اهل شهيد كردن نشان و بينام از كساني چه
ميبرند؟ سود قلم
كتاب معرفي
شد ملي اثر تپه آق باستاني تپه
اهل شهيد كردن نشان و بينام از كساني چه
ميبرند؟ سود قلم
شهادت سالروز ماه ، خرداد رسيدن 29 فرا با همزمان
;شريعتي علي دكتر
دشمنان و كردند ترور را شريعتي شخصيت نادان ، دوستان *
شخصيت ترور به همچنان ما رواست آيا وليرا او شخص دانا ،
روا بيانصافي با ديگران آنچه بر و بدهيم ادامه او
بزنيم؟ تاييد مهر داشتهاند ،
شهيد استاد غريبانه و مظلومانه شهادت از دهه دو حدود
انقلاب تاريخ گواهي به كه او.ميگذرد شريعتي علي دكتر
الهي آرمانهاي به متعهد و مسلمان ، روشنفكران از اسلامي ،
مظلومانه و زيست مظلومانه بود ، ولايت خط راستين پيرو و
زندگاني اما نبود ، زنده زيادي مدت چه اگر و شد شهيد
.ماست كمنظير افتخارات از او ، مبارزه سراسر و پربار
و كرده شاگردي خود ، وارسته استاد و پدر خدمت در كه او
عالي متفكري زودي به بود ، ديده را لازم اسلامي تعليمات
به را ايمان و علم كه گرديد اسلامشناس دانشمندي و مقام
.شد صاحب ممتاز بسيار حد در را دو هر و آميخته هم
هم كه كساني تعداد اسلامي ، انقلاب پيروزي از قبل
اين ضمن او اما ، بود اندك مسجد اهل هم و بودند دانشگاهي
روشنفكر خواهان اسلام سمبل و الگو بود ، مبرز متخصصي كه
اگر و ميآمد شمار به نيز ستمشاهي ظلماني و سياه عصر در
و جهانبيني تبيين در وي همراهان و او روشنگرانه نقش
نبود ، كشور بر حاكم خفقان شرايط در اسلامي ايدئولوژي
مادي ، شياطين دام در تحصيلكرده جوانان خيل نبود معلوم
.ميكردند پيدا سرنوشتي چه
كتاب ترجمه با سالگي ، هيجده در دكتر قلمي اثر اولين
،(ص)محمد درباره نيز بعدها و يافت انتشار غفاري ابوذر
مسئوليت علوي ، تشيع شهادت ، ،(ع)حسين ،(س)فاطمه ،(ع)علي
روشنگري و گفت سخن و نوشت...و اسلامشناسي بودن ، شيعه
و تبليغ از دست هيچگاه شهادت ، و تبعيد از قبل تا و كرد
ارشاد حسينيه در سال چهار مدت.برنداشت مبارزه و فعاليت
و مطهري مرتضي شهيد استاد و طالقاني آيتالله كنار در
به توان حد در و پرداخت جوانان ارشاد و هدايت به ديگران
با يازيد ، دست روحانيت شامخ مقام تقويت و اسلام تبيين
و خيانت را او خدمات تنگنظر و مغرض گروهي حال ، اين
مخالف را او و ناميدند ارتداد را او موشكافانه بررسيهاي
اتهامها اين از يك هيچ كه حالي در كردند ، قلمداد روحانيت
.نداشت اساسي و پايه
در) پاسخ و پرسش جلسات از يكي در شريعتي شهيد معلم
:گفت دانشجويان به خطاب (شيعه روحانيت شان با ارتباط
و مردم بيداري براي ،(اسلام) فكري نهضت اين آينده براي"
و معترض روح برانگيختن و اسلام حقيقي روح احياي
از بيشتر طلاب به جامعه ، رستگاري و علوي شيعه عدالتخواه
و است كوتاه شما روشنفكري عمر چه ، .بستهام اميد شما
و گرفتيد تصديق كه فردا و نيست ، بيشتر سال هفت تا چهار
و ميگيريد قرار بورژوا طبقه در بيدرنگ شديد ، زندگي جذب
عمر كه است طلبه اين اما ميپرد ، شما سر از خيالاتش
مرگ ، تا و است يكي حياتش عمر با اجتماعياش مسئوليت
.ميماند مردم سرنوشت و مردم افكار مسئول
راه پاكباز مجاهدان را طلبهها انتظار ، كتاب در شريعتي
ميكند تجليل شايستگي به آنها از و ميشمارد ايمان و علم
جلوه موهن بر بنا كه كشور از خارج مجامع از يكي در و
به بزرگواري و استواري با داشتند ، روحانيت ساحت دادن
قراردادهاي كليه امضاي عامل و برخاسته روحانيت از دفاع
برگشته فرنگ از دانشگاهي كردههاي تحصيل را استعماري
عناصر را اسلام روحانيت گروه ، اين نكوهش ضمن و ميداند
قلمداد مترقي و استعماري ضد انقلابي نهضتهاي پيشرو
را روحانيت از جانبداري و دفاع عقيده ، كتاب در و ميكند
صفوي ، و علوي تشيع كتاب در و ميداند موءمن مسلمانان وظيفه
ظلم عليه قيام مشعلدار سال ، هزار طول در را شيعه علماي
.ميكند معرفي اجتماعي آزادي و عدالتخواهي جنبش پاسدار و
علاقه (ره)خميني امام به نسبت روحانيت ، ميان در شريعتي
زادگاه از كه روزي معظمله ، تبعيد دوران در و داشت خاصي
با (روحالله) او نام به شعري ميگذشت ، (خمين شهر) ايشان
را "سرد و بود خموش گذشتم ، خمين از بيتو":مطلع
همه آن و نميهراسيد جابران جور از كه اين با و ميسرايد
كه متهتك عابدان از گروهي ميكرد ، فداكاري اسلام راه در
علمي شخصيت به نميرسيد ، طاغوت دستگاه به "ابدا آزارشان
در سعي گوناگون ، بهانههاي به و ورزيده حسد او ايماني و
بلا همين بعدها ، كه چنانداشتند او كردن منزوي طردو
مطهري مرتضي بلندپايه استاد علمي شخصيت سر بر بارها را
نسبت هم گاهي و خواندند وهابي را او گاهي.آوردند نيز
همواره او و كردند معرفي روحانيت دشمن گاهي و دادند كفر
.كند ستيز جبهه چند در كه بود مجبور
جبهه و شاه استبدادي و امريكايي نظام با ستيز اول ، جبهه
مسلمانان برخي فكري جمود و تقشر و تحجر با ستيز دوم ،
.ماب مقدس
رد در شاه دست از سلطاني قرآن دريافت قبال در كه آنهايي
بر هم كه) را شريعتي مينوشتند ، كتاب ماركسيسم ،
بينش با (شرق ايدئولوژي بر هم و ميتاخت غرب ايدئولوژي
حملات تيز نوك و كرده تخطئه خويش ، تحجرآميز و دگماتيستي
ميكردند (شاهنشاهي دستگاه ونه) او متوجه ظالمانه را خود
او ، وجود شمع فعال حضور خاطر به را ارشاد حسينيه و
اين اسلامي فعاليتهاي راه در و ناميده اضلال يزيديه
دليل همين به.ميكردند سنگاندازي صميمي ، و گرم كانون
آگاه ، روحانيت و طلاب به نسبت كه همچنان شريعتي كه است
بويژه جا ، همه در و داشت ويژهاي ارادت انقلابي و مسئول
ميكرد ، دفاع آنها وجاهت از دانشگاهي محافل و مجامع در
اما ميپنداشتند ، روحانيت به منتسب را خود كه دسته آن از
و تقويت براي قدمي خود ، علمي توان و بضاعت رغم به
بر ستمشاهي رژيم تضعيف و اسلامي نهضت بالندگي
صرف عبادت و طاعت در غيرمسئولانه را اسلام و نميداشتند
شاهنشاهي نظام اطاعت در "بعضا يا و كرده خلاصه بعدي يك و
.بود بيزار آنها از و داشت تنفر بودند ،
افراد به ميشود ملاحظه گاهي او ، آثار در كه است اين
بيان البته كه ميكند انتقاد آنها از و كرده حمله مشخصي
ميطلبد فوقالعادهاي جسارت و جرات هم ، انتقادها همين
.لاغير و برميآمد او از تنها كه
كه داشته سابقه جريان اين همواره نهضتها ، با ارتباط در
از قدرت ، به رسيدن و شوم مقاصد و اهداف به رسيدن براي
نتيجه به صورت در و ميشود استفاده شخصيت ترور اهرم
.ميگردد اقدام اشخاص ترور به نسبت هدف ، اين نرسيدن
ايادي و امپرياليزم اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس چنانكه
كشور سطح در وسيع مقياس به شخصيت ترور حربه از آن ، داخلي
نيز موفق موارد ، بسياري در متاسفانه و كردند استفاده
مقاومت و نميكرد راضي را آنها مقدار اين چون اما شدند ،
اشخاص ترور به دست ميشد ، آنها شوم اهداف تحقق مانع مردم
ساده كارگر تا گرفته نخستوزير و جمهور رئيس از و زدند
و مكروا و" اعتبار به خوشبختانه و رسانيدند قتل به را
و تر منسجم مردم و بازگشت خودشان به آنها مكر ،"مكرالله
.شدند آسيبناپذيرتر
با نبود ، امان در استعماري كهن حربه اين از نيز شريعتي
و كرده نقش ايفاي او ترور در دشمن و دوست كه تفاوت اين
ترور را او شخصيت نادان دوستان يعني.شدند جرم شريك
كه اينجاست سوءال اما.را او شخص دانا ، دشمنان و كردند
بر و دهيم ادامه او شخصيت ترور به همچنان ما رواست آيا
تاييد مهر داشتهاند ، روا بيانصافي با ديگران آنچه
از خارج در بزرگ ، مرد اين علمي آثار كه حالي در بزنيم؟
اين آياميشود منتشر بيش و كم ايران جغرافيايي مرزهاي
بزرگداشت براي حاليكه در.نيست نعمت كفران قدرنشناسيها
بسياري حتي و سيدجمال و اقبال علامه چون بزرگاني خاطره
محافل و همايشها ما ، مملكت در بيگانه انديشمندان از
از بعد كه شرايطي در و ميشود برگزار متعدد بزرگ و كوچك
مشوب در سعي گروهي هم هنوز عظيمالشان ، استاد اين مرگ
مروت شرط آيا دارند ، او نشان و نام و انديشه داشتن نگه
محترم علماي بويژه كشور فرهنگي مسئولين كه نيست اين
و نقد به خور ، در و وزين جلساتي طي دانشگاهها و حوزهها
مطابق او بينش تبيين در و نشسته او فكري ابعاد بررسي
را ناچسب برچسبهاي زنگار و گمارند همت واقعيات و اسناد
نمايان را او واقعي چهره و بزدايند او نشان و نام از
سازند؟
شريعتيها ، چون شخصيتهايي دادن دست از كه است بديهي
زيرا.است جبرانناپذيري ضايعات بهشتيها و مطهريها ،
جامعه براي و بودند ملت يك تنهايي به يك هر اشخاص ، اين
.ميآمدند شمار به مفيدي و سودمند اعضاي اسلامي
افتخار باعث و مهم حضورشان و آنها شخصيت كه همانقدر اما
و روشنگريها بيان و بلند نظر طرح و يادآنها و نام بود ،
بايد كه است عظيم سرمايهاي نيز ، آنها عالمانه دورانديشي
زيرا.شود داشته پاس تاريخ هميشه براي انقلاب فرهنگ در
اسلام ، بيداري نهضت فرهنگ در نظير كم نامهاي دادن دست از
و مغرض اشخاص نظر و سليقه مدخليت به بنا هم آن
نوپاي جمهوري در اسلامي ، انديشمندان غيرموجه خودسانسوري
.است توجيه غيرقابل و بعيد امري اسلامي
كار كه آنان چه انديشمندان ، حرمت حفظ كه پيداست ناگفته
و قوام براي كه آنها چه و شدهاند شهيد و كرده حسيني
اسلامي تمدن و فرهنگ حيات تجديد و اسلامي انديشه دوام
با و متمدن مردم از و دارد تمام و تام ضرورت ميكوشند ،
اين ، جز حاضر ، سياسي باز فضاي در بويژه ايران ، فضيلت
.نميرود انتظار
موسوي سيدوليالله
گيلان دانشگاه علمي هيات عضو
كتاب معرفي
نيست؟ اينجا كسي سلام ،
كتابهاي /بازياري مهرداد ترجمه /گوردر ياسيتن
/نسخه 5000/اول 1377 چاپ (هرمس انتشارات به وابسته)كيميا
.تومان 290/پالتويي صفحه 102
كلاه ، و شب تپه ، تخممرغ ، دريا ، خانه ، باغچه ، آسمان ،
ماجراي كه است نيست؟ اينجا كسي سلام ، كتاب بخشهاي عناوين
يا برادر تولد منتظر كه است ساله هشت پسربچه يك ملاقات
اين براي كه ماجراهايي و خيالي موجود يك با است خواهري
.ميپيوندد وقوع به شخصيت دو
الگوريتمي مسئلههاي
چاپ /فاطمي انتشارات /مهديان محمد مهندس قدسي ، محمد دكتر
.تومان 1300/ وزيري صفحه ، 262/نسخه هزار سه / اول ، 1378
نظري مسئله و 133 برنامهنويسي مسئله حاوي 171 كتاب ، اين
اردوهاي در كه است مسئله زيادي تعداد از شده برگزيده
تاكنون سال 1371 از كشور كامپيوتر المپياد آمادگي
زمينههاي از كتاب ، اين مسئلههاي.شدهاند استفاده
گراف ، نظريه گسسته ، رياضيات مانند كامپيوتر علم مختلف
زمانبندي ، و شبيهسازي نظريهبازيها ، محاسباتي ، هندسه
.شدهاند انتخاب رشتهها و اتوماتا
گيلان ارمنيان
نشر :ناشر /طالبي فرامرز فروحي ، علي دكتر :نويسندگان
.تومان 1600/ صفحه 360/اول ، 1377 چاپ گيلكان ،
بود پراكندهاي يادداشتهاي صورت به ابتدا در حاضر كتاب
و گيلاني ارمني آگاهان با نويسنده تماس طريق از كه
ارمنستان و ايران در ارمنيان فرهنگي مراكز با مكاتبه
اچيماد مشهور كليساي اصفهان ، وانك كليساي كتابهاي همچون
و ارمنستان كشور ادب و تاريخ فرهنگستان ايروان ، در زين
در ارامنه فرهنگي مركز مانند ديگر شناسي ارمني مراكز
متعدد دورههاي به مراجعه نيز و... امريكا ، بوستون
كتاب.شد تنظيم و آوري جمع آليك زبان ارمني روزنامه
از بيش تحليل و تجزيه و مطالعه براساس "گيلان ارمنيان"
درجاي كه كتبي مدارك و اسناد از جدا مقاله ، و كتاب 70
تدوين نيافته ، نشر تاكنون و است استناد قابل و معتبر خود
.است شده
شد ملي اثر تپه آق باستاني تپه
مربوط تپه آق باستاني تپه تاريخي اثر :فرهنگي علمي گروه
كرج ، شهرستان در واقع ميلاد از قبل چهارم و سوم هزاره به
به.رسيد ثبت به ايران ملي آثار فهرست در شماره 2257 با
مطالعه با كشور ، فرهنگي ميراث سازمان عمومي روابط گزارش
شامل كه تمدني دوره چهار تپه ، سطح در پراكنده سفالهاي
ميلاد ، از پيش سوم تا چهارم هزاره از تاريخ از پيش دوره
اين در است ، اسلامي دوره و تاريخي دوره خاكستري ، فرهنگ
نوع از تاريخي از پيش دوره سفال.است شده مشاهده تپه
نمونه يك و ملايم و قرمز روشن ، قهوهاي رنگ به و منقوش
مختلف اشكال در قهوهاي سياه نقوش با روشن نخودي رنگ به
و باريك افقي موازي خطوط از سفالها اين نقوش نوع.است
نقوش و افشان مواج و شكسته خطوط و زده هاشور لوزيهاي
.است موازي جناغي
در و بوده ظروف كف لبه و بدنه به مربوط سفال ، تكههاي
.است كف بالاي و لبه دوره به منحصر نقوش آنها از بعضي
با مقايسه قابل نقش و رنگ لحاظ از سفالها نمونههاي
لان موشه اسماعيلآباد دامغان حصار و 3 سيلك 2 دورههاي
بسيار خاكستري فرهنگ نوع سفالهاي.هستند شهريار تپه قره و
شياري ساده تزئين و روشن رنگ با و ساده نوع از و كم
.هستند بدنه سطح بر و لبه زير در برجسته
قرمز آجري و روشن نخودي رنگ به نيز تاريخي دوره سفال
.است افتاده و پهن يا و ساده لبههاي داراي و بوده
و بوده ساده نوع از اسلامي دوره به مربوط سفالهاي تكه
تپه اين مالكيتاست اسلامي اوليه دورههاي به مربوط
.است شخصي
|