يكشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۹۸ - Feb 4, 2007
گفت وگو با عليرضا رضاداد، دبير بيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر
سينما در مسير رشد
سعيد مروتي
عكسها:عليرضا بني علي - مسعود خامسي پور
012843.jpg
012840.jpg
يك روز مانده به آغاز بيست و پنجمين دوره جشنواره فيلم فجر، همه چيز مطلوب و دلپذير به نظر مي رسد. تنوع چشمگير فيلم ها چه به لحاظ مضموني و چه از نظر حضور فعال طيف هاي متفاوت فيلمسازي، رونق گرفتن بخش هايي كه در گذشته مغفول مانده بودند مثل فيلم مستند و جدي گرفته شدن گونه هاي مختلف سينمايي، آسمان جشنواره بيست و پنجم را كاملاً آفتابي نشان مي دهد
عليرضا رضا داد كه براي چهارمين بار دبيري جشنواره را بر عهده دارد، با ترسيم چشم اندازي اميدواركننده از جشنواره فيلم فجر، از تلاش فراوان براي بهتر برگزار كردن مهم ترين رويداد سينمايي سال مي گويد.

* اولين نكته اي كه در مورد جشنواره امسال جلب توجه مي كند، حضور پرتعداد فيلم هاي جنگي است. در هيچ دوره اي اين تعداد فيلم جنگي در جشنواره حضور نداشت. گويا بايد اين را حاصل سياستگذاري هاي سينمايي دانست و اين كه فيلمسازان به حضور در سينماي دفاع مقدس تشويق شده اند. درست است؟
- امسال رويكرد ويژه اي در نهادهاي گوناگون نسبت به احياي سينماي دفاع مقدس وجود داشت و منابع مختلفي آمدند در خدمت اين نوع سينما قرار گرفتند. البته ما پارسال مجموعاً  5 فيلم دفاع مقدس داشتيم و امسال 9 فيلم جنگي در جشنواره حضور دارند و اين بيشتر از آن آرايش كلي و سهم سينماي دفاع مقدس نيست. در طول سال نزديك به 80 فيلم توليد شده و از اين تعداد، اختصاص 10درصد به سينماي دفاع مقدس، نسبت قابل قبول و متعادلي است.
البته سالهاي گذشته منابع مالي براي سينماي دفاع مقدس كه به هر حال سينماي پرهزينه اي هم هست، محدودتر بوده، اين منابع امسال هم در مجموعه خود معاونت سينمايي و هم در ساير نهادهاي مرتبط افزايش داشته است. اين حمايت ها و توجه ويژه باعث شده تا سينماي دفاع مقدس امسال پررونق تر از گذشته شود.
* نكته جالب توجه اين است كه بهار سينماي دفاع مقدس در غياب كارگردانان شاخص اين ژانر اتفاق افتاده است. در واقع امسال فيلم هاي جنگي را كساني ساخته اند كه قبلاً  در ژانر فيلم نساخته بودند.
- سينماي دفاع مقدس يك روند طبيعي را طي مي كند. چه بسا برخي از اين فيلمسازان ايده ها و فيلمنامه هايي را در ذهن داشتند كه مربوط به سالهاي قبل بوده ولي فرصت و امكان ساخت آنها الآن مقدور شده است.
دست كم در مورد چند فيلم جنگي امسال كه در جريان جزييات توليدش هستم مي دانم كه اين طوري بوده.
چيزي كه براي شخص من اهميت دارد اين است كه فيلمسازي دفاع مقدس تبديل به يك رفتار طبيعي شده است، چنان كه از نسل هاي مختلف و فيلمسازاني با سبك و سليقه هاي متفاوت امسال فيلم دفاع مقدس ساخته اند.
امسال چند كارگردان در جشنواره فيلم دارند كه اولين تجربه هايشان را در اين عرصه انجام داده اند، البته اينها باز بي ارتباط با حوزه جغرافيايي دفاع مقدس نبوده اند و فيلم هايي قبلاً  داشته اند كه در همين جغرافيا ساخته شده بودند.
* يكي از سياست هاي بنياد سينمايي فارابي در دو سال اخير بها دادن به مقوله اقتباس ادبي بوده و امسال شاهد افزايش كمي فيلم هاي اقتباسي هستيم.
- اقتباس ادبي هنوز در سينماي ما چنان كه بايد جدي گرفته نشده. با اين همه خوشحاليم كه امسال تعداد اقتباس هاي ادبي مان در جشنواره افزايش داشته است.
* سال گذشته وقتي به فيلم شاهزاده ايراني سيمرغ اقتباس اهدا شد، اين تعبير پيش آمد كه شايد الگوي مناسب اقتباس ادبيات كهن است نه ادبيات معاصر. چون پارسال زمستان است هم كه اقتباسي از داستان محمود دولت آبادي بود در جشنواره حضور داشت.
- جايزه اي كه سال گذشته اهدا شد، سيمرغ بلورين بهترين اقتباس نبود، بلكه توجه ويژه اي به اين موضوع صورت گرفت، چون اصلاً  براي رقابت بايد حداقل چهار يا پنج فيلم وجود داشته باشد و با يكي دو فيلم اصلاً  فيلم برگزيده معنا ندارد. براي امسال هم هنوز مشخص نشده كه سيمرغ بلورين بهترين اقتباس را اهدا مي كنيم يا خير. البته ترجيح ما اين است كه اين سيمرغ در جوايز جشنواره فجر وجود داشته باشد، چون اين حوزه اي است كه با وجود ظرفيت هاي بالايش، مغفول مانده است.
* در بخش مستند جشنواره امسال هم شاهد رونق قابل توجهي هستيم. در كنار مستندسازان شاخص و باسابقه اي مثل محمدرضا اصلاني و منوچهر طياب حضور نسل جوان هم پررنگ شده، به خصوص اين كه امسال چند مستند درباره فيلمسازان شاخص ساخته شده كه احتمالاً  دوستداران اين فيلمسازان به تماشايشان خواهند شتافت. گويا تعداد بالاي مستندها باعث شد تا آنها را در دو بخش مجزا قرار دهيد.
- در حوزه مستند دو اتفاق مهم افتاده است. يكي تلفيقي از نسل هاي مختلف مستندساز است كه آثاري را در جشنواره امسال دارند. دومي تعداد زياد آثار مستند بلندي بود كه هيأت انتخاب آنها را شايسته حضور در جشنواره دانسته بود. اين، حكايت از ظرفيت بسيار خوبي دارد كه در حوزه سينماي مستند وجود دارد. به نظرم اتفاقاً  اين ظرفيت كاملاً  قابل صدور هم هست. يعني ما در نمايش فيلم هاي مستندمان با مشكل مواجه هستيم؛ مشكلاتي كه اجازه نمي دهد مستندها را در سالن هاي سينما اكران كنيم ولي اتفاقاً اين نوع فيلم مستند در خارج از كشور مورد توجه قرار گرفته است.
ما به محض اين كه متوجه شديم تعداد آثار مستند بلند زياد است بخش مستند بلند را از كوتاه جدا كرده و اعلام كرديم كه براي مستندهاي بلند يك بخش مستقل و يك سيمرغ اختصاصي اهداء خواهيم كرد. به هر حال اميدواريم كه سينماي مستند تقويت شود. در اولويت هاي سياستگذاري  معاونت سينمايي هم بها دادن به مستندهاي بلند وجود دارد. اميدواريم مستندهاي امسال فتح بابي باشد براي جهش و توجهي ويژه در عرصه فيلم مستند، به خصوص اين كه در اين حوزه ما مي توانيم به مستند تبليغاتي، مستند علمي و مستند صنعتي هم بپردازيم.
*بين المللي بودن جشنواره فجر در اين سال ها هميشه محل مناقشه بوده است. عده اي معتقدند جشنواره فجر صرفاً يك رويداد معتبر داخلي است. خيلي وقت ها به نظر مي رسد كه از بخش هاي بين المللي فقط براي تقسيم جوايز ميان سينماگران ايراني استفاده مي شود. تقريباً يك دهه پيش ما در بخش مسابقه بين الملل در حضور فيلمي كه جك نيكلسون در آن بازي فوق العاده اي كرده بود، سيمرغ بهترين بازيگر را به نابازيگر يك فيلم ايراني داده ايم. جداي از اين ها دعوت از مهمانان سرشناس هم به هر حال يك سنگ محك براي سنجش عيار بين المللي بودن جشنواره است؛ آن هم در شرايطي كه يكي دو سال است در كنار گوش ما جشنواره دوبي برگزار مي شود. در كشوري كه توليد فيلم ندارد ولي سرشناس ترين كارگردانان و بازيگران جهان به فستيوالش مي آيند.
- ماهيت جشنواره ها با همديگر متفاوت است. دوبي سينما ندارد و در واقع كاخ اش را بايد بر مبناي اعتبار ديگران طراحي كند. ما سينما داريم به همين خاطر كاخ مان را براساس داشته هاي خودمان بنا مي كنيم. ما بيش از دوبي مهمان داريم. منتها مهمانان ما با مهمانان دوبي يا جاهاي ديگر متفاوت اند. در جاهايي كه سينما ندارند، همه تلاششان را مي كنند تا با باز كردن پاي آدم هاي مختلف به جشنواره، خودشان را مهم جلوه بدهند. ولي ما كه سينما داريم همه را جمع مي كنيم تا سينمايمان را به آنها معرفي كنيم. ما امسال نزديك به۲۰۰ مهمان در جشنواره فيلم فجر داريم. در اين۲۰۰ مهمان ممكن است بازيگر در ميانشان نباشد ولي در عوض تمام آنها پيام رسانان سينماي ايران در سراسر دنيا هستند و اصلاً ما اين هدف را دنبال مي كنيم. به نظرم ما نبايد غبطه بخوريم كه چرا مثل فلان فستيوال نيستيم چون آنها حسرت سينماي ما را دارند. در جشنواره دوبي هر كس صرفاً براي گشت و گذار و تفريح مي آيد، ولي در اين جا كساني كه در جشنواره فجر حضور مي يابند دنبال اين هستند كه يك فيلم بيشتر از سينماي ايران ببينند. اصلاً بد نيست كه در بين مهمانان، بازيگر يا كارگردانان مطرح حضور داشته باشند، ولي با توجه به اهدافي كه ما داريم ظرفيت هايمان را بيشتر در جهت معرفي سينماي ايران به جهانيان قرار داده ايم.
در واقع بخش بين الملل جشنواره فجر براي اين است كه ما وزن خودمان را در دنيا بسنجيم.
* خب ما با ارسال فيلم ها به جشنواره هاي خارجي به نوعي داريم اين كار را مي كنيم.
- اگر اين ها در اين جا حضور پيدا نكنند و در طول برگزاري جشنواره، فيلم ها را نبينند، شما مطمئن باشيد كه درخشش سينماي ايران در محافل بين المللي كاهش قابل ملاحظه اي خواهد كرد. در واقع ما با جشنواره فجر به عنوان يك فستيوال بين المللي، سعي در تعامل با كشورهاي مختلف دنيا را داريم و اين كه بستر سازي مي كنيم براي حضور فيلم هاي ايراني در جشنواره هاي معتبر جهاني.به هر حال به جز هند و آمريكا، بقيه كشورها از معبر جشنواره ها براي معرفي فيلم هايشان استفاده مي كنند اگر اين معبر را جدي تلقي نكنيم، دستاوردهايمان قطعاً كمتر از اين مي شود. در واقع ما بخش بين الملل را براي سينماي ايران مي خواهيم.
* در واقع شما داريد نگاه تازه اي را براي بخش بين الملل جشنواره پيشنهاد مي كنيد.
- من فكر مي كنم اگر با اين نگاه به مسئله نگاه كنيم آن وقت خيلي از شائبه ها برطرف مي شود. آوردن يك بازيگر شايد خيلي ساده تر از اين باشد تا شما مديران و تصميم گيرندگان جشنواره هاي معتبر را به ايران بياوريد و سعي كنيد محصولات سينماي ايران را به آنها معرفي كنيد تا اين سكوي پرشي شود براي حضور موفقت آميز در جشنواره هاي جهاني.
* با اين همه باز من فكر مي كنم مي شود جشنواره فجر را به عنوان يك فستيوال بين المللي بهتر برگزار كرد. ما در گذشته جشنواره جهاني تهران را داشتيم كه جزو فستيوال هاي رده A دنيا بود و چه در فيلم هاي حاضر در بخش مسابقه اش، چه در هيأت داوران و چه در مهماناني كه به ايران مي آمدند، همه چيز در حد يك جشنواره رده A بود. آن هم در شرايطي كه بيش از 90درصد محصولات داخلي ما، فيلمفارسي بود و در سال فقط به تعداد انگشتان دست فيلم متفاوت و آبرومند ساخته مي شد.
- جشنواره هاي تهران و فجر هر دو بين المللي بودند منتها رويكردشان تفاوت داشت. آن موقع چون سينمايي براي عرضه به جهانيان وجود نداشت، همه انرژي و ظرفيت ها سمت اين مي رفت كه فيلم هاي مهم دنيا به تهران آورده شوند، ولي در جشنواره فجر رويكرد ما اين است كه ما ديگران را به ايران دعوت كنيم تا سينماي خودمان را به آنها معرفي كنيم.
* امسال صحبت از حضور فيلم هايي مثل كوكب سياه ، جدا افتاده و بابل در جشنواره بود. فيلم هايي كه حضورشان مي توانست تنور جشنواره را گرم تر كند. چه شد كه اين فيلم ها در فهرست جشنواره قرار نگرفتند؟
- حضور فيلم هاي خارجي منوط به توافق با پخش كنندگان فيلم هاست. شرايط فيلم ها هم با يكديگر متفاوت است. بعضي فيلم ها كپي آزاد دارند و بعضي ها ندارند. برخي فيلم هايشان را مي فروشند و براي جشنواره آنها را در اختيار ما نمي گذارند. بعضي ها اساساً در اين منطقه هنوز توزيع كننده شان معلوم نيست و فيلم هايي هم اصلاً امكان نمايش پيدا نمي كنند.
در آن تاريخي كه رسانه ها خبر احتمال حضور فيلم هايي را در جشنواره منتشر مي كنند، زماني است كه دوستان در حال تلاش براي فراهم كردن زمينه حضور اين فيلم ها هستند. برخي از اين تلاش ها ثمر داده و نتيجه اش فيلم هاي خارجي قابل توجهي است كه در جشنواره امسال به نمايش درمي آيند و بعضي از فيلم ها هم به دلايلي كه گفتم به جشنواره امسال نرسيدند ولي ممكن است براي برخي از اين فيلم ها، امكان اكران عمومي فراهم شود.
* در سال هاي گذشته بعضي از تهيه كنندگان به نمايش گسترده فيلم ها در جشنواره معترض مي شدند. بعضي از فيلم ها آنقدر در جشنواره به نمايش درمي آيند كه از حالت نمايش در فستيوال كه قاعدتاً بايد محدود باشد، خارج شده و به نوعي حالت اكران عمومي را پيدا مي كند. يكي از تهيه كننده ها مي گفت آنقدر فيلم مرا در جشنواره نمايش دادند كه اكران عمومي اش در واقع اكران دو بود. امسال براي تعداد نمايش  فيلم ها چه تدبيري انديشيده ايد؟
- جشنواره ها مقرراتي دارند و بايد بر اساس آن حركت كنند. ما الان فرض كرده ايم كه براي هر فيلمي بيشتر از 5 هزار بليت فروخته نشود.
* يعني اگر از يك فيلمي استقبال قابل توجهي شود، مثل سال هاي پيش براي سانس هاي فوق  العاده مدام بليت فروخته نمي شود؟
- اگر هم سانس فوق  العاده بگذاريم، اين كار با اجازه تهيه كننده و با اختصاص دادن بخشي از درآمد سانس فوق العاده صورت مي گيرد. ما يك هماهنگي كلي با اتحاد تهيه كنندگان داريم و به صورت جزيي تر با تهيه كننده. هر كسي هم كه فيلمش در جشنواره شركت مي كند در واقع مقررات آن را مي پذيرد. ضمن اينكه من اصلاً با اين تحليل موافق نيستم كه جشنواره به رونق اكران لطمه مي زند. به نظرم اتفاقاً بر عكس است.
* جداي از اينها، گاهي اوقات در طول جشنواره فضايي براي برخي فيلم ها ساخته مي شود كه به نفعشان نيست. البته بر عكسش هم صدق مي كند.
- تجربه نشان داده كه بيشتر وقت ها جشنواره به نفع فيلم ها عمل كرده. بعضي از فيلم هايي كه در جشنواره نيامدند و اكران شدند، نسبت به فيلم هايي كه نمايش جشنواره اي داشتند و بعد به نمايش عمومي در آمدند، خيلي با استقبال مردم مواجه نشدند.
* البته سال هاست كه خيلي از فيلم هاي پرفروش را آثاري تشكيل مي دهند كه اصلاً در جشنواره نمي آيند. همين امسال آتش بس پرفروش ترين فيلم سال شد كه در جشنواره حضور نداشت.
- آتش بس از فضاي نيامدن بيشتر استفاده كرد. ضمن اينكه مي توانيد چهارشنبه سوري را هم مثال بزنيد كه بعد از موفقيت در جشنواره، در اكران هم به توفيق قابل قبولي رسيد.
* البته چهارشنبه سوري بلافاصله بعد از جشنواره اكران شد. در واقع از همان حال و هواي جشنواره بهترين استفاده را كرد.
- خب، اين نشان مي دهد كه جشنواره مي تواند به رونق اكران بيفزايد.
* تعدادي از فيلم هاي كلاسيك هستند كه در طول اين دو دهه مدام و در بخش هاي مختلف به نمايش درآمده اند. واقعاً نمي دانم امسال چندمين باري است كه هملت گوزينستف قرار است در جشنواره فجر پخش شود يا رنگ انار پاراجانف دوباره امسال در يك بخش تازه گنجانده شده. به نظر مي رسد كه تعدادي فيلم در انبار موجود است كه هر سال به بهانه اي آنها را در بخش هايي كه فقط عناوينشان تازگي دارد، نه فيلم هايشان، به نمايش مي گذاريم.
- اين البته درصدش خيلي كم است، ضمن اينكه شما به اين نكته توجه داشته باشيد كه ديدن فيلمي مثل رنگ انار بعد از 10 سال روي پرده براي نسل جديدي كه علاقه مند هستند، اتفاق  قابل قبولي است. به هر حال يكي از وظايف جشنواره اي كه قدمت و سابقه زيادي دارد اين است كه براي نسل جوان هم شاهكارهاي كلاسيك تاريخ سينما را به نمايش بگذارد؛ فيلم هايي كه در نمايش هاي اوليه شان در جشنواره فجر، مخاطبان امروز، دوران كودكي شان را سپري مي كرده اند. البته تلاش كرده ايم كه تعداد فيلم هاي تكراري را پايين بياوريم، منتها در برخي از مباحث مثل اقتباس ادبي بدون ارائه الگوهايي كه قبلاً به نمايش درآمده اصلاً نمي توانيم پيش ببريم. در اين زمينه ها اگر مي خواهيم آدرس هاي درستي را بدهيم بايد به سراغ نمونه هايي در تاريخ سينما برويم كه لاجرم در دوره هاي گذشته جشنواره هم به آنها پرداخته شده بوده.
* جشنواره فجر در دهه 60 با شور و حال خاصي برگزار مي شد. آن صف هاي طولاني گرداگرد سينماها، الان براي خيلي از سينما دوستان تبديل به نوستالژي شده است. الان سال هاست كه ديگر خبري از آن صف ها و آن استقبال شگفت انگيز مردم از جشنواره نيست. نمي شود انكار كرد كه جشنواره فجر مثل دهه اول برگزاري اش نيست كه خيلي ها شب ها دم سينماها مي خوابيدند تا صبح جزو نفرات اول صف باشند.البته واضح است كه بخشي از ماجرا به تسهيلاتي بازمي گردد كه نسبت به گذشته گسترده تر شده و مثلاً پيش فروش بليت، امكان فيلم ديدن براي تماشاگران علاقه مند به سينما و جشنواره را راحت تر كرده است.
- ما به نسل هاي آتي شما خواهيم گفت كه يك دوره ما مي رفتيم يك شب تا صبح پشت سينما فلسطين صف مي ايستاديم تا يك دوره بليت پيش  خريد كنيم، چون در آن زمان احتمالاً همه از طريق اينترنت بليت جشنواره را تهيه مي كنند.
البته از يك واقعيت نبايد غافل شويم؛ اينكه در مورد جشنواره فيلم فجر، در دوره هايي سينما تقريباً تنها وسيله سرگرمي بود. نه تلويزيون اينقدر شبكه ها و برنامه هاي رنگارنگ داشت، نه خبري از ماهواره بود و نه دسترسي مردم به فيلم ها اينقدر وسيع بود. اين پارامترها را اضافه كنيم به كل سينما، آن وقت مي بينيم كه جشنواره فيلم فجر نه فقط به حيات خودش ادامه داد، بلكه توانسته همچنان بخشي از آن شوق را در جامعه سينمايي زنده نگاه دارد.
*  شما دبير جشنواره و مدير عامل بنياد سينمايي فارابي هستيد و فارابي هم نهاد برگزاركننده جشنواره است. البته اين نهاد به جز برگزاري، در شكل گيري خيلي از فيلم هاي شركت كننده هم سهيم است. اين سهم فارابي را در كليت جشنواره چگونه تعريف مي كنيد؟
- ما در جشنواره فجر به نوعي كارنامه خودمان را مي بينيم چون هر آنچه كه در جشنواره فجر به نمايش درمي آيد، خودآگاه و ناخودآگاه از معبر حمايت هاي فارابي عبور كرده. جشنواره فيلم فجر ويتريني است براي اينكه ما خودمان را به درستي ارزيابي كنيم و ببينيم چه نقاط قوت و ضعفي داريم.
* دبير جشنواره اختياراتي دارد كه در مقررات جشنواره تعريف شده است. از اين اختيارات چقدر استفاده مي كنيد؟
- در همان حدي كه در مقررات جشنواره آمده. البته، يك شوراي سياستگذاري داريم كه بعضي چيزها را در آنجا طرح مي كنيم و بقيه هماهنگي ها را هم با بقيه دوستان انجام مي دهيم.
* دبير جشنواره اين اختيار را دارد كه فيلمي را كه هيأت انتخاب رد كرده، وارد بخش مسابقه بكند. از اين اختيار تا حالا استفاده كرده ايد؟
- من تا حالا از اختياراتم به اين شكل استفاده نكرده ام و ترجيح مي دهم كه بعد از اين هم استفاده نكنم.
* امسال ربع قرن از برگزاري جشنواره فيلم فجر مي گذرد. به عنوان كسي كه چهار دوره دبيري جشنواره را برعهده داشته، مسيري كه جشنواره فجر در طول اين سال ها طي كرده را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- به نظرم جشنواره فيلم فجر مسيري روبه رشد داشته است. اگر جشنواره را آينه سينماي ايران بدانيم، مي توان گفت كه اگر سينماي ايران مسيري رو به رشد را طي كرده، جشنواره فجر هم به تبع آن رو به اعتلا حركت داشته است.

نگاه
مكاني در آفتاب
گروه ادب و هنر - 1) با چشم هايي كه كاملاً سرخ شده، استكان به دست از اتاق تدوين بيرون مي آيد و در حالي كه براي ريختن چاي به سمت آبدارخانه مي رود مي گويد: چهار شب است كه پلك نزده ام. فيلم بايد حتماً به جشنواره برسد. چند لحظه بعد به اتاق باز مي گردد و كارش را پي مي گيرد. اين سكانس خيلي لق شده، بايد دوباره روتوش اش كنم. اين تازه فقط يكي از فيلم هايي است كه او بايد به جشنواره برساند. دوست ما دو فيلم ديگر هم دارد كه قول داده آنها را هم به موقع آماده كند. اين ماجرا را به مثابه فيلمي بگيريد كه در بقيه استوديوهاي فني هم در حال اكران است.جشنواره آغاز شده ولي هنوز خيلي از فيلم ها آماده نمايش نيستند. ضيافت بيست و پنجم براي پر رونق شدن، حضور اين فيلم ها را مي طلبد.
۲) با بليت هايي كه در دست دارد مقابل سينما ايستاده و در حال جدا كردن بليت اين سانس است. او مشتري ثابت جشنواره فجر است. او همان كسي است كه يك بار در صف فيلم رنگ انار پاراجانف در سينما عصر جديد، بر اثر فشار جمعيت، يكي از دنده هايش شكست.
حالا موهاي شقيقه اش سفيد شده ولي هنوز هم جدول برنامه ها به دست، از اين سينما به سوي آن سينما مي شتابد.در ميانسالي ديگر راحت تر فيلم ها را مي بيند. پيش فروش بليت ها باعث شده كه فقط سالي يك بار ايستادن در صف را تجربه كند. هرچند خودش مي گويد: ايراد كار اينجاست كه مجبوري بليت هاي يك سانس را بخري، در حالي كه فقط ممكن است دو تا از ده فيلم اين سانس را بخواهي ببيني. مثل خريدن ميوه درهم است.براي ديدن فيلم مهرجويي، بايد بليت فلان كارگردان فيلم اولي را هم بخري. ولي به هر حال باز بهتر از هر روز در صف ايستادن است.
۳) تحريريه تقريباً خالي شده و فقط بچه هاي سرويس سينمايي مانده اند. خبر آمده كه براي فيلم يك كارگردان سرشناس مشكلي پيش آمده. صفحه بسته شده ولي مسئول صفحه در حال چانه زني است كه خبري كه تازه رسيده حتماً كار شود. جشنواره براي سينمايي نويس ها هم حكم شب بيداري را دارد. بايد صفحات ويژه جشنواره به موقع آماده شوند. استارت كار هم از يك ماه قبل از جشنواره زده ولي هر روز استرس به موقع آماده نشدن گزارش بازار فيلم، گفت وگو با دبير جشنواره، گپ با كارگردان و... وجود دارد.تازه از اينها گذشته، با اين همه كار چطور مي شود فيلم ها را ديد؟ يك پايت بايد در روزنامه باشد و پاي ديگرت در سينماي رسانه ها.
۴) بحث ميان طرفداران و مخالفان يك كارگردان قديمي بالا گرفته است. آنها در صف ايستاده اند تا فيلم استاد را ببينند و گپ و گفتشان حالا به جر و بحث كشيده است. رهگذران با تعجب به آدم هايي نگاه مي كنند كه بر سر ارزش هاي سينمايي داشته و نداشته فيلم هاي يك كارگردان سر هم داد مي كشند. درست مثل طرفداران سرخابي. عشق سينماها دست كمي از عشق فوتبالي ها ندارند.شايد به همين خاطر است كه يك دفعه وسط مرافعه يكي از ميان جمعيت داد مي زند: قرمزته!
ته صف يكي مي گويد: بالاخره هاكس خوبه يا نه؟!
۵) آپاراتچي حلقه ها را به اشتباه به نمايش درآورده و تا كارگردان فيلم خودش را دوان دوان به آپاراتخانه برساند و اشتباه را متذكر شود، كار از كار گذشته. حساس ترين لحظه فيلم كه قرار بوده در انتها همه را ميخكوب كند بلافاصله بعد از حلقه اول به نمايش درآمده. كارگردان را كارد بزني خونش درنمي آيد.بالاخره جشنواره است ديگر. آپاراتچي هم مثل بقيه خسته است و ممكن است اشتباه كند.
۶) وقتي مي گويد: چرا جشنواره امسال اين جوريه؟ ياد مطلبي مي افتم كه كيومرث پوراحمد سالها پيش در مجله فيلم نوشته بود.اين عادت سالهاست كه براي عده اي نهادينه شده كه هر سال جشنواره را نسبت به سال قبل زير سؤال ببرند و جالب اين كه از همين جشنواره اي كه امسال يك جوري است، سال آينده و براي زير سؤال بردن جشنواره آن سال، ستايش مي شود.
مي گويم: روزهاي اول است و جشنواره هنوز راه نيفتاده. بگذار نوبت به فيلم هاي شاخص برسد، بعد قضاوت كن.
مي گويد: سالي كه نكوست از بهارش پيداست.
۷) تيتراژ پاياني كه مي آيد، همه سالن كف مي زنند. همان دوستي كه از كيفيت فيلم ها، شاكي بود را مي بينيم كه با حرارت در حال دست زدن است. مي گويم: جشنواره خوب شد؟ ، مي گويد:  اي. حالا سيمرغ ها را به چه كساني مي دهند؟
۸) از سينما كه بيرون مي زنم باد خنكي به صورتم مي زند. زيپ كاپشن  ام را بالا مي كشم و راه مي افتم. بعد از ديدن يك فيلم خوب، هيچ چيزي به اندازه قدم زدن در خيابان نمي چسبد. به قول پرويز دوايي بعد از تمام شدن فيلم، تازه ماجرا آغاز شده. فيلم دارد به زندگي خودش در ذهن ادامه مي دهد... .

چشم انداز
معرفي داوران بخش جلوه گاه شرق جشنواره فيلم فجر
گروه ادب وهنر- چهار كارشناس خارجي، بخش جلوه گاه شرق (مسابقه سينماي آسيا) بيست و پنجمين جشنواره بين المللي فيلم فجر را داوري مي كنند.
ايو تورآوال ، ياسمين احمد ، مالتي ساهاي و اسد فولادكار داوران خارجي اين بخش هستند.
ايو تورآوال متولد سال 1947 در استراسبورگ، منتقد و نويسنده سينمايي كه مقالات وي در نشريات معتبر سينمايي از جمله لوموند، ژون سينما، اوسيانز سينه ياما چاپ شده است.
از داوري هاي مهم وي مي توان به عضويت در هيات داوري فيپرشي در جشنواره فيلم كن و رياست هيات داوران فيپرشي در جشنواره كارلوويواري اشاره كرد.
تورآوال هم اكنون علاوه بر نقد سينمايي، در مقام مشاور ارشد كتابخانه ملي فرانسه نيز فعاليت مي كند.
همچنين، مالتي ساهاي متولد 1944 هندوستان، هم اكنون مشاور در حوزه هاي فيلم، فرهنگ و ارتباطات در عرصه بين الملل است؛ دبير اسبق جشنواره هاي فيلم هند كه هرساله در دهلي و ساير مراكز سينمايي هند برگزار مي شود.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
سلامت
داخلي
شهري
دانش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   داخلي   |   شهري   |   دانش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |