:اعلام‌كرد صدوربيانيه‌اي كاربا حزباسلامي
تاثير تحت مطبوعات قانون اصلاح طرح
و بيان آزادي به حمله‌كنندگان انديشه
است شده نوشته انديشه
"خياباني كودكان" نام به مشكلي
كودكان رواني بهداشت اساسي راهكارهاي
بچه‌ها زبان از
انقلاب دادگاه حكم با
خويش هويت نشريه سردبير و مديرمسئول
شدند دستگير
:اعلام‌كرد صدوربيانيه‌اي كاربا حزباسلامي
تاثير تحت مطبوعات قانون اصلاح طرح
و بيان آزادي حمله‌كنندگان‌به انديشه
است شده نوشته انديشه
طرح بيانيه‌اي صدور با كار اسلامي حزب:اجتماعي گروه
برخلاف و محدودكننده غيركارشناسي ، را كار قانون اصلاح
.خواند نظام مصالح
اصلاح طرح:است آمده بيانيه اين در ما خبرنگار گزارش به
و ارتباطات اساتيد نظر نه‌تنها مطبوعات قانون
انديشه تاثير تحت نكرده‌بلكه ملحوظ را روزنامه‌نگاران
دوم از پس به‌ويژه و اخير سالهاي در كه است بوده كساني
انديشه و بيان آزادي به را حملات شديدترين خرداد 76
به قلم" بر را انتقادات شديدترين و بدترين و داشته‌اند
اين از ديگري بخش در.داشته‌اند روا !"نوظهور دستان
تغيير از ناشي محدوديت‌هاي بي‌ترديد:است آمده بيانيه
اين و "نگفتن‌ها" اين كه شد خواهد باعث مطبوعات قانون
كه ايران مردم و يابد گسترش پوشيدن‌ها حقايق بر ديده
قدرت‌مند و مستقل نهادهاي و احزاب وجود فقدان در اكنون
مطالبات و خواسته‌ها بيان براي مطبوعات جز ابزاري مدني
درون از روي مطبوعات تحديد با ندارند خويش حقوقي
بيگانه رسانه‌هاي كه آنجا بيرون به و تافت برخواهند
اسلامي حزب.يافت خواهند تمايل سرمي‌دهند !"آزادي نواي"
است كرده درخواست مجلس نمايندگان از خود بيانيه در كار
مطبوعات پوياي روند كه نگذارند آزادمنشانه نگرشي با
تثبيت دوران:است آمده بيانيه اين پايان در.شود محدودتر
به حركت و مردم‌سالاري تمرين زمانه و اسلامي جمهوري نظام
آنچه از كه مي‌طلبد مطبوعاتي قانون مدني ، جامعه سوي
فاقد نگاهي با و روشن‌تر آزادمنشانه‌تر ، بسي داريم امروز
روزنامه‌نگاري و ارتباطات مقوله به بدبيني هرگونه
.باشد نگريسته
"خياباني كودكان" نام به مشكلي
اين از بعد مي‌كنند ، كار كه كودكاني و خياباني كودكان
مناطق در به‌ويژه هستند ، دنيا تمام شهري مناظر از جزئي
جواني ، و كودكي طبيعي شادي‌هاي از محروم جنوب ، فقير
زيرگلوله‌هاي يا بينوائي از موقع از پيش آنان از بسياري
در به سالم جان امر اين از كه آنهايي.مي‌ميرند تنفر
هستند آواره مي‌كنند ، مبارزه ماندن زنده براي مي‌برند ،
فكر به فرار با را خود رنج و مي‌كنند رشد بختي درتيره يا
.مي‌دهند فريب خودويرانگر اغلب رفتارهاي وسيله به خيال و
علت به آنها.كنند زندگي مي‌خواهند اينها ، همه وجود با
آينده و شده رها درخيابان وخانواده خود نادانستگي‌هاي
و بي‌سرپناه مي‌كنند ، مجسم خود روي پيش را تاري و تيره
ميليون‌ها آنها.باشند داشته حقوقي گونه هيچ كه بي‌اين
آن زود خيلي يا نرفته‌اند ، مدرسه به هرگز كه هستند نفري
در يا ، بي‌سواد آنها بزرگسالي ، در.كرده‌اند رها را
به جانكاه عذابي و رنج بود ، خواهند سواد كم بهتر ، وضعيت
تشنگي ، گرسنگي ، جهت به دائمي عذابي:نشسته آنها انتظار
فقدان تنهايي ، بومي ، بيماريهاي كم ، مزد و سخت كارهاي
دارالتاديبها ، قضائي ، اذيت‌هاي پليسي ، آزارهاي محبت ،
يا خانگي كار لواي تحت اسارت موادمخدر ، كثيف ، زندانهاي
و جنسي خشونت‌هاي فحشا ، ،(مدت) كوتاه "كاملا بردگي
همراه به اعمال اين كه -ايدز مانند - خطرناكي بيماريهاي
...مي‌آورند
به و تحمل غيرقابل فزوني به رو پديده اين ساده درك براي
مطرح سئوال سه آن ، با مبارزه يا كنترل غيرقابل ظاهر
هستند؟ كساني چه كودكان اين چيست؟ پديده اين علل:مي‌شود
مي‌آيند؟ كجا از و
هستند؟ كساني چه
.است نشده پذيرفته دنيا تمام در "خياباني كودكان" اصطلاح
از اصطلاح اين كه معتقدند فرهنگي ، دلايل به برخي ،
به‌ويژه كودك ، كردن اجتماعي ويژه محل‌هاي از يكي -خيابان
تداعي ذهن در غيراخلاقي و خطرناك محلي -گرمسير دركشورهاي
از را واقعيت اصطلاح اين كه معتقدند ديگر برخيميكند
آن مدعي اصطلاح اين زيرا مي‌نمايد ، كوچك‌تر هست كه چه آن
برمي‌گيرد ، در را گرفته قرار درحاشيه كودكان تمامي كه است
حقيقتي زيرا مي‌دانند ، فريبانه عوام را آن ديگران حتي
كريه كه اندازه همان مي‌دهد ، نشان را آن اصطلاح اين كه
.نيست مي‌رسد ، نظر به
يك از صورت دو "مي‌كنند كار كه كودكاني" اصطلاح همچنين
كودكان بيشتر كه ، اين نخست:برمي‌گيرد در را حقيقت
پرزحمت اغلب و طولاني روزانه ، كارهاي با تنها خياباني
اما مي‌كنند ، كار كه هستند كودكاني اينها مي‌مانند ، زنده
كمك براي كه هستند كودكاني دوم ، هستند ، "آزاد" عبارتي به
كودكي طبيعت از علت اين به و مي‌كنند كار خود خانواده به
نيز ، كودك كار صورت دو اين مورد در.نكرده‌اند لمس را خود
هر.ندارد وجود باشد ، قبول قابل همگان براي كه تعريفي
كه زاويه‌اي از را آن پديده ، اين به مربوط سازمان يا شخص
به.مي‌كند ارائه آن براي تعريفي و درك است ، علاقه‌مند
به "خياباني كودك" اصطلاح كه گفت مي‌توان ترتيب ، اين
جامع اصطلاحي چندبعدي ، حقيقتي صورت به تعريفي ارائه دليل
.است
يا وضعيت تحليل -عملي يا نظري رهيافت دلايل جهت به
تدريج به روشن ، خيلي سنخ‌شناسي يك -بشردوستانه مداخله
را خيابان در كودكان و خياباني كودكان كه مي‌شود فراهم
و كودك بين موجود روابط و مي‌كند تفكيك يكديگر از
نوع همچنين ، و عمومي نظم و عدالت اجتماع ، خانواده‌اش ،
اين تربيتي ، نظر نقطه از.مي‌سازد مشخص را او به كمك
به يعني دارند ، اختصاص"غايب كودكان" گروه به كودكان
ابتدايي مدرسه در حضور سن كه اين با زمان هم كه كودكاني
يا تربيتي نهاداجتماعي ، هر از خارج دارند ، را متوسطه يا
جزئي يا كلي طور به آنها همچنين.مي‌مانند باقي بازپروري
آنان سن هم كودكان براي اغلب كه اجتماعي كنترل از
پسر كودكان اين بيشتر.مي‌گريزند شده ، پيش‌بيني
نتيجه ، در و برمي‌آيند سرپوشي درصدد اغلب دختران)هستند
سالگي ، هجده تا پنج سنين از پسراني ،(.هستند ناپيدا
است ، متفاوت كشورها حسب بر كه قيمومت از خروج سن براساس
با برخي:دارند خود خانواده با گوناگوني روابط آنها
را رابطه‌اي هرگونه سايرين هستند ، تماس در خود خانواده
چهار.هستند تعرض در آن با آشكارا يا مي‌كنند قطع آن با
آن ، باير زمين‌هاي آن ، خيابانهاي شهر ، آنها زندگي چوب
فروشگاه‌هاي هتل‌ها ، پاركينگ‌ها ، بنادر ، آن ، ايستگاههاي
و فقير محلات از كه تنگي كوچه‌هاي يا است ، بزرگ
.مي‌گذرند حلبي‌آبادها
در "خيابان" مفهوماست متعددي معاني داراي اصطلاح اين
در را نشدن تعقيب يا ماندن زنده محل‌هاي جا اين
مدت براي يا دائم طور به كودكان جا آن در كه برمي‌گيرد
.مي‌كنند زندگي شب يا روز كوتاهي ،
مي‌آيند؟ چرا و كجا از
چندين اوقات گاهي كه -شهري خانواده‌هاي از كودكان اين
يا فقير "عموما -يافته‌اند استقرار شهر در كه است نسل
مناطق از پيش از بيش اينها.مي‌آيند زناشوئي بحران دچار
اجتماعات جوار ، هم كشورهاي نژادي اقليت‌هاي روستائي ،
كه هستند -حلبي‌آبادها -شهرها حاشيه به كرده كوچ عشايري
به وادار را آنها طبيعي بلاياي ساير يا ممتد خشك‌سالي
يا سياسي اقليت‌هاي از آنها همچنين ، .است كرده فرار
از يا شده‌اند اخراج خود اصلي كشور از كه هستند مذهبي
اقتصادي دلايل به اغلب و گوناگون دلايل به رسمي مدارس
معمولي نشانه‌هاي بيش و كم آنها.شده‌اند انداخته بيرون
.داده‌اند دست از را خود فردي هويت و اجتماعي زندگي
باشد ، همگان قبول مورد كه شيوه‌اي به را آنها بخواهيم اگر
كودكاني آنها بگوييم مي‌توانيم سادگي به كنيم ، تعريف
شهري مناطق در ماندن زنده براي كه هستند دشوار وضعيت در
به براي خود تلاش‌هاي در و مي‌كنند مبارزه آن اطراف يا
.مي‌گردند مجرمانه اعمال مرتكب اغلب كمك ، آوردن دست
را آن "عموما و مي‌باشد وضعيت اين اصلي علت فقر كه هرچند
تنها نمي‌تواند اين اما دارند ، قبول حقيقت يك به‌عنوان
كاركرد اقتصادي ، سياست‌هاي درباره وگرنه ، باشد علت
را يكديگر كه مرفه خانواده‌هاي كودكان و اجتماعي نهادهاي
بگوييم؟ چه مي‌كنند ، ملاقات و شناخته خيابان در
است؟ چقدر آنها تعداد
برحسب ارزيابي‌ها.ندارد وجود توافق نيز مورد اين در
از كه آنهايي.است متنوع اجرايي طرح‌هاي يا برنامه
بدون كودكان يعني آن ، دقيق معناي به خياباني ، كودكان
آنان تعداد مي‌كنند ، صحبت نهادي ، حمايت بدون و خانواده
.مي‌كنند تعيين شهر به نسبت نفر ده‌ها حتي نفر ، صد چند را
خود اندك معاش كه دشوار وضعيت در كودكان همه افزودن با
تا نهادها يا خود خانواده با و مي‌كنند كسب خيابان از را
نفر ميليون از 100 بيش آنها تعداد دارند ، ارتباط حدودي
.مي‌شود ارزيابي دنيا در
محلي اقدامات
مي‌رسد نظر به است؟ غيرممكن پديده اين بر آمدن فائق آيا
ناتوان ، دولتي ، سازمان‌هاي بيشتر.باشد همين مساله كه
ابتكارهاي خوشبختانه ، .مي‌رسند نظر به مردد يا متعجب
صداهايي دنيا در سال ، چهل از پسدارد وجود نيز مثبت
وجدان‌هاي و برمي‌خيزد ، شهري تراژدي اين افشاي براي
كاستن براي را انساني و مادي منابع مي‌كنند تلاش خشمگين
.نمايند بسيج مشكل وسعت از
و برجسته نيات مديون تلاش‌ها اين حال ، اين با
اجبار به پديده اين وسعت مقابل در كه است استعدادهايي
در دنيا در رايج ابتكارات اين از بسياري.هستند ناچيز
تتها است ، زياد آن پيشرفت كه اجتماعي پديده چنين برابر
را معضل اين مي‌توان صورتي در تنها.مي‌شوند محسوب مسكن
راه‌حل‌هائي به را خود جاي مزبور ابتكارهاي كه كرد حل
نظر در را اجتماعي واقعيت‌هاي مجموع كه دهند جانشيني
برسيم ، همه براي آموزش هدف به بخواهيم چنانچهميگيرند
.سازيم رها را مسكن‌ها بايد درستي به
از پس مي‌شود مشاهده وقتي است دلگرمي مايه باره ، اين در
به مربوط كنوانسيون فقط نه كه دولت‌هايي فهرست سال 1991 ،
مقررات بلكه است ، شده طويل كرده‌اند ، امضاء را كودك حقوق
.ديده‌اند تدارك كودك از دفاع و حمايت براي نيز تازه‌اي
سازمان عمومي مجمع كه است مهم بسيار جهاني ، دورنماي در
صادر فراز ده با قطعنامه‌اي مارس 1994 در 4 متحد ملل
بين‌المللي سازمان‌هاي و دولت‌ها همه از آن طي و كرده
يافتن براي كه است كرده دعوت غيردولتي و دولتي
خياباني كودكان رنج‌هاي و مشكلات براي قطعي راه‌حل‌هاي
.نمايند مضاعف تلاشي
در "تقريبا شده استثمار كودكان و خياباني كودكان
سازمان‌ها اينشدهاند فراموش پرورش و آموزش بودجه‌هاي
خيلي نيازهاي اخير ، دهه‌هاي از پس كه هستند عادي اشخاص و
بهداشت ، سلامت ، :مي‌سازند برآورده را آنان مقدم و ضروري
روزانه ، غذاي امكان ، صورت در خانواده به بازگشت امنيت ،
حمايت لباس ، موقت ، يا دائم طور به شنود ، يا پذيرش مراكز
كم كارهاي بدرفتاري‌ها ، و سركوبي خشونت ، مقابل در قضايي
زمينه در مشاوره دادگستري ، با تعارضات فصل و حل بها ،
مقدماتي ثبت‌نام كارآموزي ، شرايط ، برخي در و مخدر مواد
.مدرسه به بازگشت يا
و مذهبي غيردولتي سازمان‌هاي اين دنيا ، جاي همه در
سازمان تشكيلات كنار در زياد تعداد به كه هستند غيرمذهبي
جهاني سازمان كار ، بين‌المللي سازمان مانند متحد ملل
يا (يونيسف)كودكان براي متحد ملل سازمان صندوق و بهداشت
كودكان براي اروپا ، اتحاديه مانند منطقه‌اي سازمان‌هاي
.مي‌سازند فراهم را وضعيت‌شان از رهائي شانس‌هاي
كودكان رواني بهداشت اساسي راهكارهاي
كاشته شما كودك در اضطراب و دلهره بذر مي‌خواهيد اگر -1
.نزنيد هم به خشونت و دعوا با را خانه امن محيط نشود
نشود ، ايجاد حقارت احساس شما كودك در مي‌خواهيد اگر -2
.باشيد نداشته انتظار توانش و حد از بيش او از
نشود ، بيزار خواندن درس از شما فرزند مي‌خواهيد اگر -3
.نكشيد او رخ به را ديگران نمرات
خويش امتحانات و درس نگران شما فرزند مي‌خواهيد اگر -4
را او منزل به مدرسه از مراجعت از پس بلافاصله نباشد ،
.ندهيد قرار نمره و درس بازخواست مورد
كند رشد ارزشمندي احساس شما كودك در مي‌خواهيد اگر -5
.ندهيد قرار ارزشيابي و قضاوت تحت را او "دائما
اضطراب به تبديل شما كودك رواني آرامش مي‌خواهيد اگر -6
.نباشيد او كارهاي مواظب نگهبان يك همانند نشود ،
تمام با كند ، رشد عزت‌نفس با فرزندتان مي‌خواهيد اگر -7
.شويد قايل ارزش او -ساده حتي -ابتكارهاي براي وجود
او نشود ، امتحان اضطراب دچار شما فرزند مي‌خواهيد اگر -8
.ندهيد قرار فشار تحت ايده‌آل‌تان نمره كسب براي را
زياد خواندن درس به را خود فرزند علاقه مي‌خواهيد اگر -9
.نكنيد برنامه‌ريزي او براي خودتان ميل مطابق كنيد ،
خواندن درس و مدرسه به شما كودك علاقه مي‌خواهيد اگر -10
نه كنيد تشويق را درسي‌اش تلاش‌هاي شود ، زياد و حفظ
.را نمراتش
بوجود بي‌كفايتي احساس شما كودك در مي‌خواهيد اگر -11
.نكنيد انتقاد او كارهاي از مرتب نيايد ،
كم‌رو ديگران با ارتباط در فرزندتان مي‌خواهيد اگر -12
نگهبان يك مثل خود معاشرتهاي و ميهماني‌ها در نباشد ،
.ندهيد قرار ذره‌بين زير را او رفتار
مرتب نيايد ، بار خجالتي فردي شما كودك مي‌خواهيد اگر -13
.نكنيد ايجاد گناه احساس او در خطاهايش ، خاطر به
كند ، رشد نفس به اعتماد شما كودك در مي‌خواهيد اگر -14
.نترسانيد شكست از را او كند ، تجربه را شكست بگذاريد
از كند ، رشد جسارت و جرات با فرزندتان مي‌خواهيد اگر -15
.باشد كامل‌ترين و برجسته كاري هر در كه نخواهيد او
باشيد ، داشته نشاط با فرزندي مي‌خواهيد اگر -16
.نكنيد محدود را او جسمي فعاليت‌هاي
زندگي ناملايمات برابر در فرزندتان مي‌خواهيد اگر -17
در را او زندگي غم‌هاي و سوگ‌ها در نباشد ، شكننده
.ندهيد قرار كامل بي‌خبري
معصومي محمدتقي
بچه‌ها زبان از
".كند چنين بايد ، پسر ، اين من ، عقيده به":مي‌گويد پدر
".كند چنان بايد ، من ، نظر به":مي‌گويد مادر
پرواز و مشت بزرگترين ضربه با.مي‌شود مغلوبه جنگ
.مي‌شود برقرار موقت آتش‌بس اتاق ، در بشقابها
سطل در را شكسته گلهاي مادر و مي‌كشد سيگار تنها ، پدر
.مي‌ريزد آشغال
!داشت سرخي گلهاي چه !داشتيم قشنگي بشقابهاي چه !حيف
مذاكره هم من با جنگ از قبل كاش.بود من سر دعوا
يعني.مي‌كردند نگاه را دوروبرشان مشت از قبل و مي‌كردند
.نمي‌كنند مشورت من با هرگز ولي دارند دوست خيلي مرا !چه؟
.نمي‌كند مشورت هيچكس با خانه اين در هيچكس يعني ،
!گل شاخه‌هاي آن بيچاره !بسته زبان بشقابهاي بيچاره
كه من بيچاره و !گيج مادر بيچاره !تنها باباي بيچاره
:مي‌كنم مي‌دهم ، تشخيص خودم كه كاري بالاخره
.بي‌آنها و بي‌بشقابهاهايمان
بالله محفوظ فاطمه
انقلاب دادگاه حكم با
خويش هويت سردبيرنشريه و مديرمسئول
شدند دستگير
اسلامي انقلاب دادگاه شش شعبه حكم به:اجتماعي گروه
"خويش هويت" نامه هفته دو مسئول مدير كاشاني حسين تهران ،
و اسلامي‌دانشجويان اتحاديه دبيركل طبرزدي حشمت‌الله و
.شدند بازداشت آموختگان دانش
تهران ، اسلامي انقلاب دادگاه عمومي روابط گزارش به
هويت"نامه دوهفته انتشار و چاپ پي در نفر دو بازداشت‌اين
اسلامي اتحاديه سوي از صادره همچنين‌بيانيه و "خويش
عالي آموزش مراكز دانشگاههاو آموختگان دانش و دانشجويان
از جمعي و مدعي‌العموم ناحيه از كه شكاياتي و
عليه اسلامي انقلاب جانبازان و شهدا معظم خانواده‌هاي
دادگاه ششم شعبه وبه مذكورواصل اتحاديه و مسئول مدير
گزارش در.گرفت صورت گرديد ، ارجاع تهران اسلامي انقلاب
است شده تاكيد تهران اسلامي انقلاب دادگاه عمومي روابط
جمهوري مقدس نظام عليه تبليغ شده ، ياد افراد كه‌اتهام
.است ايران اسلامي
موجب به "خويش هويت" نامه دوهفته:مي‌افزايد گزارش اين
ممنوع تهران اسلامي انقلاب دادگاه شعبه‌شش تصميم
ارشاد و فرهنگ به‌وزير شرحي طي مراتب و گرديده الانتشار
.است شده منعكس اسلامي
به و دارد قانوني مجوز "خويش هويت" نشريه است ذكر شايان
دادگاه در بايد مطبوعاتي جرايم به رسيدگي قانون ، تصريح
.گيرد انجام علني و منصفه هيات حضور با و عمومي
|
