بهشتي شهيد ديدگاه از آزادي
آمريكا - ايران
گرفت؟ شكل چگونه بياعتمادي ديوار

بهشتي شهيد ديدگاه از آزادي
مريان اطهري حسين سيد
عملي و نظري مباحثات عرصه در اساسي مفاهيم از آزادي ،
آزادي انديشمندان از بعضي بطوريكه.ميآيد شمار به سياست
صراحت به لرداكتون چنانكه.ميكنند هدفتلقي فينفسه را
سياسي هدف يك به رسيدن وسيله آزادي" كه ميكند اذعان
".است سياسي هدف عاليترين فينفسه بلكه نيست متعالي
تفسير و تاويل نتيجه بايد را آزادي است روشن كه آنچه
و داشتهها جهت از خود جهان زيست شرايط از انسانها
و دسترس در امكانات ميزان عبارتي به.دانست نداشتهها
فكر آنها به ولي نيست ما اختيار كهدر چيزهايي مالكيت
.مينهيم بنياد آنها كسب براي ذهن در طرحي و ميكنيم
انسانها روانشناسي براساس "معمولا تاريخ طول در آزادي
به يا انسانها اساس براين.است گرفته قرار مطالعه مورد
اعتقاد يا ميشوند تلقي تجاوزگر و بدذات و شرور كلي طور
.هستند نيكو سرشتي و پاك طبيعتي داراي آنها كه است براين
سويي در و هابز و ماكياولي چون انديشمنداني اول دسته در
معتقد اول نگرش.هستند ديگران و روسو لاك ، ديگر
دوم نگرش و بوده دولت قدرت افزايش و انسان بهمحدوديت
.ميكنند توصيه را بشري آزاديهاي
آن تقسيم ميكند ارائه آيزايابرلين كه ديگري تقسيمبندي
از آزادي منفي آزادي.است مثبت و منفي آزادي مقوله دو به
است متعالي آزاديهدف خود زيرا است بيروني بندهاي و قيد
و كند زندگي خود دلخواه به بتواند بايد انسان بنابراين
سئوال منفي آزادي در.گيرد پيش را ميپسندد كه راهي هر
باشم؟ كسي چه و بكنم كار چه كهآزادم است اين اساسي
انتخاب و گزينش در انسان بودن مختار منفي آزادي كلي بطور
آلت و اختيار صاحب من اينكه به ميل از مثبت آزادي.است
.برميخيزد باشم خود فعل
نظام اصلي طراحان و معماران از يكي عنوان به بهشتي شهيد
اسلامي جمهوري حزب بنيانگذار نيز و ايران اسلامي جمهوري
و اهداف تحقق جهت در آفرين قدرت تشكيلات يك عنوان به
نميداند هدف فينفسه را آزادي اسلامي ، انقلاب آرمانهاي
بشري والاي آرمانهاي به رسيدن جهت وسيلهاي آنرا بلكه
.ميداند
و آگاه آزاد ، موجودي عنوان به انسان اسلامي ديدگاه در
شده شناخته رسمي كرامت صاحب و مسئول و سازنده انتخابگر ،
را انسان آزادي "اولا بهشتي دكتر ديدگاه ، اين مطابق.است
انسان كه است معتقد و ميشناسد آفرينش قوت نقطه عنوان به
آفريده آگاه و آزاد كه جهت بدان.است هستي تابناك گوهر
اراده و عقل به مجهز انسان اين اينكه ديگر و است شده
جمهوري در اينكه آخر و ميشود رهبري آن وسيله به و بوده
چه و فردي جهت به چه بشري آزاديهاي ايران اسلامي
همراه به معيار اين.است شده شناخته رسميت به اجتماعي
آزاديهاي تضمين براي اساسي قانون تدوين در مشاركت امكان
كه كشاند انديشه اين طرح به را بهشتي شهيد بشر ، اساسي
.دارد بيان جامعه در آنرا حدود و حد و تعريف را آزادي
اساسي قانون از نشريات و مطبوعات اكثر در امروزه چنانكه
به جامعه رهبران و مردم بين اسلامي و ملي ميثاق عنوان به
طرح به بينشي چنين براساس نيز بزرگوار شهيد ميآيد ، ميان
و اختيار حق را آزادي وي.است پرداخته جامعه در آزادي
حكومت و زندگي روش و راه گزينش جهت در انسانها انتخاب
را انسان الهي كرامت نيز و اراده اعطاي جهت به و ميداند
.ميداند مختار
آزادي انواع
اساسي قانون از ملهم بخش سه به بهشتي شهيد را آزادي
:مينمايند تقسيم
اجتماعات و قلم و بيان آزادي -انديشه 2 و عقيده آزادي -1
تظاهرات و
احزاب تشكيل آزادي -3
انقلاب اساسي سازندگانقانون و معماران از يكي عنوان به
به خدادادي حقي آزادي نوع سه اين كه است معتقد وي اسلامي
انسان آزادي كردن محدود قدرت هيچكس و است انسان و جامعه
مواردي در جز نيست ، دارا وي الهي كرامت و شان جهت به را
.است كرده بيان آنرا صراحت به قانون كه
قلم و بيان -انديشه و عقيده آزادي
و انديشه آزادي از نشان بهشتي دكتر نظري و عملي سيره
اظهار "صريحا وي سيره اين طبق.دارد وي گرايي آزادي
و است آزاد اعتقاد و باور و انديشه در انسان كه ميدارد
و مهر و اعتقاد و ايمان و باور در تحميل و اجبار هيچگونه
و انديشه و تفكر در آزادي عبارتي به.ندارد معني محبت
قلمداد طبيعي امري انسانها طرف از فكري مشي هرگونه اتخاذ
اعتقادي يا عقيده داشتن جهت به را انسان نميتوان و شده
و اعتقادي مسايل در چرا و چون.داد قرار تعقيب تحت
حق يك عنوان به سياسي و اجتماعي مسايل نيز و ايماني
جهت به را اشخاص به تعرض حق هيچكس و شده نگريسته مشروع
حتي افكار و بيان آزادي ايشان.ندارد خاص عقيده يك داشتن
آن به پاسخ امكان كه شرطي به ميداند مجاز را اسلامي ضد
عقايد درج اجازه نشريات و گروهها عبارتي به باشد فراهم
و افكار بيان البته.بدهند مخالفان به بايد را مخالف
و است آزاد كلي بطور باشد اسلام چهارچوب در اگر انديشه
به.ندارد وجود آنها طرح براي محدوديتي و مانع هيچ
اجتماع در مختلف علايق و سلايق وجود بهشتي شهيد عبارتي
روشنگر را مختلف عقايد طرح و دانسته اجتماع و بشر ذات را
علت به اسلامي گروههاي كه است معتقد و ميداند حق عقايد
كه هستند مختلف وعلايق سلايق داراي ولي مشترك ارزشهاي
اساس براين.آورد فراهم جامعه در را آنها طرح امكان بايد
پيدا معنا نظام به معتقدان داخل در خودي غير و خودي
و گرايشها چند هر اسلام و انقلاب به موءمنين و نميكند
محسوب ، خودي كنند اتخاذ را مختلف سليقههاي و عقايد
.ميشوند
و حاكميت مخالف آراي و عقايد نشر جهت در را شرط دو وي
صادق نظرها اظهار اينكه -ميسازد10 مطرح اسلامي ارزشهاي
نشات پراكني شايعه و دروغپردازي از و باشند راست و
.باشد نگرفته
به خدمت و دلسوزي عبارتي به و باشد جامعه اصلاح هدف ، -2
ياد معيار دو رعايت با.عناد و كينهتوزي نه باشد كشور
ممكن امري جامعه در را مختلف عقايد و آراء طرح ايشان شده
پرورش و استعدادها ساختن بارور جهت به آنرا و دانسته
نگرش اين براساسميداند ضروري جامعه در آگاه انسانهاي
اسلامي جامعه در را اسلامي ضد حتي مجلات و كتب چاپ ايشان
به خود عقايد ترويج در را انساني هر حق و دانسته روا
عملكرد از انتقاد و نقادي ديگر سوي ازميشناسد رسميت
حقوق از مقام و منصب هر در كشور و حكومت مسئولان
قادرند انسانها و شده تلقي اسلامي جمهوري شهروندان
و قرارداده بررسي و نقد مورد را برنامهها و عملكردها
مشخص نظرات اين.سازند منتشر مطبوعات در را خود عقايد
كه است مطرح مثبت آزادي بهشتي شهيد انديشه در كه ميسازد
به مقيد داشتن ، رسمي كرامت و اختيار صاحب عين در انسان
حاليكه عين در ميگردد شرع و قانون محدوديتهاي و شرايط
و اجبار حق حكومت و نيست مطرح انسانها براي بيروني اجبار
افراد و ندارد را عقيدهاي اخذ جهت به انسانها اكراه و
جامعه حدود و قانون رعايت با خود عقايد ترويج و اخذ در
نيست سليقهاي و شخصي امري محدوديت تعيين اين و آزادند
.ميشود مربوط قانون به بلكه
احزاب و گروهها آزادي
و گروهها تشكيل ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون طبق
از.نباشد اسلامي مباني مخل اينكه شرط به است آزاد احزاب
اظهار و عقيده بيان براي گروههايي تشكيل بهشتي شهيد نظر
آزاد بشري فكر مختلف مسايل پيرامون گفتگو و بحث و نظر
كه باشد افكاري آراء اين خود و مسايل اين خود ولو است
خود تقسيمبندي در وي.نيست اسلام دين موازين با مطابق
ملاك و معيار و كرده تقسيم دسته شش به را آنها گروهها از
:ميدارد بيان جامعه در را آنها فعاليت
نظام و اسلام به معتقد مسلمان جمعيتهاي و گروهها -1
تا دو باشند ، يكي آزادند گروهها اين:فقيه ولي و اسلامي
حق و نيست حزبي تك اسلامي جمهوري در بيشتر ، يا باشند
مختلف گروههاي مختلف علايق و سلايق جهت به كه است افراد
تشكيل اسلامي جمهوري و اسلام به معتقدين و موءمنين از
اسلام معرفي و جذب در ميتوانند بهتر گروهها اين.دهند
.باشند موءثر اجتماع مختلف گرايشات و سلايق جهت
انديشه اما دارند قبول را اسلام كه افرادي و گروهها -2
امروزي عبارت به - نميپسندند را اسلامي جمهوري بر حاكم
بهشتي شهيد ديدگاه از - ناميد دگرانديش ميتوان را اينها
و ندارند نزاع و جنگ اسلامي جمهوري نظام با كه افراد اين
كنند عرضه را خود آراي و عقايد نشست و محفل يك در حاضرند
داشته نشرياتي كه آزادند بشنوند را مقابل طرف آراي و
در "كاملا عبارتي به و كنند ابراز را خود عقايد و باشند
ساختن محدود و تعرض حق هيچكس و آزادند خود عقايد بيان
.ندارد را آنان
اسلامي نظام طرفدار كه مليگرا گروههاي و احزاب -3
را اسلام برپايه حكومت و اسلامي جامعه يك وجود و نيستند
حكومت به معتقد اينكه عين در اينها.نميدانند ممكن
به.ندارند اسلامي جمهوري با هم دشمني ولي نيستند اسلامي
هم روزهگير و نمازخوان اينها بين در بهشتي مرحوم قول
براين اعتقادشان و ندارند قبول را اسلامي نظام ولي هست
چيزي يا دموكراتيك به مقيد و نباشد اسلامي جمهوري كه است
شده ياد اصل دو رعايت شرط به هم گروه اين.باشد ديگر
آراي و بكنند سياسي فعاليت باشند ، داشته نشريه كه آزادند
.سازند مطرح آزادانه را خود عقايد و
دارد ادامه
آمريكا - ايران
گرفت؟ شكل چگونه بياعتمادي ديوار
(پاياني بخش)
خود مسير و بود شده كنترل غيرقابل ديگر انقلاب امواج اما
.كرد طي سرعت به پيروزي تا مردم قاطبه حمايت با را
به شد روبهرو تازهاي واقعيت با كه متحده ايالات
حق ديگر بار يك اما.داد تن ايران اسلامي جمهوري شناسايي
بسيار موارد از برخي.گرفت ناديده را ايران ملي حاكميت
دادن سبزنشان چراغ طبس ، نظامي تهاجم:است زير شرح به آن
مالي حمايت و ايران به تجاوز براي حسين صدام پرزيدنت به
بيطرفي ، اعلام عليرغم جنگ طول در كشور آن از نظامي و
و فني همكاريهاي و دوستانه روابط گسترش در موانع ايجاد
نتيجه در و اقتصادي فشارهاي اعمال و كشورها با اقتصادي
.ملي اقتصاد حوزه در تصميمگيريها در تاثيرگذاري
در را بوش جرج و ريگان رونالد سياست كلينتون بيل پرزيدنت
دوجانبه مهار عنوان تحت عراق و ايران ملي توان تضعيف
-سياسي انزواي براي اروپايي كشورهاي و ژاپن به داد ، ادامه
راه در خود توان تمام با.آورد فشار ايران اقتصادي
قفقاز و مركزي آسياي كشورهاي گاز و نفت صادرات و تجارت
عمليترين اقتصادي لحاظ به و طبيعيترين كه ايران از
مانع است خارج جهان به ايران همسايگان تجارت خروجي مسير
شركتهاي مجازات قانون متحده ايالات دولت.كرد ايجاد
نفت بخش در سال در دلار ميليون از 40 بيش كه را خارجي
با و رساند تصويب به را كنند سرمايهگذاري ايران وگاز
دلار ميليون سالي 20 ايران ، ملي حاكميت حق آشكار نقض
يك اعضاي با و داد اختصاص اسلامي جمهوري سرنگوني براي
.نشست شام سرميز آنها با و مذاكره ايران براندازدولت گروه
در امريكا متحده ايالات سفارت از آمده دست به اسناد
ازكودتاي پس متحده ايالات دولتهاي كه ميدهد نشان تهران
و نظامي اقتصادي ، سياسي ، مديريت مشي خط مرداد 1332 ، 28
از يكي حضور كمك به شاه توسط و تعيين را كشور فرهنگي
اجرا به -ساواك -جهان امنيتي سازمانهاي مخوفترين
حاكميت برابر در را مخالفتي گونه هر شاه (16).ميگذاشتند
تحمل را مخالفتي گونه هيچ ساواك.ميكرد سركوب خود
منزوي يا و اعدام سركوب ، ، شكنجه ، مخالفين.نميكرد
.ميشدند
شدن سرازير با نفت درآمد از استفاده با سال 1973 از
در امريكا نظاميان كنترل تحت كه امريكا پيچيده سلاحهاي
.درآمد نظامي- سياسي كنترل تحت منطقه بود ، ايران
سياستهاي در اصولي تغيير هيچ تنها نه انقلاب تجربه
ترغيب با بلكه نياورد ، وجود به ايران در متحده ايالات
اقتصاد فقرات ستون متحده ايالات ايران ، به تجاوز به عراق
از بيش مراتب به ايران منابع تخريب.شكست درهم را ايران
سال تا آن صدور طولاني سالهاي طي در ايران نفت درآمد كل
(17).بود عراق و ايران جنگ پايان سال يعني 1368
بياعتمادي بلند ديوار ايجاد موجب سياستها اين اعمال
تاكنون است ، شده امريكا متحده ايالات و ايران ملت بين
قويترين نيت ، حسن از حاكي اخير اظهارات از بعضي عليرغم
خود فشار اعمال به هنوز متحده ايالات كه است اين احساس
پذيرش به را آنها تا ميدهد ادامه ايران مردم به
.وادارد خود خواستهاي
تحت ايران سياستمداران اگر حتي كه است اين من ارزيابي
شرايط برخي پذيرش به مجبور نظامي و اقتصادي -سياسي فشار
كرد ، آنها پذيرش به وادار نميتوان را ايران مردم بشوند ،
براي حلي راه كردن پيدا به توجه بدون ميكنم فكر من
بتوان دارد خود پيكره بر ايران كه عميقي زخمهاي التيام
است بعيد بسيار معتقدم من.پرداخت روابط كردن عادي به
و ايران روابط مورد در را نتيجهاي با وگوي گفت بتوان
اساسي حداقلهاي از بعضي كه اين بدون كرد برقرار امريكا
:جمله از.گيرد قرار مدنظر بينالمللي روابط
آن پذيرش و ملي حاكميت برابري اصل به متقابل احترام -الف
عمل در
گذشته اشتباهات صريح پذيرش -ب
خسارتها از برخي جبران براي عملي تلاش-پ
برپايي مقدمات كردن فراهم طريق از نيت حسن دادن نشان -د
برابر شرايط در وگوهايي گفت
در فشار ايجاد از پرهيز عملي زمينههاي كردن فراهم - ه
.مذاكرات در غيرمنطقي امتيازات گرفتن جهت
است موجود همشهري روزنامه در مقاله پانوشتهاي *
|