پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۵
گفت وگو با مارتين اسكورسيزي، كارگردان فيلم جدا افتاده
بازگشت به رينگ بوكس
010848.jpg
زندگي ام بيش از آنكه تحت تاثير جوايز سينمايي باشد با فيلمسازي سپري شده است
مارتين اسكورسيزي در شرايطي سرانجام اسكار گرفت كه عده اي اعتقاد داشتند جدا افتاده فيلم چندان شاخصي در كارنامه اش به شمار نمي آيد . اگر ملاك، آثار اسكورسيزي باشد جدا افتاده فيلم متوسطي است، ولي اگر آن را با ساير نامزدها مقايسه كنيم ، بايد گفت فيلم يك سر و گردن از تمام رقبايش بالاتر است. اسكورسيزي مي گويد لحظه دريافت اسكار را هرگز فراموش نخواهد كرد.
* زماني كه نام شما به عنوان دريافت كننده جايزه اسكار بهترين كارگردان اعلام شد، عده زيادي در سالن ابراز احساسات كردند و تشويق شما براي دقايقي ادامه داشت. عكس العمل شما به دريافت اين جايزه پس از اين همه مدت چيست؟
- اين لحظه بسيار بزرگي براي من بود، البته من بايد بگويم مفهوم اين عبارت را كه برخي در مورد من گفته اند و امسال را سال اسكورسيزي خوانده اند، متوجه نمي شوم. من ظرف 36 سال گذشته فيلمهاي زيادي ساخته ام كه البته جايزه اي دريافت نكرده اند، ولي به هر حال تداوم كار براي من امكان پذير بوده است. اما من از دريافت اين جايزه خوشحالم و به همان اندازه از اعطاي جايزه بهترين فيلم به جداافتاده متعجب هستم. البته تعجب من بيشتر به دليل دريافت جايزه انجمن كارگردانان آمريكا بود، چرا كه عادت به دريافت آن نداشتم!
من هميشه فيلمسازي را  دوست داشتم و زندگي ام بيش از آنكه تحت تاثير جوايز سينمايي باشد با فيلمسازي سپري شده است. اما امسال من جايزه اي را دريافت كردم كه مورد تشويق سايرين قرار گرفت و به همين خاطر از اين بابت خوشحالم.
* از اينكه دوستانتان اين جايزه را به شما اهدا كردند چه احساسي داريد؟
- دريافت جايزه از آنها لحظه فوق العاده اي بود. دوستي من با فرانسيس فوردكاپولا، جورج لوكاس و استيون اسپيلبرگ به سالهاي 1969 و 1970 برمي گردد. در سال 1970 من به سانفرانسيسكو رفتم تا فيلم جديد او را در سينماي تازه اي كه لوكاس خريده بود ببينم. فرانسيس همچون برادر بزرگتر در زندگي ام نقش داشته است و من با آنها در دهه 1970 و اوايل دهه 1980 همكاري نزديكي داشتم و ما در به ثمر رسيدن چند فيلمنامه مان واقعاً موثر بوديم.
* همه ما مي دانيم كه شما كارگردان بزرگي هستيد، اما علاوه بر آن يكي از بزرگترين آرشيو هاي سينمايي را در اختيار داريد. نظر شما در باره عصر ديجيتال در سينما چيست؟
- من به همراه فرانسيس فوردكاپولا، استيون اسپيبلرگ و جورج لوكاس از اعضاي اصلي بنياد فيلم هستيم. اين بنياد در تلاش است تا آثار قديمي و كلاسيك دنياي سينما را از ورطه نابودي نجات دهد، اما به نظر من شيوه فيلمسازي ديجيتالي هم دچار افت و خيز خواهد شد و ما بايستي هميشه آماده برخورد با پديده هاي جديد باشيم. حفظ فيلم  با استفاده از نگاتيو هنوز منسوخ نشده و ما فيلم هاي قديمي را در اين فرصت حفظ مي كنيم. براي مثال انجمن رسانه هاي خارجي هاليوود امسال مبلغي را در اختيار بنياد فيلم قرار داد تا فيلم كفش هاي قرمز مايكل پاول را بازيابي كنيم.
* اما برخي مطرح مي كنند كه فيلمسازي ديجيتال با توجه به هزينه هاي اندك مي تواند رشد سريعي داشته باشد؟
- اين مشكل جدي است، چون در بسياري از كشورهاي آسيايي و به ويژه شرق آسيا در كره جنوبي، ژاپن و چين اين شيوه در حال گسترش است، اما تعدد عناوين فيلمها امكان بررسي دقيق تر آنها و در مرحله بعد آرشيوبندي شان را با مشكلات جدي مواجه مي كند.
* شما از استادان مسلط تاريخ سينما هستيد. آيا در فيلم جداافتاده از چند سكانس مشهور فيلم هاي هاوارد هاوكز هم الگوبرداري كرده بوديد؟
- در چند صحنه اين اتفاق افتاده، ولي اين الگوبرداري ها به شكل آزاد انجام شده و نمي توانم به فيلمهاي هاوكز در اين رابطه اشاره كنم.
* بجز اين، الگوبرداري هاي ديگري نيز صورت گرفته؟
- يكي از نقاط قوت فيلمنامه بيل موناهان پايان فيلم است كه طي آن همه كشته مي شوند، گرچه اين پايان از ابتدا در فيلمنامه او وجود داشت ولي من هرگز تماشاي فيلم دشمن مردم با بازي جيمز گاگني در اكران مجدد را فراموش نمي كنم؛ آن زمان 10 سال داشتم و از همان موقع صداقت فيلم در ذهن من نقش بست.
* آيا زماني كه اسم شما در سالن خوانده شد، لغت بالاخره در ذهن شما نقش بست؟
- اين سوال خوبي است. من در بيرون سالن به همسرم در باره همين بالاخره چيزهايي گفتم. اين جايزه خوبي بود كه من سالها به انتظارش بودم، چون مي توانست دنياي فيلمسازي را متحول كند، اما من از اتفاقي كه افتاد خوشحال هستم. زماني كه خنده را برروي لبان استيون اسپيلبرگ ديدم، مطمئن شدم كه اتفاق خوبي رخ مي دهد و گرچه مدت زيادي طول كشيد تا به اينجا برسم، از اين قضيه راضي ام.
* در برخي مطبوعات خبر ساخت دنباله جداافتاده را شنيديم. آيا شما در اين دنباله دخالتي داريد يا اينكه دنباله اي براي يكي از فيلمهاي قديمي تان در نظر داريد؟
- ما در همان شب اكران افتتاحيه فيلم جداافتاده پيرامون فيلم ديگري صحبت مي كرديم، ولي فيلم ما به احتمال فراوان به روزهاي شروع داستان برمي گردد و يك دنباله نخواهد بود. من از حضورم در اين فيلم مطمئن نيستم، ولي همه چيز به فيلمنامه بستگي دارد.
* ظاهرا شما به استوديو وارنر گفته بوديد كه در تبليغات براي اين فيلم از همه امكاناتش استفاده كند.
- بله، چون احساس مي كردم اين فيلم مي تواند در گيشه موفق باشد، ولي در آن زمان حساب جدي روي اسكار باز نكرده بودم.
سعي نمي كنم خودم را با اين اسكار گول بزنم چون امنيت كامل در سينماي امروزي بي معني است و دريافت يا عدم دريافت جايزه چندان تاثيري بر آن ندارد
* اما شرايط ساخت اين فيلم كاملاً متفاوت بود!
- من هميشه براي فيلمسازي نياز به تمركز كامل داشتم، چون در غير اين صورت سرنوشت فيلمهايم نامشخص بود. اكثر فيلمهاي اصلي من فيلمهايي بودند كه در شرايط عادي شانسي براي ساخته شدن نداشتند. خيابانهاي پايين شهر، راننده تاكسي و البته گاو خشمگين، البته براي رفقاي خوب و دارودسته هاي نيويوركي هم شرايط به همين صورت بود، بويژه اينكه دارودسته هاي نيويوركي يكي از علائق شغلي ام بود، ولي براي فيلم جداافتاده سعي كردم شرايط را براي خودم سخت نگيرم و بيشتر سعي كنم از فيلمسازي لذت ببرم.
* اما زماني گفته بوديد كه اگر جايزه اسكار را دريافت نكنم هيچ مسئله مهمي رخ نداده، چون بارها آن را از دست داده ام!
- مسئله اهميت دادن يا ندادن نيست. اكنون من براي اولين بار در اينجا ايستاده ام و از اين بابت راضي ام. در گذشته هم اولويت براي من در ساخت فيلمهاي مورد علاقه ام بوده تا دريافت جايزه.
* آيا از اينكه جايزه اسكار را براي فيلم جداافتاده و نه به شكل افتخاري دريافت كرديد، راضي نيستيد؟
- البته كه اهميت زيادي دارد، چرا كه هاوارد هاوكز و يا آلفرد هيچكاك فقط اسكار افتخاري دريافت كردند و رابرت  آلتمن نيز تا پايان عمر در حسرت يك اسكار بود.
* دريافت اين جايزه تا چه حد براي شما حاشيه امنيت به وجود مي آورد؟
- سعي نمي كنم خودم را با اين اسكار گول بزنم، چون امنيت كامل در سينماي امروزي بي معني است و دريافت يا عدم دريافت جايزه چندان تاثيري بر آن ندارد. اما من خودم را خوش شانس مي دانم، چون همكاران خوبي دارم. مايكل بالهاوس در پشت دوربين و تلما  شوميكر در كنار ميز تدوين هميشه مرا كمك مي كنند. من هيچ وقت نمي دانستم چطور يك فيلم اسكاري بسازم و هنوز هم فرمول آن را نمي دانم، بنابراين امنيت در فيلمسازي براي من مفهوم متفاوتي دارد. ساخت فيلم اسكاري هميشه براي من يك راز مبهم بود، ولي هر سال پس از عدم موفقيتي در دريافت جايزه ناچار بودم به رينگ بوكس برگردم و مبارزه را براي ساخت فيلم بعدي آغاز كنم، چون كار ديگري از دستم برنمي آمد!
* آيا بار ديگر اين جايزه را دريافت خواهيد كرد؟
- جايزه براي من به معناي امكان پذير بودن فيلمسازي است، حال اين فيلم در سالن هاي سينما ديده شود و يا 10 سال بعد در دستگاه هاي خانگي.

چشم انداز
اسكار براي فيلمي كه از جنس اسكار نبود
ترجمه: اميررضا نوري زاده
جدا افتاده فيلمي هوشمندانه و سرگرم كننده بود، اما آيا اين بهترين فيلم مارتين اسكورسيزي تا به حال محسوب مي شد؟ پاسخ تمامي منتقدان سينما منفي است. البته همه از اعطاي جايزه اسكار به اين استاد مسلم سينما در ششمين نامزدي اش خوشحال شدند ولي اين جايزه از نظر آنها تكرار يك قانون نانوشته آكادمي بود. جايزه هميشه به بهترين فيلم يك كارگردان اهدا نمي شود.
بسياري از علاقمندان فيلم هاي اسكورسيزي هنوز ناديده گرفته شدن او در سال 1981 براي فيلم گاو خشمگين (در مقابل آدم هاي عادي رابرت ردفورد) و يا در سال 1991 براي فيلم رفتار خوب   (در مقابل با گرگها مي رقصد از كوين كاستنر) را يك جنايت نابخشودني مي دانند. جاناتان كونتز مدرس تاريخ سينما در دانشگاه UCLA در اين زمينه مي گويد: جدا افتاده فيلمي نيست كه تاريخ نگاران سينما آن را گاو خشمگين بدانند اما گاهي اوقات جوايز بهتر، فيلمي را در نگاه علاقمندان برجسته مي كند. ارزش اين جوايز زماني تيتر مي شود كه از ياد نبريم رابرت آلتمن و آلفرد هيچكاك هرگز اسكار كارگرداني را دريافت نكرده اند، بلكه يك اسكار نمادين به پاس فعاليت هاي سينمايي شان به آنها اهدا شد. اما اين فقط محدود به كارگردانها نمي شود و اگر از علاقمندان جدي سينما بپرسيد، مي توانند فهرست بلند بالايي از هنرپيشه هاي مرد و زن را به شما ارائه دهند كه براي بازي هاي نه چندان  چشمگير برنده اسكار شدند. بازي فوق العاده بت ديويس در فيلم از اسارت انساني در سال 1935 ناديده گرفته شد تا در سال بعد براي بازي در فيلم خطرناك كه لئونارد مالتين آن را كم اهميت خواند، اسكار بگيرد. اليزابت تيلور با وجود درخشش در فيلم گربه روي شيرواني داغ در سال 1959 به اسكار نرسيد ولي در سال بعد در فيلم باتر فيلد۸ اسكار گرفت.نمونه تازه تر اين قضيه در مورد آل پاچينو رخ داد كه هفت بار براي بازي در فيلم هايي چون پدرخوانده 1 و 2 و بعدازظهر سگي نامزد شد ولي در نهايت اسكار را براي بازي در فيلم صرفاً تجاري بوي خوش زن گرفت. تام اونيل از نويسندگان پرسابقه روزنامه لس آنجلس تايمز معتقد است: آخرين اولويت براي داوران اسكار، كيفيت كار است و گاهي اوقات جبران اشتباهات گذشته در اولويت اصلي قرار مي گيرد و گاهي ديگر ارتقاي جايگاه يك هنرپيشه در هاليوود از هر چيز ديگري بهتر جلوه مي كند، مثل اسكاري كه براي فيلم ساعت ها به نيكول كيدمن اعطا شد يا اسكار بهترين هنرپيشه براي راسل  كرو در فيلم گلادياتور اين جوايز هر دو آنها را بدل به يك ستاره بين المللي كرد.
براي مثال چرا پيتر اوتول براي فيلم لورنس عربستان اسكار نگرفت؟ چون رقيبي جدي به نام گريگوري پك داشت كه براي كشتن مرغ مقلد جايزه گرفت!
ريچارد والتر نيز در مورد جايزه اسكار اسكورسيزي مي گويد: به عقيده من جايزه اي كه به او اهدا شد، جبران قاطعانه ناديده گرفتن شاهكارهايي است كه او ظرف چند دهه ارائه كرده است و چون اينكه جدا افتاده از جمله ضعيف ترين فيلم هاي اسكورسيزي در سال هاي اخير است كه بيشتر زمان آن به پخش مكالمات چند مرد و گاهي يك زن با گوشي موبايل مي گذرد! آكادمي اسكار بايد زماني از يك نفر ستايش كند كه فيلم خوبي ساخته است و گرنه چرا بايد نامزدان ديگر بنشينند و ببينند كه يك فيلم كم اهميت تر برنده مي شود؟
اين مسئله در مورد اسكار جنيفر هادسن هم تكرار شده و او اسكار را در شرايطي براي فيلم دختران رويايي برد كه براي نخستين بار در مقابل دوربين قرار مي گرفت و بازي خوب دو هنرپيشه فيلم بابل ناديده گرفته شد.تنها اسكار منطقي امسال به فارست ويتاكر براي فيلم آخرين پادشاه اهدا شد كه نشان مي داد بازي او به قدري قوي بوده كه اجازه مصلحت انديشي به داوران اسكار و اهداي جايزه به پيتر اوتول براي فيلم ونوس را نداده است.
نيويورك تايمز - 1 مارس

سينما
اجتماعي
ايران
جامعه
علم
فرهنگ
شهرآرا
موسيقي
|   اجتماعي  |  ايران  |  جامعه  |  سينما  |  علم  |  فرهنگ   |  شهرآرا  |  موسيقي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |