آب ، گنجينه ملي است
مديريت و مصرف صحيح آب
فرهادجم
مهندس كريمي:ژاپني ها يك رشته قنات ساخته اند و از آن به عنوان جاذبه اي توريستي استفاده مي كنند واين نشان مي دهد كه ما چقدر در اين زمينه كم كار هستيم
ايرانيان از ديرباز با مشكل كم آبي دست به گريبان بود ه اند. زندگي مدرن امروز اين مشكل را دوچندان كرده است و يك نهاد يا سازمان خاص نمي تواند گره از اين مشكل بگشايد
|
|
مؤسسه گنجينه ملي آب ايران به عنوان نهادي فرهنگي مي تواند نقش ارزنده اي در شناساندن ظرفيت هاي مهندسي آب كشور و نيز فرهنگ سازي براي مديريت و مصرف صحيح منابع آب، ايفا كند.
شهرام كريمي معاون مؤسسه گنجينه ملي آب ايران درباره پيشينه و چگونگي شكل گيري اين مؤسسه است.وي به همشهري گفت: مؤسسه گنجينه ملي آب ايران حدود 12 سال پيش براي معرفي ظرفيت ها و پيشينه مهندسي آب كشور تأسيس شد. واقعيت اين است كه ما در زمينه مهندسي آب بسيار غني هستيم. اقليم گرم و خشك بيشتر مناطق ايران همواره موجب شده است تا مردم با مشكل آب دست به گريبان باشند و ايرانيان اين مشكل را به گونه اي شايسته حل كردند. نهر سيلك كاشان بيش از 7 هزار سال قدمت دارد. سد درود زن 2500 سال و سد بهمن 2000 سال پيش ساخته شدند و پل بند امير در استان فارس با پل 1000 ساله و بند 1700 ساله و سد قُهرود كاشان با 700 سال قدمت نمونه هاي ديگري از اين تلاش هستند. در حال حاضر نيز ايران جزء چهار كشور نخست دنيا در زمينه ساخت سد است. نام قنات هم با نام ايران عجين شده است، چنانكه در جمهوري آذربايجان، قنات را كهريز يا كارايراني مي نامند. بد نيست بدانيد طول قنات هاي ايران به اندازه مسافت زمين تا كره ماه يا معادل 5/7 دور، گرد خط استواست و ديوار چين با آن همه شهرت يك هفتم اين مقدار طول دارد. به نظر من قنات ها در طول تاريخ همواره در شمار طرح هاي سنگين بوده است و مجموعه قنات هاي كنوني ميراث گذشتگان به ماست كه سرمايه و دانش فني بزرگي در دل خود دارد.
وي با اشاره به اين كه مهمترين اهداف تأسيس مؤسسه گنجينه ملي آب ايران مطالعه آثار تاريخي، معرفي تحقيق و پژوهش هاي انجام شده به تمامي علاقمندان اعم از افراد عادي و متخصص و ايجاد موزه هاي آب در سراسر كشور است، افزود :طبيعي است كه معرفي اين سوابق درخشان مهندسي آب ايران بويژه براي متخصصان اهميت زيادي دارد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه اين مؤسسه براي ترويج فرهنگ مصرف آب چه كرده است گفت: با مرور تاريخ درمي يابيم فرهنگ مصرف آب در مردم چگونه دگرگون شده است. نيازهاي زندگي در جامعه مدرن امروزي با جوامع سنتي كاملاً متفاوت است و موجب تغيير بنيادين الگوهاي مصرف شده است. اين مسئله بويژه در اقليم خشك ايران مشكلات بيشتري را براي تأمين آب مورد نياز پديد آورده است. در ايران بايد به سختي آب را از اعماق زمين بيرون بكشيم اما الگوهاي مصرف نادرست و فرهنگ نامناسب استفاده از آب موجب مي شود مردم اين ماده حياتي را براحتي هدر دهند. براي نمونه، در اروپا با آن همه ذخاير آب شيرين، مردم با يك ليوان آب مسواك مي زنند اما در ايران خيلي ها شير را باز مي گذارند و مسواك مي زنند. از اين رو فرهنگ سازي در اجتماع يكي از اهداف مهم اين مؤسسه است. ما سعي كرديم فرهنگ استفاده صحيح از آب را در سطوح مختلف و در ميان گروه هاي سني متفاوت جامعه، ترويج كنيم. به اين منظور، چند عنوان كتاب كودكان براي ترويج فرهنگ درست استفاده از آب چاپ كرده ايم. چاپ دردونه و آب در دو نوبت، هر بار 5000 نسخه، روزي روزگاري آب نيز در سه مجلد، هر جلد با شمارگان 5000 نسخه و نقاشي هاي كودك با موضوع آب از اين جمله است.
چاپ و انتشار كتاب در زمينه هاي مختلف از جمله، آب و آبشناسي در ادب پارسي در زمينه ادبيات، دانشنامه آب و آبشناسي در قرآن كريم و دانشنامه آب و آبشناسي در فقه و روايات اسلامي در زمينه مذهب و فقه، انسان و آب در زمينه مردم شناسي و ... نمونه هايي از تلاش هاي انجام شده در ديگر عرصه هاي اجتماعي است. كتاب مراسم باران خواهي و آفتاب خواهي در ايران و شرح حالي بر احوال حاسب كرجي كه حدود 4 سال صرف پژوهش و تحقيق آن شده است و قرار است سال آينده به دوزبان فارسي و انگليسي منتشر شود از ديگر برنامه هاي مؤسسه است.
با دانشگاه ها نيز براي حمايت و پشتيباني از پايان نامه هاي دانشجويي، پروژه هاي تحقيقاتي و... تفاهم نامه همكاري امضا كرده ايم. هم اكنون 20 پايان نامه در رشته هاي مختلف با همكاري مؤسسه نگاشته شده است. همچنين سمينارهاي مختلفي را به منظور جذب متخصصان برگزار كرده ايم. سمينار بين المللي قنات كه حدود 6 يا 7 سال پيش در يزد برگزار شد به تأسيس مركز بين المللي قنات انجاميد. سمينارهاي مختلف آب تحت عنوان آب، شهر، تمدن ، سمينار آثار تاريخي آب در هر يك از استانها و سمينار تاريخ آب در اسفند سال گذشته برگزار شد و سمينار آب و فرهنگ با هدف بررسي نگاه هاي مربوط به مهندسي آب در گذشته و حال از ديدگاه مهندسي نيز قرار است آذر ماه امسال برگزار شود.
كريمي با توجه به گزارش سازمان ملل مبني بر اين كه خاورميانه و شمال آفريقا تا سال 2025 خشك ترين مناطق دنيا خواهند بود، تصريح كرد: تنها راه مقابله با بحران روزافزون كم آبي در منطقه ،مديريت صحيح منابع موجود و به تبع آن مصرف درست اين منابع است. بخشي از اين مديريت به توان فني و مهندسي در بخش آب كشور باز مي گردد. اما بخش مهم تر، بوجود آوردن و نهادينه كردن فرهنگ صحيح مصرف است. در واقع اين دو بخش، دو روي يك سكه و هر يك جزء لاينفك ديگري است. هر چه جمعيت افزايش مي يابد تقاضا براي توليد غذا بيشتر مي شود، كه نتيجه آن افزايش تقاضاي آب در بخش كشاورزي است. بخش كشاورزي هم بزرگترين مصرف كننده آب است. در اين شرايط مديريت صحيح در دو بخش ياد شده اهميت حياتي دارد. به طور متوسط 20 كشور كه بيشتر آنها در شمال آفريقا و خاورميانه قرار دارند با بحران كم آبي مواجه اند و تا سال 2025، 5 تا 15 كشور ديگر به اين فهرست اضافه خواهند شد. به اين ترتيب تا آن زمان حدود 25 تا 40 كشور دچار بحران كم آبي خواهند شد. بنا بر استانداردهاي جهاني، اگر ميزان سرانه آب شيرين 1700 متر مكعب باشد مشكل كم آبي وجود ندارد. كشورهايي كه سرانه آب آنها 1000 تا 1700 متر مكعب است كم آب به حساب مي آيند و كشورهايي با سرانه آب كمتر از 1000 متر مكعب بايد با بحران آب دست و پنجه نرم كنند. بر اين اساس تا سال 2025 ايران يكي از كشورهايي است كه دچار بحران آب خواهد شد. اين، واقعيتي بسيار نگران كننده است.
وي با اشاره به اين كه آب، يكي از محورهاي توسعه پايدار به حساب مي آيد و از سوي ديگر توسعه پايدار نياز به ارتباط ميان بخشي و نگاه كلان به مسائل مختلف اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و... دارد، افزود: به همين منظور ستاد فرهنگي آب به دستور معاون امور آب وزارت نيرو تشكيل شد. دبير اين ستاد، مؤسسه گنجينه ملي آب ايران است. در اين ستاد پروژه هاي كلان همچون سدسازي از ديدگاه هاي مختلف مورد بررسي قرار مي گيرد. بي گمان، با احداث سدي كه مخزن آن 100 تا 120 كيلومتر طول دارد و عمق آب در آن به 60 تا 70 متر مي رسد، زمينهاي زيادي در بالادست به زير آب فرو مي رود. بدين ترتيب ميان منافع گوناگون ملي، شخصي، فرهنگي و... تعارض پيش مي آيد. مسائلي همچون كوچ دادن ساكنان زمين هاي بالادست، حفظ بناها و ميراث فرهنگي و سايت هاي تاريخي معارض با سد و... از اين قبيل است. ما در كشوري كهن زندگي مي كنيم و تقريباً تمامي پهنه كشور پوشيده از سايت ها و آثار تاريخي است. اما آيا مي شود به اين دليل دست از تأمين يكي از ضروري ترين نيازهاي مردم كه تأمين آب باشد برداشت؟ آيا مي توان با توجه به رشد روزافزون جمعيت و همگام با توسعه شهرنشيني و نياز بيشتر به توسعه كشاورزي براي تأمين نيازهاي اساسي مردم، سد نساخت؟ اينجا نقطه اي است كه بايد منافع متعارض گوناگون را كه اتفاقاً حساسيت برانگيزترين آنها منافع عمومي اند آشتي داد. براي مثال وزارت نيرو براي خودش كار نمي كند بلكه در پي تأمين آب براي نيازهاي روزافزون كشور است.
از سوي ديگر سازمان ميراث فرهنگي يا سازمان حفاظت محيط زيست هم در پي حفظ منافع عمومي هستند. به اعتقاد من اين مشكلات و تعارضات را بايد با نگاهي كلان و فرابخشي موردتوجه قرار داد تا هم منافع ميراث فرهنگي، محيط زيست و ديگر بخش هاي درگير حفظ شود و هم به فرايند توسعه لطمه وارد نشود و اين همان توسعه پايدار و در نهايت حفظ منافع ملي و مردم است.
كريمي در پاسخ به اين پرسش كه پروژه سد سيوند، بسيار جنجال برانگيز بود و كشاكش هاي زيادي را ميان وزارت نيرو، سازمان ميراث فرهنگي و گروه هاي طرفدار حفاظت از ميراث فرهنگي پديد آورد، گفت: مطالعات سدسازي بسيار پيچيده است. براي ساختن سد، بايد در رشته هاي مختلف تحقيقات جامعي انجام شود كه مطالعه مسائل مربوط به ميراث فرهنگي و محيط زيست تنها يكي از آنهاست. هدف مؤسسه گنجينه ملي آب ايران هم مطالعه و بررسي اين بخش است. در واقع مؤسسه گنجينه ملي آب ايران خود را جداي از بدنه سازمان ميراث فرهنگي نمي داند. وزارت نيرو، با ايجاد اين مؤسسه، پيشگام در اين گونه تفكر است و اساساً نگاه ما، توسعه به هر قيمتي نيست. پرسش اينجاست كه آيا در هيچ جاي دنيا سد نساخته اند؟ ما تنها كشوري نيستيم كه سد مي سازد. من اين سئوال را از شما مي پرسم كه اگر آب ناگهان قطع شود چه مي كنيد؟ وزارت نيرو متولي خدمات رساني در دو زمينه بسيار مهم آب و برق است كه از اساسي ترين نيازهاي هر جامعه به حساب مي آيد. چنان كه گفتم، براي احداث سد ديسيپلين ها (رشته ها)ي مختلف بايد مورد مطالعه قرار گيرند كه مكان يابي يكي از آنهاست. مشاوران، در مكان يابي به مجموعه هاي فرهنگي- تاريخي برمي خورند و با سازمان ذيربط مشورت مي كنند كه چه بكنيم. مجموعه گنجينه ملي آب ايران از بدو تأسيس تاكنون رابط بسيار خوبي بين وزارت نيرو و سازمان ميراث فرهنگي بوده است. سد سيوند پروژه اي ملي متعلق به همه مردم است. سايت هاي تاريخي هم متعلق به همه مردم هستند. با اين تعبير، سايت تاريخي كه به واسطه پروژه سدسازي زير آب مي رود متعلق به وزارت نيروست و آبي كه موجب رونق زندگي مردم مي شود به سازمان ميراث فرهنگي هم تعلق دارد. يعني همگي با هم منافع مشترك دارند. به نظر من در مورد سد سيوند مسئله بيش از اندازه جنجال برانگيز شد. در اين گونه موارد بايد براي مشكل راه حلي منطقي، پيدا كرد. براي نمونه وقتي مي خواستند سد آسوان را در مصر بسازند با چنين مشكلي مواجه شدند. در هنگام ساخت اين سد آثار تاريخي بسياري به خطر مي افتاد. پس از مطالعات كامل باستانشناسي در منطقه، آثاري را كه قابل انتقال بود جابجا كردند و آثار غيرقابل انتقال را ثبت و مستندسازي و در مواردي دفن كردند كه خود يكي از راه هاي حفظ آثار تاريخي است. به طور كلي در اين گونه موارد در سه سطح اقدام به حفظ آثار تاريخي مي كنند. نخست جابجايي خود اثر است. براي نمونه در آذربايجان غربي درست در محل سرريز سدي به نام بارون ، كليساي 600 ساله زُرزُر قرار داشت. اين كليسا خشت به خشت دمونتاژ و با مكانيابي مناسب دوباره در محل مناسب مونتاژ شد.
دومين مرحله، جابجايي قسمتي از اثر است و در صورتي كه نتوان هيچ يك از اين دو كار را انجام داد اثر تاريخي بايد ثبت و مستند سازي و سپس دفن شود. اين اتفاقي است كه در جريان ساختن سد آسوان مصر افتاد. به گونه اي كه پس از پايان ساخت سد، آن را پروژه پيروزي در نوبي لقب دادند. اين همان كاري است كه بايد در سيوند انجام مي شد.
به نظر من براي اين كه چنين اتفاقاتي تكرار نشود بايد نهادهاي مختلف ذينفع با هم زبان مشترك داشته باشند. براي انجام هر كاري بايد شرح خدمات داشته باشيم كه معمولاً به دو گونة تيپ و غيرتيپ تقسيم مي شود. در مورد اول به سبب وجود شرايط مشابه از شرح خدمات از پيش آماده در پروژه هاي جديد نيز استفاده مي شود.
در مواردي هم كه به دليل وجود شرايط متفاوت نمي توان از شرح خدمات تيپ استفاده كرد پس از انجام مطالعات و مراحل تخصصي، شرح وظايف يادشده در دفتر فني و تدوين معيارهاي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور تصويب مي شود. مثلاً ما با سازمان حفاظت از محيط زيست چنين زبان مشتركي را داريم. به همين منظور پيش نويس شرح خدماتي با عنوان بررسي هاي باستان شناختي در محدودة طرح هاي توسعه منابع آب آماده كرديم و از سازمان ميراث فرهنگي خواستيم نظر خود را درباره آن بدهد تا پس از توافق، پيش نويس را براي بررسي و تصويب به دفتر فني و تدوين معيارهاي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور ببريم و هر يك از طرف ها در سايه آن، با آرامش به وظايف خود عمل كند.
خوشبختانه از 5 سال پيش سازمان ميراث فرهنگي هم با وارد كردن شركت هاي خصوصي به عنوان مشاور براي حل اين گونه مشكلات اقدام كرده است.
وي در خصوص برنامه هاي اين مؤسسه در خصوص جاذبه هاي گردشگري بخش آب كشور گفت: يكي از برنامه هاي ما پرداختن به اكوتوريسم آبي است. به همين منظور، اقدام به جمع آوري اطلاعات و برنامه ريزي در اين زمينه كرده و اطلاعات خوبي جمع آوري كرده ايم. براساس آمار سازمان جهاني گردشگري (WTO) اكوتوريسم 40 درصد كل صنعت توريسم را به خود اختصاص داده است. نرخ رشد سالانه اكوتوريسم بين 10 تا 30 درصد است، در حالي كه ميانگين نرخ رشد صنعت توريسم 4 درصد برآورد شده است. اين آمار نشان مي دهد كه در آينده اي نه چندان دور اكوتوريسم چه جايگاهي خواهد يافت. از سوي ديگر رواج اكوتوريسم به معناي حفظ طبيعت نيز هست زيرا در صورتي مي توان به رونق اين بخش اميدوار بود كه طبيعت را حفظ كنيم. چنان كه مي دانيد ايران از نظر تنوع آب و هوايي جزء پنج كشور اول و از نظر تنوع و تعداد آثار تاريخي در شمار 10 كشور نخست دنياست اما در جايگاه هشتادم بازار توريسم دنيا قرار دارد.
از سوي ديگر اكوتوريسم قدمي است در راه توسعه پايدار جامعه ميزبان. ما اين نكته را درك كرديم و به عنوان بخش برنامه ريز، تصميم گرفتيم كار را به اهل فن آن بسپاريم و در پي آن هستيم كه از دانش و تخصص سازمان هاي مختلف، از جمله سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي عملي كردن اين ايده ها كمك بگيريم. هدف ما حفظ كيفيت زيست محيطي از طريق حفاظت از محيط زيست، حفظ يكپارچگي و انسجام فرهنگي با تبادل فرهنگي بين جوامع و ايجاد تسهيلات و امكانات به گونه اي است كه گردشگران بتوانند تجربه ارزشمندي از سفر خود كسب كنند.
وي قنات هاي كشور را شاهكارهاي مهندسي آب ايران خواند و اضافه كرد: مجموع توان آبي ايران چيزي حدود 140 ميليارد متر مكعب آب برآورد مي شود كه حدود 9 ميليارد متر مكعب آن را قنات ها تأمين مي كنند. بنا بر آخرين آمار رسمي در 1377، حدود 32 هزار رشته قنات در كشور وجود دارد كه 7/77 درصد آنها در بخش شرقي ايران و 3/22 درصد در بخش غربي قرار دارند. اين پراكنش به سبب تفاوت در ميزان بارندگي شرق و غرب كشور است.
ميانگين بارندگي در مناطق شرقي كمتر از 300 ميلي متر و در بخش غربي از 300 تا 1000 ميلي متر در سال متغير است. جالب است بدانيد كه ژاپني ها يك رشته قنات ساخته اند و از آن به عنوان جاذبه اي توريستي استفاده مي كنند و اين نشان مي دهد كه ما چقدر در اين زمينه كم كار هستيم. به نظر من بايد بسيار بيش از اينها از ظرفيت قنات هاي كشور استفاده شود. برخي معتقدند قنات موجب خالي كردن سفره هاي آب زيرزميني مي شود، چون آب قنات جاري است و در فصل زمستان نيازي به آب براي كشاورزي نيست. در حالي كه 2500 سال پيش روي ميله 192 قنات گناباد سد زده بودند و اين مشكل را حل كردند. در اين سد چند شير تنظيمي تعبيه شده است كه فاصله ميان آنها متناسب با سيكل زماني آبياري زمين هاي پايين دست تنظيم شده است. هزاران سال پيش اين مشكل را درك كرده، راه حل متناسب با آن را پيدا كردند.
|