و سيد عزاداري آيينهاي
شد آغاز امروز از سالارشهيدان
علم و فضل نمونه
و سيد عزاداري آيينهاي
شد آغاز امروز از سالارشهيدان
بر سر تاريخ افق از محرم ، خونين خورشيد:معارف گروه
شوري با عليه ، سلامالله سيدالشهداء شيفتگان و ميكشد
و گشوده سياه بيرقهاي بيخلل ، ايماني و وصفناپذير
آموزگار و بزرگ يادآور آن ياد پوشيده ، سياه پيراهنهاي
شهرها در ما خبرنگاران گزارش به.ميكنند تازه را شهادت
مساجد ، كردن آماده با حسيني عاشقان ايران روستاهاي و
تشكيل و سوگواري براي لازم امكانات تكايا ، و حسينيهها
مشتاقان سيل و گرديده آماده زنجيرزني و سينه دستههاي
شهرهاي.كرد خواهند شركت متعالي مراسم اين در اهلبيت
شاهچراغ (قم) معصومه حضرت (مشهد) رضوي حرمهاي و مذهبي
از پذيرايي آماده..و (ري) عبدالعظيم حضرت (شيراز)
پرچمهاي و پارچهها.است كشور سراسر زائران و عزاداران
قرباني و شربت نذر با همراه عزاداري ، نوارهاي و سياه
ويژه به و داده كشور شهرهاي به هوايي و حال گوسفند ،
شهيدان و (ع)حسين امام عطر و نشان و نام از پايتخت سراسر
حضور آستانه در اكنون باري.است شده آكنده كربلا اصحاب و
جهان سراسر سوگواري آيين بزرگترين در شيعيان عظيم خيل
گرامي را كربلايي شهيدان يادواره همشهري ، روزنامههستيم
.مينمايد عرض تسليت مسلمانان همه به و داشته
علم و فضل نمونه
تهراني عصار كاظم سيدمحمد علامه استاد از يادكردي
رضوي مسعود
و حيات شيوه و برجسته استادان علمي مرتبه و مقام درك
در تربيت و عبرت طريقههاي بهترين از يكي ايشان ، خلقيات
كه پوياتر و جوانتر نسلهاي خاصه.است عصري هر مردمان نزد
جستن براي عملي سرمشقهاي و عيني نمونههاي نيازمند
به ما ، كشور فرزانگان از بسياري.خويشند آينده راههاي
حيف و فضيلتاند و فرهنگ آسمان در درخشان ستارگاني راستي
و گزينند خاموشي معاصران ضمير در فراموشي ، محاق در است
علم كه دوران اين در هم آن.نشود شناخته منزلتشان و ارج
گرد كسي در كمتر سطوح بالاترين در اخلاقي ، فضائل و
نخبه ، شهروندان از جديد ، تمدن و تكنولوژي و ميآيد
.ميسازد محدود و بعدي يك كارشناساني و متخصصان
طبقه و متوسطها گسترش قرن را بيستم قرن كه نيست بيهوده
آن به هم را "واسطهها" بتوان شايد و خواندهاند متوسط
مولانا امثال اقوال و آثار كه دنيايي در !كرد اضافه
است ، ثبت صحايف لوح بر...و عربي ابن و عطار و جلالالدين
دبستانهاي و عرفاني نحلههاي و رمالي و پوچگرايي
معنا خلاء و مييابد رواج عوامفريبانه و سطحي درويشانه
كشور در حتي.ميسازند شالوده آلوده ، بنياني با را وخدا
بوده عشق و عرفان و معنويت كاخهاي عظيمترين مهد كه ما
به برخي را كوئيلو پائولو و كاستندا كارلوس كتابهاي است ،
خام طمع رهگذر اين از و ميسپارند ضمير به و ميخرند زر
است ، اين راه خضر اگر.ميبندند معنويت و حقيقت جستجوي در
.كند خير به را سلوك اهل عاقبت خداوند
سوي از "عصار آثار مجموعه" عنوان با كتابي "اخيرا
يادداشتبه اين كه گرديده منتشر اميركبير انتشارات
اثر دير ، اين بسيار چند هر.است گرديده تحرير آن بهانه
اما رسيده ، جوانترها ، ويژه به خوانندگان ، دست به گرامي
مرحومعلامه ياد هم ميرود اميد و است مغتنم وجودش
هم و شود زنده تهراني لواساني عصار كاظم سيدمحمد
و اختصار كمال در ژرف ، و عالمانه تفحصات از نمونهاي
.گردد ارزاني معرفت جويندگان به ايجاز ،
برجستهترين از يكي عصار ، مرحوم بيترديد آنكه چه
محسوب ايران ارجمند و بزرگ حكماي سلسله بازماندگان
چنين وجود با.است عصر ذخاير جمله از نادرش وجود ميشود
"داشت خود آنچه" ;برخي اگر بود خواهد غريب يادگارهايي ،
.كنند "تمنا بيگانه" ز را
حكماي اعاظم از يكي دست به "اتفاقا عصار ، آثار مجموعه
و شرح و مقدمه آشتياني سيدجلالالدين استاد روزگار ،
شده بسيار و افزوده رهگذر اين از آن اعتبار و شده پرداخت
اخير ، در سال پايان روزهاي آخرين در "اتفافا هم باز.است
فرهنگستان فصلنامه) "علوم فرهنگستان نامه" شماره آخرين
پنجم ، سال و 11 ، شمارههاي 10 ايران ، اسلامي جمهوري علوم
عصار علامه از شايستهاي ذكر نيز (زمستان 1377 و پاييز
در عصر فريد اين شناخت جهت پرفايده و مناسب منبعي و شده
محقق سيدمصطفي دكتر.است شده نهاده خوانندگان اختيار
طي علوم ، فرهنگستان اسلامي مطالعات گروه رئيس داماد ،
تذكرهاي و شايسته ذكري صفحهاي ، هشت و بيست مقالهاي
ايشان آثار و خاندان و عصار مرحوم درباره بايسته
(تا 135 صفحات 107).نگاشتهاند
،(ش.-ه 1264) ق.هـ سال 1302 به عصار كاظم سيدمحمد استاد
عصار ، سيدمحمد الله آيت مرحوم وي پدرشد متولد تهران در
مرحوم شاگردان از و تهران علماي و فقها برجستگان از خود
حسن ميرزا و رشتي حبيبالله ميرزا و شيرازي مجدد ميرزاي
.بود فشاركي محمدرضا ميرزا آقا و خراساني آخوند و آشتياني
نشان عصار ، محمد سيد آيتالله آثار و احوال در تامل
سيدمحمد علامه شخصيت تكوين و پرورش جوانههاي كه ميدهد
شرح).است داشته ريشه پربركتي زمين چه در عصار كاظم
و است موجود اسلامي بزرگ دايرتالمعارف در ايشان زندگاني
(.آوردهاند را آن خويش مقاله در نيز داماد محقق دكتر
سيد] علامه استاد" آشتياني سيدجلالالدين استاد نوشته به
به حافظه ، قدرت و ذاتي نبوغ واسطه به ر[عصا محمدكاظم
قرآن ، قرائت به سالگي سه سن در بزرگوارش پدر فرمان
سالگي پنج در و پرداخت خط تعليم و فارسي ادبيات فراگيري
كلك ، عصار ، سيدكاظم استاد ياد به) ".بود حفظ را قرآن تمام
سلك در پس آن از (ص 154 آذر 1376 ، -مرداد شماره 8993 ،
درآمده حاجبالدوله تيمچه در خان عبدالله مدرسه شاگردان
سپس.پرداخت منطق و نحو و صرف تحصيل به سال سه مدت به و
و مروي خان مدارس در زمان آن اساتيد نزد سال شش مدت به
را كلامي كتب و اصول و فقه سطوح و كرده تلمذ ساير و صدر
حساب ، فيزيك ، رياضي ، قبيل از جديد علوم كسب عزم پس آموخت ،
مدرسه اين دوره و كرده دارالفنون در..و هيئت هندسه ،
نزد سال هشت مدت به ايام همان در.برد پايان به نيز را
و اشراق و مشاء از حكمت كتب تهران عقلي علوم مسلم اساتيد
.گرفت فرا را قديم رياضيات همچنين و ملاصدرا و عرفان
مهندس خان عبدالرزاق مرحوم درخواست به قمري سال 1329 به
آذربايجان در دبيرستان نخستين تاسيس براي دارالفنون رئيس
.(ص 115 داماد ، محقق دكتر مقاله).شد تبريز روانه
حساب ، طبيعي ، -جديد علوم تدريس به عصار علامه تبريز ، در
زمان همين در و داشت اشتغال -فرانسه زبان و هيئت هندسه ،
دوستي تبريزي ثقتالاسلام شهيد سعيد مرحوم و ايشان بين
عصار استاد نزد مرحوم آن كه است معروفشد برقرار عميقي
.است كرده قرائت را اسفار كتاب مهم مباحث از قسمتي
سال عاشوراي در ثقتالاسلام شهادت و تبريز اشتغال از پس
تبريز از روحاني لباس همان با عصار مرحوم ق ، -ه 1330
فرانسه ، درميشود فرانسه عازم و شده خارج
دنبال را طبيعي و رياضي علوم فرنگي ، زبان علاوهبرتكميل
ازجمله دلايلي ، به اماكرد آغاز را طب رشته و گرفت
نجف به و نهاد نيمهكاره را طب تشريح ، به نسبت حساسيت
و تحصيل سال طي 13 درنجف ، عصار علامه.كرد مهاجرت اشرف
علماي بزرگترين نزد در را اجتهاد درجه بالاترين تدريس ،
فقيد ، علامه زمان ، آن از.بازگشت تهران به و كرد كسب عصر
تدريس به آغاز صدر مدرسه در ابتدا و بود مشغول تدريس به
سن 29 در كه عصار مرحوم":آشتياني استاد گفته به.نمود
مستقل حوزه بود ، آمده نائل اجتهاد درجه حيازت به سالگي
و فلسفه و رياضي عاليه سطوح و داشت منقول و معقول درس
به را متعالي حكمت و مشائي و اشراقي فلسفه از اعم عرفان ،
.ميكرد تدريس ملاصدرا مكتب شيوه
در خود عالي تحصيلات و مطالعات تكميل از پس عصار آقاي
معظمله براي كه آن باوجود و بازگشت ايران به اشرف نجف
و برخلق رياست وسايل همهگونه نجف ، از مراجعت بعداز
استاد اين بود ، فراهم ظاهري مقامات به رسيدن اسباب
به و نمودند انتخاب را تدريس شئون همه بين در بزرگوار
استاد" مقاله آشتياني ، استاد) ".زدند پشتپا مقامات ساير
صص ش 10 ، پنجم ، سال وحيد ، مجله ،"تهراني عصار آقاي اكبر
(995-958
به تهران عالي دردارالمعلمين ابتدا عصار استاد پس ، آن از
ايشان از دانشگاه ، تاسيس با مقارن سپس و پرداخت تدريس
هنگام تا و آمد بهعمل دعوت تهران دانشگاه در تدريس براي
معارف و الهيات و ادبيات دانشكدههاي در بازنشستگي
منقول و معقول علوم و فلسفه تدريس و افاضه به اسلامي
طراز علماي معدود جمله از همچنين ايشانداشتند اشتغال
واجد و صاحبنظر ايران مدني قانون درتدوين كه است اولي
مرقوم چنين ديگر درجاي آشتياني استاد.بودهاند اثر
موءسسه و معقول دانشكده تاسيس درابتداي استاد":است داشته
سال يك ،(شهريور 1320 از قبل) اسلامي تبليغ و وعظ
"تقريبا سنت ، و كتاب نظر از علم و علمالحديث بهعنوان
محققانه و شيوا و رسا بياني با را اسلامي معارف دوره يك
حاوي مباحث اين.نمودهاند بيان موءسسه اين در
از محققي هيچ كه ميباشد ديني و فلسفي مسائل تحقيقيترين
تدريس و تفسير سال موءسسه 2 همين در و..نيست بينياز آن
قديم مدارس در علامه ، استاد تدريس عمده...نمودهاند
شاه مسجد جلوخان در واقع صدر مدرسه در مدتها بود ، طهران
رشتههاي در جديد سپهسالار مدرسه و مروي خان مدرسه و
داماد ، محقق دكتر ازمقاله نقل) "...مينمودند تدريس مختلف
(ص 116
تدريس و پژوهش تحصيل ، به را خود عمر همه عصار علامه
شيوه درباره كه بود بيهمتا و نمونه آموزگاري او.گذراند
.گفتهاند بسيار عبرتآموز خاطرههاي وي آموزگاري و سلوك
تاآنكه بردند ، بهرهها وي محضر از علم طالب هزارها
.انداخت پاي از را ايشان سالگي سن 92 در كهولت و بيماري
پنجشنبه روز مانده ، صبح اذان به يكساعت" عصار ، استاد
از رخت ش ، .-ه دي 1353 مطابق 19 ق ، هـ سال 1394 ذيحجه 26
مقبره در و عبدالعظيم مرقدحضرت جنب و بست فاني ديار
و استادان و فاضلان همه.شد سپرده بهخاك رازي ابوالفتوح
فاضل قصيدهسراي.شدند سوگناك ضايعه اين در دانشوران ،
رثاي قصد به فيروزكوهي ، اميري سيدعبدالكريم استاد معاصر ،
چنين آن از چكيدهاي كه سرود چكامهاي بيهمتا فاضل آن
:است
درگذشت عصار كه علم ز گذر در رو
درگذشت اعصار دانش يادگار آن
است نبي از رمزي كان انسان ، خسر و والعصر"
درگذشت عصار كه بود ، وعصر دور اين
نبود چنين فضلي چكيده را اعصار
درگذشت اعصار چكيده آن كه دردا ،
سپرد جان اشراق حكمت جانفزاي آن
درگذشت اخبار و سنت رهنماي وان
رفت باز افلاك eوديعه كان فرياد ،
درگذشت ادوار ذخيره كان افسوس ،
بيتعلقي جهان ز كسي نگذرد در
درگذشت ابرار گزيده اين كه سان زين
دريغ مكن ما از كه خويش فضل به يارب ،
درگذشت سزاوار بود تو از كه صبري ،
علم علماليقين به آنكه نميرد ورنه
درگذشت اغيار ز و ديد يار تيمار
سرود اين خيزد اثرش ، زهر ورق ، زهر و
.درگذشت آثار به زنده كه مگو ، هرگز
ديگر فرصتي در عصار ، آثار مجموعه محتواي و اهميت درباره
.گفت خواهيم سخن
|