پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۵
پايتخت چه آينده اي را براي شهروندانش آرزو مي كند؟
تهران ؛آرمان شهر اسلامي
007896.jpg
كامبيز مصطفي پور
انسان ها در طول تاريخ در واكنش به واقعيت سخت و بغرنج زندگي شان عليرغم تمامي كمبودها و كاستي هاي خود همواره به جهان آرماني مي انديشيدند، جهاني كه روياهايشان از زندگي خوب در آن نشان داده مي شد، اگرچه اين تصاوير ذهني ممكن است در حد يك رويا و آرزو باقي بماند، اما راهي بود براي گريز از دشواري ها و سختي هاي زندگي در جهان واقعي، آرزوهايي كه بدين صورت در ذهن شكل گرفتند مي توانست به شكل مجموعه اي جزء جزء شده از واكنش هاي ذهني افراد به جهان واقعي باقي بماند، همچنين مي توانست به مثابه نظام هاي انديشه اي سياسي، اقتصادي، اجتماعي به جهان عرضه گردد.
در قرن بيستم زماني كه فرآيند صنعتي شدن و رشد سريع شهرها در دنيا به ويژه در اروپا و آمريكا ظهور يافت، اين رشد سريع موجب انباشت سرمايه و نيروي كار در شهرها شد و شهرها تبديل به مكان هاي اوج ثروت و فقر شدند كه اين واكنش ها حاكي از تحسين و ترس از پديده نوظهور شهرنشيني بود.
تمامي طيف هاي متفاوت  تفكر سياسي ظاهراً موافق بودند كه شهرها مكان هايي براي جمعيت بيش از حد فقير و ظهور پديده جنايت، بيماري، عدم بهداشت و انقلاب بالقوه هستند .به هر حال دوگانگي ترس و تمجيد، الهام بخش ديدگاه هايي براي دگرگون سازي شهري و در پي آن براي اعمال اين ديدگاه ها و آفرينش آرمانشهرهاي نوين بود. در قرن بيستم 3 جريان فكري آرمانشهرگرايي شكل گرفت كه زندگي آرماني در شهر را ارائه مي دادند و همگي آن پاسخ هايي بودند به رشد فزاينده شهرها و مناطق شهرنشين، اين سه جريان عبارتند از: جريان شهرسازانه- جريان ضد شهرسازانه و جريان ريز شهرسازانه. در دهه هشتاد، جريان سرمايه به شكل ساخت و ساز زمين و املاك به شهر بازگشت و محيط هاي جديدي را بر روي مناطق در حال زوال قديمي تر قرار داد. موزه ها محيط هاي تكامل يافته شدند كه از طريق مغازه ها، رستورانها، واحدهاي مسكوني شان و برنامه هاي تفريحي غول آساي خود، فرهنگ مي فروختند. به چرخه انداختن مكان بازارهاي قديمي شهر، آب نماها و حاشيه هاي رودخانه ها، خيابانهاي اصلي و هر چه داراي تركيبي تاريخي باشد، محيط هايي شدند براي احداث مجتمع هاي فروشگاهي بزرگ و مناطق تفريحي صرف غذا.اصول طراحي شهري پست مدرن چه بود؟ دقيقاً مخالف آنچه طراحي مدرنيستي انجام مي داد. طراحي شهري مدرنيستي به كل شهر توجه داشت، حال آنكه پست مدرن به بخشهايي از شهر و مكانهاي مشهود شهر توجه داشت. طراحي مدرنيستي به مسائل اجتماعي توجه داشت و معتقد بود كه فناوري جديد، راه حل هايي براي رفع مسائل اجتماعي شهر ارائه مي دهد و حال آنكه پست مدرن به مسائل اجتماعي توجهي نداشت و آن را فراي توانايي هاي خود مي دانست.
شهرنشيني در ايران
شهرنشيني در ايران در قالب 2 دوره تاريخي قابل بررسي است: 1- دوره باستاني 2- دوره اسلامي
شهرنشيني در دوره باستاني از سه مرحله گذر نموده است: 1- دوره پيدايش شهرها و رشد آنها در دوره حكومت مادها و هخامنشي 2- دوره بنيانگذاري شهرهاي خود فرمان به سبك شهرهاي يوناني به دست فرمانروايان سلوكي و پارتي 3- دوره پيدايش شهرهاي يوناني وار به زير فرمان دولت مركزي در دوره ساساني (نامه علوم اجتماعي- احمد اشرف- 47)
شهرنشيني در دوره اسلامي به لحاظ وضعيت سياسي، اقتصادي- اجتماعي همچنان پابرجا ماند و به علت وسعت حكومت اسلامي و گسترش بازار و مبادلات در قرنهاي سوم و چهارم رونق فراواني يافت و سيماي شهر دگرگون شد. سازمانهاي ديني نيز در شالوده زندگي شهري اهميت بسياري يافتند و مسجد آدينه (مسجد جامع) از اجزاي اصلي نظام اجتماعي شهر شد، شهرهايي كه فرمانروايان اسلامي بنيان نهادند دو پايه اصلي داشت:
1 - مسجد جامع 2- بازار
در ميان مهم ترين عوامل پيدايش شهرها، بايستي توسعه شبكه راهها را عادي ترين و قديمي ترين عامل دانست. نقش عوامل طبيعي مانند آب و هوا و خاك نيز در ايجاد و توسعه شهرها بي تأثير نبوده است. در جايي مثل ايران عوامل طبيعي نقش اساسي در پراكندگي يا تجمع جمعيت داشته است. عوامل اقتصادي، سياسي، نظامي و ديني نيز از ديگر عوامل مؤثر در تركيب جمعيت بوده اند.
اما در قرن بيستم به دنبال تحولات جهاني در امر شهرنشيني، استقرار انسانها در شهرها به گونه ديگري جلوه گر شد؛ شهرنشيني الگوي جديد و مسلط زندگي اجتماعي انسانها شد. اين اتفاق با چنان سرعت، وسعت و شدتي صورت پذيرفت كه چندان قدرت انتخاب ديگري باقي نماند. همه ساله هزاران نفر از ساكنين مناطق غيرشهري به شهرهاي بزرگ روي آوردند و زندگي را در جغرافيايي جديد آغاز كردند.
جمعيت شهر تهران نيز به تبع تحولات جديد به سرعت افزايش يافت، براساس سرشماري مركز آمار ايران جمعيت شهر تهران طي سالهاي 1335 تا 1345 از 082/512/1 نفر به 730/719/2 نفر افزايش يافت و اين رشد تا سال 1355 به 213/530/4 نفر رسيد و در سال 1365 به 584/062/6 نفر رسيد و در سال 1375 به 845/758/6 نفر برآورده شده است. (مركز آمار ايران- سرشماري نفوس و مسكن سال 1375)
سيماي شهر تهران متأثر از شهرهاي اسلامي پديد آمد. مسجد جامع در مركز شهر و در اطراف آن بازار وجود داشت، طبقات ثروتمند و مرفه در اطراف بازار سكونت داشتند تا ارتباط بين مسجد جامع و بازار برقرار گردد، در لايه دوم طبقات متوسط و به نسبت آن، طبقات پائين اجتماعي از مركز شهر به حاشيه شهر قرار داشتند.
همگام با توسعه شهر و تحولات اجتماعي و اقتصادي دوران جديد چه از نظر اجتماعي چه از نظر اقتصادي در زمينه زندگي شهرها نارسائي هايي پديد آمد كه در بسياري از موارد به صورت مسائل حاد جلوه گر شد از جمله: تزلزل اقتصادي- بيكاري- فقر- آلودگي هوا- مشكلات اجتماعي- كمبود فضاهاي تفريحي و فراغتي- آلودگي محيط زيست شهري- كمبود مسكن- زاغه  نشيني- صنايع و مشاغل مزاحم- مشكلات بهداشتي و... .
از سوي ديگر توسعه شهر تهران بر مبناي طرح شهر اقماري صورت پذيرفته است، در چنين طرحي معمولا فعاليت هاي اصلي در هسته مركزي شهر ايجاد شده و نواحي پيرامون و حومه شهر عهده دار اسكان قسمتي از جمعيت مركز شهر خواهد بود. از طرف ديگر به منظور كاهش حجم ترافيك و آمد و شد و تقليل آلودگي محيطي، قسمتي از فعاليت هاي شهري را به همراه بخشي از جمعيت به صورت اقماري به حومه شهر اصلي قرار مي دهد. شهرهاي اقماري معمولا توسط اراضي كشاورزي از شهر اصلي جدا شده و به وسيله كمربند سبز محدود مي گردد.(اسماعيل شيعه-71)
توسعه شهر، تامين نيازمندي هاي شهروندان، چاره جويي براي توسعه آينده شهر و اتخاذ تصميماتي كه بتواند مشكلات شهري را به حداقل رساند و بالاخره آنكه چگونه رابطه منطقي بين شهروندان و محيط طبيعي شهر حفظ شود، برنامه ريزان و سياستگذاران مديريت شهري را بر آن داشته است تا در مقاطع گوناگون چهره شهر را تحت تاثير تحولات تاريخي تغيير دهند و اكنون سيماي شهر تهران تركيبي است از چندين مدل شهري كه در گذر زمان و بر مبناي مقتضيات طبيعي و تاريخي و تحت تاثير عوامل اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي شكل گرفته است. مدل هايي كاملا متضاد برگرفته از آرمان شهرهاي ناتمام و متاثر از تصميمات مقطعي و گذراي تصميم گيران و برنامه ريزان شهري.
امروزه شهر تهران در ميان آرمان شهرهاي ناتمام اسير است و هرچه كميت و كيفيت خدمات شهري افزايش مي يابد، به همان نسبت مشكلات شهري نيز در حال افزايش است. معضلاتي نظير: مشكل مسكن، بهداشت،  آلودگي هوا، آلودگي محيط زيست، مشكل ترافيك، مهاجرت، زاغه نشيني، افزايش جرائم، كمبود فضاهاي فرهنگي و تفريحي، كمبود فضاي سبز و پارك ها و... بخشي از مشكلات حل نشده شهر تهران است.
باتوجه به تغييرات گسترده در عرصه شهري، مدل شهر اسلامي ديگر نمي تواند كاركردهاي جديد را در خود هضم نمايد. گستردگي شهر و پديد آمدن شهرك هاي جديد و توسعه قطاعي شهر- كاركردهاي راسته بازارها را به چالش كشيده است.
امروزه شهرها در ارتفاع رشد كرده اند . بدون آنكه گسترش فضاهاي باز و پارك محقق گردد، بلندمرتبه سازي، آزادي هاي آرماني لوكوربوزيه را به تمسخر گرفته است و همچنان شهر با انبوهي از مشكل نظير ترافيك، نبود فضاي باز و... جلوه گر است. شهر تهران قائم به سوي آسمان برخاسته است تا پذيراي نور و هوايي پاك باشد، اما همچنان خانه هاي كوچك در زميني كمتر از 50مترمربع در كنار هم چفت شده و اسيرند. هر روزه بزرگراه ها، پل ها، پارك ها و فضاي سبز و ساير پروژه هاي عمراني افتتاح مي شود اما سيماي شهر تهران هرگز به يك باغ بزرگ شبيه نشده است.
آسمانخراش هاي بسياري ساخته شده اما طبقات كم درآمد علاوه بر ديگر مسائلي كه داشتند كماكان از بي خانماني و نابساماني اجتماعي رنج مي برند. آسمانخراش هاي بسياري ساخته شده و باغ هاي بسياري نابود شده است و سودهاي كلاني را نصيب كساني نموده كه از هنر معماري، برنامه ريزي شهري و جامعه شناسي هيچ نمي دانستند.
در دهه 70 جريان سرمايه به شكل ساخت و ساز زمين و املاك به شهر تهران بازگشت، اما هيچ دريچه اي روي مناطق در حال زوال قديمي و بافت فرسوده نگشوده است. سرمايه ها، بازارهاي قديمي به شيوه اسلامي و تاريخي را كنار زده است و پول هاي بسياري به سمت بوتيك هاي مد روز، فضاي رستوران هاي لوكس، فروشگاه هاي تزئين شده و.. سرازير شد تا جايي كه ظاهر شهر به معركه اي غول آسا تبديل شده و اين موجب تفكيك بيشتر سلسله مراتبي ساختن فضاي شهر شده است. در خيابان وليعصر بسياري از طبقات پايين آرزوهاي خود را در كنار ديگر طبقات اجتماعي آه مي كشند و مي گذرند، حتي فناوري هاي جديد نيز نتوانست راه حلي براي رفع يا كاهش مسائل اجتماعي شهر ارائه نمايد.
حومه شهرنشيني به عنوان محملي براي زندگي هاي حقير بي فروغ بدون تعلقات فرهنگي و عقلاني و با تاكيد بسيار بر جزئيات پيش پا افتاده، زندگي اشراف مآبانه رواج يافت، اما هرگز از جمعيت شهر تهران كاسته نشد. حومه شهرنشيني در شهرك هايي نظير شهرك پرديس، شهرك هشتگرد و نام هاي ديگر يك تلاش جمعي براي داشتن يك زندگي مصرفي و آفرينشي براي جداسازي خانه از محل كار توسط طبقه بورژواي شهري ارائه شد اما كماكان مسير رفت و آمد كابوسي شد براي كارگراني كه توان خريد خانه را در تهران نداشته اند، اما مجبورند در اين شهر كار كنند.
شهرك غرب، شهرك اكباتان، شهرك آپادانا و ... شهرك هاي بسياري در شهر تهران ساخته شد تا شهر تهران از تمركز خارج شود و جمعيت متمركز آن در سرتاسر حومه پراكنده گردد، اما نهادهاي مدرن نظير فروشگاه ها، مراكز فرهنگي و ديگر نهادها همچنان اين شهرك ها را به خود محتاج نگه داشت، اين شهرك ها صرفا فاصله طبقاتي شهر را به نحو بارزي هويدا ساخت.
باغ شهرهايي نظير آنچه در لواسان و شميرانات و جاده چالوس ساخته شد، تنها اسباب مسرت و شادي را براي طبقات مرفه ايجاد نموده است و همچنان شهر تهران نگاه خود را به طبيعت بسته است، بيش از حد شلوغ است، اجاره بسيار بالاست و آلودگي و ترافيك آن بيداد مي كند و اين همه محصولي است كه شهر تهران براي شهروندانش باقي گذاشته است و اقشار كم درآمد حتي لحظه اي خواب خوش مسرت و شادي و زندگي در باغ و فضاي سبز و هر آنچه آرمانشهر(باغشهر) آرزوي آن را هديه كرده است، نديده اند و اين پرسش همچنان بدون پاسخ مانده است كه؛ شهر تهران چه آينده اي را براي شهروندانش آرزو مي كند؟

درآرزوي هواي پاك
حميده مجيدي - دشايد زماني كه در سال 1320 هجري قمري مظفرالدين شاه اولين اتومبيل را به ايران وارد كرد، هيچ گاه به ذهنش اين مسئله خطور نكرد كه روزي تهران ميهمان اين تعداد اتومبيل خواهد شد. به طوري كه روزانه 5/2 ميليون خودرو در آن تردد كند.
اين روزها ديدن آسمان آبي و پاك و تنفسي راحت و بدون سرب و دود براي مردم پايتخت به صورت يك آرزو درآمده است. اين در حالي است كه پزشكان عقيده دارند آلودگي هوا باعث بيماري هاي تنفسي مانند آسم، برونشيت و ايجاد علائم سايكوسوماتيك (روان تني) مي شود كه به صورت خستگي مزمن، افسردگي، اضطراب و سردرد بروز مي كند. متاسفانه تنها در يك ماه گذشته 107 نفر به دليل وجود آلودگي هواي تهران جان خود را از دست داده اند.از طرفي مدير عامل شركت كنترل كيفيت هواي تهران مي گويد: از مجموع خودروهايي كه در شهر تهران تردد مي كنند تنها 20درصد آنها داراي استاندارد جهاني مي باشند. در واقع 80 درصد اتومبيل هايي كه در تهران تردد مي كنند، به دليل سوخت و ساز ناقص به آلودگي اين شهر دامن مي زنند. از سويي ديگر سردشدن هوا را مي توان عامل موثري در افزايش آلودگي و وقوع وارونگي دما ذكر كرد. زيرا به دليل سردي هوا و كم شدن وزش باد، پديده وارونگي دما رخ مي دهد كه در اين حالت هوا ساكن مي شود و عوامل آلوده كننده در زير سطح وارونه باقي مي مانند و جو موجود با كمبود اكسيژن مواجه خواهد شد.
به راستي چاره كار كجاست؟ زوج و فردكردن تردد خودروها؟ تعيين محدوده اضطرار؟ توليد اتومبيل مطابق با استاندارد جهاني؟ جمع آوري خودروهاي فرسوده؟ آيا زمان آن نرسيده كه مسئولان ما راه حلي اساسي را جايگزين راهكارهاي مقطعي كنند و كوچك ترين حق انساني كه نفس كشيدن در هواي پاك مي باشد، را به ما ادا نمايند؟

زاويه ديد
نظام  اطلاعات  مديريت  شهري 
گروه شهري-توسعه  روز افزون  شهرنشيني  و رشد جمعيت  در كشور از عواملي  هستند كه  دامنه  شهرها را بيش  از پيش  گسترش  داده  و پديداري  شهرهاي  بزرگ  با جمعيت  زياد را در پي  داشته  است . گردآمدن  مردمي  با آداب  و رسوم  و فرهنگهاي  مختلف ، الزامات  فرهنگي  براي  يك  زندگي  مناسب  شهري ، استانداردهاي  مطلوب  براي  شهرنشيني ، تغييرات  سريع  در علايق  و رفتارهاي  اجتماعي  به  دليل  توسعه  ارتباطات ، پديد آمدن  الگوهاي  رفتاري  مختلف  در زمينه هاي  مصرف  و ...، تهاجم  فرهنگي ، امكان  جا به  جايي  سريع  و ...همگي  از عواملي  هستند كه  شهرها را به  پديده هايي  پيچيده  و مركب  از عوامل  مختلف  جامعه  شناختي ، اقتصادي  و ... بدل  كرده  است  بنابراين  اداره  چنين  پديده هايي  براي  نيل  به  اهداف  مطلوب  به  سادگي  امكان پذير نيست . به  اين  دليل ، پرداختن  به  مباحث  مربوط  به  "مديريت  شهري " جايگاهي  در خور يافته است .
شهرداريها به  عنوان  متوليان  اصلي  اداره  شهرها در كشور، براي  هر گونه  برنامه ريزي  و تصميم گيري  در زمينه  مسائل  شهري  نياز به  اطلاعات  مختلفي  از ابعاد گوناگون  دارند. از جمله  مهمترين  اين  اطلاعات مي توان  به  اطلاعات  لازم  در زمينه  جمعيت ، آداب  و رسوم ، علايق ، رفتارهاي  اجتماعي  و ... اشاره  داشت .
از آنجايي  كه  عملكرد شهرداريها بر تك تك  افراد اثر دارد و حوزة  نفوذ و تأثير تصميمات  شهرداريها به  وسعت  تمامي  شهرهاست  و علاوه  براين ، اداره  يك  شهر بدون  همكاري  آحاد شهروندان  امكان پذير نيست ، آگاه  ساختن  شهروندان  از اهداف ، سياستها، برنامه ها، تصميمات  و ... شهرداريها به  منزلة  تكميل چرخة  ارتباط  بين  شهرداريها و شهروندان  است  و مي تواند با جلب  مشاركت  مردم  و افزايش  انگيزه  آنها، شهرداريها را در نيل  به  اهداف  مطلوب  ياري  بخشد.
از اين  ديدگاه ، نظام  اطلاعات  مديريت  شهرداريها به  عنوان  يك  كانال  ارتباطي  دو طرفه  بين شهرداريها و مردم  عمل  مي كند كه  بدون  وجود آن ، از يك  طرف ، شهرداريها نخواهند توانست  تصميمات  مناسبي  اتخاذ كنند و از طرف  ديگر مردم ، انگيزه  لازم  را براي  مشاركت  در مديريت  بهينه  شهر خود نخواهند داشت .
شهرنشينان  كشور كه  در صدها شهر كشور زندگي  مي كنند اگر چه  از لحاظ  صنعت  شهرنشيني  يكسان هستند ولي  از جنبه هاي  بسيار ديگر بخصوص  زمينه هاي  اجتماعي  و اقتصادي  داراي  تفاوتهاي  بسياري  هستند كه  اين  شباهتها و تفاوتها باعث  پديد آمدن  مشتركات  و تمايزاتي  در مديريت  شهرهاي  مختلف  مي شود كه  مي توان  با شناخت  اين  عوامل  و تقسيم بندي  شهرهاي  مختلف  از اين  جهات ، عملكرد شهرداريهاي  مختلف  را بررسي  كرده  و با پي  بردن  به  نقايص  احتمالي  در جهت  رفع  آنها اقدام  نمود.
از اين  ديدگاه ، نظام  اطلاعات  مديريت  شهرداريها به  عنوان  نظامي  كه  داده هاي  لازم  را از عملكرد شهرداريهاي  مختلف  سراسر كشور گردآوري  و پردازش  كرده  و اطلاعات  لازم  را براي  كنترل  و تصميم گيري  در سطح  كلان  فراهم  مي آورد، عمل  مي كند. اين  نظام ، امكان  مقايسه  عملكرد، استفاده  از تجارب  ديگران  و ساير تسهيلاتي  كه  از تمركز اطلاعات  ناشي  مي شود را نيز فراهم  مي كند.
پيچيدگي  و گسترش  مديريت  شهري ، آن  را به  يك  فعاليت  كاملاً تخصصي  تبديل  كرده  است  كه چگونگي  آن  نيز با تجارب  جديد و گوناگون  و پژوهشهاي  علمي اي  كه  در ابعاد مختلف  و مرتبط  با آن  در دنيا به  انجام  مي رسد همه  روزه  پيچيده تر مي شود. اين  اطلاعات  كه  بيشتر، جنبه  علمي  و فني  دارند چنان افزايش  يافته اند كه  براي  نيازمندان  به  آن  (مديران  و كارشناسان ) امكان  انتخاب  اطلاعات  مناسب  وجود ندارد. به  عبارت  ديگر جستجو در يك  مجموعة  بزرگ  از داده هاي  خام  براي  استفاده  كننده اي  كه  به  دنبال اطلاعات  منحصري  است  به  همان  اندازه  نامعقول  است  كه  جواهر سازي  براي  ساختن  يك  حلقه انگشتري  به  سفارش  شش  تن  سنگ  معدن  حاوي  طلا دست  بزند. بنابراين  مديران  و كارشناسان شهرداريها نياز به  پشتيباني  لازم  در اين  زمينه  دارند.
از اين  ديدگاه ، تحليل  اطلاعات ، فعاليت  سازماندهي  شده اي  است  كه  به  طور اخص  به  منظور انتخاب ، تهيه ، ذخيره ، بازيابي ، تحليل  و تركيب  مجموعه اي  از اطلاعات  و داده ها در موضوعهاي  مرتبط  با شهرداريها انجام  مي شود و هدف  از انجام  آن ، گردآوري ، تلخيص  و آماده سازي  مجدد اطلاعات  يا سازماندهي  آن  به  طرقي  جديد و ارائه  اطلاعات  معتبر، روزآمد و مفيد به  مديران  و كارشناسان  درگير در كليه  ابعاد عملكرد شهرداريها است.

از شهر
كمربندي تهران رينگ خارجي شهر
گروه شهري- شهر تهران با وجود مساحت گسترده و جمعيت فراوانش از شبكه معابر بزرگراهي چنداني بهره مند نيست. به واقع اين شهر 707 كيلومتري يكي از فقيرترين شهرهاي جهان به لحاظ شبكه بزرگراهي است.
شبكه معابر شهري نيز قدرت انتقال اين تعداد از خودروها را ندارد. شايد بر همين اساس لزوم احداث كمربندي شهر خيلي زود حس شد. از اين رو شهرداري تهران براي ايجاد يك رينگ خارجي در حاشيه شهر اقداماتي را پايه ريزي كرد. به همين منظور شهرداري با تدوين طرحي مناسب تصميم به گسترش بزرگراه آزادگان گرفت و با اتصال اين بزرگراه به بزرگراه شهيد همت طرح ايجاد يك رينگ خارجي را در شهر تهران به اجرا درآورد.
اگرچه در دوران مديريت هاي پيشين شهرداري برنامه ريزي براي شكل دهي به اين ايده به سرانجامي خوش نرسيد، اما در دوران مديريت شهري جديد بالاخره طرح احداث كمربندي تهران به بار نشست و شهرداري با توجه به تجارب بدست آمده در به ثمر نشاندن اين طرح بسيار مهم موفق شد.

در واقع شهرداري تهران با اتصال بزرگراه آزادگان به همت غرب عمليات احداث رينگ خارجي شهر تهران را به اجرا گذاشت. در اجراي اين طرح زيرگذر آزادگان - بزرگراه كرج احداث شد و پيش بيني شد كه براي اتصال بزرگراه آزادگان با همت غرب و اتصال اين قسمت، به آزادراه تهران- كرج بايد حدود 4 هزار اصله درخت در منطقه خرگوش دره پارك چيتگر قطع شود.
از اين رو شهرداري تهران به منظور احداث كمربندي تهران، براي قطع درختان پارك چيتگر با سازمان منابع طبيعي رايزني كرده  و سازمان منابع طبيعي براي قطع اين درختان از شهرداري تهران مبلغ 730 ميليون تومان پول طلب كرد.
با توجه به اينكه منابع مالي شهرداري تهران محدود است و از طرفي شهرداري تهران سالانه بيش از 20 ميليون اصله درخت در تهران مي كارد، شهرداري تاكنون نپذيرفته است، بابت قطع اين درختان به سازمان منابع طبيعي پولي پرداخت كند.
در حال حاضر بخش حقوقي شهرداري تهران براي رفع اين مشكل با سازمان منابع طبيعي در حال رايزني است.
با توجه به اهميت اين طرح و لزوم اجراي آن در كوتاه ترين زمان ممكن شهرداري درصدد رفع موانع قانوني احداث كمربندي تهران است. مدير عامل سازمان فني عمراني شهرداري تهران نيز با تاكيد بر اهميت اين طرح بر اقدام سريع تر براي حل مشكلات قانوني آن اشاره كرده و گفت: بايد هر چه زودتر عمليات احداث اين قسمت از بزرگراه آغاز شود، چرا كه اين سازمان بهترين فصل كار را براي احداث اين قسمت از آزادراه از دست داده است و براي اتمام پروژه طبق برنامه زمان بندي شده، عقب نيز هست.
اين پروژه به مدت 6 ماه به طول خواهد انجاميد و عمليات عمراني قسمت هاي باقي مانده از اين بزرگراه بر اساس  زمانبندي انجام شده در مدت مقرر به اتمام خواهد رسيد.
با احداث كمربندي تهران مي توان انتظار داشت كه برخي از مشكلات ترافيكي پايتخت به ويژه در بخش هاي حاشيه اي آن ساماندهي شود و تهران در حاشيه ورودي و خروجي اش كمتر شاهد مشكلات ترافيكي باشد.

كاركردهاي يك اجتماع كوچك
007893.jpg
گروه شهري- شاخصه هاي محله و كاركردهايي كه اين اجتماع كوچك به عنوان يك عرصه عمومي در شهرهاي ايراني ايفا مي كند، يكي از موضوعاتي است كه در گرايش هاي شهروندان براي حضور در عرصه هاي عمومي، تأثيرات مهمي دارد.
وقتي به نظام محله اي در شهرهاي قديم نگاه مي كنيم، نظام محله اي صرفاً يك نظام شهري نبود، بلكه نوعي نظام اداره شهر و به نوعي نظام حمايت از شهروندان نيز بوده  است؛ به اين ترتيب كه كساني كه در يك محله زندگي مي كردند حامي هم بودند، روابط يا خويشاوندي قومي يا زباني خاص هم با هم داشتند و اين باعث مي شود كه در بسياري از محله هاي گذشته، افراد ثروتمند، متوسط و كم درآمد در كنار هم زندگي كنند و از اين كه در كنار هم هستند، احساس ناراحتي نداشته باشند چون روابطي فراتر از روابط اقتصادي آنها را به هم پيوند مي داد.
در آن زمان محله درواقع يك ساختار كالبدي مشخص داشت و يك شهر از تعدادي محله تشكيل مي شد. همه اينها با هم نظام منسجمي را تشكيل مي دادند اما امروزه از لحاظ كالبدي، اصلاً نظام محله اي وجود ندارد.
يكي از مشكلات پيش رو اين است كه در عصر حاضر نه تنها يك تعريف واحدي براي بخش هاي مختلف شهري به وجود نياورده، بلكه كاملاً در جهت عكس عمل كرده و مي توان گفت چندگانگي شديدي پديد آورده  است و يك شهروند متعلق به يك بخش واحد شهري وجود ندارد.
در عين حال وقتي از لحاظ كالبدي به شهر نگاه مي كنيم،  بخش هاي مختلف شهر داراي ويژگي هاي مشترك كالبدي نيستند. ما يك نواحي وسيعي را مي بينيم كه از ساختمان هاي دوطبقه، سه طبقه و چهارطبقه تشكيل شده، برخي نواحي از برج ها تشكيل شده، يك بخش هايي از بخش هاي ديگر كاملاً مستقل شده اند، بنابراين هويت كالبدي، شهري و اجتماعي تعريف شده اي براي بخش هاي شهري وجود ندارد.
اين موضوع نشان مي دهد شرايط اجتماعي، شرايط تاريخي و شرايط كالبدي ما به گونه اي نيست كه بخواهيم به نظام محله اي قديم برگرديم. چنين پديده اي نه مطلوب است و نه شدني. اما ما مي توانيم به تعاريف جديدي از عرصه هاي شهري امروز فكر كنيم؛ يعني متناسب با مقتضيات امور زمان فكر كنيم كه مثلاً تهران را چه  طور مي توانيم عرصه بندي كنيم.
از اين منظر، بعد فرهنگي و كالبدي شهر شديداً به يكديگر مرتبط هستند، همديگر را باز توليد مي كنند و با هم شهر را شكل مي دهند. مسأله ديگري كه وجود دارد، اين است كه مديريت شهري مطابق آرمان ها نبايستي به اين شكل درمي آمد.
زماني كه در سال ۱۲۸۵ قانون ايالتي و ولايتي نوشته شد، اصل بر اين بود كه نوعي تمركززدايي از بالا وجود داشته باشد و اختيارات خاصي به نهادهاي محلي و مردمي واگذار شود، درحالي زمان نشان داد كه دولت مايل است اين اختيارات را به طرف خود جلب كند. در اين فرايند، هم مشاركت جمعي تخريب شد و هم مسأله برنامه ريزي محله اي.
يكي از مهم ترين مسائل در عدم توسعه مشاركت شهروندان، تمركز قدرت در ايران است و در اين ميان، تشكيل شوراهاي شهر را مي توان به عنوان قدم مثبتي دانست كه در دهه اخير در ايران برداشته شده است.
دو مسأله در اينجا مطرح مي شود؛ اولاً با تمركزي كه وجود دارد و دولت همه چيز را در اختيار خودش گرفته همين نهاد دچار مديريت ناهماهنگ هست. اين موضوع باعث مي شود كه اساساً نتوانيم هيچ سياستي را با مشاركت مردم و با هويت سازي از سوي مردم دنبال كنيم.
طبعاً در شهر فعاليت هاي بسيار مختلفي وجود دارد كه مردم خودآگاه يا ناخودآگاه در آن سهيم هستند. گذشته از مسأله سكونت، مسأله آموزش، موضوع گذران فراغت و همه اينها از فعاليت هايي هستند كه مردم در آن سهيم هستند. نكته مهم اين بود كه بتوان نهادهايي را ايجاد كرد كه براساس اين نهادها مردم واقعاً در امور سهيم شوند.
وقتي به شهر نگاه مي كنيم بايد تصميمات به گونه اي باشد كه در يك نظام اجتماعي صورت بگيرد نه مسئولان از بالا تصميمي را بگيرند. اين طبيعي است كه خودبه خود حد مشاركت مردم كاهش پيدا كند.
وقتي كه دولت بخش عمده اي از فعاليت ها را در دست دارد، خودبه خود نقش مردم و بخش خصوصي كاهش پيدا مي كند. مثلاً اگر زماني عميقاً پيگيري شود كه شهردار هر محله توسط ساكنان همان محله انتخاب شود و اين انتخاب خيلي شفاف باشد، بسيار مفيد خواهد بود؛ به شرطي كه خارج از فرايند هاي سياسي باشد.

شهرآرا
اقتصاد
انديشه
سخنگاه
سياست
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |