جمعي ديدار در انقلاب معظم رهبر بيانات
دانشگاه كوي مجروح دانشجويان از
آمد تهران به نروژ جديد سفير
قضائي مسئولان ديروز جلسه در
تعريفكرد را "سياسي جرم" قوهقضائيه
كار اسلامي حزب سراسري كنگره نخستين
ميشود برگزار آينده هفته
مسيرها ، بسيج مقاومت نيروي فرمانده توسط
رزمي اردوي عمليات جزئيات و مكانها
شد اعلام بسيجيان
:كشور دانشگاههاي در رهبري نهاد رئيس
اسلام ، به و است بد فشار گروه عملكرد
ميزند ضربه نظام و ولايتفقيه
جمعي ديدار در انقلاب معظم رهبر بيانات
دانشگاه كوي دانشجويانمجروح از
دانشجويان ديدار در انقلاب معظم رهبر بيانات نخست بخش
دوم بخششد منتشر همشهري در ديروز ، دانشگاه كوي مجروح
:است زير شرح به پاياني و
حادثه البته و افتاده ، اتفاق حادثهاي شما براي حالا خوب
بعضي و ديدهاند بيشتري بعضيهاآسيبهاي هست ، هم تلخي
كه است اين آن حداقل. ديدهاند آسيب همه بالاخره كمتر ،
در آنها ولي رفتند ، اتاقشان داخل و ترسيدند كردند ، وحشت
يا و كردند ، بيدار خواب از را بعضي و كردند لگدباز با را
.دادند بهخرج حالخشونت هر در.كردند اهانت
جزو اما است ، جنايت يك يعني است ، تلخ حادثه اين بله
است ممكن - ديگر كه است معلوم - يكنيست درجه تلخ حوادث
يك از حادثه اين دارم ، نظام در مسئوليتي كه من براي
ديگر چيزهاي و انساني عامل چون باشد ، تلختر هم زلزله
از است ممكن اما نميكنم ، بحث نظر آن از حالا من.دارد
آن از گرفتيد ، قرار اينحادثه آسيب مورد كه شما نظر
.نباشد يك درجه تلخ حوادث
كه كساني - است بمبارانها سختتر ، اين از كنيد فرض
.بود تلخي حادثه بالاخره اما - شدند بمباران
يعني ميكنيد؟ استفاده چهجوري حادثه ، اين از شما حالا
قرار استنتاجي چه و فكري چه منشاء خودتان ذهن در را اين
ميشود اينحادثه از.دارد تاثير آينده در اين ميدهيد؟
اين از هركدام و آورد بهدست فكري سررشته همهجور
كه كسي آن زندگي در خاصي تاثير همشايد فكر سررشتههاي
كنيم اينجوريفرض حالا اگر.دارد ميكند ، فكر جور اين
رتبهاي به رسيدن و تحصيل راه در كند فكر خودش با كسي كه
حساب و غيرمتوقع حادثه همهجور هستيم ، كهدنبالش كمال از
.پيشبيايد است ممكن نشدهاي
گمانش "اصلا شما يعني نميرفت ، انتظارش كه حادثه اين چون
.بيايد پيش حادثهاي و چنينچيزي كه نداشتيد را
به رسيدن راه در معلومات ، كسب راه در تحصيل ، راه در
- ميشود انجام تحصيلات اين كهبا كمالاتي همين - كمالاتي
زندگي ، حوادثي جاده طول در "اصلا وسيعتر ، خرده يك يا و
نشده محاسبه "اصلا حوادث ، اين كه ميآيد پيش انسان براي
كه نميكند ملامت را انسان كس هيچاست نشده پيشبيني و
است ممكن كه نكرديد چرافكر خوابيديد ، كوي در كه شب شما
اين.كند باز را شما خانهي در و بزند لگد با كسي
.نيست معقولي احتمال "اصلا نيست ، پيشبيني قابل"اصلا
در "مثلا - بود خوابيده خانهاش در كه كسي آن كه همچنان
كه نميكرد گمان - مرز از دور نسبتا شهر
و بيندازد بمبي و بيايد شبي نصف در ناگهانهواپيمايي
و فرزندان و زن و اوبخورد اتاق سقف به بمب اتفاقااين
.غيرمنتظرهاست "كاملا اينها واقعا.ببرد بين از را كسانش
- آن گونهي هزارها انواع و غيرمنتظره حوادث گونه اين از
در - بكنيم تصور نميتوانيم را حوادث انواع همه ما كه
.دارد وجود زندگي راه
است اين آن و گرفت ، ميشود اين از ابتدايي نتيجه يك پس
كرده قوي و مستحكم روحي ، لحاظ از خودشرا بايد انسان كه
.كند آماده گوناگونزندگي حوادث با مواجهه براي را خود و
كند؟ مستحكم را خودش آدم ميشود جور چه ميشود؟ چگونه اين
را خودش جسم مادي ، برخوردهاي براي انسان كه است طبيعي
روح در طرفي يك كه حوادثي با برايبرخورد ميكند ، مستحكم
كه است اين گمانم من بكند؟ چه بايستي آدم دارند ، انسان
ايمان بايد انسانبكند تقويت را خودش ايمان بايد آدم
و بخش اطمينان اساسي ، نقطه يك به را خودش
در انسان بود ، ايمان اين كه وقتي.كند محكم بخش امنيت
.نميشود ياس دچار زندگيش مراحل از مرحلهاي هيچ
ميكند ، نابود را انسان كه چيزي آن "اصلا ميكنيد؟ توجه
قدم از قدم نميتواند ديگر كهانسان است اين است ، ياس
نابود را او قواي همه و ميبرد بين از را انسان و بردارد
ادامه نميتواند ديگر كه كرد احساس اگر انسان.ميكند
از ميشود مانع كه چيزي آن.است پدرشدرآمده بدهد ،
خط آخر به و شدهاست تمام كارتان كنيد احساس شما اينكه
.است نقطه يك و مبداء يك به ايمان آن ، چيست؟ رسيدهايد ،
غيب به ايمان و خدا به ايمان ميتواند نقطه اين البته
ايدهي يك به ميتواندايمان - بهترينشاست اين كه - باشد
كه كسانيهستند دنيا در.دارند بعضيها كه باشد انساني
ايده ، آن كه هرچند دارند ، ايمان فكري و بهايدهيي
معنوي بالاخره ايدهاي هر هم باز نيست ، اگرچه الهي صددرصد
.خدايينيست اما است ، روحي و ذهني چون است ،
طرف آن با ميتواند انسان كه است اين خدايي ايده حسن
حقيقتي و موجودي او يعني كند ، وتجاوب معامله خودش ، اتكاي
شما حرف مقابل ودر ميشنود را شما حرف كه شماست مقابل در
.ميگويد شما به را آن كه دارد حرفي هم
خدا با دلش كه هركسي كه است اين مهم بدانيد من ، عزيزان
ارتباطش نيست ، طرفه يك ارتباطش "يقينا كند ، پيدا ارتباط
و الهي معارف كهاز بعضيهايي است ممكن.است دوطرفه
چيز بهنظرشان اين دورند ، معنوي علقههاي آن و توجهات
بله ، ميزند؟ حرف آدم با خدا چطور كه بيايد خيليعجيب
حس را اين شما.كرد حسخواهيد را اين شما ميزند ، حرف
اليكقريب احل الر وان.نيست دور هم خيلي ميكنيد ،
.است نزديك خيلي او برود ، خدا طرف به كسي اگر المسافه
و بلديد كه را نماز اذكار معاني همين كنيد فرض شما
معنا ، به توجه با اول از انسان اگر راميدانيد ، ترجمهاش
خارج و ذهن و درون و بيرون در بهچيزي حواسش كه اين بدون
يعني ميزنم ، حرف باشما دارم من الان كه همينطور - برود
يكلحظه شما ميكنم ، صحبت شما با دارم من كه مدتي طول در
مخاطبه شما با دارم دائم نميشويد ، خارج من ذهن از
خيلي چيز اين.است كافي بزند ، حرف خدا با"واقعا - ميكنم
.نخواستهاند ما از را اين بيشتراز چيزي نيست ، زيادي
ميزنيد ، حرف كه معمولي آدم يك با يا دوستتان با شما
چه كه ميفهميد را حرفتان هستيد ، معناي او متوجه دائم
در.مشخصاست برايتان شما اراده ميگوييد ، او به داريد
حرف همينجور ميزنيد ، حرف خدا با داريد كه هم نماز
اواسط كنيد ، جورشروع همين را نماز يك شما اگر.بزنيد
ميكنيد احساس ناگهان داديد ، ادامه را حالت اين كه نماز
را احساس يك ميگيرد ، را چيزي دارد جايي يك از شما قلب
ميشود ، زده حرف شما با دارد ميكند ، درك دارد جايي يك از
بگيريد ، بايد كه را جواب آن درست و دقيقميشود شما قلب
.باشد مبهم قدري يك اوايل ، در است ممكن البته.ميگيريد
خيلي كارتان شما هستيد ، نوراني جوانان ، شما البته
پيام روشنتر خيلي و خيليزودتر شماها.ماست از آسانتر
شماجواب به ميزند ، حرف شما با خدا.ميكنيد درك را الهي
.ميكنيد حس خودتان دل در را جواب اين شما و ميدهد
واقعي يا خيالي اتكاي نقطههاي با اتكا ، نقطه اين تفاوت
هم استفادهاي آن از "احيانا و دارند ديگران كه است
اتكا ، آننقطه اما ميخورد ، دردشان به جاهايي يك.ميكنند
.ندارد ديگر را خصوصيات اين
براي را آيندهيي هر زندگي ، مدت طول براي شما ميگويم من
يكي است ممكن - باشيد كرده آرزو يا خودتانانتخاب ،
در بخواهد يكي بشود ، استاد يكيبخواهد بشود ، پزشك بخواهد
بشود ، سياستمدار يكيبخواهد بشود ، وارد اقتصادي فعاليتهاي
خودش براي آيندهييرا هركسي بشود ، زمامدار بخواهد يكي
بخواهيدبه اگر - است كرده آرزو لااقل يا تعريف ، تصوير ،
ايمان بايستي كنيد ، پيدا دسترسي آن به و برسيد آينده اين
ايمان ، .كنيد تقويت دلتان در - را روشن ايمان البته- را
كه محض عامي آدم يك مثل ميبخشد ، همفايده غيرروشنش حتي
معجزهآسا هم آن حتيزياديندارد معرفت اما دارد ، ايمان
شد ، معرفتهمراه با ايمان ، اين اگر اما ميكند ، اثر
.ميتوانيد جوانها شما و ميشود ، برابر هزار تاثيرش
است ، حادثه جور يك اين.دارد حادثه زندگي ببينيد خوب ،
در.بيايد پيش انسان خود در است ممكن حادثههم يكجور
.باشد نداشته وجود هم استگناهكاري ممكن حادثه ، يكجور
وجود كهگناهكاري است اين شما خوشبختي حادثه ، اين در
هميشهدر آدم چون.شد خواهد هم مجازات انشاءالله و دارد
- است اينجوري معمولا - ميگردد گناهكار يك دنبال حوادث ،
چرا ميگويد بشود ، چپه و بخورد ليواني به همكه پايش
اينجاگذاشتيد؟ را ليوان اين
آن.ميگردد گناهكاري دنبال به آدم "معمولا يعني
.دارد وجود نيست ، آن در گناهكاريهم هيچ كه حادثهيي
آدم ميزند ، ولي صدمه انسان به كه هست حوادث اينقدر
كسي نميتواند هيچ آدم بگيرد ، هم را كسي يقه نميتواند
.كند قلمداد گناهكار را
گاهي حوادث ، اينهست خيلي انسان زندگي در حوادث ، اين از
ميكند ، ايجاد ترديد انسان دل در ميكند ، عوض را مسيرآدم
بخواهيد اگر.ميكند وانمود بنبست جلويانسان را راهها
ارادهتان ، نشاطتان ، نشود ، هميشه اينجوري حوادث اين در
درست ادامهراههاي در را خودتان راسخ عزم و قدرتتان
آن خودتان درون در بايستيباشيد داشته زندگي
.آگاهي و ايمان البته كنيد ، تقويت را ايمانآگاهانه
و معرفت اهل افراد از شنيدن كتابو با بايد را آگاهي
بهكار با بايد من همبهنظر را ايمان.بگيريد ياد اينها
اين.زيادكنيد داريد ، الان كه ايماني مايه همين گرفتن
شما همه بحمدالله.است عجيبي سرمايه يك ايمان ،
پيدا تربيت مومني خانوادههاي در و هستيد بچههايمومني
بهكار داريد ، الان كه را همينايماني شما اگر.كردهايد
نكنيد ، گناه مترتبكنيد ، آن بر را صالح عمل يعني بگيريد ،
انجامبدهيد وجهش بهترين به را ثواب كارهاي حتيالمقدور
خودخواهيهاي به كه گناهاني آن از گناهان ، بين در و
آنهايي از كنيد ، اجتناب بيشتر ميكند ، پيدا انسانارتباط
حرفهاي بعضي از كنيد ، اجتناب است ، بيشتر كسي به ظلم كه
اجتناب بزند ، است بعضيهاممكن به نسبت انسان كه نامناسبي
خالي بعضيچيزها از را خود ذهن بتواند انسان حتي كند ،
همين عملها ، اين.است صالحتري عملهاي اينها بكند ،
است اينجوري ايمان ، يعني.ميدهد افزايش را مايهايمان
روزبهروز ايمان آن خود مرتب همراهشد ، عمل با اگر كه
بايستي گفتم كه -هم آگاهي آن اگرچه.شد خواهد زيادتر
- بهدستبياورد موعظه از و كتاب از و معرفت اهل از انسان
هم آگاهي آن خود حتي باشد ، همراه صالح عمل اين با
حيث من ويرزقهمخرجا له يجعل يتقالله ومن.بيشترميشود
بالله يومن من و.حسبه اللهفهو يتوكلعلي ومن لايحتسب
نظر مورد آيه ، اين.هدايتميكند را او دل خدا قلبه ، يهد
ايمان و راهدايت انسان دل مراقبت ، و تقوي خود بود ، من
.ميكند راسختر را انسان
نگراني اينديدم را عزيزان شما اينكه از خوشحالم خيلي
و - هست هم هنوز البته و - بود من دل در اينحادثه از كه
شد ، پيدا ما براي حادثه ازاين كه اندوهي و غصه
و پيداميكند تخفيف مقداري شماها ديدن با انشاءالله
.ميكند پيدا تسلي شماها پرنشاط و باز چهرههاي از انسان
اين كه نگذاريد انشاءالله كنم تاكيد منميخواهم
به اشاره) عزيزمان بخصوصاين برود ، دست از نشاطتان
چشمشما براي من (بود ديده آسيب وي چشم يك كه دانشجويي
اينكه با بودم ، نشنيده طور اين من.شد تلخ خيلي اوقاتم
از يكي كه گفتند و شنيدم خيلي را اينحادثه قضاياي
آسيب حادثه اين در شدهبودند ، اول كنكور ، در كه جوانهايي
.است شده اينجور چشمتان كه نگفتند اما ديده ،
محمد ، آل و محمد حق به انشاءالله خدا.شد غصهام خيلي من
.كند جبران شما براي بهتريننحوي به خودش
حضرتعالي خدمت ميكنم عرض سلام:(دانشجويان از يكي صحبت)
جريحهدار من فرموديدقلب و رسيديم كهخدمتتان لحظهاي آن
اين.خواستيم را مرگمان ازخدا هزاربار "واقعا است ، شده
همه بچهها ، همه ازطرف من !آقاجان.ميگويم يقين به را
را سلامآنها نتوانستند ، و بيايند ميخواستند كسانيكه
داشتند دعا التماس همه.ميكنم عرض شما خدمت
وجود تمام با.برسانيد آقا به را ما سلام همهميگفتند
ميان كساني كه اين خاطر به ميخواهيم معذرت حضرتعالي از
فكر !آقاجان.كردند توهين حضرتعالي به ما نام به و ما
معذرت شما از وجود تمام با.بوديم ماساكت كه نكنيد
راهمان بدرقه شما خير دعاي كه انشاءالله.ميخواهيم
با عهدمان پاي نفس آخرين تا ميدهيم قول بهشماباشد
عرض (عج)مهدي حضرت به شما خدمت باشيمو امام و شما
كمك را ما همهمسئولين شما و ايستادهايم كه ميكنيم
.بفرما
عزيز فرزندان شما.كند حفظ را شما انشاءالله خداوند -
.دارم شما به نسبت را هميناحساس من.هستيد من
.باشد شما با هميشه خداوند انشاءالله
همه دل حرف گفتند ، كه چيزهايي (دانشجويان از يكي صحبت)
ميزدند ، را ما كه وقتي.ميگويم من چيزهم يك.بود
ضد بر مرگ بعضيميگفتند و حسين ، يا زهرا ، يا ميگفتند
ما!ميكنند؟ استفاده دين اسم از اينها چرا.فقيه ولايت
حمله شايد شنيديم ، اخبار از را حرفهايتان وقتي خودمان
را من قلب كه شما حرف بود ، ما قلب خنجريدر كه آنها
شما حرف اين از ما.بزرگتربود خنجر يك كرد ، دار جريحه
خوردند ، گازاشكآور كه آنها از تعدادي.شديم ناراحت بيشتر
نميفهميدند فضا آن در ولي كردند ، هم توهين شايد
نميخواستند.هستند پشيمان الان خيليها.چهميگويند
فضا كه كنيد دعا و ببخشيد را شماآنها.بگويند را اين
و دين از برداشت باشد ، نه اول حرف دين درد كه شود جوري
كردهايماين سعي هميشه مادين اسم به خود كردن مطرح
رنجش موجب هم ما حركتهاي شايد اما كنيم ، آرام را تجمعات
.ببخشيد هم را ما انشاءاللهشماشد
دين ، نام به آنها گفتيد كه همينباشيد موفق انشاءالله -
شدند ، وارد مقدس نامهاي همين نام به يا ناميازهرا ، به
بشود ، كار ذهني لحاظ از نكته ، رويهمين قدري من نظر به
آدم - دارد انگيزههاييوجود چه كه ديد بايد يعني
در يكنفري كه نميآيد باورم من چون - ميكند حس اينجور
يا زهرا ، با تو كه بگويد و بزند بيايد ، دانشجويي اتاق
باورم اصلا من بخور؟ كتك - بگير پس دشمني ، بارهبري
زدند ، را حرف اين كسانيكه آن چنانچهبتوانيمنميشود
- گفتند بعضي نگفتند ، كه لابدهمهشان چون - كنيم شناسايي
يعني كرد ، كشف ديگريرا انگيزه او در بشود ميكنم گمان
وميگوييد ميكنيد اشاره آن به الان شما كه چيزي همان
چه حالااست مهمي خيلي چيز اين است ، درست ميشوند بدبين
درست كنند ، كشف وقت چه.است ديگر حرف يك كند ، كسيكشف
حالا اما است ، ديگر بحثهاي نكنند ، آنها يا كنند ، كشف
.كنيد پياده دراينجا را قضيه به دوم نگاه همان و برگرديم
عمل آن بهخاطر دانشجو جوان اين كه كنيم كاري ما بگوييد
و من كه مطلبي آنبرنگردد دين از جاهلانه ، يا مغرضانه ،
بله ، .است اين بكنيم ، احساس اينجا در بايدواقعا شما
دين ، از برگشتن اينجور چون دينبرگردد ، از نگذاريد
.تلخترينهاست
قضيه اين براي مثالهايي سخنرانيها ، در وقتهايي يك من
كه ندارم را حالش شدهام ، خسته خرده يك ديگرحالا زدهام ،
تا بياوريد يادم ديگريآمديد ، وقت اگردهم ادامه
همين دين ، با از كسي رماندن براي مولوي كه را داستاني
.بگويم شما براي ميكند ، نقل زهرا يا و حسين يا شيوه
از ميشود معلوماست دين از رماندن براي شيوه يك اين
حالا.است بوده چيزها اين از هم واينها مولوي زمان
حالا.است آنبوده غيرعمدي آنوقت ميكنند ، عمدا بعضيها
مقابل در شما تكليف هستيد نوراني صالح مومن جوان كه شما
.برمند دين از كهنگذاريد است اين چيست؟ او
ميرماند ، دين از را افراد طريق ، اين از دارد يكي بالاخره
از.بگذاريد نبايد ميكنيد ، فكر آن نقطهمقابل كه شما
.ميدهد توفيق بهشما هم خدا بخواهيد ، توفيق خدا
بركاته و رحمتالله و عليكم والسلام
آمد تهران به نروژ جديد سفير
عاديسازي تهران به نروژ جديد سفير ورود با:سياسي گروه
.گرفت بيشتري شتاب نروژ و ايران روابط
حمايت علت به ميلادي سال 1989 در نروژ و ايران روابط
روابط عاديسازي و گرائيد سردي به سلمانرشدي از نروژ
ورود با ميرود انتظار و شد آغاز گذشته سال نروژ و ايران
سرعت روند ، اين تهران ، به كشور اين جديد سفير "سويناس"
.بگيرد بيشتري
قضائي مسئولان ديروز جلسه در
كرد راتعريف "سياسي جرم" قوهقضائيه
و دولت هيات در ابتدا بايد قضائيه قوه پيشنهادي لايحه
شود تصويب اسلامي شوراي مجلس در سپس
جرائم درباره قضائيه قوه پيشنهادي لايحه:سياسي گروه
قضائي مسئولان جلسه در آنديروز به رسيدگي نحوه و سياسي
.كرد تصويب آنرا قضائيه قوه رئيس و شد بررسي كشور
سخنگوي عباسيفرد حجتالاسلام خبر مركزي واحد گزارش به
دادگستري وزير به قضائيه رئيسقوه گفت ، قضائيه قوه
هياتدولت به وقت اسرع در را لايحه اين داد ماموريت
مجلس به قانوني هاي اقدام و مراحل طي از پس تا كند ارسال
اين:افزود قضائيه قوه سخنگوي.شود اسلاميتقديم شوراي
عاليرتبه ، قضات ازنظرهاي استفاده با ماده در 25 كه لايحه
استشامل شده تنظيم زبده كارشناسان و برجسته حقوقدانان
هيات آن هاي مصداق از هائي نمونه و سياسي ، جرم تعريف
و اطلاع از پس صالح محاكم و است آن ووظايف تركيب و منصفه
استحقاق و مجرميت دربارهاحراز منصفه هيات نظر از آگاهي
و قوانين برابر مجازات در تخفيف براي نداشتن استحقاق يا
.ميكند راي صدور به اقدام مقررات
گونه اين سياسي جرم لايحه اين يك ماده در:افزود وي
مجرمانهاي اقدام از ، است عبارت سياسي جرم:است شده تعريف
سياسي انگيزه با حقيقي توسطاشخاص خشونت اعمال بدون كه
مستقر نظامسياسي برابر در سياسي گروههاي بهوسيله يا و
برابر در يا و ايران اسلامي جمهوري نظام حاكميت و
.گيرد صورت شهروندان اجتماعي و حقوقسياسي
هاي مصداق از بعضي لايحه اين ماده 2 در گزارش اين براساس
استقلال نقض به كه اعمالي ارتكاب از ، عبارتند سياسي جرم
مردم ، ميان تشديداختلاف براي تلاش قبيل از شود منجر كشور
شده طبقهبندي تصميمهاي و اسناد اطلاعات انتشار و افشاء
اكاذيب ، نشر كشور ، خارجي و داخلي سياستهاي به مربوط
اعلاميه ، نشر طريق از عمومي تشويشاذهان پراكني ، شايعه
مبادلهاطلاعات ، ارتباط ، نوع هر و خبرنامه و بيانيه ،
ارگانهاي ها ، نمايندگي سفارتخانهها ، با تباني مصاحبه ،
و سطح هر در خارجي كشورهاي گروهي احزاب ، رسانههاي دولتي ،
و منافع ملي ، ووحدت استقلال آزادي ، به كه صورت هر به
واحد گزارش در.باشد مضر ايران اسلامي جمهوري مصالح
"قضائيه قوه پيشنهادي لايحه" مواد ساير به خبر مركزي
.است نشده اشاره
كار اسلامي حزب سراسري كنگره نخستين
ميشود
برگزار آينده هفته
و 23 روزهاي 22 در "كار اسلامي حزب" سراسري كنگره نخستين
.ميشود ماهبرگزار مرداد
محجوب ، عليرضا اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
موءسس هيات اعضاي جلودارزاده سهيلا و تاجالدين عبدالرحمن
و داخلي باخبرنگاران گفتگو در گذشته روز حزب اين
شكلگيري نحوه و اهداف تشريح به مطلب ، اين خارجيبااعلام
مجلس نماينده محجوب عليرضا.پرداختند كار اسلامي حزب
تاكيد نشست اين در كارگر خانه كل دبير و اسلامي شوراي
نيست حزبي نمايشهاي دنبال به كار اسلامي حزب كه كرد
.كند تقويت را خود تشكيلاتي فعاليتهاي قصددارد بلكه
كار اسلامي حزب موءسس هيات عضو ديگر تاجالدين عبدالرحمن
اهداف واسطه به حزب اين كه كرد تصريح ايننشست در نيز
ششم مجلس انتخابات در دومخرداد جبهه با همسو و مشترك
اصفهان مردم نماينده.ميكند ائتلاف جبهه اين با احتمالا
كاربر اسلامي حزب:داشت اظهار اسلامي شوراي مجلس در
براي بلكه است نشده تشكيل قدرت به دستيابي مبناي
.است گرفته شكل جامعه نيروهايمولد سازماندهي
شوراي مجلس در تهران مردم نماينده جلودارزاده سهيلا
نيز كار اسلامي حزب موءسس هيات اعضاي ديگراز يكي و اسلامي
و حزبي سازماندهي راتعميم حزب اين اصلي هدف نشست اين در
و اتكاءاعضا به هدف اين:گفت و دانست سياسي مشاركت توسعه
.مييابد تحقق خود هواداران
كنگره كار اسلامي حزب اساسنامه و مرامنامه براساس
آئيننامه براساس آن اعضاي كه حزباست مرجع عاليترين
.ميشوند حزبيانتخاب حوزههاي اعضاي ميان از خاصي
مسيرها ، بسيج مقاومت نيروي فرمانده توسط
رزمي اردوي عمليات جزئيات
و مكانها
شد اعلام بسيجيان
در تغييراتي با (ره)امام فدائيان رزمي اردوي:سياسي گروه
مرداد سيزده از موجود ، شرايط دليل به آن برگزاري تاريخ
روز را مطلب اين.ميشود برگزار تهران شرق منطقه در ماه
نيروي فرمانده حجازي سيدمحمد پاسدار سرتيپ سردار گذشته
.كرد عنوان خبرنگاران با گفتگو در سپاه بسيج مقاومت
حركت را اردو اين برنامه وي همشهري خبرنگار گزارش به
و كرد عنوان تهران چهارگانه نواحي سوي به بسيجيان پياده
حرم به بسيجيان از گروه يك نواحي اين در تجمع از پس:گفت
و رفت خواهند جماران حسينيه به نيز بخشي و (ره)امام حضرت
برنامه اردو منطقه به بسيجيان همه شدن وارد از پس
مراسم قرآن ، با انس تجديدسازمان ، و يادآوري آموزشهاي
.ميشود برگزار عاشورا زيارت و كميل دعاي
پنجشنبه روز:افزود ادامه در بسيج مقاومت نيروي فرمانده
بسيجيان توسط رزمي نمايشهاي عمليات و تاكتيكي راهپيمايي
آمادگي ، را تهران اردو اين برگزاري از هدف وي.ميشود اجرا
كردن برطرف و مقدس دفاع خاطرات يادآوري سازمان ، تجديد
براي عاشورا گردانهاي:گفت و كرد ذكر آموزشي نقايص
خود رزمي آمادگي حفظ و دشمن مخرب اقدامات با مقابله
.ميكنند اجرا را متناوبي مانورهاي
علت مورد در پرسشي به پاسخ در گفتگو اين ادامه در حجازي
لباسهاي با تهران اخير حوادث در بسيجي نيروهاي حضور
ماموريت انجام براي نيرو اين فرماندهي:گفت غيرنظامي
در ميكنند اتخاذ را خاصي تدابير مقطعي هر در بسيجيان
اين به بسيجيان كه بود اين تدبير نيز تهران اخير حوادث
لباسهاي از سوءاستفاده امكان خصوص در وي.يابند حضور شكل
زماني محدوديت به موضوع از بخشي:گفت بسيج غيرنظامي
اين در خاص آرايش با بسيجيان شركت امكان كه برميگشت
بسيجيان همه به كه شده پيشبيني اما نداشت وجود عمليات
در ديگري پرسش به پاسخ در وي.شود داده بسيج مخصوص لباس
عمليات در نظام لباس با آينده در بسيجيان آيا اينكه مورد
عمليات تدبير به بستگي موضوع اين:گفت يافت خواهند حضور
حاضر مخصوص لباس با بسيجيان كه است اين ما سعي ولي دارد
فعاليت ادامه مورد در بسيج مقاومت نيروي فرمانده.شوند
اين توقف:گفت تهران خيابانهاي در بازرسي و ايست مراكز
هستيم مواجه آن با كه دارد شرايطي به بستگي فعاليتها
ميشوند ايجاد نياز بر بنا بازرسي پستهاي "معمولا زيرا
پستها همين تهران اخير آشوبهاي جريان در اينكه كما
افراد بعضي از چماق و چوب و مولوتوف كوكتل نظير وسايلي
و دشمنان خرابكارانه اقدامات از جلوگيري در و كردند كشف
حجازي سرتيپ سردار.داشتهاند بسزايي تاثير فريبخوردگان
بسيج مقاومت نيروي:گفت اخير حوادث دستگيرشدگان مورد در
و انتظامي نيروي مسئول مقامات به را شده دستگير افراد
تعهد اخذ با آنها اكثر كه است داده تحويل اطلاعات وزارت
.شدهاند آزاد
:كشور دانشگاههاي در رهبري نهاد رئيس
اسلام ، به و است بد
فشار گروه عملكرد
ميزند ضربه نظام و ولايتفقيه
سياسي تشكلهاي فعاليت جديد نامه آيين:سياسي گروه
تصويب به فرهنگي انقلاب عالي شوراي اول شور در دانشجويان
.است رسيده
نشست در يكشنبه روز كشور دانشگاههاي در رهبري نهاد رئيس
مطلب ، اين بيان با مشهد در بادانشجويان پاسخ و پرسش
شوراي كار دستور در نيز امر اين دوم شور:افزود
ايرنا ، گزارش به.است گرفته قرار فرهنگي عاليانقلاب
اين چارچوب در:گفت قمي محسن المسلمين و حجتالاسلام
ضابطهمند دانشگاهها محيط در سياسي فعاليتهاي نامه آيين
.ميشود
اي اشاره ، شده نامهياد آئين تصويب زمان به قمي آقاي
نكرد
اميدواريم:گفت كشور دانشگاههاي در رهبري نهاد رئيس
رفع در مسئولان و مردم شود باعث دانشگاهتهران كوي حادثه
با وينمايند حوادثتلاش اينگونه از پيشگيري و مشكلات
البته:گفت "فشار" به موسوم گروههاي فعاليت از انتقاد
اسلام ، به ضربه و بوده بد عملكردشان اما است هدفشانخير
.ميزنند نظام و ولايتفقيه
حمله نوك تهران بهويژه مختلف شهرهاي در بارها:افزود وي
دانشگاه در ما:گفت وي.بودهاند هموارهدانشجويان اينها ،
كهانگار ميشود رفتار ميبينيمبگونهاي نيز خودمان
ولايتفقيه ، اصلي دشمن همواره و نيست نظام جزو دانشجو
.دانشجويانهستند
|