با گفتوگو در رفسنجاني هاشمي آيتالله
بر نظارت اگر : اسلامي جمهوري روزنامه
زمينهاي باشد ، صحيح و منطقي مطبوعات ،
ندارد وجود نگراني براي
ملت و دولت :رفسنجاني هاشمي آيتالله
در را ايراني چهار اسارت مسئله ايران
ميكنند پيگيري حساسيت با لبنان
باشد مشخص و منجز بايد قانون مصاديق
ميآيد ايران به يونان رئيسجمهوري
يا زدايي ابهام :مطبوعات قانون اصلاح طرح
آفريني ابهام
با گفتوگو در رفسنجاني هاشمي آيتالله
بر نظارت اگر : جمهورياسلامي روزنامه
باشد ، زمينهاي صحيح و منطقي مطبوعات ،
ندارد وجود نگراني براي
آقاي سخنان كردن تكهپاره با ديروز عصر ، روزنامه دو
كيفي و كمي گسترش مخالف را وي كوشيدند رفسنجاني هاشمي
دهند نشان مطبوعات
كارگزاران معامله ادعاي رفسنجاني هاشمي آيتالله *
كرباسچي غلامحسين پرونده سر بر را راست جناح و سازندگي
كرد رد خبرگان انتخابات در
در را جناحي رفتارهاي وجود نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس *
كرد تاييد خرداد دوم نيروهاي حذف جهت
تشخيص مجمع رئيس رفسنجاني هاشمي آيتالله:سياسي گروه
مواضع اسلامي ، جمهوري روزنامه با گفتوگو در نظام مصلحت
اين در.كرد اعلام كشور گوناگون مسائل درباره را خود
سخن صراحت با شونده مصاحبه و مصاحبهكننده كه گفتوگو
به مسائل پارهاي درباره رفسنجاني هاشمي آقاي گفتهاند ،
مواضع شفافيت از گزيدهگويي اما است گفته سخن اجمال
اين پاسخهاي و پرسش از تعدادي.است نكرده كم وي صريح
اسلامي جمهوري پريروز و ديروز شمارههاي در كه مصاحبه
:ميگذرد همشهري خوانندگان نظر از شد چاپ
لازم استانداردهاي كه جناحي سوم ، خبرگان انتخابات در *
چنين و كرد تحريم را انتخابات نكرد ، احراز را ورود براي
شده حذف "تعمدا جناحي ، برخورد يك براساس كه ساخت وانمود
است؟ واقعيت بيانگر اندازه چه تا ديدگاه اين.است
مردم چيزكي ، نباشد تا":ميگويد كه است معروفي مثل -
خيلي ولي ميكنند پيدا را چيزهايي يك."چيزها نگويند
.ميكنند بزرگنمايي
بوده؟ چيزكي يك كه داريد قبول شما يعني *
در كار كه آنهايي ما انقلاب در "معمولا حال ، هر به -
.ميكنند عمل جناحي مقدار يك است ، دستشان
اين دگرانديش ، و چپ گروههاي خبرگان ، انتخابات دوره در *
كرباسچي آقاي حكم در گويا كه انداختند راه به را شايعه
اين آيااست گرفته صورت معاملهاي خبرگان ، با رابطه در
دارد؟ صحت مسئله
قبيل اين در "معمولا.است دروغ پايه از مسئله اين -
از خبرگان.ميشود باري و بيبند روزنامهها ، در موارد ،
در كار كه آنهايي از كسي و است كشور مهم مسائل
بندها و زد اين به را كشور اساسي مسائل هست ، اختيارشان
من كه آنجا تا.نميزنند گره معاملات ، و مبادلات و
صورت چيزي نه و بوده صحبتي نه مورد اين در ميدانم
انتخابات وارد خودشان تشخيص به "صرفا اينها.است گرفته
كه رسيدهاند نتيجه اين به مركزيتشان جلسه در.شدند
سياسي حزب يك نميشود و است انقلاب اصل به مربوط خبرگان
انتقادي اگركند قهر نظام ، مسئله اصليترين درباره
تحرك انتقادش ، بيان ضمن و ميشود صحنه وارد باشد داشته
.دارد هم را لازم سياسي
.بودند فعال سوم خبرگان عرصه در سازندگي كارگزاران *
داشتهايد؟ آنها به توصيهاي شما زمينه اين در آيا
نتيجه اين به خودشان شدهام ، مطلع من كه آنجا تا -
به توصيهاي هيچ من امور ، همه در "اصولابودند رسيده
حد درندارم آنها با اينطوري ارتباط من.نميكنم آنها
.دارم ارتباط آنها با سابق دولت در همكاري و آشنايي
را آنها و هستند من فعلي و سابق دوستان از عدهاي آنها
هم آنها به باشم ، داشته نظري اگرميبينم ديگران مثل
اين به خودشان هم خبرگان مورد در.ميگويم ديگران مثل
وظيفه و حق خبرگان در فعاليت كه بودند رسيده جمعبندي
افراد و گروهها تمامي از مصاحبه يك در من البتهآنهاست
.نباشند بيتفاوت خبرگان انتخابات مورد در كه خواستم
نقشآفريني و حضور شاهد رسانهاي ، تبليغات صحنه در *
بستر در جديد مطبوعات تولد البته هستيم نوپايي مطبوعات
پديده يك دارد ، "فرهنگي هويت" "مشخصا كه انقلابي يك
حتي و كرد استقبال آن از بايد و است مبارك و طبيعي
قوت نقطه يك چارچوب ، اين در هم مطبوعات شمارگان افزايش
كه هستيم نفشآفرينيهايي شاهد "بعضا اما ميشود ، محسوب
انقلابي نيروهاي نزد و جامعه سطح در هم مطلوبي انعكاس
اقليت يك صداي موارد ، از بسياري در جمله از.است نداشته
بلندتر انقلاب ، اصلي صاحبان يعني مردم صداي از محدود ،
كرد؟ چارهجويي ميشود چطور را اين.است
چنين با مطبوعات صحنه در ما امروز كه دارم قبول -
مجرب و كارآمد احزاب فقدان همان علتش.مواجهيم اشكالي
آن ، علائم از بعضي و آورده بوجود را مشكل اين كه است
احزاب فقدان البتهاست كرده ظاهر اينجا در را خودش
عميقتر و گستردهتر مراتب به لطمههايي مجرب ، و كارآمد
و كرده وارد كشور اجتماعي - سياسي پيكره به را اين از
.ميدهد نشان را خودش ديگري ، از پس يكي حالا كه ميكند
.است فوري اثراتش از بعضي
ظاهر ديگري جاي در.ميكند عمل "تاخيري" هم بعضيها
مطبوعات اصلكردم عرض كه همانست اصلي علت ولي ميشود
به جامعه واقعيتهاي انعكاس.است مردم كردن آگاه براي
نيازهاي و تحولات به نسبت آنها كردن روشن و مردم eتوده
.است مطبوعات اهداف جزو آينده ، و حال
جامعه ، در مطرح ديدگاههاي و سليقهها وجود تناسب به
اگر.ميكنند پيدا توسعه و رشد فرصت هم مطبوعات "قاعدتا
خوب بيايند بوجود دولت كمكهاي با مطبوعات كه باشد قرار
ولي.است محدود "قاعدتا و است مسئله به نگرش نوع يك اين
خودش به طبيعي حالت موارد ، بقيه مثل هم صحنه اين در اگر
.ميكند فرق بكلي هم "مسئله صورت" حتي بگيرد ،
.نباشد روزنامه كمبود خوان ، روزنامه وجود اگربا"واقعا
.شود رعايت مطبوعات در تنوع مختلف ، سليقههاي وجود با
جامعه فرهنگي و اجتماعي - سياسي فضاي تلطيف به خودش اين
نكته فينفسه مطبوعات ، فراواني و تنوع.ميكند كمك
باشد ، داشته وجود عملكردشان در اشكالي اگر اما است مثبتي
انتظار مورد نظارتي نقش به بايستي مسئول مراجع "قاعدتا
مردم مصالح و قانون خلاف بر تا كنند عمل درستي به خود
و اسلام ارزشهاي و نظام مصالح چارچوب در و نشود عمل
نياز حد در و جامعه توسعه براي.شود عمل ميهن و انقلاب
از موجود نگراني اما دارد ضرورت مطبوعات وجود جامعه ،
واقعيت خودش جاي در هم آنها از عدهاي بيحساب عملكرد
و بجا ايراد يك ايندارم هم من را نگراني اين.دارد
لازم فرهنگ ، قلمرو در را بيشتري نظم من.است منطقي
.ميبينم
دو اين شد ، آغاز جنگ از بعد "تقريبا مطبوعات ، كمي رشد
شمارگان دهساله ، دوره يك طول در توسعه ، برنامه تا
اخير سالهاي اين در البتهكرد برابر چند را مطبوعات
جامعه ، كردن سياسي براي اين كه شده بيشتر تنوع و رشد اين
اعمال قويتر بايستي نظارتي نقش ولي است مهمي عامل
.بشود
اهداف مطبوعات ، برخي گويا كه شاهديم زمينهها برخي در *
نفي نظام ، اركان عليه سمپاشي را خودشان ماموريت و
و آرمانها و اصول بردن سئوال زير به براي تلاش ارزشها ،
زمينه اين در.ميبينند مردم عقايد كردن سست همچنين
مطبوعات كه باشد سالمي جو يكطرف از كه ميشود چطور
تكثير و رشد شاهد ديگر طرف از و كنند آزادي احساس
نباشيم؟ مطبوعاتي صحنه در هرز ي علفها
كار پيچيدگي با متناسب و منطقي صحيح ، نظارت اگر-
اين.نميآيد پيش شرايط اين بگيرد ، صورت مطبوعاتي
.است قانون خلاف اقداماتي همگي گرديد ، ذكر كه مواردي
جدي برخورد او با بايد بكند ، عمل اينگونه نشريهاي اگر
وارد زمينه اين در ميتواند هم مدعيالعموم حتي.كرد
و مصالح كه هستند هم بيغرض و صاحبنظر افراد.بشود عمل
شود ، عمل درست اگر "طبعا.ميدهند تشخيص درست را موارد
.بود نخواهد نگرانيها اين براي زمينهاي
خود ديروز شمارههاي در عصر ، روزنامه دو كه است گفتني
درباره رفسنجاني هاشمي آقاي سخنان كردن پاره تكه با
گويي كه كردند منتشر بهگونهاي را سخنان اين مطبوعات ،
آنكه حالنگرانند مطبوعات كيفي و كمي رشد از ايشان
رفسنجاني هاشمي آقاي پاسخهاي و مصاحبهكننده پرسش نحوه
مطبوعات برخي غيرقانوني رفتار از وي كه ميدهد نشان
درباره را خود سخنان علت همين به.آن رشد از نه نگرانند
اگرنظارت":كه ميرسانند بهپايان جمله اين با مطبوعات
صورت مطبوعاتي كار پيچيدگي با متناسب و منطقي صحيح ،
".ندارد وجود نگرانيها اين براي زمينهاي...بگيرد
ملت و دولت :رفسنجاني هاشمي آيتالله
در را ايراني چهار
اسارت مسئله ايران
ميكنند پيگيري حساسيت با لبنان
ايران قهرمان مردم و اسلامي جمهوري دولت:سياسي گروه
اتباع از تن چهار ربودهشدن مسئله حساسيت با همچنان
.ميكنند پيگيري را لبنان در ايراني
كه نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس رفسنجاني هاشمي آيتالله
در ايراني اسير خبرنگار و ديپلماتها خانواده جمع در
شرايطي در:افزود مطلب ، اين بيان با ميگفت سخن لبنان
به متهم يهودي چند دستگيري غربيهابراي و ملل سازمان كه
و انداختهاندسكوت راه به جنجال و هياهو جاسوسي ،
ايراني اتباع مظلومانه سالاسارت هفده قبال در بيتوجهي
.است آشكار تناقض در ادعاهايآنان با
و بينالمللي مجامع بيتوجهي و سكوت":كرد تاكيد وي
قابل زمينه دراين بشر حقوق مدافع اصطلاح به سازمانهاي
".نيست توجبه
كه چهارايراني:كرد تاكيد نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس
داراي و سياسي شخصيتهاي از ربودهشدهاند لبنان در
دولت براي مبهمآنان سرنوشت و مليبودند و مردمي جايگاه
.است دردناك و تلخ بسيار ايران اسلامي جمهوري ملت و
اين خانواده متانت صبرو از نظام مصلحت تشخيص مجمع رئيس
عزيزان اين ياد":داشت اظهار و قدردانيكرد اسيران
بخش الهام و ماسازنده اسلامي جامعه براي همچنان سرفراز
آزادي و موضوع روشنشدن براي موظفيم ما همه و است
".بكوشيم بند در اينعزيزان
آيتالله نظام ، مصلحت تشخيص مجمع عمومي روابط گزارش به
و شدن ربوده سالگرد هفدهمين مناسبت رفسنجانيبه هاشمي
تقي" ،"احمدمتوسليان" ،"موسوي سيدمحسن" اسارت
خبرنگار و ديپلماتها "اخوان كاظم" و "رستگارمقدم
آنان خانوادههاي با امروز اسلامي ، خبرگزاريجمهوري
.كرد ديدار
باشد مشخص و منجز بايد قانون مصاديق
(6) انتخابات قانون تغيير طرح باب در ملاحظاتي
انتخابات قانون اصلاح پيشنهادي طرح ماده 28 دوم بند در
تابعيت نام ثبت هنگام در انتخابشوندگان شرايط جمله از
كس هر ايران ، قانون طبق.است ايران اسلامي جمهوري كشور
نوزادي حتي اگر يعني.است ايراني شود ، متولد ايران در
خود به خود شود ، متولد ايران در چيني مادر و پدر از
در ايراني مادر و پدر از كس هر يا و ميشود تلقي ايراني
طبق.ميشود تلقي ايراني نيز شود متولد دنيا كجاي هر
است ، مجاز نيز خارجي اتباع براي ايراني تابعيت كسب قانون
دارد را خود اعتبار نيز مضاعف تابعيت بحث كه همانگونه
حكومت مانع ايراني هر براي مضاعف تابعيت داشتن چند هر
.نيست وي بر ايراني قوانين
بودن ايرانيالاصل جمهوري رياست انتخابات قانون در
قرار تصريح مورد جمهوري رياست داوطلب لازم شرط بعنوان
انتخاباتي مبارزات در شركت داوطلب يعنياست گرفته
ايران خاك در و ايراني مادر و پدر از بايد جمهوري رياست
داشتن مجلس انتخابات قانون در اما.باشد شده متولد
هر كه عبارت اين به.است آمده مطلق بصورت ايران تابعيت
ايران تابعيت به كه.. و فرانسوي انگليسي ، هندي ، چيني ،
داوطلب ميتواند شرايط ساير احراز شرط به باشد آمده در
در حتي آنكه حال.شود اسلامي شوراي مجلس نمايندگي
تابعيت بحث گرفتن فراخ نيز غربي نظامهاي دمكراتيكترين
تشخيص كشور وحدت مغاير را آن بودن شرط و بيقيد و
و ايراني نژادپرستانه نگرش بحث اين از منظور.دادهاند
زمانهاي براي قانون چون اما نيست ، افراطي مليگرايي يا
ايران در كه كنيد تصور را روزي ميشود ، نوشته طولاني
فرامرزي منشاء كه نژادي و قومي اقليتهاي انواع اسلامي
و سياسي مقام در بخواهند ايران تابعيت كسب با دارند
محدودكردن بنابراين كنند ، رسوخ اسلامي جمهوري حكومتي
نمايندگي داوطلبان بودن ايرانيالاصل به ايران تابعيت
ايران مقيم خارجي اتباع كه همانگونه است ضروري مجلس
محروم غيرمنقول اموال كسب از عمومي مصالح رعايت بنابر
.هستند
حوزه در شهرت سوء نداشتن پيشنهادي طرح ماده 28 بند 5 در
نام ثبت هنگام شوندگان انتخاب شرايط زمره در انتخابيه
از زير اشخاص پيشنهادي طرح ماده 30 در.است شده ذكر
:محرومند مجلس نمايندگي شدن داوطلب
ايران اسلامي جمهوري عليه اقدام جرم به كه كساني -
شدهاند محكوم
قضايي صالحه محاكم حكم به ارتداد به محكومين -
فسق به متجاهرين و فساد به مشهورين -
شده ثابت آنان توبه آنكه مگر شرعي حدود به محكومين -
باشد
مواد اين به معتادين و مخدر مواد قاچاقچيان -
قانون اصل 49 مشمول دادگاه حكم به كه كساني و محجورين -
باشند اساسي
و شهر انجمنهاي اعضاي قبيل از سابق رژيم به وابستگان -
رئيسه هيات و فراماسونري تشكيلات به وابستگان و شهرستان
فعال اعضاي و نوين ايران حزب و رستاخيز حزب كانونهاي
سابق ملي شوراي و سنا مجلسين نمايندگان آنها ،
و ارتشاء و اختلاس كلاهبرداري ، و خيانت به محكومين -
حكم به مالي سوءاستفاده به محكومين و ديگران اموال غصب
.قضايي صالحه محاكم
علت استنادترين قابل و مهمترين كيفري محكومين شك بي
بند 5 در آنچه ظاهرا اما ميشود محسوب اشخاص سوءشهرت
در مندرج قضايي محكوميت موارد از فراتر آمده ماده 28
تعبيري در سوءشهرت ميرسد بنظر اينرو از.است ماده 30
سوءشهرت از وقتي كه آنست سئوال.است شده منظور وسيعتر
يا و است شخصي روابط در سوءشهرت منظور ميكنيم ياد
معتاد فرزند كسي اگر يعني.اجتماعي مناسبات در سوءشهرت
وي اعدام يا و فرزند اعتياد باشد ، داشته معدوم يا و
سوءمديريت آيا خير؟ يا ميشود تلقي نيز وي بدنامي مايه
يا و شغلي تصدي هنگام در وي مديريت ضعف يا و داوطلب
هست سوءشهرت مصاديق از وي مدامي دلي دو و سياسي تذبذب
كثرت دليل به را سابق قاضي يك ميتوان آيا خير؟ يا
.خير كه است بديهي كرد؟ متهم سوءشهرت به اعدام صدوراحكام
راي صدور تا باشد ، بوده اشتباه مزبور احكام حتي اگر
.داد وي سوءشهرت به راي نبايد قضات انتظامي دادگاه
و اينراي.است مردم نظر و راي بدنامي و خوشنامي اساسا
درثاني.نيست استناد قابل موضوع نشود ابراز تا نظر
قابل راحتي به و نيست پايداري امر بدنامي و خوشنامي
نظرسنجي و رايگيري پرسي ، همه آيا واست تعديل و تغيير
چگونه داوطلب نيست؟ بدنامي و محبوبيت ارزيابي مبناي خود
.كند اثبات را خود خوشنامي انتخابات از پيش ميتواند
به تصميمگرفتن نوعي واقع در ماده 28 بند 5 اينرو از
.است انتخابكنندگان جاي
ميآيد ايران به يونان رئيسجمهوري
يونان رئيسجمهوري استفانوپولوس كاستيس:سياسي گروه
كه ايراني روزنامهنگاران از گروهي با گفتوگو در ديروز
جمهوري به آينده پائيز:گفت ميكنند ، ديدن كشور اين از
.كرد خواهد سفر ايران اسلامي
ايراني ، روزنامهنگاران با نشستي در استفانوپولوس
قرار تاكيد مورد را آتن و تهران عاليميان بسيار روابط
.داد
جريان در را يونان جمهوري رئيس ايراني نگاران روزنامه
.دادند قرار ايران كنونيرسانههاي موقعيت
اتحاديه عضو كشور يك جمهوري رئيس نخستين استفانوپولوس
.ميكند سفر ايران كهبه است اروپا
از گروهي يونان ، مطبوعات وزير دعوت دنبال به
.كردند سفر كشور اين به ايرانياخيرا روزنامهنگاران
يا زدايي ابهام :مطبوعات قانون اصلاح طرح
آفريني ابهام
ادعاهايي از يكي كنوني ، مطبوعات قانون از ابهامزدايي
نماينده تعدادي پيشنهادي طرح شدن علني زمان از كه است
سوي از مطبوعات ، قانون اصلاح براي راست جناح محافظهكار
به مجلس از خارج در آنها افراطي حاميان اندك عده و آنها
به و اصلاحي طرح طراحان.است شده تكرار مستمر طور
اين بر را خود طرح اساس مطبوعات قانون الحاقي تعبيري
سال در كه فعلي مطبوعات قانون كه كردهاند استوار فرض
طي 14 و رسيده مجلس زمان آن نمايندگان تصويب به 1364
و مطبوعاتي رفتارهاي تنظيم در مختلف شرايط در گذشته سال
موفقيت و كارآيي كشور مطبوعات به مبتلا مسائل فصل و حل
كسي البته.است ابهام دچار داده نشان را خود نسبي
فعلي قانون بودن بينقص و عيب از نميتواند مطلق بهطور
معيار كه است اين اساسي سئوال اما آورد ميان به سخن
چيست؟ كنوني قانون كردن معرفي مبهم براي
كنوني قانون به كه وجداني و عقلي علمي ، معيار هر با
شود نگريسته پيشنهادي طرح در آن اصلاحي موارد و مطبوعات
اگر.است روشنتر و شفافتر پيشنهادي طرح از فعلي قانون
اصلاحي طرح يك طراحان سوي از كنوني قانون ابهام ادعاي
منظور به مطبوعاتي فعاليتهاي تقويت هدف با مترقيانه
مطرح دولت عملكرد بر نظارت براي مطبوعات اقتدار گسترش
"صرفا ادعايي چنين وقتي امابود پسنديده حدي تا ميشد
ارائه مطبوعات كننده محدود طرح يك توجيه منظور به
در مردم اساسي حقوق با زيرا.ندارد وجاهتي هيچ ميشود
.است تضاد
بلكه نيست ابهامزدا تنها نه پيشنهادي طرح اين از گذشته
.است مضاعف ابهاماتي داراي
مخالفان فقط كه نيست امري اصلاحي پيشنهادي طرح ابهام
از زيادي عده بلكه دارند تاكيد آن بر راست جناح
مطبوعات بدنه و مجلس در مزبور جناح واقعبين نمايندگان
به و دارند اذعان آن به نيز جناح اين به وابسته منطقي
كه اين همه از مهمتر هستند مخالف طرح اين با دليل همين
تلويحي بهطور نيز طرح اين پيشنهاددهندگان و طراحان خود
را خود پيشنهادي طرح ناكارايي و ابهام صريح "بعضا و
طرح اين طراحان گذشته روزهاي طي.پذيرفتهاند
را مجلس علني صحن در آن تصويب احتمال كه محدودكننده
انتقادهاي پذيرش ضمن يافتهاند غيرممكن حتي و ضعيف
و شدهاند متوسل حربه اين به مجلس ، نمايندگان و مطبوعات
راي پيشنهادي طرح كليات به خواستهاند نمايندگان از
.كنند اعلام را خويش نظرات دوم شور در آن از پس و دهند
يك با نيز طرح اين طراحان كه است اين اقدام اين مفهوم
قرار نظر مد را مطبوعات قانون دگرگوني روشن ديد
با جناحي و گروهي منافع نگرش و ديد با بلكه ندادهاند
مقابل در ميتوانند كه ميزان هر به بودهاند درصدد عجله
سر از نمايندگان اين اگر زيرا.كنند ايجاد مانع مطبوعات
اين به بودند كرده مبادرت امر اين به منافع نه و اعتقاد
و كنند عقبنشيني خود طرح تصويب براي نبودند حاضر آساني
.بدهند آن جزئيات مورد در آينده و حال وعيد وعده
وابسته نمايندگان از محدود عدهاي اصرار مسئله امروزه
كشور اجتماعي گسترده مسئله يك عنوان به خاص جناح يك به
نمايندگان اين عملكرد درباره ارزيابي هرگونه و شده مطرح
در آن منفي آثار يا و حاضر حال در طرح تصويب زمينه در
شده واگذار نمايندگان موكلان و شهروندان تكتك به آينده
اكثريت روشن وجدان براي نكته چند ذكر حال اين با.است
كه اين اول.بود نخواهد فايده از خالي مجلس واقعبين
و لايحهها در اصلاحاتي دوم شور در هميشه است درست
اين اما ميگيرد صورت اول شور در شده تصويب طرحهاي
محسوب جزيي شده پذيرفته كليات به نسبت "اصولا اصلاحات
.ميشود
كه اين بر مبني طرح طراحان نامشخص وعده به توجه با حال
گرفت خواهد صورت آن در زيادي تغييرات كليات تصويب از پس
كامل طور به كه كلياتي به كه است نمايندگان شايسته آيا
جزئياتي اميد به و نيست هم آن پيشنهاددهندگان قبول مورد
اين از و دهند راي نرفته فراتر طراحان ضمير از هنوز كه
كه خود موكلان اساسي حقوق كه امور مهمترين درباره طريق
اين پاسخ كه است بديهينمايند تصميمگيري هستند مردم
به خود راي در نمايندگان ديگر سوي از.است منفي سئوال
برسند وجداني و عقلي شرعي ، حجت به بايد لايحه يا طرح يك
دقيق شناخت و علم نيازمند حجتي چنين به رسيدن "اصولا و
وعده جزئيات و پيشنهادي طرح مبهم كليات طريق از كه است
چنين جامعه عادي افراد براي حتي آن از مبهمتر شده داده
كه مجلس محترم نمايندگان به رسد چه نميشود حاصل حجتي
.كنند اقدام آن به موكل ميليونها سوي از وكالت به بايد
راي لحاظ هر از اقدام بهترين كه است شرايطي چنين در
مطبوعات قانون اصلاح طرح كليات به مجلس نمايندگان ندادن
.ميباشد
كوتاه خبرهاي
|
پيام و ديدار خاتمي آقاي با ديروز ويتنام مجلس رئيس *
در جمهوري رئيس.كرد وي تقديم را كشورش جمهوري رئيس كتبي
بزرگ حماسههاي از يكي را ويتنام ملت مبارزات ديدار اين
ويتنام ملت و دولت تلاش:افزود و دانست حاضر قرن انساني
ممتاز جايگاه پيداكردن و پيشرفت بسوي استقلال از بعد را
.مينهيم ارج بينالمللي عرصه در خود
دومين در ديروز جمهوري رئيس اول معاون حبيبي حسن دكتر *
عبور هنگام لاتين ، آمريكاي كشور سه به خود سفر روز
برزيل و سنگال كشورهاي خاك برفراز وي حامل هواپيماي
اول معاونان و نخستوزير براي را دوستانهاي پيامهاي
.فرستاد كشورها اين رئيسجمهوري
|
|