تكنولوژي فلسفه
است ، شده وارد بشر زندگي در چگونه چيست؟ تكنولوژي :اشاره
يا شدند علم به منجر ابتدايي تكنولوژيهاي و ابزار آيا
ديگر عبارت به شد؟ تكنولوژي و ابزار به منجر علم
ديگري به چگونه هريك پسيني تكنولوژي و پيشيني تكنولوژي
جهان و كتاب جهان طبيعت ، جهان ميان روابط در و شدند منجر
از تكنولوژي آيا ميباشند؟ برخوردار جايگاهي چه از مغز ،
شدهاند؟ ايجاد فوق محور سه ميان ديالكتيكي و علي تعامل
تاريخ ارائه و تكنولوژي از تعريفي ارائه ضمن زير مقاله
و رنسانس نقش پسيني ، و پيشيني تكنولوژي مفهوم به آن ،
و تكنولوژي فلسفي ماهيت تكنولوژي ، احياء در صنعتي انقلاب
.ميپردازد آن ماهوي عيوب
انديشه و فرهنگ گروه
اصغرحقدار علي
تكنولوژي تعريف -1
به پا مبادلاتي و هنري و توليدي امور در علم كه است چندي
نوينزاده علم دامن در مدرن تكنولوژي و نهاده عالم عرصه
توسعه ، فرايند در تكنولوژي بردن بهكار لازمه.است شده
افعال و مقولات در را نظري و عقلاني مداقه و ارزيابي
حقيقت كشف از نحوهاي و علم افزار عنوان به تكنولوژي
منظم و يافته سازمان كوشش با اين بنابر.است ساخته ضروري
از درست بهرهبرداري و توسعه به نيل كه است علمي
.ميشود ميسر تكنولوژي
است دريايي تكنولوژي":گفتهاند تكنولوژي تعريف در لذا
ديگرش ساحل انديشه ، و فكر آن ساحل يك علم ، آن ساحل يك كه
ساير و اقتصاد و صنعت ديگر ساحلهاي و زيست محيط و انسان
".است زندگي جنبههاي
.است داده نشان را تكنولوژي اصلي خصوصيات بالا نمودار
تكنولوژي تاريخ -11
اوليه بشر خاكي ، كره روي بر انسان زندگي اوليه دوران در
محافظت جهت آتش كردن روشن در چخماق سنگ بردن بهكار با
از نوعي ابتدايي جوانه نياز ، مورد گرماي تامين و خود از
بود بعد به آن از و ساخت نمايان را علمي قبل ما تكنولوژي
در خود ، فكر انداختن بهكار با كرد درك انسان كه
طريقه كمكم و بود خواهد موفق طبيعت از بهرهبرداري
مختلف ابزارآلات ساختن در را طبيعت از عقلاني استفاده
.آموخت
(اوليه) پيشيني تكنولوژي -21
تهيه در بيشتري نياز انساني ، اوليه اجتماع گسترش با
نمونههايي كه شد احساس انسانها طرف از نياز مورد ابزار
بنيانگذاران را ناموفق گاه و موفق تلاشهاي اين از
.گذاشتهاند يادگار به بابل و مصر باستاني تمدنهاي
بعدها كه خيش تهيه در سنگي تيغههاي از استفاده "مثلا
مواد با ساختمانهايي همچنين و شد آنها جايگزين مفرغ
ميباشد تكنولوژي اصلي پيشرفتهاي نخستين جمله از خشتي
بينالنهرين اوليه تمدنهاي از باستانشناسان توسط كه
افراد ملموس نيازهاي كه ميشود معلوم لذا.است شده گزارش
تكوين عامل عنوان به مكاني ، و زماني شرايط و انساني
در اجتماعي -اقتصادي توسعههاي اوليه مراحل در تكنولوژي
از و است ميكرده بازي را بارزي نقش تاريخ ، قبل ما جوامع
ميتوان بوده ، منظم و مدون علمي فاقد اوليه بشر كه آنجا
همچنان.ناميد پيشيني تكنولوژي را ابتدايي توسعه و صنعت
را تكنولوژي وجودي ، معناي به اشاره در هيدگر مارتين كه
تاريخي ، معناي به اشاره در و ميداند علم بر مقدم
براين.است كرده مطرح علم افزار عنوان به را تكنولوژي
بين در غيردقيق روابطي بر مبتني سادگي ، ميتوان اساس
بشمار پيشيني تكنولوژي خصوصيات بارزترين از را اجزاء
.آورد
علمي قبل ما صنعت -121
ما دوره در علم به تكنولوژي تقدم مورد در "راسل برتراند"
علمي اصول ماشينها بيشتر":ميگويد صنعتي انقلاب قبل
وسائل فقط ماشينها آغاز درنميبردند بهكار را فراواني
عبارت به و درميآورند بهحركت را اجسام بودندكه سادهاي
با بخصوص و انسان وسيله به گذشته در كه را كاري ديگر
گفته اين درستي.ميدادند انجام ميشد ، انجام او انگشتان
گذشته ، اين از.ديد ميتوان بافندگي و نساجي در بخصوص را
آغاز در نقشي چندان بخار ، كشتي و راهآهن اختراع در علم
شناخته نيروي از اختراع دو هر اين مورد در انسان.نداشت
را همه آنها ، بردن بهكار آثار اگر و كرد استفاده شدهاي
شگفتآور روي هيچ به اختراعات خود انداخت ، شگفتي به
".نبودند
صنعت عرصه در قبل ما اختراعات خصوص در برتراندراسل چه آن
تحول با تكنولوژي همسويي از خبر حقيقت در كرده ذكر
.است ميداده پيشرفت
صنعتي انقلاب -221
فن و روش معناي به تكنولوژي جايگزيني با هفدهم سده در
از بهرهبرداري براي ماشينآلات و تجهيزات و ابزار ساخت
ضروريات برآوردن و حوائج رفع و مصنوعات ساخت طبيعت ،
اوليه صورت به كه علمي تحقيقات و اكتشافات و شهري زندگي
يعني ابتدايي فنون جاي به كرد ، خودنمايي ساعت اختراع در
واقعه اين گشت ، رايج پيشكسوتان از تقليد و اقتباس
به گفت ميتوان لذا ميطلبيد ، را فوقالعادهاي سختكوشي
با قرنها طول در آدميان از انبوهي بيوقفه تلاش دنبال
خلاقيت ، نوآوري ، روحيه و سرسختي هوشياري ، دقت ، و نظم
خويشتن مادي نياز بيشتر هرچه رفع هدف با طبيعت ، بر تسلط
.آمد بدست صنعتي پيشرفتهاي كه بود زندگي از بردن لذت و
وصف اينگونه را پائين طبقات بار فلاكت وضع ماركس كارل
:ميكند
ميشد ، كارگران به صنايع صاحبان توسط كه تجاوزاتي.."
داشتند روا پوستان سرخ به اسپانيوليها چه آن از كمي دست
در قوريسازي كارخانجات در شاغل شهرنشين مردماننبود
از متمدن دنياي كه هستند سيهروزي و فقر از درجهاي چنان
و 10 كودكان 9 صبح ، ساعت 2و 3و 4 از.است بياطلاع آن
مجبور و ميشوند كشيده بيرون خويش چركين خوابگاه از ساله
شب و 12 و 11 ساعت 10 تا بخورنمير ، قوتي براي ميگردند
خميده قامتشان ميشوند ، پژمرده آنها بدن اعضايكنند كار
آنها ، ديدار تنها آنچنانكه ميگردد ، بهتزده چهرهشان و
باره در انديشيد بايد چهميآورد در لرزه به را بدن
خواستشان و ميكنند برپا علني ميتينگ شهري در كه مردمي
محدود ساعت به 18 مردان روزانه كار زمان كه است اين
"...گردد؟
تفكر محصول عنوان به تكنولوژي كمكم بعد به زمان آن از
زندگي ، معضلات حل براي بشري يافته سازمان مساعي و علمي
و بنگاهها -افراد مالكيت موضوع به و درآمده توليد و كار
اوليه نطفههاي و شد تبديل موروثي صورت به خانوادهها
.گرديد اجتماع صحنه در بورژوازي تشكيل
-علمي پيشرفت در اقتصادي نيازهاي نقش به اشاره در "باربر"
يكديگر بر علم و اقتصاد متقابل تاثير و تكنولوژيكي
براي اقتصادي نيازهاي شانزدهم ، قرن اروپاي در":ميگويد
كافي كارآيي عدم و بيرون به معادن داخل از آب پمپاژ
كه شد اين منجربه موجود ، ارشميدسي پيچشي پمپهاي
بين روابط به يوياني و ونچيزو و توريچلي ايوانجلسيتا
كه بود افراد اين كار براساسببرند پي آب سطح و جو فشار
همين ولي شد ساخته صنعتي مصارف براي پرقدرت مكنده پمپهاي
خلا ايجاد و توريچلي توسط بارومتر اختراع به علمي كار
نتايج و آزمايشها از مجموعهاي به و گريك اتوفن توسط
در همكارانش و بويل رابرت توسط "هوا پمپ" بهاصطلاح علمي
ميدهد نشان مثال اين.شد منجر سلطنتي جديدالتاسيس انجمن
انحاء به تكنولوژي و علم اقتصادي ، نيازهاي چگونه كه
".ميگذارند اثر برهم سودمند "متقابلا اغلب و پيچيده
بر تكيه با تكنولوژيك شناخت كه بود رنسانس با "تقريبا
طبيعي جديد علوم دل از علمي روش در تجسس و تجربهگرايي
و بود شده متجلي مقدماتي ابزارآلات در كه گرديد زائيده
.نهاد وجود عرصه پابه علمي تكنولوژي
تكنولوژي ابژكتيوليسم -31
نظر در مستقلي جهان مثابه به را فيزيكي اشياء هرگاه"
و ديگر جهاني را ذهني تجربيات آن كنار در و آوريم
توجه با داريم محسوب سوم جهان را بشر ذهني فرآوردههاي
تلاقي نقطه بهعنوان بشر زندگي عرصه در صنعت پيدايش به
ابزار ، و علم بين عيني تعامل يعني سهگانه جهانهاي
منبع لحاظ از جهان انكشاف بهعنوان را تكنولوژي ميتوان
و سياسي -اجتماعي زمينههاي مبناي بر دائم ، و ثابت
شرط و مقدماتي خدمات و كالاها توليد در معيني اقتصادي
اهداف با شناخت از مجموعهاي صورت به جديد علم وجودي
تكنولوژي ابژكتيوليسم است ، يافته موجوديت يافته سازمان
بشر ، زندگي در آن اهميت و تفكيك عينيت سمبل ".كرد معرفي
وزن به سال 1889 در ايفل مهندس توسط كه است ايفل برج
تفوق و آن تقديس عنوان به و متر ارتفاع 300 به و تن 7300
.است شده بنا پاريس در كهن دنياي بر تكنولوژي فرهنگ نهايي
رنسانس نهضت -41
عملي -نظري ملاحظات بر استوار تكنولوژي كه دوران آن در
نيروي و انساني سرمايه بين هماهنگي:خصوصيات با و گرديده
منابع و طبيعت به زدن چنگ -آيندهنگري -بيشتر توليد -كار
را علم طبيعي ، جهان با نسبت برقراري نحو به آن در نهفته
صنعت رشد "نهايتا و" بود ، كرده مطرح خود افزار عنوان به
جديد روشهاي و باد قدرت و آب قدرت كارگيري به طريق از
در بنابراين و بردگي نسخ در همگي حيوان قدرت از استفاده
به كه همانطور همه اين و ".داشتند سهم جديد علم ظهور
تفكر اسارت زنجير كردن پاره با رفت اشاره آن از قسمي
و عقلانيت دخالت و تجربهگرايي تفكر به رويكرد و كليسايي
نهضت الهامبخش كه بود مسائل در عقل كاربرد حدود تعيين
به دستيابي و حقيقت تشخيص شناختشناسي خوشبيني در رنسانس
اين به اشاره در پوپر كارل است ، شده معرفي معرفت و علم
نوين تكنولوژي و نوين علم ولادت":گويد شناختشناسي
آن عمده سخنگوي كه است خوشبينانه شناختشناسي همين نتيجه
كه آموختند ديگران به آنان.بودهاند دكارت و بيكن
به دست حقيقت به رسيدن براي كه ندارد آن به نيازي هيچكس
منابع هركس كه جهت بدان شود ، اعتباري و قدرت صاحب دامن
حسي دريافت قدرت در يا دارد ، خود همراه را معرفت و شناخت
بگيرد مدد آن از طبيعت صحيح مشاهده براي ميتواند كه وي
دادن تميز براي ميتواند كه وي عقلي شهود قدرت در يا و
آشكار صورت به كه را هرچه و شود متوسل آن به باطل از حق
".نپذيرد نباشد ، دريافت قابل عقل توسط به متمايز و
(علمي مابعد) پسيني تكنولوژي -141
بهعنوان تكنولوژي كه بود رنسانس از بعد گفت بتوان شايد
برخلاف ابزار ، در تجسم صورت به علم و علم امكان شرط
از آن بنياد و تكنولوژي بر مقدم علم كه قبلي ادوار
وابستگي و "وجودا و "تاريخا ايدهآليستي ، ديدگاه
به "مثلا.است كرده خودنمايي بوده ، علم به تكنولوژي
بر استوار تكنولوژي هفدهم ، قرن در جديد فيزيك دنبال
توجه با و يافت قوام هجدهم قرن دوم نيمه در ماشين نيروي
آمده وجود به توهم اين تكنولوژي و علم فيمابين ارتباط به
.است تكنولوژي وجود آن ، پيشرفت و علم اصلي عامل كه
پسيني تكنولوژي خصوصيات -241
از استمداد با كه را پسيني تكنولوژي ميتوان هرحال ، به
پيدا نمود آن عام معناي به صنعتي پيشرفت در جديد علوم
ماقبل از اعم پيشيني تكنولوژي از ذيل خصوصيات با كرده ،
:كرد متمايز علمي و علمي
هم به مرتبط اجزاء با دستگاهي پيچيدگي -1
علمي نظريههاي طريق از استنتاج و درك قابل -2
پيچيده مركب و ساده قطعات و اجزاء از شده تشكيل -3
با ماشين ميكروسكوپيكي مجاز مقادير از برخورداري -4
مبتني الكترونيكي يا مكانيكي حركات و دروني سازمانبندي
توليد روند ميكروسكوپيكي سطوح بر
.قبلي نقشه بر مبتني ساختار -5
ازعلوم ناشي كه پسيني اوليه تكنولوژيهاي مهمترين از
بشر بعدي پيشرفتهاي در حياتي نقش و ميباشند جديد
اشاره تلسكوپ و ميكروسكوپ و عدسي به ميتوان داشتهاند
قرار عالمان خدمت در نور تكنولوژي عنوان تحت كه كرد
عامل شد ، اشاره پوپر كارل قول از كه همانطور.است گرفته
مشاهده ، اوليه وسايل پيدايش با همراه پيشرفتها اين اصلي
.است بوده علمي معرفت در تازهاي ذهني رويكرد
تكنولوژي مساله كه فيلسوفي نخستين عنوان به هيدگر مارتين
:گويد آن ماهيت به اشاره در آورد ميان به فلسفي طرح با را
ايجاد و كردن تجربه از معيني نحوه بهعنوان تكنولوژي"
طبيعي جهان نسبت ايجاد از نحوهاي به بخشيدن سامان و بست
نظر از و علم از موخر تقويمي نظر از كه ميباشد آدميان و
".است آن به مقدم تاريخي
تكنولوژي فونكسيوناليسم -51
را كامپيوتر ميتوان تعريف اين و خصوصيات آن مبناي بر
تفكر كه داد قرار نظر مطمح پيشرفته تكنولوژي از نمونهاي
بودن دارا با و ميباشد آن ماهيت لاينفك جزء محاسباتي
مكانيكي نسبتهاي تحت جهان تكنولوژي ، اين ميانجيهاي
علمي را معاصر تكنولوژي اعتبار اين به كه ميگيرد ، قرار
.ناميدهاند (Functionalism) كاركردگرايي و
كشف آنهاست ، از جزيي علم كه متداولي تكنولوژيهاي جمله از
و مواد تبديل و استخراج -خوراك توليد -دام پرورش -غله
تكنولوژي از نوع اين در كه برد نام ميتوان را برق توليد
توسعه و تحقيق علمي منظم و يافته سازمان كوشش راه از
.ميآيد دست به تكنولوژيك
تكنولوژي ماهوي اوصاف -61
رشد و كمال دروني ديناميسم به توجه با و گذشت آنچه برحسب
ايجاد ميتوان است آن فزونطلبي نويددهنده كه تكنولوژي
بشر طبيعي دشمنان مهار -طبيعت از رازگشايي -بيشتر رفاه
و دانش تعميم -ارتباط تسهيل -(بيماري و زلزله و سيل)
معاصر تكنولوژي ماهوي اوصاف از را بيشتر غذاي توليد
بهرهگيري -اشياء تغيير ميتوان اعتباري به آورد ، بشمار
جهتگيري و انساني تلاشهاي سازماندهي -طبيعت از بيشتر
با كرد ، عنوان تكنولوژيك تفكر عنوان به را نتايج مطلوبتر
-اقتصادي توسعه كه تكنولوژي بهينه استراتژي به توجه
نيازهاي كه مسئله اين به عطف با و دربردارد را اجتماعي
و نوين ارزشهاي موجد و است موجود تكنولوژي در كه جديدي
از متشكل ميتوان را صنعتي جوامع ميشود ، تازه بحرانهاي
به نگاه در عقلايي مديريت علاوه به تكنولوژي و علم توسعه
ايجاد وسيله عنوان به تكنولوژي مبنا اين بر.دانست آينده
شكل در امروزه كه فرهنگي بين ارتباطات براي مشترك زبان
است شده جلوهگر ماهواره و ارتباطات پيچيده تكنولوژي
.ميشود آورده بحساب
جامعه كتاب در تكنولوژي ناقدان از نيز الول ژاك
ذيل شرح به مدرن تكنيك براي را ويژگي پنج تكنيكزده ،
:است شده قائل
(Automation) بودن اتوماتيك -1
شدن فربه و كردن تغذيه خود از -2
(Self- augmentaqion)
همهگيري -3
(Autonomy) خودمختاري -4
(Monism) وكليت وحدت -5
تكنولوژي ماهوي عيوب -71
-رقابتافزايي -سرعتگرايي:ميتوان مبنا اين بر
-آلايي محيط -غفلتآفريني -تقديسزدايي -قناعتكشي
-افروختن طمع آتش -الوهيت هوس كردن بيدار -زيادتطلبي
ماهوي عيوب از را آن كردن تفاله و مكيدن را طبيعت
.آورد بحساب تكنولوژي
تكنولوژي طرفداران و ناقدين بين كه مباحث اين از گذشته
دو در را آن ميتوان تكنولوژي نفس به نظر است ، درگير
سختافزاري ، و مديريت و مغز در نهفته نرمافزاري جنبه
.كرد خلاصه ماشين ، و ابزار در نهفته
:پانوشت
ميباشد موجود روزنامه در مقاله پاورقيهاي كليه *
|