|
|
فرهنگي چند پيرامون بحثي
اقتصادي جهانگرايي از ناشي فرهنگي همگرايي : اشاره * پرولتاريا آرمانگرايانه نهضت از ناشي ايدههاي و ليبرال ، يك روي دو بيطبقه ، انترناسيوناليستي جهان ايجاد براي ثروت عادلانه توزيع و منافع برپايه ايدئولوژيك نبرد سكه پيروز سرد جنگ پايان از پس كداميك اينكه بودند ، استوار اختصاص خود به را زير مقاله از كوچكي بخش تنها شدند فرهنگي بنياد ايده به مقاله آن از فراتر اما ميدهد عين در كه مردمي ميان در روابط چگونگي از كه ميپردازد آورد ، ميان به سخن ميكنند زندگي مختلف جوامع در حال جنگ اقتصادي ايدئولوژيك ، نزاعهاي برخلاف ايدهاي چنين جهانگرايي اين ميپردازد ، نوين جهانگراييهاي به سرد ، ارتباطات ، شبكههاي توليدات ، وسيعتر طبقهبندي بر مبتني روابط توسعه همينطور و پول جريان و كالاها اطلاعات ، دهنده انتقال ابزارهاي ميان اين در.است متكي اجتماعي برعهده ويژهاي نقش صدايي تك جهان ايجاد براي اطلاعات موضوعات ساختن آشكار جهت نهايي تحليل حامل و داشته آيا اما ميروند ، شمار به توليدي ذخائر بيپايان شد فرهنگهايي خرده رفتن ميان از به منجر نوين جهانگرايي كشور حمايتگر نقش تمدنها نبرد در هانتينگتون زعم به كه كشورهاي آيا ميگيرند؟ عهده به بيگانه كشور در را مادر خواهند مستحيل خود در را مهاجران فرهنگ خرده مهاجرپذير ، "اجبارا حكومت ، يك تسلط تحت مختلف فرهنگهاي آيا ساخت؟ شد؟ خواهند تسليم حاكم فرهنگ به آنها به دارد سعي زير مقاله كه هستند سئوالهايي اينها :دهد پاسخ مقالات گروه چند و Intercaltaralism فرهنگي بنياد" چون مقولههايي بحث موضوع پيش ، دهه دو از كه Multiculturalism فرهنگي نشستهاي و سمينارها دانشگاهي ، مختلف رشتههاي كه را توجهي قابل ادبيات حال عين در است ، شده بينالمللي دمكراسي ، باب در كلي سياسي مشاجرات جهت الگوهايي ميتواند بوجود نمايد ، تمهيد غربي اروپاي و متحده ايالات در به مربوط بحثهاي در فوق ، مقولات همچنيناست آورده خلاصي كمونيسم سلطه از اخير سال چند در كه شرقي اروپاي قابل ملي اقليتهاي داراي كه مناطقي در "خصوصا -يافتهاند چنين در.است بوده بنيادي مسائل جمله از -توجهاند بغرنج مسائل مجدد حل جهت كه دارد وجود تفكر اين مناطقي به جدي توجه اقليت و اكثريت ميان كهنه نزاعهاي به مربوط آيا پرسيد ميتوان معيار اين با.است ضروري بحثها اين مشروعيت شد ، اشاره آن به كه مفاهيمي چنين به كردن استناد و فرهنگي بنياد چون مقولههايي آيا ديگر عبارتي به دارد؟ مختلف تودههاي جديد مهاجرتهاي علل قادرند ، فرهنگي ، چند ثروتمند ، غرب سوي به فقر ، چنگال در شرق يا جنوب از را كنند؟ توجيه ايجاد "اصولا كه كرد طرح چنين ميتوان مقدماتي پاسخ در سرمايهداري پيامدهاي و آثار از منتج "اولا كنوني معضلات سده دو تاريخ از متاثر كه دوم ، دهه در ميباشند ، پيشرفته بالقوه بهطور سرمايهداري گفت ميتوان است ، سرمايهداري مورد يك كه باشد اقوام به مربوط جنگهاي عامل ميتوانسته سرمايهداري نظام البته وداد رخ پيشين يوگسلاوي در آن چون عباراتي با را خود اعمال كاري ، چنين به اقدام در اصطلاحات براي مناسب جايگزيني كه دمكراسي ، بشر ، حقوق پرولتارياي" ،"طبقاتي نزاع" مثل ، قديمي و كلاسيك سازش" يا ،"آزاد جهان" ،"امپرياليسم" ،"بينالمللي گذاشته سرپوش بودهاند ، ،Historrcal Compromise"تاريخي .است عامل كه جديدي چيز "فرهنگي -بينا" مقوله باب در آيا ،inter لاتين پيشوند دارد؟ وجود باشد ، فرهنگ دو تمايز .است "متقابل عمل" نيز و "فاصلهگذاري" ،"جدايي" از حاكي يا فرهنگ ، چند يا دو پيوستن هم به از حاكي بينافرهنگي فضا همان در حضورشان به ارجاع بدون اما آنها ، ميان جدايي جهان شامل تنها نه وسيعاش ، گستره با موضوع اين.است روستايي خاص فرهنگهاي درباره همينطور بلكه بوده ، كلاسيك نگاه يك حتي.است داشته سنديت تمدنها براي شهري و آنچه كه ميدهد نشان اروپا ادبي فرهنگ تاريخ به اجمالي بخشي واقع در يافته ، گسترش و رشد فرهنگي -بينا عنوان تحت از روم نخبگان آن در كه بوده اروپا كلاسيك تاريخ از فرهنگي -بينا واقع در.بودند كرده اقتباس يوناني فرهنگ جنگها مهاجرتها ، طريق از كه اروپايي يك از تصويري كل در سنن ، رسوم ، تصادم سبب حال عين در كه متنوعي مبادلات و ملي متنوع گروههاي و گوناگون اخلاقي مذاهب و هنر قوانين ، .است گرفته شكل است را باستان روزگار از پس اروپاي فرهنگي تاريخ است ممكن به.گرفت نظر در آن ساكنين تمام آميزي درهم عنوان تحت نژادهاي وجود فرهنگي ، تفاوتهاي هنوز نيز ، دليل همين .است مدرن دولتهاي ميان در فرهنگي -بنيا از حاكي قديمي پيرامون خصوص اين در تضادهايي كه نماند ناگفته البته به ;دارد وجود اسپانيا يا ايتاليا ، فرانسه ، چون كشورهايي مذكور ، كشورهاي بين مسيحي فرقههاي در يا كه ترتيب اين اگر اينكه مثل) كشور يك دروني فرقههاي بين حتي يا يا فرانسوي آلماني ، كمتر باشد ، پروتستان يا كاتوليك يوناني يا ارتدوكس روسي يكي اگر يا است؟ مجارستاني اختلافات يا و (است رومانيايي كمتر باشد ، ارتدوكس اين با.است موجود متعدد فرهنگهاي ميان كه ديرينهاي تفاوتهاي "فورا خواست ، و زيركي كمي با ميتوان مضمون ، همين.دريافت را فرهنگي اقتباسهاي و پيوستگيها متنوع ، ترانسيلوانيا ، مجارستان ، در مثال براي ميتوان را مسئله قرار آلمان مذهبي اصلاح تاثير تحت ابتدا كه اوكراين و كاتوليكي ضداصلاح حركت از متاثر سپس و گرفتند ، .كرد ملاحظه شدند ، واقع رياضتكشانه تحت) نژادي مليتهاي تغيير ابل-غيرقــ ويژگي به توجه با فرمولي شكل عنوان به كه ،national soul ملي روح وان-عنــ -دولت تولد ،(است بوده ناسيوناليست فلاسفه استفاده مورد عنوان به ناسيوناليست ، مورخين توسط نوزدهم قرن ملتهاي ملتها بين در راديكال تفاوتهاي ارائه جهت شاخصي بنيانهاي كه دهد سوق سو و سمت اين به را اكنونخود شدن ناپديد درحال پيشين قرنهاي بينافرهنگي عامه و كلاسيك تبليغات يك عنوان به تنها موضوع اين اما.است وجه اين پس در كه حقايقي.ميشود تلقي ناب ناسيوناليستي خاص متافيزيكي حوزه يك از منتج دارد ، وجود جديد سياسي -دولت.ميبرد سود آن از ويژه ملي گروه يك تنها كه است پيشين امپراطوريهاي خرابههاي ميان از كه جديدي ملتهاي .بودند شايع مدرنيته اين محصول نوعي به آورند ، سربر سياسي سيستم چارچوبه در داشتن قرار واسطه به امپراطوريها مدرنيزاسيون يكپارچه پويايي برابر در جدي مانع باستاني ، كه ميآيد متناقض امري نظر به نگاه اولين در.بودند -سياسي شكل يك متنوع ملتهايي -دولت به هرچند اروپا تقسيم -اجتماعي متعدد نوآوريهاي چنانچه اگر بخشيد ، فرهنگي صورت صنعتي توليد تكنيكي شيوههاي طريق از را سياسي شكل آن با قديمي امپراطوريهاي از گذار به قادر نميداد ، .نميشد وسيعشان حاكميت از روابط طريق از جديد ، سياسي شكل عنوان به ملت -دولت -صنعتي توليد گسترش آن بروز عامل كه نويني اجتماعي شده سازماندهي تودههاي بر حكومت به نيازمند بود ، تكنيكي در تاريخي توسعه از وجه اين كه آنست مطلب حقيقت امابود اشكال از منتج منطقهيي ، هر در بلكه نداده ، رخ لحظه يك كرده طي را فرايند اين كه ;است بوده اروپا تاريخ متفاوت غربي ، و شرقي روم امپراطوري گسترش شكل به ابتدا است ، مناطقي در مدرن سرمايهداري ظهور بعدي قرون در آنگاه ، .هلند و انگلستان همچون توجه مورد پسرفت يك عنوان به ملتها -دولت كثرت اينكه چنين برعكس ، .ميگردد تلقي اشتباه يك هنوز گيرد ، قرار در رقابتي و فرهنگي -بينا مقولهيي عنوان به امري همين از متاثراست شده توجيه مشترك هويتهاي پيرامون مشاجرات طريق از ميكنيم ملاحظه كه است بوده جريانات به ;است يافته بيسابقه گسترش نزاعها دامنه تجدد ، جديد زبان ، تاريخ ، اجتماعي ، علوم از متنوعي حوزههاي كه نحوي در را غيره و فولكلور يا نژادشناسي ، علم فرهنگ ، فلسفه ، حربههاي با شده حادث مصيبتهاي مقابل در و است برگرفته شكل در دشمن معنا ، اين در.است شده توجيه عقلاني گفتمان وسيع مرزهاي كه نميشد متصور خارجي افراد يا بربريت خرد همان دشمن بلكه باشد ، گرفته اختيار در را امپراطوري انسانيت حد از بيرون كه بود (Scientific logos) عملي يكساني اصول متضمن ملي استقلال.ميگرفت قرار انتزاعي مالي ، و صنعتي اقتصاد شامل كه يكنواختي نوعي يعني -است و ارزش با خدمات و كالاها فرهنگي ، و تكنيكي نوآوريهاي چرا ميدهد نشان كه است مسئله همين.بالا حد در پيشرفتي نوعي نظر به نيافته توسعه كشورهاي بيشتر سياسي استقلال روز كه است تودههايي براي پاداشي كه ميرسد خيالي صورت سنتها همين اگر حتي شدهاند ، جدا سنتهايشان از روز به در بارز مثال يك.باشند مدت طولاني آميزي درهم يك نتيجه مركز گسيختگي سبب كه جهاني جنگ دو بين در حتي زمينه ، اين و علائق ، زندگي ، سبك وسيع و سريع نفوذ شد ، اروپا شرق و از را همگوني زمينه كه بود پروتستاني -نئو اعتقادات حاكي مسئله اين.كرد فراهم متحده ايالات تا غربي اروپاي نيستند قوي آنقدر هم ، سنتها قويترين حتي كه است آن از چشمانداز از مسئله اين.آورند تاب مدرنيته برابر در تا :نيست جديدي چيز غربي تمدن عنوان به هندي فرهنگ انبوه حذف لحظه آمريكا ، غلبه لحظه جنگ نيز ، بيستم قرن در.است قاره اين در سنتي فرهنگ .كرد تسريع را فرهنگي همگوني سوي به ميل (WWII) دوم جهاني تقسيم از ناشي آشكار سياسي تفاوتهاي عليرغم آنچنانكه ديگر سوي و ليبرال غرب آن سمت يك كه بلوك ، دو به جهان در.نشد همگوني اين براي جدي مانع داشت ، قرار كمونيسم .كرد سازي تشابه ود-ميش را چيزهـايي تـاريخ ، اين مـورد گسترده شدن صنعتي مقابل در كمونيستي رژيمهاي كه همانطور علائق از جداشدن تسريع سريع ، شهرسازي تجاوزكارانه ، و به نياز خاطر به غرب علائق برابر در شدن تسليم سنتي ، بودهاند ، ناتوان غرب از تكنولوژي انتقال نيز و وامها اتحاد از را فرايند همين نميتوان آيا ترتيب همين به داد؟ تسري سوم جهان به آن اقمار و سابق شوروي حوادث از طوفاني بلوك ، دو نظامي و اقتصادي رقابت وجود با ضد چريكي مبارزات بخش ، رهايي جنگهاي:دربرگرفت را جهان سرانجام و مناطق ، ديگر به شوروي نفوذ مقابل در كمونيستي ، اينهمه ، باشرقي جنوب آسياي در كوچك اقتصادي اژدهاي ظهور گذشته ، سال پنجاه طي در چطور كه ميشود زده شگفت انسان تشديد جهان سرتاسر در همگوني و اتحاد سمت به تمايل نوعي مقابل در جوامع كه ميزان همان به پويايي ، اين.است شده و حد بي ميكنند ، مقاومت جهاني سرمايهداري مالي سلطه يا) كمونيستي رژيمهاي پيدرپي شدن متلاشي از پس.است حصر تحت سرمايهدارانه اقتصاد نوعي به چين اقتصاد تغيير مثل قد امپراطوري يك كه ميرسد نظر به اكنون ،(دولت كنترل تجدد اصلي منشاء و ثروتمند ، متحده ايالات:است كرده علم بايك را خود شده ، رها ريشهدار سنت نوع هر از كه غربي ، كشور يكاست داده وفق نامتعادل كارائي با توليدي برنامه آسايش غول ابعاد با اكنون كه اروپائيان توسط شده استعمار .است شده مهاجرين براي ايدهآل سرزمين يك به تبديل فكر كه را سنتهايي تمام مقصود ، اين به وصول جهت آمريكا كل شد ، حذف آنچه:است كرده حذف حركتند ، مانع ميكرده به نيز سرمايهداري ذاتي گوهربود قاره اين هندي فرهنگ هم جو خارج فضاي حتي كه نحوي به ;بود نامحدود گسترش معني در و كالا به چيز همه تبديل فرايند اين از نميتواند .بگريزد مبادله ارزش به نتيجه عنوان به نه معنا ، اين در Global Village جهاني ، دهكده است اين سياره تجلي معناي به بلكه هزل ، و توخالي شعار يك به ،Internetاينترنت كاربرد طريق از ارتباط آن در كه در و ميپذيرد صورت بالا بازده با و مطمئن روش يك عنوان هر و ميگردد مستحيل همگوني نوعي در كسي هر آن ، ديگر جهت ناپايداريهاي -يكسريخرده درون در نيز بينافرهنگي امر به آنچه بنابراين.ميرود بين از اقتصادي ، شرايط از منتج كه است گروههايي بين ميماند باقي فرهنگي تفاوت معناي به را مكدونالد يا پپسي به را كوكا ميخواهند "مثلا گسترش حال در فرايند اين به توجه با.دهند ترجيح كنتاكي به هم را بينافرهنگي مقوله امروزي ، شرايط در ميتوان آيا آيا داد؟ قرار بحث مورد فرهنگها جدائي هم و اتحاد عنوان -پست متعدد چهرههاي از تصوير يك ميتواند كنوني مسئله آيد؟ حساب به تجدد حوزه در (محوري انسان -فرا) اومانيسم امري به تبديل اقليتي براي جهانگرايي پديده كه شرايطي در حال در امري عنوان به آن از نيز اكثريتي و شده واقعي رودررو شرايط با را خود نتواند چنانچه ميكنند ، ياد وقوع از غرب وقتيرفت خواهد ازبين آن دوام امكان دهد ، وفق فرهنگهاي از بخشي يا ميشود ، متاثر ديگر فرهنگي منابع به ميتواند نيز ترتيب همين به ميكند ، جذب را ديگر شدن كالايي سمت به همگوني منظور به را خود ارزشهاي سهولت ميرسد ، متفاوت نظر به كه امري هر ديگر ، عبارت به.ببرد ميدهد ، دست از را خود متفاوت خاصيت كالايي حوزه درون در -سنتي تشريفات و فرهنگي ارزشهاي از بخش آن ترتيب اين به و بين از بود بخشيده آن به برجسته خصوصيات كه مذهبي غير تفاوتهاي وجود از حاكي كه (Inter) پيشوند.ميرود همگون "تماما امر يك به فروكاستگي از و است تقليل قابل حال عين در ميكند ، پيشگيري كالا توليد به وابسته .ميكند برملا نيز را بينافرهنگي مقوله تاريخي محدوديتهاي همين به نيز اينترنت در (Inter) پيشوند معناي حقيقت در .است معنا دارد ادامه |
|