جمعه ۱۰ مهر ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره۳۵۱۲
ورزش
Friday.htm

ريشه يابي وضعيت مربيان فوتبال در اروپا
تئوري هاي منسوخ
006813.jpg
006822.jpg
006816.jpg
006819.jpg
شيرين  نجوان
«... دقيقاً بعد از به وجود آمدن هر بحراني در فوتبال دنيا، همه تريبون ها با تئوري هاي پيچيده و عجيب و غريب داد از اطلاعاتي مي زنند كه نه هيچگاه كاربردي دارند و نه قابل اجرا هستند.»
اودو لاتك ـ مربي سابق گلادباخ و مفسر روزنامه دي ولت ـ مانند صدها هوادار فوتبال هر روز قبل از انجام هر كاري خبرهاي سايت هاي معروف را مرور مي كند. او نيز مانند جمع كثير مشتاقان توپ گرد از جريان حاكم بر فوتبال امروز اروپا شكايت دارد. اعتراض هاي او از حد مقاله هاي تند و انتقادگونه روزنامه دي ولت گذشته است و حالا بدون هرگونه حد و مرزي شعله هاي خشمش را در مطبوعات و يا هر تريبون آزادي ثبت مي كند.
از نظر او فوتبال امروز اروپا به نوعي دچار بحران عميقي در زمينه مربيگري شده است. لاتك دنياي فوتبال را «از هر زاويه اي» مي شناسد. هدايت گلادباخ، بارسلونا و بايرن مونيخ فرصت هاي جدي و ارزشمند زندگي حرفه اي او بوده اند. بنابراين امروز با شيوه عزلت نشيني از دنياي فوتبال و رها از بودن در بطن همه حاشيه ها بهتر مي تواند ببيند و نظر بدهد.
او معتقد است نظرهايش دنباله تريبون هاي شبكه هاي خبري نيستند و اصلاً ريشه نظر وي در اين است كه به عنوان عضو سابق دنياي فوتبال و به عنوان رهبري از جمع كثير و علاقه مند به فوتبال، اشاعه فكري اصولي را ترويج دهد.
لاتك امروز علاوه بر سپري كردن دوران بازنشستگي و قلم زدن در دي ولت، رهبري سه گروهك هواداران متعصب از سه تيم آلمان را به عهده دارد. او معتقد است: «امروز همه كساني كه گزينه اولشان در شروع يك روز، دنبال كردن خبرهاي داغ و به روز فوتبال است قبل از اين كه بتوانند شالوده اي از هر آنچه مي خواهند به دست آورند در دريايي از حاشيه هاي بيجا و بحران هاي عميق غرق مي شوند.» لاتك عقيده دارد: «بحران هايي چون بحران مربيگري در اروپا قبل از هر چيز دامن همان هواداراني را مي گيرد كه با نام فوتبال و تيمشان زندگي مي كنند.»
و اين واقعيتي است كه در اروپا ـ مانند ساير قاره ها ـ هواداران متعصبي وجود دارند كه در لحظات خشم و نتايج منفي همچنان به تيمشان علاقه مند هستند.
لاتك مربي سابق ۶۰ ساله اي كه لحظه لحظه عمرش را با فوتبال تقسيم كرده، معتقد است: «بحران مربيگري امروز چيزي نيست جز عدم اعتماد به نفس ريشه اي به مربياني كه قبل از هر چيز وسيله اند. مربيان امروز اروپا در فضايي خالي از هرگونه اعتماد مسئوليت مي پذيرند و در ازاي اندك زمان ممكني كه به آنها تقديم مي شود، توقع بهترين نتيجه و بازده مي رود.»، «در سال ۱۹۸۶ زماني كه گلادباخ مسئوليت هدايت تيم را به من سپرد، فضاي موجود فراتر از هر درجه  ممكني با امروز متفاوت بود. در آن زمان من حق شكست خوردن و حق پيروزشدن را توام داشتم اما مربيان امروز در فضايي بسيار بسته و خالي از ريسك  تنها بايد بتازند آن هم فقط به سوي پيروزي.»
تئوري هاي امروز مي گويند كه «زمان كوتاه» مفهوم واقعي اش در شرايط فوتبال آشكار است. اين بدان معني است كه زمان آنقدر گذرا و زودگذر است كه مجالي براي شكست باقي نمي ماند و تنها پيروزي دست گرفتن جام است كه بايد هرطور كه شده به آن رسيد.
مقاله هاي لاتك مملو از قلمفرسايي هاي تندي است كه بر «دروغ هاي رنگ  شده با صداقت» خط مي كشد. «مروري كوتاه بر وضعيت امروز فوتبال اروپا فرصت مناسبي است براي اين كه واقعيت را از كذب تشخيص دهيم. وقتي رم دچار بحران مي شود و شكست ها پشت هم رديف مي شوند، كاپلو استعفايش را روي ميز مي گذارد. بحران ها بالا مي گيرد. همه درخواست ها براي هدايت تيم رد مي شوند. بالاخره فولر را به مسند مي نشانند. دوباره جو ناآرام مي شود، مجدداً همه پيشگويي ها عكس مي شود. تنها بيست و اندي روز گذشته حالا زمان خداحافظي فولر رسيده است! مشابه چنين شرايطي فراوان است. وقتي در اسپانيا، كارلوس كرشي زمام رئال مادريد را به دست مي گيرد ـ در مدت زمان نه چندان كوتاهي ـ روسا به نتيجه منفي مي رسند كه او نمي تواند، بنابراين خوزه آنتونيو كاماچو مي آيد. حالا از او نيز ناراضي اند. او نيز بايد برود و زمان آمدن گارسيا رمون رسيده است!»عقايد لاتك جدا از واقعيت هاي روز نيستند. عدم ثبات در مربيگري يكي از مبرهن ترين المان هاي امروز فوتبال اروپاست و عدم ارايه فرصت مكفي به مربيان مقوله اي است كه از نظر مربي حرفه اي چون لاتك بهترين و شايسته ترين نام براي آن «بحران عميق» در فوتبال است.
اودو لاتك در آخرين مقاله خود ـ در اين بحث ويژه ـ كه در روزنامه دي ولت ثبت شده  است، باشگا ه ها را به جعبه هاي نگهداري موش هاي آزمايشگاهي تعبير كرده است. اين مقاله يكي از تندترين سخن پردازي هاي لاتك است كه انعكاس عميقي نيز دربرداشت. وي در اين مطلب عنوان كرده است: «تنها شرط و مقدم ترين گزينه براي پذيرش يك مربي اعتماد به سوابق و توانايي هاي بالقوه و بالفعل آن است. تمام مربياني كه همچون موش هاي آزمايشگاهي نگون بخت بايد در كوتاه ترين فرصت بالاترين بازدهي و يا هرآنچه از آنها توقع مي رود را عرضه كنند. وقتي شوراهاي پذيرش مربيان ـ در هر باشگاهي  ـ برگزار مي شود سوابق آن فرد مورد بازرسي قرار مي گيرد و در انتها به خاطر همان شرايط از باشگاه  خارج مي شود!»
از نظر لاتك و بسياري ديگر تيم هايي چون رئال مادريد، رم و ... در شرف سقوط به دره تباهي هستند. «زماني» كه همه تئوري پردازان از آن به عنوان علت اصلي حضور مربيان در كوتاه  مدت ياد مي كنند، هماني كه دنبال كردن و رسيدن به ثانيه هايش از توان خارج است، مي تواند قبل از هر چيز و ايجاد هر دلهره اي باعث دقت كردن در از دست دادن فرصت ها باشد!
واقعيت هاي آشكاري در فوتبال امروز وجود دارد كه در كمال تعجب عده زيادي نسبت به آن بي توجهند. وقتي به تيم هايي كه مربيان با آنها هماهنگ مي شوند و مدت زمان معقولي را در آن باشگاه ويژه سپري مي كنند، توجه كنيم رشدي صعودي نمايان مي شود كه عده كثيري به آن اميد بسته اند. يونان، پرتغال و آرسنال نمونه بارز آنها هستند.
شايد رهاگل بعد از عنوان قهرماني به فكر تمديد قراردادش افتاد و يا ونگر نيز با كسب عنوان هاي قهرماني پي درپي، اما قبل از هر چيز اجازه ماندن و فرصت براي خلاقيت بود كه آنها را به سوي چنين ايده اي هدايت كرد. زماني كه به خاطر توانايي هاي مربيگري شان از باخت هاي تيم گذشتند و به او فرصت دادند كه چاره اي نو بينديشد.
زمان به سرعت در حال گذر است و فرصت براي تصميم گيري كوتاه اما اي كاش در چنين شرايطي به جاي تصميم هاي سريع به مربيان فرصت دهيم و گنج هاي فوتبال را اين چنين با بي آبرويي تباه نكنيم.
منبع: tribalfootball.com

دو روي استقلال
۱ـ مي آيد روبه روي دوست قديمي. پا را از زمين برمي دارد و مي گذارد جايي كه نبايد بگذارد بعد مي رود مصاحبه مي كند كه اگر آن جا نمي گذاشتم پس پايم را كجا مي گذاشتم؟ طرف مقابل هم پشت تلفن شروع مي كند به نوازش حريف كه بايد با مشت مي زدم توي صورتش.
سرپرست تيم مصاحبه مي كند. او از مصاحبه هاي جنجالي غافل نيست. هيچ هيجاني نيست كه او به تيمش و به ديگران وارد نكند. روزي نيست كه كسي از زير تيغ تيز كلامش در امان مانده باشد. يكي را تهديد مي كند، يك تيم را به ورزشگاه و طرفداران پرشمار تيم حواله مي دهد. او حتي عليه بازيكنان سابق تيم هم مصاحبه و هرازچندگاهي آنها را مورد لطف و نوازش قرار مي دهد.
مصاحبه سيدعباسي در يكي از نشريات ورزشي و مصاحبه هاي مشابه از سوي بازيكنان جدا شده استقلال نشان مي دهدكه سرپرست اين تيم وظايف خود را به شكلي نادرست انجام مي دهد. او گاه فراموش مي كند وظيفه سرپرست هدايت و مديريت بر امور تيم فوتبال است. گاه فراموش مي كند اوست كه بايد هيجانات ناشي از ورزش را كنترل و هدايت كند. او
به جاي آرامش بخشيدن به اعضاي تيم، گاه خود عاملي مي شود براي وارد شدن استرس به بدنه تيم، مسئولان باشگاه استقلال از اين نكته غافل شده اند كه تيمي چون استقلال، خود به خود هيجانات و حواشي فراواني دارد و مصاحبه هاي سرپرست هيچگاه مانع حواشي نخواهد بود.
اين را هر تيمي مي داند كه براي رسيدن به قهرماني، تمركز نياز است. تمركز روي برنامه هايي كه از ابتدا تا انتها به درستي چيده شده است، اما به نظر نمي رسد فعاليت هاي موجود تمركزي باقي بگذارد. استقلال فصل گذشته نايب قهرمان شد. اين را تماشاگران و طرفداران تيم به خوبي مي دانند كه مقام استقلال دو فصل قبل نهم بوده و فصل گذشته در رقابتي ميلي متري قهرماني را واگذار كرد پس با توجه به اين شرايط آنها مقام كمتر يا حتي مساوي آنچه در فصل گذشته كسب كرد را نخواهند پذيرفت. اين ذات ورزش است. جاه طلبي از بازيكن و مربي و مدير تا تماشاگر پشت صفحه تلويزيون اشاعه پيدا مي كند.
۲ـ تيمي كه داعيه قهرماني دارد بايد شخصيت قهرمان را نيز داشته باشد. شايد در پايان فصل اين استقلال باشد كه روي سكوي نخست جلوس مي كند اما امروز هيچ نشانه اي از تيم قهرمان در استقلال وجود ندارد. استقلال امروز، نه در ميدان ـ كه در آ ن جا هم نواقص فراواني دارد كه كارشناسان فوتبال به آن خواهند پرداخت ـ كه خارج از آن نيز دچار معضلات فراواني است. پس از پشت سرگذاشتن يك فصل با كمترين هزينه، اين فصل استقلال از ابتدا ـ حتي از دوران يارگيري كه پرهزينه تر نشان داد ـ متفاوت از فصل گذشته آغاز شد. جدا شدن چند بازيكن كليدي استقلال، خود مي تواند عاملي در جهت افول يا برعكس رشد تيم باشد. اين كه استقلال با پتانسيل فصل گذشته نايب قهرمان شد و در ابتداي فصل چند مهره را جايگزين مهره هاي كليدي اش كرد، مي تواند عاملي براي تيره روزي استقلال باشد. اما از سوي ديگر استقلالي ها اگر بدانند چگونه با مهره هاي خود بازي كنند شرايط به كلي تغيير خواهد كرد. زمان كوتاه آغاز ليگ برتر اجازه اظهارنظر فني در مورد اين كه استقلال با مهره هاي موجود چگونه عمل خواهد كرد را از هر كارشناسي خواهد گرفت. با اين حال خارج از زمين يك تدبير صحيح براي كنترل حواشي وجود ندارد. مسئولان استقلال اجازه مي دهند مسئله اي پيش بيايد و سپس با آن مبارزه مي كنند تا شرايط تيم دچار تزلزل نشود اما راه بهتري نيز براي اين مسئله وجود دارد. انتخاب راه مديريتي دوم گويا كم هزينه تر است. راه دوم اين است كه پيش از وقوع هرگونه حاشيه اي آن را شناسايي و در جهت خنثي كردن آن اقدام كنند. البته روش دوم امكانات و افراد خاص اين شيوه مديريتي را نياز دارد كه البته در استقلال اين روش استفاده نمي شود.
مصاحبه هاي خارج از حيطه استقلال در مورد اين تيم و باشگاه افزايش يافته است. اين مي تواند عامل خطرناكي براي يك تيم باشد. استقلال از اين نكته غافل شده است. مصاحبه ها از مربيان و بازيكنان سابق گرفته تا كارشناسان و منتقدان و بعضاً مغرضان اين تيم ادامه دارد. در صورتي كه كنترل اوضاع به دست حواشي بيفتد استقلالي ها قطعاً بايد از گذراندن فصل آرام و در نهايت قهرماني چشم پوشي كنند. اين يك قاعده ساده است.

يادداشت
لحظه هايي از جنس اضطراب
مايكل بائوس - مسئول نقل و انتقالات رئال مادريد - مشغول بررسي پيشنهادهايي است كه از طرف گارسيا رمون - مربي جديد رئال مادريد - به سوي ميز كارش روانه شده است. رمون خواستار خريد سوژه اي جديد است كه مي خواهد تا انتهاي مراحل مياني، جريان مخفي باقي بماند.
اين كه رمون چه نقشه جديدي در سر دارد خود داستان ديگري است. شايد اين بار بتواند با خريدي آن هم به مبلغي نجومي خلاءهاي رئال را بپوشاند اما نه، قطعاً اين بار درخواست وي با كمي دشواري به همان مراحل مياني خواهد رسيد. چرا كه بار ديگر پيشگويي هاي عليه او در حال عكس شدن هستند.
بائوس مي گويد: «اقدامات و درخواست هاي اوليه او
به سرعت مراحل اداري باشگاه را طي مي كرد. همه اعضا هر آنچه در توان داشتند به كار مي بستند تا بتوانند حداقل شرايط لازم براي ايده هاي جديد او را ايجاد كنند اما با كسب نتايج منفي اخير، باشگاه راهي را به سوي نااميدي طي مي كند.»
تنها بخش نقل و انتقالات رئال نيست كه مقاومت در برابر نظرات رمون را برمي انگيزد بلكه كميته نظارت به مسابقات و حتي صدها هواداري كه به نام رئال صندلي هاي باشگاه را پر مي كنند و سر تا سر برنائبو را از پرچم هاي رئال پر مي كنند دم از شكايت برداشته اند.
از نظر كميته نظارت براي بسياري از خريدها، مبالغ خرج شده و حتي تشخيص شركت و يا نيمكت نشيني برخي از بازيكنان توجيهي منطقي وجود ندارد. هواداران نيز آنچه كه مي خواهند مشخص است گل، گل، گل و تنها گل.
شايد همه اينها به اين علت باشد كه قرار است او نيز به آرامي براي سفر آماده شود؛ درست مانند كاماچو.
وضعيت خوزه آنتونيو كاماچو نيز بهتر از امروز رمون نبود. براي وي هم شرايط همين گونه آغاز شد. دو شكست پي درپي براي ابرقدرتي چون رئال كافي بود تا جلسات پشت سر هم تشكيل شود و برگه اخراج كاماچو به سوي دفتر كارش روانه شود.
اگر كمي به عقب برگرديم به خاطر مي آوريم كه براي كارلوس كرشي كه كاماچو جايگزين او شده بود، شرايط همانند اكنون بود. كرشي بار منفي بيشتري در اين دوره حمل مي كرد و آن نيز به خاطر سياست هاي رفتاري ويژه اي بود كه در زمان دوران مربيگري اش به كار مي بست. جو خشك و روابط غيردوستانه او و بازيكنانش شرايط بسته اي را ايجاد مي كرد كه جدا از هر شكست و نتيجه منفي ثبت شده اي، آزاردهنده تر بود. طبق نظرسنجي از ميان مربياني كه روزي مهمان رئال بوده اند، رفتن كارلوس كرشي، رفتني سهل تر بود چرا كه پيوندي حتي از لحاظ كاري نيز مابين او و بازيكنانش برقرار نشده بود.
حالا مهمان امروز رئال، رمون است. مربي جسور و
با انگيزه اي كه حتي با كسب نتايج منفي پي در پي همچنان اميدوار به برگرداندن شرايط به نفع خودش است.
رمون در مصاحبه هاي ابتدايي اش نخستين هدفش را پس از ورود به حريم رئالي ها، «ارتباط» عنوان كرده بود؛ رابطه اي گرم و تا حدي صميمي كه بشود به آن اعتماد كرد. «روابط مابين من و بازيكنان رئال در حد ايده آل است. امروز آنها راحت تر به غريبه اي مانند من اعتماد مي كنند. وقتي به كارلوس دستور مي دهم تا در اين بازي روي نيمكت بنشيند و يا وقتي بكام را به شرايط تغيير پست محكوم مي كنم، با اعتراضات كمتري روبه رو مي شوم و من علت چنين جوي را اعتماد متقابل مي دانم.»
رمون صحيح تشخيص مي دهد چرا كه بهترين و نخستين حسن رمون در همان جلب  توجه و حمايت از بازيكنان بود. «من به همه بازيكنان از همان روز اول اعلام كردم كه همه ما در يك خط هستيم و رو به سوي هدفي واحد هستيم پس بايد از يكديگر حمايت كنيم.»
رمون مربي امروز غول هاي افسانه اي و در عين حال گرانقيمت رئال از گزينه هاي ويژه اي نسبت به ساير مربيان برخوردار است.
پس اتفاقات امروز اين باشگاه بر چه پايه و اساسي است كه رشدي نزولي آغاز شده است؟! اعتماد، احترام، علم، آگاهي، انگيزه، جسارت و پشتكار همراه رمون مربي امروز است او در زمان برگزاري بازي ها مستاصل و آشفته تر از هميشه با مهره هايش ارتباط برقرار مي كند. شايد به نقل از مطلبي از سايت بي بي سي رفتن براي رمون به آساني آمدنش باشد. او مي خواهد بجنگد و براي آنچه مي خواهد به دست آورد، تا امروز ايستاده است. شايد ديگر فرصت دوباره اي به او داده نشود و فردا برگه استخدام ديگري از سوي باشگاه، اين بار به سوي دفتر كار او روانه شود.
مشكل رئال، ريشه هايي از بي تناسبي و عدم هماهنگي را نمايش مي دهد. خريدهايي با قيمت هاي نجومي قطعاً شرايط ايده آلي را به وجود مي آورد اما عدم هماهنگي مابين آنها نياز به زماني تقريباً طولاني دارد كه به زمان حضور رمون كفايت نكند. اي كاش مسئولان باشگاه با وجود هر شكست و ضعفي در تيم اجازه بدهند تا او ايده هاي به نقل از خودش «جديد» را پياده كند، شايد سرنوشت در آخرين لحظات چرخيد و همه چيز از آن رئال شد.
هنوز فرصت ها در دست مربي فعلي باشگاه است. هنوز همه به نام مربي رئال، به دستوراتش احترام مي گذارند و هنوز تيتر يك خبرهاست.
عده اي رابطه ماندن رمون را با سياست استفاده از كارلوس ارتباطي مستقيم مي دانند. كارلوس بتي توانا و نمادي از فوتبال حرفه اي است. عده زيادي از هواداران - از گروه متعصبان - وقتي در چند بازي اخير عملكردهاي كارلوس را به باد انتقاد كشيدند درست در لحظه اي كه او پس از نيمه اي نيمكت نشيني به ميدان آمد و تك گل بازي را به تور بست همه عاشقان رئال ايستادند و نام او را به زبان آوردند. بنابراين كارلوس براي آنها اسطوره اي مقبول است كه شيوه استفاده مربي از او قبل از هر چيز اهميت دارد.
... زمان براي رمون به ثانيه ها متصل است... يك ... دو... سه... لحظات پر تنش و سنگين مي گذرند يا به سوي ماندني همراه با قهرماني و يا رفتني با كوله باري از شكست.

منبع: www.goal.com

بسكتبال در يك نگاه
006918.jpg
همه در جهان دكتر جيمز ناي اسميت را به عنوان ابداع كننده بسكتبال مي شناسند. وي در سال ۱۸۶۱ در شهر رمزي Ramsay در ايالت اونتارياي Ontaria كانادا به دنيا آمد. طرح اوليه بسكتبال از هنگام تحصيل وي در مدرسه اي نزديك محل سكونتش در ذهن او ايجاد شد. وي در آن زمان بيرون از مدرسه يك كلاسي اش، با يك بازي محلي با نام «اردك روي صخره» آشنا شد. بازي بدين صورت بود كه شاگردان مدرسه با قرار دادن يك اردك روي يك صخره و انداختن سنگ ديگري به سوي اردك سعي مي كردند اردك را بزنند و از روي صخره به زمين بيندازند. هنگامي كه جيمز جوان از مدرسه فارغ التحصيل شد براي ادامه تحصيل به دانشگاه مك گيل Mcgill University در مونتريال Montreal ايالت كبك Quebec رفت.
وي پس از اخذ درجه مربيگري ورزشي (تربيت بدني) در سال ۱۹۸۱ به آموزشگاه ورزشي YMCA در اسپرينگ فيلد Springfield ايالت ماساچوست Massachsetts ايالت متحده آمريكا رفت، جايي كه بسكتبال در آن متولد شد. وي در طول زمستان بسيار سرد ماساچوست با مشكل عمده اي مواجه بود و آن عدم امكان تمرين در بيرون از سالن ها بود. وي به همين خاطر تصميم گرفت ورزشي براي دانش آموزان اختراع كند كه به جاي تكيه بر قدرت بدني بر مهارت دانش آموزان متكي باشد. البته ويژگي مهم  بازي بايد اين مي بود كه بتوان آن را در سالن هاي كوچك مدرسه انجام داد. اولين بازي با يك توپ فوتبال و دو سبد «هلو» انجام شد، وي براي اين بازي ۱۳ قانون وضع كرد كه هنوز هم با تغييرات اندكي قوانين بسكتبال امروزي هستند، قوانيني نظير رانينگ (تراولينگ) Running (traveling)، عدم استفاده از پا و .. .
جيمز ناي اسميت علاوه بر اختراع بسكتبال به عنوان يك پزشك از دانشگاه فارغ التحصيل شده است و علاقه خاصي به فيزيولوژي داشته است. وي يك پروتستان معتقد بوده كه تفكرات خاصي در زندگي و فلسفه داشته است. وي در اوايل سال ۱۸۹۳ با توري كه همراه تيم بسكتبال مدرسه YMCA برگزار كرد، بسكتبال را به ديگر نقاط دنيا معرفي كرد و بسكتبال اولين بار در المپيك ۱۹۳۶ برلين به تمام دنيا معرفي شد.

NBA
006921.jpg
NBA مخفف National Basketball Association به معناي اتحاديه ملي بسكتبال است. اين اتحاديه مسابقات سراسري خود را در اواخر دهه ۱۹۵۰ ميلادي شروع كرد. اين مسابقات از همان زمان طرفداران بسياري داشت و به واسطه همين ميزان محبوبيت، در جامعه سرمايه داري آمريكا به شدت به رشد اقتصادي چشمگيري دست يافت. به گونه اي كه هم اكنون ورزشي مانند فوتبال بيشترين ميزان پرداختي نقل و انتقالات آن در حدود ۶۴ ميليون دلار است، اما در بسكتبال اين رقم تقريباً كمي از ميزان متوسط بالاتر است. منبع اصلي تغذيه بازيكنان حرفه اي NBA مسابقات سراسري كالج College است كه بهترين بازيكنان اين مسابقات به عنوان بازيكن جونيور Junior (بازيكن سال اولي) به NBA راه مي يابند. بهترين بازيكنان NBA مانند جردن هم از همين جونيورها بوده اند. دسته دوم بازيكنان خارجي شاغل در NBA هستند. اين بازيكنان بيشتر از كانادا و اروپا هستند. در چند سال اخير چند بازيكن آفريقايي و يا دو سه بازيكن آسيايي هم توانسته اند در NBA حضور پيدا كنند. در NBA ۲۹ تيم از دو كشور آمريكا و كانادا حضور دارند. اين تيم ها به دو كنفرانس شرق و غرب تقسيم مي شوند كه در هر كنفرانس باز هم به دو شاخه تقسيم مي شوند. كنفرانس شرق به دو شاخه آتلانتيك و سنترال (مركزي) تقسيم مي شود. در شاخه آتلانتيك هفت تيم و در شاخه سنترال هشت تيم حضور دارند. از قوي ترين تيم هاي حاضر در اين كنفرانس مي توان به ديترويت پيستونز Detroit Pistons و اورلاندو مجيك Orlando Magics اشاره كرد كه هر دو تيم امسال به مسابقات پلي آف Play off رسيدند و ديترويت توانست فاتح مسابقات سال هم شود. از پرافتخارترين تيم هاي اين كنفرانس مي توان به شيكاگو بولز Chicago Bulls  اشاره كرد. در كنفرانس غرب هم دو شاخه ميدوست Midwest و پاسيفيك Pacific وجود دارند كه هر كدام داراي هفت تيم هستند. از تيم هاي قوي
اين كنفرانس مي توان به لس آنجلس ليكرز LosAngles Lakers و سن آنتونيو اسپرز
San Antonio Spurs اشاره كرد. از پرافتخارترين تيم هاي اين كنفرانس هم مي توان به لس آنجلس ليكرز اشاره كرد. ۱۰ تيم برتر تاريخ مسابقات NBA به شرح زير است: بوستون سلتيك در سال ۱۹۶۵-،۱۹۶۴ فيلادلفيا در سال ۱۹۶۷-،۱۹۶۶ نيويورك نيكز در سال ۱۹۷۰-،۱۹۶۹ لس آنجلس ليكرز در سال
۱۹۷۲-،۱۹۷۱ ديترويت پستونز در سال
۱۹۸۹-،۱۹۸۸ شيكاگو در سال ۱۹۹۲-۱۹۹۱ و شيكاگو در سال ۱۹۹۶-۱۹۹۵.
همان طور كه مشاهده مي كنيد به جز ليكرز بقيه تيم ها از كنفراس شرق هستند.

|  ايران  |   هفته   |   جهان  |   پنجره  |   داستان  |   چهره ها  |
|  پرونده  |   سينما  |   ديدار  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |