دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۴۰
كاسبي در مترو كساد است
000714.jpg
زماني كه در ايستگاه مترو صادقيه مرد جوان سد راه رهگذران مي شد و قطرات عطر را در كف دست آنها رها مي كرد، هنوز هم مردم به بوهاي متفاوت و غليظي كه در ايستگاه هاي مترو به مشام مي رسيد، تنها از آن جهت كه نقش مهمي در كاهش بوهاي نامطبوع داشت، توجه مي كردند. اين روزها غرفه هاي فروش عطر تنها مركزي است كه با بوهاي متفاوتي كه در هوا پراكنده كرده، راه مسافرين را سد مي كند. نه از فروش كتاب و روزنامه خبري است و نه ساير نيازها، تنهايك شركت عطرفروشي به مشام مي رسد. اما برخلاف همه تصورها، فروش عطر در مترو حاصل يك تفكر نبود. چه غرفه هاي فروش عطر، تنها شركتي بود كه در مزايده شركت مترو برنده شد و امروز با داشتن 15شعبه در۱۵ورودي ايستگاه مترو موفق به حفظ و تداوم خود شده است.

احتمالا گذر همه شما به مترو افتاده است و يا حتي ممكن است در صحنه هايي از فيلم هاي خارجي، ايستگاه هاي مترو را ديده ايد. گذشته از بعد انتقال سريع و به موقع مسافرين از مبدا به سمت مقصد، يكي از موضوعاتي كه بارها در صحنه هاي فيلم به چشم مي خورد پس زمينه اي است از نورهاي به صف شده و مغازه هايي كه هنگام عبور بازيگر نقش اول فيلم، در ايستگاه مترو مشاهده مي شود.
وجود فروشگاه هاي مختلف كتاب فروشي، مغازه هاي فروش خوراكي و مراكز اطلاعاتي در ايستگاه هاي مترو نشان مي دهد كه هدف از ساخت اين راه روهاي زيرزميني تنها حركت به سمت مقصد نيست. انسانها در هنگام عبور و مرور مي توانند نيازهاي اوليه اطلاعاتي و حتي نيازهاي دروني مثل گرسنگي و تشنگي را نيز رفع كنند. در حقيقت مترو در كنار ساير وسايل حمل و نقل شهري علاوه بر تسهيل در عبور و مرور مسافرين و سرعت بخشيدن به اين موضوع مي تواند جايگاهي براي تامين خواسته هايي باشد كه در همان لحظه شكل گرفته است. مثلا فرض كنيد در هنگام عبور از يك ايستگاه مترو تمايل به مطالعه يك روزنامه يا كتاب كوچك وحتي تناول چيزي در شما قوت بگيرد، نترسيد. در قعر زمين هم مي توانيد اين نيازها را برطرف كنيد.
بودن يا نبودن مساله اي نيست 
همزمان با ساخت مترو در ايران كه يكي از دستاوردهاي فرهنگ و تمدن و يكي از گام هاي بلند به سوي دستيابي به تكنولوژي برتر محسوب مي شد با آنكه ساخت اين راهروهاي زيرزميني به تقليد از كشورهاي اروپايي و پيشرفته صورت گرفته بود اما به نظر مي رسيد جايگاهي براي فعاليت فروشگاه هايي كه در ايستگاه هاي مترو بودند، در نظر گرفته نشد.پس از شروع به كار سه تونل زيرزميني مترو در تهران كه از حرم امام خميني به ميرداماد، از ميدان امام خميني به صادقيه و از ميدان صادقيه به سمت كرج حركت مي كردند، شكل گيري غرفه هاي فروش برخي از كالاها در معدودي از ايستگاه ها آغاز شد. البته اين مراكز فروش بيش از آنكه به شكل فروشگاه هايي كاملا رسمي با شكل و ساخت رسمي باشند به صورت پارتيشن بندي در ابتداي ايستگاه هاي مترو قرار گرفتند. در مزايده اي كه از سوي شركت مترو براي واگذاري اين غرفه ها گذاشته شد، سه گروه مراكز خوراكي فروشي، روزنامه فروشي ها و شركت فروش عطر شركت كردند.
تنها روزنامه فروشي كه توانست در اين مزايده برنده شود و يكي از غرفه هاي ايستگاه مترو را در اختيار بگيرد، نمايندگي روزنامه تهران تايمز بود كه نتوانست مدت زيادي دوام بياورد و ترجيحا اين نمايندگي تعطيل شد. هنوز دلايل اين شكست به طور واضح از سوي مسوولان مترو و اين روزنامه بيان نشده است اما بي گمان حركت اين روزنامه نشانگر بي توجهي به مطلبي به نام مخاطب از سوي مسوولان روزنامه است. البته به نظر مي رسد كاهش توجه مخاطبان به مساله اي به نام روزنامه و همچنين انگليسي زبان بودن اين روزنامه در بد اقبالي و شكست آن نقش بسزايي داشته است.شكست در تداوم حضور غرفه هاي درون مترو منحصر به روزنامه تهران تايمز نبود، بلكه غرفه هايي هم كه تصميم به ارائه خوراكي در اين مكان ها را نيز داشتند با شكست مواجه شدند.
فروشگاه هاي پخش مواد غذايي توشه باچندين شعبه در ايستگاه هاي پرتردد كار خود را آغاز كرد، اما در حال حاضر اين مركز نيز در حال جمع آوري برخي از نمايندگي هاي خود در ايستگاه هاي مترو است، به طوري كه تنها يكي دو شعبه از فروشگاه هاي پخش مواد غذايي توشه از شعبه هاي بي شمار آن در حال ارائه خدمات به رهگذران است.
در حقيقت صرف نظر از فروشگاه ارائه مواد غذايي و روزنامه تهران تايمز، تنها شركت موفق در حفظ شعب متعدد خود در ايستگاه هاي مترو، شركتي بود كه به فروش عطر پرداخت.
اينجا كسي بيكار نيست 
حدفاصل ورودي پاركينگ ميرداماد به سمت سكوي حركت مترو، پيرمردي ايستاده است كه فارغ از شركت در مزايده و يا حتي دغدغه عدم توانايي درپرداخت اجاره بهاي غرفه هاي درون مترو و بيكار شدن، بساط خود را هر روز صبح پهن مي كند و از ميان هزاران روزنامه اي كه هر روز بر روي دكه ها جا خوش مي كنند، به فروش چهارروزنامه مهم كشور بسنده كرده و روزگار مي گذراند.
اين درست همان كاري است كه چند پسربچه در ابتداي ورودي و خروجي ايستگاه مترو مصلي انجام مي دهند. هنگام ورود و خروج به اين ايستگاه محال است انبوه روزنامه هاي به صف شده در اين ورودي، شما را متوقف نكند. به نظر مي رسد، با ساخت مترو به عنوان يك وسيله جهت تسريع در حمل ونقل مسافرين و كاهش ترافيك در سطح شهر و كم كردن هزينه هاي رفت و آمد، دستاوردهاي مهم ديگري نيز به همراه داشته است. افرادي كه به دنبال عرضه كالاهاي خود مي گشتند باساخت مترو چه در قالب قانونمند و چه خارج از آن بيكار نماندند و آنها كه توانايي پرداخت اجاره بها را نداشتند در ورودي ها و خروجي هاي مترو به كار خود ادامه دادند. به طوري كه امروزه با عبور از ايستگاه  هاي مترو، ديدن مشاغل گوناگون چيز دور از ذهني نيست.
عطرها در مترو ماندند
در ابتداي ورود به ايستگاه مترو ميدان امام خميني، به عنوان يكي از پرتردد ترين ايستگاه هاي مترو، محال است بوي به هم آغشته عطرهاي متفاوت شما را براي لحظه اي متوقف نكند. چند پله پايين تر، مرد جوان، كاغذ سفيد و كشيده اي را كه بي شباهت به فلش نيست به سمتت نشانه مي گيرد. عطرها اينجا هستند، كافي است مشام خود را به بوي آنها بسپاري.
در ابتداي قرار گرفتن دكه هاي فروش عطر از سوي يك شركت عطر فروش در ايستگاه مترو بسياري از رهگذران با مشاهده فلش هايي كه نام عطر به همراه بوي  آن به مشام مي رسيد به ابتكار شركت مترو براي كاهش بوهاي نامطبوع به ويژه در تابستان، آفرين گفتند.
عطر فروش ها
با اينكه افكار عمومي به مبتكران نصب غرفه هاي عطر فروشي در كاهش بوهاي نامطبوع تبريك مي  گويند اما، مديريك شركت عطرفروشي كه مسووليت اين غرفه ها را بر عهده دارد، معتقد است دليل ايجاد شعبه هاي اين شركت در ايستگاه  هاي مترو همانند دهها شعبه ديگر آن درميادين بزرگ و پررفت و آمد تهران و ساير شهرهاي بزرگ، راه آهن و فرودگاه كاملا اقتصادي است.
وي برنامه ريزي، سازماندهي دقيق، مديريت قوي و هماهنگي باخواسته هاي مديريت مترو را در كنار عوامل صحيح عرضه اين نوع كالا و رفتار درست و صحيح فروشندگان غرفه ها از ديگر دلايل موفقيت اين شركت فروش عطر و شكست شركت هاي ديگر مي داند. با وجود اينكه ميانگين فروش 70 تا۱۰۰ هزار تومان در يك روز براي يك غرفه نشانه استقبال مسافرين از اين پديده در ايستگاه  هاي مترو است اما بسياري از مسافرين كه عبور از مقابل اين دكه ها كار هر روز آنها است، معتقدند نياز به فروش اقلامي مثل روزنامه ، كتاب، خوراكي و يا حتي ايجاد داروخانه هايي در قالب كوچكتر بسيار ضروري تر از فروش عطر است كه در درجه سوم و چهارم نياز روزانه قرار دارد. تعدادي از مسافرين كه گاهي براي رسيدن به مقصد، خط مترو خود راتعويض مي كنند، معتقدند از آنجا كه مسافت طولاني را به ويژه در صبح طي مي كنند قطعا تمايل بيشتري به خريد كتاب دارند.

خواب نيمروز
000726.jpg
اين هم خبري مسرت بخش براي آنهائيكه فكر مي كنند خواب نيمروز خوب است ولي فرصتي براي پرداختن به آن ندارند. مثلا آرزو دارند بعد از خوردن غذاي ظهر ساعتي را به استراحت بپردازند.
دانشمندان سوئدي به اين نتيجه رسيدند كه خواب نيمروز مي تواند ميزان ضريب هوشي افراد را بالا ببرد. همچنين آنها معتقدند افرادي كه بعد از ناهار حداقل به مدت يك ساعت مي خوابند از قدرت بدني بالا تري برخوردارند. آنها مي گويند از هر فرصتي براي خوابيدن بعد از ناهار استفاده كنيد. حتي اگر جاي خواب شما گرم و نرم نباشد.
مثلا اگر كار يك نفر رانندگي باشد و مجبور شود ناهار را پشت فرمان بخورد، تكليف چيست؟!

هواي تهران سالم است
000724.jpg
تهران پس از ماهها نفسي كشيد. نشان به آن نشان كه شركت كنترل كيفيت هوا اعلام كرد كه طي هفته گذشته شاهد كيفيت مطلوبي در هواي تهران بوديم.
بروز شرايط نسبتا ناپايدار جوي از جمله وزش باد مناسب از جمعه 30 آبان و عدم انباشت و تراكم آلاينده ها از ابتداي هفته گذشته در ميزان تمامي آلاينده ها كاهش چشمگيري مشاهده شده است . در اكثر قسمت هاي شهر شاخص كيفيت هوا در مناطق 22گانه شهرداري، تهران در شرايط سالم قرار گرفت.
با اشاره به گزارش سازمان هواشناسي مبني بر آسماني ابري به همراه وزش باد و بارش باران اين شرايط مطلوب براي اولين هفته جاري نيز پيش بيني شده است.

آدامس نخوريد!
