شنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۵
گفت  وگو  با عزت الله ضرغامي از دانشجويان پيرو خط امام (ره) به بهانه سالروز 13 آبان
تسخير لانه شيطان
006207.jpg
006165.jpg
اين جوان ها مطمئن باشند كه آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند اين پيام تاريخي روح الله بود، براي دانشجويان پيرو خط او كه از ديوارهاي سفارت ابرقدرت جهان بالا رفته بودند، درها را شكسته بودند و كارمندان پر ابهت سفارتخانه را به گروگان گرفته بودند. ظهر 14 نوامبر 1979 وقتي خبر به كاخ سفيد رسيد، برنامه ريزان و طراحان سلطه در سراسر جهان، پشت ميزهاي پنتاگون، سيا و وزارت خارجه آمريكا، دستپاچه و آشفته، تنها مي توانستند تماشاگر واقعه باشند و ديگر هيچ. واقعه اي كه كارتر آن را به انتقام آيت الله خميني از آمريكا تلقي كرد و رهبر بزرگ انقلاب اسلامي، آن را انقلاب دوم مردم ايران مي ناميد. اگر چه اين روزها كمتر كسي از آنها كه نقش آفرين اين انقلاب دوم بوده اند، حاضر مي شوند با افتخار از كارشان بگويند. اما مهندس عزت الله ضرغامي كه امروز در كسوت رياست صدا و سيماي جمهوري اسلامي نشسته است، همواره در تمام اين سال ها حضورش را در 13 آبان 58 افتخارآميزترين واقعه زندگي سياسي اش مي داند. او از جمله فاتحان لانه جاسوسي است كه همراه با خواهرش، جزو گروه اصلي و اولين دانشجويان در جريان تسخير سفارت بوده است. امروز اين دانشجوي انقلابي كه در سال 42 از سربازان خفته در گهواره امام بوده در 47 سالگي از زندگي اش، مثل همان روزهاي جواني كه عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير بود، از مقاومت، ايمان و استكبار ستيزي مي گويد تا پيام امام به دانشجويان پيروش در تسخير لانه كه همچنان بر اهداف والاي خود پاي بفشاريد استمرار يابد. گفتگوي ما را با اين فاتح لانه جاسوسي مي خوانيد:
* يادتان هست 13 آباني كه به لانه جاسوسي حمله كرديد، چگونه مي انديشيديد و مسائل را چگونه بررسي مي كرديد؟
هر انقلابي براي خود يك ايدئولوژي دارد. ارزش ها و آرمان هايي دارد كه تمام سير حركت خود را براساس آنها تنظيم مي كند. در هر انقلابي با هر چيزي كه در خلاف جهت اصول اساسي انقلاب باشد، مقابله مي شود. براي ما و تمام مردم ،آمريكا و تفكر آمريكايي در تضاد با مسير حركت انقلاب مان بود. امام از سال ها قبل و از آغاز مبارزه بذر آمريكاستيزي را در جان ملت پاشيده بود. حركت ما در 13 آبان محصول و نتيجه يك جريان بود. جرياني كه امام با ايدئولوژي و آرمان انقلاب در روح همه ما ايجاد كرده بود. پس بايد از فعاليت جاسوسخانه دشمن در قلب انقلاب جلوگيري مي شد.
اشغال لانه جاسوسي آمريكا، حركتي بزرگ و نقطه عطفي در تاريخ انقلاب اسلامي است و به همين دليل امام، آن را انقلاب دوم ناميدند. اگر انقلاب اول، انقلاب برمبناي سلطه شاه و شاه ستيزي بود، انقلاب دوم بر مبناي آمريكاستيزي بود و اينها در راستاي يكديگر تعريف مي شوند.
همين انديشه و همين تفكر امام بود كه ما را وامي داشت تا در مقابل آمريكا، عكس العملي قاطعانه  نشان بدهيم. عكس العملي كه وقتي وارد لانه جاسوسي شديم به حقيقت و درستي آن پي برديم و همان واقعه، حركتي توفنده براي انقلاب شد و مانع از انفعال انقلاب با توجه به عملكرد سازشكارانه دولت موقت گرديد.
* تفكري كه آن روز در درون شما جريان داشت و موجب چنان عكس العملي در واقعه تسخير لانه جاسوسي شد، با تفكر امروز شما نسبت به همان كار فرقي كرده است؟
هرگونه عملكردي، اقتضاي شرايط خاص و موقعيت زماني خود است. من تغيير يا انفعالي در جريان آن واقعه در درون خود نمي بينم. اتفاقاً جريان هاي بعد تا امروز حجت را براي درستي عملكردها، تمام كرد.
* هيچ وقت شد كه در اين سال ها حس پشيماني يا حتي فكر اينكه مي شد به گونه ديگري عمل كرد در درونتان پيدا شود؟
هرگز. نه تنها پشيمان نيستم بلكه هميشه آن را جزو افتخارات بزرگ زندگي سياسي خودم مي دانم.
* اگر بخواهيم تعريفي دقيق از عمق واقعه و انگيزه هاي دانشجويان بدهيم شما اين انگيزه ها را چگونه ترسيم مي كنيد؟
- اگر بخواهيم واقعه 13 آبان و تسخير لانه جاسوسي را به درستي تعريف كنيم بايد به حرف حضرت امام(ره) برگرديم. امام واقعه را انقلاب دوم ناميد. در اين انقلاب ابهت آمريكا در نگاه مردم ايران و خصوصاً مردم جهان شكسته شد. آمريكايي ها هرگز فكر نمي كردند كه پاسخ توطئه هاي مختلف شان در تاريخ ايران را از سوي يك جنبش اصيل انقلابي دانشجويي بگيرند. حالا چرا بايد اين ابهت شكسته مي شد و اصلاً اين ابهت چيست؟ اين همان استكبار است. امام آمريكا را شيطان بزرگ ناميد و منطق او را منطق استكبار خواند. همه چيز و همه اين واقعه در تعريف واژه استكبار است. مفهوم استكبار در قرآن هست. يعني يك عنصر، يك جريان، يك حكومت خود را از حق بالاتر به حساب بياورد و زير بار حق نرود و زور بگويد. منطق آمريكايي همين است. زورگويي و سلطه است. تسخير لانه جاسوسي پاسخي به سال ها سلطه و زورگويي بود. خروش جوانان مومن و مسلمان انقلابي عليه روح استكباري آمريكا بود.
تصرف خانه شيطان و تصرف خانه استكباري بود كه لحظه به لحظه براي انقلاب اسلامي توطئه چيني كرده بود و عليه انقلاب برنامه طراحي مي كرد. اين است كه 13 آبان انقلاب دوم بود و همين ها بود كه انگيزه دانشجويان را شكل مي داد. دانشجوياني كه سال هاي زور و سلطه را در كشورشان ديده و شنيده و حس كرده بودند.
* فكر نمي كنيد به جاي اين برخورد، امكان برخورد ديگري به عنوان برخورد جايگزين يا به دليل حاكميت وقت حزب دموكرات جيمي كارتر، برخورد ملايم تري ممكن بود؟
- عرض كردم. عمل ما متناسب با شرايط خاص و موقعيت زماني انقلاب كاملاً بجا و درست بود. منطق انقلاب اقتضا مي كرد كه در دوره تثبيت پايه هاي انقلاب، هر حركتي كه مخالف جريان انقلاب بود برچيده شود. از سويي تفكر مردم هم همراه جريان دانشجويان خط امام بود. حركتي كه از درون مردم مي جوشيد با تمام توان از امام، انديشه ها و آرمان هاي انقلابي و حركت هاي انقلابي حمايت مي كرد. لانه جاسوسي دقيقاً مركز توطئه عليه جريان هاي جوششي مردم بود. اسناد به دست آمده گوياي اين واقعيت است. بنابر اين حمله و تسخير لانه دقيقاً و از هر جهت به نفع انقلاب مردم و امام تمام شد. ضمن اين كه اين تقسيم بندي هايي كه شما از احزاب سياسي جمهوريخواه و دموكرات مي گوييد، بيشتر در آمريكا مصرف داخلي دارد. در بعد سياست خارجي تفاوتي بين اقدامات جرج بورش از حزب جمهوريخواه و جيمي كارتر از حزب دموكرات نيست. كارتر مسئول كشتار هزاران نفر از مردم ايران و ديگر كشورها است. در طول سال هاي پيروزي انقلاب اسلامي و كشتار وسيع ملت ايران به خصوص در روزهاي آخر حكومت شاه حمايت هاي مستقيم و علني كارتر از رژيم ايران نشان دهنده مقابله رودرروي او با ملت ايران بود و به دليل همين عملكرد انسان دوستانه هم جايزه صلح نوبل گرفت! اولين اقدام آقاي كارتر، بلوكه كردن 13 ميليارد دلار دارايي ايران در بانك هاي آمريكايي بود كه تا به امروز ادامه يافته است. اين مبلغ با بهره 10 درصد در مدت 20 سال جمعاً 87 ميليارد دلار خواهد شد. آيا همين يك مورد بر استمرار خصومت و دشمني او با ملت ايران كفايت نمي كند.
كارتر حتي پس از سقوط شاه نيز حمايت خود را از شاه برنداشت. اتفاقاً ورود شاه به آمريكا و پناه دادن كارتر به شاه جنايتكار، يكي از دلايل اصلي اشغال لانه جاسوسي بود كه حضرت امام(ره) پس از حادثه 13 آبان در يكي از فرمايشات خود به اين مسأله اشاره كردند. شما با چنين فضايي از دشمني ها چگونه مي توانيد با دشمني كه هيچ وقت حاضر نشده از روح استكباري خود كوتاه بيايد، ملايم تر برخورد كنيد.
* تأثيرات رسانه اي تسخير لانه جاسوسي، يكي از مهم  ترين حوزه هايي است كه كمتر روي آن تحليل و بررسي هاي عميق كرده ايم. شما آن دوره اين تأثيرات را چگونه مي ديديد؟
- به نكته خوبي اشاره كرديد. در آن دوره و حتي تا امروز آرمان و انديشه انقلاب اسلامي براي خود فضاي رسانه اي خاصي ساخته. تمام جريان ها و وقايع انقلاب حتي آنها كه براي ما تلخ بود، فضايي رسانه اي و تبليغي به نفع انقلاب و امام ايجاد مي كرد.
نتيجه اين فضاها، اين مي شد كه انقلاب اسلامي را در داخل و خارج تثبيت مي كرد. تسخير لانه جاسوسي از آن وقايعي بود كه انقلاب اسلامي را در يك جريان رسانه اي وسيعي در جهان مطرح كرد. تسخير لانه جاسوسي آمريكا، انقلاب را براي جهانيان معرفي كرد و روياروي منطق ضداستكباري و ضدامپرياليستي و ضدسلطه انقلاب اسلامي را به جهانيان شناساند. اين واقعه توانست مرزها و سدهاي رسانه ها را بشكند و به نوعي نفوذ و تكثير انقلاب در جهان بود.
* برگرديم به مسائل مربوط به واقعه تسخير لانه و آغاز و انجام آن و اين كه چه چيزي در داخل سفارت براي شما و كاركنان مهم بود كه شما را واداشت تا در همان محل بمانيد و دست به اقدامات بعدي زديد؟
- تظاهرات مردمي از ساعت 8 صبح 13 آبان در مقابل سفارت آمريكا آغاز شده بود. ما ساعت 12 ظهر بود كه اقدام به تسخير سفارت كرديم. دانشجويان كاملاً دستپاچگي كاركنان سفارت را مي ديدند و اصلاً جاي ترديد نبود كه اگر دير مي جنبيديم، آنها تمام اسناد را از بين مي بردند. چون با هجوم به داخل سفارت اولين اقدام آنها از بين بردن و تخريب اسناد بود و همين كه از اين مسأله اطلاع پيدا كرديم، اقدامات خود را وسعت بخشيديم و كاركنان را به گروگان گرفتيم. با گروگان گرفتن يكي از آمريكايي ها، بقيه را مجبور به توقف كار كرديم. تخريب و از بين بردن اسناد براي آنها خيلي حياتي بود و كاملاً نشان داد كه آنجا سفارتخانه نبود، جاسوسخانه بود و اين همان نكته اي بود كه همه ما به آن پي برديم و اقدام كرديم.
* برخورد امام با اين واقعه خصوصاً وقتي مسئله ادامه پيدا كرد چگونه بود و دانشجويان وقتي نظر امام را شنيدند چه كردند؟
- همان طور كه عرض كردم اين بذري بود كه امام از همان آغاز مبارزات در دل ملت و جوانان مسلمان پاشيده بود. پيام امام هميشه روح مقاومت و ايمان بود. ما با ايمانمان اقدام كرده بوديم و امام ما را مقاوم كرد. امام براي مقاومت و ايمان ملت و دانشجويان مسلمان حتي نظرات دولت موقت را نپذيرفت. عملكرد دولت موقت، سازشكارانه بود و امام مي توانست و مي خواست كه با آمريكا برخوردي انقلابي شود. حتي وقتي كارتر، نماينده اش رمزي كلارك را به ايران فرستاد، امام حاضر به ملاقات با وي نشد و اعلام كردند هيچ يك از اعضاي شوراي انقلاب و هيچ مقام مسئولي به هيچ وجه با آنان ملاقات نكنند و صريحاً براساس اسنادي كه دانشجويان جمع آوري كرده بودند، اعلام كردند، اينجا جاسوسخانه شاه و آمريكا بوده است و ما نبايد كوتاه بياييم.
* دانشجويان خط امام، امروز چه مي  كنند؟
- ده ها نفر از آنان در جريان جنگ تحميلي كه آن هم از مظاهر دخالت هاي استكبار جهاني بود، به شهادت رسيدند و بسياري ديگر بي ادعا در سنگرهاي مختلف مشغول خدمت به نظام جمهوري اسلامي هستند.
* اما بعضي هستند كه نظرشان برخلاف گذشته است و اتفاقاً در قالب احزاب درون نظام هم فعاليت مي كنند. اينها چطور؟
- مبارزه با شيطان بزرگ و ادامه راه امام و شهداي لانه جاسوسي امر ساده اي نيست كه دستخوش باند بازي هاي سياسي شود. ضمناً بعضي دوستان ما كه اينك در بعضي احزاب با اصل جريان تسخير لانه مخالفت مي كنند، در آن روزها، همين دوستان به شدت با اصل تحزب و تشكيل احزاب در جامعه مخالف بودند و مانع قرائت بيانيه  هاي حزب جمهوري اسلامي و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي اوليه از تريبون لانه جاسوسي مي شدند.
* امروز استمرار اين تفكر استكبارستيزي و مبارزه با منطق آمريكايي را چگونه تحليل مي كنيد. فكر نمي كنيد حالا كه ديگر در فضاي انقلابي سال هاي اوليه نيستيم نيازمند ترسيم انگيزه ها و دلايل ديگري هستيم؟
- معتقدم در سال هاي اخير جنايات و دخالت هاي آمريكا در سراسر دنيا به حدي رسيده كه ما ديگر در اين مبارزه تنها نيستيم. امروز حركت هاي ضد استكباري وسعت جهاني گرفته و حتي بسياري از دولت هاي مرتجع نيز در اثر فشار عمومي ملت هاي خود مواضع تندي در مقابله با سياست هاي جنگ طلبانه آمريكا اتخاذ مي كنند.
در همين لشكركشي به عراق همه دنيا عليه آمريكا بسيج شده اند. هر روز ده ها تجمع و تظاهرات حتي در سطح چند هزار نفري در دنيا اتفاق مي افتد كه به زبان ها و شيوه هاي مختلف آمريكا و سياست هاي تجاوزكارانه او را محكوم مي كنند. در طول سال هاي گذشته، اعتراضات زيادي از سوي نخبگان آمريكايي به سياست هاي جنگ طلبانه صورت گرفته كه با حاكميت سيستم پليسي و اقتدارگرانه هيچ تأثيري در اصطلاح روند حكومت آمريكا نداشته است. متأسفانه جريان قوي تبليغاتي آمريكا كه عمدتاً در دست صهيونيست هاست امكان طرح گسترده اين اعتراضات را نمي دهد.
اگر آن روز تسخير لانه جاسوسي، شكست سياسي و تحقير بزرگي را براي آمريكايي ها به دنبال داشت امروز ظهور و بروز و مقاومت جنبش هاي مختلف در هر سوي جهان از جمله فلسطين و لبنان نشانه هاي استمرار اين عجز و ناتواني استكبار در مقابل نيروي ايمان است. پس انقلاب دوم ما در 13 آبان 58، ظهور ايمان و تجلي منطق مقاومت در برابر زور و سلطه و تكبر است و اين منطق ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.

نگاه امروز
يك جنبش
دكتر عبدالحسين روح الاميني
با نگاهي دوباره به وقايع و حوادث منتهي به تسخير لانه جاسوسي آمريكا در 13 آبان 1358 نمي توان آن را بدون در نظر گرفتن پديدآورندگانش بررسي كرد. نخبگان جنبش دانشجويي كه بيشتر در انجمن هاي اسلامي دانشجويان متمركز بودند جهت انعكاس اعتراضات مردم، نسبت به دخالت هاي آمريكا و توهيني كه به ملت و انقلاب ما با پذيرش شاه انجام داده بود، تصميم به انجام يك حركت اعتراضي به شكل مرسوم در جنبش هاي دانشجويي آن زمان گرفتند؛ رويدادي كه داراي بدنه مردمي و خواست ملي بود.
گفتمان غالب در بين نخبگان جوان، كه تبلور آشكار آن در جنبش دانشجويي است، همواره عدالت خواهي، حمايت از مظلوم، مبارزه با ظالم، آرمانخواهي و تلاش در جهت تحقق اين آرمان ها بوده و هست. قطعا نحوه انعكاس و بروز اين آرمان ها، با توجه به مقتضيات زمان تفاوت داشته و دارد.
در هر مقطعي كه منافع مردم و كشور، از سوي دشمنان خارجي مورد تعرض واقع شده است، جنبش دانشجويي با پيوند به نيازهاي مردم، كوشيده است نقش خود را در اين ميان ايفا كند. تشكيل جهاد سازندگي، شركت فعال در انقلاب فرهنگي و تسخير لانه  جاسوسي و حضور گسترده  در دفاع مقدس شاهدي بر اين مدعاست. در آتيه هم اگر حيثيت و استقلال كشور يا منافع مردم در معرض خطر دشمنان خارجي قرار گيرد، جنبش دانشجويي به طور يكپارچه و گسترده به دفاع از منافع مردم خواهد پرداخت.
اما بايد متاسف بود كه در گيرودار رقابت ها و درگيري هاي قبيله اي، باندي و سياسي ، واقعيت و غايت اهداف جنبش دانشجويي، مغفول واقع شده و در هياهوهاي جناحي ناديده انگاشته مي شود؛ به نظر من، محيط تفاوت كرده، ولي مبنا عوض نشده است. عدالت خواهي و استكبارستيزي، گفتمان مشترك است. متاسفانه چون جريان هاي سياسي به جريان جنبش دانشجويي، نگاه ابزاري دارند، اين واقعيت نمايانگر نمي شود. اما در مباحثي مانند استفاده از انرژي هسته اي و پيگيري آرمان هاي عدالت خواهانه، ظهور و بروز حقايق جنبش را مي توان ديد؛ چرا كه هيچ يك از آرمان ها، جدا از تامين منافع ملت ايران و تضمين يك جامعه  پيشرفته و آباد و سربلند نيست و جنبش دانشجويي در چنين مواقعي با تمام قوا در صحنه حاضر است.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |