكيبايي، بي قراري، بي توجهي، بي قيدي، قدرت طلبي و برتري جويي، بي پروايي و ياغي گري، قانون گريزي و ضعيف پنداري پليس؛ تبعيض در جامعه و... همه و همه مي تواند نتيجه اي از اندوخته هاي شناختي جوانان از رفتارهاي كلامي و غيركلامي بسياري از الگوهاي بزرگسال در هنگام رانندگي هاي نه چندان مطلوب و معقول باشد.
به زبان آوردن واژه هاي ناخوشايند هنگام رانندگي، واكنش نشان دادن حركتي به رفتار ديگران در رانندگي، عبور از چراغ قرمز و بي اعتنايي به مقررات راهنمايي و رانندگي در مقابل گوش هاي شنوا و چشمان نظاره گر كودكان و نوجوانان همگي زمينه هاي اوليه رفتارهاي تهاجمي رانندگي را فراهم مي آورد و به همين دليل فرهنگ رانندگي ريشه در اعماق وجود دارد.
به جرأت مي توان گفت تاثيرگذاري اين گونه آموزش ها بسيار بيشتر و ماندگارتر از كلاس هاي آموزش رانندگي است كه در آنها طبق قواعد خاص و در يك دوره كوتاه مدت چند هفته اي مي خواهيم هم رانندگي را به افراد ياد بدهيم و هم فرهنگ درست رانندگي كردن را.
از آنجايي كه همواره پيشگيري بهتر از درمان است بهره گيري از آزمون هاي هيجاني و اجراي مقياس هاي ارزيابي شخصيت رانندگي قبل از اعطاي گواهينامه مي تواند امري كاملا موثر و مفيد باشد. همچنين ارزيابي نگرش و بازخوردهاي داوطلبان متقاضي دريافت گواهينامه رانندگي و راننده هايي كه تخلفات مكرر داشته اند نسبت به پديده رانندگي و الگوي سالم حركت در خيابان ها و جاده ها امري كاملا ضروري است.
ارائه الگوهاي مطلوب رانندگي و آشنا نمودن كودكان، نوجوانان و جوانان با خصوصيت هاي شخصيتي راننده هاي برتر در طول سنوات تحصيلي در مدارس و نيز فراهم نمودن مقدمات يادگيري مباني نظري قوانين رانندگي قبل از رسيدن به سن قانوني رانندگي مي تواند از روش هاي موثر در پيشگيري از رفتارهاي تهاجمي در رانندگي در جامعه باشد.

جهانشهر
تغيير ساعات؛ تاثير در ترافيك
سابقه تغيير ساعات كار ادارات به اواخر دهه 1960 ميلادي برمي گردد. در ايران نيز از مدتي قبل با افزايش تعداد خودروهاي شخصي در تهران، طرح توزيع سفر صبحگاهي در بازه زماني طولاني به طور جدي به عنوان يك راهكار كوتاه مدت مطرح گرديد. چنانچه منحني توزيع سفر را براي يك روز كاري در تهران رسم كنيم مي بينيم بيشترين حجم ساعتي ترافيك در دو ساعت اوج صبح و عصر اتفاق مي افتد، حجم ساعتي ترافيك در ساعت اوج صبح به جهت وجود اولويت براي تسريع در انجام امور مردم و كاهش زمان هاي تاخير سفر آنان توسط نهادهاي دولتي قابل بررسي بوده و با تنظيم ساعت آغاز كار ادارات قابل كنترل و كاهش است.
بر اساس يافته هاي آماري: مجموع شعب بانك هاي تهران به حدود 3500 شعبه مي رسند و ميانگين تعداد كاركنان اين بانك ها حدود 11 نفر است (در مجموع 38500 نفر). ميانگين مراجعين به شعب بانك ها در طول يك روز كاري 450 نفر مي باشد. حدود 40درصد كاركنان شعب بانك ها بومي بوده (با فاصله كمتر از 500 متر نسبت به محل كار ساكن مي باشند) و براي اياب و ذهاب نياز به وسيله نقليه ندارند، 60درصد باقي غيربومي در نظر گرفته شده كه با انجام يك سفر به محل كار مي رسند.
در گذشته حدود 35 درصد مراجعين به بانك ها در بين ساعات 30/7 الي 9 به بانك مراجعه مي كرده اند، از تعداد فوق 30 درصدمراجعين را افراد بومي حوزه استقرار بانك و 70 درصدباقي مانده با انجام يك سفر به بانك مي رسيدند. با توجه به اين كه براساس آمارهاي موجود اين گروه از مراجعين به بانك ها از وسيله شخصي يا تاكسي و مسافربر استفاده و سهم اين نوع وسايل نقليه از سفرهاي انجام شده در طول روز حدود 3/48 درصد است چنانچه هر 2 نفر از سفركنندگان از يك وسيله استفاده كرده باشند با تغيير ساعت سفر تعداد 181387 وسيله سواري (7/9=20*۳‎/۴۸) از تعداد اتومبيل هاي متردد در ساعت اوج صبح كه PHF در بزرگراه هاي شهر تهران بيش از 90 درصد است كاسته شده است و حركت اين وسايل نقليه به يك ساعت بعد از آن انتقال يافته اند.
چنانچه فضاي اشغال هر سواري 5/12 متر مربع در نظر گرفته شود مقدار سطح باز شده از سطوح معابر برابر 338/267/2 متر مربع گرديده و جهت رواني ترافيك در ساعت اوج مورد استفاده واقع شده است.
ناگفته نمانده طرح هاي مشابه طرح فوق به طور موقت به بهبود ترافيك شهري كمك شاياني مي نمايند ليكن جهت بهبود نهايي وضعيت تردد در معابر شهري به طرح هايي مانند بومي سازي كارمندان ادارات مناطق، هوشمند سازي زيرساخت ها و سيستم هاي حمل و نقل و سرانجام توسعه تجارت الكترونيك نياز است.
جعفر ستايش ولي پور

شهرآرا
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |