ميگفت شعر موسيقي با كه مردي
خودش قالب در صحيح طور به بايد سبكي هر
شود نواخته
ميشود اجرا تبريز در نمايش امسال 24
نقشي رنگها خاكستري ، دنياي اين در
ندارند
جهان هنري خبرهاي
ميگفت شعر موسيقي با كه مردي
آلماني آهنگساز "شومان روبرت" درباره
آهنگساز شومان ، روبرت زادروز با ، بود مصادف ژوئيه هشتم
.نهاد حيات عرصه پابه روزي چنين در پيش سال كه 189 آلماني
پزشك يك دختر مادرش و نويسنده و ناشر كتابفروش ، پدرش
نزد سالگي هفت سن از را پيانو مشق وي.بود جراح
و كرد آغاز دبيرستان معلمان از يكي يوهانگوتفريدكونچ ،
موسيقي به كودك توجه و ميل برانگيختن در وي كه است بديهي
وافر استعداد.كرد ايفا عمدهاي نقش او گوش پرورش و
از يكي كه بود چنان كودكي دوران در او موسيقي
:بود نوشته چنين دربارهاش دوران آن موسيقي روزنامههاي
او به كه داشت شگفتانگيزي و نادر استعداد كودكي اودر"
بهوسيله را گوناگون شخصيتهاي و احساسات ميداد امكان
حركات و اطوار ميتوانست و كند تصوير نغمهها
منعكس پيانو روي معيني فيگورهاي بهوسيله را همكلاسيهايش
شليك شباهت ، همه آن از حاضران ميشد موجب چنانكه سازد ،
(1)".سردهند خنده
فلوت از اجرايي و موشلسر از كنسرتي شنيدن سال 1819 در
اثري موسيقي به او علاقه و استعداد شكوفايي در سحرآميز ،
در موشلسر به نامههايش از يكي در چنانكهنهاد بسزا
را سوناتي مذكور پيانيست اينكه از تشكر ضمن بعد ، سالها
سيسال رسيتال برنامه كه نوشت بود ، كرده تقديم شومان به
يادگار" همچون كرده ، اجرا كارلسبد در استاد كه را پيش
.است داشته محفوظ "مقدسي
بعد ، به پانزدهسالگي سن از او فعاليتهاي جالبترين
كه بود دبيرستان آلماني ادبيات -ادبي انجمن با همكاري
.كرد اجرا شومان مطبوعاتي آينده در تعيينكنندهاي نقش
عميق ، نه هرچند لاتين و يوناني كلاسيك آثار با او آشنايي
هوراسل ، سوفوكل ، درباره او نظرات و بود گسترده اما
تفكر بيانگر سزار ، و سيسرون و سالوست گاستيوس ، افلاطون ،
.است دبيرستاني ساله هجده جوان يك زاياي و زنده
بود گرامي بسيار او نزد شيلر آلماني ، بزرگان ميان در
اين گوته درك به قادر هنوز كه ميكرد اعتراف خود اما
.نيست آلماني بزرگ نويسنده
شومان براي چيزي هر از بيشتر رمانتيك ، ادبيات درواقع
ازجمله بايرون و فونزونبورگ فرانتس شولتر ، .داشت جاذبه
داشته علاقه آنها به شومان كه بودند نويسندگاني و موءلفان
تحتالشعاع جوان شومان ذهن در افراد اين تمامي اما ، است
احساسات و ايدئولوژي كه ميگرفتند قرار (2)ريشتر ژانپل
.بود شومان خود احساسات و افكار تبلور حقيقت در او
حقوق تحصيل براي او سال 1828 در مدرسه دوره پايان از پس
تا كه ميرسيد بهنظر و شد فرستاده لايپزيك دانشگاه به
حقوق رشته به دانش ، كسب لحاظ از دستكم كوشيد ، نيز مدتي
به شيفتگياش سبب به چندي از پس اما ، بماند علاقهمند
به يكسره و كرده رها را حقوق تحصيل موسيقي ، و ادبيات
.پرداخت موسيقي
و پيانو براي را آپگا وارياسيونهاي سال 1831 در
.كرد منتشر را زيبايش بسيار ولي كوتاه آثار از مجموعهاي
ژانپل سرودههاي از الهام با را آنها از بسياري او
.بود ساخته پروانهها به موسوم و نوجواني سالهاي بهنام
چاپ كار دو هر گيرملپارستر ، درباره آلماني نامآور شاعر
Weiner Musikalische Zeitling معتبر نشريه در شده ،
:است داده نظر اينگونه
به نه و بايستد خودش پاي روي انسان كه است دلانگيز بسي"
اين ديگران شانههاي به نه و باشد داشته احتياج دست چوب
روبهرو احتمالي جوان آهنگساز يك با كه است بار نخستين
."...ماست عصر نوادر از يكي كه شدهايم
روي هيچ به عبارات اين نوشتن هنگام در گيرملپارستر
ميدهد ، بشارت را كوچكي نهچندان مرد ظهور كه نميدانست
آلمان همه موسيقي رمانتيسيم محبوب قهرمان ، اين درواقع
و سالهاي 1831 طول تمام در شومان.ميشد متولد كه بود
يك از ميتوان ازجمله كه ساخت ديگري پيانوي قطعات 1832
اپوس) انترتسو چند و (اپوس 8) الگرو يك (اپوس 7) توكاتو
نام (اپوس 3) پاگانيني كاپريسرهاي براساس اتودهايي و (4
.برد
در را نويني شاعرانه روح نشانههاي نخستين آثار اين همه
موسيقي به تازهاي جان نوزدهم قرن تمام در كه داشتند خود
.بخشيد آلمان
پيانيست و آهنگساز ويك نزد حقوق تحصيل ترك از پس شومان
بهعلت اينكه تا پرداخت يادگيريهايش ادامه به لايپزيكي
و ماهر پيانيستي خود كه كلارا دخترش و ويك هنري سفرهاي
با و گرفت سر از خود نزد را تحصيل ادامه بود ، ورزيده
فراگيري به شروع بهتنهايي خود باخ آثار مطالعه
شود ، چيرهدستي نوازنده اينكه براي او.كرد كمپوزيسيون
با كه بود دوران اين در و ميكرد كار پيانو روي تنها
را عضو آن دستش ، چهارم انگشت تقويت براي دستگاهي اختراع
به جدي بهطور كه بود پس ازآن ساخت ، آسيبديدگي دچار
.آورد روي آهنگسازي
و تحصيل ترك بود ، سختي سالهاي شومان ، براي دهه 1830
روزنامه" سردبيري و عهدهداري دست ، آسيبديدگي دانشگاه ،
و سرسختي عليرغم كلارا با ازدواج "موسيقي جديد
همهو موسيقي ، دنياي با جدي رويارويي پدرش ، كارشكنيهاي
نيز پررنج دورهاي به باروري بر علاوه را دوران اين همه
جديد كنسرواتوار در شومان در 1843.بود ساخته بدل
مقام به بود شده بنيانگذارده مندلسون توسط كه لايپزيك
.رسيد آهنگسازي و پيانو استادي
بزرگي جريان پيدايش به باخ روي بر او دامنهدار مطالعه
دست اين از.گشت منجر سال 1845 در كنترپواني موسيقي از
،(اپوس 56) پداله پيانو براي اتودهايي از ميتوان موسيقي ،
براي فوگ چهار و ارگ براي "باخ اسم" براساس ششفوگ
.برد نام...و (اپوس 72) پيانو
ايام در بهويژه ادبيات ، با او زندگاني مستقيم رابطه
در.است كرده جلوه بديهيتر ديگري زمان هر از ازدواجش ،
را آواز ظرف جوشاني ، چشمه همچون شومان احساسات روزها آن
بهعنوان او نبوغ "احتمالا.ميشد سرريز آن از و كرد پر
خويش انطباق در وي توانايي از ناشي "عمدتا آوازنويس ، يك
انتخاب موسيقيگذاري براي را او شعر كه است شاعري با
.ميكرد
از بيماريش و خارقالعادهاش حساسيت شومان ، ادبي فرهنگ
.بود ساخته نمونه رمانتيك موسيقيدان يك او
با) شومان آوازهاي عاطفي و احساساتي ظرافتهاي و غنا
(حنجره بهجاي سازي با دوئت يا و پيانو سولوي اجراي
براحساسات شومان آگاهي.ميشود منتقل شنونده به بهخوبي
منجر را ويژگيهايي پيدايش بيان ، زمينه در خودش آرزوهاي و
تشكيل را شوبرت و او آوازهاي ميان تمايز وجوه كه شد
سال 1840 تا شومان كه گفت اينطور بايد.ميدادند
بودند ، اجرا قابل شعر بهوسيله كه را خود گفتنيهاي
واسطهاي بهعنوان را آواز پس ، آن از و آورد كاغذ برروي
چيزي آواز جز مدتها تا و برگزيد آهنگسازيهايش بيان براي
.ننوشت
از بزرگي "نسبتا بخش شومان ، نمايشي و آوازي موسيقي
،(اپوس 50) پري و بهشت.ميدهد تشكيل را او بلند كارهاي
"مجموعا فاوستگوته ، از صحنههايي و (اپوس 112) گل زيارت
اپراي.جملهاند آن از بالاد ، تعدادي و آوازي كانتات ده
(اپوس 115) مانفردبايرون صحنهاي موسيقي (اپوس 81) ژانووا
كارهاي بقيه (اپوس 148) ركوئيم يك و (اپوس 147) مس
بسياري آثار او.ميدهند تشكيل را شومان اركستري و آوازي
.است نوشته مجلسي اركستر براي نيز
ديگري ، آهنگساز هر از بيش شومان وجود در زندگي و موسيقي
سبك برابر در را سمفوني كلاسيك شكل اوبود درهمآميخته
كمال اوج به (3)پوئمسمفوني قالب در كه داد قرار آن رمانتيك
هيچكس شومان ، نسل آهنگسازان ميان در و رسيد خودش
.نكرد خدمت موسيقي ، شكل و سبك اين به او بهاندازه
ميكرد ، زندگي خود شخصي تجربيات خاص دنياي با او
او خانگي زندگي به اجتنابناپذير بهگونهاي كه تجربياتي
جستجو زندگي چيزهاي سادهترين در را شادي و ميشد محدود
خيالپردازيهاي و زرد گلهاي پروانهها ، در ميكرد ،
:كه بسرايد شاعري همچون توانست وي كودكانه بيمهار
زندهايم آن به كه انسان قلب بركت از
واهمههايش شادي و نرمي بركت از
ميدمد كه گلي حقيرترين
تواند
كه بخشد من به افكاري
دهند راه اشكي به كه ميخسبد آن از ژرفتر
چاپ 1848 شماره 52 بر سال 1850 در ضميمهاي در -1
Algemeine Musikalische ساتيونگ موزيكاليشه آلگماينه
Zeitung
.آلمان نوزدهم قرن رمانتيك شاعر -2
است شعر معناي به پوئم رمانتيك ، دوره بارز فرمهاي از -3
بيشتر كه ميشود اطلاق آثاري به واژه اين واقع در و
.دارند توصيفي ساختار
خودش قالب در صحيح طور به بايد سبكي هر
شود نواخته
پيانو نوازنده هاشمي ، گلريز با گفتوگو
:اشاره *
شب دو طي (افشار) هاشمي گلريز پيانوي رسيتال پيش چندي
.شد برگزار نياوران فرهنگسراي در
در سالگي سن 9 در را پيانو نوازندگي هاشمي ، گلريز
آغاز "كمباجيان افليا" زيرنظر تهران موسيقي عالي هنرستان
.است شده نائل ليسانس درجه دريافت به رشته اين در و كرده
و تكنوازي كنسرتهاي ميتوان وي فعاليتهاي جمله از
و تهران دانشگاه بهمن ، فرهنگسراي رودكي تالار در همنوازي
اين اخير اجراي مناسبت به.برد نام را هنر دانشگاه
از كه است شده انجام وي با كوتاهي گفتوگوي پيانيست ،
.ميگذرد نظرتان
***
از مختلف سبكهاي اجراي شاهد شما اخير اجراي در *
و برامس سولر ، آنتونيو بتهوون ، باخ ، همچون آهنگسازاني
توضيحاتي قطعات انتخاب مورد در "لطفا.بوديم شومان
بفرمائيد؟
آهنگسازان از بيشتر قبليام كنسرتهاي در من
يك براي ولي ميكردم اجرا ايراني معاصر و امپرسيونيست
لذتبخش بسيار و لازم سبكها تمام تجربه پيانو نوازنده
"مثلا.دارد نواختن براي را خود خاص فرم سبك هر چون است
فرق شومان يا بتهوون با "كاملا اجرا لحاظ از باخ قطعات
انگشتان ، وزن تغيير.است متفاوت نواختن نحوه و دارد
كه نكاتي ديگر و جملهبنديها پدال ، از نكردن استفاده
هر كلي طور به.آيد بدست مطلوب نتيجه تا شود رعايت بايد
همين و شود نواخته خودش قالب در صحيح طور به بايد سبكي
.ميافزايد كار شيريني به تفاوتها
داريد؟ احساسي چه اجرا هنگام و صحنه روي بر شما *
فراوان شوق با همراه اضطراب و هيجان اجرا از قبل هميشه
قطعه در غرق قدري به نواختن شروع از بعد ولي دارم ،
.ميماند همراهم اشتياق فقط كه ميشوم
داريد؟ ديدگاههايي چه پيانو نوازندگي تدريس براي *
از و شود بيشتر توجه موسيقي هنرستانهاي به بايد "اولا
آموزشگاههاي به دقيقتري توجه و نظارت امر مسئولان طرف
نيست ممكن خصوصي كلاسهاي كنترل متاسفانه.شود مبذول رسمي
هنر اين از آگاهي و صلاحيت داشتن بدون افراد گاهي و
و باشد علمي صورت به بايد ساز اين تدريس.ميكنند تدريس
صورت بدين چون نباشد آهنگ چند ياددادن تدريس از منظور
.ميشود ضايع خوبي استعدادهاي
گاهي كه (Masterclass)استادي كلاسهاي مورد در شما نظر *
چيست؟ ميشود ، تشكيل ايران در ميهمان نوازندگان توسط
در باتجربه و پيشرفته شاگردان براي كلاسها اين "معمولا
متداول برجسته نوازندگان نظارت تحت ايران از خارج
از بايد ميكنند شركت كلاسها اين در كه كساني و ميباشد
زمينه كردن غني آن هدف و باشند برخوردار بالايي توانايي
اين مفهوم ميكنم فكر اما.ميباشد قطعه بيان و احساسي
.است كرده پيدا تغيير ايران در كلاسها
پيشنهادي چه علمي موسيقي به شما عميق شناخت به توجه با *
داريد؟ موسيقي نوع اين به جوانان بيشتر توجه براي
در موسيقي اساتيد حضور هرچيز از بيش ميرسد نظر به
بدون و اجراها تمام ديدن به خود شاگردان تشويق و كنسرتها
.باشند ميتواند زمينه اين در كمك بهترين تعصب هرگونه
بالا شخص در را تشخيص و درك قدرت متعدد اجراهاي ديدن چون
.ميبرد
چه خود حرفهاي زندگي در موسيقيدان يك عنوان به *
ميدهيد؟ قرار خود كار معيار و ملاك را چيزهايي
قائل شنوندگانم براي زيادي بسيار احترام و ارزش من
نواختن كه زماني و كودكي همان از ميآورم ياد به و هستم
همه ميكردم تصور تمرين مواقع كردم شروع را پيانو
كه ميشد باعث احساس اين و ميدهند گوش من به همسايگانم
اين هنوز سالها گذشت باكنم تمرين بيشتري علاقه با
شده باعث و دارد وجود من در (شنونده داشتن) شيرين احساس
كه مسئلهاي.كنم تمرين مرتب پشتكار و شوق و شور با كه
كه است عاطفي و روحي ارتباط است ، جالب من خود براي بسيار
و حركت رنگ ، تصوير ، صورت به كه ميكنم پيدا قطعات با
تصميمگيرنده خودم هيچگاه مورد اين در و ميباشد كلام
و ميشود برقرار ارتباط اين نواختن موقع هميشه و نيستم
احساس همان بنوازم دوباره را قطعهاي سالها از بعد اگر
به هيچگاه اگرچه.ميآيد بوجود داشتم قطعه با كه قبلي
قالب و كرده تصرف و دخل قطعه در كه نميدهم اجازه خود
در يا و كرده تعديل را تمپوها يا دهم تغيير را اصلي
.بنوازم نت روي از اجرا هنگام
چيست؟ شما آينده برنامه كنسرت اين از بعد *
قطعات از بار اين و هستم ديگري رسيتال فكر در
.كرد خواهم اجرا هم مدرن و امپرسيونيست
ميشود اجرا تبريز در نمايش امسال 24
انقلاب ازپيروزي بعد بار اولين براي :هنر و ادب گروه
براي نمايش جاري 24 سال طي ايران ، اسلامي شكوهمند
.شد خواهد اجرا ديدارعمومي
با "خدايي شهرام" اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
در شده اجرا نمايشهاي كمي و كيفي سطح ارتقاي به اشاره
تبريز نمايش گروههاي اخير سال چند طي:تبريزگفت
اجراي آن نمونه كه دادهاند انجام چشمگيري فعاليتهاي
.است جاري درتيرماه مطلوب هنري كيفيت با تئاتر نمايش چهار
سه هر "عبور ساحل" و "طلسم و شعبده" ،"غروب دم جمعه"
به "ساراني سئللر آپاردي" و "جمالي صديق" بهكارگرداني
اجرا به نمايشهاي "حميدي منصور" باكارگرداني تركي زبان
.است تبريز در تيرماه طي درآمده
علاقه از نفر هزار پنج حدود جاري ماه طي خدايي ، گفته به
رقم اين كه كردهاند ديدن نمايشها تئاترازاين به مندان
سالهاي طي هنر اين توجهبه مطلوب بسيار روند از حاكي
.ميباشد شهر اين در اخير
نفر اكنون 150 هم را تبريز تئاتر هنر خانواده همچنين وي
استعدادهاي شدن شكوفا منظور به :وافزود كرد اعلام
"تئاتر بازيگري" دوره حاضريك حال در هنر ، اين علاقمندان
.تبريزبرپاست در نفر شركت 40 با ساعت يكصد مدت به
يافته انجام برنامهريزيهاي طي آموزشها اين وي گفته به
.داشت خواهد مختلفادامه سطوح در
نقشي رنگها خاكستري ، دنياي اين در
ندارند
ايتاليايي كاريكاتوريست "دالپونته پائولو" درباره
:اشاره
شمال در ترنتو شهر در سال 1957 در دالپونته پائولو
هنر دانشگاه از سال 1974 در.است آمده دنيا به ايتاليا
حال در و شده فارغالتحصيل هنر تاريخ و نقاشي رشته در
همچنين او.است مشغول تجسمي هنرهاي تاريخ تدريس به حاضر
تاكنون كه است آندرومدا طنزنگاران انجمن فعال اعضاي از
كرده سازماندهي را كاريكاتور بينالمللي نمايشگاه چندين
.است
بينالمللي جشنوارههاي و نمايشگاهها در وي آثار
و درآمده نمايش به جهان مختلف كشورهاي در كاريكاتور
اين از آنها مهمترين كه داده اختصاص خود به را جوايزي
:است قرار
اسكوپيه ، كاريكاتور بينالمللي نمايشگاه دوم جايزه *
در 1993 مقدونيه
زيست محيط جهاني نمايشگاه داوران هيات ويژه جايزه *
تركيه 1996
طنزگرافيك جهاني نمايشگاه "گراندپري" بزرگ جايزه *
ايتاليا 1998 ماروستيكا
تا نمانده چيزي فنآوري كه معاصر تاب و پرتب دنياي در
آستانه در و كند ، تبديل نوري فيبر به هم را ما كفش بند
سرد چانههاي با شده متولد تازه روباتهاي كه سال 2000
رايانهها به دلدادگي و عشق از و ميدهند اخلاق درس فلزي
مداد همان "دالپونته پائولو" كار ابزار ميگويند ، سخن
ساخته قبل سال صد در كه صورتي همان به ;است گرانيتي ساده
دهات كوره در هنوز كه معمولي كاغذ اضافه به ميشد
.ميشود توليد ايتاليا
در مگر ندارند ، نقشي رنگها پائولو خاكستري دنياي در
بيان و محتوا خدمت در موءثر نقشي رنگ كه نادر موارد
معمولي مداد با تمام ظرافت با او.باشد داشته اثر قويتر
واقعگرايي فرا و واقعگرايي ميان مرز در را زيبايش آثار
و ماهرانه سايهروشنهاي لابلاي در.ميكند ترسيم
كوچك تابلوهاي.ميزند موج سيالي ، صميميت آثارش ، حرفهاي
است لطيف و نرم دوستانهاش انسان و عرفاني روحيه مثل او
جايي آنها ميان در "گروتسكي" تيرگي و تندي خشونت ، و
.ندارد
سيماي در رايج بربريت و مدرن بدويت به مواردي در البته
.ميكند اشاره معاصر دوران در متمدن ظاهر به بشر جماعتي
لطافت بر مبتني همچنان آن ، ساز و ساخت و اثر پرداخت اما
.اوست خاص سبك ظرافت و
غريبي شباهت نگارنده ، زعم به دالپونته پائولو آثار اغلب
در.دارد "كيتون باستر" صامت كمدي فيلمهاي مايه برون به
شخصيتها ، اندام و چهره در متداول اغراقهاي از طرحها اين
احساسات بدون و سنگي اغلب صورتهانيست اثري و نشان
.شدهاند اجرا رقيق يا و غليظ
ميلادي قرن 15 سالهاي واپسين در برگرديم گذشته به اگر
(15191452) داوينچي لئونادرو ايتاليا اسطورهاي نقاش
تعريف با كه كرده رسم كاغذ روي را طرحهايي ناگهان
كلمه.ميكند تطبيق چهره كاريكاتور از ما امروزين
در و تدريج به كردن ، اغراق معني به "كاريكاره" ايتاليايي
.ميشود تبديل كاريكاتور به زمان گذر
اندام و چهره در رايج اغراقهاي با عمد به پائولو اما
دست موقعيت طنز به ويژهاي روشهاي با او.است بيگانه
گراست طبيعت تصويرساز و نقاش يك آثارش در گاه.مييابد
.ميشود شكفته گس طعم با نهفتهاي خندههاي با درون از كه
را متلاطمي اقيانوس است قادر خاصي زيركي و رندي با او
رزمناوها ميان آن در كه كند ، بازسازي خانه حمام وان در
.آمدند و رفت در جنگي بزرگ كشتيهاي و
كه است معصومي ماهي مثل ما كوچك دنياي پائولو نگاه در
اتمي ، موشكهاي زهر به آغشته قلابهاي با افروزان جنگ
.ميكنند تهديد را موجوديتاش
فزاينده اضطراب و عميق نگراني پائولو آثار بر مروري با
سوي از و سو ، يك از زيست محيط تخريب و آلودگي از را او
معاصر انسان (اليناسيون) خودبيگانگي از و خودباختگي ديگر
جهان سويه يك رسانههاي و ماشينيسم با مواجهه در را
.ميكنيم مشاهده
هويتي افتاده پا پيش حتي و كوچك شيء هر به است قادر او
.ببخشد انساني يا و نو
پير زوج يك شگفتانگيز مسخ يا استحاله آثارش از يكي در
تدريج به تلويزيون مقابل در مبل روي كه ميدهد نشان را
كلام يك در !شدهاند تبديل روفرشي دمپايي به
پهلو غزل به كه است نابي بصري شعر او ويژه كاريكاتورهاي
.ميزند
ديواندري علي
جهان هنري خبرهاي
"مورگنر" آثار نمايش
مورگنر ميشل آلمان كشور شرق قسمت در و كمونيسم عهد در
سال از كه كرد تاسيس را "موش -كلارا" هنري گروه و گالري
نسل هنري گروه سازندهترين و موفقترين تا 1982 1977
در مورگنر گرافيك و نقاشي آثار.بوده دوران آن ميانسال
كشور غرب قسمت در نيز سيستم فروپاشي از قبل و زمان همان
متقاضيان و گرديده عرضه صاحبنام گالريهاي طرف از و
.داشت فراوان
به و دورنگ داراي شده ارايه وي از اينك كه چاپي اثر
مارك قيمت 500 به xابعاد 325/49 داراي كه است تاريخ 1992
.ميباشد عدد تعداد 30 در و
مستند هنر و "بكر" عكاسي آثار
قيمت 480 به "بكر بوريس" به متعلق عكاسي اثر تعداد 12
گذاشته عموم ديد معرض به "متعدد هنر" نمايشگاه در مارك
.شد
موضوعات به "بشر -وهيلا برند" خود اساتيد مانند "بكر"
"غالبا كه دارد نظر در را مستند هنر و ميپردازد اجتماعي
ابعاد در عكس قطعه اينبار ، 12هستند احساس كم و خشك
به بسته تعداد 25 در و رنگين همگي سانتيمتر x2128
فراوان توجه جلب كه بود شده عرضه عكاسي هنر علاقهمندان
.نمود
"بكر يورگن" ادبيات استاد فرزند "بكر بوريس" است گفتني
.دارد اسمي تشابه تنيس ورزش قهرمان با كه است
"مالتيبل آرت" در برگزيده آثار
آثار عنوان به اثر چهار مالتيبل ، آرت نمايشگاه در
كاتالوگ در ويژهاي جايگاه كه شدهاند انتخاب برگزيده
صد محدود تعداد در آنها همهيافتهاند نمايشگاه اين
نمايشگاه ، اين در.شدهاند ارايه مارك قيمت 99 به و نمونه
از ،"توكولوش" زيباي گرافيك "سوس -كلاوس" از
از شيشه ، و چوب جنس از و رنگي "كوچك ماسك" ،"برنهارديگر"
"تي -او" اثر "هوفمان وايت" از و رنگي ليتوگرافي "كورنل"
.شدهاند گذاشته نمايش به
آراسته گل لادن :ترجمه
كاپيتال مجله :منبع
|