نگاه
افزايش اقتباس سينما
از ادبيات كودك
مترجم : امير رضا نوري زاده
براي موريس سنداك- نويسنده كتاب جايي كه چيزهاي وحشي هستند - بدل شدن قصه سيصدكلمه اي كودكانه اش به يك فيلم پرخرج هاليوودي، رؤياي جديدي است؛ رؤيايي كه در 74سالگي تجربه اي تازه براي او محسوب مي شود. سنداك در اين زمينه مي گويد: همان طور كه كتاب در دهه 1960 اثري تكان دهنده محسوب مي شد، دوست دارم اين فيلم نيز كاملاً به آن اثر وفادار باشد و صد البته در دنياي امروز باوركردن هيچ چيز بدتر از اين نيست كه يك كتاب خوب را فقط به صرف فراهم كردن وسيله سرگرمي سينماروها در روزهاي شنبه و يكشنبه به فيلم بدل كنيد. اين نگراني سنداك دغدغه بسياري از نويسندگان معتبري است كه هرساله اقتباس هايي از آثارشان در سينماي جهان صورت مي گيرد و در اين ميان شايد براي بزرگسالان راحت تر باشد كه اقتباسي بد از رمان هاي تام كلنسي يا جان گريشام را تماشا كنند، ولي بي شك براي كودكان كه قصه را با تعصب خاصي دوست دارند، تماشاي فيلمي بد از داستان محبوبشان، خطايي نابخشودني است. در تلاش براي رخ دادن چنين مسائلي، سنداك در طول چند سال اخير همواره همكاري مستمري با كمپاني يونيورسال (تهيه كننده فيلم) داشته است تا موجودات افسانه اي، هر چه بيشتر به نوشته هاي او نزديك باشند، اما در اين راه، موجودات خيالي دنياي سنداك تنها نيستند. پس براي موفقيت فيلم هايي چون هري پاتر و ارباب حلقه ها مديران اجرايي استوديوها مقام تاريخ ادبيات چند دهه اخير را براي يافتن داستاني مناسب اقتباس سينمايي، زيرورو كرده اند؛ عناويني چون جرج كنجكاو، پيترپن و گربه كلاه دار كه سال ها در قفسه بايگاني استوديوها بودند، يك باره بدل به پروژه هاي پرخرج هاليوودي شدند و اقتباس سينمايي از كتابي چون كريكت در ميدان تايم آخرين مراحل پيش توليد را مي گذراند. به عقيده صاحب نظران، رويكرد هاليوود براي به تصويركشيدن قصه هاي محبوب دوران كودكي، چيزي بيشتر از تلاش براي كسب كالايي مطمئن در بازار پررقابت سينماي امروز است و بيشتر با روحيه عمومي مردم پس از حادثه 11سپتامبر تناسب دارد. داگلاس ويك تهيه كننده سري فيلم هاي استوارت ليتل معتقد است: به نظرم مردم هنوز هم مي خواهند از فضاي پس از 11سپتامبر فاصله بگيرند و اگر كمي به توليدات پرفروش پس از دهه 1920 دقت كنيد، متوجه مي شويد كه اكثر انيميشن هاي پرفروش ديزني چون سيندرلا، فانتزيا، بامبي و پينوكيو متعلق به دوران پس از جنگ بودند.
ويك كه تهيه كننده نسخه سينمايي پيتر پن نيز بوده، ادامه مي دهد: اين قصه بيش از صد سال عمر دارد ولي هنوز براي بسياري جذاب است چرا كه در آن مي توانيد پرواز كنيد، با يكي از بدترين افراد بزرگسال(كاپيتان هوك) روبه رو شويد و مبارزه كنيد و او را شكست دهيد و به خانه بازگرديد و هنوز محبوب والدين تان باشيد. مهمترين پيام اين فيلم، اين اصل باستاني است كه انسان بيش از آنكه در زندگي شاد باشد، در جست وجوي شادي است.
در دهه هاي اخير، هاليوود تجربه خوبي در اقتباس از برخي مشهور ترين و به يادمادني ترين قصه هاي كودكان در فيلم هايي چون داستان اسباب بازي و ديو و دلبر داشته است كه هر كدام طرفداران خاص خود را دارند. مثلاً تا به حال حدود 25ميليون نسخه از كتاب جرج كنجكاو فروش رفته است و چنين آماري مي تواند براي فروش محصولات جانبي فيلم هنگام اكران مؤثر باشد. برايان گريزي تهيه كننده فيلم هاي جرج كنجكاو و Cat i the hat مي گويد: هميشه علاقه مندان سينماي كودكان در انتظار شخصيت هاي تازه هستند چون اكثر شخصيت هاي قديمي، نخ نما شده اند و بايد در جست وجوي شخصيت كلاسيك تازه اي باشيم. اين شخصيت ها هميشه خواهان دارند چون عملكردشان در دنياي سينما كاملاً بدون مرز و سودآور است و به راحتي امكان توليد محصولات جانبي آنها فراهم است كه خود، منبع درآمد ديگري است. حالا كه ما فناوري قابل توجهي در اختيار داريم، اين توانايي را پيدا كرده ايم كه دنياها و شخصيت هايي را كه تا سال ها قبل دور از دسترس بودند، به شكلي جذاب خلق كنيم.
فيلمنامه جرج كنجكاو پس از 8 بار بازنويسي، سرانجام در سال ۲۰۰۵ به سرانجام رسيد. اما اين روزها برخلاف انتقادهاي فراوان از اقتباس هاي سليقه اي استوديوها از آثار ادبي، هاليوود تلاش مي كند كه نويسندگان كودكان را تا آخرين مراحل كار در كنار خود داشته باشد.
لورنزو ونتورا- مدير اجرايي استوديو وانر- مي گويد: در هر موقعيتي، مهم نيست چه موردي در قراردادهايي از اين دست ذكر شده، بلكه واقعيت اين است كه اگر استوديوها باعث نارضايتي نويسندگان شوند، به سرعت از طريق رسانه ها مسأله منعكس خواهند شد و اگر قرار باشد كه استوديو براي ديدگاه خلاق نويسنده ارزش قائل نشود، كدام فرد خلاق ديگري سراغ استوديوها مي آيد؟
نمونه شاخص اين ديدگاه، فيلم هري پاتر بودكه كريس كلمبوس- كارگردان دو قسمت اول- به كتاب وفادار ماند و در نهايت جي. كي.رولينگ نيز هنگام اكران، كاملاً از آن حمايت كرد و موجب فروش يك ميليارد دلاري فيلم ها و محصولات جانبي آن شد. سنداك در نهايت عنوان مي كند: نمي خواهم اين موضوع را كتمان كنم كه برخي نويسندگان كتاب هايشان را مي فروشند، ولي اين در مورد همه نويسندگان صادق نيست. اكثر آنها خواهان نظارت بر محتواي فيلم و فيلمنامه هستند و همه چيز در پاسخ مثبت و منفي به فيلم خلاصه نمي شود و نويسندگان بايد ماحصل فيلمنامه را در فيلم ارزيابي كنند.
منبع: نيويورك تايمز، 8 نوامبر
|