دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۴۰
گزارش تكان دهنده ازتاراج ثروت هاي تاريخي و فرهنگي آسيا
غارتگران مقبره
اين يك غارتگر مقبره نيست. اين مجسمه اي است كه از يك مقبره قديمي در چين ربوده شده تا در اروپا با بهايي گزاف به فروش برسد.
براي آگاهي از اينكه چگونه محلي ها ميراث خود را غارت مي كنند، به روستاهاي دورافتاده جنوب شرقي زيان، شهري كه جايگاه جنگجويان چيني معروف به تراكوتا است،  مي رويم. ممكن است اين روستاييان، فقير و بي چيز باشند،  اما زمين غني و ثروتمند است.
000756.jpg

اوايل سال 2001 بود كه زمزمه اي در ميان مردم و فروشندگان عتيقه پيچيد كه مجموعه داران پول خوبي براي هر چيزي كه از معبد امپراتريس دو - بيوه اي كه امپراتوري را به ارث برد و سخت محبوب و مورد احترام بود و به سال 135 پيش از ميلاد در گذشت - از خاك بيرون كشيده شود، مي پردازند. مقبره اين امپراتريس آنقدر مشهور بود كه محلي ها تصور مي كردند غارتگران قبرهاي باستاني تمام اتاق ها و دهليزهاي مقبره را خيلي پيش، از هر طلا و شييء با ارزشي خالي ساخته اند؛ كه همين طور هم بود. اما اكنون مجموعه داران به پرداخت پول براي اشياء و لوازم ظاهراً بي ارزش تمايل نشان مي دادند، چيزي كه كشاورزان اصلاً فكرش را نمي كردند:  ظرف هاي گلين كه در اثر مرور زمان بد رنگ شده، مجسمه هاي آسيب ديده و شكسته سفالين و ديگر خرده ريزهايي كه در آيين كفن و دفن به همراه مرده به خاك سپرده مي شده است. در اين احوال يك دلال اشياي عتيقه به روستاييان پيشنهاد مي كرد كه به سختي قابل ردكردن بود 60 - دلار دستمزد براي هر شب غارتگري مقبره - چيزي معادل درآمد يك سال با كسر ماليات!
پنج تن از روستاييان فوراً پذيرفتند. وسيله اي كه مورد استفاده قرار دادند تانگان بود. تانگان نوعي بيلچه با تيغه خميده و دسته اي بلند است. آنها تانگان را در خاك اطراف پشته فرو كردند، خاك زيرين را از عمق زياد بيرون آوردند و مورد مطالعه قرار دادند تا ببينند نشانه هايي از وجود مقبره در آن وجود دارد يا نه؛ ازجمله نشانه هايي كه درپي آن بودند زغال بود - زيرا در قديم براي جلوگيري از رطوبت، اطراف مقبره را با ذغال مي پوشاندند - روستاييان پس از پيداكردن نقطه موردنظر (كه احتمال وجود مقبره در آن مي رفت)، فيوز يك توده 50 كيلوگرمي ديناميت دست ساز را آتش زدند و با انفجار آن، حفره اي در وسط گذر مزار پديد آوردند. آنگاه شروع به كندن و پايين رفتن به سمت سقف مقبره كردند و براي تصفيه كردن هواي مانده گور ماسك زدند. با رسيدن به سقف مقبره، كار آسان شد و توانستند با ايجاد حفره اي در سقف به محوطه و اتاق هاي مقبره راه يابند.
صبح روز بعد، بوي زننده مواد منفجره به نزديكترين روستا رسيد و به پليس اطلاع داده شد كه غارتگران دست به كار شده اند. پليس مقبره را يافت و پنج روستايي حفار گنج را شناسايي كرد. سه نفر دستگير و دو نفر متواري شدند. مطبوعات ناحيه، طي گزارش هاي مفصلي آن را يك پيروزي تلقي كردند. اما اداره ميراث فرهنگي به علت كمبود بودجه به جاي پركردن چاله و گماشتن نگهبان، چند الوار روي دهانه حفره گذاشت و با كمي خاك آن را- به اصطلاح - پوشاند. در مدت كوتاهي پس از آن، گروه هاي ديگر به حداقل 200 گنج دستبرد زدند كه بيشتر آنها را مجسمه هاي سراميك تشكيل مي داد. از ارزشمندترين اين قطعات،  يك سري پيكره مونث با رنگ آميزي ظريف بود كه حداقل 10 هزار دلار در بازار زيرخاكي زيان و بيش از 80 هزار دلار در لندن يا نيويورك به فروش رسيد.
كشاورزان تهيدست نواحي مركزي چين، مشكل است براي چنين اقداماتي تطميع نشوند. اما واقعيت آن است كه زندگي يك غارتگر معدن نيز چنان اغواكننده نيست. فنگ، كه خواست فقط نام فاميلش ذكر شود،  اولين فرودش به درون خاكهاي ترد و شكننده استان هنان را در شش سال پيش خوب به ياد دارد.
در روستايش در دامنه هاي لويانگ، غارت معبد شبيه تشريفات ورود به يك انجمن است و فنگ كه در آن هنگام 19 سال داشت، وقتي به اتفاق چند غارتگر ديگر وارد يك گندمزار شدند تا ببينند كجا را مي توانند حفاري كنند، سخت ملتهب و هيجانزده بود. شب از نيمه گذشته بود و آنها نوشيده بودند. فنگ مي گويد در آن هنگام كمي روح زده شده بود. بچه ها در اين ناحيه با داستان هاي ارواح اجداد امپراتوري بزرگ مي شوند كه نيمه شب ها به راه مي افتند و به سراغ روستاييان نادرست مي روند، حتي بالغين نيز كم و بيش به اين داستان ها اعتقاد دارند و از نزديك شدن به زيستگاه گذشتگان اجتناب مي كنند. وقتي مردان جايي را پيدا كردند كه احتمال وجود مقبره در زير آن مي رفت و يك بيل خاك از زير سطح زمين بيرون آوردند و ضمن صحبت و خنده زير نور لامپ متصل به ژنراتور آن را مورد مطالعه قرار دادند، فنگ متوجه بويي شبيه ماست كپك زده شد.
چند دقيقه بعد،  عموي فنگ به او گفت كه به عنوان كم سال ترين فرد گروه، اين افتخار به او داده مي شود كه تنها پايين برود و شرايط را بررسي كند. فنگ كه مشتاق خودنمايي و ثابت كردن خود بود، تنها با يك طناب درون تاريكي پايين رفت. وقتي به كف مقبره رسيد و اولين نفس را برآورد، متوجه شد كه همان بو همه جارا فرا گرفته است. فنگ پس از آن چيزي به خاطر نمي آورد. بعد، عمويش به او گفت كه در اثر بوي تعفن از هوش رفته و بيرونش كشيده اند. عمليات تا شب بعد متوقف شد وغارتگران يك بادزن صنعتي قوي درون مقبره بردند تا هوا را تميز كند. بعد از اينكه عمويش و يكي از روستاييان از حفره خارج شوند، اولين مجسمه از پنج مجسمه سراميك حيوانات متعلق به سلسله تانگ را به همراه داشتند - هر كدام از اين مجسمه ها حدود 10 هزار دلار در غرب ارزش داشت - و فنگ حس كرد غرور مالكيت، وجودش را پر كرده است. او مي گويد: »براي آن مجسمه ها زندگي ام را به خطر انداختم، اما وقتي آن اشياي گرانبها را بيرون آوردند، مرا دست به سر كردند.« فنگ، كه فقط 45 دلار بابت اولين حضورش در اين عمليات دريافت داشته، از زيبايي مجسمه ها سخني نمي گويد. اما هيجان و ترس شكار گنج را هنوز در ياد دارد: »هيجان به زندگي ما معني مي دهد!«
البته حوزه اي را كه انتخاب كرده خالي از خطر نيست. دلال ها و واسطه ها كه بيشترين سهم را از سود اشياي سرقت شده به چنگ مي آورند، به ندرت به خاطر جناياتشان تحت تعقيب قرار مي گيرند. اما مسوولان گاهي غارتگران دست پايين را كه آسان تر به دام مي افتند،براي خالي نبودن عرصه، دستگير مي كنند. سال گذشته دادگاه هاي چين چهار غارتگر مقبره را محكوم به مرگ كردند.

ماهي بزرگ: پس از يكسال تعقيب و مراقبت، سرانجام گهيا در خانه اش توسط پليس هند دستگير شد.
پليس مي گويد، صدها عكس از مجسمه هاي سرقت شده قرون نهم تا يازدهم، به همراه ليستي بلند بالا از شماره تلفن هاي مجموعه داران خصوصي و 68 كاتالوگ متعلق به خانه هاي حراج عتيقه در جهان كه بعضي از همان اشياي مسروقه در آنها به چشم مي خورد، در خانه او پيدا شد.

صورت زخمي: غارتگران صورت هاي ويشنو و لاكشمي را از اين سنگ نگاره جدا كردند.
حرفه اي ها: روستاييان زيائولي ابزار غارتگري مقابر را خود مي سازند. تجارت يادگاري هاي باستاني آسيا - چه قانوني و چه غيرقانوني - به سرعت رو به افزايش و توسعه است و تقاضاي روز افزون مجموعه  داران غربي و شرقي كه حريصانه هر شيئي را كه بوي قديمي  بودن بدهد مي بلعند

ابزار غارت: همان طور كه ملاحظه مي كنيد، ابزاري چون ماسك گاز، بيلچه مخصوص 
با تيغه منحني و دسته فولادي بلند قابل اتصال كه مي  تواند نمونه خاك را از 35 متري زمين خارج سازد،
پمپ هوا و ژنراتور قابل حمل (پرتابل) از لوازم اوليه 
غارتگري مقبره است.
۱
اهالي دهكده زيائولي روزهاي كسل كننده اي را گذرانده و ساعت هاي كشدار روزهاي بلند و گرم را به تنبلي به شب مي رسانند. آنها به طور سنتي كشاورز هستند، اما ماليات هاي سنگيني تمام سودشان را بيرون مي كشد و چيزي برايشان باقي نمي  گذارد. پس در روزهاي گرم تابستان، دهقانان محلي گوشه اي مي نشينند و به حرف و گب با يكديگر و خواندن آخرين خبرهاي پكن وقت مي گذرانند و هر دم منتظرند تا تاريكي شب از راه برسد. زيرا فقط به هنگام شب زيائولي زنده مي شود.
زير اين روستاي كوچك و غمگين استان هنان، ميراث ارزشمند پنج هزار ساله تاريخ چين درخاك خفته است. شهر مجاور اين دهكده، لويانگ، پايتخت حداقل نه سلسله امپراتوري بوده و در زمين  هايي كه امروز كشاورزان پراكنده كار مي كنند مقبره هاي سلطنتي متعددي وجوددارد. بسياري از اين مقبره ها هنور حاوي آثار بسيار با ارزشي از تمدن باستاني چين هستند، البته نفوذ به اين مقابر و سرقت ثروت هاي ملي كاري است غيرقانوني. اما جاذبه اين كار چندان هست كه بسياري تن به خطر دهند و از تمام موانع بگذرند تا به اين گنج هاي زير زميني دست يابند. گاه درآمد حاصل ازفروش يك قطعه براي قاچاقچيان، معادل يك سال درآمد آنان از كشاورزي است. ليتل سو، يك پزشك زيائولي است كه در اطراف خانه اش گنج ربايان مرتبا مشغول كارند. او با اطلاعي كه از اين كسب وكار دارد چنين نظر مي دهد: اين معضل تا حد زيادي به وضع معيشت و زندگي مردم اين ناحيه بستگي دارد. آنها هيچ كاري ندارند كه انجام دهند، هيچ تفريحي هم نيست. يك شب كه حوصله شان سر رفته. دوستي مي گويد: »هي، چطور است برويم يك مقبره پيدا كنيم؟« و اين ماجرا همچنان ادامه دارد و ميراث فرهنگي و تاريخي يك ملت هر روز نابودتر مي شود.
در زيائولي به خوبي مي توان ناهماهنگي ها و تفاوت هاي زندگي را ديد كه برخاسته ازدرآمدهاي ناگهاني حاصل از قاچاق يادگار  هاي گذشته است. زندگي روستايي توام با شيك ترين لباس  ها و كفش هاي ساخت شركت هاي معروف، ديش هاي ماهواره روي بام خانه ها و امثال آن، نشان دهنده همين ناهمگوني است. ليتل سو مي گويد: »با نگاه كردن به خانه مردم دهكده به راحتي مي توانيد بفهميد چه كسي بهترين مقبره را غارت كرده است. بعضي از اهالي حتي تلويزيون هايي با صفحه بسيار بزرگ مسطح و دستگاه هاي بازي هاي ويديويي پيشرفته در خانه روستايي خود دارند و بازي مورد علاقه بسياري از آنها، »غارتگر مقبره« (تامب ريدر) است!
۲
باستان شناسان گاهي به شوخي مي  گويند غارت مقابر و ديگر مراكز باستاني دومين حرفه قديمي جهان است،  اما آنچه در گذشته به ندرت اتفاق مي افتاد و هر ازگاهي دستبردي به يكي از پايگاه هاي باستاني زده مي شد، امروز به صورتي غير قابل تصور درآمده و سيل مهاجمان به اين مراكز سرازير شده است. بسياري از روستاييان در اينكه تعدادي از يادگاري هاي باستاني را از مكاني در چين خارج ساخته و به مجموعه يكي از ثروتمندان اروپايي يا آمريكايي تحويل دهند، مشكلي نمي بينند. در حقيقت اين روستاييان اولين حلقه زنجير قاچاق بين  المللي آنتيك در جهان هستند كه سازمان ملل آن را رقيبي بر قاچاق موادمخدر و تجارت اسلحه از هر لحاظ مي داند. كاترين توب، باستان شناس و استاد دانشگاه لندن در اين باره مي گويد: »امروز به درستي مطالعه و پذيرفته شده كه بين 80 تا 90 درصد آنتيك  هاي موجود در بازار غير قانوني است.«
تجارت يادگاري هاي باستاني آسيا - چه قانوني و چه غيرقانوني - به سرعت رو به افزايش و توسعه است و تقاضاي روز افزون مجموعه  داران غربي و شرقي كه حريصانه هر شيئي را كه بوي قديمي  بودن بدهد مي بلعند تا به دكوراسيون خانه هاي شيك و گران قيمت يا انبارهاي آنتيك خود اضافه كنند، به گرمي اين بازار كمك مي كند. در اين بازار گرم همه چيز، از سرهاي بودا گرفته تا سنگ نوشته هاي باستاني و تنديس هاي خمر به قيمت هاي گوناگون خريد و فروش مي شود. تنها در چين، چيزي حدود 200 خانه حراج وجود دارد كه بيشتر آنها فقط به عتيقه اختصاص دارد، جالب اينكه همه اين مراكز در يك دهه گذشته افتتاح شده است در جريان حراج اشياء و آثار هنري تابستان امسال در لندن، دو قلم از فروش هاي عمده به اشياي آسيايي تعلق داشت كه هر دو به صورت قانوني تهيه شده بودند. يك گلدان سنگ يشم چيني متعلق به دوره كيان لونگ از يك كلكسيون خصوصي كه به مبلغ 280 هزار دلار در مركز حراج بونهامس به فروش رفت و يك كار خطاطي نقاشي كم نظير مربوط به دوره امپراتوري سونگ كه در مركز حراج سادبيز به بهاي حيرت انگيز 2/1 ميليون دلار به يك گالري تايواني فروخته شد. نيل برودي، يكي از متخصصان مركز پژوهش در زمينه آنتيك  هاي غير قانوني دانشگاه كمبريج(IARC) مي گويد: اين روزها تقاضاي آنتيك در اروپا به مرحله اي وحشتناك رسيده است و بسياري از مجموعه داران و معامله  گران اين مقوله بدون هيچ شك و ترديدي با قاچاقچيان آنتيك معامله مي كنند.
اشتهاي جهاني براي يادمان   هاي آسيا باعث ايجاد يك جريان عظيم و غير قانوني در ناحيه شده و درآمدهاي غيرمنطقي و قاچاق زمينه بسياري از مفاسد را فراهم آورده است. پليس كامبوج به تازگي يك كاميون پر از مجسمه هاي خمر را كشف كرد كه ناشيانه از مراكز باستاني استان بنتي مينچي كنده شده بود.(در حقيقت اين قاچاقچيان بيشتر از هر چيز به سايت هاي باستاني صدمه وارد مي كنند و به خاطر برداشتن يك مجسمه يا كندن يك ديوارنگاره، يك مجموعه عظيم و ارزشمند را كه مي تواند بازگوكننده تاريخ، فرهنگ، مردم شناسي و ... يك دوره باشد نابود سازند.) مسوولان باستان شناسي چيني نيز از دزدي 158 قطعه مجسمه هاي مذهبي از مجموعه اي متعلق به شهر ممنوعه پكن كه به موزه اي در چنگده موقتا قرض داده شده بود، خبر دادند. در طول پنج سال گذشته، به حداقل 220 هزار مقبره باستاني چين دستبرد زده شده است.

يك باستان شناس نامعروف به نام مايكل ترنت در پي آن است كه دست تنها جلوي اين جريان عظيم و سيل آسا را بگيرد. او به طور رسمي به پست جالبي گمارده شده است؛ مسوول بخش فرهنگ و هنرهاي زيبا - زير مجموعه وزارت كشور كامبوج - اما اين عنوان براي كسي كه خودش و كارمندانش روي هم فقط يك نفر (يعني خودش) است كمي غلو آميز وكميك به نظر مي رسد. ترنت كه از پدر و مادري خمر - فرانسوي به دنيا آمده، در سال 1993 از تبعيد بازگشت و تنها ماموريتش حفاظت از ميراث كامبوج بود. او مي گويد: »ميراث ما آنقدر براي ما مهم است كه علامت آنگكوروات را روي پرچم كشورمان ثبت كرده ايم. پس چطور مي توانيم به عنوان يك ملت، يك دولت و يك كشور، اجازه بدهيم ميراث ما به راحتي از ميان انگشتانمان سر بخورد و به خارج منتقل شود؟«
ترنت، روزهايي كه بيكار است - و اغلب چنين است چون كمبود بودجه مانع كار جدي او مي شود- ! به گمرك، در پنوم پن، مي رود و سعي مي كند آنجا سر و گوشي آب دهد. اوايل امسال او يك فرانسوي را كه با رشوه دادن به مامور گمرك مي خواست يك مجسمه مربوط به قرن هجدهم بودا را، كه از بتكده اي در استان پوسات دزديده شده بود، از مرز خارج كند متوقف ساخت.
اين مجسمه چوبي نفيس 63/1 متري اكنون در موزه ملي كامبوج در پنوم پن به معرض تماشاي عموم گذاشته شده است. ترنت ترسيد مجسمه را به بتكده دورافتاده اي كه قبلا در آنجا قرار داشت برگرداند، زيرا بدون شك مورد دستبرد مجدد سارقان اشياي عتيقه قرار مي گرفت. ترنت از چند جانب مورد تهديد قرار دارد؛ از جمله ديپلمات هاي خارجي كه از مصونيت ديپلماتيك خود براي خارج كردن آنتيك هاي دزدي از كامبوج حداكثر استفاده را مي كنند و مي توانند بدون بازرسي از گمرك فرودگاه خارج شوند جزو دشمنان درجه اول او هستند.
او به يكي از ديپلمات هاي غربي سخت مظنون است و عقيده دارد كه او بيش از ده سال است از همين طريق اشياي عتيقه را از كامبوج خارج مي سازد، حال آنكه دولت كامبوج حاضر به همكاري نيست و نمي خواهد با اين ديپلمات برخورد جدي داشته باشد؛ دولت كامبوج قضيه را طور ديگري مي بيند، زيرا كشور متبوع اين ديپلمات كمك هاي سخاوتمندانه اي را در اختيار اين دولت قرار داده و هر گونه برخورد مي تواند جلو اين كمك ها را سد كند.
با همه احساس و انرژي كه ترنت به كار مي برد، به نظر مي رسد همه تلاش هايش كاملا بيهوده است. او مي گويد: »بدون پرسنل، من فقط مي توانم هرازگاهي يك نفر را متوقف كنم، همين. ما براي آنكه بتوانيم كارمان را جدي انجام دهيم، احتياج به اداره بزرگ و كارمندان تعليم ديده و دلسوز متعددي داريم به طوري كه كليه خروجي ها را تحت كنترل داشته باشيم و از هر گونه قاچاق كالاهاي آنتيك مربوط به گذشته و تاريخ كشورمان جلوگيري كنيم.«
۳
هر از گاه يك بار نيز يك ماهي بزرگ به تور مي افتد. پليس هند به تاجر معروف و خوشنام صنايع دستي، وانام نارايان گهيا مشكوك بود و گمان مي رفت يك شبكه بزرگ قاچاق آنتيك، كه صدها معبد و قصر را از نفيس ترين گنجينه هاي تهي كرده بود، توسط اين تاجر رهبري مي شود. اما به گفته پليس، تاجر 55 ساله باهوش تر از آن بود كه در جريان عملياتش كوچكترين سر نخي به دست پليس بدهد. هر يك از اعضاي زنجيره قاچاق تحت رهبري او، فقط مافوق مستقيم خود را مي شناخت و پيدا كردن رابطه اي بين دزدهايي كه گهگاه دستگير مي شدند با مغز كل شبكه تقريبا غيرممكن بود. اما ششم ژوئن، پس از يك سال عمليات تعقيب، مراقبت و دستگيري عوامل جزء، سرانجام مسوولان رده بالا توانستند دلايل كافي براي ارتباط گهيا با دو مجسمه مسروقه را به دست آورند. با اين همه، وقتي پليس هند در خانه گهيا را براي دستگيري او كوبيد به هيچ وجه گمان نمي برد در آستانه كشف بزرگترين حلقه قاچاق آنتيك در تاريخ جديد هند باشد.پليس مي گويد، صدها عكس از مجسمه هاي سرقت شده قرون نهم تا يازدهم، به همراه ليستي بلند بالا از شماره تلفن هاي مجموعه داران خصوصي و 68 كاتالوگ متعلق به خانه هاي حراج عتيقه در جهان كه بعضي از همان اشياي مسروقه در آنها به چشم مي خورد، در خانه او پيدا شد. بر اساس اعترافات صريح گهيا، پليس اظهار مي دارد كه او در طول سي سال در قاچاق حدود 50 هزار پيكره بت، نقاشي و مجسمه هاي دزديده شده از بناهاي حفاظت شده و مراكز تحت نظر ميراث فرهنگي در سراسر هند دست داشته است. در دوم سپتامبر، به گهيا تفهيم اتهام شد و 21 غارتگر اظهار داشتند كه بخشي از شبكه قاچاق آنتيك او بوده اند. از آنان نيز اشياي عتيقه بسيار گرانبهايي، از جمله يك مجسمه بودا كه براي سهولت حمل به خارج به سه قطعه تقسيم شده بود، به دست آمد. تعداد زيادي از مشتريان خارجي گهيا شناسايي و برايشان پرونده اتهامي تشكيل شده و پليس هند به دنبال كسب اختياراتي از سوي وزارت خارجه براي تحقيق از آنهاست. رئيس پليس، آناند شريواستادا، مي گويد: »ما به اندازه كافي مدرك داريم و مي توانيم اين افراد را به موارد متعددي متهم كنيم.«
طبق اظهارات گهيا، بسياري از اقلام سرقت شده توسط عوامل او سرانجام از خانه هاي حراج سادبيز و كريستيز سر در آورده است.
كساني كه با آنتيك سر و كار دارند، به خوبي با نام دو فروشگاه، يا خانه حراج پيش گفته آشنا هستند. به هر حال ممكن است خانه هاي حراج و گالري ها از مسروقه بودن اقلام بي اطلاع بوده باشند. يكي از مسوولان اداره كريستيز لندن در اين رابطه گفت: »كريستيز در ارتباط مستقيم با مقامات دولتي است و در هر مرحله از تحقيقات به ماموران كمك مي كند.« ديانا فيليپس قائم مقام سادبيز مي گويد: »از آنجا كه تحقيقات در جريان است، در حال حاضر نمي توانيم هيچ اطلاعاتي در اختيار خبرنگاران بگذاريم. ما در چند سال گذشته، هيچ يك از اقلام متعلق به آقاي گهيا يا شركت هاي وابسته به ايشان را آگاهانه به فروش نرسانده ايم.« برادي، از مركز پژوهش در زمينه آنتيك هاي غيرقانوني دانشگاه كمبريج(IARC) مي گويد: خوشبختانه خانه هاي حراج و موزه هاي اروپا در چند سال گذشته نسبت به مسووليت هاي قانوني و اخلاقي خود آگاه تر شده اند، اما اغلب فروشندگان، دلال ها و مجموعه داران خصوصي ديدگاه متفاوتي دارند. آنها همواره شانه بالا مي اندازند ومي گويند: »به ما چه كه آنها نمي توانند ميراث خود را حفظ كنند يا دولت نمي تواند اشياي سالم و مسروقه را تفكيك نمايد.«اطلاعات ثبت شده در »ليست اشياي مفقوده- « مركز اطلاعات بين المللي آثار هنري مسروقه كه توسط صنعت بيمه و خانه هاي حراج از جمله سادبيز و كريستيز بنيان گذاري شده - بسيار ناقص و بي فايده است. در اين ليست بيش از 140 هزار اقلام غيرقانوني ثبت شده كه فقط 10 درصد آن آنتيك و جزء ناچيزي از اين 10 درصد متعلق به آسياست. يكي از متخصصان اين مركز اطلاعاتي مي گويد: »ما به ويژه مي خواهيم بانك اطلاعاتي خود را در رابطه با آنتيك ها و آثار هنري هند و آسياي جنوب شرقي گسترش دهيم اما دولت هاي اين منطقه در ارائه اطلاعات، مشاركت بسيار ضعيفي دارند. مثلا با گذشت چند ماه هنوز دولت هند ليست اشياي مسروقه را به اينترپل - پليس بين المللي مستقر در ليون فرانسه - نداده است. در واحد اشياي هنري و آنتيك اينترپل فقط چهار نفر كار مي كنند!«
۴
در گوشه و كنار پيروزي هايي هم به دست مي آيد، در فوريه 2002 پليس زيان موفق شد وانگ كانگ يان، يكي از دلال هاي محلي را كه توانسته بود محموله اي مركب از چند مجسمه كوچك امپراتريس دو را به هنگ كنگ قاچاق كند، دستگير نمايد. وانگ، نام فروشگاهي در هنگ كنگ را فاش ساخت كه پيش از آن 32 مجسمه مسروقه از او خريده بود.
جاده هاليوود هنگ كنگ كليد اصلي ترانزيت آنتيك هاي چيني - اعم از قانوني و غير قانوني - است. اقلام بسيار كمياب - به ويژه مسروقه ها - به ندرت به نمايش در مي آيند.
داستان غم انگيز غارت ثروت هاي عظيم فرهنگي و گنجينه هاي ارزشمند باستاني كشورهاي آسيايي همچنان ادامه دارد و هر روز تعداد بي شماري از آثار باستاني، فرهنگي و تاريخي اين كشورها ناپديد مي شوند تا سر از بازارهاي پرسود بين المللي در آوردند و گروهي ثروتمند و عده  اي مجموعه دار خصوصي خشنودتر شوند.
اين ثروت هاي عظيم اكنون در تالارهاي منهتن، انبارهاي لندن، مخفيگاه هاي هنگ كنگ و صدها ناكجاآباد ديگر پنهان هستند و احتمالا هيچ وقت كشف نخواهند شد. رئيس پليس شريواستاوا با اندوه مي  گويد: »تاريخ و فرهنگ ما در آثار كهن ماست و بخش عظيمي از آن براي هميشه گم شده است.« اين جمله اي است كه براي بسياري از كشورهاي آسيا صدق مي كند: تاريخ و فرهنگ آسيا هر روز غارت مي شود، هر روز گم مي شود.
000750.jpg

ماهي بزرگ: پس از يكسال تعقيب و مراقبت، سرانجام گهيا در خانه اش توسط پليس هند دستگير شد.
پليس مي گويد، صدها عكس از مجسمه هاي سرقت شده قرون نهم تا يازدهم، به همراه ليستي بلند بالا از شماره تلفن هاي مجموعه داران خصوصي و 68 كاتالوگ متعلق به خانه هاي حراج عتيقه در جهان كه بعضي از همان اشياي مسروقه در آنها به چشم مي خورد، در خانه او پيدا شد.
000754.jpg

صورت زخمي: غارتگران صورت هاي ويشنو و لاكشمي را از اين سنگ نگاره جدا كردند.
حرفه اي ها: روستاييان زيائولي ابزار غارتگري مقابر را خود مي سازند. تجارت يادگاري هاي باستاني آسيا - چه قانوني و چه غيرقانوني - به سرعت رو به افزايش و توسعه است و تقاضاي روز افزون مجموعه  داران غربي و شرقي كه حريصانه هر شيئي را كه بوي قديمي  بودن بدهد مي بلعند
000752.jpg

ابزار غارت: همان طور كه ملاحظه مي كنيد، ابزاري چون ماسك گاز، بيلچه مخصوص 
با تيغه منحني و دسته فولادي بلند قابل اتصال كه مي  تواند نمونه خاك را از 35 متري زمين خارج سازد،
پمپ هوا و ژنراتور قابل حمل (پرتابل) از لوازم اوليه 
غارتگري مقبره است.

جهانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |