|
|
|
|
|
|
|
|
|
در حاشيه برخي شايعات
موفقيت تحصيلي دختران ستودني است
|
|
حامد روشن روان
چنين گفت پيغمبر راستگوي
ز گهواره تا گور دانش بجوي
سعدي
كمتر ايراني است كه اين شعر زيبا و پرمغز را كه شاعر بلندآوازه ايران شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي، بر اساس فرموده پيامبر بزرگ اسلام(ص) سروده است، به خاطر نسپارده باشد. در كلام اصلي پيامبر اسلام(ص)، بر علم آموزي زنان و مردان، از گهواره تا گور، تأكيد شده است.
بر همين اساس، دين مبين اسلام به عنوان ديني پيشرو و تأمين كننده نيازها و سعادت بشر، به جهانيان معرفي شده است. بي شك زنان و دختران ايراني، با پيروي از فرموده پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص)، با تلاشي كم نظير به تحصيلات دانشگاهي روي آورده و در عرصه هاي گوناگون علمي، فرهنگي، داراي تخصص شده اند. پيشي گرفتن دختران بر پسران در تحصيلات عاليه، هرگز نبايد اين گونه تعبير شود كه فضاي ادامه تحصيلات دانشگاهي براي جنس مذكر محدود شده است.
اين برتري تعداد دختران و زنان دانش آموخته دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور، نشان دهنده فضاي مناسب تري است كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و به يمن ارزش هاي انقلابي براي پيشرفت زنان ميهن ما فراهم آمده است و زنان كشور ما به حق از اين فضاي مطلوب بهره برده و در سايه تلاش شبانه روزي به موفقيت هاي دانشگاهي و تحصيلات عاليه نيز نائل آمده اند. در يكي، دو هفته اخير كه برخي شنيده ها و خبرها، حكايت از نگاه انتقادآميز به تعداد پرشمار زنان و دختران فارغ التحصيل مراكز دانشگاهي انتشار يافته و حتي زمزمه هايي مبني بر كاهش تعداد دختران دانشجو، شنيده شده است، اين سؤال را پيش مي كشد كه آيا دختران ما به دليل تلاش بيشتر در تحصيل علم و تحصيلات دانشگاهي بايد مورد تشويق قرار بگيرند و يا از موضع انتقادي، بايد بعضي از آنها علي رغم آن كه استعداد كافي براي ادامه تحصيل دارند، از اين توفيق محروم بمانند. كارشناسان و صاحب نظراني كه افزوني شمار دختران فارغ التحصيل و دانشجو بر پسران را به عنوان يك معضل مطرح مي كنند، بايد حل مشكل را در جاي ديگري جست وجوكنند و برنامه ها و فعاليت ها را به سويي هدايت نمايند كه امكان اشتغال بيشتر براي فارغ التحصيلان دانشگاهي را فراهم نمايند.
آيا از ميان هزاران فارغ التحصيل رشته كشاورزي كه بيشتر آنها در جست وجوي كار مي باشند، شمار دختران بيشتر از پسران است؟ در واقع چنين نيست، بايد مسائل را ريشه يابي كرد و با فعال نمودن بخش هاي مولد كشاورزي، صنعت و ساير بخش هاي مستعد، براي انبوه فارغ التحصيلان دانشگاه ها شغل ايجاد نمود و مسأله را از ريشه حل نمود.
|
|
|
بندرانزلي نيازمند توجه بيشتر است
|
|
شهر بندري انزلي از گذشته هاي بسياردور، به لحاظ موقعيت طبيعي، زيبايي، جاذبه هاي گردشگري و مبادلات تجاري مركز توجه قرار داشته است. اين شهر با مساحت 3194 هكتار و برخورداري از بزرگترين تالاب جهان به عنوان قطب عمده توريستي در شمال ايران مطرح مي باشد. از سال ها پيش، بخش مهمي از درآمدهاي اقتصادي و معيشت مردم اين شهر از همين طريق امكانپذير بوده است. اما اكنون باتوجه به اهميت صنعت توريسم و گردشگري در جهان، استعدادها و امكانات بندرانزلي براي بهره برداري بهتر و بيشتر از جاذبه هاي اين شهر نياز به بازنگري دارد. شهر انزلي سالانه پذيراي صدهاهزار مسافر و ميهمان از اقصي نقاط جهان و كشورمان مي باشد، اما با توسعه پايدار اين شهر مي توان، امكانات تازه اي براي رونق صنعت گردشگري در انزلي به وجود آورد. فراهم نمودن چنين موقعيتي مستلزم تامين امكانات زيربنايي شامل گاز، آب، مخابرات، خدمات بندري و توسعه امكانات رفاهي و زيباسازي شهر مي باشد و همچنين با توجه به موقعيت طبيعي ويژه سواحل زيباي انزلي و تالاب كم نظير آن بايد اماكن سياحتي در چارچوب توسعه پايدار در اين شهر گسترش يابد.
تالاب انزلي بي ترديد يكي از بي مانندترين جاذبه هاي طبيعي ايران و جهان مي باشد. اين گوهر ارزشمند را بايد از هرگونه آلودگي و ديگر پيامدهاي زيانبار توسعه بي رويه حفظ نمود و در حاشيه تالاب با حفظ موقعيت شكننده طبيعي آن كومه هايي به سبك محلي به وجود آورد. حتي مي توان رستوران هاي دريايي در مكان هاي مناسب اين تالاب احداث كرد. ايجاد واحدهاي شنا براي سفر به اعماق تالاب و راه اندازي صنايع سازگار مثل توليد انواع كلاه حصيري، آفتابگير و انواع سبدهاي دستباف زيبا براي گردشگران، مي تواند به رونق اقتصادي اين شهر بندري كمك كند. البته تمامي طرح هاي فوق بايد از پيش شرط سازگاري با طبيعت اين شهر بندري برخوردار بوده و با در نظرگرفتن ملاحظات زيست محيطي به اجرا سپرده شود.
برزو دلاور- بندرانزلي
|
|
|
براي پيشگيري از تخريب محيط زيست
نسل جوان را با آموزه هاي زيست محيطي آشنا كنيم
|
|
در عصر ارتباطات و جهش هاي بزرگ و خيره كننده فن آوري هنوز نتوانسته ايم اهميت و ارزش رابطه انسان و ديگر موجودات زنده را با محيط زيست و طبيعت درك كنيم و هنوز به اين واقعيت پي نبرده ايم كه فرايند طبيعي در پيدايش گونه هاي زيستي گياهي يا جانوري، ميليون ها بار پيچيده تر و ظريف تر از حتي پيشرفته ترين فناوري هاي حاصل انديشه و عمل انسان مي باشد. اما به راستي چه آسان به بهانه توسعه، قانونمندي هاي محيط زيست را درهم مي شكنيم و دستاوردهاي هزاران ساله طبيعت را كه از مواهب بزرگ پروردگار به موجودات جهان هستي مي باشد، از بين مي بريم.
يك مثال ساده مي زنم، وقتي جنگل هاي شمال ايران را كه قدمتي چند هزار ساله دارند و در تمام دنيا مانند ندارند، مزرعه چوب مي پنداريم و هر سال بخش هاي وسيعي از اين مواهب كم نظير را به اره برقي مي سپاريم، وقتي بهترين زيستگاههاي تنوع گياهي و جانوري كشور را دستخوش تغييرات زيانبار مي كنيم و در آن مكان ها دست به ساخت و ساز مي زنيم، وقتي رودخانه هاي سرشار از زندگي و طراوت گيلان و مازندران را براي استخراج شن و ماسه از زندگي تهي مي سازيم طوري كه ديگر آبزيان در آنها حضور پيدا نمي كنند، وقتي بكرترين كوهها را دستخوش آزمون و خطاي طرح هاي راهسازي قرار مي دهيم و به قيمت ميلياردها تن فرسايش خاك، دست از اين آزمون و خطا مي كشيم، آيا واقعاً سپاس به درگاه خداوند بزرگ را به خاطر مواهب ارزشمندي كه نصيب ما كرده است، به جا مي آوريم؟! اگر با دل و جان گوش فرا دهيم، درمي يابيم كه گياهان، جانوران، كوهها، درياچه ها و رودخانه ها از ما گله مندند. آنها براي اين آفريده شده اند كه به سياره ما و زندگي ما زيبايي بخشند. اما با آلوده كردن آب، خاك، هوا و از بين بردن گونه هاي زيستي ما اين زيبايي ها را نيز از بين مي بريم.
هفته اخير، تهران با شديدترين آلودگي هوا، روزهاي بحراني را پشت سر گذاشت. نشانه هاي آلودگي هوا هنوز هم باقي است. با اندكي تعمق درمي يابيم كه با تشويق جامعه به داشتن خودرو شخصي، عملاً خيابان ها و گذرگاه هاي شهر را پر از خودروهاي تك سرنشين كرده ايم؛ آن هم در شرايطي كه اتوبوس، مترو و تاكسي جوابگوي نياز سفرهاي درون شهري مردم نيست.
شركت هاي خودروسازي، مي گويند ما وظيفه داريم توليد كنيم. محيط زيست شهري را دستگاه ديگري بايد سامان بدهد! سازمان محيط زيست مي گويد، من مرتباً هشدار مي دهم و توصيه مي كنم و فعاليت دارم و كاري بيشتر از اين از من ساخته نيست!.... به اين مي گويند بخشي نگري و تا زماني كه هماهنگي لازم ميان بخش هاي گوناگون با حوزه هاي مسئوليت معين ايجاد نگردد، بايد نگران نابودي جنگل ها، آلودگي و تخريب رودخانه ها، از ميان رفتن زيستگاههاي حيات وحش و گونه هاي زيستي، آلودگي شديد هوا و در نهايت به خطر افتادن زندگي به خصوص در كلان شهرها باشيم. براي اين كه نگوييد همه چيز را سياه مي بينم، پيشنهاد مي كنم، ترتيبي بدهيم كه نسل كنوني و نسل هاي آينده تجربه هاي تلخ ما را تكرار نكنند. حفظ محيط زيست و تمامي جلوه هاي زنده و زيباي طبيعت كم نظير و مواهب الهي را به فرزندان خود بياموزيم. با برداشتن اين گام مهم، پروردگار در حل باقي مشكلات بيشتر ما را ياري خواهد داد.
مهين همپا
|
|
|
جلوه هاي محرم
عكس: اميد پارسا نژاد
|
|
|
براي حل مشكلات نظام پرداخت
قوانين استخدام كشوري راهگشاست
|
|
برمبناي قانون استخدام كشوري كه هنوز هم از بهترين قانون هاست، حقوق بازنشستگان و شاغلان جداي از يكديگر نيست.
بازنشستگان طبق قرارداد و با حقوق دوران شاغلي بازنشسته مي شوند. طبق اين قانون، هر تغييري كه طبق ماده يا تبصره قانوني در حقوق شاغلين ايجاد مي شود بايد در حقوق بازنشستگان نيز عمل گردد.
با اين تفاوت كه اضافات ماه و سال به سود صندوق بازنشستگي برداشت مي شود. به اين ترتيب مي توان با تبصره يا ماده اي، قانون را به گونه اي به اجرا درآورد كه عدالت در نظام پرداخت و در مورد همگان اعم از شاغلين و يا بازنشستگان تعميم يابد. اين همه بحث هاي گوناگون درباره حقوق شاغلين و بازنشستگان كه هنوز راه به جايي هم نبرده است با نگاهي واقع بينانه به قانون استخدام كشوري به نتيجه خواهد رسيد.
بازنشسته، انسان منفعل و بي نيازي نيست كه در بوته فراموشي سپرده شود، او نيز به تجاربي ارزنده، به مثابه بخش مهمي از پيكره انساني جامعه ما، نقش سازنده دارد. به عبارتي همه شاغلين، در روندي اجتناب ناپذير به جرگه بازنشستگان خواهند پيوست. پس بهتر است در مورد حقوق و نيازهاي قشر بازنشسته، با احساس مسئوليت بيشتري انديشه و تصميم گيري شود.
محمد حسين اسلامي
|
|
|
انتخاب درست، زندگي مشترك را پايدار مي سازد
سايه روشن هاي طلاق
|
|
افزايش آمارهاي طلاق در شهرهاي كشور ما نگران كننده است، چون هر جدايي، فروپاشي يك زندگي مشترك و تنها ماندن دو انسان با انبوهي از تجربه هاي تلخ است.
اما اگر همواره از اين منظر به طلاق نگاه كنيم، بسياري از واقعيت ها را نيز نخواهيم ديد. چرا كه ادامه زندگي يك زن با يك مرد خلافكار و غيرقابل اطمينان و بالعكس، تداوم زندگي مشترك يك مرد با يك زن پرخاشجو و ناسازگار كه به هيچ روي، مايل به ترك عادت نادرست خود نمي باشد، نه تنها زيانبار است، بلكه براي فرزند يا فرزندان چنين زوجي نيز پيامدهاي روحي- رواني دردناكي خواهد داشت.
نمونه هايي از اين گونه را در محيط زندگي و جامعه، به چشم ديده ايم. وقتي كانون يك خانواده به دليل عدم سازگاري زن و شوهر، همواره دستخوش جنگ و دعواست، كودكان هرگز روي آرامش را نمي بينند به همين دليل در شرع و قانون، جدايي اين قبيل زوج ها به عنوان آخرين راه حل در نظر گرفته شده است.
گذشته از حوادث و وقايع طبيعي تلخ، مثل مرگ عزيزان در زندگي اغلب ما رخ مي دهد، رخدادهايي مثل طلاق و جدايي نيز در واقع تلخ و اندوهبار است، اما گاهي ضرورت ايجاب مي كند كه پيش از وقوع حوادث ناگوارتر و زيان هاي سنگين تر، زوج هايي كه راه ادامه زندگي مشترك بر آنها بسته از هم جدا شوند.
در حقيقت، راه درست زندگي مشترك انتخاب درست و بجا و با در نظر گرفتن همه معيارهاي يك زندگي سالم است، اما هنگامي كه، به هر دليل، ناسازگاري هاي يك طرف عرصه را بر طرف ديگر چنان تنگ مي كند كه محيط آرام و پر از سعادت خانواده را به كانوني از آتش و جنگ خانگي تبديل مي كند و مشاوره ها و پادرمياني هاي بستگان و فاميل و دادگاه خانواده اين بحران را فرو نمي نشاند راه حل نهايي جدايي است. بي آنكه مؤيد واقعه تلخ طلاق باشم، بر اين نكته تأكيد دارم كه، كودكان ما اگر در محيطي آرام و بي دغدغه بزرگ شوند، در آينده مردان و زناني متين، صبور و پرتلاش خواهند بود، اما بودن در محيط هاي متشنج موجب بي اعتمادي، پرخاشگري و يأس دائمي آنها در بزرگسالي مي شود.
پس بهتر آن است كه جوانان، پيش از انتخاب همسر، واقع بيني را با احساس همراه سازند. تا از ابتدا پايه زندگي مشترك خود را براساس واقعيت ها و درك واقعي زندگي بنا نهند.
نسرين قرباني
|
|
|
مسئوليت مدني
و خانواده هاي آسيب ديده
در خبرها آمده بود دولت در مقابل مردم مسئوليت مدني داشته و چنانچه در اثر بي احتياطي پيمانكاران، مجريان برنامه هاي عمراني، جاده سازي، سدسازي، كانال سازي، آسفالت كاري، ترافيك جاده اي، علائم هشدار دهنده نصب نكند و موجب خسارت مالي و معنوي شود، مكلف به پرداخت ديه و يا جبران خسارت هاي وارده است. مثال هاي فراواني در مورد مسئوليت هاي مدني در روزنامه مورخ يكشنبه بيست و چهارم دي ماه 85، صفحه 16 تحت عنوان: خبرم كن تا خطا نكنم (شهرآرا) درج شده بود كه بسيار جالب و خواندني بود. از جمله نوشته شده بود: ... تمام سرنشينان اتومبيل پژو 206 در برف و يخبندان يكي از جاده هاي فرعي اطراف همدان از شدت سرما جان سپردند ...
تحقيقات فني نشان داد كه هيچ تابلو راهنمايي در مورد اينكه اين جاده به كجا ختم مي شود وجود نداشته و همين موضوع احتمالاً موجب سرگرداني و مرگ سرنشينان پژو 206 شده است. اما بحث امروز ما در مورد مسئوليت مدني دولت در مقابل خانواده است. همان گونه كه دولت در مورد حفظ جان و مال و حيثيت و آلودگي هوا و به طور كلي در مقابل حوادث غيرمترقبه، نظير سيل و زلزله مسئوليت دارد، در مقابل حفظ و آرامش خانواده ها مسئوليت خواهد داشت. بدين معني كه جامعه اي بسازد كه در آن مواد مخدر، معتاد، ولگرد، جوان عاطل و باطل و مزاحم تلفني، مزاحم اينترنتي و تجاوز به حقوق خانواده ها نباشد.
در شرايط كنوني، بسياري از جوانان براثر بي بندوباري و انحرافات اخلاقي آسيب فراوان براي خانواده ها فراهم نموده اند. بيشتر اين مشكلات ناشي از آلوده بودن محيط زندگي، يعني جامعه است. دولت مكلف است براساس ماده 11 قانون مسئوليت مدني پاسخگو باشد. اميد است با چاپ اين نوشته كوتاه، توجه حقوقدانان مجلس شوراي اسلامي و ساير صاحبنظران به مسئله پاك سازي محيط زيست و سالم سازي خانواده ها جلب و تدابير لازم اتخاذ گردد.
فيضعلي مداح- مدرس دانشگاه
|
|
|
جدول اعداد (سودوكو) 277
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.
|
|
|