000722.jpg
نه! تيتر اين خبر اين نبود. آدامس خوردن يا نخوردن هم مساله اصلي نيست. مساله اصلي رانندگي و منع  آدامس جويدن پشت فرمان است.
محققان آلماني به اين نتيجه رسيدند كه آدامس جويدن هنگام رانندگي حس بي خيالي را در رانندگان تقويت مي كند و اين حس هنگام رانندگي هاي سريع بسيار خطرناك است. اين گروه محققان در پايان اضافه مي كنند، بي خيالي با خونسردي تفاوتي اساسي دارد و پيشنهاد مي شود افراد خونسردي خود را حين رانندگي حفظ كنند.
حالا خودتان از اين خبر استنباط كنيد كه بايد آدامس بجويد يا نه ؟

ابرازعشق را فراموش نكنيد
000720.jpg
عكس، تصوير، فوتو و... هر چيز ديگري كه مي خواهيد به آن بگوييد. موضوع بر سر همين يك كلمه است و يك سوال در ظاهر كوچك اما با ارزش! شما در كيف پول يا اتاق محل كارتان، تصويري از زن و بچه خودتان داريد؟ آيا كيف پول شما كه به تازگي با همسر خود ازدواج كرده ايد، جايي براي قرار دادن يك عكس از همسرتان دارد؟ مي دانيد اين سوژه هميشه با بار رواني خاص همراه بوده و هست؟ اما چگونه تبديل به گزارش شد. »پيتر ادل هيد« يك روانشناس نه چندان نام آشنا به دفتر روزنامه اي در كاليفرنيا مي رود و با دوستش ملاقات مي كند. او متوجه مي شود در دفتر كار اين روزنامه نگار چهار عكس قاب شده از همسر و فرزندانش موجود است. همين. او به دوستش تبريك مي گويد كه اينقدر به خانواده اش علاقه مند است و همين باعث شد تا سوژه گزارش به ذهن آن روزنامه نگار خطور كند.
روزها و دوران كسب آشنايي، مراحلي هستند كه هر زوج جواني آن را طي مي كنند. اما بايد به اين نكته هم توجه داشت كه آنهايي در زندگي آينده خود موفق مي شوند كه اين مرحله را با نشان گذاري خاصي به پايان ببرند. يكي از اين نشان گذاري ها نشان دادن و يا ابراز علاقه غيرمستقيم نسبت به همسر و فرزندان بخصوص همسر است. جايي كه گفته مي شود ايتاليايي ها سرآمد چنين رسومي در بين كشورهاي اروپايي هستند.
بار رواني 
وقتي »پيتر« به دفترم آمد پرسيد: »چقدر به همسرت احترام مي گذاري؟« من كه منظور او را به خوبي درك نكرده بودم گفتم: »او را بسيار دوست دارم و احترام ويژه اي برايش قائلم.« او به قاب هاي عكس روي ديوار و ميزم نگاهي كرد و گفت: »مي دانستم.«در سفري كه به استراليا داشتم يك هواپيماي مسافربري جمله اي را روي بدنه خود يدك مي كشيد. آنها نوشته بودند بهشت اين گونه است كه پليس هايش آلماني، عاشقانش ايتاليايي، محققانش ژاپني و آشپزهايش ...
براي من اين جمله بسيار جالب بود كه آنها مظهر مرد عاشق را يك ايتاليايي مي دانند. اين مساله بار رواني خاصي به دنبال دارد. در جامعه اي كه فشارهاي زيادي بر افراد آن وارد مي شود احترام به همسر مي تواند رويايي دست نيافتني باشد اما غيرممكن نيست.پس از گذشتن از مرحله آشنايي افراد وارد فضايي به نام خانه مي شوند. به نظرم اين فضا تنها در يك صورت پايدار مي ماند. آن هم زماني كه طرفين بار رواني اجتماع را از دوش يكديگر بردارند. يكي از اين راه ها داشتن عكسي از همسر در اتاق يا محل كار است. سعي كنيد در كيف پولتان جايي را به اين مهم اختصاص دهيد. براي اين كار دلايلي منطقي و تا حدودي علمي دارم. روانشناساني كه من با آنها گفت وگو كردم معتقدند نگاه به تصوير همسر و فرزند مي تواند نوعي آرامش واقعي در وجود هر انساني به وجود آورد. به خصوص در مردان، اين امر سبب مي شود تلاش آنها در پيگيري امور بيشتر شود.در سال 1984 تحقيقي در آكادمي روانشناسي باليني ايالت جورجيا صورت گرفت. در اين تحقيق 100 مرد در سنين مختلف حضور داشتند. روانشناسان اين عده را به مدت يك ماه در اتاق هايي محبوس كردند و هيچ امكاناتي در اختيارش نگذاشتند. تنها به 4 نفر از آنها عكس همسر، به 6 نفر عكس فرزند و به 10 نفر عكس همسر و فرزندانشان را دادند. پس از يك ماه از آن عده سوال شد شما چه نيازهايي داريد؟نيازهايشان در دسته بندي هاي گوناگوني قرار گرفت اما 51 درصد آنها همسر و فرزندان خود را مي خواستند.  آنهايي كه عكسي از همسر، فرزند يا هر دوي ايشان را در اختيار داشتند از روحيه به مراتب بالاتري برخوردار بودند. جالب آنكه در بين آنها مرد 68 ساله اي بود كه بعد از 46 سال زندگي با همسرش متوجه شده بود چقدر به او علاقه دارد و اين علاقه را تاكنون ابراز نكرده است.
ابراز علاقه غيرمستقيم 
در اينجا مجبورم گزارشم را به سمتي هدايت كنم كه مخاطب آن آقايان باشند. آقايان بيشتر بارمالي زندگي را بر دوش دارند. به خصوص در كشورهاي جهان سوم. آنها بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه خانم ها به دو دسته بزرگ تقسيم مي شوند. عده اي كه از ابراز علاقه مستقيم مانند بيان جملات عاشقانه لذت مي برند و عده اي كه در طرف مقابل هستند و از ابراز علاقه غيرمستقيم رضايت دارند. بايد اذعان كنم كه اكثريت با گروه دوم است. اما چگونه! شايد اين مساله نكته مهمي نباشد - به نظر شما - اما به نظر من و ساير كارشناسان يكي از دلايل فروپاشي خانواده ها عدم توجه به اين موضوع است. به همراه داشتن تصويري از همسرتان مي تواند يكي از بهترين راه هاي ابراز علاقه غيرمستقيم باشد. در ايالات متحده روانشناسي مشهور زندگي مي كند به نام آنتوني رابينز (اين روانشناس براي ايراني ها نيز شناخته شده است) او يكي از كساني است كه هميشه تصويري از همسر و فرزندانش را در جيب يا كيف پول خود حمل مي كند. او معتقد است: »خانم ها بيش از آن چيزي كه ما احساس مي كنيم حساس و زودرنج هستند. ضمن آنكه مسايل اجتماعي و استرس هاي ناشي از آن تاثيرات دوچنداني بر روحيه آنان دارد. آنها را سريع تر مي شكند و از دور خارج مي كند. بنابراين مي توانيد با راههاي غيرمستقيم كه تاثيري بيشتر دارند علاقه خود را ثابت كنيد. از اينكه به او بگوييد دوستش داريد، ترس به خود راه ندهيد.
هر وقت پولي بدست آورديد برايش هديه اي بخريد، ولو كوچك و ارزان قيمت. نگذاريد اين احساس در وجودش شكل بگيرد كه با آمدن بچه ها ديگر به او توجهي نداريد.
خوش پوشي شما مي تواند در روحيه او تاثيرگذار باشد و اين يعني ابراز علاقه كردن به شيوه اي غيرمستقيم!«
همسرتان را با ديگران مقايسه كنيد!
حتما تعجب خواهيد كرد كه چرا چنين مقايسه اي را پيشنهاد مي كنم. شما بايد بدانيد كه مقايسه صحيح مي تواند راهگشاي بسياري از مسايل باشد. اين مقايسه را در ذهن خود انجام دهيد و نتايج مثبت آن را به همسر خود بگوييد. اما نتايج منفي؟! نتايج منفي را پاك نكنيد. اما درصدد مثبت سازي آن برآييد. مثلاً وقتي همسر شما در پوشيدن لباس هاي مناسب جامعه دقتي به خرج نمي دهد و يا اطلاعي از هارموني رنگ ها ندارد، نيازي نيست كه به او بگوييد فلان خانم چنين كاري مي كند. بهتر است شما آن لباس مورد نظر را درصورت توانمندي - مالي - تهيه كنيد و آن را به همسر خود هديه دهيد. اين كار دو خاصيت ارزشمند دارد. اول آنكه او ميداند به ياد او و زحماتش هستيد و دوم متوجه مي شود سليقه شما در جهت بالارفتن ارزش و جايگاه اجتماعي او به كار رفته است. بنابراين از مقايسه ذهني همسرتان با ديگران ترسي نداشته باشيد!

نوارهاي باريك گول زنك
000716.jpg
از زماني كه غرفه ايستگاه هاي مترو راه اندازي شدند، عابران عزيز خواه ناخواه بايد بوي دلنشين! عطرهاي مختلف را استشمام كنند. موقع ورود و خروج از ايستگاه ها فروشندگان محترم با نوارهاي باريك گول زنك، عطرهاي اشانتيون را بدرقه راه مسافران مي كنند كه اين مساله شايد من يكي را از سوار شدن مجدد به مترو منصرف كرده است.حال از فروشندگان ارجمند تقاضا مي كنم حداقل براي جلب مشتري زحمت بكشند و از عطرهاي خوشبوتري استفاده نمايند. اگر هم برايشان مقدور نيست به مسافراني كه به بوي عطرهاي بد حساسيت دارند و دچار سردرد مي شوند مي گويم؛ از پذيرفتن هر گونه كاغذ دلفريب و خوشگل در داخل ايستگاه هاي مترو خودداري كنند.

چرخش 180 درجه اي
000718.jpg
چرخش 180 درجه اي گزارش من اين بار به نفع آقايان است. مخاطب اين جا خانم هايي هستند كه دوست ندارند محبت همسر خود را پاسخگو باشند. رابينز در كتاب »به سوي كاميابي« خود - 1997 - مي  نويسد: »اين بار صورت مساله فرق دارد. خانم ها مورد احترام همسرشان واقع مي شوند اما از آن مي ترسند! دوست ندارند پاسخ گوي اين ارزش و احترام باشند. فكر مي كنند درصورت بروز عكس العملي عاطفي، مرد ديگر چنين كاري را انجام نمي دهد. بيشتر خانم هايي كه به من مراجعه مي كنند حتي در كيفشان عكسي از همسر خود ندارند. اين برايم جاي تعجب است كه آنها چطور مي توانند محبت خود را پنهان كنند؟!«من هيچ وقت به همسر و فرزندانم به چشم كالا نگاه نكردم. آنها كالايي اجتماعي نيستند كه تاريخ مصرف داشته باشند. اگرچه گفته مي شود دنياي امروز ما كه ماشيني شدن را هدف  غايي خود مي داند، عشق را به اضمحلال مي كشاند. اما ما بايد در برابر اين چرخ بزرگ صنعتي ايستادگي كنيم.حالا شما چطور به همسر خود ابراز محبت مي كنيد؟ آن هم به صورتي غيرمستقيم! فكر مي كرديد كه بودن يك تصوير در اتاق يا محل كارتان اين قدر مهم باشد؟ درست است كه مشكلات جايي براي بهادادن به اين مسايل را باقي نمي گذارد اما آنهايي كه در اوج مشكلات اين مسايل را هم درنظر دارند كاري مهم انجام مي دهند. »سامرست موام« نويسنده شهير در »كتاب ماه و شش پشيز« خود مي نويسد: »فرق بين زن و مرد عاشق در اين است كه زنها در تمام طول روز عاشقند و مردها گاه گاه«. اين واقعيت دارد؟!

در شهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
حوادث
درمانگاه
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |