پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵
فهرست پانزده يا شانزده نفره؟
007557.jpg
مريم جمشيدي
اين روزها فضاي كشور، مملو از مباحث مرتبط با انتخابات است ، انتخابات مجلس خبرگان رهبري، شوراهاي شهر و انتخابات مياندوره اي مجلس در اين بين انتخابات شوراي شهر از تحرك و پويايي خاصي باتوجه به ماهيتش برخوردار است.
شوراهاي شهر مولود نوپايي هستند كه بيست و چهارم آ ذر، سومين دوره تولدشان را جشن مي گيرند. با انتخاب اعضاي شوراهاي شهر، نيازهاي بدنه جامعه و تكاليف شهري به عنوان ملموس ترين فعاليت هاي عيني از ديد مردم تعيين و اجرايي مي شود.
شوراي شهر را مي توان مدعي العموم مردم در بخش هاي مديريت شهري دانست و شاخصه مديريت شهري نيز، شهردار است كه چند سالي است بعد از تشكيل شوراها، از سوي اعضاي آن انتخاب مي شود.
انتخاب شهردار را مي توان يكي از مهمترين وظايف و راهگشاترين تصميمات شوراهاي شهر در نظر گرفت.
انتخابي كه بعضاً چالش برانگيزترين بحث ميان اعضاي شورا بوده است. شايد از اين رو است كه براي سومين دوره انتخابات شوراهاي شهر و روستا، برخي گروه هاي سياسي در كنار ارائه ليست كانديداها و معرفي آنها، شهردار منتخب خود را نيز اعلام مي كنند.
چنين اقدامي از سوي احزاب و گروه هاي سياسي، رفتار نوپايي است كه در اين دوره از انتخابات، ظهور بيشتري پيدا كرده و در عين حال به موضوع بحث محافل سياسي نيز تبديل شده است.
اكنون تعداد بيشتري از دسته هاي مختلف سياسي به معرفي شهردار منتخب و مورد نظر خود پرداخته اند. به همين علت نيز مخالفان و موافقان زيادي هم به بحث در اين باره مي پردازند.
در همين راستا، مهدي كوچك زاده عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس در مخالفت با معرفي شهردار از سوي ليست هاي انتخاباتي، مي گويد كه اين كار به نوعي تحميل بر كساني است كه بعدها به عنوان اعضاي شوراي شهر انتخاب مي شوند.
وي در گفت و گو با ايسنا با بيان اينكه ضرورت معرفي شهردار را منطقي نمي داند، افزود: انتخاب شهردار بر عهده كساني است كه به عنوان عضو شوراي شهر انتخاب مي شوند و در حال حاضر مشخص نيست ليست هايي كه ارائه مي شوند و شهرداري كه از طرف ارائه كنندگان ليست ها معرفي مي شود، همان كسي باشد كه بعداً اعضاي شوراي شهر، براي انتخاب او، اراده مي كنند.
اين نماينده تهران همچنين تصريح كرد كه با اين اقدام، كساني كه در يك ليست گروهي قرار مي گيرند پيشاپيش متعهد مي شوند كه يك فرد را به عنوان شهردار انتخاب كنند كه در حقيقت اين شهردار، يك حزب مي شود.
مريم بهروزي، مسئول كميته سياسي جامعه پيروان خط امام و رهبري نيز، در اينباره تاكيد مي كند كه در حال حاضر بايد به دنبال انتخاب يك شوراي شهر خوب باشيم نه اينكه براي انتخاب شهردار با يكديگر رقابت كنيم.
در عين حال، حسين نوش آبادي،  عضو فراكسيون اصولگرايان هم ، درمورد معرفي شهردار و از سويي گروه هايي كه ليست مي دهند،گفت: اين اقدام منطقي نيست.
اين نماينده مجلس در ادامه افزود: معرفي شهردار همواره با معرفي نامزدهاي انتخابات شوراها، شائبه تبليغاتي بودن كار را به وجود مي آورد و خارج از عرف معمول است.
وي در توضيح صحبتهايش خاطرنشان كرد: چه بسا حزبي همراه ليستي كه مي دهد، شهردار را معرفي كند ولي بعداً بخواهد درباره آن شخص، تجديدنظر كند يا اينكه اعضاي شوراها به آن شخص معرفي شده، پايبند نباشند بنابراين اين اقدام، غيرمعمول و نامتعارف است. از سوي ديگر فاطمه آجرلو عضو خانه ملت نيز، معرفي شهردار از سوي ليست هاي انتخاباتي را، يك اقدام تعجيلي و تبليغي مي داند. اين عضو فراكسيون اصولگرايان مي گويد: در حال حاضر بحث انتخاب شوراها مطرح است و به نظر مي رسد كه معرفي شهردار، يك نگاه تحميلي را حاكم مي كند.
آجرلو خاطر نشان مي كند: اين نهايت مداخله است كه جناح ها بخواهند در ليست هاي خود، شهردار مورد نظر خود را هم، معرفي كنند؛ چرا كه معرفي شهردار، بايد از سوي شوراها انجام شود و شوراها آزادانه با نگاهي به مبناي نياز شهر، شهردار را انتخاب كنند.
به شوخي مطرح مي كنيم
اما در كنار مخالفان معرفي شهردار در ليست نامزدهاي مورد حمايت گروه ها، تعدادي ديگر موافق اين روال بوده و آن را اقدامي مثبت مي دانند.
در همين زمينه، سيدعلي ميرهادي دبير شاخه روحانيون حزب اعتمادملي، معتقد است كه جريان ها و گروه هايي كه قصد ارائه فهرست انتخاباتي براي شوراها را دارند، بايد شهردار مورد نظر خود را براي آينده به افكار عمومي معرفي كنند تا مردم با اميد بيشتري به صحنه بيايند. وي افزود: بسيار پسنديده است كه در احزاب و گروه هاي مختلف مطرح شود كه اگر فهرست مدنظرشان را مي آورند چه كسي را به عنوان شهردار بهتر است معرفي كنند.
عضو حزب اعتماد ملي همچنين درباره مطرح شدن اين موضوع در حزب متبوعش گفت: گاهي مواقع به شكل متفرقه و در قالب شوخي و جدي، بحث شهردار مدنظرمان، مطرح مي شود اما هنوز روي اين موضوع به شكل جدي كار نكرده ايم.
اما علي شكوري راد، عضو حزب مشاركت نيز، معرفي شهردار را در ليست هاي انتخاباتي كار مطلوبي دانست كه باعث مي شود تا مردم نيز راحت تر بتوانند درباره شناخت كانديداهاي شوراها، به قضاوت بپردازند. وي در گفت و گو با همشهري خاطرنشان كرد: كساني كه به عنوان نامزد شهردار معرفي مي شوند، بيانگر گرايش و برنامه آنان هم مي تواند باشد و پيام رساتري را به مردم مي رساند كه اينها در صورت انتخاب شدن كدام گرايش و فرد را براي مديريت شهر مناسب مي دانند؛ زيرا مهم ترين كاري كه شوراهاي شهر انجام مي دهند، انتخاب شهردار است و نظارت بر امور شهري و غيره، در مرتبه بعدي قرار مي گيرد و در عين حال بخش عمده اي از اين كار به وسيله شهردار انجام مي شود. بنابراين، اين اقدام را مثبت مي دانم و كار خوبي است.
شكوري راد در عين حال يك اما در كنار گفته هايش ذكر مي كند و مي گويد: البته نبايد به مردم قول قطعي در اين مورد داد زيرا هر كسي كه انتخاب مي شود، داراي يك راي از 15راي در شوراي شهر است و مردم هم نبايد تلقي كنند كه لزوما با راي دادن به يك نفر مي توانند شهردار را هم انتخاب كنند. چون مجموعه افرادي كه وارد شوراي شهر مي شوند تصميم مي گيرند كه چه كسي شهردار شود.
وي همچنين با تاكيد بر اينكه معرفي كردن شهردار مي تواند گرايش نامزدهاي شوراهاي شهر را معرفي كند، تصريح كرد: از آنجايي كه اينگونه مسائل در جامعه خوب جا نيفتاده و سابقه چنداني ندارد، ممكن است اينطور تلقي شود كه هر فردي كه به شورا رفت، مي تواند شهردار را هم انتخاب كند. و اين در حالي است كه عملا چنين چيزي امكان ندارد و در صورتي كه كانديداهايي با گرايش هاي مختلف به شورا راه پيدا كنند، آن وقت تعامل بين اين افراد است كه تعيين مي كند چه كسي شهردار شهر شود.
از سوي ديگر محمدعطريانفر، عضو شوراي مركزي كارگزاران نيز در اين زمينه مي گويد: اگر فعاليت ها و رقابت ها حزبي باشد و تركيب بندي اعضا به صورت حزبي، در انتخابات مشاركت كند، بحث مطرح شدن مدير اجرايي گروه و حزب به عنوان شهردار نيز، خوب و اقدامي سازنده است. اما اگر در اين رقابت، پيروزي قطعي و مسلم براي آنان و گروهشان وجود نداشته باشد. طبيعتاً در مرحله انتخاب فرد به عنوان شهردار، دچار مشكل خواهند شد. زيرا شيوه انتخاب بايد به صورت ائتلافي باشد و عملا نمي توان به آن قولي كه درباره انتخاب شهردار داده شده است عمل كرد.
عطريانفر با تأكيد بر اينكه گروهي مي تواند شهردارش را قبل از موفقيت در انتخابات به همراه ليست كانديداهاي شورا معرفي كند كه اميد داشته باشد ليستش به طور صددرصد راي مي آورد افزود: در غير اين صورت اگر اين پيروزي به طور كامل نبوده و بخشي از كانديداها به شورا راه يابند، چه بسا كه نتوانند به تعهدشان درباره انتخاب شهردار عمل كنند.
وي كه خود طرفدار انتخاب شهردار با رأي مستقيم مردم و فارغ از اراده شوراهاست، در ادامه تصريح مي كند: در شرايط فعلي كه گروه هاي سياسي به صورت حزبي مجزا فعاليت نمي كنند و بيشتر بايد، احزاب همسو با يكديگر ائتلاف كنند، شايد نشود كه در بحبوحه انتخابات شهردار را هم معرفي كرد. لذا اين موضوع نيازمند دقت بيشتري است.
007554.jpg
سهيلا جلودارزاده، عضو شوراي مركزي حزب اسلامي كار نيز در تأييد معرفي شهرداري از سوي گروه هاي سياسي در كنار ليست كانديداهايشان مي گويد: چه خوب است كه هر تشكل سياسي با استفاده از امكانات خود همراه با ليست مورد نظرشان، شهردار منتخب آن ليست را هم معرفي مي كند و در عين حال، در كنار معرفي شهردار، برنامه هايشان را هم براي شوراي شهر و شهرداري ارائه دهند تا مردم بدانند به چه كساني و با چه تعهدي دارند راي مي دهند و بدين ترتيب براي دوره هاي بعد هم، مي بينند كه چه ميزان از اين شعارها تحقق يافته است.
اما اين فعال سياسي، در ادامه به موضوع ديگري اشاره مي كند و خاطرنشان مي كند: البته بايد اين را هم در نظر داشت كه اگر فردي جايگاهي را احراز كرد و منابع مالي و نيروي انساني را در اختيار گرفت، نبايد از اين امكانات براي تثبيت جايگاه خود و افراد وابسته به خود استفاده كند كه اين امر، به طور كلي خلاف قانون اساسي و خلاف رويه اي است كه حضرت امام به ما آموزش داده و انتظار داشته اند. وي افزود: اگر مي بينيم كه در قانون اساسي و انتخابات، ذكر شده فردي كه قصد شركت در انتخابات را دارد، از چند ماه قبل بايد از سمت دولتي خود استعفا كند و اين به آن دليل است كه از منابع موجود در اختيارش، به نفع خود استفاده نكند. اما اين نقص در قانون شوراها وجود دارد و تشكيلات شوراها تبديل شده به احزاب سياسي افرادي كه در اين نهاد هستند.
جلودارزاده در خاتمه خطاب به مردم درباره معرفي شهردار در ليست انتخاباتي گروه هاي سياسي تصريح مي كند: البته مردم بايد اين را بدانند كه در صورتي كه چه تمام اعضاي ليست و كانديداها راي بياورند يا نياورند هميشه احتمال اينكه شهردار معرفي شده تغيير كند، وجود دارد. اقدام تعجيلي، تبليغي، دخالت در وظايف شوراها، آشنايي بيشتر مردم با برنامه هاي كانديداها، بحث انحرافي و... مجموعه دلايلي است كه از سوي موافقان و مخالفان معرفي شهردار ليست انتخاباتي نامزدهاي شورا، مطرح مي شود و دسته بندي كه در اين گزارش ذكر شد را، ايجاد مي كند.
واقعيت اين است كه با قانون فعلي شوراها انتخاب شهردار مهمترين و در عين حال چالش برانگيز ترين تصميم گيري و مسئوليت اعضاي شوراي شهر است و اين در حالي است كه اگر يك ليستي بتواند به طور كامل آراي مردم را به خود جلب كرده و تمام نامزدهاي ليست به شورا راه يابند، تكليف بحث برانگيزترين وظيفه شوراها از قبل روشن خواهد بود و خوان انتخاب شهردار به سلامت طي خواهد شد. از اين روست كه لازمه معرفي شهردار در ليست انتخاباتي، دستيابي گروه هاي موجود در هر دو طيف به يك هماهنگي و ائتلاف است. شايد اگر چنين اتفاقي در تمام تشكل هاي سياسي كشور كه اين روزها حكم كيميا را دارد، بيفتد،  ديگر مخالفي با معرفي شهردار قبل از تشكيل شوراها وجود نداشته باشد.

نگاه دوم
ايران و آمريكا - توازني جديد
استقبال ازگروگانهاي آزاد شده لانه جاسوسي آمريكا در ايران
007560.jpg
مجله آمريكايي فارين افرز - يكشنبه 5آذر۱۳۸۵ نوامبر/دسامبر۲۰۰۶ مقاله اي به قلم گري سيك به چاپ رسانده است كه محتواي آن معرفي كتابي از يك آمريكايي ايراني تبار در خصوص ويژگي هاي ايران و نحوه ارتباط آمريكا با آن است. در اين مطلب ضمن تشريح روابط قدرت در درون ايران، اقدام به طرح پيشنهادهايي در نوع برخورد با ايران شده است.
با وجود شكاف سياسي موجود بين آمريكا و ايران، دو طرف به دفعات سعي كرده اند با يكديگر ارتباط برقرار كنند. از زمان خاتمه گروگانگيري در سال،۱۹۸۱ دو طرف متخاصم حداقل 9بار سعي كرده اند تا مذاكرات از سرگرفته شود. اولين تلاش آمريكا‎/ اسرائيل در سال۱۹۸۵ بود(كه به ايران - كنترا معروف شد) و آخرين آنها در ماه مه 2006 بود كه وزير امور خارجه - خانم رايس - پيشنهاد مذاكره مستقيم و مشروط را ارائه كرد. در اين ميان مي توان به تلاش هاي رسمي  در دولت هاي جورج بوش اول و بيل كلينتون، همكاري مابين ايران و آمريكا در حمله به افغانستان در سال۲۰۰۱ و اخيرا سه پيام مقامات ارشد ايراني در ارتباط با موضوع اتمي  اشاره كرد. در كنار آن يك مسير دوم شامل مذاكرات غيررسمي  بين مقامات سابق ايران و آمريكا هم به همراه شايعات ملاقات هاي مخفي، هميشه وجود داشته است.
با وجود آن كه تمامي  اين تلاش ها به شكست انجاميده، خود اين واقعيت كه بسياري از مقامات دو كشور موقعيت خود را براي آن به خطر انداخته اند، نشان دهنده اهميت برقراري ارتباط بين ايران و آمريكاست. ايران و آمريكا دو قدرت موثر منطقه نفت خيز خليج فارس هستند. براي درك اين موضوع، لازم نيست دست به دامن متخصصان فن استراتژي همچون فن كلازويتس بشويم.
آقاي ري تكيه - كارشناس ارشد در شوراي روابط خارجي - در كتاب جديد خود سعي مي كند تا خطاهاي سياستمداران غربي در مورد ايران را آشكار سازد. كتاب ايران مخفي؛ معما و قدرت در جمهوري اسلامي به طرح پرسش هايي مي پردازد كه مقامات و مردم عادي در غرب را به اشتباه  انداخته است.
ري تكيه مي نويسد: ايران در نوع خود بي نظير است. ايران كشوري غيرعرب در خاورميانه است با تاريخ و فرهنگي قديمي  و يك نظام سياسي ممتاز و تنها حكومت ديني شيعه در جهان. هم رژيمي  انقلابي دارد و هم جامعه اي به شدت سنتي و محافظه كار و نظام تصميم گيري آن متكي به ائتلاف هاي متغير در ميان مراكز قدرت رقيب است. ايران را به سادگي نمي توان با ابزارهاي سياسي غربي تحليل كرد.
تكيه كه يكي از دست اندركاران محافل سياست گذاري واشنگتن و خود از تباري ايراني است، به دنبال ابهام زدايي از معماي ايراني نزد مخاطبان غربي است. مقدمه كتاب او عنوان در مورد ايران اشتباه نكنيد را دارد و با جمله ايران را درست بشناسيد خاتمه مي يابد.
در اين كتاب آمده است:
دولت جمهوري اسلامي، از ابتداي تولدش در ميان مراكز قدرت رقيب تقسيم شد؛ مراكزي كه به شدت در مورد مفهوم حاكميت سياسي اختلاف نظر داشتند . با اين همه حتي اگر مقامات آمريكا بر سر اين موضوع كه ايران امروز با عراق صدام حسين و كره شمالي كيم جونگ ايل تفاوت دارد، توافق داشته باشند، باز هم قادر نيستند دچار اين وسوسه نشوند كه با ايران همانند يك موجوديت واحد، مستبد و شيطاني رفتار كنند. تكيه، هيچ يك از دولت هاي آمريكا را مسئول اين اشتباه حساب تكراري نمي داند بلكه به نظر او اين اشتباه، ناشي از يك درك غلط است كه از زمان ايجاد جمهوري اسلامي سياستگذاران آمريكايي را به گمراهي كشانده است. حتي اگر شيطان نمايي دشمنان، تاكتيكي معمول در سياست بين المللي باشد، يك چنين كلام غيرمسئولانه مي تواند هزينه سياست هاي غيرموثر را بالا ببرد.
تكيه، ترديدي ندارد كه ايران دستخوش تغيير خواهد شد. تكيه در كتاب خود مي نويسد: جمعيت پيچيده و جوان ايران را نه مي توان با امتيازات صوري راضي نگه داشت و نه با اعمال فشار مي توان آنها را ساكت كرد . اما به نظر او تغيير از درون ساختار ايران و با سرعت خودش پيش خواهد آمد. قدرت هاي خارجي كه مايلند جريان اصلاحات را شكل بدهند و به آن سرعت ببخشند، بايد بدانند كه تقاضاي تغيير رژيم باعث رانده شدن عوامل داخلي خواهد شد و آنان را به صورت عوامل امپرياليسم جلوه خواهد داد و نيروهاي ارتجاع به بهانه امنيت ملي، آنها را سركوب خواهند نمود.
تكيه به روشني نشان مي دهد كه اعلام ايران به عنوان محور شرارت (در كنار عراق و كره شمالي) از طرف پرزيدنت بوش و طرح تغيير رژيم تهران، نتايجي عكس به بار آورد. اين برچسب ممكن است به گوش آمريكاييان - آن هم در اوان حمله به صدام - خوش آمده باشد اما ضربه اي سنگين به آناني بود كه در ايران براي آزادي هاي سياسي مبارزه مي كردند. بوش محور شرارت را در ژانويه ۲۰۰۲ زماني مطرح كرد كه آمريكا و ايران اولين همكاري موفقيت آميز مشترك خود را در برپاكردن حكومت حامد كرزاي در افغانستان به انجام رساندند؛ اولين همكاري مشترك موفقيت آميز پس از انقلاب اسلامي.
به هر جاي خاورميانه امروزي كه نگاه مي كنيد، شبح ايران همچون داستان مكبث گسترده شده است. به گونه اي ناخواسته، حمله نظامي  آمريكا به افغانستان و عراق، باعث تقويت ايران شد زيرا دو دشمن قوي آن كشور (طالبان و صدام) از ميان رفتند و براي اولين بار در تاريخ، اكثريت شيعه عراق كه بسيار بيشتر از سنّيان آن كشور به ايران علاقه مند هستند، به قدرت رسيدند. در نتيجه، ايران در كشمكش خود با غرب بر سر برنامه اتمي،  جسورتر شد و در مناقشه اسرائيل و فلسطينيان، به اظهار نظر پرداخت.
دوستان عرب آمريكا در خاورميانه خاطرات واضحي از اتحاد آمريكا با شاه دارند و آن گونه كه تكيه اشاره مي كند، متوجه يكساني منافع استراتژيك آمريكا و ايران در منطقه هستند. آنها مشاهده مي كنند كه آمريكا به طور سيستماتيك، دشمنان ايران را نابود و به عوض آن، حكومت هاي طرفدار ايران را در كابل و بغداد بر سر كار مي آورد. ممكن است اين تحولات، عوارض ناخواسته سياست كلي آمريكا باشد اما آنها مي دانند كه اين تغييرات، بدون ترديد ايران را تقويت خواهد كرد و آنها بايد با پيامدهاي آن بسازند.
ايران در حال تبديل شدن به رقيب اصلي اسرائيل است. تكيه مي گويد كه اين رقابت قبلا وجود نداشته است. در زمان شاه، اين دو كشور غيرعرب منطقه روابط نزديك و ثمربخشي داشتند كه شامل حمل نفت به بندر ايلات در عوض همكاري مخفي در توسعه موشك و كشاورزي و ساير پروژه ها بود. اين روابط تا سال هاي۱۹۸۰ نيز ادامه داشت ولي پس از آن تبديل به دو دشمن سرسخت شدند. ايران با سخنان ضداسرائيل خود مردم عرب و اغلب در تقابل با حكومت هاي محتاط آنها را تحت تاثير قرار مي دهد. در عوض، اسرائيل برنامه اتمي  ايران و توسعه موشكي آن را تهديد براي خود مي داند و به نظر آن كشور اگر كاري در جلوگيري از آن صورت نگيرد، منجر به هدفگيري اتمي آن مي شود. اسرائيل مدت هاست كه حزب الله را بخشي از استراتژي بازدارنده ايران به حساب مي آورد؛ نيرويي كه در صورت حمله آمريكا به ايران، به اسرائيل خواهد تاخت. به همين دليل بود كه اسرائيل پاسخ سختي به آدم ربايي حزب الله داد و آمريكا نيز دست اسرائيل را براي نابودي ساختارهاي نظامي  و فرماندهي حزب الله باز گذاشت. بسياري جنگ حزب الله و اسرائيل را نشانه اي از جنگ واقعي بين ايران و آمريكا مي دانند.
تكيه نمي خواهد بگويد كه پاسخ تمامي  پرسش ها را دارد، اما پيشنهادهايي را بر اساس مطالعات دقيق و گسترده خود در تاريخ معاصر منطقه ارائه مي دهد. به نظر او، سرآغاز هر سياست، موثر ديدن ايران - آن گونه كه هست - مي باشد و نه كاريكاتوري از يك حكومت سركش. او در مورد اين ادعا كه ايران شكننده و در آستانه سقوط است، اخطار مي دهد؛ ارزيابي كه بيش از ربع قرن تكرار مي شود. تكيه، ايران را دولتي در حال گذار مي داند با مراكز متعدد قدرت و در حال كشمكشي دائمي. اين نظام تغيير مي كند همان گونه كه تاكنون كرده است اما به نظر او اساس اين نظام در مقابل جنگ، بحران هاي اقتصادي و رقابت هاي شديد داخلي، استحكام قابل توجهي دارد.
ايالات متحده اتكاي بيش از  اندازه اي بر تحريم اقتصادي براي محدودكردن و تضعيف ايران داشته است اما اين سياست ها اثر محدودي داشته و تكيه توصيه مي كند كه سياستگذاران آمريكايي روش هاي موثر ديگري را مد نظر قرار دهند. همچنين او نپذيرفتن آمريكا براي حل يك مشكل مانند مسأله اتمي، بدون مطرح كردن ساير رفتارهاي ايران در زمينه هاي مهم ديگر از قبيل روند صلح خاورميانه و تروريسم را راهكاري براي ناتواني مي داند.
به نظر تكيه، اولين قدم در جهت يك رابطه پخته با ايران حركت در جهت مذاكره مستقيم برسر موضوع هاي مهم و حساس است(بسياري از تحليلگران ديگر نيز اكنون همين عقيده را دارند). موضوع هاي مهم مانند توسعه اتمي  ايران، نقش ايران در مناقشه اعراب و اسرائيل، و عراق بايد به طور جداگانه مورد بحث قرار بگيرند و پيشرفت در يكي، وابسته به پيشرفت در ديگري نباشد. تكيه چنين اظهار مي دارد كه ايران به عنوان عضو جديد باشگاه اتمي  نه ناگزير است و نه حتمي اما براي جلوگيري از آن، آمريكا نيازمند ديپلماسي خلاق تري است. با ادغام ايران در اقتصاد جهاني و گفت وگوي امنيتي منطقه اي، آمريكا مي تواند ارتباطاتي به وجود آورد كه همكاري در زمينه هاي مشترك را ميسر مي سازد . ايران مخفي كتابي پربار در زمينه سياستگذاري است كه به روشي روان نگاشته شده و براي خوانندگان غيرمتخصص قابل درك است. تكيه نمي خواهد سختي راه جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريكا براي كنارآمدن با يكديگر را آسان جلوه دهد اما به خوبي نشان مي دهد كه هر كوششي در اين راه از سختي آن خواهد كاست. بدون ترديد از آمريكا بيش از اينها انتظار مي رود.

نگاه
شش در يك
مهدي قمصريان
مجلس خبرگان رهبري براي عمل به وظايف و مأموريت هاي تعيين و تعريف شده خود در قانون اساسي، اقدام به تشكيل كميسيون هاي تخصصي و دائمي نمود. اين كميسيون هاي شش گانه مأموريت دارند تا با بررسي هاي كارشناسي و تهيه  گزارش جهت طرح در جلسات رسمي، با حضور اعضاي خبرگان تشكيل جلسه داده و موضوعات را پيگيري نمايد. ماده 17 آيين نامه اين مجلس، كميسيون شش گانه خبرگان را اين گونه فهرست مي كند: 1-كميسيون تحقيق، موضوع اصل يكصد و يازدهم قانون اساسي 2- كميسيون اصل يكصدو هشتم قانون اساسي۳- كميسيون امور مالي و اداري 4- كميسيون اصل يكصد و هفتم و يكصد و نهم قانون اساسي 5- كميسيون بررسي  راه هاي پاسداري و حراست از ولايت فقيه۶-كميسيون سياسي - اجتماعي
كميسيون تحقيق
به منظور اجراي اصل يكصد و يازدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، كميسيوني مركب از يازده نفر عضو اصلي و چهار نفر عضو علي البدل، براي مدت دو سال با نام كميسيون تحقيق تشكيل مي شود. اعضاي اين كميسيون بايد فراغت كافي براي انجام دادن وظايف خود داشته باشند. بستگان نزديك سببي و نسبي رهبر نمي توانند عضو كميسيون تحقيق باشند. تحقيقات و مذاكرات كميسيون تحقيق، محرمانه است و كميسيون، مجاز به انتشار آنها جز به روش بيان شده در آيين نامه داخلي خبرگان نيست. همچنين اين كميسيون موظف است هرگونه اطلاع لازم را درباره اصل يكصد و يازدهم- در محدوده قوانين و موازين شرعي- به دست آورده، درباره صحت و سقم گزارش هاي رسيده در اين  باره، تحقيق و بررسي  كند و در صورتي كه لازم بداند با رهبر در اين زمينه ملاقات مي كند. دبيرخانه خبرگان بايد اين گونه گزارش ها را به كميسيون تحقيق تسليم كند و اگر ديگر اعضاي خبرگان نيز در اين باره اطلاعاتي را در اختيار دارند بايد آنها را در اختيار كميسيون قرار دهند. اگر كميسيون تحقيق، پس از بررسي و تحقيق، مطالب مذكور را براي تشكيل اجلاس خبرگان كافي دانست، تشكيل جلسه فوق العاده را از هيأت رئيسه خواستار مي شود و اگر كافي ندانست، موضوع را با عضو يا اعضاي خبرگاني كه اطلاعات را ارائه داده بودند، در ميان گذاشته و درباره آنها توضيح مي دهد. اگر آنان قانع شدند، موضوع مسكوت مي ماند و اگر قانع نشدند، درصورتي كه اكثر نمايندگان منتخب از هيأت رئيسه مجلس، تقاضاي تشكيل جلسه فوق العاده كنند، هيأت رئيسه بايد جلسه را تشكيل دهد. البته رهبر هم مي تواند به هر نحوي كه مقتضي بداند نظريات خود را درباره اصل يكصد و يازدهم، در مجلس خبرگان مطرح كند. همچنين نصاب لازم در تشيخص ناتواني يا فقدان يكي از شرايط مصرح در اصل پنجم و يكصد و نهم قانون اساسي، موضوع اصل يكصد و يازدهم، آراي دو،سوم نمايندگان مجلس خبرگان است. كميسيون تحقيق موظف است آمادگي خود را براي مشاوره در امور مربوطه به رهبري به مقام معظم رهبري اعلام كند و با هماهنگي معظم له، در جلوگيري از نفوذ و دخالت عناصر نامطلوب در تشكيلات نهاد رهبري مساعدت كند.
اين كميسيون، بررسي و تدوين قوانين مربوط به انتخابات و آيين نامه داخلي مجلس خبرگان را بر عهده دارد. تفسير قانون انتخابات و آيين نامه داخلي مجلس خبرگان، در موارد ابهام با خود خبرگان است؛ بدين ترتيب كه در موارد اختلاف، طرح استفساريه از سوي هيأت رئيسه يا دست كم ده نفر از اعضا تهيه و تقديم مجلس خبرگان مي شود. اگر طرح، فوريت نداشته باشد عينا براي بررسي و ارائه گزارش به كميسيون اصل يكصد و هشتم ارجاع مي گردد.
اهم وظايف اين كميسيون عبارتند از : 1) بررسي و پيشنهاد هزينه هاي مجلس خبرگان و تقديم آن به هيأت رئيسه براي تصويب و ارائه آن به دولت و درج در بودجه سالانه كشور 2) تنظيم نمودار تشكيلاتي و ضوابط استخدامي كارمندان، با هماهنگي سازمان مديريت و برنامه ريزي و نظارت بر حسن جريان امور اداري و ارائه آن به هيأت رئيسه 3)بررسي و پيشنهاد هزينه هاي ناشي از امور نمايندگان و ارائه آن به هيأت رئيسه 4)بازرسي و رسيدگي به همه دارايي هاي منقول و غيرمنقول مجلس خبرگان و تحقيق و تسويه حساب ها و رسيدگي به هزينه شدن بودجه سالانه مجلس خبرگان و تقديم گزارش آن به مجلس خبرگان
كميسيون اصل۱۰۷و۱۰۹
وظيفه اصلي اين كميسيون، تحقيق و بررسي درباره همه موارد مربوط به شرايط و صفات رهبر، موضوع اصل هاي يادشده در ماده فوق و همه كساني كه در موقعيت رهبري قرار دارند و ارائه نتايج به دست آمده به هيأت رئيسه براي استفاده و بررسي در مجلس خبرگان است.
بررسي راه هاي پاسداري از ولايت فقيه
اين كميسيون موظف است نسبت به ارائه پيشنهاد درباره سياستگذاري و برنامه ريزي در برخي امور اقدام كند. از جمله اين موارد : تأليف و نشر مطالب در باره ولايت فقيه به صور مناسب و پاسخ به شبهات،معرفي ولايت فقيه در مجامع داخل و خارج كشور در سطح عموم مردم، بررسي شيوه هاي مناسب تدريس و ترويج انديشه حكومت اسلامي و ولايت فقيه در سطوح مختلف تحصيل دانش آموزان و دانشجويان و نيز رسانه هاي عمومي به ويژه صداوسيما و ارائه راهكارهاي مناسب به هيأت رئيسه مجلس خبرگان،گردآوري آمار و اطلاعات ميداني درباره آسيب شناسي و آفت هاي فكري و عملي حكومت اسلامي و ولايت فقيه و ارائه راهكار مناسب رويارويي با آنها.
كميسيون سياسي- اجتماعي
اين كميسيون موظف است با تشكيل جلسه هايي با حضور نخبگان و مسئولان امور سياسي، فرهنگي، امنيتي، اقتصادي و اجتماعي، مسائل مهم داخلي و جهاني را كه به گونه اي به انجام وظايف خبرگان مربوط مي شوند، بررسي كرده، گزارش آن را به هيأت رئيسه تقديم كند تا در نخستين اجلاسيه خبرگان به آگاهي اعضا برسد.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سخنگاه
كتاب
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  كتاب  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |