|
|
|
|
|
نقشه اي براي لذت بردن از زندگي
|
|
مهناز طالبي
در مديريت بهره وري با توجه به منابعي كه در اختيار داريد با بهترين نحوه استفاده از آنها در مورد رفع نيازها و احتياجات برمي آييد. در خانواده هم منابعي از قبيل زمان، فضا، تجهيزات و آدمهايي براي انجام كارها وجود دارد. طرح برنامه براي استفاده صحيح از اين منابع را بهره وري خانواده مي نامند. سرنوشت يك خانواده همان اندازه كه به قواعد، ارتباطات و نظام خانوادگي بستگي دارد، به نقشه هاي بهره وري نيز مربوط است.
بهره وري از اين نظر مورد نياز است كه زندگي ديگران را بهبود بخشد. البته هر چه خانواده بزرگتر باشد، بهره وري آن نيز پيچيده تر مي شود.
براي حداكثر استفاده از آنچه هر كس دارد، ابتدا بايد دانست كه چه چيزهايي وجود دارد. در اغلب موارد، بيشتر توانايي افراد خانواده- به ويژه كودكان- هدر مي رود، زيرا توانايي آنان واقعاً كشف نشده است. اگر كودكان اجازه داشته باشند يا تشويق شوند كه در سنين كودكي با تمام قوا در اختيار خانواده قرار بگيرند، پدر و مادر هم كمتر به ستوه مي آيند.
يكي از بهترين پاداش ها براي هر فرد انساني اين است كه سودمند و مفيد باشد. شما هرگز نمي فهميد كه فرزندتان تا چه حد مفيد است، مگر اينكه به او فرصت دهيد آنچه را كه قادر است به شما نشان دهد. هر فرد به مهم بودن و به حساب آمدن و همچنين احساس كمك كردن و مفيد بودن، نياز دارد. بچه اي كه بتواند خود را همانند فردي با ارزش و اهميت ببيند، اگر حس كند كه كسي به بعضي از كمكهاي او نيازمند است و اين كمكها صادقانه مورد توجه قرار مي گيرد و درباره اش به درستي داوري مي شود، مي تواند حس اهميت داشتن و با ارزش بودن را بدست آورد.
وقتي به آنچه كه بايد انجام شود واقف شويد، انتخاب بهترين فرد براي انجام كار، قدم بعدي و گاهي مشكل ترين قدم است. بعضي خانواده ها فقط با فرمان پدر و مادر اداره مي شود. در برخي نيز پدر و مادر هيچگاه تصميم نمي گيرند و تصميم گيري هميشه با فرزندان است. بسياري از خانواده ها هميشه روش اقتدار را به كار مي برند و يا هميشه راي گيري مي كنند و از اين قبيل. هر روش مناسب موقعيت خاصي است. آنچه مهم است اين است كه بهترين روش را كه مناسب آن موقعيت باشد، انتخاب كنيم. خانواده ها متوجه هستند كه در اوقات مختلف بايد از روش هاي مختلف استفاده كنند. خانواده هايي كه هميشه يك كار را به يك نفر ارجاع مي دهند، براي خود مشكل ايجاد مي كنند. تنوع در وظايف، مي تواند به ميزان زيادي از يكنواختي خسته كننده كارهاي خانوادگي بكاهد. طرح هاي خوب هم مي تواند مدت دار باشد: مثلاً يك هفته، يك سال، تا ساعت هشت امشب، تا وقتي پدر برگردد، يا وقتي كه قد شما سه سانتي متر بلندتر شود.
كارهاي سخت خانواده را مي توان با استفاده از راه هاي خلاق و شاد و متنوع به تفريح تبديل كرد. دقت كنيد از كسي كه كارهاي خسته كننده را بر عهده دارد نبايد متوقع باشيم كه به وقت انجام آنها شاد و خوشحال به نظر بيايد.
بعضي خانواده ها آنقدر وقت خود را صرف مشاغل خانوادگي مي كنند كه ديگر وقتي براي لذت بردن از يكديگر برايشان باقي نمي ماند. وقتي چنين حالتي پيش مي آيد، افراد خانواده به غلط متقاعد مي شوند كه خانواده محلي است كه در آن، بر دوش آنان باري سنگين گذاشته مي شود.
اگر مشكل خانوادگي شما اين است كه كسب و كار مانع حظ بردن از يكديگر شده، لازم است كه با دقت به اولويت و زمان بندي كارها بپردازيد. كارهاي خانوادگي را به دو گروه زماني اول و دوم تقسيم كنيد. مسلماً گروه اول اولويت دارند. (اگر بيش از پنج موضوع در اين گروه قرار داشته باشد، تعدادش بيش از حد است.)
گروه دوم، كار خوبي است كه اگر موقعيت اجازه دهد، مي توان آن را هم در برنامه قرار داد. در خانواده شما چه مقدار وقت براي تماس فردي با اعضاي خانواده مانده است؟ چه مقدار از اين وقت، شادي آفرين است و لذت بيشتري توليد مي كند؟ هر گاه متوجه شديد كه بيشترين وقت شما به كسالت و يا برخوردهاي ناخوشايند مي گذرد، حتما اشكالي در كار است. اين حالت موجب مي شود كه در افراد خانواده خود به چشم مزاحم بنگريد.
۱ - زماني براي هر فرد كه تنها باشد: هر كس احتياج دارد كه وقتي را به تنهايي بگذراند. يكي از حرف هاي اندوهگين اكثر افراد خانواده اين است كه براي خود وقت و فرصت اختصاصي مي خواهند. هر عضو خانواده احتياج دارد كه محل يا فضايي را متعلق به خود بداند و در آن از استيلاي ديگران آسوده باشد. بزرگ يا كوچك بودن فضا مهم نيست، فقط تعلق داشتن به او مطرح است. احساس اين كه من جايي براي خود دارم بدين معني است كه من به حساب مي آيم.
۲ - زماني براي بودن با افراد ديگر: در اينجا اين سوال مطرح است كه چگونه يك نفر مي تواند به ديگري مجال دهد كه او را بشناسد و چگونه هر يك از آنان با ديگري مشاركت و همراهي كند به طوري كه هر دو سود ببرند؟
لازم نيست بر سر اينكه چه كسي حق دارد براي ديگران تكليف معين كند، نزاع كنيد. اين عقيده كه تو بايد وضع خود را با وضع من مطابقت بدهي براي دو طرف گران تمام مي شود. اگر ما بخواهيم براي انجام كاري آنقدر صبر كنيم تا دو نفر احساساتشان مانند يكديگر بشود، بايد هميشه صبر كنيم.
اگر از ديگران بپرسيم كه در چه وضعي هستند و به آنان نيز موقعيت خود را بگوييم و بعد به گفت وگو درباره واقعيت موجود بپردازيم، نتيجه بهتري به دست مي آيد.
۳ - زماني براي بودن با تمام اعضاي خانواده: براي فراهم آوردن چنين امكاني، اولين قدم اين است كه به اين نكته اهميت بدهيم و سپس راههاي تحقق آن را بيابيم. اگر مسائل مربوط به كارهاي خانوادگي بدون حضور تمام افراد خانواده انجام شود، احتمال سوءتفاهم چندين برابر مي شود. مهم اين است كه همه اعضاي خانواده از جريانات مطلع باشند و به جاي ارتباط درگوشي كه امكان ساختن شايعه و سوءظن را فراهم مي كند، تماس مستقيم داشته باشيم و واقعيت ها را خود بيازماييم. در خانواده هاي آشفته كه ارتباط درگوشي بسيار متداول است راه را براي انواع تعريف هموار مي كند. اين نوع خانواده ها در يك خانه زندگي مي كنند، اما خيلي تجربه واقعي با يكديگر ندارند و از حضور حقيقي يكديگر بي بهره اند و تصور زندگي خانوادگي بيشتر فريب است تا واقعيت. البته داشتن وقت گروهي، ضمانتي براي بهبود كارهاي خانوادگي نيست. مهم آن است كه زماني را كه شما به عنوان يك گروه با هم هستيد، چه پيش مي آيد آيا سكوت برقرار است؟ آيا از اين وقت براي آشنا تر شدن با بقيه افراد خانواده استفاده مي كنيد؟ درباره چه صحبت مي كنيد؟ آيا زماني است كه خوب گوش مي كنيد تا شادي ها، شكست ها، رنج ها و صدمه ها عيان مي شود؟ آيا براي نقشه هاي جديد و حل بحران هاي كنوني از اين فرصت استفاده مي كنيد؟
گردهمايي خانواده در پايان روز فرصتي است تا آنچه را كه در دنياي خارج از خانه اتفاق افتاده با يكديگر در ميان بگذارند و با يكديگر تجديد رابطه كنند و يك برنامه كامل تفاهم و رفع اختلافات را برگزار كنند.
آشنا شدن با نحوه استفاده از وقت و زمان يكي از عوامل موثر در هر ارتباطي است. هيچ دو نفري كاملا مثل هم از وقت استفاده نمي كنند. نحوه بهره گيري هر كس از زمان بستگي به آمادگي، دانش، انگيزه و علاقه او دارد. پيش بيني زمان براي اجراي تعهدات و دستورهاي برنامه امري اساسي است كه درك زمان بخش مهمي از پيش بيني زمان است. نگرش ها نسبت به زمان به مقدار زيادي بر كارآيي ما بر انجام كارها اثر مي گذارد. بي آن كه متوجه باشيم زمان، بر بسياري از افراد حكومت مي كند. متاسفانه بسياري از خانواده ها از كودكان مي خواهند، از زمان به نحو مفيدي استفاده كنند كه خود بزرگترها نمي توانند.
تمريني براي زندگي بهتر
۱ - در حال حاضر قادر به چه كاري هستيد؟
۲ - بنشينيد يك فهرست از تمام كارهايي كه بايد در خانواده شما انجام شود تهيه كنيد.
۳ - آيا تمام كارهاي اساسي انجام نشده، يا شايد كارها بد انجام مي شود، يا تعداد زيادي كار بر دوش يك فرد و تعداد كمي بر دوش ديگران گذاشته شده است؟ اگر هر يك از اين موارد صحت داشته باشد، شخصي در خانواده شما و يا ديگران مزاحم و مانع كارش شده اند.
۴ - چگونه تصميم مي گيريد كه چه كسي بايد يا مي تواند چه كاري انجام دهد و در چه زماني؟
۵ - كارهاي خانوادگي گروه اول شامل چند موضوع مي شود؟
۶ - دو روز را در نظر بگيريد: يك روز تعطيل آخر هفته و يك روز از روزهاي وسط هفته، چه مدت زماني را همه اعضاي خانواده در كنار هم هستيد؟
۷ - در پايان هر روز امكاناتي را كه براي اوقات شخصي، دو نفري و گروهي داشته ايد محاسبه كنيد.
۸ - در باره خود و ارتباطتان با زمان فكر كنيد. نگاهي به فهرست تقسيم وقت خود بيندازيد.
|
|
|
استحكام خانواده
لادن نصيري- براي محكم كردن چارچوب خانواده بهتر است كه به نكات زير توجه كنيم:
۱ - بايد تمام قوانين و رفتارهايي را كه براي ديگري قابل تحمل نيست از دور خارج كرد. راه هاي زيادي براي آموزش و تربيت فرزندان بدون آنكه كوچكترين ضرري به چارچوب خانواده وارد شود وجود دارد.
۲ - تلاش براي ايجاد تعادل. گاه بايد، پدر و مادر نقش خود را عوض كنند. مثلاً اگر شما خشن بوديد و پدر پذيراي فرزند بوده حالا شما با آغوش باز فرزند را بپذيريد و خشونت را به عهده پدر بگذاريد. اين يكي از روش هاي تربيتي خوب و مؤثر است زيرا بچه ها را در حالتي قرار مي دهيد كه نمي توانند حدس بزنند اين دفعه كدام يك از شما چه نقشي دارد.
۳ - اجازه ندهيد كه فرزندتان بدون توجه و مشورت با شما تصميم بگيرد. شما و همسرتان هميشه اين جمله جادويي را بگوييد. در خصوص اين موضوع من و پدرت بايد با هم صحبت كنيم. لازم نيست هميشه نشان بدهيد كه موافق هستيد بايد نشان دهيد كه براي تأييد آن، نظر همسرتان هم شرط است.فقط با پيروي از چند نكته ريز، شما مي توانيد عشق و ميانه روي خود را در حالي كه فرزندتان را بزرگ مي كنيد حفظ نماييد.
الف- حس طنز داشته باشيد :در يك محيط خلوت با فرزندتان به حرف هاي خنده داري كه در موقع تنبيه به او گفتيد، بخنديد.
ب- مثل يك پيشرو رفتار كنيد: مي توانيد در شرايطي طرف مقابلتان را به طور هدفدار عصباني كنيد و سپس او را آرام كنيد تا بدين ترتيب حس وابستگي و علاقه را در او تشديد نماييد.
پ - از دادن پاسخ سريع خودداري كنيد: حتماً قبل از جواب دادن راجع به آن موضوع با همسرتان مشورت كنيد. مشورت با هم به بچه ها مي آموزد كه دو نفر بزرگ تر براي آنها تصميم مي گيرند.
|
|
|
نگاه
پول و دوستي را با هم نياميزيد
رزيتا شاهرخ
يك راه حاضر آماده براي از دست دادن دوستانتان، پول قرض دادن به آنهاست. راه ديگري پول قرض ندادن به آنهاست. چقدر در دوستي تان صميمي هستيد، اما وقتي صحبت پول مي رسد، دوستي ها هميشه كنار رفته و نفس انسان ها جلو مي آيد. زماني كه در مورد پول يا مسايل مالي صحبت مي كنيد، هيچ گاه خوب تمام نمي شود. بارها در زندگي با اين مسئله روبه رو شده ايد كه دو مرد محترم و دو دوست صميمي چه طور به دشمنان خوني تبديل مي شوند. چرا؟ چون يكي از آنها پولي دارد كه متعلق به ديگري است، حال ممكن است اين پول قرض يا سود يك معامله بوده باشد. حتي اگر ساليان سال هم با هم دوست بوده باشيد اگر يكي از طرفين احساس كند كه معامله بدي با او مي شود، اين دوستي به كلي فراموش و نابود خواهد شد. در اينجا به دو اتفاق كه مي تواند دوستي را برهم زند اشاره مي كنيم.
اتفاق اول: شما به دوستتان پول قرض مي دهيد؛ برخي از مردم به ندرت روي حرفشان مي ايستند و به حرفشان عمل مي كنند. در بين برخي از انسان هاي عاقل و دانا نيز گاه به ندرت به كسي مي شود اعتماد كرد. به همين دليل گاهي پول قرض دادن به يك دوست يكي از دو نتيجه زير را در بر خواهد داشت:
۱ - متوجه خواهيد شد كه آن پول را به او هديه داده ايد نه قرض، چون نمي بينيد كه قصد برگرداندن اين قرض را داشته باشد و شما هم قصد نداريد كه به زور آن پول را پس بگيريد.
۲ - شما پولتان را از آن دوست پس مي گيريد و آن دوست را از دست مي دهيد. چون درگيرودار دعواها و مشاجرات سر پس گرفتن پول ممكن است توهين هاي زيادي هم به او كرده باشيد. در اين حالت شما پولتان را به دست آورده ايد، اما دوستي را از دست داده ايد كه حتي نمي داند چرا شما از دستش ناراحت هستيد. از طرف ديگر اين همان دوستي است كه قول و قرارهاي خود را فراموش كرده است، حالا بگوييد ارزش واقعي اين دوست چقدر است؟
جواب منفي بدهيد، اگر شما هم از آن دسته افرادي هستيد كه نمي توانيد خصوصيت دل رحمي را از خود دور كرده و عادت كرده ايد كه به همه آدم ها كمك كنيد، در اينجا چند توصيه برايتان داريم.
هر ميزان پولي كه قرض مي دهيد را به منزله پولي كه از دست مي دهيد بدانيد آن را به حساب سادگي خودتان بگذاريد به خاطر همين بيش از اندازه به كسي پول قرض ندهيد.از همان روز اول برنامه اي براي پس دادن پول تنظيم كنيد. آن را روي صفحه اي كاغذ نوشته و آن فرد را مجبور كنيد هر ماه طبق آن برنامه پول را به شما پس بدهد. تا زماني كه همه پول خود را پس نگرفته ايد، پول بيشتري به او قرض ندهيد.
اتفاق دوم: با دوستتان كاري را شروع مي كنيد. با بهترين دوستتان وارد كاري مي شويد، در ابتدا همه چيز خوب پيش مي رود. ممكن است در آن كار موفق شويد يا اين كه شكست بخوريد در هر دو حالت مشكلات آغاز خواهد شد. هر كدام از شما ممكن است اين پيروزي را نتيجه اعمال خودتان بدانيد و شكست را تقصير ديگري بيندازيد. در اين دو حالت يا پول وارد جيبتان مي شود يا پولتان را از دست مي دهيد. اينجاست كه بيشتر فكر حساب بانكي تان هستيد تا دوستانتان.
حتي ممكن است مشكلاتي كه وقتي در كار موفق مي شويد ايجاد مي شود بسيار بيشتر از زماني باشد كه شكست مي خوريد. چون آنجاست كه دعواها و مشاجرات سر پول شروع مي شود و هر كدام طلب پول بيشتري مي كنند. وقتي پول وسط باشد،بعضي خود را به هر زحمتي مي اندازند تا به آن برسند. حتي ممكن است خيلي چيزها را سر راه خود نابود كنند، مثل دوستي هايشان. وقتي در آن شكست مي خوريد هم وضعيت كاملاً مشخص است. اينجا هر كسي تقصير را گردن ديگري مي اندازد و پول از دست رفته خود را از او طلب مي كند.
|
|
|
جدول اعداد (سودوكو) 292
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.
|
|
|