پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۵
توقعات مردم از كانديداهاي شوراهاي اسلامي
نامزدها به خاطر بسپارند
007842.jpg
عكس؛ مسعود خامسي پور
در آستانه انتخابات همزمان مجلس خبرگان و شوراهاي اسلامي شهر در سراسر كشور، نامه هايي از خوانندگان عزيز همشهري دريافت كرده ايم. چون محتواي بيشتر نامه هاي رسيده درباره شوراهاي شهر است و كانديداهاي اين شوراها را خطاب قرار داده است منتخبي از نامه ها را با رعايت اختصار از نظرتان مي گذرانيم:
فضه سليمي نژاديان-تهران: وقتي اولين بار بحث شوراهاي شهر به ميان آمد، دانشجو بودم و حالا كه خود به كار تدريس مشغولم با توجه به تجربه هاي دو دوره برگزار شده انتخابات شوراها به اين نتيجه رسيده ام كه هنوز تا رسيدن به تركيب شوراهايي كه به خواسته هاي اساسي مردم جامه عمل بپوشانند، فاصله داريم، شايد به اين علت كه هنوز در حال گذراندن تجربه و دوره هاي آزمون و خطا هستيم. اما نبايد از ياد برد كه شوراها به نوعي تجلي اراده مردم اند و به نيابت از مردم عهده دار امور حساسي مي باشند. با عنايت به اين واقعيت كه جمعيت شهرنشين كشور ما به سرعت روبه افزايش مي باشد و هر قدر شوراها با تعهد و توان بيشتر و برنامه ريزي دقيق تر عمل كنند سهم مشاركت مردم در اداره امور شهرها و كمك به شهرداري ها نمود بيشتري خواهد داشت، معتقدم كه همه واجدين شرايط بايد در انتخابات اين دوره شركت كنند تا در واقع از حقوق خود دفاع نمايند.
حميدرضا-ن-كرج: اين روزها شهر كرج مثل خيلي از شهرهاي كشورمان پر از اعلانات و آگهي هاي ريز و درشت انتخاباتي است. البته در آگهي كانديداهاي مجلس خبرگان تنها به معرفي كانديداها اكتفا شده است. اما در برگه ها و پوسترهاي انتخاباتي نامزدهاي شوراي اسلامي شهر كرج آنقدر وعده و وعيد وجود دارد كه برآوردن آنها زمان زيادي مي طلبد! گاهي، پاي يكي از پوسترها مي ايستم و شعارها و وعده ها را مطالعه مي كنم به اين نتيجه مي رسم كه آيا با انتخابات اين گروه از نامزدهاي انتخاباتي به يك آرمان شهر نزديك مي شويم؟ اما خوب، چه مي شود كرد ما دو دوره شوراي شهر را تجربه كرده ايم و مي توانم با صراحت بگويم كه ميان قول تا عمل فاصله زيادي وجود دارد، شايد هم مشكلاتي در كار است كه ما خبر نداريم.
اما كانديداهاي محترم شوراي اسلامي شهر كرج، با نگاهي به اوضاع و احوال اين كلانشهر در مي يابيد كه مشكلات تا چه اندازه زياد است. كرج هر روز در حال گسترش است. باغ هاي قديمي و مصفا خالي از درخت مي شوند، قطعه قطعه مي گردند تا به ساخت واحدهاي مسكوني جديدي اختصاص داده شوند. مهاجر پذيري يكي ديگر از مشكلات اين شهر است، جمعيت كرج، دايم در حال افزايش است. اين جمعيت نياز به خدمات و امكانات دارد. شهرك ها قارچ گونه در اطراف شهر روبه افزايش مي باشند و همين حالا با كمبودهاي اساسي مثل آب و ديگر خدمات روبه رو هستند.
كرج احتياج به طرح جامع دارد، به مديريتي قوي و دلسوز نيازمند است تا فارغ از ملاحظات گوناگون و رابطه بازي ها، مشكلات اين شهر را تحت كنترل درآورد. به قول معروف اين گوي و اين ميدان تا ببينيم در پايان دوره چهارساله بايد به شما دست مريزاد و خسته نباشيد بگوييم يا دوباره با انبوهي مطالبات برآورده نشده روبه رو خواهيم بود.
عالمتاج صادق زاده-تهران: از ابتداي فعاليت شوراي اسلامي تهران توقع من به عنوان يك شهروند و يك زن اين بود كه رابطه تنگاتنگي ميان تشكل هاي فعال زنان و شوراي شهر برقرار باشد. تشكل هايي كه صادقانه براي خدمت به مردم به ميدان آمده اند و طبق مقررات و قوانين نظام جمهوري اسلامي ايران سرگرم فعاليت مي باشند. تهران از آلودگي شديد هوا در رنج است. ترافيك سنگين و گاه سردرگم آن مردم را به تنگ آورده است. بخشي از اين مشكلات به خود ما برمي گردد. به اين دليل كه اولاً بايد مصرانه و پيگير حل اين مسايل را از شوراي شهر و شهرداري بخواهيم و ثانياً خودمان به عنوان شهروندان فعال و متعهد و پايبند به مسئوليت هاي شهروندي، به اداره شهر كمك كنيم. به عنوان مثال در بيشتر بزرگراه هاي شهر تهران تابلوهايي را مي بينيم كه تذكر مي  دهد: از ميان خطوط برانيد... رعايت همين قاعده، مي تواند رفت و آمد شهري و ترافيك تهران را در جاهاي پررفت و آمد سبك تر كند. اما عده زيادي از مردم عادت كرده اند كه مقررات را نديد بگيرند. در اين شرايط، شهرداري و شوراي شهر بايد از صدا و سيما، مطبوعات و گرو ه هاي داوطلب مردم كمك بگيرند حتي علاقه مندان داوطلبانه به خيابان ها و بزرگراه ها بيايند و طبق ضوابطي با در دست گرفتن تابلوهاي راهنما، مقررات را يادآوري كنند. به اين مي گويند فرهنگ سازي، كه با همكاري شوراهاي شهر، شهرداري و تشكل هاي مردمي و رسانه ها قابل اجراست اميدوارم كانديداهاي عزيز شوراي شهر تهران به اين نكات توجه و عنايت كافي داشته باشند.
كيومرث شيرازي-تهران: آرزو مي كنم امكاني به وجود بيايد كه وعده هاي نامزدهاي شوراهاي اسلامي شهر در جايي ثبت شود. تا وقتي انشاءالله انتخاب شدند، مرتباً به آنها يادآوري گردد. اين رسم عادلانه اي است تا در آينده همشهريان ما بتوانند به كساني كه رأي داده اند، دسترسي هم داشته باشند و بتوانند مسايل و مطالبات خودشان را يادآوري كنند.
ناصر- ش- همدان: عضويت در شوراي اسلامي شهر، از سنگين ترين مسئوليت هاست. كساني كه داوطلب انجام اين وظيفه مهم و مردمي مي شوند بايد ارزش و اهميت تعهدي را كه برعهده مي گيرند درك نمايند. حضور در شوراي شهر به نمايندگي از طرف مردم، يك وظيفه اساسي است كه با شجاعت بايد پيگيري شود. همدان شهري است كه از لحاظ ميراث فرهنگي، ابنيه تاريخي و گردشگاه هاي طبيعي كم  نظير مي باشد اين مجموعه ارزشمند احتياج به مديريت و مراقبت كافي دارد تا آثار كم نظير آن محفوظ بماند. گنج نامه در همدان يك نمونه مثال زدني است كه در معرض بعضي از طرح هاي مطالعه نشده و حتي مخرب قرار دارد. اميدوارم اعضاي محترم شوراي اسلامي شهر همدان كه به زودي توسط مردم برگزيده مي شوند به اين مسأله هم توجه كافي داشته باشند.
از همه همشهريانم دعوت مي كنم كه مساعي لازم را براي حضور فعال در انتخابات به عمل بياورند و حق مطلب را ادا كنند.

يك پيشنهاد؛
درخت ميوه در پارك ها و خيابان ها بكاريد
007839.jpg
پيشنهاد به شهرداري ها براي كاشت درختان ميوه به جاي درختان بي ثمر در پارك ها و حاشيه خيابان ها، مضمون اصلي اين نوشته است. چرا چنين كاري در تهران انجام نشده و با چه موانعي روبه روست، مربوط به حوزه كارشناسي سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري تهران است.
***
كشور ايران از نظر موقعيت جغرافيايي و منابع طبيعي و اقليمي يكي از كشورهاي مستعد در افزايش محصولات كشاورزي و بخصوص ميوه جات در جهان است. آب و هواي چهار فصل و زمين هاي مساعد مي تواند بخش عمده اي از درآمد و مايحتاج ميوه اي و محصولي كشور را تأمين كند، لذا به شهردار محترم تهران و همه شهرداران زحمتكش و دلسوز پيشنهاد مي شود بجاي كاشتن درختان بي ثمر مثل چنار ، كاج و سرو از درختان بارور مثل گردو ،سيب، ليمو، خرما ، گيلاس ، زردآلو براي كاشتن در پارك ها و خيابان ها استفاده نمايند تا علاوه بر سرسبزي و زيبايي شهر ، پارك ها و خيابانها مردم بتوانند از نعمت هاي الهي (ميوه هاي آنها) بهره مند شوند. اگر در كلان شهري مثل تهران كه 3 ميليون درخت كاج ، سرو ، چنار و... داريم آنها تبديل به درختان بارور شوند و هر كدام بطور متوسط 4 كيلوگرم ميوه بدهند در سال 12 ميليون كيلوگرم ميوه خواهيم داشت كه علاوه بر صرفه جويي اقتصادي چيدن و خوردن ميوه ها در پارك ها و خيابان ها يك سرگرمي و غني سازي اوقات فراغت براي جوانان و مردم نيز خواهد شد. اگر درختان خيابان ها و پارك ها ميوه باشد، مردم در حفظ و نگهداري آنها احساس مسئوليت بيشتري مي كنند و بخصوص به درختان در مقابل مغازه و ساختمان خود و شهر خود توجه بيشتري خواهند داشت، لذا موكداً از شهرداران عزيز و بزرگوار درخواست مي شود براي بجا گذاشتن آثار باقيات و صالحات از خودشان براي نسل هاي آينده كشور به جاي درختان بي حاصل از درختان بارور براي كاشتن در كنار خيابان ها و پارك ها استفاده نمايند. به مصداق:
ديگران كاشتند و ما خورديم
ما بكاريم تا ديگران بخورند
در شهرهايي مثل شيراز، اهواز، ملاير و نهاوند به ترتيب و از ايام قديم ليمو، خرما و گردو كاشت شده است كه علاوه بر صرفه اقتصادي، زيبايي و طراوت خاصي به شهر و مردم شهر بخشيده است.
صفي الله ملكي

قاعده و استثناء در ساخت و سازهاي شمال تهران
007851.jpg
ساخت و سازهاي غيرقانوني در ارتفاعات شمال تهران كم كم به يك مسأله حاد تبديل شده است. مسأله را كساني دامن مي زنند كه در لابه لاي قواعد و مقررات شهرداري دنبال استثناء مي گردند يا به هر دليل براي خودشان استثناء قايل هستند. به طور قطع، مسئولان محترم شهرداري مناطق درگير با چنين مشكل روزافزوني بهتر مي دانند كه اگر يك قانون فارغ از هرگونه استثناء و تبعيض به اجرا درنيايد، هرگز اجرا نخواهد شد. وقتي قرار است خارج از مقررات به يك شخصيت حقيقي و يا حقوقي، امتياز خاصي براي ساخت و ساز در اين ارتفاعات واگذار گردد، شهرداري نمي تواند با سيل تقاضاي مردم براي چنين ساخت و سازهايي مقابله كند. با مروري كوتاه بر نوع و چگونگي تخلفات ساخت و ساز در اطراف تهران اين نتيجه به دست مي آيد كه متأسفانه، استثناءها به هر دليل در اين گونه ساخت و سازها پيش قدم بوده اند و راه را براي ديگران گشوده اند. اينك و هنگامي كه شاهد برگزاري دور جديد انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و از جمله شهر تهران مي باشيم، اميدوارم، همان گونه كه آقاي قاليباف شهردار تهران بارها تاكيد داشته است شوراي شهر و شهرداري با تصميم قاطع و بدون اغماض با ساخت و سازهاي غيرقانوني در ارتفاعات شمال تهران برخورد نمايند و در صورت مواجهه با موارد تحميلي، افكار عمومي را در جريان اين تخلف بگذارند. تا اين چنين صريح و شجاعانه با ساخت و سازها در شمال تهران برخورد نشود، هيچ اقدامي مانع از گسترش اين تخلفات نخواهد بود.
هانيه اسكندري فر

غبار فراموشي بر تپه باستاني
محوطه تاريخي تپه باستاني رحمت آباد در ابتداي راه سيوند و در ورودي جاده سد سيوند كه نشاني از بزرگراه باستاني دارد، جزو آثار ثبت شده ميراث فرهنگي است، اما متاسفانه اكنون به محل انباشت زباله ها تبديل شده است. البته به روستاييان نمي توان خرده گرفت، مسئله از آنجا ناشي مي شود كه آگاهي هاي مربوط به ارزش هاي تاريخي اين اثر مهم به روستاييان آنگونه كه بايد، منتقل نشده است.
در لابه لاي زباله ها گاهي آثار سفال هاي چند هزار ساله را نيز مي توان يافت. به هر حال اين تپه باستاني و ارزشمند كه بسياري از هموطنان ما و جهانگردان خارجي مشتاق ديدن آن هستند، نياز به مراقبت جدي دارد و بايد براي معرفي آن كار فرهنگي انجام شود.
افشين آريافر

به بهانه بزرگداشت روز جهاني معلولين
مردي سترگ در همسايگي ما
007845.jpg
روز جهاني معلولين هم گذشت و بار ديگر شاهد آيين ها و مراسم گوناگوني در بزرگداشت جامعه عزيز معلولين در اين ايام بوديم. من دبير آموزش و پرورش هستم و سالهاست كه در همسايگي يك مرد معلول زندگي مي كنم. اين شخص كه در دوره كودكي و براثر بيماري فلج اطفال، دچار چنين مشكلي شده است از اراده اي محكم و عزت نفس بالا برخوردار است. بخش مهمي از هزينه يك خانواده چهار نفري را كه با او زندگي مي كنند، تأمين مي كند. عليرغم نقص جسماني در بيدار شدن صبح وكارهاي روزانه تابع نظم و قاطعيت است، به طوري كه گاهي اوقات كه خستگي و افسردگي به سراغم مي آيد به حال او غبطه مي خورم. شايد باور نكنيد كه اغلب اوقات اوست كه احوال تك تك همسايه ها را مي پرسد و پاي دردل هايشان مي نشيند و در سايه پشتكار و اراده به مهارت بالايي در تعمير وسايل و ادوات الكترونيكي و انواع كامپيوتر رسيده است و حالا پيچيده ترين امور فني اين وسايل را مردم از راه هاي دور به او سفارش مي دهند. صبر و حوصله عجيب اين همسايه ، هميشه ما را به سر شوق مي آورد و اگر حتي زمان كوتاهي در كنار ما نباشد، احساس دلتنگي به ما دست مي دهد. وقتي نظر اين همسايه گرانقدر را درباره معلولين و هفته معلولين پرسيدم، گفت: من شخصاً توقع دارم كه مردم و مسئولان حقوق معلولين را محترم بشمارند، اما هيچ وقت ترحم بيجا روا ندارند. وقتي مي گويند معلولين را براي اشتغال جذب كنيد. بايد امكان آموزش فنون و مهارت ها براي اين قشر فراهم شود و سعه صدر كافي براي جذب آنها وجود داشته باشد و اين طور نباشد كه گويي يك معلول به يك مجموعه كاري تحميل شده است. همنوعان ما بايد بدانند كه معلولين نسبت به هر آنچه بوي تبعيض يا ترحم بيجا بدهد، حساس هستند. رفتار با آنها بايد انساني و متعارف باشد. در وسايل نقليه و گذرگاه هاي شهري و اماكن، تسهيلات لازم براي رفت و آمد معلولين بايد فراهم گردد. در آن صورت، فرد معلول هم عضو مفيد و مثمري براي جامعه خواهد بود و از نشاط واقعي در زندگي اش بهره مند مي گردد.
اميدوارم سفارش اين همسايه محترم و ارزشمند ما جامه عمل بپوشد.
ح- كمالي- تهران

آلاينده اي پرصدا به نام بوق!
007848.jpg
شما هم مثل من در رفت و آمدهاي شبانه روزي در خيابان هاي شهر با شنيدن ناگهاني صداي يك بوق دلخراش دچار استرس شده ايد و در اوج عصبانيت بايد به راننده اي كه اين چنين باعث آزار روحي و جسمي شما شده است اعتراض كنيد. اما وقتي حتي يك تذكر ساده به راننده مي دهيد، حيرت زده و جانبدار، مي گويد، مگر چه اتفاقي افتاده است؟! البته جناب ايشان در داخل خودرو و پشت فرمان صداي بوق گوشخراش را كه لابد با صرف هزينه قابل توجهي روي ماشين خود نصب كرده است، نمي شنود و غريو آزاردهنده آن بوق نصيب مردمي مي گردد كه در ترددهاي روزانه در شهر دنبال كار و معاش خودشان هستند، اما افزون بر همه مسائل ريز و درشتي كه با آن روبه رو مي باشند، اين آلودگي صوتي رايج در شهرها را نيز بايد تحمل كنند.
اينجانب بدون ترديد حداقل 5 بار، مطالب و نامه ها و اخباري مربوط به اعتراض قاطبه مردم به نصب بوق هاي غيراستاندارد و گوشخراش روي خودروها را فقط در همشهري خوانده ام و با كنجكاوي هم دنبال اين بوده ام كه بالاخره، دستگاهي، مقام مسئولي در اين مورد پاسخگو هست يا خير؟... متأسفانه تا به حال هيچ پاسخي را ملاحظه نكرده ام و به اين نتيجه مي رسم كه در شهر يك تخلف علني و مغاير با مقررات و اصل پنجاهم قانون اساسي جمهوري اسلامي اتفاق مي افتد، اما براي جلوگيري از آن اقدامي صورت نمي گيرد!  به ياد آن لطيفه قديمي مي افتم كه عده اي قانوندان ماهها مي نشينند و قانوني را آماده مي كنند و از تصويب هاي مهم مملكتي مي گذرد و آن وقت يك نفر يا يك عده در نهايت سهولت آن را زير پا مي گذارند. راستي ارزش و اهميت قوانين را در كجا بايد جست وجو كرد؟
از اين واضح تر مگر وجود دارد كه مردم با نامه هايشان بارها تقاضا كرده اند با نصب بوق هاي غيراستاندارد و گوشخراش بر روي خودروها برخورد قانوني شود؛ با وارد كنندگان و فروشندگان اين نوع بوق ها هم برخورد شود. هيچ كس معترض بوق استاندارد كه براي خودرو لازم است، نشده است. خوب توجه كنيم، مردم مي گويند بوق هاي غيراستاندارد را جمع كنيد. چرا در اين مورد اقدام نمي شود؟ چرا سازمان حفاظت محيط زيست، اقدام نمي كند و اداره راهنمايي و رانندگي مانع استفاده از اين نوع بوق ها نمي شود؟ ممكن است شما بر من خرده بگيريد كه چرا مسأله بوق را اين همه كش داده ام، اما وقتي در موارد خرد با تخلف از قانون برخورد نشود، در سطح كلان كار بسيار دشوارتر خواهد شد. باز هم صبر مي كنم كه آيا، سرانجام در مورد بوق هاي غيراستاندارد كه به جنگ اعصاب مردم آمده است برخورد قانوني خواهد شد؟
مسيب خاوري

به ياد مجري هنرمند
منوچهر نوذري   كه اين روزها يك سال از درگذشت او سپري مي شود، از چهره هاي محبوب تلويزيون بود. مي گويند، در نخستين لحظه اي كه اولين تلويزيون در ايران آغاز به كار كرد، چهره نوذري در صفحه تلويزيون ظاهر شد و هم او به بينندگان عزيز سلام گفت.
نوذري در سالهاي پس از انقلاب، چه در نمايشنامه هاي راديويي و با ايفاي نقش هاي معروف و پرطرفداري مثل آقاي ملون و چه در برگزاري برنامه معروف تلويزيوني نام ها و نشان ها، در خدمت مردم بود و با اقشار مختلف روابطي صميمانه و سازگار داشت. به عنوان خواننده قديمي همشهري و به دور از عبارات مطنطن، ساده و صميمانه ياد اين هنرمند را گرامي مي دارم.
حسين رفعتي

از ميان نامه ها و پيام ها
نقدينگي را به سوي توليد هدايت كنيد
از همه مساعي دولت محترم براي تأمين مسكن اقشار نيازمند جامعه سپاسگزارم، اما واقعيت اين است كه مشكل تأمين مسكن بايد تابع يك قاعده كلي شود. در حال حاضر ساخت و ساز به صورت فعاليت تجاري زمين به صورت يك كالاي سرمايه اي درآمده است، به اين ترتيب قيمت زمين و مسكن تابع نوسانات سريع اقتصادي خواهد بود و دارندگان نقدينگي جامعه به نسبتي كه با نقدينگي شان قدرت مانور دارند، بهاي زمين و مسكن را در تهران و مناطق مختلف كشور دچار نوسان هاي زيانبار مي كنند. پس لازم است، دولت و مجلس و جامعه كارشناسي كشور فكري براي نقدينگي جامعه نمايند و با روش هاي قانوني كارآمد ترتيبي اتخاذ شود كه اين نقدينگي به بخش توليد هدايت گردد. يك راه مؤثر آن است كه دولت بخش توليد اعم از كشاورزي و صنعت را مورد حمايت جدي قرار بدهد، واردات كالا به كشور را تابع ملاحظات جدي قانوني كند و طوري عمل نمايد كه فعاليت در بخش توليد براي دارندگان اندوخته هاي كوچك و سرمايه هاي درشت سود آور باشد و حجم عظيم نقدينگي از بخش تجاري - دلالي به بخش مولد هدايت گردد. در آن موقع مي توان اميد داشت كه طرح هاي تأمين مسكن براي اقشار كم درآمد و بي سرپناهان به طور كامل به ثمر مي رسد.
كليم ا... عباسي دهاقاني
ضعف شنوايي جوانان بر اثر بلندگوهاي قوي
اخيراً هنگام مراجعه به يكي از پزشكان گوش و حلق و بيني در تهران متوجه شدم كه در ميان بيماران، اكثريت با جوانان 25 تا 30 ساله است. وقتي با يكي از آنها وارد صحبت شدم، پي بردم كه بيشتر آنها، دچار مشكلات شنوايي شده اند. وقتي نوبت به من رسيد، موضوع را با آن پزشك محترم در ميان گذاشتم. ايشان در حالي كه به علامت تأسف سرش را تكان مي داد، گفت كه ضبط هاي جديدي كه با بلند گوهاي بسيار قوي روي خودروها نصب مي شود و يا در خانه ها توسط جوانان مورد استفاده قرار مي گيرد، ضربات شديدي به شنوايي افراد وارد مي كند. كساني كه از اين سيستم هاي صوتي استفاده مي كنند، به مرور به آن عادت كرده و متوجه ضعف شنوايي شان نمي شوند. اما پس از چندي ناگهان با واقعيت تلخي روبه رو مي گردند و آن اين كه قدرت شنوايي شان در ميانگين سني 25 تا 35 سال، از افراد 50 ساله، پايين تر مي شود و اين كاهش شنوايي در سنين بالا نمود آشكارتري خواهد داشت، به طوري كه بسياري از جوانان امروز و كهنسالان فردا، در 45 الي 50 سالگي به سمعك نياز پيدا خواهند كرد. در مواردي هم متأسفانه ضربات به گوش مياني چنان شديد است كه فرد دچار سرگيجه هاي مداوم و ناشناخته مي شود.
با اين اوصاف و با توجه به اظهارات صريح آن پزشك محترم، بهتر است استاندارد معيني براي بلند گوهاي صوتي تعريف و تدوين گردد و با كار فرهنگي و آگاه سازي نسل جوان، آنان را از روي آوري به اين بلندگوهاي خطرناك برحذر داشت.
فرشاد نجفي - كرج
007854.jpg
انبوه زباله پلاستيكي در كوه
هر بار كه براي ورزش و تفرج به دامنه هاي شمال تهران مي روم، وجود انبوه بطري  هاي پلاستيكي انواع نوشابه ها در مسير آب و در شكاف دره ها و لابه لاي گياهان تأسف  ام را برمي انگيزد. جامعه ما هنوز عادت نكرده است كه از طبيعت و مواهب پر ارزش و بي مانند طبيعي مراقبت كند و حتي زماني كه براي تفريح به كوه مي رويم با ريختن انواع پسماند ها و زباله ها، از قبيل بطري نوشابه و غيره، طبيعت را آلوده مي كنيم... طبق گفته متخصصان و كارشناسان محيط زيست، انواع پلاستيك ها حتي تا 400 سال در طبيعت مي مانند و از اين نظر خسارات جبران ناپذيري به بار مي آورند. در حالي كه با اندكي احساس مسئوليت و دقت لازم مي توانيم، از اين آلودگي وسيع و غيرقابل جبران پيشگيري  كنيم. فدراسيون كوهنوردي، شهرداري و ساير دستگاههاي مسئول بايد با نصب تابلوهاي هشدار دهنده در مسيرهاي كوهستاني، افراد را نسبت به عواقب رهاسازي زباله هاي پايدار در طبيعت آگاه نمايند. همچنين وزارت صنايع با همكاري سازمان هاي ذيربط بايد ترتيبي فراهم كنند تا به جاي بطري هاي نوشابه غيرقابل بازيافت از مواد قابل بازيافت استفاده گردد.
با اين اقدمات مي توان اميدوار بود كه در آينده دورتر كمتر شاهد انبوه زباله هاي پلاستيكي در شريان هاي حياتي طبيعت اطراف شهرها باشيم.
مينو نيلوفري - تهران

جدول اعداد (سودوكو) 239
007902.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

سخنگاه
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |