دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۵
انيميشن ايران در دوران تجديد حيات ، در گفت وگو با نورالدين زرين كلك
گذر از هنر به صنعت
010719.jpg
عكس: مسعود خامسي پور
فرزانه فخريان
نقاشي، فيلم، موسيقي، كتاب، روزنامه و هر رسانه  فرهنگي هنري ديگري، زندگي دروني و رواني انسان را تغذيه مي كنند. با برگزاري پنجمين جشنواره بين المللي پويا نمايي تهران، نگاه هاي نافذ و منتقد بر نقش تأثيرگذار هنر انيميشن متمركز شده و وضعيت توليد محصولي را كه به مصرف عام جامعه مي رسد، بررسي مي كند. در اين باره با رئيس انجمن فيلمسازان انيميشن ايران، دكتر نورالدين زرين كلك، حول وضعيت توليدات داخلي انيميشن به گفت وگو نشسته ايم: 
* پيش از اين همواره اشاره داشته ايد كه انيميشن ايران سه دوره دارد: طلايي، خاموش و تجديد حيات؛ كه الان اين دوره آخر را مي گذرانيم. امروز وضعيت ما در طي اين دوره چگونه است؟
- مبالغه آميز نيست اگر بگوييم يك سال اخير از اين دوره تجديد حيات انيميشن، بستر تحول چشمگير اين هنر، چه در ايران و چه در كشورهاي ديگر بوده است. در سفري كه امسال به چين داشته ام، به نمونه بارز اين ادعا با مشاهده تفاوت ايجاد شده و پيشرفت حاصل شده، رسيدم. اگرچه انقلاب فرهنگي در بسياري كشورها، از جمله ايران، باعث از دست دادن توان و ذوق كار هنري شده، اما حالا در كشور چين، بعد از دوراني كه هنرمنداني مانند تي وي دور از هنر و خلاقيت نگه داشته و وادار به كشاورزي شدند، وضعيتي ايجاد شده تا با تغيير در بعضي تصميمات، هنرمندان همچنان به خلق شاهكار هاي بي نظير بپردازند.
در ايران هم با از دست دادن بعضي استعدادهاي آينده ساز و مغزهاي متفكر در زمينه هاي مختلف و از جمله هنر، دچار خاموشي شديم كه شاهد اثراتش حتي در اين دوره تجديد حيات هستيم. در حالي كه شتاب جهان معاصر براي توليد انيميشن بسيار بيشتر از ماست و فعاليت هاي جدي تر و كارآمدتري صورت مي گيرد، ما هنوز در حال خريد دقايق انيميشن هاي ده بيست دلاري خارجي هستيم.
البته به اقتضاي زمانه ما نيز در حال پيشرفت هستيم. تعداد رايانه هايي كه امروز در ايران استفاده مي شود، با منحني بررسي اين حركت رابطه مستقيم دارد. جوانه هاي خروج انيميشن ايران از دوران خاموشي، زماني رشد و نمو پيدا كرد كه رايانه وارد اين ميدان شد و جواناني كه با رايانه كار مي كرده اند، به طور خود آموخته  شروع به ساخت فيلم هاي كوچك و شخصي كردند كه به تدريج تبديل به آثار نيمه حرفه اي- نيمه آماتوري شدند و بعد به حد حرفه اي رسيدند.
* آيا پيشرفت در اين هنر، سرعت و سطح عملي لازم را دارد؟ 
- ما به سبب دور بودن از فضاي جهاني به مدت زياد- علي رغم چند سال اخير كه ارتباطاتمان گسترده تر شده- و فاصله گرفتن از قافله جهاني، طبيعتاً همه آنچه كه در دنيا مي گذرد را مستقيماً و بلافاصله دريافت نمي كنيم.
لفظ زيباي هنر انيميشن كه تا چندي پيش كعبه آمال اين فعاليت فرهنگي بوده، امروزه با سرعتي بيش از هميشه، جاي خود را به صنعت انيميشن مي دهد. معيارهاي عملي مطالبات اجتماعي- كه در زمان كوتاه نياز به توليد انبوه فيلم دارد- در قالب صنعت قابل دسترسي است.
ما در اين مرحله از نيروي مولد پولسازي كه در اين صنعت وجود دارد، غافل مانده ايم. نيرويي كه تمايل تهيه كنندگان و سرمايه گذاران را به استفاده از صنعت براي پاسخ گويي به نياز و مصرف عام را بيشتر مي كند.
* يعني ما در جريان گذر هنر به صنعت در ميانه راه هستيم؟
- بله، ما هنوز حتي به موازنه با سرعت صنعتي شدن انيميشن در دنيا نرسيده ايم و هنوز تنها با پشتوانه  هنري فعاليت مي كنيم. از اين حيث نيز تا حدي قصور وجود داشته و دارد: با همان روش سنتي و پيشينه و روانشناسي هنري ملي خودمان، مي توانستيم هنر را به مثابه آرت ارتقا دهيم و امروز صاحب مكتبي به نام مكتب ملي انيميشن ايران باشيم. اما در طول چند سال گذشته، مجموعه توليدات قابل قبول و قابل ذكرمان، تناسبي با سال هايي كه طي كرده ايم، ندارد. با اين حال هنوز هم دير نيست تا بدون واگذاشتن روح هنري و با تكيه بر آبشخورهاي فرهنگي، هنر ملي را به هنر- صنعت ملي برسانيم.
* كشورهايي كه سطح صنعتي انيميشن را در اختيار دارند، پشتوانه هنري مورد نياز را داشته اند؟
- بله، اما داشتن اين پشتوانه ها و استفاده از آنها، دو مقوله كاملاً جدا هستند.
به عنوان مثال چين، نسبت به ايران، دوران طلايي برتري را گذرانده ، اما امروزه زمينه توليدات انبوه صنعتي، آنچه كه به كشورهايي مثل ما مي فروشد، زباله هاي فاقد ارزش هاي غني و مفيد براي كودكان ماست. به كار نبستن ذات آموزشي و روحاني هنر در اين توليدات، انيميشن را مانند صنعتي تسليحاتي نشان مي دهد: اسلحه اي بي صدا كه ذهن كودكان ما را فتح مي كند تا از يك شخصيت پوچ بيشتر بدانند تا از ملا نصرالدين زيرك.
* شايد ما هم با رسيدن به صنعت انيميشن دچار اين بحران بي معنايي و بي محتوايي در توليدات بشويم، چه بايد كرد؟
- در هر پيشرفت و تحولي، بعضي عوامل به طور طبيعي فداي ادامه جريان مي شوند.
اما همراهي با جريان توسعه جهاني انيميشن زماني عاقلانه است كه منافع و عوايد اين كار بيشتر از صدمات و هزينه هاي آن باشد. بيش از هر چيز بايد از هدايت مطلوب تحول انيميشن به جريان صعود توجه كنيم تا تحول به اعتلا ختم شود.
وظيفه اين جهت دهي و حفظ قاموس هنري پويانمايي، در هر شرايط، به عهده مديران و فرهيختگان است.
* شما به عنوان رئيس آسيفاي ايران چه برنامه هايي در اين زمينه داريد؟
- با رايزني و مشورت با اعضا و همراهان انجمن فيلمسازان انيميشن ايران، بر اساس تعهدمان تصميم گرفته ايم بهار سال آينده همايشي با عنوان انيميشن ملي ايران برگزار كنيم و در اين همايش از مردم، هنرمندان، صاحب نظران، توليدكنندگان و به ويژه مسئولان بخواهيم با شركت در مباحث كارشناسي پيش بيني شده، راهكارهاي معقول و قابل اجرا پيشنهاد كنند و براي خروج از اين بن بست و رسيدن به بلوغ اين دوران، برنامه ريزي كنيم.
* و نقش جشنواره ها به دور از گزارش هاي تشريفاتي، چگونه است؟
- معتقدم اگر مديريت و سياست گذاري يك جشنواره سنجيده، تجربه شده و پخته باشد، هنرمند و هر فرد علاقه مندي مي تواند از آن بياموزد و با آن رشد كند. جشنواره خوب مي تواند به اندازه يك دوره دانشگاهي، خوب، مؤثر و آموزنده باشد و فقط اتلاف اندوخته هاي مالي نباشد. به عنوان كسي كه خودم را شاگرد ادراك و دريافت هنري از جشنواره ها مي دانم، خوشحالم كه بعد از سال ها جشنواره پويانمايي براي اعتلاي انديشه هنري به ميدان آمده است.
* آيا شرايط لازم فكري و حرفه اي هم براي بهره بردن از فضاهاي هنري مهياست؟
- ما همه ابزارهاي لازم، يعني وسايل، استعداد و منافع فرهنگي مرجع را در اختيار داريم: جوانان با قريحه و هنرمند، ادبيات- كه گنجينه  عميق و وسيعي براي صيد ماهي طلايي داستان است و تا حد زيادي هم ابزار و وسايل، پشتوانه فني انيميشن ايران هستند. مانع اصلي براي كار بسياري از توليدكنندگان خارجي، فقدان سناريويي مناسب، به دليل كم عمقي فرهنگ ملي كشورشان است. كمبود ما، صراحتاً در حيطه مديريت و كنترل هماهنگي عوامل مؤثر در حصول يك هدف هنري و توليد يك انيميشن قابل قبول است.
* در حالي كه امروزه توليد انيميشن در ايران، به صرف هزينه هاي گزافي نياز دارد، راه ما براي رسيدن به قافله جهاني توليد فيلم انيميشن و رقابت با آن چيست؟
- تفاوت هزينه و قيمت يك دقيقه توليد  كار در ايران و كار در خارج از كشور بسيار زياد است. اما اگر خريد محصولات ضعيف خارجي- كه البته در گزارش هاي مالي تنها بر اساس كميت به صرفه هستند- ادامه پيدا كند، بدون اين كه خودمان را حداقل به آن حد موازنه برسانيم، روزي مي رسد كه ديگر به هيچ وجه قادر به تأمين نيازهاي خود در داخل كشور نخواهيم بود. توليدات تهي و بي معنايي كه جز لذت كاذب براي كودك و دور كردن او از تفريحات كاربردي و مفيد، نتيجه ديگر بر جاي نمي گذارند، كشورهايي را وارد بازار رقابت اين چرخه توليدي كرده كه با دستمزد پايين مي توانند براي توليد انبوه، نيروي كار تأمين كنند.
ما نيازمنديم با توجه به شرايط روز دنيا، تصميم جدي و عاجلي بگيريم و تمام عزم و اراده ملي خودمان را در بازار مكاره 
امروز هنر به كار بنديم تا از تنگناي پذيرش محصولات بي فايده كه هر روز با قيمت هاي قابل رقابت تري عرضه مي شوند، خلاص شويم.

چشم انداز
آنكه خيال بافت آنكه عمل كرد
گروه ادب و هنر - سينماي انيميشن ايران دوران طلايي اش را در زماني سپري كرد كه نسلي از مستعدترين انيماتورها در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان به فعاليت پرداختند. حاصل كار اين فيلمسازان، مجموعه اي غني از انيميشن هاي به يادماندني بود كه مورد توجه محافل جدي هنري هم قرار گرفت. در سال هايي كه سينماي ايران يكسره در اختيار فيلمفارسي سازان بود و راه به جشنواره هاي جهاني نداشت، اين انيميشن هاي ايراني بودند كه جوايز فراواني از فستيوال هاي بين المللي به دست مي آوردند.
منتها رويكرد روشنفكرانه به انيميشن باعث شد تا اغلب توليدات داخلي، آثاري درباره كودك باشند تا براي كودك. اين روند در سال هاي بعد هم حفظ شد. در شرايطي كه انبوهي از كارتون هاي خارجي خوراك اصلي كودكان و نوجوانان اين سامان را تأمين مي كردند، انيميشن هاي ايراني راهي جداگانه را در پيش گرفته بودند.
در دهه 60، انيميشن هاي ژاپني يكسره ميدان را در اختيار گرفته بودند و در سال هاي اخير هم شاهد پخش كارتون هايي هستيم كه بسياري از آنها با ذائقه و فرهنگ ايراني نسبتي برقرار نمي كنند. در چنين شرايطي جدي گرفتن محصولات پويانمايي (انيميشن) ايراني مي تواند، بستر فرهنگي متفاوتي را رقم بزند. نكته اي كه نورالدين زرين كلك از برجسته ترين انيماتورهاي ايراني بر آن تكيه دارد، گذر سينماي پويانمايي از هنر به صنعت است. به اين معنا كه پويانمايي به گستره مخاطبان بينديشد؛ مخاطباني كه در محاصره انيميشن هاي خارجي قرار گرفته اند. آن هم در شرايطي ما گنجينه اي فوق العاده در اختيار داريم كه متأسفانه هنوز بكر باقي مانده است. چشم اندازي كه زرين  كلك از سينماي پويانمايي ترسيم مي كند اگر اتفاق بيفتد، كودك ايراني به جاي الگو گرفتن از كاراكترهاي خشن كارتون هاي خارجي، با آدم هايي بومي و در عين حال جذاب آشنا شده و به جاي فرهنگ بي ريشه و وارداتي، از فرهنگ اصيل ايراني تأثير مي پذيرد.

سينما
ادبيات
اجتماعي
انديشه
ايران
علم
موسيقي
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  انديشه  |  ايران  |  سينما  |  علم  |  موسيقي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |