جشنواره سال جاري در حالي برگزار مي شود كه در جلسات ابتدايي شوراي راهبردي موسيقي و شعر، مسئولان بر اين نكته تاكيد داشتند كه در سال جاري به جاي كميت،  كيفيت گروه ها مد نظر قرار گيرد
سما بابايي
گروه ادب و هنر- اين گزارش در شرايطي به چاپ مي رسد كه روز سه شنبه هفته جاري كامبيز روشن روان مصاحبه مطبوعاتي داشت و مسائلي درباره جشنواره موسيقي بيان كرد.
با توجه به اين كه در زمان چاپ اين گزارش خبري از مصاحبه مطبوعاتي وي به دستمان نرسيده بود، توضيحات تكميلي در شماره هاي آينده به چاپ مي رسد.
بانگ بيست و دومين جشنواره موسيقي فجر اندك اندك به گوش مي رسد، تا چند روز ديگر سازها دوباره كوك شده و در مهمترين رويداد موسيقي كشور به صدا در مي آيند.
جشنواره اي كه وارد دهه سوم حيات خويش شده و حاصل بيش از 20 سال تجربه را بر دوش مي كشد. بيست و دومين دوره جشنواره در حالي آغاز مي شود كه چون چند سال اخير، به علت مصادف شدن ايام دهه فجر با ايام محرم زودتر از موعد مقرر، يعني 10 تا 18 دي ماه، برگزار مي شود. جشنواره امسال اما از منظري ديگر نيز با جشنواره هاي گذشته تفاوت دارد و آن، اينكه مديران فرهنگي برگزاركننده آن اولين تجربه خود را در اجراي آن از سر مي گذرانند . مدير دفتر موسيقي و شعر پس از چند ماه نشستن بر اين مسند، قرار است هدايت و رهبري جشنواره را بر عهده بگيرد و كامبيز روشن روان نيز بعد از چند دوره دبيري حسن رياحي براي نخستين بار سكان دار جشنواره بيست و دوم شده است. حال بايد منتظر ماند و ديد كه حاصل بيست و دومين جشنواره موسيقي فجر چه خواهد شد؟
دبير جشنواره
جشنواره موسيقي را مي توان ويترين رسمي موسيقي كشور دانست، بنابراين آسيب شناسي دوره هايي كه جشنواره از سر گذرانده براي رسيدن به راهي كه در پيش دارد، امري بديهي و ضروري به نظر مي رسد. از طرفي حساسيت ها بر اين رخداد مهم هم از نظر اهالي موسيقي وهم از نظر منتقدان بسيار بالاست. ضمن آنكه نمي توان بر اين مساله چشم پوشاند كه دوره هاي گذشته برگزاري جشنواره اگر چه موفقيت هايي را با خود همراه داشته است؛ اما همواره از نقاط ضعفي نيز برخوردار بوده است كه مهم ترين دليل آن را مي توان در نقصان امكانات سخت افزاري و همچنين نبود بودجه مناسب براي جشنواره دانست.عدم تمايل بزرگان براي حضور در جشنواره، مشخص نبودن برنامه هاي آن تا چند هفته و حتي چند روز مانده به برگزاري، نبود گروه هاي صاحب نام بين المللي، عدم وجود امكانات مناسب براي پذيرايي مهمانان داخلي و خارجي و ... همواره از جمله مشكلاتي بوده است كه جشنواره در سال هاي مختلف با آن روبه رو بوده است و در اين ميان نوك تيز انتقادات همواره متوجه دبير جشنواره بوده است بدون آنكه شايد تقصير چنداني در بروز اين مشكلات متوجه او بوده باشد .
دكتر حسن رياحي آهنگساز، با آنكه داراي تجارب مديريتي در صدا و سيما و دانشگاه است، اما جشنواره بي رونق سال گذشته انتقادهاي بسياري را بر او وارد كرد. حالا كامبيز روشن روان كه تا چند ماه گذشته به عنوان مدير عامل خانه موسيقي فعاليت مي كرد، براي اولين بار دبيري جشنواره را بر عهده گرفته است.
احمدي  ، رييس دفتر موسيقي، دلايل انتخاب روشن روان را تجارب و توانايي اين موسيقي دان در سياست گذاري و مديريت موسيقي مي داند. حال بايد ديد كه آيا تجارب و درايت روشن روان مي تواند به بهبود روند جشنواره در سال جاري بينجامد يا خير؟ اما خود روشن روان در پاسخ به اين سوال كه با توجه به انتقادهايي كه بر جشنواره حاكم است، چطور اين سمت را قبول كرديد، مي گويد: به هر حال هر سال يك نفر بايد به عنوان دبير جشنواره فعاليت كند و امسال هم من اين مسئوليت را قبول كردم.
او البته با اعتماد به نفس از برگزاري جشنواره اي متفاوت با آنچه تا كنون انجام شده است،  سخن مي گويد و اعتقاد دارد كه جشنواره بيست و دوم تا حد زيادي راه را بر هر گونه انتقادي خواهد بست. اين اميد خجسته اي است، اما در شرايطي كه كمتر از يك ماه به جشنواره مانده،  هنوز بسياري از سياست ها و اطلاعات آن اعلام نشده، رسيدن به اين اميد كمي بعيد به نظر مي رسد. در اين ميان مدير اجرايي جشنواره (مديرعامل انجمن موسيقي) و دبير يكي از كميته هاي آن نيز در مسافرت خارج از كشور به سر مي برد و نمي توان در اين باره با آنان به گفت و گو نشست.
جشنواره بيست و دوم
با اين اوصاف جشنواره سال جاري در حالي برگزار مي شود كه در جلسات ابتدايي شوراي راهبردي موسيقي و شعر مسئولان بر اين نكته تاكيد داشتند كه در سال جاري به جاي كيمت،  كيفيت گروه ها مد نظر قرار گيرد.
در جشنواره بيست و دوم براي اولين بار بخش ملل مسلمان به آن افزوده شده است كه طي آن گروه هاي موسيقي از كشورهاي اسلامي برگزيده و در جشنواره حضور خواهند داشت. بخش هاي اصلي، جوان، نواحي و بين المللي نيز از ديگر بخش  هاي جشنواره است و علاوه بر آن پايان نامه هاي برتر دانشجويي و سخنراني استادان و هنرمندان موسيقي نيز بخش جنبي بيست و دومين جشنواره موسيقي فجر خواهد بود.
باز هم از بزرگان خبري نيست
با توجه به اعتبار جهاني جشنواره موسيقي فجر، سطح كيفي اين جشنواره بايد ارتقا پيدا كند و آشكار شدن دورنما و چشم انداز آينده آن از مواردي است كه بايد به طور جدي مورد توجه مسئولان قرار گيرد. رسيدن به اين هدف نيز جز با حضور چهره هاي شاخص و برجسته داخلي و خارجي امكان پذير نيست. اتفاقي كه متاسفانه هيچ گاه در جشنواره موسيقي فجر نيفتاده است.
در اين ميان گروه هاي فعال موسيقي نيز هيچ گاه به شكل فعالي در آن حضور نداشته اند معدود اتفاقاتي كه در اين زمينه افتاده است به شكل جسته و گريخته بوده است. البته نبود بودجه و امكانات مالي را مي توان مهم ترين دليل اين مساله دانست. اما احمدي رييس دفتر موسيقي در اين باره مي گويد: ستاد برنامه ريزي جشنواره بين المللي فجر در مورد گروه هاي شركت كننده در جشنواره تصميم گرفت و من در اختيار تصميمات اين ستاد در مورد گروه ها هستم.
او انتخاب گروه ها را بر اساس يك تصميم و خرد جمعي دانسته و مي گويد: در هر صورتي، نگاه كيفي جشنواره رعايت مي شود. اگر چه گروه ها بر اساس صلاحديد ستاد جشنواره انتخاب شده اند، اما مطمئن باشيد كه يك خرد جمعي در اين باره تصميم گيري كرده است و گروه هاي حاضر در جشنواره را بايد نتيجه اجماع نظر صاحب نظران موسيقي دانست.
مدير دفتر موسيقي كه اين روزها نام شعر را نيز به خود يدك مي كشد، شرايط جشنواره را شامل برنامه ريزي، تداركات و پشتيباني مي داند و تاكيد مي كند: شرايط جشنواره برآيند يك سري امكانات ، برنامه ريزي ها و مقدورات است و بر اساس صلاحديد، برخي از گروه هاي بزرگ در آن شركت دارند و برخي حضور ندارند، براي مثال گروه كامكارها و يا دستان كه به تازگي در تهران كنسرت برگزار كرده اند، در جشنواره امسال حضور ندارند و تصميم گرفته شد تا شرايط براي اجراي برنامه توسط گروه هاي ديگر فراهم شود . او عنصر كيفيت را در انتخاب گروه ها بسيار موثر دانسته و مي گويد: گروه هاي خود دفتر موسيقي از جمله اركستر ملي و اركستر سمفونيك هم چنانچه كاري در شان جشنواره نداشته باشند، كميته به هيچ عنوان حضور آنان را به صلاح جشنواره نمي داند و اصرار نداريم كه چون اين اركسترها وابسته به مركز موسيقي است، حتما بايد در جشنواره حضور داشته باشند.
اما دبير جشنواره بيست و دوم نيز بر اهميت حضور چهره هاي برجسته در جشنواره صحه مي گذارد: به هر حال هر چه حضور گروه هاي صاحب نام بيشتر باشد، اعتبار و كيفيت جشنواره بالاتر خواهد رفت، اما هر جشنواره اي مشكلات و شرايط خاص خود را دارد كه امكان حضور همه جانبه اهالي موسيقي در آن فراهم نمي شود.
جشنواره موسيقي فجر در طي بيست و يك دوره اي كه برگزار شده است مي توانست آثار مهمي را در فضاي موسيقي كشور بگذارد كه اين اتفاق تا حد زيادي نيفتاده است و يكي از مهم ترين دلايل آن را مي توان به چيزي مرتبط دانست كه از آن به عنوان غيبت بزرگان تعبير مي شود و بنابراين به نظر مي رسد كه برگزاركنندگان جشنواره، بايد شرايط را به گونه اي فراهم سازند كه تمام گروه هاي برتر داخلي و خارجي براي شركت در آن از خود تمايل نشان دهند. همان گونه كه هوشنگ كامكار مي گويد:
تمام گروه ها دوست دارند كه كنسرت برگزار كنند و شركت در جشنواره موسيقي هم از اين قاعده مستثني نيست، اما زماني كه مديران جشنواره عنايت كافي به گروهها ندارند اين اتفاق نمي افتد. او حضور گروه هاي معتبر را باعث بالا رفتن سطح كيفي جشنواره و به شوق آمدن ديگر گروه ها براي شركت در آن مي داند: در صورتي كه برنامه ريزي هاي دقيق انجام و برنامه  هاي جشنواره از مدت ها قبل مشخص شده باشد، بسياري از گروه ها براي شركت در آن پيشقدم خواهند شد؛ اما تا زماني كه سياست هاي جشنواره فقط چند روز مانده به برگزاري آن مشخص مي شود، اين اتفاق نخواهد افتاد و اگر برگزاركنندگان جشنواره مبالغ هنگفتي هم به گروه هاي معتبر بدهند از آنجا كه برنامه اين گروه ها و يا اشخاص از مدت ها قبل چيده مي شود، امكان حضور آنان ميسر نخواهد شد. بنابراين فقط نبايد راه حل اين مشكل را در مسايل مادي جست و جو كرد. براي مثال ما خودمان حاضريم تمام هزينه ها را تقبل كنيم تا در بسياري از جشنواره هاي معتبر دنيا حضور داشته باشيم.
تبليغات در جشنواره
استفاده از اسپانسرهاي تجاري در شكل گيري اتفاقات فرهنگي در دنيا سابقه اي بسيار طولاني دارد. اين موضوع البته مدتي است كه در ايران نيز باب شده است اما تا كنون شركت هاي تجاري ترجيح مي دادند تا حمايت هاي خود را بر آن دسته از كالاي فرهنگي چون سينما انجام دهند كه بازده مالي بيشتري برايشان به همراه داشته باشد.
حالا در جشنواره بيست و دوم قرار شده است تا به شكل گسترده اي از حضور اسپانسرهاي مالي بهره گرفته شود. احمدي اين اقدام را تجربه اي مفيد مي داند و در اين باره مي گويد: ما تا كنون از اسپانسري به نام ملت ايران بهره مند بوده ايم. اگر حمايت هاي مردمي نبود مگر دولت مي توانست از پس جنگ تحميلي برآيد، مشاركت مردم در زندگي اجتماعي و سياسي توانسته بسياري از كارها را به سامان برساند و در جشنواره موسيقي هم فقط بحث پشتيباني مالي مطرح نيست، بلكه از مردم فرهيخته تقاضا داريم كه علاوه بر كمك مالي، پشتيباني معنوي نيز از جشنواره انجام داده و عيوب كار را متذكر شوند.
در جشنواره امسال اسپانسرها در سه گروه الف، ب و ج فعاليت خواهند داشت. فاضل جمشيدي،  مدير كميته تبليغات و بازرگاني جشنواره، در اين باره مي گويد: براي جذب منابع به شكل مستقيم با اسپانسرها وارد مذاكره شديم به اين اميد كه منابع مالي، تسهيلات و امكانات لازم براي جشنواره از طريق بنگاه هاي اقتصادي فراهم شود. البته در اين ميان تعدادي شركت نيز به عنوان مشاركت كنندگان جزء حضور دارند كه ممكن است در اقامت مهمانان خارجي، بليت هاي هواپيما، پذيرايي مهمانان و ... كمك كنند كه جزو اسپانسرهاي ج محسوب مي شوند. گذاشتن نام و آرم شركت ها در تبليغات محيطي، پوسترها و بليت ها، بنرهاي محيطي و حتي اتوبوس هاي شركت واحد از اقداماتي است كه براي رسيدن به اين هدف در نظر گرفته شده است. از شركت هاي داخلي و حتي خدماتي مثل بانك ها و بيمه ها و مراكز فرهنگي خواسته ايم كه در اين راه به ما كمك كنند.

من خاكم و از خاك برون آمده ام
آميخته از عشق و جنون آمده ام
بار دگري به خاك برخواهم گشت
آخر تو بگو چرا و چون آمده ام
(از كتاب شورستان )
عباس سرمدي محقق، پژوهشگر، شاعر و نويسنده ايراني به سال۱۳۱۸ در شهر گلپايگان ديده به جهان گشود. او پس از پايان تحصيلات متوسطه براي ادامه تحصيل به تهران آمد و در رشته هاي روانشناسي، ادبيات و تاريخ به تحصيلات عاليه خود ادامه داد. پس از دريافت مدرك كارشناسي ارشد و گذراندن بخشي از دوره دكترا، تمام وقت خود را صرف تحقيق و پژوهش كرد.
او از سال۱۳۳۹ تا سال۱۳۴۲ به همراه شادروانان مهدي اخوان ثالث، اسدالله شهرياري، بخشي خوانساري و داور همداني جزو سرايندگان نغمه هاي محلي راديو ايران بوده است.
در سال۱۳۴۳ اولين كتاب خود و در سال۱۳۴۵ دومين كتاب خود را شامل مجموعه  اشعار منتشر ساخت. او آثار بسياري در زمينه ادبيات و هنر ايران از خود به جاي گذاشته؛ از جمله تصحيح و گزينش شاهنامه فردوسي در هشت جلد، تصحيح خمسه نظامي و ديوان نظامي در هشت جلد، تصحيح ديوان خواجوي كرماني و پروين اعتصامي كه قابل ذكر مي باشد.
در سال۱۳۷۹ استاد كتاب دانشنامه هنرمندان ايران و جهان اسلام را به چاپ رساند كه حاصل 15سال تحقيق، بررسي و فيش برداري شبانه روزي او بوده است. استاد سرمدي در اين اثر خود كوشيده تا هنر و هنرمندان ايران و اسلام را از آغاز تاكنون معرفي كند. در مقدمه اين كتاب، درآمدي بر هنر در روند تاريخ شامل هنر معماري در ايران، معرفي هنر نگارگري و كتاب آرايي و سپس به بررسي خط و خوشنويسي در ايران پرداخته و كوشيده تا نام هنرمندان نام آور ايراني و همچنين هنرمندان گمنامي كه ممكن است در زمان خود به شهرت نرسيده باشند را در اين كتاب ذكر كند تا ياد و نامشان در هنر ايران هميشه زنده بماند.
او با معرفي هنرمندان، تاريخچه زندگي آنها و معرفي آثارشان و محل هايي كه از آثار آنها نگهداري مي شود راهي براي دانش پژوهان باز كرده تا بتوانند به راحتي به مطالبي كه مي خواهند، دسترسي پيدا كنند. وي در سال اخير به تكميل اين كتاب پرداخته بود تا هر چه كامل تر در اختيار عموم قرار گيرد ولي متأسفانه عمرشان كفاف چاپ مجدد اين كتاب را به او نداد.
كتاب ديگرايشان مربوط به آثار مرحوم استاد رسام عرب زاده - طراح بزرگ فرش ايران - است كه نام كتاب بدايع نگار فرش ايران مي باشد. استاد سرمدي در اين كتاب نگاهي جديد به طرح هاي فرش ايران دارد. وي در اين كتاب تمام طرح هاي استاد رسام عرب زاده را نقد، بررسي و نامگذاري مي كند.
آخرين كتاب استاد سرمدي، زندگينامه خوشنويس مشهور ايراني احمد نيريزي است؛ كتابي كه در آن، شرح زندگي استاد احمد تبريزي آمده. از او 99 مجلد قرآن كريم و 77صحيفه و بسياري از ادعيه، مرقعات و قطعات بر جاي مانده است كه در موزه ملي ايران و كتابخانه هاي ايران نگهداري مي شود.
استاد سرمدي به زادگاه خود گلپايگان عشق مي ورزيد؛ به همين خاطر كتاب شعر گلپايگان شعر اصفهان را كه بعدها اشگسوُن نام گرفت، به زبان محلي سرود.
كتاب شعر ديگري كه وي به چاپ رساند از رباعي تا غزل به نام شورستان است كه غزليات و رباعيات او را شامل مي شود.
عباس سرمدي علاقه خاصي به كودكان و دنياي كودكانه داشت. از اين رو چندين جلد كتاب براي اين گروه سني نوشته است كه عبارتند از: مرغ ها و روباه مكار، مترسك و موتورسيكلت، كدوي توخالي و دو برگ بلند، افعي اي كه آدم شد، ماري كه براي جوجه ها لانه ساخت و صبحي كه كارمندان باغ وحش سركار آمدند.
از ديگر خدمات شايان ذكر وي در طول زندگي اش، پرورش و تربيت شاگردان شايسته اي است كه به كشور خود تحويل داده است.اين نويسنده پرتلاش در طول خدمت خود در وزارت آموزش و پرورش چند سالي در استان كرمانشاه مشغول تدريس بود كه بعد از آن در تهران اين رسالت را ادامه داده است.
از طرح هايي كه طراح شان استاد سرمدي بودند و مورد تشويق بسيار قرار گرفتند، طرح كاد مدارس است كه مورد استقبال فراوان قرار گرفته، در مدارس به اجرا درآمده است.
استاد سرمدي در دانشكده پرستاري و دانشگاه تربيت مدرس تدريس داشته و يكي از مشاوران صداي مشاور در تهران بود كه سال ها با اين گروه به طور جدي همكاري مي كرد.
استاد عباس سرمدي در روز جمعه 19آبان ماه 1385 به ديدار حق شتافت و در جمع دوستان هنرمندش در بهشت زهرا به خاك سپرده شد. نام، ياد و خاطره اش هميشه جاويد و روحش شاد و قرين رحمت الهي باد.
منير دارايي

سيد ابوالحسن مختاباد
به فاصله دو هفته اركستر سمفونيك تهران به رهبري نادر مشايخي اواخر هفته گذشته به مدت سه شب در تالار وحدت به اجراي برنامه پرداخت و اين گونه كه خبر مي رسد، قرار است يكي، دو هفته بعد هم قطعاتي را در همين مكان بنوازند. اركستر سفونيك تهران چند سالي است با بحران تماشاگر روبه رو است و حتي كنسرت دو هفته قبلش با بي اقبالي تماشاگران روبه رو شد به نحوي كه در شب نخست تعداد تماشاگران از تعداد نوازندگان اركستر هم كمتر بود. البته اين كمبود تماشاگر به اين معنا نيست كه برنامه هاي اين اركستر و قطعات انتخابي خوب و مورد پسند نيست، بلكه دليل را در جاي ديگري بايد جست و جو كرد و آن نبود اطلاع رساني مناسب و بهنگام براي برنامه هاي اين اركستر است. اين معضل البته منحصر به اركستر سمفونيك نيست، بلكه مبتلا به تمامي برنامه هايي است كه به نوعي رنگ وبوي دولتي برآن پاشيده مي شود. قاعده تبليغات براي كارهايي از اين دست اين است كه سامانه تالار وحدت يا انجمن موسيقي كه پشتيباني مالي چنين برنامه هايي را در دست دارند، بايد بخشي از بودجه را به اطلاع رساني و تبليغات اختصاص دهند. اين بودجه بايد نسبت معقولي با كل هزينه اي كه براي يك برنامه صورت مي گيرد، داشته باشد. براي نمونه اگر هر شب اجراي اركستر بين 5 تا 7ميليون تومان هزينه داشته باشد، بايد 10 تا 15 درصد اين رقم صرف تبليغات و اطلاع رساني شود. اطلاع رساني هم به زمان نياز دارد و دست اندركاران اركستر سمفونيك نبايد به گونه اي برنامه ريزي كنند كه فاصله برنامه هاي آنها هم كوتاه باشد. براي نمونه هنوز مركب اجراي قبلي خشك نشده، اجراي تازه اي را صورت بندي و روي صحنه بياورند؛ كاري كه در دو هفته اخير انجام داده اند. نگاهي به گذشته برنامه هاي اركستر نشان مي دهد كه اين اركستر و برنامه هاي آن از نظر استقبال مردمي  و جذب مخاطب، دوران نشيب خود را مي گذراند.
پس در چنين وضعيتي روا نيست كه بدون مطالعه و بسترسازي تعداد اجراهاي اركستر را به يك باره افزايش دهيم و البته با برنامه هاي مشابه همانند اركستر ملل (به لحاظ تعداد نوازندگان ) آن را همزمان برگزار كنيم.
نقد در حوزه عمومي
نخستين برنامه نقد نغمه، شنبه هفته گذشته در فرهنگسراي شفق برگزار شد. ويژگي اين برنامه كه شايد تاكنون كمتر نظيري داشته است، تمركز صرف بر كنسرت ها و آلبوم هاي تازه اي است كه به بازار موسيقي راه مي يابند. اين تفاوت را در همان برنامه نخست كه با حضور هوشنگ كامكار (آهنگساز و سرپرست گروه كامكارها) و منتقد برنامه (مهران مهرنيا) برگزار شد، مي شد حس كرد. جناب مهدي آذرسينا آهنگساز و نوازنده و رديف دان كه از جمله تماشاگران اين برنامه بود، در سخناني گفت كه در اين مدت براي همه چيز جشنواره و برنامه ترتيب داده شد، به جز آلبوم موسيقي و كنسرت ها و ما از نقد مستقيم اين دو محصول فرهنگي كمتر نشاني ديده ايم. وي گفت كه براي فيلم و سريال اين امكان فراهم است، براي كتاب و رمان و شعر هم فضاي نقد و برنامه هاي متعدد نقد داريم اما براي موسيقي و آلبوم هاي موسيقي كه به بازار مي آيند نه برنامه اي وجود دارد و نه امكاني براي معرفي آنها.
برنامه نقد نغمه پاسخي است به اين نياز مخاطبان و البته توليدكنندگان موسيقي كه پشتيباني هاي آن را هم بخش موسيقي سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران و مسئول بصير آن، جناب عباس سجادي، صورت بندي كرده اند. ويژگي اين برنامه ها كه در وهله نخست قرار است تا اواسط بهار ادامه داشته باشد، نقد مستقيم آلبوم و كنسرت است(بيشتر آلبوم) و سعي دارد كه از پرداختن به حواشي كار بپرهيزد؛ حواشي چون تاخير در كنسرت، برگزاركنندگان كنسرت، مسائل ديگر موسيقي و اختلافات ميان اهل موسيقي و... البته در نخستين برنامه به جز نقد برخي مسائل حاشيه اي هم مورد بحث و بررسي قرار گرفت، اما آن مباحث هم به نوعي در ذيل بحث اصلي مي گنجيد.
ويژگي اين برنامه مصداق آن سخن يورگن هابرماس، واضع نظريه نقد در حوزه عمومي است كه معتقد است سخناني كه در منابر و مناظر عمومي بيان مي شود و البته در فضايي آزاد براي اظهار نظر منتقدان، مي تواند به ارتقاي فهم عمومي از موضوع و البته افراد و انديشه ها مدد رساند. در همين نشست بسياري دريافتند كه هوشنگ كامكار چه ديدگاه هايي درباره موسيقي ، گروه نوازي، آهنگسازي ، تلفيق شعر و موسيقي ، شعر نو و موسيقي، نقش خواننده در اركستر و اصولا آهنگسازي براي موسيقي ايراني دارد. پخش دو قطعه از اجراي كنسرت شور نيز به درك دقيق تر مخاطبان و حاضران اين نشست از اين معيارها نزد آقاي كامكار بيشتر كمك كرد. قرار است در برنامه بعدي جناب فريدون شهبازيان در اين برنامه حاضر شوند و به دور از تعارفات معمول، اثر تازه منتشره شان(گريز) مورد نقد و ارزيابي منتقد برنامه (سيدعليرضا ميرعلينقي) قرار گيرد.

حقوق متقابل اعضاي خانواده
حقوق متقابل اعضاي خانواده نوشته دكتر سيدحسن اسعدي توسط انتشارات انجمن اوليا و مربيان به چاپ رسيده است.اين كتاب شامل بخش هايي همچون تعريف مباني و منابع حقوق خانواده در جامعه ايراني، حقوق مشترك همسران، حقوق زن بر شوهر، حقوق كودك در خانواده و... است.
اين كتاب 280 صفحه اي در 2000 جلد به چاپ رسيده و قيمت آن 2500 تومان است.
جوانان و كيمياي سعادت
جوانان و كيمياي سعادت عنوان كتابي نوشته رحمت اله عليرحيمي نظنزي است. مولف در اين كتاب 65 صفحه اي به جوانان يادآوري كرده كه بسيار خردمندانه است قبل از كهنسالي با خواندن كتابهايي چون كيمياي سعادت و پندآموزي از نصايح بزرگان، سعادت خود را در زندگي پايه ريزي كنند.
اين كتاب را انتشارات برشكوه در 3600 نسخه و به قيمت 800 تومان روانه بازار كتاب كرده است.
رسن
رسن نوشته مجيد بهمن زاده توسط انتشارات بيك نور به چاپ رسيده است.
اين كتاب شامل 6 فصل به موضوعات آيين زرتشت، مسيحيت، جايگاه پيامبران، مستضعفين، جهاد و شهادت و اقتصاد و سرمايه در قرآن است.اين كتاب شامل مجموعه اي از سؤالات جوانان و دانشجويان در جلسات تبيين و تشريح كلام خداوند است كه نگارنده با استناد آيات قرآن و در حد بضاعت خود، به آنها پاسخ داده است.
رسن با 320 صفحه و قيمت 2500 تومان در بازار نشر موجود است.
بي  تو اما...؟
بي  تو اما عنوان يك رمان 256 صفحه اي نوشته صابر بروشان است.اين رمان در چهل و شش فصل نوشته شده و در بخشي از يادداشت نويسنده آمده؛ وقتي يادداشت هاي پراكنده ام را جمع آوري و مرور كردم، دريغم آمد كه آنها را ناديده بگيرم. دوباره شروع به نوشتن كردم و داستاني ساختم از دوستي ها و عشق ها كار تمام عمرم بود و هست.
بي  تو اما در شمارگان 1500 نسخه و با قيمت 3200 تومان از سوي انتشارات آرون به چاپ رسيده است.