شد اعلام بيانيهاي صدور با
بازداشت ارشاد وزارت مطبوعاتي معاونت
ميداند قانون خلاف را شكري
و "همشهري " ، "ايران "روزنامهنگاران
آزادي خواستار "امروز صبح "
شدند شكري كاظم
ايران در خانواده الگوي تحول
تحولات با مردم خوشبختي احساس رابطه
سياسي
حجاريان سخنان مورد در دادگستري توضيحات
!امانتدارند حد چه تا مداران قانون
شد اعلام بيانيهاي صدور با
بازداشت ارشاد وزارت مطبوعاتي معاونت
قانونميداند خلاف را شكري
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت:اجتماعي گروه
خلاف را شكري كاظم بازداشت بيانيهاي صدور با اسلامي
.دانست مطبوعات قانون
:است زير شرح به بيانيه متن
اعضاي از يكي شكري كاظم آقاي دوشنبه 28/4/78 روز صبح
توسط مطلع عنوان به امروز صبح روزنامه سردبيري شوراي
/سهشنبه 29 روز و احضار قضائيه قوه شعبه 1410 محترم قاضي
قرار صدور بدون و شد فراخوانده نامبرده "مجددا 4/78
.است گرديده صادر وي بازداشت حكم وثيقه ،
ايجاد موجب مطبوعات محترم قاضي بيسابقه تصميم اين
زيرا است گرديده كشور مطبوعاتي جامعه در فراواني نگراني
نشريه هر مندرجات كليه مسئول مطبوعات قانون به بنا "اولا
ارتباط در شكري آقاي بازداشت "ثانيا ميباشد ، مديرمسئول
نقشي آن تحرير در اطلاع قرار به نامبرده كه است مطلبي با
.است نداشته
وزارت تبليغات و مطبوعاتي امور معاونت متعدد تماسهاي در
پاسخ تهران ، دادگستري مسئولين با اسلامي ارشاد و فرهنگ
برميگردد برداشتي به محترم قاضي تصميم كه است شده داده
.است شده مطبوعات قانون مندرجات از كه
:ميدارد اعلام مطبوعاتي معاونت
اين مطبوعات قانون از معاونت اين كارشناسانه برداشت - 1
مديرمسئول عهده به نشريه هر محتويات كليه مسئوليت كه است
.ميباشد آن
يك عنوان به شكري آقاي بازداشت برداشت اين به باتوجه - 2
شعبه محاكمات و بازپرسي سنت در كه سردبيري شوراي عضو
قانون خلاف معاونت اين نظر از ميباشد بيسابقه 1410
.ميگردد تلقي مطبوعات
تقاضا مصرانه كشور نشريات مسئول مديران كليه از - 3
مطالعه دقت به چاپ از قبل را خود نشريه مندرجات ميشود
قضائيه قوه عزيزان از كشور حساس وضع به توجه با و نمايند
سعهصدر با مطبوعاتي مسائل به رسيدگي در دارد انتظار
.نمايند برخورد بيشتري
و "همشهري" ،"ايران" روزنامهنگاران
آزادي
خواستار "امروز صبح"
شدند شكري كاظم
با "ايران" و "همشهري" روزنامهنگاران:اجتماعي گروه
و شكري كاظم آزادي خواستار جداگانهاي بيانيههاي صدور
كشور مطبوعاتي جامعه بين در تشنج و تنش ايجاد از پرهيز
.شدند
كاركنان و روزنامهنگاران بيانيه در ما خبرنگار گزارش به
در دادگاه قانون خلاف و بيسابقه اقدام.است آمده همشهري
آن سرآغاز شكري بازداشت كه خبرنگاران به مسئوليت تسري
جدي طور به را روزنامهنگاران حرفهاي و شغلي امنيت است ،
.ميكند تهديد
در "قلم تحصن" روزنامهنگاران كه حالي در اقدامي چنين
به كمك و تشنج از پرهيز براي را سلام روزنامه از حمايت
از جديدي موج ميتواند انداختهاند تعويق به كشور آرامش
دامن كشور مطبوعات و قلم اصحاب بين در را التهاب و تشنج
.بزند
آزادي خواستار كه آن ضمن نيز ايران روزنامهنگاران
مطبوعاتي جامعه از رسمي عذرخواهي و شكري بند و بيقيد
اگر:آوردهاند خود بيانيه از بخشي در شدهاند كشور
و آزادانديش مطبوعات با خود اتصال خط مدام كه آنهايي
ميپندارند:دادهاند قرار رعب ايجاد و تهديد را مسئول
از را متعهد زنان قلم ميتوانند تهديد و بازداشت با
طرح شكست بايد هماكنون از بيترديد دارند ، باز نوشتن
.بنشينند نظاره به را خود
اعلام خود بيانيه در نيز صبحامروز روزنامهنگاران
:كردهاند
تحديد و سكوت با نميتواند كشور مطبوعاتي جامعه بيترديد
قانون از آشكار تخلف اين.باشد شاهد را خود حقوق روزه هر
دريايي با را مطبوعاتي جامعه كشور ، جاريه قوانين و اساسي
رسالت به عمل ادامه توانايي به نسبت هراس و بيم از
.است كرده روبرو خويش قانوني
اقدام به اعتراض است ، ضمن آمده بيانيه اين پايان در
و مسئول مقامات از شكري ، كاظم دستگيري غيرقانوني
نامبرده آزادي خواستار "موكدا اساسي قانون حرمت پاسداران
.هستيم كشور روزنامهنگاران شغلي امنيت تضمين و
ايران در خانواده الگوي تحول
و است برخوردار ويژهاي جايگاه از ايران در خانواده
اين چه اگر.ميشود تلاش بسيار آن تداوم و پايداري براي
اما.است مطلوب و عمومي امري خانواده ، به مثبت نگرش
.است ناچيز بسيار خانوادگي زندگي واقعيات مورد در اطلاعات
و حفظ جهت در الگويي تا ميشود تلاش كه زماني كمبود اين
.ميخورد چشم به بيشتر گردد ، ارائه خانواده پايداري
شكل به بسيار دگرگونيهاي اثر بر تاريخ طول در خانواده
از دگرگونيها اين شده ثابت و است رسيده خود امروزي
خانواده جامعهشناسي در.است بوده متاثر اجتماعي تغييرات
بدون موجود ، واقعيات بررسي و دگرگونيها علل شناخت
.است ارزشگذاري
اطلاق خانگي اتحاد نوع يك به "خانواده" تاريخي ، لحاظ از
برخي در.ميگردد شامل را برده و آزاد افراد كه ميشود
.است ميشده نيز خانه اموال شامل مفهوم اين فرهنگها از
اعضا خوني پيوند جاي به اتحاد يك در ترتيب ، اين به
.داشتهاند اهميت توليد امر در دخيل افراد تعداد خانواده ،
و اهل دودمان ، خاندان ، معناي خانواده نيز فارسي زبان در
"مخصوصا ثروت ، و دولت خويشان اسبابخانه ، و خانه و عيال
.ميدهد را حمل قابل موروثي ثروت
ايران قديم دوران در خانواده ويژگيهاي درباره اطلاعات
كه است آن از حاكي اطلاعات كلي طور به.است ناچيز بسيار
با جامعه ، مرفه و بالا اقشار ميان در خانوادگي روابط
از اشراف زنان "مثلا.است بوده متفاوت جامعه پايين اقشار
زنان شركت اما.بودهاند دور به توليدي فعاليت نوع هر
مورد توليدي فعاليتهاي در پايين طبقات زنان و روستايي
در خصوص به خانوادگي روابط چگونگي از.است بوده قبول
توجهي قابل اطلاعات "تقريبا پايينتر و متوسط اقشار ميان
.ندارد وجود
و اتفاقات شرح به بيشتر كه تاريخي كتابهاي از گذشته
است ، پرداخته جامعه مهم افراد زندگي اهميت با وقايع
از است قاجار دوره به مربوط آنها اكثر كه ديگر اطلاعات
خاطرات ، اول دسته.است دسترسي قابل منابع ، دسته دو طريق
سرشناس خانوادههاي اعضاي و بزرگان نوشتههاي زندگينامه ،
زندگي مورد در اطلاعاتي حاوي "عمدتا كه است درباري
زندگي.است جامعه بالاي طبقات و اشراف خانوادههاي
وابسته آنها اقتصادي و سياسي شرايط به اشراف خانوادگي
روابط براساس خانواده ، مفهوم از بيشتر خانواده و بود
اعضاي ميان روابط نتيجه درميگرفت شكل اقتصادي سياسي ،
افراد خانوادگي روابط با اشرافي خانوادههاي در خانواده
بهخصوص ايران اشراف خانوادههايداشت تفاوت جامعه عادي
با فراوان كنيزهاي و صيغه داشتن همسري ، چند وجود علت به
.نيست مقايسه قابل ديگري خانواده نوع هيچ
نوشته خارجيها توسط كه هستند كتابهايي ديگر دسته
اصلي قصد به توجه بدون كه -سفرنامهها مانند.شدهاند
كه آنچه زيرا.هستند جالبي مطالب حاوي "معمولا -نويسنده
مسافر يك چشم به ميرسيد ، نظر به بديهي ايراني يك براي
سفرنامهها اين از برخي در.بود جالب و عجيب خارجي
متاسفانه امادارد وجود مردم توده زندگي درباره مطالبي
زندگي و بودند مردها خارجي مسافران اكثر كه آنجا از
چگونگي حتي بود ، ايرانيان محرمات از جزئي نيز خانوادگي
.نيست مشخص هم اطلاعات كسب
مورد در يا و اخلاق زمينه در كه كتابهايي قدمت البته
سدههاي به است ، شده نوشته خانواده معناي به "اهل سياست"
تنها كتابها اين مطالعه با.برميگردد قاجار از قبل
ضمني طور به و برد پي جامعه ايدهآل الگوهاي به ميتوان
و داشته وجود ايدهآلها از عدول "احتمالا كه دريافت
نوشته كتابها آن ايدهآل ، و صحيح روابط تحكيم براي
و قابوسنامه به ميتوان كتابها اين جمله از.شدهاند
وظايف و اخلاقي دستورات حاوي كه كرد اشاره سعادت كيمياي
در و است يكديگر به نسبت فرزندان -والدين و شوهر -زن
با خانواده اعضاي آرماني ارتباط چگونگي نمايشگر مجموع
به معطوف بيشتر خانواده اساس آنها نظر به.است يكديگر
خانواده ، نوع مورد در اما.ميباشد نسل ادامه و مال حفظ
غيره و اقتصادي توليد به وابستگيشان آنها ، سكونت محل
.نميدهد اطلاعاتي
مورد در كه كتابهايي به ميتوان كتابها ، اين بر علاوه
شدهاند ، نوشته معاصر دوره ايران عشاير يا روستاها
داراي كه - عشاير خانوادگي زندگي مورد در.كرد مراجعه
.است موجود بيشتري اطلاعات -ميباشد خانواده از خاصي نوع
در "معمولا كه هرچند روستايي منوگرافيهاي زمينه در اما
ازدواج ، تولد ، مانند آنها مراسم از بسياري چگونگي مورد
اطلاعات به اشارهاي ولي است ، شده داده شرح..و مرگ
.نميشود خانواده روابط جزئيات شناخت براي ضروري
فرهنگهاي خرده و اقليمي شرايط با پهناور كشوري ايران
متفاوت اشكال داراي تاريخ طول در همچنين ، .است گوناگون
.است بوده اجتماعي و اقتصادي شرايط حكومت ،
خانواده شكل بر نيز ديگري عوامل فوق ، تفاوتهاي از گذشته
جمعيتي دگرگونيهاي مانند.گذاشتهاند تاثير ايراني
مير و مرگ زندگي ، اميد جمعيت ، كاهش و رشد دورههاي)
دگرگونيهاي تاثير بهخصوص)زمين بازدهي (...و نوزادان
روستا ، و شهر در زندگي شرايط (زمين بازدهي در تكنولوژي
حمايتي گروههاي وجود روستايي ، جمعيت به شهري جمعيت نسبت
روستا به شهر وابستگي روستا ، در چه و شهر در چه افراد از
نابودي اصناف ، شهري ، بازارهاي وجود غذايي ، مواد لحاظ از
كليه بررسي...و قحطيها اپيدميها ، جنگها ، در جمعيت
شدن مشخص و خانوادگي زندگي بر آنها تاثير و عوامل اين
كه است تحقيقي قبل ، دوران ايراني خانوادههاي در روابط
امكانپذير صاحبنظران از جمعي همكاري و فعاليت با تنها
.است
نشان گرفت ، صورت سال 1345 در كه مردمي سرشماريهاي اولين
درصد روستا ، و شهر در هستهاي ، خانوادههاي ميدهد
سال 1345 ، 6/83 در.دادهاند اختصاص خود به را بالايي
روستايي خانوادههاي درصد و 5/84 شهري خانوادههاي درصد
فرزند بدون شوهر و زن يعني شوهري ، و زن خانوادههاي شامل
و شهري خانواده درصد تنها 4/4.بودهاند مجرد فرزندان يا
با شوهر و زن برگيرنده در روستايي خانوادههاي درصد 6
نوهها و متاهل فرزندان با شوهر و زن يا متاهل فرزندان
در اقتصادي و اجتماعي دگرگونيهاي سال آن در.بودهاند
شهر در چه خانوادگي شرايط بر كه نبود شديد آنچنان ايران
