شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۶۳ - Aug 19, 2006
نگاهي به روند و چگونگي مديريت تغيير در آموزش و پرورش
مديريت تغيير
012180.jpg
يكي از مهم ترين نتايج تغيير وزير آموزش و پرورش، تغييرات گسترده در سطوح مديريتي مجموعه آموزش و پرورش، از وزارتخانه تا مدارس است. به طوري كه لااقل در سطح 19 منطقه شهر تهران، به غير از يك مدير منطقه كه تعويض نشده و دو سه نفري كه جابه جا شده اند، همه رؤسا تغيير يافتند. اين اتفاق براي اولين بار نيست كه رخ مي دهد و آموزش و پرورش هم تنها وزارتخانه  اي نيست كه دستخوش تغييرات مي شود، اما در اين ميان دو نكته قابل توجه است: اول- اين تغييرات چه تأثيراتي در سطوح مختلف بر جاي مي گذارد؟ دوم- آيا اينها همان تغييراتي هستند كه آموزش و پرورش بدان نياز دارد؟ آيا اين تغييرات چند باره، باعث بهبود و ارتقاي عملكرد آموزش و پرورش شده است؟ نوشته اي كه پيش رو داريد به بررسي نكته دوم مي پردازد، چرا كه نويسنده مطلب اعتقاد دارد با تحليل مباني تغيير در آموزش و پرورش، مي توان به نتايج و تأثيرات آن هم پي برد. در اين نوشته ابتدا رويه جاري تغييرات در آموزش و پرورش مورد بحث قرار مي گيرد و سپس ضرورت هاي بنيادي و نيازهاي اساسي تغييرات در آموزش و پرورش، تبيين مي شود.

بد و خوب تغيير
درباره تغيير بحث هاي گوناگوني مي توان انجام داد. يكي از اين مسائل، بد و خوب تغيير و آثار خير يا شر آن است. ممكن است اصلاً ضرورتي منطقي براي تغيير وجود نداشته باشد و تغيير فقط بر مبناي عوامل احساسي و هيجاني صورت گيرد. گاهي نيت اوليه تغيير ايراد دارد و به جاي اصلاح، براي سوءاستفاده و منافع شخصي انجام مي شود. گاهي ضرورت تغيير وجود دارد، ولي روش تغيير نادرست است و به نتايج معكوس مي انجامد. يكي از سخت ترين كارهاي انسان كه تنش زيادي به همراه دارد، تصميم گيري و اقدام براي تغيير و پذيرش عواقب آن است. در هر حال، آثار هر نوع تغييري، وابسته به مديريت آن است. تغييراتي صورت مي گيرند كه علي رغم توجيه هاي مثبت اوليه، نتايج ناخوشايندي براي افراد، سازمان و محصول آن دارند. تغييراتي هم هستند كه در فرآيندي سيستمي و با تدبير و دورانديشي به نتايجي خوشايند مي انجامند.
ناهماهنگي و ناهمخواني ضرورت هاي تغيير، با اهداف، عاملين و روش هاي مديريتي تغيير، مهم ترين معضل تغييرات در ايران است. در آموزش و پرورش، بحث بر سر خوب و بد ضرورت هاي تغيير نيست، بلكه بحث بر سر ناهماهنگي ها و سوءتدبيرهاست.
آموزش و پرورش و تغييرات
آموزش و پرورش ايران، سابقه اي طولاني در تغييرات دارد. دهه هاست كه حرف و سخن از ضرورت هاي تغيير و اصلاح در آموزش و پرورش وجود دارد و تقريباً در هيچ زماني، شعار تغيير از آموزش و پرورش دور نبوده است، هميشه تغييرات زيادي هم در آموزش و پرورش روي مي دهد. مهم ترين موضع تغيير در آموزش و پرورش، تغيير وزير است. رفتن هر وزير و آمدن وزيري جديد، با دامنه اي از تغييرات وسيع همراه مي شود. آموزش و پرورش مجموعه اي وسيع شامل بيش از يك ميليون منابع انساني، هزاران مدرسه و تشكيلات گسترده اداري است. تغيير وزير، اين مجموعه را از بالا تا پايين، دستخوش تغيير مي سازد. اما به طور معمول، تغييرات آموزش و پرورش از چه نوعي است؟
۱ - تغيير افراد- شايع ترين و رايج ترين نوع تغيير در آموزش و پرورش، تغيير افراد است. وزير، معاونين را عوض مي كند، آنها هم مديران ارشد را و قضيه ادامه مي يابد تا به مديران مدرسه و حتي معاونين و معلمان هم مي رسد.
اگر چه پست هاي مديريتي در آموزش و پرورش و به خصوص پست هايي چون مديريت مدرسه از لحاظ اقتصادي چندان به صرفه نيستند ولي به دليل كثرت نيرو همواره امكان چرخش و تغيير مديريت ها وجود دارد. در لايه هاي دروني تغييرات هميشه تفسير اين است كه بدها رفته اند و خوب ها آمده اند. اما در لايه هاي بيروني علل تغييرات با شعارهايي چون شايسته سالاري توجيه مي شود. هر گروهي كه اختيار عمل را در دست مي گيرد خود را بهترين گزينه مي داند و قبلي ها را متهم به ناكارآمدي مي كنند.
۲ - تغيير در عناوين پست ها- نمونه اي ديگر از تغييرات در آموزش و پرورش، تغيير در چارت سازماني و به تبع آن عوض شدن پست ها و سمت هاست. نمونه نزديك اين نوع تغيير، تغيير نام ادارات مناطق به مديريت و اداره كل به سازمان و گستره اي از تغييرات ديگر در پست هاي اداري بود كه چند سال پيش اتفاق افتاد. حذف و بازگشت امور تربيتي هم، تغييراتي را در چارت سازماني و در عناوين پست ها موجب شده است. بازي پست ها چه هزينه هاي جانبي براي آموزش و پرورش به بار مي آورد؟ آيا آثار اين كار با هزينه هاي صرف شده براي تغييرات تناسب دارد؟
۳ - تغيير در طرح ها و برنامه ها- اين موضوع به طور معمول به سه شيوه دنبال مي شود: اول- حذف بعضي از طرح هاي قبلي؛
دوم- تغيير جهت و روش عمل بعضي از طرح هاي قبلي؛
سوم- افزون شدن طرح هاي جديد كه عمدتاً طرح هايي زيربنايي و بنيادي معرفي مي شوند. جالب است كه همه در آموزش و پرورش داعيه تغييرات و اصلاحات زيربنايي را دارند و كسي نمي گويد كه اگر بتوانم فلان مشكل را به سامان برسانم، هنر كرده ام. همه ادعا دارند كه همه مشكلات را حل خواهند كرد و آموزش و پرورش ديگري خواهند ساخت، اما در پايان، قصه از سر شروع مي شود. تغييرات مكرر در طرح ها و برنامه ها كه ناشي از تغيير وزرا بوده، خسارت هاي سنگين و جبران ناپذيري را در ابعاد مختلف، به آموزش و پرورش وارد ساخته است.
به چه تغييراتي نياز داريم؟
تغيير هر وزير در آموزش و پرورش، تلاطمي را در اين مجموعه از سطوح بالا تا پايين ايجاد مي كند و تا اين موج بخوابد مدت زماني طول مي كشد. شاخص ترين نتيجه اين تلاطم آشفتگي اوضاع و سردرگمي نيروهاست و علي رغم ادعاهايي مبني بر تغييرات بنيادي، بعد از طي دوره اي مشخص، همه چيز به وضع سابق برمي گردد؛ نه وضعيت معلم تغيير مي كند، نه مسير آموزش عوض مي  شود و نه دانش آموز و نه علم پيشرفت قابل توجهي مي كنند. به راستي آموزش و پرورش به چه نوع تغييراتي نياز دارد؟ و يا حداقل، علايمي كه نشان بدهند آموزش و پرورش عزمي جدي براي اصلاح امور دارد، كدامند؟
۱ - كاهش حجم وزارتخانه - اين وزارتخانه به شدت تمايل به تمركزگرايي و كنترل امور دارد، مانع استقلال عمل مناطق و مدارس است، نمي تواند بين مجموعه فعاليت هايش انسجام به وجود آورد و وجه اداري و اجرايي آن بر وجه علمي و فرهنگي اش مي چربد. نمي توان پذيرفت كه كيفيت بخشي فعاليت هاي مدارس و توجه به جزئيات نيازهاي آموزشي آنها، با تشكيلات گسترده اداري امكان پذير باشد. حجيم بودن بدنه وزارت آموزش و پرورش و عدم تناسب آن با نيازهاي واقعي مدارس، نكته اي است كه همه آن را به عنوان يك آفت پذيرفته اند ولي كسي اقدامي عملي براي تغيير وضعيت انجام نمي دهد.
۲ - ورود انديشه هاي بزرگان تعليم و تربيت- آموزش و پرورش هميشه به وسيله افكار اجرايي اداره شده است و بعضي از كساني هم كه در اين مسير و با استفاده از امكانات آموزش و پرورش به مدارك علمي بالاتر رسيده اند، صاحب نظراني عاريتي بوده اند. فرق است بين اين كه انديشه هاي بزرگ كاري را هدايت و راهنمايي كنند و يا اين كه انديشه هايي به تدريج و با كوشش و خطا و كسب تجربه در داخل مجموعه به مراتبي برسند كه فقط براي خودمان بزرگ به حساب مي آيند و در مجامع علمي، جايگاهي قابل قبول ندارند. درهاي آموزش و پرورش بر روي انديشمندان تعليم و تربيت، باز نبوده است و اين رويه بايد تغيير كند.
۳ - نگرش مجلس و دولت- وزراي آموزش و پرورش به طور معمول، با دولت و مجلس همصدا شده و اعلام كرده اند كه امكانات موجود بيش از اين نيست. به جاي آن كه متوليان آموزش و پرورش سعي در اصلاح نگرش دولت و مجلس به جايگاه استراتژيك آموزش و پرورش داشته باشند در عمل، با آنها همراه و همصدا شده اند. نداشتن و نداري يك بحث است و از موضع ضعف به موضوعي نگاه كردن، بحثي ديگر، معضل اصلي آموزش و پرورش با نگرش ها ارتباط دارد و نه صرفاً با نداشتن ها.
۴ - وضعيت معيشتي فرهنگيان- گفته ها، خيلي وضعيت معيشتي معلمان را بهبود نبخشيده است. از بن هاي 40-30 هزار توماني و كمك هاي مشابه، كاري برنمي آيد. گاهي سر و صداي بهبود شرايط معيشتي- به خصوص در هفته معلم- چنان بالا مي گيرد كه عالم و آدم تصور مي كنند كسي خوشبخت تر از معلم نيست، اما....
۵ - طرح ها و طراحان- طرح ريزي و اجراي طرح در شرايط فعلي آموزش و پرورش رويه اي معيوب و سست دارد كه معمولاً هم به نتايج مورد انتظار نمي رسد. همان گونه كه اشاره رفت، حجم وزارتخانه ، فاصله گرفتن از انديشمندان بزرگ تعليم و تربيت، نگرش هاي موجود به آموزش و پرورش، وضعيت معيشتي فرهنگيان، به همراه عوامل متعدد ديگر باعث انحراف در شكل گيري و اجراي طرح ها و برنامه ها مي شوند. در ايجاد، اصلاح، بازنگري و حذف طرح ها، تنها چيزي كه تغيير مي كند طراحان و عاملان است و گرنه در فرآيند اصلي كار، تغييري به وجود نمي آيد.
ضرورت يا مصلحت
تغييرات گسترده فعلي در مديريت ها و طرح ها و برنامه ها و تغييرات مشابه قبلي كه نقطه آغاز همه آنها، تغيير وزير بوده است، بر چه اساسي صورت گرفته و مي گيرد؟ چه ضرورت هاي منطقي دليل اين تغييرات است؟
علت اصلي تغييرات، نه ضرورت ها، به درستي بيان نمي شود. چرا اين تلقي ايجاد مي شود كه همه قبلي ها بد و همه جديدي ها خوب هستند؟ اين اتفاق براي اولين بار نيست و براي آخرين بار هم نخواهد بود كه روي مي دهد؛ مصلحت ها باعث مي شود تغييراتي صورت بگيرد كه غير از تنش و آشفتگي، هيچ سودي براي سازمان ندارد و فقط رويه جاري را تا مدتي مختل مي كند.فارغ از مصالح، چه كسي مي خواهد بر مبناي ضرورت هاي منطقي بپذيرد كه آمدن ها و رفتن هاي تكراري، چيزي را در آموزش و پرورش تغيير نخواهد داد؟

پيش درآمد
ضرورت هاي تغيير
مي گويند انسان، دنيا و همه پديده هاي هستي، ناگزير از تغييرند. تغيير جزء جدايي ناپذير زندگي بشر است. تغيير نه تنها شامل حال و آينده، بلكه در مواردي شامل گذشته هم مي شود. گاهي نگرش هاي ما به گذشته زندگي خودمان و ديگران و حتي رويدادهاي تاريخ تغيير مي كند.تغيير از مهم ترين ويژگي  هاي زندگي انسان و دنياي امروز است. تغييرات فرهنگي يا اجتماعي، پيوسته مورد بحث و پژوهش گروه زيادي از دانشمندان، فيلسوفان، سياستمداران، اقتصاددانان و مربيان است و از اين رو، درباره تفسير، ماهيت تغيير و توجيه علت ها، عوامل، ابعاد و جهات آن، نظريه هاي متعددي اظهار شده است. نمي خواهيم وارد مباحث فلسفي، تربيتي و اجتماعي تغيير بشويم ولي اشاره اي به ضرورت هاي تغيير براي تسهيل و ادامه بحث لازم است. چرا تغيير، ضرورت پيدا مي كند؟
۱ - افزايش دانايي- به نظر مي رسد مهم ترين و اصلي ترين ضرورت تغيير، افزايش دانايي است. وقتي انسان ها بيشتر بدانند و گستره اطلاعات و دانسته هاي آنان افزايش يابد ضرورت ها و زمينه هاي تغيير به وجود مي آيد. گاهي دانسته هاي علمي ما افزايش مي يابد و به دنبال آن، تلاش براي رسيدن به روش ها، تكنولوژي و منابع جديد آغاز مي شود. زماني هم آگاهي هاي فرهنگي و اجتماعي ما توسعه مي يابد و باورها و نگرش هاي مان تغيير مي كند. در شرايطي هم، اطلاعات ما درباره منابع انساني و توانمندي ها و قابليت هاي شان بيشتر مي شود و ضرورت تغييرات مديريتي را احساس مي كنيم.
012183.jpg
2 - پاسخگويي به نيازها- تا ده سال پيش در خانواده هاي ايراني، ضرورتي براي تهيه و استفاده از كامپيوتر احساس نمي شد، ولي امروز شرايط كاملاً تغيير كرده است. يكي از ضرورت هاي تغيير، پاسخگويي به نيازهاست. زماني كه احساس مي كنيم با تغيير در ابزارها، روش ها و امكانات، مي توانيم به نيازهاي جديد، بهتر پاسخ دهيم دست به كار مي شويم.
۳ - رسيدن به وضعيت مطلوب- گاهي تغيير حالت تحول جدي يا به اصطلاح شوك دارد؛ مي خواهيم با انجام تغييراتي مهم، از آن چه كه هستيم به وضعيتي بهتر و مطلوب برسيم و به اين منظور، با يافتن عوامل كليدي و مؤثر، دگرگوني هايي در وضعيت به وجود مي آوريم.
۴ - هماهنگ ساختن امكانات- در مواردي، هدف از تغيير، هماهنگ ساختن امكانات و استفاده بهينه از آنهاست.
۵ - دستيابي به واقعيت هاي جديد- گاهي عامل اصلي تغيير، دستيابي و كشف قابليت ها و توانمندي هاي جديد مانند نيروهاي شايسته و يا امكانات مناسب است.

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |