پنجشنبه ۲۸ دي ۱۳۸۵
شهروندي، از احساس تا تعلق
009132.jpg
نسترن كبيري
تنها استقرار فيزيكي در شهر، معادل واژه شهروند نيست. شهروند بايد در نقش هاي مشاركتي مديريت بهينه شهر ايفاگر نقش و مسئوليت باشد. او بايد نسبت به سازه هاي مسكوني، مكان هاي مشهود شهري و حتي هواي نامرئي شهر احساس تعلق و وظيفه نمايد. شهروند پويا با تعامل خويش، كلانشهر را به سمت آرمانشهر سوق مي دهد و موجب اعتلا و شكوفايي آن مي شود. آيا احساس شهروندي به معناي اصيل خود، در شهرهاي ما جاريست؟ يا شهرنشينان توده وار ميان خانه و محل كار در ترددند و توجه كمتري به كالبد شهري دارند. مهاجريني كه نمي خواهند طعم شهروندي را بچشند، كلانشهرها را محاصره كرده اند. آنها خود را بومي كلانشهر مي دانند و فقط در آن اقامت گزيده اند. امواج مهاجران از شهرهاي كوچك براي فرصت هاي شغلي بهتر به متن كلانشهرها پرتاب مي شوند. آنها در شهر يا روستاي كوچك خود كمترين اصطكاك را با قانون داشته اند و يك باره خود را در كلانشهري مي بينند كه زندگي در آن هم جهت با قانون است. پرداخت عوارض شهرداري و ماليات براي آنها دشوار است. هر اندازه كه پروژه هاي فرهنگي- تفريحي شهرداري ها نمود بيشتري داشته  باشد و تغيير سيماي شهر جلوه اي با شكوه تر يابد پرداخت هزينه هايي كه به نوعي به خود شهروندان بازمي گردد؛ چندان دشوار نيست. اگر پرداخت ماليات برابر با رفاه ملموس باشد؛ شهروندان پرداخت آن را وظيفه خويش مي دانند. در لحظه اي كه منفعت هاي فردي در ظاهر با روح قانون جمعي در تضاد باشد؛ قانون گريزي متولد مي شود و شهروندان مستمع آزاد صداي قانون را نمي شنوند و بعضي از شهروندان قانون را كالايي لوكس مي داند كه براي ديگران وضع شده است و ديگران براي عمل به آن مقدم هستند. در جامعه ما هنوز نياز به قانون در بطن اجتماعات شهري نهادينه نشده است.
آنها مي خواهند در محيط محله و خانه فارغ و رها از هر مسئوليتي در كنار ديگر اعضاي خانواده به آرامش برسند.
از سويي ديگر اجراي طرح مكانيزاسيون جمع آوري زباله به مشاركت شهروندان نيازمند است. طرح تفكيك زباله از مبدأ، نصب مخازن دوقلوي پسمانده تر و خشك، كلانشهر تهران را پله پله به رعايت مسائل زيست محيطي نزديك تر مي كند، شهروندان تهراني با قرار دادن زباله ها داخل مخازن و نه در مجاورت آن، براي اين طرح بزرگ، گامي كوچك برمي دارند. طرحي كه مشاركت در آن به ارتقاء استانداردهاي بهداشتي پايتخت كمك خواهد كرد. متأسفانه مقاومت در برابر قانون به خرده فرهنگ برخي طبقات اجتماعي بدل شده است.
تا جايي كه بعضي ها جا گذاشتن قانون را نشانه هوش و ذكاوت دانسته و آن را با تفاخر براي ديگران نقل مي كنند. با پيشينه تاريخي و تمدن بلند آوازه ايران، سهل انگاري در برابر قانون ريشه در آداب و رسوم گذشتگان ندارد. پس به چه علت قوانين راهنمايي و رانندگي ناديده گرفته مي شود؟
از منظري ديگر با گسترش كلانشهرها فاصله هسته اوليه تا اقصي نقاط شهر هر روز بيشتر مي شود. سفرهاي درون شهري، زمان را از شهروندان مي دزدد و شهروندان براي صرفه جويي در وقت قانون را ناديده مي گيرند و با پس انداز كردن دقيقه ها جان خود و ديگران را به خطر مي اندازند. روزانه در تهران 15 ميليون سفر درون شهري انجام مي شود. اين سفرها علاوه بر بار ترافيكي، نفس شهر را هم آلوده مي كند.
خودروهاي سبك 50 درصد از منابع آلاينده را شامل مي شود. خودروهاي تك سرنشين حتي در روزهاي بحراني وارونگي هوا در شهر تردد مي كند و اين مسأله غير از وجدان خفته شهروندان نامي ندارد. در حالي كه 80 درصد خودروهاي شخصي ضوابط زيست محيطي را رعايت نمي كنند و فقط 20 درصد خودروهاي پايتخت، پاك هستند؛ مشاركت شهروندان در فصل سرما اجتناب ناپذير است.
شهرونداني كه با استفاده غيرضروري خودروي شخصي، هوا را براي خود و ديگران به سموم مختلف مي آلايند. بدون توجه به اين مسأله كه هواي شهر متعلق به همه شهروندان است و دود غليظي كه يك خودروي شخصي توليد مي كند؛ در ميان همه شهروندان حتي سرنشينان آن خودرو به نسبت مساوي تقسيم مي شود. رعايت حقوق ديگران بر مبناي ارزش هاي ديني و فرهنگ عمومي نياز جامعه شهرنشين امروز است.
جامعه اي كه به مرور در حال شكل گيري است و آرام آرام طعم خرده فرهنگ هاي شهري را مي چشد. شايد واژه شهروند در ميان كتاب ها و روزنامه ها غريبي نكند اما در متن جامعه هنوز مهماني ناخوانده است.

به جاي ادغام ادارات منابع طبيعي
طرح هاي توسعه را براي حفظ منابع طبيعي پايدار كنيم
009141.jpg
وقتي اطلاع پيدا كردم، قرار است ادارات منابع طبيعي در وزارت جهاد كشاورزي ادغام شود، دچار تعجب شدم. نخست آن كه به دليل قرار گرفتن زمين در بورس دلالي، اكنون اراضي كشور به ويژه زمين هاي آباد و حاصلخيز بيش از هر زمان ديگري در معرض معاملات دلالي قرار گرفته است و اين تهديد بيشتر متوجه اراضي كوهستاني، باير و مراتع و جنگل ها است.
به تجربه نيز ثابت شده است كه ادارات منابع طبيعي به دليل حضور نيروهاي كارشناسي خبره و دلسوز و متعهد، به مثابه سنگري مقاوم در برابر بعضي طمع ورزي ها با هدف چنگ اندازي به اراضي جنگلي و مراتع ايستاده اند كه در مواردي به قيمت جان رئيس اداره هم تمام شده است. همچنان كه سال گذشته، رئيس يكي از ادارات منابع طبيعي شمال كشورمان، مظلومانه توسط باندهاي زمين خوار به شهادت رسيد. اگر هدف دولت محترم، حفاظت از منابع طبيعي كشور مي باشد كه هدف بايسته اي است بايد در جهت تقويت ادارات منابع طبيعي گام برداشته شود. اما اگر بنا به برخي تعبيرها، ادارات منابع طبيعي مانعي بر سر راه توسعه ناموزون و ناپايدار شناخته مي شوند كه با ادغام آنها در يك وزارتخانه ديگر، مشكلات زيادي بر مسايل كنوني ناشي از توسعه ناموزون در كشور ايجاد خواهد شد.
متأسفانه نگرش يك سويه در زمينه اجراي طرح هاي عمراني و ناديده انگاشتن اهميت منابع طبيعي تاكنون خسارات بسيار سنگيني را متوجه مملكت ما نموده است. فرسايش سريع خاك، از بين رفتن پوشش گياهي و آلودگي وسيع رودخانه ها از جمله اين پيامدهاست. پيشنهاد مي كنم به جاي ادغام ادارات منابع طبيعي در وزارت جهاد كشاورزي، توسعه در تمامي سطوح در كشور از طريق تعامل و مشاوره با كارشناسان ادارات منابع طبيعي و محيط زيست سمت و سويي پايدار پيدا كند. مسلماً از اين رهگذر منافع عمده اي نصيب مردم ما و نسل هاي آينده خواهد شد. جاي دريغ است كه ادارات منابع طبيعي نمي توانند، استدلال هاي بجاي خود را مبني بر حفظ منابع طبيعي كشور در بستر توسعه پايدار به آگاهي مجريان طرح هاي كلان مملكتي برسانند. در اينجا از كميسيون هاي مربوطه به ويژه كميسيون كشاورزي مجلس شوراي اسلامي تقاضا مي كنم به اين مسئله مهم عنايت داشته باشند و براي بقاي ادارات منابع طبيعي و ذخيره بزرگ و ارزشمند كارشناسان با تجربه اين ادارات اهتمام ورزند. مبادا، در مقطع زماني ديگري با خسارات انباشته جديدي بر نبود ادارات منابع طبيعي و نقش ارزنده كارشناسان آن، اسف بخوريم.
كاميار حصاري

سقوط قيمت سيم كارت و دغدغه بازنشستگان
009129.jpg
چندي پيش وقتي اعلام شد كه آموزش و پرورش براي دسترسي راحت تر كاركنان به تلفن همراه، رأساً نسبت به ثبت نام علاقه مندان اقدام مي كند و ترتيبي اتخاذ شده كه مبلغ مربوطه نيز طي دو قسط پرداخت گردد؛ به قول معروف قند توي دلمان آب شد.
اما حال كه مطلع شديم زمان تحويل سيم كارت ما، جمعي از بازنشستگان آموزش و پرورش ارديبهشت ماه سال 1386 مي باشد، مي شنويم و مي خوانيم كه بهاي سيم كارت در بازار آزاد به سيصد هزار تومان رسيده است.
براي جلوگيري از ضرر بيشتر مراجعه و اعلام انصراف نموديم تا بلكه پولمان را پس بگيريم، اما گفتند كه از مهلت مقرر گذشته و اعاده مبلغ امكان پذير نيست.
در حالي كه شركت مخابرات اعلام كرده بود تا يك ماه قبل از زمان تحويل نيز امكان انصراف وجود دارد. به هر حال به مصداق:
از طلا گشتن پشيمان گشته ايم
مرحمت فرموده ما را مس كنيد
راه حلي را پيش پاي ما نهيد تا ضرر بيشتري متوجه ما نشود...
فرزانه رشيديان و جمع ديگري از بازنشستگان آموزش و پرورش

سخن اول
در تجليل از يك اقدام فرهنگي
علامه جعفري و تعهد ما
009135.jpg
...دوتا از مسئولين مدرسه حاضر شدند هزينه تحصيل علامه جعفري و برادرش را بپردازند تا آنها ترك تحصيل نكنند. بعد از خواندن اين جمله بغض گلويم را گرفت، مرحبا گفتم به چنين انسان هاي شريفي.
بالاخره كتاب به پايان رسيد خواستم كتاب علامه را با يكي از كتاب هاي سبد كه در بغل صندلي  ها نصب شده عوض كنم ناگهان راننده خطاب به من گفت: آقا ديگر آخر ايستگاه است پياده شو از مسير پيچ شميران تا ميدان قدس را نفهميدم در عرض چند دقيقه كه هر روز حرص ترافيك را مي خوردم طي كردم.
من از اتوبوس پياده شدم. در طول روز گاه به علامه، گاه به مجري طرح كتاب همشهري فكر مي كردم. با خودم مجري را تحسين مي كردم كه با چه فكر جالبي اين طرح خوب فرهنگي را در كلان شهر تهران اجرا كرده اند، زياد سرتان را درد نياورم بعد از پايان كار روزانه خوشبختانه باز هم همان اتوبوس نصيب من شد.
در طول صف در اين فكر بودم كه اين دفعه چه كتابي نصيب من خواهد شد، متأسفانه بعد از ورود به اتوبوس با صحنه عجيبي روبه رو شدم در اين فكر بودم كه صبح سبدها پر از كتاب بود كه من سعي مي كردم از ميان آنها يكي را انتخاب كنم اما حالا سبدها خالي بودند.
از آن خاطرات مدتي مي گذرد اما مثل آنكه دفعه آخري بود كه آن صحنه را ديدم. از آن پس فقط اين جمله را مي بينم مسافر گرامي لطفاً پس از خواندن، كتاب ها را از اتوبوس خارج نفرماييد اي كاش همه مسافران اين گفته را به گوش جان مي سپردند.
سعيد قاسمي

به خاطر سال هاي سخت خدمت
009138.jpg
وزارت آموزش و پرورش به مثابه مهم ترين و زيربنايي ترين نهادهاي اجتماعي است كه آينده سازان اين مرز و بوم در زيرمجموعه هاي آن تربيت مي شوند. در اين نهاد مقدس و مهم، بايد به معلم، بهاي كافي داده شود، زيرا شالوده آموزش و پرورش را معلمان رقم مي زنند (منظور معلم و دبير به طور اعم است). نگارنده قصد ندارم در اين نوشتار وارد چند و چون قضايا  شوم و قصد هم ندارم از لحاظ منزلت و جايگاه معلمان و موقعيت زيستي و رفاهي آنان، معلمان خودمان را با معلمان ديگر كشورهاي جهان مقايسه كنم. اما صريح بايد بگويم كه در سامانه آموزش و پرورش، عدالت آن چنان كه بايد در حق معلمان اجرا نمي شود. به عنوان نمونه مي توان به وضعيت ارتقاء معلمان اشاره كرد.
من به عنوان يك معلم 20 سال و اندي در كلاس هاي 65 حتي 92 نفره تدريس كرده ام، آن هم در مناطق محروم و مناطق جنگ زده كشور، در شرايطي كه گرماي هوا به 50 درجه و يا بالاتر مي رسيد و در فضاهاي تنگي به نام كلاس با كمترين امكانات كه گاهي احساس مي كردم چشمانم در حال پخته شدن است! به هر حال بعد از 19 سال به تهران منتقل شدم و لابد به خاطر انتقالي بودن بايد به يكي از محله هاي محروم در جنوب شهر مي رفتم. كما اين كه از سال 1379 تاكنون در منطقه 18 سرگرم خدمت هستم. صريح بايد اشاره كنم، برخي از مديران جوان مدارس همواره از پذيرفتن نيروهاي باسابقه امتناع مي ورزيدند و يا گاهي مدارس تحت اين قبيل مديريت ها به كلني هاي كوچكي تبديل مي شد كه هر كسي را مجال راه يافتن به آنها نبود. پس از دو سال تدريس در چنان شرايط دشواري به علت فشارهاي روحي و جسمي، طبق نظر پزشك معالجم از كار تدريس كناره گرفتم و به گروه هاي آموزشي پيوستم و اكنون در گروه هاي آموزشي به صورت تمام وقت فعاليت دارم، اما با 25 سال سابقه و تحمل سخت ترين شرايط تدريس در كلاس هاي پر از جمعيت، اكنون علاوه بر حذف سختي كار، ارتقاء هم نمي گيرم! و اين مسئله مبتلابه ساير همكارانم در اين گروه هاي آموزشي است.
در پايان اين نوشتار چند پيشنهاد ارائه مي كنم كه اميدوارم در جهت بهبود وضعيت هاي دشوار، مفيد افتد:
۱ - به كساني كه بيش از نيمي از سنوات خدمت خود را به تدريس اشتغال داشته اند ارتقاء تعلق بگيرد، زيرا ارتقاء بهاي تجربه است.
۲ - از دبيران مجرب براي ارتقاء كيفي در گروه هاي آموزشي استفاده شود، زيرا مهارت و كارآيي آنها مدارس منطقه و گاه فرامنطقه را پوشش مي دهد، نه تنها يك مدرسه را و اگر به ديده انصاف بنگريم، اعضاي گروه هاي آموزشي در اصلاح شيوه هاي آموزشي و ايجاد رقابت سالم بين همكاران نقش اساسي داشته اند.
۳ - براي معلماني كه در مناطق محروم كار مي كنند و از بسياري امكانات محروم اند، امتيازاتي در نظر گرفته شود.
در ارتقاء معلمان از شيوه هاي متكي به اعمال سليقه جلوگيري شود و همچنين، شرايطي مهيا گردد كه صرفاً بنا به خواست برخي از مديران، معلمان با تجربه و كارآمد مازاد بر نياز شناخته نشوند و از ارتقاء محروم نمانند.
ث- ن- تهران

از ميان نامه ها و پيام ها
برنامه مفيد تلويزيوني
نمايش فعاليت هاي پليس بزرگراه ها در برخورد قاطع با رانندگان متخلف به ويژه عاملان سرعت غيرمجاز، اثرات اجتماعي بسيار خوبي دارد. اميدوارم مجازات اين گونه رانندگان تشديد شود تا شاهد تخلفات خطرناك آنها در بزرگراه ها نباشيم و امكان  پخش اين برنامه در سطح گسترده تر از شبكه هاي سيما فراهم گردد.
فرخنده سيفي نژاد- دماوند

در انتظار كارت شناسايي خودرو
حدود 4 ماه پيش خودرويي خريداري كردم كه در دفترخانه رسمي نيز سند به نام شد. اما كارت شناسايي خودرو كه مي بايست از طريق راهنمايي و رانندگي، ارسال مي شد هنوز پس از گذشت 4 ماه به دستم نرسيده است و با پيگيري هاي مكرر نيز هنوز به نتيجه نرسيده ام.
حسن مددي- تهران

بخاري استاندارد نصب كنيد
@ وقوع حادثه آتش سوزي مجدد در يكي از مدارس استان لرستان، ضرورت توجه بيشتر به ايمني مدارس و همچنين به كارگيري و نصب بخاري هاي استاندارد را گوشزد مي كند. اميدوارم متمكنين و افراد خير هر منطقه، آموزش و پرورش را در اين راه كه مساوي با حفظ جان دانش آموزان است و پاداش دنيوي و اخروي دارد ياري بدهند.
خداكرمي- شاهرود

پس از 10 ماه
اسفندماه سال گذشته با پرداخت مبلغ مورد نظر براي خريد يك خط تلفن همراه ثبت نام كردم. پس از گذشت 10 ماه هنوز سيم كارت تحويل نشده ضمن آن كه با وجود اعلام انصراف اينجانب از خريد، هنوز نسبت به بازپس دادن مبلغ پرداخت شده، اقدام نشده است.
خطيبي- تهران

وقتي باغها نابود شدند
خطر آلودگي هوا در مشهد بسيار جدي است. از وقتي كه دلالان به معاملات وسيع اراضي اطراف مشهد دست زدند و باعث نابودي تعداد زيادي از باغ ها شدند، اين خطر محسوس بود و بايد از همان موقع با تخلفات برخورد مي شد و اكنون كه خطر آلودگي هوا تشديد شده، انتظار اقدام سريع تر داريم.
خديجه كمالي- مشهد

پله برقي
با توجه به آمد و شد عده زيادي از شهروندان از پل عابر پياده واقع در بزرگراه جلال آل احمد، روبه روي مدرسه نظام مافي و مجتمع آموزش و پرورش، پيشنهاد مي كنم اين پل به پله برقي مجهز گردد تا برخي عابران كه قادر به استفاده از پله نمي باشند، خطر عبور از عرض بزرگراه را به جان نخرند.
ع.ي- يك شهروند از تهران

مكان يابي غيراصولي براي مركز پاتولوژي
يكي از مراكز بزرگ پاتولوژي تهران كه قبلاً در خيابان آبشار، روبه روي پارك ساعي قرار داشت، دست اندركار جابه جايي به خيابان توانير، رهسپاران، خيابان چهل شاهد است. در اين محله به دليل بن بست بودن خيابان ها، نبود فضاي كافي براي دفع پساب  يا پارك  خودرو، امكان استقرار چنين واحدهايي وجود ندارد و مسائل و پيامدهاي زيادي خواهد داشت. از شهرداري محترم تهران تقاضا دارم ضمن بررسي مشكلات فوق، رسيدگي نمايند.
سيما تولايي- تهران
حوادث رانندگي و مسئوليت شركت ها
براي جلوگيري از تكرار حوادث رانندگي ناگوار در جاده ها، در وهله اول شركت هاي مسافري بايد رانندگان ماهر و باتجربه را به خدمت بگيرند و از لحاظ تجهيزات و ايمني نيز حداقل استانداردها را داشته باشند. بنابراين در صورت وقوع حادثه رانندگي كه ناشي از عدم توجه به دو مورد اساسي فوق باشد، بايد نام شركت در رسانه ها اعلام شود و در صورت تكرار حادثه، مجوز شركت لغو گردد.
رضا رضايي پاليز- كرمان

اول حمل ونقل عمومي...
برنامه خودروسازي در ايران بايد به سوي توليد خودروهاي تأمين كننده حمل ونقل عمومي مثل اتوبوس هدايت شود. توليد انبوه خودروهاي سواري زماني كه امكان صادرات آنها وجود ندارد، براي شهرها مشكل ايجاد مي كند و باعث سنگيني ترافيك و آلودگي هوا مي گردد.
ترابي- مشهد

براي جلوگيري از فروش مواد مخدر
در منطقه ۱۸ تهران، شهرك ولي عصر، 18متري ياسر خريدوفروش مواد مخدر گاهي انجام مي گيرد. با توجه به وجود چند مدرسه(دبستان و راهنمايي) در اين محل، بهتر است اقدامات لازم براي متوقف ساختن چنين فعاليت هاي زيان باري به عمل آيد.
شيرين قاسمي- تهران

امكانات براي شهرهاي كوچك
اگر در شهرهاي كوچك امكانات آموزشي، دانشگاهي، درماني و رفاهي فراهم شود، دليلي براي مهاجرت مردم به شهرهاي بزرگ و مشكلات و پيامدهاي آن وجود ندارد. يكي از وجوه عدالت اجتماعي در مملكت ما همين است كه هنوز به آن توجه كافي نشده است.
رستم سهرابي - ارسنجان

كمبودهاي جايگاه سوخت گاز
@ در بزرگراه حكيم، نبش شهرك والفجر، يك جايگاه سوخت CNG وجود دارد كه از نظر وسعت، بسيار گسترده مي باشد اما تنها با چهار عدد پمپ تجهيز شده كه اين تعداد نيز فقط دو تاي آنها سرويس  مي دهند و ساعت كار آنها نيز تا ساعت ۲۰ مي باشد. اين در حالي است كه در نزديكي آن منطقه، جايگاه سوخت گازي ديگري وجود ندارد. از مسئولان تقاضا مي شود نسبت به نصب پمپ هاي بيشتري در اين جايگاه اقدام شود.
احمد متين دوست- تهران

درخواست اصلاح هندسي
به نظر مي رسد هنگام احداث بزرگراه حكيم، جهت كاهش هزينه ها يا تسريع در اجراي طرح، خاكبرداري كافي در محل قطعه شمال خيابان نصر انجام نشده است، لذا بزرگراه در اين محل داراي شيب بسيار تندي شده كه موجب تصادفات زياد و مصرف سوخت بالا براي خودروها شده است. اصلاح هندسي اين نقطه از نظر مهندسي و شهرسازي، هنوز هم امكان پذير است.
مسعود جليلي- تهران

كمك به واحدهاي توليدي
روزگاري واحدهاي صنعتي براي شهر كوچك خرم دره در استان زنجان رونق اقتصادي به همراه آورده بود اما تعدادي از اين واحدها به علت مشكلات اقتصادي متوقف شده اند. شايسته است براي فعال ساختن واحدهاي توليدي كه اساس اقتصاد مملكت است، جديت به عمل آيد.
ع.س.كلانتري- خرم دره

جدول اعداد (سودوكو) 267
009210.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

سخنگاه
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
كتاب
شهرآرا
|  اقتصاد  |  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  علم  |  كتاب  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |