فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت سوي از
:اسلامي ارشاد و
مطبوعات به دولت هاي كمك ميزان
شد اعلام كشور
شتابزده كار :اسلامي بشر حقوق كميسيون دبير
ميافزايد مشكلات دامنه بر مطبوعات زمينه در
كرد فكر جوانتر كمي ميتوان
جلوگيري طرح كشور بهزيستي سازمان سوي از
ميشود اجرا كشور سطح در طلاق افزايش از
تربيت و اصلاح كانون در زندگي هزارتوي
خنده معجزه
نيروهاي بگيران مستمري و بازنشستگان
قرار بيمه پوشش رايگانتحت طور مسلحبه
گرفتند
ورزشي - فرهنگي زمينه در تحول ايجاد
از ايشان خانوادههاي و جانبازان
است بنياد اولويتهاي
فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت سوي از
:اسلامي وارشاد
مطبوعات به دولت هاي كمك ميزان
شد اعلام كشور
و ارزي هاي كمك بيشترين كيهان و اطلاعات هاي روزنامه*
اند كرده دريافت را ريالي
گذشته به نسبت اخير سال سه در مطبوعات به دولت هاي كمك *
است شده تر متعادل و متنوع
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت:اجتماعي گروه
دوره در مطبوعات به شده پرداخت يارانه ميزان اسلامي
.كرد اعلام را مهاجراني دكتر وزارت
ميزان مطبوعات ، به شده داده تخصيص ارز گزارش اين در
در كه يارانهاي كاغذ ميزان همچنين و دولتي آگهيهاي
.است شده مشخص گرفته قرار مطبوعات اختيار
نخست رديف در كيهان و اطلاعات نشريات گزارش اين براساس
.دارند قرار خاتمي دولت يارانهاي و ارزي كمكهاي
برخلاف مطبوعات از دولت حمايت ميدهد نشان گزارش اين
طيف و نداشته اختصاص نشريات از خاصي گروه به گذشته
.ميشود شامل را كشور نشريات همه از گستردهاي
اما كمتر حمايتها حجم ميشويم دور سال 68 مبدا از هرچه
ويژه به كمكها از استفادهكنندگان تنوع و نشريات تعداد
.است شده بيشتر غيردولتي نشريات در
و 153 هزار و 832 ميليون 223"مجموعا تا 77 سالهاي 68 در
و 156 هزار و 445 ميليون و 774 ميليارد و 79 ارز دلار
.است شده نقدي كمك كشور مطبوعات به ريال
به يافته تخصيص ارزي كمكهاي ميزان است حاكي گزارش اين
در كشور روزنامه بزرگترين و پرتيراژترين عنوان به همشهري
كه حالي در است دلار هزار و 499 ميليون اخير 5 سال سه كل
كمك دلار هزار و 561 ميليون كيهان 7 روزنامه مدت همين در
.است گرفته ارزي
و ميليارد كيهان 3 به دولت ريالي كمكهاي ميزان همچنين
و همشهري روزنامه حاليكه در بوده ريال ميليون 85
كمك ريال ميليون و 330 ميليارد يك "مشتركا آفتابگردان
.اند گرفته
دريافت 850 با كيهان و 78 سالهاي 77 طي گزارش اين بر بنا
در دارد قرار دولت كمكهاي ليست درصدر يارانهاي كاغذ تن
روز در نسخه هزار تيراژ 460 با همشهري روزنامه حاليكه
.است كرده دريافت يارانهاي كاغذ تن تنها 450
شتابزده كار :اسلامي بشر حقوق كميسيون دبير
ميافزايد مشكلات دامنه بر زمينهمطبوعات در
:كرد اعلام بشراسلامي حقوق كميسيون دبير:اجتماعي گروه
دامنه بر اينكه از صرفنظر درزمينهمطبوعات كارشتابزده
در منفي امكانبروزبازتابهاي ميافزايد ، عملي مشكلات
.دارد كشور از خارج و داخل
در مطبوعات قانون بررسي به اشاره با فر ضيايي حسين محمد
اين در جامعي قانون تدوين:افزود شوراياسلامي مجلس
جامعه يك مصالح و وحقوق مطبوعات آزادي كه نحوي به زمينه
تامين است خود خاص ارزشهاي و حساسيت داراي كه را ديني
.نيست سادهاي كار كند
گذشت با:گفت كاري زمينه اين بودن حساس بر تاكيد با وي
بهرهگيري و كميسيون علمي كميته مستمر ازتلاش ماه چندين
براي كشور عالي ديوان وقضات حقوق برجسته استادان از
تنها تاكنون مطبوعات ، براي جامعي قانون پيشنويس تدوين
و بحث و است شده تدوين مقدمه همراه به آن از فصل چهار
.دارد ادامه همچنان بررسي
شوراي مجلس كه كرد اميدواري اظهار ادامه در فر ضيايي
كارشناسانه و علمي پيشنهادات بهرهگيرياز با اسلامي
در مناسبي شتابزدگي ، قانون از دور به بتواند صاحبنظران
آزادي هم كه نحوي به برساند تصويب به مطبوعات زمينه
توجه مورد جامعه مصالح و حساسيت هم و شود بيانحفاظت
.گيرد قرار
كرد فكر جوانتر كمي ميتوان
بخوانند مادرها و پدر
دارد وجود مشكلاتي خانوادهها "خصوصا مردم بين در امروزه
به را نفر ميليونها ذهن ناگاه كه ميآيد پيش حوادثي و
گاهي و هستند درگير آن با خود كه ميسازد متوجه امري سوي
بهت جز مردم كه ميآفرينند حادثه گونهاي به مشكلات اين
.نميدهند نشان خود از عكسالعملي حيرت و
همان اين ميشوند متوجه ميكنند فكر كه عميقتر كمي اما
به هنوز اما هستند مواجه آن با خودشان كه است مسئلهاي
.است نشده جلوهگر آن حاد شكل
يا و آزادي مسئله جوانها ، و خانوادهها بين در امروزه
تفاوتهاي نظارت و كنترل آن ، مقابل نقطه بگوئيم بهتر
.ميشود ديده زيادي
مشكل چگونه نادرست كنترل و نظارت كه ميشود ديده گاهي
.است آفريده
چه؟ يعني نظارت و كنترل
به بسته كس هر و دارد متعددي پاسخهاي كه است سوءالي اين
.ميپردازد آن تفسير به نوعي به خود ديد
نميتوان آيا اما است بازديد معني به لغت فرهنگ در كنترل
خواند؟ باز ديد را آن و داد تغيير را كلمه دو اين جاي
آيا و نگريست؟ باز ديد با را كنترل نميتوان آيا
و...آيا و كرد؟ كنترل را جوانها باز ديد با نميتوان
...آيا
و دارد نظارت و كنترل به نياز اجتماعي هر كه است طبيعي
كه قوانيني اعمال شيوههاي جزء نيست چيزي نظارت و كنترل
.است الزامي جامعه پايداري و نظم حفظ براي
كنترل مسئله است اجتماع ركن اساسيترين كه خانواده در پس
.ميدهد نشان را خود حساستري شكل به نظارت و
همان از فرد پرورش و آموزش و تربيت به نظارت و كنترل
برخورداري صحيح ، تربيت عبارتي به.برميگردد كودكي دوران
حال عين در و اختيار استقلالطلبي ، حس آزادي ، از فرد
مسئله به باز ديد يك با كه ميشود باعث فرد در حق ، پذيرش
جرات به.نكند فرض قفس در زنداني را خود و بنگرد كنترل
"كاملا را ونظارت كنترل مسئله جوانان همه كه گفت ميتوان
وجود و مينگرد احترام ديده با مسئله آن به و دارند قبول
لازم سني هر در جامعهاي هر در را نظارت و كنترل
.ميدانند
معيني سن و قشر خاص فقط كنترل و نظارت كه معتقدند آنها
به احتياج سني هر در و رتبه هر در فرد هر بلكه نيست
را خودش از مجربتر و بالاتر افراد سوي از كنترل و نظارت
.دارد
نيست جوانان مخصوص فقط كنترل و نظارت كلمه اين بنابر
به احتياج سني هر در بشري ناقص عقل حكم به آدمي بلكه
از بيشتر مغزش كه هست جاهايي يك و دارد هدايت و راهنمايي
.نميكشد هست كه چيزي آن
نادرست ، تربيت دليل به متاسفانه امروز ، جوانان مورد در
بيش كردن محدود شرط ، و قيد بدون و حد از بيش آزادي دادن
آزادي گاهي كه خاص ، رفتاري مورد در رفتاري تناقض حد ، از
بسياري سقوط نسل ، دو بين اختلاف نه ، گاهي و ميشود داده
است شده باعث ديگر موارد از بسياري و اخلاقي ارزشهاي از
و كنند كنترل را خود جوانان غلطي شكل به خانوادهها كه
اين براي حل راه بهترين روند اين ادامه ميكنند فكر
آنچه با فكرميكنند آنچه كه اين از غافل ميباشد مسئله
.است متفاوت "كاملا ميگذرد كه
و آزادي ميزان به بستگي نظارت و كنترل چگونگي واقع در
براي خاصي فرهنگ خانوادهاي هر.دارد افراد آزادي چگونگي
دليل همين به گوناگون ، تعابير آزادي مفهوم از و دارد خود
.برميگردد شده داده آزادي ميزان به آنان برخورد نحوه
عامل گذشته در پدران و مادران تربيت و نسل دو بين اختلاف
.ميباشد نظارت و كنترل روشهاي اعمال براي مهمي بسيار
حد از بيش آزادي كه مادراني و پدران است داده نشان تجربه
برعكس و نبوده آنها روي بر نظارت و كنترل يا و داشتهاند
و بيدليل "شديدا و نداشتند آزادي و اختيار كه كساني
فرزندان روي بر بودهاند نظارت و كنترل تحت حساب بدون
خود گذشته به توجه با و دارند را سختگيري بيشترين خود
غافل ميكنند ، كنترل را خود فرزندان نشدهاي حساب طور به
كنترل.دارد عواقبي چه روشها گونه اين اعمال كه اين از
تمامي در جوانان بررسي و بازديد همان جوانان روي بر
دوستيابي ، جمله از ميباشد آنان به مربوط امور و كارها
...و ازدواج آمد ، و رفت تحصيل ،
اكثريت امروزه كه شود مي روشن مسئله اين دقت كمي با
ندارند صميمي و دوستانه رابطه خود مادر و پدر با جوانان
و سن هم افراد سوي به همدلي و ياري دست كه است همين براي
.ميكنند دراز خود سال
تهديد ، ) والدين سوي از نامناسب رفتار وجود بنابراين
بيان در حتي جوان كه ميشود باعث (..محدوديت خشونت ،
اين به پس.بياورد روي خود دوست به مسئله جزئيترين
ياري و دوست بايد چيز هر از قبل والدين كه ميرسيم نتيجه
.باشند جوانانشان براي مهربان
جوانان براي گاه تكيه محكمترين دوست بر تكيه روز امروز
.باشد سراب يا باد تكيهگاه اين كه روزي بر واي و است شده
كه بدانم بايد هستم خود جوان آينده فكر به اگر مادر من
انجام براي روش بهترين و كنم برخورد خود جوان با چگونه
".چيست كار اين
اخلاقي و روحي خصوصيات شناخت
اخلاقي و روحي خصوصيات شناخت كه گفت ميتوان جرات به
و ميرساند ياري بسيار آنان با برخورد در را ما جوانان
.است جوان روان و روح شناخت ممكن ، راهحل تنها گاهي
جوانان در اخلاقي خصوصيات و روحيات شناخت عدم درواقع
.ميشود آنها در ترديد نوعي ايجاد باعث
خانواده است ممكن كه محدوديتهايي ترس از امروز جوان
براي را مصائبش و مشكلات و حرفها تمامي كند ايجاد برايش
دليل به نميتواند كاري نهتنها كه ميكند بازگو كسي
نيز مشكلات افزايش باعث گاهي بلكه دهد انجام بيتجربگي
.است شدن كشيده قهقرا به و سقوط همان اين و ميشود
نگيريم ارزش ضد را ارزش
ارزش ضد را جوان يك ارزشهاي اكثريت مادران و پدران چرا
ممكن.مينمايند جبههگيري آن مقابل در و ميكنند تلقي
روشي راه ، اين هم باز اما باشد ضدارزش حتي ارزشي است
.دارد
ارزش همان شديم قائل ارزشي جوان يك ارزش براي اگر شايد
ارزش ضد آن و شود تبديل ارزش ضد به ديگر فرصتي در بعدها
آمده بهوجود صحيحي بهطور اينك بوده ارزش ما براي كه
.نيايد دست به غلطي شيوه با ميتوانسته كه است
مطابق درست باشيم امروزي و جوان همچون باشيم جوان
جوانان خواسته
با برخورد در ما كه همانطور.باشيم امروزي ميتوانيم ما
و ميدهيم نشان خودمان از رفتاري و اعمال ساله كودك 2
ساله كودك 2 سن مطابق درست كه ميكنيم محبت بهگونهاي
نمود برخورد گونهاي به و كرد رفتار طوري ميتوان پس است
باشد داشته بههمراه را ساله جوان 19 يك تصوير كه
.كرد فكر جوانتر كمي و بچهتر كمي عقبتر ، كمي ميتوان
نترسيد و كنيد اعتماد
به و داريد اعتماد آنها به كه بقبولانيد خود جوانان به
"اولا كه بدهيد مهلت جوانان به.ميكنيد اطمينان آنها
.موقعيتشان بعد و اجتماع بعد بشناسند ، را خودشان
كنيد گذشت و چشمپوشي
مهرباني با كرديد مشاهده قبل در يا و ديديد را خطايي اگر
بدهيد اجازه و نزنيد سركوفت و كنيد اصلاح نصيحت و محبت و
.ببرد اشتباهش به پي خودش فرزند كه
نقش نيز چشمپوشي مهمتر همه از و بخشش و گذشت مسئله
بدي بدهيد اجازه است جايزالخطا آدمي.دارد بسزايي بسيار
كند درك را آن و شود معلوم جوان خود براي "اولا بد عمل
و زور به و زيباست ماه چرا كه اين مثل است بد بد چرا كه
.واقعنميشود مثمرثمر راه اين كه نقبولانيد آنها به جبر
شده عوض دنيا كه كنيد درك
شدهاند عوض نيز آدمها پس است شده عوض زمانه كه كنيد درك
ارزش چيزي ديروز.است شده عوض زيادي تاحدود هم ما فرهنگ
و جوانها كه كنيم قبول پس.نيست امروز و بوده
.است شده عوض نيز خواستههايشان
باشيم جوانان زخمهاي روي مرهم
در كنيم همدردي ابراز آنها با كنيم گوش جوانها دل درد به
بصيرت و ، فهم باشيم ياورشان و يار تنها غم و شادي موقع
يك كنترل و آزادي مسئله و دهيم قرار خود كار سرلوحه را
.بنگريم باز ديد با را جوان
ميخواهند چه آنها
ميخواهند ، چه كه پسرانمان و دختران چشمان به كنيم نگاه
.دارند هدفي چه و ميگردند چه دنبال به
نكشيم زشت را آن تصوير نيست بد جامعه
و من ، بله ما ، چون است بد جامعه و زمانه كه بگوئيم كمتر
و دهم پرورش خوبي من ميتوانم ، من ميسازيم را جامعه شما
.بهتري شماي شما ،
كنيم نقاشي را نظارت كمرنگ و مليح رنگهاي با
همچنين و باشيم داشته نظارت جوانان كارهاي تكتك بر
كمرنگ پررنگي عين در را جوانان روي بر كنترل ، اما كنترل
نصب بهترينجا در را جواني زيباي تابلوي و كنيم نقاشي
.كنيم
باشد سياستمدار يك بايد خوب كنترلكننده يك
درواقع.باشد خوب سياستمدار يك بايد خوب كنترلكننده يك
خواستههايش اعمال براي را روش بهترين خوب سياستمدار يك
بهعبارتي.محض قدرت با نه نفوذ با منتهي ميگيرد درنظر
.تشنج بدون و عاقلانه و مناسب روشي با هدف به رسيدن
داريد دوستشان كه بفهمانيد آنها به
باشند دوست شما با كنند ، اظهارنظر بدهيد اجازه جوانان به
.داريد دوستشان كه بفهمانيد آنها به شوند همرازتان
بديهي مسئله يك نظارت و كنترل مسئله گفت ميتوان هم روي
و پير و پسر و دختر -قشر همه و مردم همه جانب از كه است
بهجاي.درست و صحيح شيوه با منتهي است قبول مورد جوان
را مصائب و مسائل و گيريم پيش در را صلح جبهه جنگ جبهه
.نمائيم حل شايسته و خوب بالحني و برهان و دليل با
و گرفت را شمع جاي لامپ و كرد پيشرفت علم كه همانطور
همان و سيرت همان با هم امروز جوان كالسكه ، جاي ماشين
.گرفت را ديروز جوان جاي ظاهري تفاوتهاي با همراه ارزشها
را مهربان خداي به توكل و شجاعت اراده ، ايمان ، عقل ،
ديدباز و اطمينان و اعتماد و دهيم قرار هدف و مقدمه
كه باشد دهيم قرار كارمان ابزار شايسته لحني با همراه
.باشيم جوانان همه خوشبختي شاهد روزي
شمال نسيم اي باشي خوشخبر
وصال زمان ميرسد مرا كه
موسيوند معصومه
جلوگيري طرح كشور بهزيستي سازمان سوي از
ميشود اجرا كشور سطح در
طلاق افزايش از
كشور بهزيستي سازمان اجتماعي امور معاون:اجتماعي گروه
در طلاق كاهش منظور به خانواده مشاوره مداخلات طرح:گفت
.است بهاجرادرآمده گذشته شهريورماه از كشور استان 10
افزود370 ايرنا با گفتوگو در طالبي علي محمد دكتر
اعم سازمانبهزيستي اجتماعي آسيبهاي مراكز متخصص نيروي
حقوقي مشاور و مددكاراجتماعي روانشناس ، روانپزشك ، از
.ديدهاند آموزش طرح اين براياجراي
تاكنون طرح اين ، موجود مشكلات به باتوجه:كرد اضافه وي
.است نشده تهراناجرا شهر در
طرف از "عموما مراجعهكنندگان:كرد خاطرنشان طالبي
مراكز اين به خودمعرف بهصورت ويا خانواده دادگاههاي
ريشهيابي و بررسيعوامل با متخصص تيم و ميكنند مراجعه
و مشاوره ارائه به زوجين ميان اختلافات طبقهبندي و
.ميپردازد حتيمداخله
كاهش منظور به خانواده مشاوره مداخلات طرح:كرد تصريح وي
گيلان و رودسر در سال 1376 در بهصورتآزمايشي طلاق
.است بوده موفقيتهمراه درصد با 60 كه شد انجام
بعضياز در:داد ادامه بهزيستي اجتماعي امور معاون
مشاوره مداخلات تيم قضاييه هماهنگيقوه با استانها
از ديگر دربعضي و شده مستقر قضايي مجتمعهاي در خانواده
قضايي مجتمعهاي به نزديك بهزيستي درمجتمعهاي استانها
.دايراست
مراجعهكننده زوجين قاضي ، نظر به بنا:كرد خاطرنشان وي
تاكنون كه ميشوند داده ارجاع تيم بهاين قضات ، به
خود زوجين مراجعه اماتعداد شده انجام قضات لازم همكاري
.است بوده كم بسيار مشاوره انجام جهت معرف
سازمان خانوادگي ، بحرانهاي در اميدواريم:افزود طالبي
ثبات راه در مثبت گامي قضاييه قوه همكاري كشوربا بهزيستي
.بردارد خانواده كانون
تربيت و اصلاح كانون در زندگي هزارتوي
ساله دوازده.كردم صحبت اصفهان زندان در اون با "قبلا
و كرده تجربه را كانون يكبار دارد سال سيزده حالا و بود
ناسازگاري ، دليل به ولي شده خانواده تحويل آزادي از پس
فرار بهخاطر و دادهاند تحويل بهزيستي به را او خانواده
تربيت و اصلاح كانون به و نشده پذيرش "مجددا بهزيستي از
.است شده داده تحويل تهران
از يكي اين شايد و داشته منزل از فرار بارها او
.كودكآزاريست احساسبرانگيز و بارز نمونههاي
دفتين نامادرياش چون ؟!بيموست رگههاي از پر سرش
:ميگويد خودش چرا؟ كوبيده ، او سر بر بارها را قاليبافي
بياجازه مشرجب مغازه از بيسكويت ميكردم ، بد كار هروقت
با نامادري...يا و ميزدم بد را قالي خفت يا برميداشتم
پامو يا دستمو ، يا و ميكوبيد فرقم بر بافي قالي شانه
.ميزد داغ
مادرش از كردند ، متاركه مادرش و پدر كه بود ساله هفت
كرده مجدد ازدواج جدائي بعداز پدرش اما.نداريم اطلاعي
"ظاهرا تازهرسيده قدم شده ، خانه وارد نامادري و است
درحد هوشي ضريب اينكه با احسان.نداشته شگون احسان براي
شخصيتي نظر از و بيسواد دارد ، بالاتر حتي يا و متوسط
نياز.شده؟ ناشي كجا از اختلالات اين اما.دارد اختلال
كودكي:شده انجام آن از بخشي كه داشت پژوهش و تحقيق به
نباشد ناقصالخلقه آنكه شرط به ميآيد دنيا به كه
.داراست را رشد امكانات كاملترين و عاليترين
خويش رفيع جايگاه تابه كند ، رشد مناسب محيطي در كافيست
تمامي مواقع از بعضي در متاسفانه ولي.برسد هستي جهان در
اتفاق آن عكس حتي يا و انتظار خلاف و نيست مهيا موارد
.است كودكان جمله آن از احسان.ميافتد
دنيا عرصه به پا عادي بهطور افراد از بسياري مانند او
"فعلا اما ندارد كمبودي هوش و استعداد ازلحاظ و گذاشته
فرهنگي و اجتماعي آموزشي ، بهداشتي ، محيط خانوادگي ، زندگي
به رسيدن براي كه است بهگونهاي سيزدهساله پسر اين
.بپيمايد بايد را امكانناپذيري نه ولي دشوار راه مقصود
شديد نابسامانيهاي و بدرفتاري عاطفي ، مشكلات مالي ، فقر
مقدور خلقتش در خداوند كه كماليست و بالندگي رشد ، مانع
.است كرده
نشان اهميت با و نظر جلب براي زيادي انرژي او اينكه با
فاقد پائين نفس عزت امابهعلت ميدهد بروز خود از دادن
.است حرفه يك در موفقيت براي پيشرفت و انگيزه
بچههاي" بهنام ميكنم كار بچهها با را نمايشي "اخيرا
او به است كليدي نقش يك كه را خليفه نقش "مكتبخانه
ولي كرد حفظ را ديالوگها "سريعا اينكه با كردم واگذار
غيرمحسوس بهطور و ندارد را لازم اعتماد و اطمينان باز
را حاشيهاي نقشهاي ميخواهد و ميكند فرار مهم نقش از
داردكه كارهايي به زيادي گرايش او البته.كند بازي
.كند زندگي آبرومند بتواند
و نميدهد نشان خود احساسات در را عصبانيت و تنفر
مهربان بهنظر ندارد ، ويراني و تخريب و حمله به علاقهاي
و ميشود تسليم ديگران مقابل در ، بهراحتي است دلسوز و
دوستان است ، واقف (بزرگترها) بقيه مقابل در خود حدود به
او از هميشه براي تا بودهاند او اعتياد پي او ناباب
ضربات وحشتناك التيامكنند استفاده وسيله يك بهعنوان
.است والدين كودكآزاري مصداق او سر روي قاليبافي دفتين
ساكت يا ناقص بسيار موارد اين در ما قوانين كه نيست شكي
و قوانين مجموعه از ماده 59 مانند برعكس ، حتي.است
:نميشود محسوب جرم زير اعمال -جزائي مقررات
و صغار سرپرست و قانوني اولياء و والدين اقدامات -1
شود انجام آنها حفاظت يا تاديب بهمنظور كه محجورين
.باشد محافظت و تاديب متعارف حدود در اينكه بر مشروط
خود !نميداند كسي چيست؟ محافظت و تاديب متعارف حدود
!!...يا و قاضي علم يا اولياء يا است كودك
قانون ماده 1210 يك تبصره طبق بلوغ سن زير كودك آيا و
سال دختر 9 در و قمري سال پسر 15 در بلوغ سن كه مدني
دارد؟ را والدين عليه دعوا طرح حق يا و اهليت است قمري
مدني قانون ماده 1174 بهاستناد ميتواند احسان آيا
مادري يا پدر اخلاقي انحطاط يا مواظبت عدم اثر در هرگاه"
اخلاقي تربيت يا و جسماني صحت اوست ، حضانت تحت طفل كه
اقرباي تقاضاي به ميتواند محكمه باشد خطر معرض در طفل
هر مدعيالعموم تقاضاي به يا او قيم تقاضاي به يا طفل
".كند اتخاذ بداند مقتضي طفل حضانت براي كه را تصميمي
تقاضاي به كند؟ شكايت قضايي مقامات به خود اولياء از
دارد؟ معنايي چه مدعيالعموم يا قيم تقاضاي يا طفل اقرباي
يا و شده داده او به يا و داشته را آگاهي اين احسان آيا
كند؟ چنين ميتواند قانون طبق كلي بهطور
.قانون "خصوصا است ديگران كمك و حمايت نيازمند او
و است دلتنگ پدرش ديدن براي ولي گرفته قرار آزار مورد
كاذب ولو محبتي ، هر آشفته بازار اين در نديده محبت چون
اجتماع ، از تصويري و نقش چه سفيد لوح ايناست خريدار را
چه ميكند؟ قضاوت چه و كشيده ذهن در من و خودش خانواده ،
چه اوست ، ضمير در انبارشده تلخكامي همه اين پاسخگوي كسي
يا سازمان محصول او است؟ سايبان را بيخانمان اين كسي
اجتماع؟ يا است خانواده سيستم
عابد مقاره منصور
خنده معجزه
انسان روحيه بر طنز و شوخي خنده ، تاثير
از را بشر كه ويژهاي صفت تنها زيستشناسي ، نظر از
در.است خنديدن به او توانائي ميكند متمايز حيوانات
لذت فوقالعاده احساس اين از ما خوشي از خالي جهاني
نميرسد نظر به بدني ديگر اعمال مانند صفت اين.ميبريم
شده تقسيم و وسيع جهان در اماباشد معيني مقصود براي
موضوعات در انسانها.است متحدكننده و مشترك عاملي خنده
آنها بين رابطه و دارند سليقه اختلاف يكديگر با بسياري
دچار اغلب سياسي عقايد و ايدئولوژي دستهبنديهاي علت به
خنديدن توانائي در انسانها همه اما.ميگردد مصيبت و بلا
خصوصيت ظريفترين و پيچيدهترين به خنده خود.هستند شريك
رفتارهاي از بعضي.دارد بستگي مزاح و شوخي حس يعني بشر ،
در ميتوان را اين و دارند جهاني محبوبيت قالبي خندهدار
.كرد مشاهده چاپلين چارلي اوليه فيلمهاي جهاني موفقيت
مقام در ندارد ، توافقي خود جامعه با كه كوچك مرد اين
هر از ما خنداندن و كردن سرگرم در بشر ، امور بزرگ مفسر
زماني جانسون ساموئل دكتر.وانميماند باشيم كه كشوري
اما ميدهد نشان را خود عقل گوناگون راههاي از بشر":گفت
".ميخندند يكسان همه
قهقههاي آرام ، طنين با مختلفي ، شكلهاي در خنده
يكسان هميشه آن اثر اما ميدهد نشان را خود تكاندهنده
ارزشها درست مفهوم كه ميكند كمك ما به شوخي و مزاحاست
آن فاقد متعصب اشخاص كه است خصوصيتي آن و كنيم درك را
آن كنيم درك را مطلبي خندهدار جنبه بتوانيم اگر.هستند
مصيبت و غم كه ميشويم متوجه و نميگيريم جدي زياد را
و خشك ديد با هرگز بنابراين و نيستند دور شادي از زياد
.نميكنيم نگاه چيزي به ملالآور
جنگ لبه در اغلب اما ترسناكند ، و سخت بشر دردهاي و رنجها
غوطهور براي سياسي واقعيتهاي و ميزنيم پرسه ستيز و
گزارشهاي شرايطي ، چنين در و است كافي نااميدي در ما كردن
دماغ باد و ميكند حفظ را سياسي پيشآمدهاي توازن طنز ،
دست از را خود قياس حس كه را پرنخوت سياستمداران قرمز
كه ميشوند باعث طنز مطالبمينمايد خالي دادهاند
و بيمعني ميآيد عاقلانه نظر به كه ما اعمال از بسياري
درباره سويفت مشهور طنزنويس وقتي.باشند خندهدار
همسايگانشان و ليليپوتها كه مينويسد گاليور مسافرتهاي
بكنند موافقت نتوانستهاند چون ميكنند حمله يكديگر به
چون ميخنديم ، شكست ، بايد سر كدام از را تخممرغ كه
هم گريه او هدف اما بخنداند ، را ما ميخواسته نويسنده
طنز خودكامه و استبدادي رژيمهاي در كه ندارد تعجبي.بوده
كه است قدرتمندي سلاح طنز چون است ممنوع تشكيلات عليه
.نداد پيشرفت اجازه آن به بايد
آلكساندر جي ال از
مجتهدي علي ترجمه
نيروهاي بگيران مستمري و بازنشستگان
قرار بيمه پوشش طوررايگانتحت به مسلح
گرفتند
پشتيباني و دفاع وزارت بازنشستگي و بيمه سازمان رييس
و بازنشسته نفر هزار از 550 بيش:مسلحگفت نيرويهاي
بيمه پوشش تحت بصورترايگان مسلح نيروهاي بگير مستمري
.گرفتند قرار درمان مكمل
مشمول بازنشستگان تمامي:افزود شهرياري محمد سرتيپ
مكمل ، بيمه حق پرداخت بدون امسال مهرماه ازاول ارتش قانون
.قرارميگيرند بيمه اين پوشش تحت
شركت و سازمان اين ميان منعقده قرارداد به بااشاره وي
به درمان مكمل بيمه خدمات ارائه درخصوص دانا بيمه
تمامي ازاين پيش:اظهارداشت ارتش قانون مشمول بازنشستگان
درمانمي مكمل بيمه از بهاستفاده علاقمند بازنشستگان
بيمه ازخدمات استفاده بابت را خود ازحقوق درصد بايست 5/1
بيمه سازمان توسط پس ازاين كه پرداختميكردند مكمل
.ميشود پرداخت وبازنشستگي
طرح از مسلح نيروهاي بازنشستگان استقبال شهرياري سرتيپ
ابتداي از:گفت و خواند توجه قابل را مكملدرمان بيمه
از بيش امسال شهريورماه تاپايان(1/1/1378) طرح اين اجراي
درمان مكمل طرحبيمه اجراي قالب در ريال ميليارد شانزده
.است شده پرداخت مسلح نيروهاي بازنشستگان به
ورزشي - فرهنگي زمينه در تحول ايجاد
از ايشان خانوادههاي
و جانبازان
است بنياد اولويتهاي
در جانبازان و مستضعفان بنياد مقام قائم:اجتماعي گروه
ورزشي و فرهنگي برنامههاي خبري نشست يك در جانبازان بخش
و كرد تشريح را آنان خانوادههاي و جانبازان براي بنياد
تعميم هدف با جانبازان ورزشي و فرهنگي امور كميته:گفت
ايجاد و آنان خانوادههاي و جانبازان بين در ورزش
عموم بين در فرهنگي فعاليتهاي گسترش براي زمينهاي
پيشبيني و ديده تدارك جانبازان سالم تفريحات و جانبازان
.است كرده
خانوادههاي و جانبازان آمده ، عمل به هماهنگي با:گفت وي
ارم ، پارك تفريحي فرهنگي مجموعه از ميتوانند آنان
فعاليت ايام تمام در تهران وحش باغ و توچال تلهكابين
كارت ارائه با و ورودي دريافت بدون مجموعه سه اين
.نمايند استفاده جانبازي
همراه به بالاتر و جانبازان 50درصد:افزود ظريفمنش
از ارم پارك امكانات از استفاده براي خود خانوادههاي
و درصد تا 50 جانبازان 25درصد و تخفيف درصد نود
بهرهمند تخفيف درصد از 75 عزيزان اين خانوادههاي
.بود خواهند
شهيد ورزشي تفريحي مجموعه امكانات همچنين:كرد تصريح وي
و جانباز عزيزان اختيار در مشابه تخفيف با نيز چمران
.گرفت خواهد قرار آنان خانوادههاي
هنري حوزه پوشش تحت سينماهاي كليه:گفت همچنين منش ظريف
تهران قيام و آفريقا سينماي دو و اسلامي تبليغات سازمان
و جانبازان اختيار در رايگان طور به هفته طول در
همچنين وي.گرفت خواهد قرار عزيزان اين خانوادههاي
و تهران مختلف مناطق در تفرجگاه و باشگاه چند راهاندازي
براي بنياد فرهنگي برنامههاي از را كشور بزرگ استان پنج
.كرد عنوان آنان خانوادههاي و جانبازان
حال در تهران در حاضر درحال مركز دو:گفت ظريفمنش
آماده جاري سال جانباز هفته ايام در كه است آمادهسازي
.شد خواهد بهرهبرداري
و جانبازان براي محيط مناسبسازي جلسات پيرو:افزود وي
رئيس مشاور حضور با تهران فرمانداري در كه معلولين
سازمان تهران ، فرماندار ايثارگران ، امور در جمهوري
بنياد داشتهايم...و شهرسازي و مسكن وزارت بهزيستي ،
مجموعههاي مناسبسازي با را زمينه اين در خود مسئوليت
محترم مسئولين و بدني تربيت سازمان كمك با كشور ورزشي
.نمود آغاز جانبازان استفاده جهت شهرستانها
امكانات از استفاده جهت همچنين:گفت بنياد قائممقام
خانوادههاي و جانبازان توسط تهران در ورزشي مجموعه چهار
جانبازان كه است پذيرفته صورت لازم هماهنگيهاي آنان
به نسبت بزرگ تهران كل اداره هماهنگي با ميتوانند
.نمايند اقدام آنها از استفاده
و جانبازان فدراسيون كمك با نيز كشور استان در 14
ورزشي مركز يك نيز تهران در و ورزشي مجموعههاي معلولين
.است احداث حال در بنياد طرف از
|