|
|
عليه تهديدها گرفتن شدت پي در
روزنامهنگاراز مطبوعات 349 امنيت خواستار جمهوري رئيس شدند حرفهاي لغو خواستار الانتشار كثير هاي روزنامه دبيران سر شدند زن روزنامه موقتانتشار ممنوعيت انتشار با روزنامهنگاران از نفر اجتماعي349 گروه ناامن فضاي به خواستند جمهور رئيس از سرگشاده نامهاي با غيرقانوني برخوردهاي و تهديد و مطبوعاتي فعاليت براي :است زير شرح به نامه اين متن.شود داده خاتمه مطبوعات خاتمي سيدمحمد آقاي جناب ايران اسلامي جمهوري محترم رياست عليكم سلام كه اسلامي انقلاب دادگاه توسط زن روزنامه انتشار توقف اعتراض مورد و شد انجام اساسي قانون اصل 168 برخلاف صنفي انجمن مستقل ، روشنفكران روزنامهنگاران ، نويسندگان ، گرفت ، قرار اسلامي ارشاد وزارت و روزنامهنگاران :بگوييم سخن شما با ديگر بار تا شد بهانهاي صدد در اجرايي نهادهاي برخي كه هنگامي داريم ياد به زمره از روزنامهنگاري آن موجب به كه بودند طرحي تصويب كه برخاستند اعتراض به بسياري ميشد محسوب سخت مشاغل كار دستور از طرحي چنين به رسيدگي كه آنجا تا نيست چنين ميتوان بيشك ميگوييم سخن شما با كه امروز اما شد خارج ثابت منصفي ناظر هر بر روزنامهنگاري كار سختي كه گفت .است شده محل كدام هر كه هفتهنامه و روزنامه هشت گذشته سال در روشهاي به است بوده روزنامهنگار دهها ارتزاق و اشتغال ديگر نشريه و 2 است شده تعطيل واهي بهانههاي و مختلف جز به اينها همه و گرفتهاند قرار تعطيلي آستانه در نيز انتشار از مالي مشكلات بدليل كه بودهاند نشرياتي و ناپايدار فضاي يك از ترسيمي چنين با.بازماندهاند سختي كار روزنامهنگاري شما نظر به آيا مطبوعاتي ناامن نيست؟ جمهور رئيس آقاي جناب محل قطع نيست ، روزنامه آن مرگ تنها روزنامه يك تعطيلي نميخواهيم چرا.هست نيز آن كاركنان و نويسندگان ارتزاق همه با حرفه يك است ، شغل يك روزنامهنگاري كنيم باور آرامش ، امنيت ، :باشند ديگرداشته مشاغل بايد كه مشخصاتي .آينده البته...و احترام خاتمي آقاي جناب حرمت حفظ كه قانوني.هستيد اساسي قانون پاسدار شما سال دو اين در كه حالي دراست دانسته فرض را انسانها حتي و شنيدهاند ناسزا شدهاند ، تحقير روزنامهنگاران برخي از كه كساني براستي.گرفتهاند قرار شتم و ضرب مورد با ميپردازند روزنامهنگار تحقير به طرفه يك تريبونها يا ميدهند تند شعارهاي روزنامهنگاران عليه بر كه كساني تفاوتي چه ميزنند كتك را روزنامه يك خبرنگار و عكاس ميكنند؟ جمهور رئيس آقاي يك سوي از روزنامهها از يكي خبرنگار كه روزي همان اگر روزنامه يك كه روز همان اگر شد ، تهديد بلندپايه مقام غيرمعقول شيوهاي با و سادگي به مردم اقبال مورد پرتيراژ تلفن 5 يك با بودند صدد در كه روزي همان اگر شد ، تعطيل روزنامهنگاران كه روزي همان اگر كنند ، تعطيل را نشريه حريم بردند ، زندان به حقوقي موثق توجيه بدون را موقعيت اين به امروز نميشد فروگذاشته روزنامهنگاري روزنامه يك تعطيلي با را خود قدرت كس هر كه نميرسيديم .بكشد ديگران رخ به خاتمي آقاي جناب به كه محترم رئيسجمهور شما از مستقل روزنامهنگاران ما كرامت و حرمت قانون ، آزادي ، پاسدار اساسي قانون موجب :ميخواهيم هستيد انسانها رسميت به متفاوت حرفه يك عنوان به روزنامهنگاري:نخست ويژه قانوني حمايتهاي و تسهيلات از و شود شناخته .گردد بهرهمند قانون اصل 168 طبق مطبوعاتي تخلفات به رسيدگي مرجع:دوم حضور با و علني صورت به دادگستري عمومي محاكم) اساسي تخلفات به مرجع اين تنها و تنها و باشد (منصفه هيات و غيرمعقول شيوههاي سريعتر وهرچه كند رسيدگي مطبوعاتي .يابد پايان مطبوعات با برخورد غيرقانوني از و تعريف ابهام بدون و بهوضوح مطبوعاتي تخلف:سوم شود جلوگيري تخلفات گونه اين با ديگر تخلفات خلط هرگونه از هر گزند از مدني جامعه چهارم ركن عنوان به مطبوعات تا استقلال ، بتواند و باشد امان در قدرت نهادهاي ساير گاه .كند حفظ را خود كثرت و آزادي رئيسجمهور آقاي جناب مدني نهاد هيچ كه شرايطي در مطبوعات از دفاع باشيد مطمئن جامعه از دفاع ندارد وجود سياسي قدرت از مستقل ديگري .دادهايد را وعدهاش شما كه چيزي همان.است مدني |
|