سيدعليرضا ميرعلي نقي
بيست و دومين جشنواره موسيقي فجر در حالي به اتمام رسيد كه موجي از انتقادها، تاييد ها و خرده بيني ها را به همراه داشت در مجموع بايد گفت كه بحث برانگيزتر از سال قبل بود و آزموني براي مديريتي تازه آمده كه تمام سعي و تلاش خود را بر متفاوت بودن گذاشت.
مشكل، نداشتن سياست است
جشنواره فجر، تنها رويداد رسمي و طولاني مدت در حيات اجتماعي موسيقي ماست كه هميشه مورد مناقشه و بحث بوده است، گاه كيفيت هاي درخشان و گاه كيفيت هاي نازلي را در انتخاب ها، عرضه ها و سياستگذاري ها نشان داده است. عده اي از صاحبنظران مي گويند كه مشكل بزرگ اين جشنواره نداشتن سياست مدون و ثابت براي آن است. سياستي ثابت و بدون تغيير كه بتواند در غياب و در حضور هر شخصي به خودي خود، كارش را انجام بدهد. اين توقع را فقط تا حدي مي توان منطقي دانست، زيرا نظربه مجموعه درهم پيچيده و پرمخاطره اي كه با همه جزئيات و كلياتش جامعه موسيقي ايران نام دارد، نمي توان چنين برخورد خشك و بي انعطافي را بر بزرگترين رويداد رسمي موسيقي در ايران حاكم كرد. جشنواره يك سيستم مكانيكي نيست يك نظام ارگانيك و زنده است و با متغيرهاي روز حركت مي كند. از طرف ديگر، هرگونه تجربه تازه اي با امكانات جشنواره، مي تواند براي آن، هم بركت خيز باشد و هم غرورآفرين و بستگي دارد به اين كه چه مجموعه عواملي تجربه را مي آفرينند.
يك كتاب قابل بررسي
كتاب مستقلي كه با عنوان بررسي بيست و يك سال جشنواره فجر به چاپ رسيد، مي تواند آينه اي نه چندان تمام نما ولي روشن از وقايع جشنواره ها به روايت تصوير و اسامي باشد. خود اين كتاب يك موضوع مورد بررسي و قابل نتيجه گيري هاي گوناگون است. از طرف ديگر، وجود چند هنرمند كه سالهاي سال از جشنواره ها كنار رفته بودند، به اهل موسيقي اميد و دلگرمي بخشيد؛ از جمله خاچيك بابايان نوازنده تواناي ويولن كه در استانداردهاي جهاني كار مي كند و يا از طرف ديگر، گروه منوجان كه از كهنوج به سرپرستي سيد فواد توحيدي آمده بودند و موسيقي مهجور منطقه اي ناآشنا را عرضه مي كردند. مي توان گفت كه كيفيت هنري افراد و گروه ها در اين جشنواره يكدست نبود. از موارد غرورآفرين تا موارد تأسف بار را در خود داشت. در بعضي موارد نيز به راه خود ادامه مي داد و روال را حفظ كرده بود؛ از جمله اجراهاي اركستر ملي به رهبري استاد فرهاد فخرالديني كه در هر شكل خواستاران خود را دارد.
بخش جوان ضعيف بود
در بخش استعدادهاي جوان، كار مي توانست واقعاً بهتر از اين باشد بخصوص اينكه دبير جشنواره آقاي كامبيز روشن روان با گروه هاي جوان و مستمر، به خاطر زندگي آموزشي خود آشنايي بسيار دارد. اما همه عوامل دست يك نفر نيست و گاه كار در عمل بسيار دشوارتر از چيزي است كه با چند پيشنهاد و انتقاد حل شود. در هر حال، بايد گفت كه بخش جوان ضعيف بود.
پديده چكناواريان - شجاعي
برنامه مفصل رسول عشق و اميد با حضور استاد لوريس چكناواريان، سيد مهدي شجاعي، داريوش كاردان و ژاله صادقيان، بحث برانگيزترين قسمت اين برنامه ها بود. مجموعه اي منتخب از باخ و هندل و فخرالديني و چكناواريان، همه در خدمت بيان يك ايده مذهبي قرار گرفته بودند، برنامه استقبال شد و بحث و جدل فراوان پيرامون آن راه افتاد. موسيقيدانان حرفه اي اعتقاد داشتند كه اثر سمفونيك بيان مستقل موسيقايي دارد و حاجتش به شعر و كلام نيست و ديگران اعتقاد داشتند كه هنر چكناواريان به درستي در خدمت تبليغ يك هدف متعالي و گراميداشت شأن پيامبر اكرم(ص) قرار گرفته بود. در اين بين، شخص چكناواريان ساكت و پركار هنوز ادامه مي دهد و به نظر مي رسد كه زمينه لازم و مساعد براي ادامه كار او وجود دارد.
نياز به تمرين بيشتر
اجراهاي اركستر سمفونيك تهران به رهبري نادر مشايخي نيز از برنامه هاي مورد بحث و انتقاد بود. نادر مشايخي هنوز به عنوان يك رهبر مسلط تثبيت نشده و به نظر مي آيد كه جاي تلاش و كار بيشتري را طلب مي كند. اگرچه مسائل مربوط به كيفيت اركستر سمفونيك همه به عهده رهبر نيست و بررسي جامع يك سيستم كل نگر را لازم دارد كه به كيفيت آرماني خود دست پيدا كند. همين قدر مي توان گفت كه شايد اركستر و رهبر تمرين بيشتري را نياز داشتند و اين قولي بود كه جملگي بر آن بودند.
يك بولتن حرفه اي
بولتن جشنواره يكي از نقاط يا نكات مثبت در اين مدت بود. اين بولتن كه با كيفيت حرفه اي و افراد حرفه اي تهيه شد تأثير مثبت در مخاطبان خود داشت و براي اولين بار به اطلاع رساني و آيينه مكتوب رويدادهاي جشنواره بودن بسنده نكرد و رويكرد نقد را برگزيد. بعضي از گروه ها و اجراها در آن نقد و بررسي شدند و اين موضوع بعضي دوستان را خوش نيامد. بعضي جواب نوشتند و چاپ هم شد. برخي ديگر موافق اين رويكرد نبودند. هرچه بود، اين كار بر تعداد خوانندگان بولتن افزود.
جاي اساتيد خالي بود
و... همچنان جاي اساتيد خالي بود. اساتيد بزرگ موسيقي سنتي و نواحي؛ از مشكاتيان تا حاج قربان و نيز جاي بعضي آهنگسازان خوب مان خالي بود؛ از شريفيان تا شهداد روحاني كه مي توانست اجراهايي بسيار هنري در اين جشنواره عرضه كند. ازسوي شبكه هاي راديويي در انعكاس دادن رويدادهاي جشنواره سعي بسيار شد و پوشش خبري مطلوب بود. جاي تجليل از اساتيد، اهداي جايزه به اجراها و پژوهش هاي برگزيده نيز خالي است. داريم و نداريم، يك جشنواره فجر كه بيشتر نداريم، همين را دريابيم!