عكس : مسعود خامسي پور
در يك گفت وگوي طولاني با علي يونسي وزير سابق اطلاعات شركت كرديم در مورد انتخابات، تلخي ها و شيريني هاي آن و مسائل ديگر به تفصيل گفت وگو شد. آقاي يونسي كه خود را عضو و هوادار هيچ حزبي و گروهي نمي داند ولي با حرارت از انتخابات سخن مي گويد ومردم را براي شركت در انتخابات دعوت مي كند .
از نظروي نشاط سياسي و حضور حداكثري مردم در انتخابات و انتظار از پيروز شدگان براي اجراي برنامه هاي وعده داده شده شيريني انتخابات و بداخلاقي ها و استفاده از هر وسيله اي براي رسيدن به پيروزي از تلخي هاي انتخابات است ، ايشان مي گويد:درانتخابات نهم عليه تمام كانديداها تخريب و تهمت زني و شايعه پراكني و تحقير به كار رفت ولي در مورد برخي مثل آيت الله هاشمي رفسنجاني تخريب به عمل آمد در آن انتخابات علاوه بر موج ضد اخلاقي تخريب و تهمت و شايعه پراكني يك پديده جديد هم رخ نمود و آن به كارگيري دسيسه توطئه براي شكست رقيب بود... من اين جريان را در فرصت مناسب توضيح خواهم داد كه چگونه عده اي مريض و يا اجير با سر هم بندي توهمات و خيالات يك نفر از كانديداها( آقاي قاليباف) را كه بين مردم محبوبيتي هم كسب كرده بود از ميدان رقابت خارج كردند و خواستند كه از اهرم وزارت اطلاعات هم استفاده كنند كه تيرشان به سنگ خورد.با هم اين مصاحبه را مي خوانيم:
پخش و توزيع ميليونها نسخه سي دي مبتذل از يك زن مسلمان و همچنين اصرار پشت اصرار بر افشاء و انتشار اتهامات ثابت نشده در محاكم صالحه همچنين درج و نشر صدها مقاله و سخنراني و ايراد اتهام به انسانهاي بي گناه در جرايد و رسانه ها و تريبونهاي عمومي نشان از اين بيماري خطرناك دارد به نظر من اين فاجعه و ويروس اين بيماري از برخي گروهكهاي ضد انقلاب و تروريست به جامعه اسلامي سرايت كرده است
* شما در سال هاي گذشته گفته بوديد امنيت از درون صندوق هاي رأي به دست مي آيد نه لوله تفنگ آيا هنوز بر سر آن عقيده هستيد؟
- البته حضور و مشاركت حداكثري تضمين امنيت ملي است و هيچ چيز ديگري نمي تواند جاي آن را بگيرد و اگر آن هدف تحقق يابد بالاترين هديه ملي است حضور و مشاركت حداكثري مورد نظر و تأكيد حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بوده است و اين حضور حداكثري است كه هدف اصلي انتخابات را تعيين مي كند.
* حضور حداكثري از نظر شما چقدر است؟
- به نظر من حضور و مشاركت ايده آل 80 درصد است و كمتر از 50 درصد به خط قرمز نزديك شده است. لازم است به يك نكته بسيار مهم اشاره كنم و آن ضرورت همراهي با نظر نظام در خصوص مشاركت حداكثريست. زيرا متأسفانه برخي از احزاب و جريانهاي سياسي به اقتضاي شرايط و منافع خود گاهي خواهان حضور حداكثري هستند و گاهي موافق نيستند.
* آقاي يونسي بيشتر توضيح دهيد.
- در هر انتخاباتي درصدي از مردم اصلاً شركت نمي كنند گاهي اين نسبت به 20 درصد و 25 درصد و 30 درصد مي رسد و گاهي كمتر و فقط در رفراندوم جمهوري اسلامي بود كه ميزان مشاركت بيشتر از 95 درصد بوده ولي در ساير انتخابات ديگر حضور متفاوت بود درصدي هم حتماً مشاركت مي كنند يعني در هر صورت و با هر شرايط. به اصطلاح سنگ از آسمان ببارد در انتخابات حتماً شركت خواهند كرد. اين نسبت هم بين 20 تا 30 درصد شناور است اما بين اين دو نسبت مشاركت و عدم مشاركت آراء خاكستري است كه به اقتضاي زمان و شرايط عمل مي كند.
* چه عواملي سبب حضور و مشاركت حداكثري مي شود؟
1 - رقابتي بودن انتخابات 2- آزاد بودن انتخابات 3- سالم بودن انتخابات 4- ايمان و اطمينان به مؤثر بودن نتيجه انتخابات. تحقق 4 شرط ذكر شده هدف نظام جمهوري اسلامي را كه حضور حداكثري مردم است را تأمين خواهد كرد هر چه، از سخت گيري هاي قانوني و عملي بكاهيم و زمينه حضور نامزدهاي بيشتري را فراهم نماييم طبعاً صحت و قدرت بيشتري براي انتخابات فراهم كرده ايم و قهراً ميدان وسيع تر و جدي تر خواهد شد. مخصوصاً در شهرهاي قوم نشين هر چه ما با سخت گيري هاي قانوني و عملي كانديداها را محدود كنيم فرصت انتخاب مردم را محدود كرده ايم در شهرهايي كه رقابت قومي و محلي است، اگر نامزد يك جريان و يا قومي از دايره رقابت حذف شود يك جريان و يك قوم به طور كلي خود را كنار خواهد كشيد و انتخابات بدون حضور پررنگ آنها برگزار خواهد شد و اين امنيت منطقه را تهديد خواهد كرد.
مسئولان انتخابات بايد ميل و خواست مردم را بر ميل و خواست خود ترجيح دهند و به مردم اعتماد داشته باشند اگر در جايي هم مردم اشتباه كرده باشند خودشان آن را اصلاح خواهند كرد البته نظارت و كنترل قانون لازم است و بدون آن هرج و مرج خواهد شد. اين آراء خاكستري گاهي جذب راست شده و گاهي جذب چپ.
گاهي جذب اصولگراها و گاهي جذب اصلاح طلبان مي شود. در اين موقع اگر جرياني قدرت جذب آراي خاكستري را نداشته باشد طبعاً خيلي مايل نيست آنها اصلاً شركت نمايند. لذا شما ملاحظه مي كنيد جريانهاي سياسي مطابق هدف خود عمل مي كنند كه اين هدف الزاماً با هدف جمهوري اسلامي كه مشاركت حداكثري است مطابقت ندارد يعني احزاب و جريانها به پيروزي خود فكر مي كنند اما نظام به حضور حداكثر مردمي مي انديشد . گاهي اين دو با هم مطابق هستند، گاهي نيستند.
* تا حالا از شيريني هاي انتخابات گفتيد حالا به تلخي هاي آن اشاره كنيد؟
- پرداختن به تلخي ها هم خودش تلخ است مخصوصاً اين گونه تلخي ها و بداخلاقي ها كه به هيچ وجه شايسته ملت بزرگ ايران نيست...
ببينيد پيش از انقلاب اسلامي امثال من به كمونيستها خرده مي گرفتيم كه چرا براي رسيدن به هدف از هر وسيله اي استفاده مي كنيد و چرا شما عقيده داريد كه هدف وسيله را توجيه مي كند؟!
ما با افتخار اعلام مي كرديم كه اسلام براي رسيدن به يك هدف مقدس از ابزار نامقدس و از وسائل پست و پليد بهره نمي گيرد و به تعبير مقام معظم رهبري با دستمال كثيف نمي شود شيشه و پنجره كثيف را پاك كرد در فرهنگ و ادب اسلامي ما از قديم آموخته ايم كه با مقدمات حرام نمي شود به واجب رسيد با وضوي در آب نجس و يا غصبي و يا لباس غصبي نماز باطل است و دهها نمونه از اين معارف اخلاقي و عبادي ولي متأسفانه جامعه ما امروز گرفتار يك بيماري شديد و مزمن اخلاقي شده است كه علاج آن هم به اين آساني ممكن نيست در جاي خود نياز به يك نهضت اخلاقي همه گير دارد.
پخش و توزيع ميليونها نسخه سي دي مبتذل از يك زن مسلمان و همچنين اصرار پشت اصرار بر افشاء و انتشار اتهامات ثابت نشده در محاكم صالحه همچنين درج و نشر صدها مقاله و سخنراني و ايراد اتهام به انسانهاي بي گناه در جرايد و رسانه ها و تريبونهاي عمومي نشان از اين بيماري خطرناك دارد به نظر من اين فاجعه و ويروس اين بيماري از برخي گروهكهاي ضد انقلاب و تروريست به جامعه اسلامي سرايت كرده است. زيرا شيوه تسويه حسابهاي خشن و خونين و تخريب و اتهام زني و سوءظن و شايعه پراكني از ويژگي هاي برخي از اين گروهكهاي تروريست مي باشد كه از قديم در ميان آنها وجود داشته است و متأسفانه در ميان ما هم تسري پيدا نمود.
يك مسلمان حق ندارد حتي به يك نفر غيرمسلمان تهمت بزند و يا دشنام دهد قرآن صريحاً مسلمانان را نهي كرده است كه به بت پرستان دشنام دهند و همچنين قرآن با تأكيد مسلمانان را مخاطب قرار داده و مي گويد... مبادا دشمني شما با دشمنانتان شما را از مسير عدالت خارج كند؟!
اين روش اخلاقي قرآن است كه يك مسلمان حتي با دشمنان و بت پرستان حق ندارد از مسير اخلاق و عدالت خارج شود و به آنها نسبتي بدهد كه بين آنها نيست تا چه رسد به يك مسلمان به جان و مال و آبروي يك مسلمان كه در حريم قدسي اخلاقي اسلام مصون و محفوظ مي باشد و هيچ كس حق تعرض و تعدي ندارد . با كمال شرمندگي ما شاهد اوج گيري روزافزون اين روند ضد اخلاقي هستيم كه متأسفانه در هنگام انتخابات به يك سيل بنيان كن تبديل مي شود.
درانتخابات نهم عليه تمام كانديداها تخريب و تهمت زني و شايعه پراكني و تحقير به كار رفت، ولي در مورد برخي مثل آيت الله هاشمي رفسنجاني به صورت سازماندهي شده تخريب به عمل آمد. در آن انتخابات علاوه بر موج ضد اخلاقي تخريب و تهمت و شايعه پراكني يك پديده جديد هم رخ نمود و آن به كارگيري دسيسه توطئه براي شكست رقيب بود... من اين جريان را در فرصت مناسب توضيح خواهم داد كه چگونه عده اي مريض و يا اجير با سرهم بندي توهمات و خيالات،آقاي قاليباف را كه در بين مردم محبوبيتي هم كسب كرده بود از ميدان رقابت خارج كردند و خواستند از اهرم وزارت اطلاعات هم استفاده كنند كه تيرشان به سنگ خورد.
* با توضيحاتي كه داديد معلوم مي شود در جامعه ما امنيت اخلاقي وجود ندارد؟
- به نظر شما وجود دارد؟ آيا شما به عنوان يك خبرنگار اين احساس را داريد؟
* راه چاره چيست؟
- به نظر من يك نهضت اخلاقي و ديني لازم است كه بار ديگر با اجراي دقيق فرمان 8 ماده اي حضرت امام و استقرار فضاي اخلاق اسلامي امنيت اخلاقي را به جامعه برگردانيم اين مهم از عهده يك نفر يا چند نفر خارج است، زيرا اين بيماري، سخت خانه نشين، مزمن وتقريباً عمومي شده است.
* ايران مشابه كدام كشور در منطقه است؟
- آنچه در ايران مي گذرد و در خاورميانه و همسايه ها با هيچ كشوري شبيه نيست، زيرا دموكراسي در پاكستان و تركيه به دليل حاكميت نظامي ها متزلزل است ودر ساير كشورها نيز حكومت نوعاً موروثي است و مردم نقشي ندارند، البته در منطقه (شرق) مردم سالاري هندي از همه كشورها محكم تر و پايدارتر است حتي از كشورهاي غربي كه خيلي مدعي دموكراسي هستند به مراتب جلوتر است.
* برگرديم به اصل انتخابات، آقاي يونسي اين روزها پيشنهاد تجميع انتخابات مجلس و رياست جمهوري در مجلس شوراي اسلامي مطرح است ،نظر شما چيست؟
- به نظر من لازم است اين تجميع و همزماني صورت گيرد و مانع قانوني رفع شود البته اشكالات قانوني بيشتر از اين است، يعني كشور به يك قانون جامع انتخابات كه مسائل و منافع ملي را كاملاً در نظر گرفته باشد نيازمند است، متأسفانه قانون انتخابات بيشتر، از پيروزي يك جريان سياسي تأثير گرفته تا از منافع ملي كشور و طبيعي است كه احزاب و جريانهاي سياسي منافع زودگذر خود را در نظر مي گيرند تا مصالح ديرپاي كشور.
* چرا در انتخابات خبرگان شركت نكرديد؟
- جواب اين سؤال براي شما چقدر مهم است، حضور و عدم حضور امثال من در خبرگان تأثيري ندارد. من هم خودم ضرورتي احساس نكردم،خبرگان جاي شخصيت هاي بزرگ و بزرگتري است.
* ممكن است بگوييد شما عضو و علاقه مند به كدام حزب و جريان سياسي هستيد؟
- من عضو و هوادار هيچ گروه سياسي نيستم.
* چرا؟ آيا مخالف كار سياسي هستيد؟
- نه اتفاقاً فعاليت سياسي در كشور را لازم مي دانم ولي متأسفانه تاكنون حزب به معني كامل آن در كشور تحقق نيافته است، البته من هميشه با عناصر اصلي جريانهاي رقيب سياسي ارتباط و رفاقت داشته ام.
* آيا فكر نمي كنيد كه اين روش براي شما خيلي مشكل است؟
- چرا مشكل است. هيچ حزب و گروهي اشخاص مستقل را از آن خود نمي دانند و در هنگامي كه بايد از آن دفاع كند از آن دفاع نخواهد كرد و در هنگام پيروزي به افراد مستقل توجهي نخواهند كرد.البته در هنگام بحران و مشكل سراغ آنها خواهند رفت مثل زماني كه براي وزارت اطلاعات گير كرده بودند.
* در مورد شوراي شهر مخصوصاً شهر تهران چه نظري داريد؟
- كار شهرداري و عضويت در شوراي شهر اساساً يك كار غيرسياسي است و ذاتاً كاري است اجتماعي و بايد انتخابات آن هم با صبغه اجتماعي انجام شود حضور شخصيت هاي شديد سياسي و يا افراطي سبب مي شود شوراي شهر از ماهيت خود فاصله بگيرد و به كار شهر لطمه بزند، لذا بايد همه تلاش بكنيم كساني به شوراي شهر راه پيدا بكنند كه حتماً سابقه طولاني و تجربه و مديريت داشته باشند نه صرفاً كساني كه مورد تأييد حزبي خاص يا شخصيتي خاص باشند. شهرداري واقعاً محل خدمت به همه شهروندان است و شوراي شهر هم بايد با اين هدف انتخاب شود.