فردا جنگلها نابودي از جلوگيري براي
است دير خيلي
و اسناد ثبت سازمان رياست با كوتاه سخني
املاك
خموش يا عاقل مرد اي گو دانسته سخن يا
!ميكند بياعتنايي بيرجند ملي بانك
فردا جنگلها نابودي از جلوگيري براي
است دير خيلي
را تهران درمان توان تنها نه شمال ارزشمند بقاياي *
مرد خواهد غده اين عفونت در خود گونهاي به بلكه ندارد
است قرار و شده آغاز كن منطقه از كه جديدي جاده احداث
سال چند در بگذرد كشور شمال دستنخورده بقاياي آخرين از
در است توانسته كه بوده درشتي و ريز انتقادات آماج اخير
از هر دارد اصرار آن انجام بر كه قويتري اراده برابر
.بازنمايد خود براي نشريهاي در را ستوني گاهي
كه بود اين بسياري اميد آمدند هم ابتكار دكتر خانم وقتي
از و آمدهاند خرداد دوم احياكننده موج با ايشان كه حال
و ميسازد را او حياتبخش بعد زن مادرانه نقش كه آنجا
جمهوري دولت در زن اولين عنوان به ايشان اينكه براي
اين در ايراني مسلمان زن كنندكه ثابت وبايد هستند اسلامي
پس برميدارد گام خود تاريخساز مردان پابهپاي نظام
اين احداث جمله از و زيست محيط فرسايش شتابآلود روند
.گرفت خواهد را ديگر مسيري نابودي ، سمت به جاده
آخرين نابودي به كمر كه بولدوزرهايي صداي متاسفانه اما
باشد ايران شمال كه حيات بستر يافتهترين تكامل از مانده
دارم اطمينان اينكه گو.ميرسد گوش به همچنان بستهاند ،
گم صدا اين هياهوي ميان در نيز من چون هم ضعيفي ناله
نسلهاي محتوم ، فردايي در اگر كه تا مينويسم ولي ميشود ،
و فيلمها از را شمال زيباي تصوير تنها ما گرسنه و آينده
ميليونها از يكي عنوان به هم من حداقل ديدند گذشتگان عكس
شرمسار كه باشد ولي باشم هم غمگين كه اگر آنان والدين
.نگردم
كشور شمال در كه اقليمي كشاورزي ، نيز و اكولوژي ديد از
سال هزاران تكامل در دارد وجود گلستان و مازندران بخصوص
است ساخته فراهم را توليد بستر آرمانيترين طبيعت ، تلاش
جز به حاضر حال در آن ، به وارده جدي آسيبهاي عليرغم كه
و دامي محصولات بسياري در منطقهاي خودكفايي تامين
ميزان و مركبات ، %از 60 بيش گندم %برنج ، 10 %كشاورزي ، 95
اختصاص خود به را كشور توليدي روغني دانههاي توجهي قابل
قابل متنوع باغي و زراعي گونه از 36 بيش آن در و ميدهد
نماييم سريعي ارزيابي را هلند كشور كه اگر.است استحصال
خزر ساحلي نوار از آن مساحت كه كشور اين كه ميبينيم
را آن عظيم صادرات حجم از عمدهاي سهم نيست بيشتر
بخش سهم و ميدهد تشكيل دامي و كشاورزي فراوردههاي
.بالاست بسيار آن ملي ناخالص درآمد در كشاورزي
سفره اين از اگر كه داشت وجود امكان اين هم ما براي
ميشد ، بهينهاي استفاده و حراست خداوندي پرنعمت
محصولات بعضي در خودكفايي تامين ضمن ميتوانستيم
متاسفانه.باشيم داشته هم را صادرات آهنگ استراتژيك
قرار بيبرگشت تخريب دستخوش طلاخيز بستر اين كه سالهاست
:باشد زير اشارات ميتواند آن دلائل اهم از كه است گرفته
سطح بهبود نامعادله در كه جمعيت انفجاري افزايش -1
چنان هم و پيوسته وقوع به فرهنگ ركود و تغذيه و بهداشت
.دارد ادامه
با مقايسه در سودآوري نظر از كشاورزي بخش نابرابري -2
.اقتصادي زمينههاي ساير
زمين عنصر خصوص در شفاف سياستي فقدان و قانوني خلاء -3
به زمين مالكيت از تلقي و توليد منبع اصليترين عنوان به
.شخصي امر يك عنوان
در تنها زيست محيط حفظ سازمان وظايف تمركز و محدوديت -4
بخصوص آن زيربنايي عوامل نه و زنده پديدههاي از حراست
.زمين
از حمايت سياستهاي و نفت درآمد به آلوده اقتصادي بستر -5
.توليد بنيادهاي تقويت جاي به مصرفكننده
باشكوه اركستر در كه توليد دلانگيز ترنم كه سالهاست
صداي با ميشد نواخته منطقه اين در اقليمي عوامل بهترين
مخرب ارادههاي و بولدوزرها و موتوريها اره دلخراش
ولي سبز چشمان و است شده آميخته باز زمين سودجويان
بوده نظارهگر تنها رابطه اين در نگران آينده اندوهگين
بيشتر مسئولين به را ضرورتها بتواند زمان كه شايد.است
هيولاي چهره شدن پديدار عليرغم متاسفانه اما بنماياند
به تنها نه ملي ، درآمد در نفت نقش كاهش و جمعيت افزايش
با بلكه ننمودهايم تلاشي است مانده برايمان كه آنچه حفظ
مبادرت جادهاي احداث به بولدوزرها موتور كردن روشن
را بزرگ بسيار تهران متورم غده آن طريق از كه ورزيدهايم
بقاياي آنكه از غافل نماييم درمان كوتاه زماني براي
به بلكه ندارد را تهران درمان توان تنها نه شمال ارزشمند
.مرد خواهد غده اين عفونت در خود گونهاي
همين است دير خيلي فردا نابودي اين از جلوگيري براي
در بتوانيم تا كنيم خاموش را بولدوزرها موتور امروز
است مانده برايمان كه آنچه از حفاظت براي آرامش
نفرين جز كه كنيم باور بايد وگرنه نماييم برنامهريزي
.داشت نخواهيم چيزي آينده نسلهاي
طوطيايي عبدالحسين
و اسناد ثبت سازمان رياست با كوتاه سخني
املاك
ثبت سازمان جديد رياست براي خدمت توفيق آرزوي با
كه ميرسد ، مقام آن بهعرض چند نكاتي كشور ، اسنادواملاك
.ميباشد تهران سردفتران از تعدادي حال زبان
از درصد ده ماهيانه دفترياران و سردفتران كانون -1
خود زعم به تا مينمايد دريافت را دفاتر حقالتحرير
به سرانگشتي نگاهي.دهد ارائه عضو همكاران به را خدماتي
در را پول و ثروت تومان ميلياردها وجود دريافتي ، مبالغ
از را همكاران بعضي درددل بالعكس و ميكند نمايان كانون
وام پرداخت ازجمله كه دارد پي در لازم خدمات ارائه عدم
...و حمايتي خدمات ارائه عدم انتظار ، مديدي ازمدت پس
همكاران همه به متعلق اينكه عليرغم كانون اين ميباشد ،
كم بسيار همكاران بعضي به نسبت متاسفانه ميباشد ، عضو
تقسيم كميسيون توسط اسناد تقسيم نحوه بررسي.ميكند لطفي
در فاحش ظلمي و محض بيعدالتي نمايانگر كانون آن اسناد
گوشزد مورد اين به مقام آن توجه و عنايت كه است اينخصوص
نحوه بررسي و مطمئن بازرساني فرستادن با تا ميگردد
تعداد به توجه با تهران دفاتر كليه بين اسناد تقسيم
روشن امر زواياي عمومي ، و دولتي موءسسات موجود ، بانكهاي
.گردد
قانوني مستندات اخذ مورد در تكليف تعيين ديگر انتظار -2
.ميباشد اسناد از بعضي جهت رسمي اسناد دفاتر توسط
اينخصوص ، در شهرستانها و تهران در مختلف رويههاي
بررسي با بجاست و كرده چندان دو را سند تنظيم مشكلات
مستندات و بررسي دفاتر در تنظيمي سندهاي انواع جامع ،
مختلف و متضاد رويههاي اتخاذ از تا گردد مشخص لازم
.شود جلوگيري
رسمي اسناد سردفتر يك
خموش يا عاقل مرد اي گو دانسته سخن يا
اي ترانه درباره نامه دو و 25/5/78 تاريخهاي 20/4/78 در
به صفحه اين در مولانا شعر و اصفهاني و عصار آقايان از
شدن روشن براي.داشت دنبال به را تفسيرهايي كه رسيد چاپ
:ميدانم لازم را توضيحاتي موضوع
در كدكني شفيعي محمدرضا دكتر معاصر ارجمند محقق (الف
اين در شده خوانده غزل صفحه 582 شمس غزليات گزيده كتاب
دقيق ماخذ ذكر با و ميدانند حروفي فضلالله از را ترانه
كتابخانه شماره 14191 به ديوانش خطي نسخه" به استناد آن ،
سلطان خط به قمري هجري ده و نهصد تاريخ در كه سنا مجلس
.ميدهند "شده كتابت نور محمد
از بيش شمس غزليات گزيده كتاب كه است توضيح به لازم
.است رسيده چاپ به بار يازده
كه دريافت ميتوان راحتي به غزل كل مطالعه از پس (ب
با مجادله در را غزل اين نعيمي به متخلص حروفي فضلالله
.ندارد (ع)علي حضرت به ربطي هيچ و سروده خويش اماره نفس
اين از نامهها نويسنده دوستان كه تفسيرهايي از تعجبم در
.كردهاند ترانه و ابيات
دوست جعفري ، محمدرضا آقاي شيرازي ناديده دوست با سخني (ج
هيچ و است دف ترانه اين در رفته بكار سنتي ساز تنها عزيز
اينكه دوم نيست ، ترانه اين در ديگري سنتي ايراني ساز
تحقيق و مطالعه بدون و باشيد دين از خود برداشتهاي مواظب
نكته بساط بر:سوم و.نزنيد بدانها غيرت و تعصب رنگ
عاقل مرد اي گو دانسته سخن يا /نيست شرط خودفروشي دانان
خموش يا
درويشپور سهراب
!ميكند بياعتنايي بيرجند ملي بانك
استرداد جهت مركزي شعبه بيرجند ملي بانك است ماه حدود 2
خوشبخت محمد بهنام فردي (ابريشم كرم تربيت) كشاورزي وام
وام ضمانت جهت را خود مسكوني منزل تنها اينجانب كه
صادر اجرائيه دادهام ، قرار مذكور بانك رهن در نامبرده
.كنند حراج را منزلم شدهاند مصمم و نموده
به.نشد قبول كه كردم مهلت تقاضاي نوشتم بانك به نامهاي
به انقلاب معظم رهبر كه نوشتم نامه بانك محترم رياست
تحويل را خود اسلحههاي تا دادند مهلت و فرصت مسلح اشرار
از تا داد فرصتي نميتوان شهيد خانواده يك به چطور دهند ،
رياست به.نشد داده جوابي گردد ، جلوگيري منزلش حراج
دادهاند دستور خاتمي آقاي جناب كرديم عرض بانك محترم
به يكسال مدت به كشاورزان اقساط و بدهي خشكسالي بهلحاظ
بدهكار گوششان نميگردد؟ ما حال شامل چطور بيفتد ، تعويق
چاپ نامهام انشاءالله اگر !ندادند بهما جوابي و نبود
من بفرمايند نمودند ، مطالعه را آن محترم مسئولان و شد
بانك محترم رياست كرد قبول ميتوان چطور و كنم چكار بايد
مثبت چه متقاضي يك نامه به دادن پاسخ از حتي بيرجند ملي
.كنند امتناع منفي چه و
بيرجند از -ساغريگر محمدمهدي
|