دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۵
جايگاه بهداشت حرفه اي در نظام كاري ايران
اول ايمني، بعد كار
009843.jpg
مريم غفاري
سلامت نيروي كار به معناي رفاه كامل جسمي، اجتماعي، اقتصادي، رواني و حتي اعتقادي است و تنها نداشتن بيماري ملاك نيست. بهداشت حرفه اي نيز به هر عاملي كه سلامت نيروي كار را تهديد كند، توجه دارد و فقط محدود به صنايع و معادن نمي شود بلكه تمامي افرادي را دربرمي گيرد كه به گونه اي در بخش توليد يا خدمات اشتغال دارند. صنعتي شدن و توليد فزاينده، مخاطرات گوناگوني براي نيروي كار به ارمغان آورده و موجب شده نيروي كار در معرض عوامل زيان آور بسياري قرار گيرد كه جزو جدايي ناپذير صنعت و توليد به شمار مي آيند و همواره تندرستي نيروي كار را تهديد مي كنند. افزايش عوامل شيميايي، سروصدا، استرس ها ، تشعشعات يونيزاسيون، عوامل بيولوژيكي، ارگونوميكي و رواني و اجتماعي، بخشي از عوارض صنعتي شدن و توسعه است كه در سطوح مختلف مي تواند موجب تأثيرات سوء بر سلامت و رفاه كارگران و محيط شود. پيدايش معضلات و مشكلاتي از اين دست باعث شده نظام علمي بهداشت حرفه اي رو به تكامل بگذارد. مطلبي كه در پي مي آيد جايگاه بهداشت حرفه اي در ايران را مورد بررسي قرارداده و نقطه نظرات كارشناسان اين حوزه را مرور كرده است.
كميته مشترك كارشناسان سازمان جهاني بهداشت (WHO) و سازمان بين المللي كار (ILO)، هدف و تعريف بهداشت حرفه اي را اين گونه عنوان كرده اند: بهداشت حرفه اي، عبارت است از علم و هنر تأمين بالاترين حد سلامتي براي كارگران، تطبيق كار با مقتضيات روحي و جسمي كارگران، حفظ سرمايه از طريق ايجاد محيط كار سالم، انتخاب كارگر مناسب براي هر كار، پيشگيري از حوادث و بيماريهاي شغلي و غيرشغلي و آموزش بهداشت شخصي، تشخيص زودرس و درمان بيماريها و توجه به مسائل كارگران و افراد وابسته به آنان تا هر كارگر بتواند با برخورداري از حداكثر سلامتي و رفاه، فردي مؤثر براي اجتماع باشد. با توجه به اين تعريف، طرح سازمان جهاني بهداشت در مورد سلامت كارگران، برنامه جديدي است كه در راستاي استراتژي جهاني بهداشت حرفه اي براي همه ، صورت گرفته است و با اين ديد، امنيت شغلي، ميزان درآمد، سواد، ميزان مشاركت در تصميم گيري ها، رفتارها، سنت ها و آداب و رسوم همه و همه از جمله موضوعاتي است كه در بهداشت حرفه اي به عنوان علم ناظر بر سلامت نيروي كار مطرح است. امروزه بيماريها و حوادث ناشي از كار، تبديل به يكي از نگرانيهاي اجتماعي بويژه جامعه كارگري و دست اندركاران مسائل ايمني و بهداشت محيط كار شده است و كشورهاي صنعتي، كوشش بسياري براي ايمن و قابل تحمل كردن محيط كار در كشور خود صرف مي كنند و با در نظر گرفتن اين موضوع كه ارتقاي سطح سلامت نيروي كار ماهر، موجب پيشرفت در توسعه يافتگي مي شود، مسائل بهداشت حرفه اي را برنامه هايي براي حفظ جان انسانهاي شاغل و سلامتي و راحتي آنان و همچنين نگاهداري ثروت هاي ملي و مردمي مي دانند و مي كوشند محيط كار را ايمن تر، قابل تحمل تر و انسان پسندتر كنند. در اين جوامع شعار جهاني اول ايمني، بعد كار بازتاب واقعي داشته و دارد و آنجا كه سخن از ايمني و بهداشت كار به ميان مي آيد، همه و همه بدون توجه به گرايش هاي فكري، چه در مراجع قانونگذاري و چه در مراجع اجرايي و يا علمي آن را تأييد مي كنند. امروزه بسياري از افراد بيش از يك سوم زندگي پس از بلوغ خود را در محيط هاي مخاطره آميز مي گذرانند. طبق آمار سازمان جهاني بهداشت، سالانه در جهان 120 ميليون حادثه شغلي با 3/5 ميليون تلفات اتفاق مي افتد كه خسارات ناشي از آنها 500 ميليارد دلار برآورد شده است و نيز 68 تا 157 ميليون مورد بيماري شغلي در اثر تماسهاي شغلي، سلامت جهان را به مخاطره مي اندازد كه علاوه بر ضايعات انساني، هزينه هاي مربوط به اين لطمات، درصد زيادي از توليد ناخالص ملي را در برخي كشورها از جمله ايران، به خود اختصاص مي دهد. هزينه درمان و خارج شدن يك نيروي كار فعال در جامعه نيز يك خسران است؛ علاوه بر اينها مسائل رواني و اثراتي كه فرد از كار افتاده بر خانواده و اطرافيان خود مي گذارد، در شادابي و سلامت جامعه، تأثير خواهد گذاشت. بررسي هاي گروه آمار سازمان پزشكي قانوني نشان داده است آمار قربانيان محيط هاي كاري در ايران بشدت روبه افزايش دارد و سن حادثه ديدگان كمتر و حوادث منجر به فوت و آمار معلولان ناشي از حوادث بيشتر شده است، در حالي كه اكثر آنها با هزينه بسيار كم و حتي بدون هزينه، قابل پيشگيري بوده اند، لذا فرهنگ بهداشت حرفه اي و سلامت شغلي در سازمانها، اداره ها، واحدهاي دولتي و خصوصي و كليه كارگاهها و كارخانه ها بايد مورد توجه جدي قرار گيرد و با نگرش بر شرايط محيط هاي كاري و تعدد وجود عوامل زيان آور، با شدت هاي گوناگون و خطرات در كمين نشسته و اجراي صحيح و مؤثر ضوابط قانوني موجود در فصل چهارم قانون كار و مواد مرتبط در قوانين سازمان تأمين اجتماعي، توسط نهادهاي قانوني متعهد و پيگيري در جهت اجراي تعهدات كار فرمايان به عنوان عاملان اصلي سالم سازي در محيط كار، بايد مفهوم پوياي سلامت و بهداشت شغلي توسعه يابد.
هيچ يك از دستگاه ها و سازمان هاي دخيل در امر سلامت كارگران آمار دقيقي حتي از كارگران مصدوم در محيط كار نداشته و فقط پنج درصد از كل كارگران مشغول به كار در كارخانه هاي بزرگ و صنايع مورد معاينه ادواري قرار مي گيرند.در حال حاضر تنها فعاليتي كه در زمينه طب كار براي كارگران كشور انجام مي گيرد محدود به معاينات ادواري است كه از سوي پزشكان عمومي تحت نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در كارخانه ها و صنايع بالاي 50 كارگر انجام مي گيرد و حجم وسيعي از كارگران كه در كارگاه هاي كوچك مشغول به كار هستند از اين معاينه ناچيز نيز بي نصيبند.
در كارخانه هاي كشور يكسري نيروها تحت عنوان كارشناس بهداشت مشغول به كار هستند كه بخش هايي از روند كار كارخانه و مشكلات بهداشتي كارگران را تحت نظارت دارند. براساس قانون هر كارگر براساس مخاطرات گروه شغلي كه با آن روبه رو است بايد مورد معاينات ادواري قرار گيرد. اما در اينكه نتايج معاينات آناليز شود و مشكلات كارگران كارخانه هاي خاص بررسي شود پژوهش و تحقيق يا رسالتي بر عهده كارفرما گذاشته نشده است.
اين در حالي است كه با نبود امنيت شغلي كارگران و فشار كارفرمايان كمتر كارگري حاضر به پيگيري مصدوميت خود مي شود كه اين پيگيري منجر به اخراج يا انتقال به رده هاي شغلي پايين تر مي شود.
در علم طب كار فقط فرد كارگر مورد نظر نيست كه اعضاي خانواده او نيز بايد تحت پوشش درماني قرار گيرند. چه بسا برخي بيماري ها به خصوص سرطان ها در خانواده هايي كه سرپرست آنها با آزبست سروكار داشته اند دچار اين سرطان شغلي شده اند، اين در حالي است كه بسياري از كارگران در اين شرايط جزء كارگران روزمزد و پيماني محسوب مي شوند و قوانين كار شامل حال آنان نمي شود. چه بسا نظارتي كه در كارخانه ها و صنايع مي شود شامل كارخانه ها و صنايع درشت است و 80 درصد كارگران در كارخانه هاي كوچك و كمتر از 50 نفر كار مي كنند.
حتي قانون تأمين اجتماعي در كارگاه هاي زير 5 نفر معاف هستند و معاينات ادواري هم حتي براي اين كارگران انجام نمي شود و قانوني بر آنان حكمفرما نيست.
اگر چه از سال 73 رشته طب كار نيز در دانشگاه علوم پزشكي تهران جاي داده شد اما اكثر اين فارغ التحصيلان به دليل نياز آموزش دانشگاه، جذب دانشگاه شدند و مابقي نيز به دليل ابهام در تعريف رديف شغلي سرگردانند. در حال حاضر قوانين نيز حمايت خود را از پزشكان طب كار دريغ مي كنند به همين دليل پزشكان طب كار در كشور چنانچه در كارخانه اي نيز مشغول كار شوند دچار تضاد شغلي هستند. پزشك طب كار از سويي خواستار حمايت از كارگر است اما حقوق خود را از كارفرما مي گيرد و اين تضاد موجب مي شود كه نه كارگر و نه كارفرما نسبت به حقوق خود ناآگاه بماند. آمار فقط در مورد كارگراني موجود است كه شامل پرداخت غرامت شده اند و آمار بيماري هاي شخصي و شايع اسكلتي و عضلاني كه 60 تا 70 درصد جامعه جهاني كارگران با آن درگيرند وجود ندارد.اين بيماري در ايران شديدتر است چون شرايط كاري در ايران سخت تر است چون تمام تجهيزات پرخطر از كشورهاي صنعتي و توسعه يافته به كشورهايي مانند ايران صادر مي شود.
دكتر سوسن صالح پور، متخصص طب كار و بيماري هاي شغلي در اين خصوص مي گويد: متأسفانه مقوله طب كار در ايران بسيار مهجور افتاده و با محدود كردن آن به معاينات كارگري به اين رشته تخصصي پزشكي بسيار كم لطفي شده است. متخصصين اين رشته پس از طي كردن ? سال دوره پزشكي عمومي با گذراندن آزمون دستياري، مشابه ساير رشته هاي تخصص پزشكي وارد دوره دستياري شده و سه سال كامل با انواع مشاغل و پروسه هاي كاري و عوامل زيان آور فيزيكي، شيميايي، بيولوژيكي، رواني و ارگونومي در محيط هاي كاري و بيماري هاي ناشي از آنها و پيشگيري و درمان آن بيماري ها و نيز مباحثي چون آمار و اپيدميولوژي، آموزش بهداشت و... به صورت تئوري و عملي آشنا مي شوند. حيطه فعاليت طب كار بسيار وسيع بوده و ماحصل آن سلامت نيروي كار و افزايش بهره وري و در نتيجه افزايش توليد است.
طبق مطالعات انجام شده تأثيرات اقتصادي بيماري و آسيب هاي ناشي از كار اثري قابل توجه بر روي ميزان موفقيت يك سازمان دارد. به عنوان مثال با برقراري يك سيستم سلامت شغلي در يك سازمان، طي معاينات بدو استخدام يك متخصص طب كار با شناختي كه از ماهيت كار و توانايي ها و ظرفيت هاي مورد تقاضاي كار دارد، مي تواند كار مناسب فرد را پيشنهاد داده و در ضمن اعمال ملاحظات لازم با توجه به ميزان سلامت و محدوديت هاي فردي، آن فرد را براي آن كار آموزش داده و كارآيي فرد در شغل مورد نظر را به حداكثر برساند.
سلامت مي تواند با افزايش ظرفيت هاي فيزيكي مثل قدرت و استقامت و همين طور ظرفيت هاي ذهني مثل عملكرد شناختي و توانايي علت يابي باعث افزايش كارآيي فرد شود. تقريباً تمام مطالعاتي كه رشد اقتصادي را با توجه به بهبود سلامت جامعه كاري بررسي كرده اند، شواهدي مبني بر تأثيرات مثبت، قابل توجه و قابل اندازه گيري شاخص هاي سلامتي بر روي سرعت رشد اقتصادي يافته اند.
مقابله با استرس شغلي: تحقيقات نشان داده اند كه حدود 90 -60درصد مراجعات به ارائه كنندگان خدمات بهداشتي درماني ناشي از استرس هاي مرتبط با كار بوده اند. يك فرد در طول 24 ساعت به طور متوسط 8 ساعت يعني حدود 50 درصد از ساعات بيداري خود را تحت تأثير عوامل رواني محيط كار خود مي باشد و اين عوامل بر روي زندگي شخصي و خانوادگي وي نيز تأثير گذارند. در كشورهاي صنعتي كارفرماها سرمايه گذاري هاي وسيع در جهت كاهش استرس مي كنند تا از عوارض اقتصادي ناشي از آن بكاهند. طبق مطالعات انجام گرفته بيشترين بازگشت به سرمايه با فعاليت هاي كاهش استرس، كنترل دخانيات در محيط كار و بهبود تغذيه همراه بوده است.
غيبت از كار: تيم سلامت شغلي با استفاده از دانش خود در زمينه غيبت از كار و معيارهاي سنجشي كه در دست دارد، مي تواند ميزان غيبت از كار را در سازمان سنجيده و علل و مقادير غيرطبيعي و خارج از استاندارد را درون سازمان تشخيص دهد و در جهت كاهش ميزان غيبت مرتبط با بيماري ها و ناهنجاري هاي داخل سازماني تلاش كند.
تنظيم شيفت هاي كاري: با رعايت اصول علمي مي توان شيفت هاي كاري را طوري تنظيم كرد كه متناسب افراد و محدوديت هاي فيزيكي و رواني آنها و فرهنگ آن جامعه باشد و بدين ترتيب بهره وري و توليد را افزايش داد.
به كارگيري اصول ارگونومي در جهت افزايش توليد و بهره وري: علم ارگونومي علم ايجاد تناسب بين كار و انسان است. با رعايت اصول ارگونومي در محيط كار از قبيل ايجاد تناسب نور، صدا، دما، تجهيزات و ابزارآلات براي انجام كار، بسياري از شركت هاي معروف در دنيا توانسته اند توليد خود را چند برابر افزايش دهند. اكثر ماشين آلات و تجهيزات كه در صنايع و سازمان هاي اداري در ايران مورد استفاده قرار مي گيرند، براي اندازه ها و ابعاد بدن ايرانيان طراحي و ساخته نشده اند بنابراين طبيعي است كه كار با آنها نيازمند صرف انرژي و وقت بيشتر و راحتي و بازدهي كمتر است.
لذا با برقراري نظام سلامت شغلي در يك سازمان كارگران و كارمندان نهايتاً به سطح بالاتري از رضايت شغلي رسيده و خود را بيشتر متعلق به آن سازمان مي يابند. وقتي احساس كنند كه وجود آنها براي سازماني كه خدمت مي كنند مهم تلقي شده و سيستمي پوپا و جاري جهت حفظ سلامت آنها طراحي و راه اندازي گرديده است، آنها نيز اهداف خود را بيشتر هماهنگ و هم جهت با اهداف سازمان نموده و در جهت افزايش توليد تلاش مي كنند.

پنجره
مروري بر يك تجربه كاريابي
جستجوي كار
سينا ايرانپور اناركي
اين سؤال را قبل از آن كه از تو بپرسم مدت ها قبل از خودم پرسيدم! بله من هم درد تو را دچار بودم من هم يكي از هم سن و سال هاي تو بودم بدون تخصص و مهارت خاصي، بدون مدرك، بدون سرمايه و بدون پارتي. من هم مثل تو زياد جست وجو كردم تا بتوانم در سازماني شغل آبرومندي با حقوقي مكفي داشته باشم اما تلاشم مثل تلاش تو بي حاصل بود. تازه پيدا كردن كار براي من سخت تر از تو بود! مي داني چرا؟ آخر من علاوه بر همه اين ها كه گفتم دانشجو هم بودم و اگر از لطف خدا كارفرمايي هم من را مي پذيرفت وقتي متوجه مي شد من پاره وقت مي توانم كار كنم و نمي توانم تمام وقت در خدمتش باشم خيلي محترمانه با يك كلمه شرمنده ام عذرم را مي خواست.
اما شايد تو مثل من دانشجو نباشي، شايد ديپلمه و يا حتي فارغ التحصيل از دانشگاه باشي و حتي حاضر باشي به عوض يك شيفت، دو شيفت كار كني، اما همان حقوق يك شيفت را بگيري بله كار باشد، ميزان حقوق و ساعت كاري اش زياد مهم نيست. اين حرف دل خيلي از شماهاست، حرفي كه باعث شده خيلي از كارفرمايان و مديران به سبب كمبود شغل، بي اندازه از نيروي انساني متوقع باشند و حتي با تهديد به اين كه مجدداً با نيروها قرارداد نمي نويسند از آنها كار بيشتر طلب كنند. اين رفتار در دانش رفتار سازماني يعني بي ارزش قلمداد كردن مهم ترين عامل توليد كه همان نيروي انساني است.صريح تر هم مي شود با تو حرف زد چون من هم كه بيكار بودم به همين صراحت با خودم حرف زدم و تا با صراحت با خودم حرف نزدم و با خودم صادق نبودم واقعيت اين بود كه جز بيكاري حق و تقدير ديگري نداشتم.
پسر خوب، دختر خوب، آقا مهندس، خانم دكتر حالا چه مدرك داري چه نداري مهم نيست؛ مي توانم بپرسم چي كار بلدي؟ فكر مي كني استعداد چه كاري را داري؟ اصلاً به چه  كاري علاقه داري؟ فكر نكن اگر بتواني جواب مثبت به سؤال من بدهي ديگر لازم نيست ادامه مقاله را بخواني نه سخت در اشتباهي. مي دانم خيلي از شما در مقابل اين سؤالات، مأيوس و نااميد هيچ جوابي نداريد كه به زبان بياوريد اما خيلي ها هم با ادعا و غرور مي گويند من دوره فني و حرفه اي را در فلان رشته گذراندم، من مدرك دانشگاهي در چند رشته دارم و يا سابقه كار در فلان زمينه را دارم. خيلي خوب است شما يك پله از آن خانم ها و آقاياني كه هيچ مهارتي ندارند جلوتريد، قبول! اما مي دانيد چه چيز باعث شده با آنها تفاوت چنداني نداشته باشيد؟
خيلي ساده است، اميدوارم به همين سادگي هم باور كنيد بسياري از شماها هم نمي دانيد به دنبال چه كاري هستيد! آنها كه مي دانند و پي به علاقه و استعداد واقعي خودشان برده اند و در واقع خودشان را پيدا كرده اند از اينجا به بعد مقاله را اگر دوست داشتند مي توانند مطالعه نكنند و اگر خواندند، شايد بتوانند اين طرز فكر را به ديگراني كه از آن برخوردار نيستند انتقال بدهند. كدام طرز فكر، خواهم گفت: نمي دانم چند سال از عمر گرانبهايت مي گذرد در چه خانواده اي زندگي مي كني يا سطح تحصيلاتت چقدر است؟ در حساب بانكي خودت يا پدرت چقدر موجودي هست؟ هيچ كدام از اينها را نمي دانم اما باور كن در نسخه اي كه براي شما مي نويسم عواملي كه به آنها اشاره كردم آنچنان تأثيرگذار نيست چرا كه مهم اين است كه شما واقعيت زندگي خودتان را پذيرفته باشيد و نسبت به ظرفيت هاي خود و خانواده ات آگاهي داشته باشيد و حتي اگر از حداقل ها هم محروم هستي سعي كني مسيرت را با وجود همه كمبودها درست انتخاب كني، فراموش كن كه كار نيست و پارتي نداري و از نداشته هات حرف نزن بلكه از چيزي صحبت كن كه توان به دست آوردنش را داشتي و داري اما هنوز باور نداري كه مي تواني به آنها دست پيدا كني، روي همان تمركز كن و باور داشته باش كه مي تواني به آن برسي.
اما تو بايد بداني كه روي چه چيزي تمركز لازم است تا به حال چقدر فكر كردي؟ چقدر به خودت فكر كردي؟ تا به حال چقدر به استعدادها و توانايي هايي كه در وجودت هست و فرصت ندادي تا از حالت بالقوه به فعليت برسد فكر كرده اي؟ شايد از آن دست افرادي هستي كه استعدادهاي زيادي داري و پي به وجودشان برده اي اما سردرگمي كه كدام را انتخاب كني. اين مشكل خود من هم بوده. اين كه استعدادهاي زيادي داشته باشي لطف پروردگار را نشان مي دهد و بايد شكرگزار باشي اما مهم اين است كه بلندپروازي و از آن بدتر خيال بافي نا به جا را كنار بگذاري و براي شروع، قويترين استعدادت را انتخاب كني كه در عين حال شرايط براي بروز آن استعداد هم فراهم تر باشد و اگر نه سراغ استعداد دوم و يا سوم خودت بروي و از آنها كمك بگيري، چون اين نعمت به تو داده شده تا ناني به كف آري و به غفلت نخوري!
نترس دير نمي شود، دير زماني است كه تو نمي داني براي چه زندگي مي كني و هدف ات چيست اما وقتي هدف داشتي هيچ وقت هيچ چيز كوچك و بزرگي براي تو دير نخواهد بود. اين كه پي به استعداد و علاقه خودت ببري و در همان مسير گام برداري هرچند كمي ديرتر، بهتر از اين است كه عجولانه وارد مسير و حرفه اي شوي كه بعد از چند سال متوجه شوي اشتباه كرده اي و فريب ظاهر آن حرفه را خورده اي و واقعاً براي آن كار ساخته نشده اي. اگر اين اتفاق بيفتد كار تو از امروز هم سخت تر است، چون سن تو افزايش پيدا كرده، اميد به زندگي  ات كاهش پيدا كرده است، شرايط جامعه عوض شده و به دليل اين كه خودت را با هم دوره اي هايت مقايسه مي كني احساس عقب ماندگي و ضعف تو را دچار يأس مي كند. پس امروز درست تصميم بگير و به درستي شخصيت، استعداد، توان و علايق خودت را ارزيابي كن و پله پله قدم بردار. تاكيد مي كنم صبور باش، موفقيت خيلي دور نيست از سختي چند سال اول دچار نااميدي نشو، عقب نشيني نكن، ترديد نداشته باش، به خدا توكل كن و از اين شاخه به آن شاخه چنگ نزن و مدام راه و كار خودت را عوض نكن. به ياد اين حديث هم باش كه هرگاه در كار دچار مشكلي شديد كه علي رغم تلاشتان نتيجه اي حاصل نشد بدانيد كه در حال امتحان پس دادن هستيد پس صبر پيشه كنيد كه راه زيادي باقي نمانده است.
اما مرحله دوم پرورش استعداد و توانايي است كه راههاي زيادي براي آن وجود دارد. منتظر ننشين تا كسي به كمك ات بيايد يا منتظر نباش اتفاقي بيفتد، اتفاق را خودت بايد خلق كني. فقط و فقط به خودت متكي باش. آموزش هاي فني، فرهنگي، هنري، ورزشي، علمي و ديني و... از طرق مختلف قابل دسترسي است هركدام با شرايط و بودجه تو سازگارتر است آن را انتخاب كن، برنامه ريزي داشته باش براي پروراندن استعداد خود و به فعليت رساندن آن زياد نگران هزينه نباش چرا كه سودي صدچندان در آينده عايدت خواهد شد.
تامل و تفكر بيشتر و تمركز افزون تر براي تو مهارت و تخصص را به ارمغان مي آورد، اينجا نيز نبايد عجول باشي، نبايد استرس بيش از اندازه و ترس به خود راه دهي، سختي و دشواري آموختن و به دست آوردن مهارت نبايد تو را نااميد كند. تا مي تواني تمرين و ممارست داشته باش و تمركزت را از دست نده. به روزهاي پربار و موفقيت آميز آينده بينديش و اميدوار باش. اگر درست انتخاب كرده باشي مطمئن باش هيچ مجهولي نيست كه تو نتواني آن را معلوم كني و هيچ سؤالي نيست كه پاسخي براي آن نيابي و معادله اي نيست كه ناتوان از حل آن باشي.
مرحله سوم؛ در اين مقطع تو نه سردرگمي و نه آشفته، ديگر به دنبال هر كار و هر سازمان و شركتي نمي روي و به هر دري نمي زني و بيهوده زمان را از دست نمي دهي، چرا كه خوب مي داني بايد چه را جست وجو كني. باز هم نبايد بهانه بياوري و بگويي كار نيست. اين جمله يك دروغ بزرگ است هيچ وقت باورش نكن. كار هست به شرط آن كه تو كاردان باشي. ديگر لازم نيست سياست هاي دولت و كمبود بودجه و كيفيت پايين آموزش ها را بهانه كني. تو هدف  داري و پر از انرژي هستي. خودت را دست كم مگير و با افكار و بهانه هاي بيهوده راه را بر روي خود نبند. نبايد نااميد باشي يعني نمي تواني نااميد باشي چرا كه تو ديگر يك فرد معمولي نيستي، تو پي به استعداد و علاقه ات برده اي و مهارت و تخصص كسب كرده اي و مهمتر اين كه هدفمندي و اگر واقعاً بداني به دنبال چه هستي به زمان هم مسلط خواهي بود تا آن را هم مديريت كني. بدان نيروي انساني كارآمدي همچون تو ايده آل و دلخواه هر سازمان و هر مديريتي است پس باز هم صبور باش و خودت را ارزان نفروش. اگر همراه من اين مسير را پيموده بودي مثل من امروز مي گفتي: من واقعاً از زندگي ام لذت مي برم. حال باز هم مي پرسم فكر مي كني مشكل واقعاً بيكاري است؟

جدول اعداد (سودوكو) 280
009867.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
شهرآرا
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |