شنبه ۹ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۷۱ - Dec 30, 2006
تأملي دريك طرح
هويت بخشي به مدارس
زينب حسينجاني
008337.jpg
تالار همايش هاي كتابخانه ملي ايران به تازگي ميزبان نشست توجيهي ستاد هويت بخشي مدارس ايران بود. در اين نشست كه از سوي سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور و با دعوت از معماران با سابقه و كارشناسان استاني سازمان نوسازي مدارس برگزار شد، اعضاي ستاد هويت بخشي، متشكل از دكتر غفاري، دكتر رئيسي، مهندس كامران صفامنش، مهندس خاكي و مهندس محسن ميرحيدر(دبير ستاد)، بعد از سخنراني معاون عمراني وزير آموزش و پرورش و رئيس سازمان نوسازي مدارس كشور، به پرسش هاي مدعوين پاسخ دادند و در نهايت قرار شد جامعه معماران ايراني مقيم داخل و خارج از كشور تا پايان دي، طرح هاي خود را كه متضمن هويت ايراني است و با نيازهاي آموزشي دو گروه سني دبستان و راهنمايي متناسب مي نمايد، ارائه بدهند. در اين نشست تقريباً تمام چهره هاي فعال در عرصه معماري معاصر ايران حضور داشتند و از اعلام آمادگي معماران با سابقه اي چون مهندس سيحون، كامران ديبا، كيوان خسرواني و... نيز كه در خارج از ايران اقامت دارند، حرف هايي به ميان آمد. طرح هويت بخشي مدارس ايران از جمله طرح هاي بزرگ معماري كشورمان به حساب مي آيد كه بدون برگزاري مسابقه مي خواهد تمام توان هنري و معماري و مهندسي ايران را روي يك موضوع بايسته و بنيادي به ميدان عمل بكشد و به يك جمع بندي علمي و فني و هنري برسد. در طرح هويت بخشي مدارس ايران قرار است حدود 4 هزار ميليارد تومان بودجه ظرف چهار سال آينده به بازسازي و نوسازي حدود پنجاه هزار مدرسه سراسر كشور اختصاص بيابد، كه اين مبلغ با احتساب نسبي نرخ ساخت و ساز در كشور، برابر با هزينه  ساخت 8 ميليون مترمربع فضاي آموزشي و پرورشي است.
دعوت نامه طرح هويت بخشي مدارس
حدود يك ماه پيش سازمان نوسازي مدارس كشور براي 35 معمار و مهندس مشاور با سابقه ايراني مقيم داخل كشور، حدود 20 معمار صاحب نام ايراني مقيم خارج از كشور و 30 دفتر فني سازمان نوسازي استان ها دعوت نامه اي فرستاده بود كه در آن ضمن توصيف شرايط و امكانات طرح هويت بخشي مدارس ايران، براي تهيه طرح معماري دعوت به عمل آمده بود. در اين دعوت نامه كه با امضاي دبير ستاد، مهندس ميرحيدر ارسال شده بود، آمده است: ساختمان هاي مدارس ابتدايي و راهنمايي اگرچه ساختمان هايي كوچك هستند، ولي به لحاظ ماندگاري و از نظر هويت بخشي به شهر و محله و تأثيرگذاري در روحيات دانش آموزان كه آينده سازان جامعه هستند و استفاده هاي اجتماعي مردم محله نسبت به ساير ساخت و سازهاي شهري از اهميت بسيار بالايي برخوردارند. طراحي مدارس كشور، بعد از تيپ ساختمان هايي در تهران چون مدرسه فيروزكوهي، نوربخش، مروي، فردوسي، هنرستان دختران و غيره سال هاست كه دست كم گرفته شده و مورد عنايت مناسبي نبوده و معماران مجرب و پيش كسوت با انگيزه به آن نپرداخته اند و لذا آنچه ساخته شده، نه تنها هويت ملي، محلي و اسلامي ندارند؛ بلكه به طور عمده نمايانگر ساختمان يك مدرسه هم نيستند. اينك كه سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور مأموريت دارد تا ظرف چند سال آينده تعداد زيادي (حدود 50 هزار) دبستان، مدرسه راهنمايي و دبيرستان را در سطح كشور بازسازي و يا نوسازي نمايد، فرصت مناسبي است تا همه معماران ايراني به رغم تمام گرفتاري هايشان به اين موضوع عنايت خاص مبذول نمايند. در اين دعوت نامه و در ادامه از معماران خواسته شده تا طرح هايي با هويت، نجيب، ماندگار، بادوام و توأم با امكان نگهداري ساده تهيه كنند تا شايد بتوان از آنها به عنوان سرمشق و مثال استفاده كرد. سرمشق براي طرح هايي كه قرار است به تعداد زياد تهيه شود و به سمت و سويي هدايت شود كه هم مورد اقبال جامعه قرار بگيرد و هم مدرسه سازي در ايران را سر و سامان بدهد و بهبود ببخشد و به كيفيتي آرماني برساند. در فراخوان ياد شده روي نكاتي چون شرايط اقليمي چهارگانه گرم، سرد، گرم مرطوب و معتدل مرطوب نيز تأكيد شده و دست معماران براي انتخاب اقليم و گروه سني و... باز گذاشته شده است.
معيارهاي طراحي و ارزيابي
معماري مثل خيلي چيزهاي ديگر داراي محدوديت هايي دروني و قائم به خود است. به عبارتي اين علم و هنر وقتي عينيت مي يابد كه متعين و محدود به يك سري شرايط مكاني و زماني و اقليمي و مالي و... باشد. در غير اين صورت نمي توان از معمار، انتظار خلاقيتي داشت و اين بنا به گفته مهندس ميرحيدر، مصداق همان چيزي است كه يكي از معماران بزرگ قرن بيستم (فرانك لويد راست) مي گويد. طرح هويت بخشي مدارس ايران هم ضمن آزاد گذاشتن معماران براي جست و جوگري و ارائه ايده هاي نوين، مثل همه طرح هاي معماري حاوي يك سري محدوديت هاست. بخشي از محدوديت هاي اين طرح را در مصوبات دولتي مي توان ديد و بخشي از آن هم به چارچوب معماري اثر باز مي گردد. طراحي بر اساس برنامه كالبدي و توجه به نحوه جديد كاربرد فضاهاي آموزشي، انعطاف پذيري طرح براي پاسخگويي به تحولات آينده در سيستم آموزشي، رعايت شرايط اقليمي محل احداث بنا، هويت مندي و ماندگاري توام با امكان نگهداري ساده و ارزان، رعايت شرايط اجتماعي امروز ايران پس از استقرار نظام جمهوري اسلامي براي مدارس دختران، صرفه جويي در مصرف انرژي و توجه به توسعه پايدار، توجه به تأمين مقاومت عناصر سازه اي و غيرسازه اي ساختمان در مقابل نيروهاي جانبي(زلزله، باد و...) استفاده از مناسب ترين فناوري روز و حتي الامكان استفاده از مصالح موجود در محل احداث بنا، رعايت الزامات ساختمان، استانداردها، آيين نامه ها و دستورالعمل هاي مربوط به فضاهاي آموزشي و بالاخره وسعت زمين در شهرهاي موجود و در شهرهاي جديد، مفاد و مواردي هستند كه به پيوست دعوت نامه سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور و به عنوان معيارهاي طراحي و ارزيابي طرح هاي مدارس ابتدايي و راهنمايي آمده اند.
نظريات سازمان مديريت و برنامه ريزي
تا بوده و تا شنيده ايم، از مدارس به عنوان خانه دوم دانش آموزان ياد شده و سخن به ميان آمده است. در اين تعريف و تعارف، اما هيچ گاه انگار به مقايسه خانه اول و دوم پرداخته نشده است. به عبارتي تنها كافي است كه بياييم و براي مثال در بين طبقه متوسط و فراگير جامعه به يك بررسي صوري ميان محيط منزل و مدرسه دانش آموزان دست بزنيم تا بدانيم كه محيط مدارس ما چقدر از آن روح و رايحه مقدس و ملموس دور است. دانش آموزان امروزي درست بر خلاف دانش آموزان برخي از نسل هاي پيشين، حالا در منزل خود امكاناتي دارند كه در مدرسه يا از آنها خبري نيست و يا به حداقل كميت و كيفيت تقليل يافته است.
پروژه هاي ساختماني بر حسب پيچيدگي در برنامه ريزي و فضايابي(فيزيكي- عملكردي) در بخشنامه سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور به دستگاه هاي اجرايي و مهندسان مشاور به چهار گروه تقسيم شده اند. در اين تقسيم بندي ساختمان ها به ترتيب و بر اساس اهميت شان در گروه يك تا چهار قرار مي گيرند. در گروه يك ما مواردي چون انبارها، تعميرگاه هاي كوچك، محوطه سازي و كارگاه هاي كوچك را مي بينيم. آپارتمان ها و واحدهاي مسكوني، فروشگاه هاي كوچك، پاركينگ در طبقات، جايگاه هاي پمپ بنزين، سالن هاي غذاخوري، ساختمان هاي پست و پليس و آتش نشاني، ميدان هاي ميوه و تره بار و مواردي از اين دست در تقسيم بندي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و در كنار ساختمان هاي آموزشي و به طور مشخص كودكستان ها، دبستان ها، راهنمايي ها، دبيرستان ها و هنرستان ها متأسفانه در گروه دو قرار مي گيرند. اين هم كناري مدارس با ميادين ميوه و تره بار و پاركينگ و فروشگاه هاي كوچك و... به نظر ناديده گرفتن جايگاه مهم و مقدس تعليم و تربيت به نظر مي رسد كه در عمل و اجرا نيز سرنوشتي به همان ترتيب پيدا كرده است.
ضوابط جديد طراحي مدارس
تاكنون چيزي كه ما به عنوان فضاهاي آموزشي در ايران و به ويژه در چند دهه اخير شاهد بوده ايم، محدود به ضوابطي بوده است كه معطوف به معيارهاي داخلي مي شود. در طرح هويت بخشي مدارس ايراني، كه منظور از آن ساخت يك سري تيپ و تسري و تعميم سراسري آن نيست، بنا به اظهارات دبير ستاد هويت بخشي، به استانداردهاي جهاني توجه شده و ضوابط موجود مورد بازبيني قرار گرفته است. اين بازبيني را در سرمشق سازي مدارس انگليس، كه از سال 2002 آغاز شده است، نيز مي بينيم. تغييرات اصلي در ضوابط گذشته را كه انگار به تصويب سازمان نوسازي مدارس نيز رسيده و در فهرست فضاها و نيازهاي ابلاغ شده به معماران آمده است، ابتدا در وسعت محل احداث بنا مي بينيم و سپس در افزودن مواردي چون انبار صندلي، اتاق جلسه كاركنان، استوديو (سالن كوچك)، انبار وسايل آموزشي، جايگاه انتظار بچه هاي بيمار، سرسراي ورودي و پذيرش، اتاق تكنسين و كامپيوتر اصلي، قفسه هاي وسايل دانش آموزان، رختكن دانش آموزان، آبدارخانه(براي گرم كردن غذاي دانش آموزان) و فضاي آموزش در طبيعت به موارد پيشين. جالب اين كه در بسياري از مدارس موجود شايد به خاطر محدوديت منابع مالي و شايد به خاطر سهل انگاري بسياري از ضوابط قبلي سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس نيز به چشم نمي خورد. اين نقصان و كمبود به ويژه در مراجعه به فضا و امكانات سرانه آموزشي قابل تشخيص است.
سخن آخر
طرح هويت بخشي مدارس كشور بعد از عملكردي شدن مدارس نوعي در زمان پهلوي اول و تحويل و تغيير مكتب خانه به مدرسه، شايد مهم ترين طرح و توجه مراجع دولتي و مسئول به مسأله آموزش و پرورش در ايران است كه مي خواهد با كمك بخش خصوصي و به عنوان عزمي ملي و انقلابي به منصه ظهور برسد. طرحي كه در صورت اجراي درست و دقيق و به موقع مي تواند تحولي بزرگ در عرصه تعليم و تربيت عمومي ايجاد كند و مدرسه ها را از فضايي خشك و خشن و بي روح به فضايي جذاب و پويا و پركشش تبديل نمايد. در اين ميان اعلام آمادگي معماران شناخته شده و صاحب امضا و دفاتر مهندسان مشاور مطرح و معروف براي تعامل با اين طرح عظيم، كه شايد از بزرگترين پروژه هاي معماري مردمي و كاربردي يك سده اخير ايران به حساب مي آيد، خود از نشانه هاي اهميت اين طرح است و از فراگيري و ماندگاري آن مي گويد.
و اما چيزي كه در اين بين بيش از هر مورد ديگري- شايد- اهميت دارد، حميت بي مانند و مثال زدني سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور است كه توانسته با مديريت حساس، حاذق و موفق خود، بالاخره، منشأ يك حركت بنيادي در كشور باشد و به جست و جوي فراگير هويتي ايراني براي اين همه بي ساماني و بي چهره گي و تشتت مدارس ايراني برود.

نگاه
طرحي براي ادامه تحصيل معلولان
در سال تحصيلي 71-70 طرح تلفيقي در سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور مطرح شد. بر اساس اين طرح مي بايست كودكان استثنايي در مدارس عادي آموزش ببينند و يك معلم رابط يا تلفيقي از سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور، هفته اي يك بار به مدارس مراجعه كرده و راهنمايي هاي لازم را در زمينه آموزش اين كودكان به معلمان آنها ارائه دهد.
برنامه مذكور در مورد كودكان نيمه بينا- كم شنوا و معلول جسمي و حركتي مطلوب است، اما براي كودكان كم توان ذهني جوابگو نمي باشد. با توجه به مشكل ياد شده، پيشنهاد مي شود مانند برخي كشورهاي موفق كه تحقيق و پژوهش كارشناسانه در اين باره انجام داده اند، در مدارس عادي كلاس هاي ويژه اي جهت استفاده اين قبيل دانش آموزان برگزار شود تا مربيان و متخصصان آموزش و پرورش استثنايي با صرف مدت زمان بيشتر و به مدد وسايل كمك آموزشي به تعليم و تربيت اين دانش آموزان بپردازند و در ضمن با تحصيل در مدارس عادي چنين دانش آموزاني از كمك و ياري ساير دانش آموزان نيز بهره مند شوند و جامعه آموزشي محدوديتي براي اين فراگيران قايل نمي شود و برخورد مناسب با چنين افرادي مدنظر قرار مي گيرد. اين نوع آموزش، سبب بازدهي بيشتر و بدون مردودي شده و به يادگيري بهتر اين دانش آموزان كمك مي كند. در سالهاي اخير مشاوران دبيرستان ها شاهد وضعيت نوجواناني با بهره هوشي در حد آموزش پذيري بالا و در حد مرزي بوده اند كه به سختي دوره راهنمايي را طي كرده و به شاخه كار و دانش راه پيدا كرده اند.
اين دانش آموزان كم توان ذهني، اغلب با مشكلات يادگيري مواجه هستند و مقررات كلاس و مدرسه را رعايت نمي كنند و اين ضعف به ناچار موجب شكست و ايجاد مشكلات روحي و رواني براي آنها و مهم تر از آن، تنزل سطح محيط آموزشي براي ساير دانش آموزان مي شود. در حال حاضر از كودكان در سن ورود به دبستان، آزمون هوش به عمل مي آيد و برخي از كودكان، مرزي شناخته مي شوند. چنانچه اين كودكان يك تا دو سال ديرتر از ساير دانش آموزان به دبستان بروند و نيز آموزش پيش دبستاني اجباري شود، در سالهاي آتي موفقيت چشمگيري را شاهد خواهيم بود. چنانچه آموزش و پرورش، دوره پيش دبستاني را براي كودكان اجباري كند،  باعث مي شود كودكاني كه بهر هوشي مرزي دارند و يا كودكان دو زبانه در سال اول دبستان پيشرفت تحصيلي داشته باشند. طبق طرح سنجش، از كودكان پيش از ورود به دبستان آزمون هوش، بينايي و شنوايي به عمل مي آيد و كساني كه قادر به جوابگويي سؤالات هوشي نباشند،  براي انجام آزمون هاي دقيق تر به مرحله دوم معرفي مي شوند و كارشناسان مجرب، آزمون هاي تخصيصي از آنها به عمل مي آورند. با اين حال، كودكان با بهره هوشي مرزي، جايگاه مخصوصي نداشته و به ناچار در كلاس اول دبستان ثبت نام مي شوند.
لازم به ذكر است همه خانواده ها قادر به ثبت نام فرزندان خود در مراكز پيش دبستاني غيرانتفاعي نيستند، لذا چنين دانش آموزاني به سختي و با كمك خانواده و اطرافيان دوران ابتدايي و راهنمايي را با چند سال مردودي به اتمام مي رسانند و به زحمت به پايه اول دبيرستان راه مي يابند، ولي در اينجا نيز مردود مي شوند. تجربه ثابت كرده است كه چنين دانش آموزاني حداكثر تا سال سوم راهنمايي قادر به ادامه تحصيل خواهند بود و بعد بايد در جايگاه مهارتي قرار گيرند. با توجه به دشواري هاي ياد شده، پيشنهاد مي شود پيشرفت تحصيلي دانش آموزان با بهره هوشي حد مرزي را كه در بدو ورود به دبستان تشخيص داده اند، به ويژه در درس رياضي مورد پي گيري قرار دهند و براي اطمينان بيشتر، سازمان آموزش و پرورش استثنايي، بار ديگر از اين دانش آموزان در پايان سال سوم راهنمايي آزمون مجدد هوش به عمل آورد، در صورتي كه نمره آنها به حدنصاب نرسد، از همان سال سوم راهنمايي براي ادامه تحصيل به رشته كار و دانش هدايت شوند. در واقع انتخاب رشته كار و دانش از پايان اول دبيرستان به پايان سوم راهنمايي منتقل شود و نيز لازم است دروس نظري را كه شامل مفاهيم انتزاعي فراواني است، براي دانش آموزان شاخه كار و دانش به حداقل برسانيم و محتواي كتاب را كاهش دهيم. در مقابل، دروس مهارتي بيشتري را با افزايش مدت زمان تدريس براي هر درس، در نظر بگيريم تا اين فارغ التحصيلان بتوانند جذب بازار كار شوند.
تجربه نشان داده كه دانشگاه علمي- كاربردي و آموزشكده هاي فني و حرفه اي كه مدرك كارداني پيوسته به فارغ التحصيلان كار و دانش و فني و حرفه اي مي دهند، به ندرت ديپلمه هاي كار و دانش در كنكور آن موفق مي شوند. اجراي اين طرح، مانع مردودي در پايه اول دبيرستان و كمتر شدن هزينه آموزش و پرورش مي شود و نوجوانان را از ترك تحصيل و روي آوردن بعضي به رفتارهاي ضداجتماعي و تكدي گري و اعتياد بازمي دارد و تا حدود زيادي از انتقال آنها به كانون هاي اصلاح و تربيت جلوگيري مي كند.
مهشيد ترابيان

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |