عكس: گلناز بهشتي
مرضيه سبزعليان
هويت شهري زماني معني دار خواهد بود كه تبلور عيني در فيزيك شهر داشته باشد. اما در كلان شهر تهران شبكه هاي معابر و بزرگراه هايي وجود دارد كه موجب گسست و فاصله ميان محله ها شده است. از سوي ديگر تمركز مراكز اداري، تجاري و خدماتي و... و همچنين رشد قارچ گونه برج ها و بناهايي كه تابع تيپ سازه اي شهري نيستند موجب شده است تهران نتواند نمادي از هويت شهري را در كالبد بيروني و فيزيكي شهر ترسيم كند.
جا مانديم و شديم جهان سومي وقتي كه دنيا مدرن شد و ساختار و نظام شهري مدوني كه متناسب با فرهنگ، سنت، قوميت و در نهايت نياز هر ملتي بود شكل گرفت.
آن وقت ما سراسيمه آمديم و نظام شهرسازي را تدوين كرديم كه همواره بر رويكرد تمركزگرايي استوار بوده است كه اين تمركزگرايي ثمره اي جز ايجاد محدوديت ها و كمبودهايي در ديگر نقاط كشور و ترغيب ساكنان اين نواحي به مهاجرت به شهرهاي بزرگ نداشته است، هجوم اين مهاجرت ها ما را با سيل خروشان حاشيه نشيناني در كلان شهر ها مواجه كرده كه مرز اين افراد امروز از 5/3 ميليون نفر در تهران و 700 هزار نفر در مشهد گذشته است و عمدتاً اين افراد از لحاظ هويتي و تطابق با زندگي شهري دچار مشكل هستند.
از سوي ديگر فقدان يك طرح جامع كاربردي كه قابليت اجرايي داشته باشد و بتواند بر اعمال سليقه هاي شخصي در ساخت و ساز بناهاي شهري براي رسيدن به يك هويت شهري كه بيانگر معماري خاص ايراني باشد، نظارت داشته باشد و همچنين عدم ساماندهي معابر و شبكه بزرگراه هايي كه موجب گسست محله اي شده اند و ارتباط محله ها را با يكديگر قطع كرده اند، در نهايت موجب فراموشي هويت شهري در تهران و ديگر كلان شهرها شده است.
دكتر سيد موسي پورموسوي، مشاور شهردار تهران در امور توسعه و مطالعات شهري معتقد است؛ هويت شهري زماني معني دار خواهد بود كه تبلور عيني در فيزيك شهر داشته باشد. در واقع كالبد بيروني و فيزيك شهر نمادي از هويت شهري ما است.
اما ما روزي داراي يك شهرسازي سنتي بوده ايم كه وجه تمايز معماري ايران اسلامي از معماري روسي و اروپايي و ... بوده است. چنانچه بسياري از شهرهاي مدرن اروپا از آن تقليد مي كرده اند. در واقع شهرسازي ما داراي ساختاري به سامان بوده كه هويت محله اي را تقويت مي كرده است اما امروزه ابتدا ساختار شهر را با شهرك هاي مسكوني، برج ها و آپارتمان ها ساخته ايم سپس جمعيت را از اقصي نقاط ايران در آن ساكن كرده ايم.
دكتر پورموسوي در اين باره مي گويد: متأسفانه هنوز در تهران يك طرح جامع كارآمد و يك طرح تفصيلي كه قابليت اجرايي مناسب داشته باشد، نداريم و يكي از ايرادات ما در نداشتن هويت شهري، برنامه محور نبودن مديران اجرايي و متوليان امور است و تصور مي كنم كه يكي از معضلات اساسي كشور ما در فضاي شهري عدم برخورداري از مديريت واحد است كه موجب بروز آشفتگي هاي توسعه شهري مي شود و يكي از اين آشفتگي ها عدم يكساني تيپ براي سازه هاي شهري است. چنانچه ما در يك خيابان شاهد ساختمان هايي با تيپ هاي متفاوت در سازه هستيم كه اين تفاوت هم در ظاهر و نما و هم در داخل بنا وجود دارد.
اين در حالي است كه در اكثر كشورهاي پيشرفته و در حال رشد دنيا، براي سازه هاي شهري تيپ يكساني وجود دارد كه كسي نمي تواند از آنها تخطي كند و يكي از مشكلات هويتي ما وجود همين برج ها و آپارتمان هايي است كه قارچ گونه رشد كرده اند و ما از اعمال قانون يكساني براي آنها غافل بوده ايم.
در نتيجه شهري ساخته ايم كه هويت ايراني ندارد و نمي تواند هويت جمعي و محله اي را تقويت كند.
هرچند در طرح تفصيلي توانسته ايم تا حدودي مباحث ايمني و مقاوم سازي بنا را بگنجانيم و به دنبال آن شهرداري ها جواز و پايان كار ساختمان را بدهند، اما هنوز تيپ و نما به ضابطه قانوني تبديل نشده است.
يكي ديگر از معضلات شهرسازي كه موجب مي شود، شهري داشته باشيم كه آدم هايش هويت و پيشينه تاريخي، فرهنگي خود را فراموش كنند و كالبد بيروني و فيزيكي شهر نتواند نمادي از هويت شهري را نمايان كند، وجود شبكه هاي معابر و بزرگراه هايي است كه موجب گسست ميان محله هاي شهر مي شود. دكتر پورموسوي با اشاره به اين كه احداث بزرگراه هاي تهران به گونه اي است كه دسترسي محلات را به يكديگر سخت و مشكل مي كند، گفت: معمولاً اين بزرگراه ها نتيجه معكوس دارند و به جاي برقراري ارتباط آسان و دسترسي محله ها به يكديگر، ارتباط آنها را با يكديگر قطع مي كنند. از طرفي اختلاط بين فضاهاي سكونتگاهي با فضاهاي اداري و آموزشي هويت شهري ما را تحت تأثير قرار داده است. يعني پهنه بندي سكونتگاهي ما، با پهنه بندي آموزشي، اداري، تجاري و ... هم پوشاني ندارند. در واقع كار و فعاليت ما با سكونت ما تناسبي از لحاظ هويتي ندارند. يعني واحدهاي آموزشي، اجتماعي، سكونت گاهي و ... ما مكمل يكديگر نيستند. از طرفي دسترسي به اين امكانات هزينه هاي حمل و نقل ما را افزايش مي دهد و اين عوامل يك آشفتگي در زندگي شهروندان ايجاد مي كند.
دكتر پورموسوي با اشاره به اين كه هر محله اي بايد همه امكانات رفاهي، آموزشي، خدماتي و ... را در خودش داشته باشد، گفت: اما بعضي از فضاهاي خدماتي مخصوص محلات نيستند و كاربرد منطقه اي و يا وسعت شهر تهران را دارند، اما بايد نيازهاي محله را فضاهاي خدماتي محلات تأمين كنند و نيازهاي مازاد بر اين را بايد فضاهاي ديگر تأمين كنند. در واقع اگر ما كاركتر و نقش هركدام در فضاها را بشناسيم و تعريف كنيم كه تا چه اندازه اي مي تواند كاركرد داشته باشد، آن وقت مي توانيم جاي آنها را هم در محله ها و حوزه شهري مكان يابي كنيم و تمام اين عوامل موجب گسترش محله محوري و رشد هويت شهري مي شود.
مهاجران، شهروند نيستند
اما در بخش ديگري از گفت وگو دكتر پورموسوي مشكلات هويت شهري امروز ما را متأثر از دلايل تاريخي، فرهنگي و اجتماعي گذشته مي داند و معتقد است؛ هويت شهري ما برگرفته از هويت شهروندان ماست و ابتدا بايد از شهروندان خود هويتي را تعريف كنيم تا بتوانيم بر مبناي آن هويت شهري را تعريف كنيم.
وي با اشاره به اين كه ما كشوري مهاجر پذير هستيم و تعداد زيادي از ساكنان شهر ما مهاجران خارجي هستند كه فاقد مهارت در حوزه اقتصادي و كار و فعاليت در عرصه اجتماعي هستند، گفت: به عنوان مثال در حال حاضر حدود 700 هزار نفر افغاني در تهران ساكن هستند و شما تصور كنيد زماني كه بيش از 10 درصد ساكنان يك شهر خارجي باشند از لحاظ هويتي چه مشكلاتي را مي توانند ايجاد كنند. علاوه بر اين تهران يك شهر مهاجر پذير است كه تجمع و تمركز امكانات و خدمات رفاهي و اقتصادي، مردم محروم را از اقصي نقاط كشور به مناطق حاشيه اي تهران مانند؛ منطقه 4، 17، 19، 20، 5 و 8 مي كشاند كه به عقيده كارشناسان اين عده كه معمولاً فاقد مهارت هاي اقتصادي- اجتماعي هستند از لحاظ هويتي مشكلات زيادي دارند.
در پايان دكتر پورموسوي، با اشاره به نوع ساختمانها و بزرگراه هايي كه كاركرد محله گرايي و شهروندي را كاهش مي دهند و همچنين حضور مهاجران ايراني و خارجي در تهران و ديگر شهرهاي بزرگ، چندقطبي شدن تهران به قطب هاي شمال، جنوب، غرب، شرق و مركز كه در هركدام از آن قطب ها با شرايط اقتصادي- اجتماعي ويژه اي روبه رو هستيم را دلايلي دانست تا نتوان ساكنان تهران را شهروند ناميد.
وي گفت: تمام اين دلايل هويت شهري و محله گرايي ما را در شهرهاي بزرگ به ويژه تهران تحت تأثير قرار مي دهند و استفاده از لفظ شهروند كه يك اصطلاح حقوقي است و بار معنايي ويژه اي دارد را نمي توانيم قاطعانه در مورد مردم تهران به كار ببريم، بلكه مي توانيم به آنها بگوييم: ساكنان شهر تهران!