سالهاي در كه است محتملتر.بگذارد تاثير روستا در چه و
روستايي و شهري مرفه ، افراد ميان در تنها نيز آن ، از قبل
.است داشته وجود گسترده خانواده
ايران در طلاق و ازدواج *
ابعاد بر علاوه ايران در خانواده آغاز ، در:ازدواج -
داشته هم تربيتي و سياسي رسالتهاي و مصرفي ساخت توليدي ،
مشترك زندگي تشكيل نحوه و زمان همسر ، انتخاب.است
جوامعي چنين در.بود پدران اختيارات جزو فرزندان
هنگام به لذا.ميشد شناخته مرجع و اصل جمعي ارزشهاي
پيشي افراد منافع و برخواست جامعه مصالح نيز ازدواج
.بود جمعي خواستهاي تامين ابزار جوانان ازدواج و ميجست
.بودند جامعه نمايندگان بزرگترها و والدين و سفيدان ريش
حفظ يا و ثروت پراكندگي از جلوگيري براي پيش چندي تا
را خود فرزندان خانوادهها از بعضي خويشاوندي ، پيوندهاي
.گرفتند مي نظر در طفوليت از يكديگر با ازدواج منظور به
رفت پيش بدانجا تا شده تعيين پيش از ازدواجهاي نوع اين
.شد كشيده نيز زوجيت از بعد حيات به آن اختيارات دامنه كه
سوق دگرگونيهايي به را ما همسر ، انتخاب مرحله از حركت
حق سرنوشتشان تعيين در افراد آن براساس كه ميدهد
.مييابند اظهارنظر و تصميمگيري
ميشد ، توجه كمتر مرد و زن ميان سني تناسب به گذشته در
برابر سه كه مردي با ساله دوازده دختر يك گاه كه طوري به
تناسب ايران ، امروزي جامعه در.ميكرد ازدواج داشت سن او
ازدواج با "معمولا و ميشود تلقي مهم مرد و زن ميان سني
.ميشود مخالفت دارند ، زياد سني تفاوت كه مردي و زن
هم هنوز مكاني قرابت ونقل ، حمل وسايل پيشرفت عليرغم
با چه اگر.است كرده حفظ همسرگزيني بر را خود تاثير
گزيني همسر بر نيز اجتماعي پايگاه ارتباطي محيطهاي گسترش
.دارد تاثير
.است آن شيوع ايران ، در ازدواج اصلي ويژگيهاي از يكي
در آن تاثير شدت كه دارد بستگي عامل چند به ازدواج رواج
عبارتند ايران در عوامل ، اين.است متفاوت مختلف ، جوامع
روستايي ، خانوادههاي اقتصادي نقش و روستايي زندگي:از
تجرد ، منعكننده و ازدواج مشوق عنوان به مذهبي سنن
روابط و (تحول حال در سالاري پدر) خانوادگي سازمان
.اخلاقي معيارهاي و اجتماعي
بيست تا زنان درصد كه 90 ميدهد نشان اخير بررسيهاي
اين.كردهاند ازدواج سالگي پنجاه تا درصد و 97 سالگي
سالگي پنج و چهل در درصد به 95 مردان جامعه براي نسبت
مقايسه در زنان نزد آن پيشرسي و ازدواج عموميت.ميرسد
.است بيشتر شهرنشينان با مقايسه در روستائيان و مردان با
ازدواج سن ايران مدني قانون كه شود اضافه بايد البته
.است كرده تعيين سال را 18 پسران و سال را 15 دختران
گاه و اندك طلاق زمنيه در اطلاعات كلي طور به:طلاق -
تحليل بدون زمينه اين در شده ارائه آمارهاي و است متناقض
.است سالانه طلاقهاي تعداد گزارش "صرفا و
نظام از هرچه كه است آن نشانگر طلاق پديده تاريخي روند"
نزديكتر سرمايهداري و صنعتي نظام به و دور زمينداري
بررسي.مييابد افزايش طلاق فراواني و امكان ميشويم ،
نشان زمينه اين در موجود كتابهاي و تحقيقات گزارشها ،
كشورهاي با مقايسه در ايران ، در طلاق فراواني كه ميدهد
نظير مسلمان و سوم جهان كشورهاي از برخي حتي و صنعتي
ميان وسيعي دوگانگي اينكه ضمننيست بالا چندان الجزاير ،
.ميخورد چشم به روستايي و (تهران "مخصوصا) شهري مناطق
در و روستاهاست برابر دو از بيش ايران شهرهاي در طلاق
تا سال 1361 از رقم اينميرسد برابر به 6/2 مواردي
طلاق نسبت) رقم 6/2 كه چنان.است نهاده كاهش به رو 1366
در) و 2 (سال 1365 در) به 3/2 (سال 1361 در روستا و شهر
چهره تغيير كاهش ، اين دليل شايد.است رسيده (سال 1366
چه اگرباشد شهرنشيني فرهنگ با آشنايي و ايران روستاهاي
".است متفاوت شهرها و روستاها در طلاق دلايل
طلاق موارد ، از بسياري در كه ميدهد نشان طلاق علل بررسي
درصد بالاترين حاضر ، حال در "مثلا است نداشته علت يك فقط
بسيار موضوع خود كه اخلاقي توافق عدم دليل به طلاقها ،
را عامل اين ميگيرد صورت است ، بحثي قابل و پيچيده
فقدان زوجين ، فرهنگ مانند ديگري عوامل از ناشي ميتوان
از رضايت فقدان جنسي ، مشكلات تحصيلات ، سطح مالي ، امكانات
.دانست...و ازدواج
زن بين زياد سني فاصله تحصيلات ، سطح سن ، نظري ، ديدگاه از
سياسي تحولات و فرهنگي اقتصادي ، طبقاتي ، نابرابري مرد ، و
.ميشوند محسوب طلاق ميزان در موءثر عوامل از اجتماعي
كسب و زنان اشتغال قوانين ، تصويب اهميت به همينطور
درصد به توجه با البتهاست شده اشاره اقتصادي استقلال
نظر به (سال 1370 در درصد 9) ايران در زنان اشتغال
قوانين وضع اما.باشد داشته مهمي تاثير عامل اين نميرسد
تاثير طلاق موارد كاهش در مقطع ، دو در طلاق ، به مربوط
قانون تصويب با سال 1346 در چنانچه.است داشته محسوسي
كه يافت كاهش چشمگيري طرز به طلاق موارد خانواده ، حمايت
.است بوده مردان از جانبه يك طلاق حق سلب از ناشي امر اين
طلاق هرگونه اسلامي ، شوراي مجلس مصوبه طبق سال 1370 ، در
مشروط و ممنوع "طلاق و ازدواج" محضرهاي در (توافقي حتي)
قانوني ، مانع ايجاد دليل به.گرديد دادگاه حكم صدور به
.يافت كاهش بعد سالهاي و سال اين طي در طلاق موارد
بر كه را رابطهاي فسخ يعني نكاح ، فسخ ايران ، مدني قانون
وجود به (معين مدت براي) انقطاعي عقد يا و دايم عقد اثر
نكاح ، فسخ صورت به نخست.است پذيرفته صورت سه به آمده
.ميشود داده زوجين از يك هر به خاص موارد در كه حقي يعني
.انقطاعي عقد در مدت بذل بالاخره و دايم عقد فسخ دوم
با طلاق خانواده ، حمايت قانون اجراي و تصويب از قبل
ميگرفت ، صورت زن تقاضاي با خاص شرايط در فقط و مرد خواست
برخلاف و است ابتياع يك طلاق ايران ، مدني قانون در زيرا
جانبه يك و حقوقي عملي دارد ، نياز طرفين توافق به كه عقد
.است كافي آن اجراي براي شوهر آمادگي اعلام كه است
به طلاق حق واگذاري ضمن اسلام كه كرد خاطرنشان بايد
مقررات جامعه سازمان و اخلاقي مباني حفظ براي مردان ،
زن ، براي "فسخ حق موجبات" عنوان با كه است كرده وضع خاصي
در.است مدني قانون و 1129 مواد 1123 ، 1125 ، 1127 موضوع
.است داده هم طلاق تقاضاي حق زن به قانون موارد ، بعضي
زن ، زندگي هزينه پرداخت از شوهر استنكاف شوهر ، غيبت مانند
شوهر ابتلاي شوهر ، معاشرت سوء زن ، واجبه حقوق ايفاد عدم
.علاج غيرقابل و مسري امراض به
در عقد ، ضمن شرايط موجب به ميتواند زن اينكه نهايت در
هرگاه "مثلا.كند خود آن از را طلاق تقاضاي حق مواردي
زن به يا نمايد ، انفاق ترك يا و بگيرد ديگري زن شوهر
تحمل غيرقابل را زندگي خود سوءرفتار با يا و كند سوءقصد
.نمايد طلاق تقاضاي ميتواند زن نمايد ،
به توجه با كه.است نوع چند طلاق ايران ، مدني قانون طبق
مشمول شوهر و زن طلاق ، فرضيات و شوهر و زن اختلاف نوع
1104411471155-مواد 1057) ميشوند آن اقسام از يكي
:از عبارتند طلاقها اين.(ايران مدني قانون
مرد و ميشود اجرا مرد درخواست صورت در كه رجعي طلاق -
را نفقه و مهر مثل زن حقوق تمام كه ميكند ملزم را
.كند تامين روز صد براي را زوجه مسكن و پوشاك و بپردازد
صورت ، اين در.دارد برگشت و رجوع حق مرد مدت ، اين در
.است باطل طلاق
.ندارد رجوع حق مرد آن در كه بائن طلاق -
است صورتي در آن و است بائن طلاق انواع از مبارات طلاق -
زن كه مالي صورت ، اين در.باشند راضي طلاق به طرف دو كه
.باشد مهر بر اضافه نبايد ميبخشد ، شوهر به
بخشش قبال در شوهر از زن كراهت صورت در كه خلع طلاق -
در كه ميگيرد صورت خود ، حقوق از بيشتر يا كمتر يا تمام
است داده اختصاص خود به را طلاق درصد بيشترين حاضر حال
.(دادگستري ، 1368 وزارت فرهنگي ، مطالعات مركز)
"كشور بهزيستي سازمان پيشگيري و فرهنگي امور معاونت"
تحولات با مردم خوشبختي احساس رابطه
سياسي
خشك ديدگاهي كه ميشوند متهم اين به اقتصاددانان اغلب
معيار ، و رايج نظريه براساس.دارند انساني انگيزش به راجع
يعني هستند ، بهرهوري خردمند رسانندگان حداكثر به مردم
به افراد كه ميگذارند هرآنچه بر اقتصاددانان كه نامي
با ميتوان دشواري به شكل ، همين بهميرسانند حداكثر
آن از خاصي معناي كه چند هر كرد ، برخورد قضيه اين
به ميل اقتصاددانان آزادتر ، بنديهاي تركيب در.برنميآيد
سطح بهبود پي در "اساسا انسان كنند تصور كه دارند آن
روحيه براي نظري چنين كه وجودي با.است زندگي مادي
.است آن موءيد داردكه وجود زيادي شواهد است ، كسرشان انساني
با روبرويي هنگام به افراد رفتار بر مبتني شواهد اين
دارد وجود هم شواهدي كه است اين مسئلهاست انتخاب شقهاي
خيلي يا -نميكند خوشبختتر را انسان پول ميدهد نشان كه
.نميكند خوشبختتر
اشتغال كه است بوده آن مبين اغلب مطالعات حال ، به تا
داراي افراد.است خوشبختي بر تاثيرگذار عامل بزرگترين
تورم.ميكنند خوشبختي احساس بيكارها از بيش بسيار شغل
اندكي درآمد.ميشود مردم خوشبختي احساس باعث نيز پايين
از و كم اغلب اثر امااين ميافزايد ، خوشبختي براحساس
ظرف كشورها ، از بسياري درنيست چشمگير -آماري لحاظ
تحول ايناست رفته بالا شدت به اخيردرآمدها سالهاي
مقايسه با.است نبرده بالا رفته هم روي را خوشبختي احساس
بيشتر ثروت شد مشخص دركشورها درآمدها توزيع براساس افراد
.نيست بيشتر خوشبختي معناي به
هستند مجرد افراد از شادتر "معمولا متاهل افراد وانگهي ،
افراد ازسياهپوستان ، سفيدپوستان ازمردان ، زنان نيز و
از اشتغالان خود نكرده ، تحصيل افراد از تحصيلكرده
.اقتصادي نظر از فعال افراد از بازنشستگان و كاركنان
دهه در انسان كه زماني تا سني ازنظر ميدهد نشان مطالعات
مييابد كاهش خوشبختي ميزان ميگيرد ، قرار سالگي سني 30
.ميگيرد اوج "مجددا آن از پس سپس و
سياسي نهادهاي اثر روي كسيمطالعهاينظاممند حال به تا
مردمي كه است براين انتظار.بود نداده انجام خوشبختي بر
نسبت به ميكنند ، زندگي دمكراسي داراي كشورهاي در كه
خوشبختي احساس خودكامه حكومت داراي كشورهاي در ساكن مردم
ترتيبات ميتوان دمكراسيها ، ميان در حتيميكنند بيشتر
شكوفايي به وبيش كم كه كرد تصور را متفاوتي قانوني
نياز مورد منابع بيشك.ميكنند كمك انسان استعدادهاي
نظر به اينگونه قانوني اصلاحات اجراي و درخواست جهت
احساس كه نظامهايي در داشت انتظار ميتوان.ميرسد
يا ميدهند مردم به سياستمداران عملكرد بر بيشتري اختيار
بازيگران منزله به بيشتري نقش مردم كه نظامهايي در "مثلا
.دارد وجود بيشتري خوشبختي احساس دارند ، عرصه
قانوني ترتيبات كه مشكلاينجاست اقتصادسنجي ، لحاظ از
و خوشبختي احساس كه است ضروري رو ازايناست ثابت"نسبتا
چنين.كرد مقايسه مختلف كشورهاي در را سياسي نهادهاي
در كه چرا نيست بخش رضايت اما است ، شده انجام كاري
بسياري سياسي ، نهادهاي بر افزون كشورها ، بين مقايسه
"صرفا بتوان است محال نتيجه در.است متفاوت ديگر چيزهاي
.سنجيد خوشبختي احساس بر را قانوني ترتيبات اثر
با كشوري گرفت ، درنظر را سوئيس ميتوان كه اينجاست
كه است فدرال ساختار داراي سوئيسبسيار سياسي نظامهاي
سهولت و ميكند تفويض كانتون به 26 را عمده اختيارات
از كانتونها در.است متغير كانتون هر در شهروندان مشاركت
مانند ميجويند ، سود "مستقيم دمكراسي" ابزارهاي
همهپرسي و كانتون اساسي قانون تغيير براي ابتكاراتي
جلوگيري يا جاري قوانين تغييرات جديد ، قوانين منع براي
اين بر حاكم مقررات.جديد عمومي هزينههاي ايجاد از
لازم زمان ابتكار ، طرح براي لازم امضاهاي تعداد) ابزارها
يكسان مختلف ، كانتونهاي در (غيره و امضا جمعآوري براي
سنجي اقتصاد كارشناسان روياي سوئيس آنكه كلام جان.نيست
.است
الوا و فري برونو نامهاي به زوريخ دانشگاه استاد دو
به پرسيدند سوئيس اهالي از نفر از 6000 را پرسشي استوتزر
خود زندگي از چقدر كلي طور به روزها اين":كه مضمون اين
از بود ، شده مطرح پرسشنامه در كه پاسخهايي "هستيد؟ راضي
.دربرميگرفت را (راضي "كاملا) ده تا (ناراضي "كاملا) يك
و جمعيتي و اقتصادي متعارف اطلاعات با ابتدا را پاسخها
نظر مورد كانتون براي "مستقيم دمكراسي" اطلاعات با سپس
.بود جالب نتايج.كردند مقايسه
ميان از.دارند را خود هميشگي آثار معيار عوامل شد معلوم
بيشترين بيكاري ميرفت ، انتظار كه همانگونه عوامل ، اين
را شخص بودن "راضي "كاملا" احتمال بيكاري:دارد را اثر
كه همانگونه درآمد تاثير.ميدهد كاهش درصد حدود 27
ضعيف آماري نظر از و اندك است ، داده نشان ديگر مطالعات
.است
ملاحظه قابل هم جديد سياسي متغيرهاي تاثير سو ، ديگر از
در دمكراسي ميزاناستوار آماري لحاظ از هم و است
فري.ميكنند مشخص شش تا يك از سنجهاي روي را كانتونها
يك متغيرها ، ديگر تاثيرات حذف از پس دريافتند واستوتزر
شمار بر درصد ميشود 7/2 باعث سنجه اين در افزايش درجه
افزوده ميكنند ، بسيار شادي احساس ميگويند كه كساني
.ميشود
كدام بپرسيد است ممكن.دارد وجود ديگر جالب يافته يك
افراد بيشتر شادي باعث كه است مستقيم دمكراسي جنبه
يافتههاي فرايند؟ يا (بهتر دولت) نتيجه "مثلا ميشود؟
در شركت.ميدهد پاسخ پرسش اين به فري و استوتزر
.است منحصر سوئيسي شهروندان به پرسيها همه و ابتكارات
فقط اما ميشوند بهرهمند تحولات نتايج از مقيم خارجيان
شد مشخص.دارند را آن تعيين فرايند در شركت حق سوئيسيها
و سوئيسيها خوشبختي احساس ميزان بر مستقيم دمكراسي كه
و كمتر خارجيها براي افزايش اين اما -ميافزايد خارجيان
شاد كشور ميرسد نظر به.سوئيسيهاست افزايش سوم يك حدود
تماشاگر داراي ورزش يك "صرفا آن در سياست كه است كشوري
.نيست
آوريل 1999 اكونوميست:منبع
خارجي رسانههاي واحد:ترجمه
حجاريان سخنان مورد در دادگستري توضيحات
صدور با تهران استان دادگستري عمومي روابط:اجتماعي گروه
ارائه حجاريان سعيد سخنان مورد در توضيحاتي اطلاعيهاي
.است كرده
شكري كاظم مورد در صادره قرار است آمده اطلاعيه اين در
.است بوده قانوني موازين مطابق
"قضائيه قوه مسئولين از يكي ناگهاني حضور" مورد در همچنين
ثالثي فرد هيچ شكري بازجويي جلسه در كه است كرده اعلام
.است نداشته حضور دادگاه منشي حتي
بودن اهانتآميز" اينكه با ارتباط در اطلاعيه اين در
:است آمده ،"بگيرد قرار بررسي مورد فقها توسط بايد مطلب
.ميشد اخذ مطلبي چنين چاپ از قبل بايد فقها نظر
مراحل اقدامات كليه است آمده اطلاعيه اين پايان در
.است كرده طي را خود قانوني
!امانتدارند حد چه تا مداران قانون
...ومايسطرون والقلم ن"
"مينويسند آنچه و قلم به سوگند"
باشند آزاد مطالب بيان در مطبوعات و نشريات است قرار *
(1).باشند عمومي حقوق يا اسلام مباني به مخل آنكه مگر
و عمومي افكار ساختن روشن مطبوعات رسالت هست قرار *
(2).باشد مردم دانش و معلومات سطح بالابردن
و ترويج در دموكراسي ، چهارم ركن كه است قرار باز و *
.كند تلاش اخلاقي فضائل گسترش و اسلامي اصيل فرهنگ تبليغ
(3)
به امانتها اين اسلامي انقلاب پيروزي يمن به حالا
پاسخگويي ميزان است خوب ولي شدهاند سپرده مطبوعات
ملاحظه مورد سو ديگر از قانونمداران و سو يك از مطبوعات
چتر در توانستهاند اندازه چه تا شود معلوم تا گيرد قرار
.بپردازند مهم رسالت اين به قانون حمايت
ساعتي چند شكوائيهها براساس ايران روزنامه مسئول مدير *
.ميشود بازداشت
مدتي وثيقه نداشتن علت به آريا روزنامه مسئول مدير *
.ميشود توقيف
پرسشهاي به پاسخگويي از پس نشاط روزنامه مسئول مدير *
.ميشود آزاد لازم وثيقه ارايه با مطبوعات دادگاه قاضي
و ميشود فراخوانده دادگاه به زن روزنامه مسئول مدير *
.ميشود توقيف زن روزنامه
قاضي حكم به مطبوعات ، دادگاه منصفه هيات اعضاي از تن 5*
.ميشوند گذاشته كنار
احضار روحانيت ويژه دادگاه به سلام روزنامه مسئول مدير *
.ميشود ابلاغ او به روزنامه توقيف حكم و ميشود
پاسخگويي براي بار چند امروز صبح روزنامه مسئول مدير *
.ميشود احضار مطبوعات دادگاه قاضي به
روحانيت ويژه دادگاه به خرداد روزنامه مسئول مدير *
.ميدهد پاسخ پرسشها از پارهاي به و ميشود احضار
در گواه عنوان به امروز صبح روزنامه داخلي صفحات مدير *
بازداشت بازجويي يك طي و مييابد حضور مطبوعات دادگاه
.ميشود
سوي از مرتب بطور اصحابمطبوعات كه ميدهد نشان اينها
در و اند شده واقع تنبيه و تذكر مورد قضائي مسئولان
منظر از آيا اما اند ، بوده پاسخگو خود اقدامهاي برابر
خود امانتهاي به توانستهاند نيز قانونمداران قانون ،
.باشند پايبند
جرايم به مطبوعات ، قانون ماده 31 طبق است قرار *
اصل طبق بر مطبوعاتي غير سياسي جرايم همچنين و مطبوعاتي
حضور با دادگستري جنايي دادگاه در اساسي قانون متمم 79
.شود رسيدگي منصفه هيات
و باشد برائت بر اصل اساسي ، قانون اصل 37 طبق است قرار *
در اينكه مگر نميشود شناخته مجرم قانون نظر از هيچكس
.شود ثابت صالح دادگاه
قضائيه قوه اساسي ، قانون اصل 156 بند 3 طبق است قرار *
.باشد داشته قوانين اجراي حسن بر نظارتي
با توانسته دموكراسي چهارم ركن كه همچنان اميدواريم
نظام در اش مطبوعاتي وظايف خودپاسخگوي ساله يك بيلان
عهده از بتواند نيز قضائيه قوه باشد ايران اسلامي جمهوري
.برآيد مهم امر اين
اميري محمد
.اساسي قانون اصل 24 (1
.مطبوعات قانون دوم ماده يك بند (2
.مطبوعات قانون دوم ماده چهار بند (3
|