سال شيمي و فيزيك نوبل جايزه برندگان
شدند معرفي 1999
ساله سنگي 4000 در پاشنه از نسخهبرداري
شد آغاز
"بدن اعضاي پيوند" دوباره طرح با همزمان
;اسلامي شوراي مجلس در
چيست؟ مغزي مرگ
جهت معلم مراكزتربيت زن فارغالتحصيلان
!نكنند مراجعه پرورش و آموزش به اشتغال
سال شيمي و فيزيك نوبل جايزه برندگان
شدند معرفي 1999
عصر سوئد ، علوم سلطنتي آكادمي:خارجي رسانههاي واحد
فيزيكدان دو "مارتينوسولتمن" و "هوفت گراردوستي" ديروز
سال 1999 فيزيك نوبل جايزه برنده مشترك طور به را هلندي
نوبل جايزه برنده عنوان به را مصري شيميدان زويل احمد و
دو به فيزيك نوبل اعطاي دليل.كرد اعلام سال 99 شيمي
فيزيك زمينه در آنها كار و تحقيقات هلندي فيزيكدان
الكترونيك انفعالات و فعل ذرهاي ساختار تشريح و ذرهاي
رياضي نظر از ذرهاي فيزيك نظريه تقويت موجب كه است
.ميشود
به شيمي 99 نوبل اعطاي دليل سوئد علوم آكادمي همچنين
كاربرد را آمريكا مقيم مصري ساله دانشمند 53 زويل احمد
كار چگونگي نشاندادن براي سريع ي ماورا ليزرهاي
زويل تحقيقات است گفته و كرده اعلام شيميايي واكنشهاي
زيرا است ، شده آن به نزديك علوم و شيمي در انقلاب موجب
مهم واكنشهاي كه ميدهد اجازه ما به تحقيقات گونه اين
.كنيم پيشبيني و شناسايي را
ساله سنگي 4000 در پاشنه از نسخهبرداري
شد آغاز
اوايل به متعلق سنگي در پاشنه سه:فرهنگي علمي گروه
در اسلامي انقلاب از پيش كه ميلاد از قبل دوم هزاره
تالار در بود ، آمده بدست خوزستان دشت از بررسي جريان
.ميشود نسخهبرداري ملي موزه كتيبههاي
خط به نوشتههايي حاوي سنگي درهاي پاشنه اين كه آنجا از
قرائت منظور به باستاني زبانهاي كارشناسان است ، ميخي
بر موجود مستندات تمام نسخهبرداري مراحل طي آنها متن
...و اشكال شكستگيها ، فواصل ، خطوط ، از اعم پاشنهها روي
قرار مطالعه و بررسي مورد كاغذ روي بر انتقال از پس را
.ميدهند
در كشور ، فرهنگي ميراث سازمان عمومي روابط گزارش به
سنگي ، در پاشنه سالمترين از نسخهبرداري اوليه مراحل
از يكي "اينشوشيناك شيلهك" نام مشخصشدن بر علاوه
شهرهاي از برخي نام پيش ، سال هزار در 4 ايلام پادشاهان
.است شده معلوم نيز بينالنهرين
قطر 13 و سانتيمتر عمق 2 به دايرهاي نيز سنگ اين وسط در
.است شده تعبيه در پاشنه چرخش منظور به سانتيمتر
بنايي به متعلق "معمولا درها پاشنه نوع اين ميشود گفته
و ميشده اهدا روزگار آن خدايان به ساخت ، از پس كه بوده
شرح بوده اهميت حائز بنا يك پايه عنوان به كه آنجا از
.است ميشده نوشته آن روي بر بنا بنيانگذار
"بدن اعضاي پيوند" دوباره طرح با همزمان
;شوراياسلامي مجلس در
چيست؟ مغزي مرگ
;اشاره
اعصاب و مغز جراحيهاي استاد طباطبايي ، سيدمحمود دكتر
جراحي بخش رئيس و بهشتي شهيد دانشگاه پزشكي علوم دانشكده
پيوند تيم عضو و تجريش شهداي پزشكي مركز در اعصاب و مغز
در موجود ابهامات به پاسخ در.است بهشتي شهيد دانشگاه
مردم سوي از باره اين در كه سوءالاتي و "مغزي مرگ" زمينه
كه است طباطباييشده دكتر با ميشود ، گفتوگويي مطرح
.آيد مي پي در آن مشروح
.بفرماييد توضيحاتي مغزي مرگ پيرامون "لطفا *
است بهتر شويم ، آشنا مغزي مرگ عنوان با اينكه از قبل *
مغزي مرگ تا شويم آشنا مغز طبيعي فعاليتهاي و هشياري با
از اعم مغز سلولهاي طبيعي فعاليت مجموعهبشناسيم را
فرد يك در كه ميشود حالتي به منجر مغز ، قشر و مغز قاعده
جزء چهار هشياري ، .ميگوييم كامل هشياري آن به نرمال
به منجر است ممكن اعضا ، اين از هريك در اختلال دارد ،
حالت تا كامل هشياري از لذا.شود هشياري از قسمتي كاهش
ناميده كامل بيهوشي يا كما كه هشياري كامل رفتن بين از
.ميشود طي مراحلي ميشود ،
كامل ، كماي حالت در حتي حالات ، اين از كدام هر در اما
گوشه يك در قسمتي يك و نمردهاند ، "كاملا مغزي سلولهاي
به كمك با بتوان كه است اميدي لذا و است فعال مغز از
هم كما از مواردي البته.بخشيد دوباره حيات وي به بيمار ،
زندگي به بيمار و است درمان غيرقابل كه وجوددارد
است ، كما حالت در كه بيماري در حال هر به ولي.برنميگردد
به و ميكنند فعاليت مغزي سلولهاي از قسمتي يك هميشه
از است عبارت مغزي مرگبود اميدوار بايد بيماران اين
فعاليت تاييد امكان وسايل ، پيشرفتهترين با حتي كه حالتي
كه ظريف نكته و ندارد وجود مغزي سلولهاي از يك هيچ در
مغزي مرگ بين تفاوت آن و اينجاست است ، بسيار دقت مستلزم
بايد كه است ، جداگانه "كاملا موضوع دو و است كما حالت و
مرگ شرايطي به پس.شود تفكيك هم از "كاملا حالت ، دو اين
عصبي سيستم مجموعه در فعاليتي هيچ كه ميشود اطلاق مغزي
عصبي سلول حيات بر دال علايمي و باشد نداشته وجود مركزي
.خودكار يا ارادي فعاليتهاي از اعم نشود ، ثبت
ميشود؟ مغزي مرگ آمدن بوجود باعث عواملي چه *
مغزي مرگ ايجاد باعث كه دارد وجود متعددي عوامل *
و است سكتهها و تصادفات آنها شايعترين كه ميشود ،
قبلي زمينه و بيماري بدون جوان ، سالم ، افراد در "غالبا
حين در جواني "مثلا.ميآيد بوجود ناگهاني طور به
براي علت ، هر به و ميشود شديد سانحه يك دچار رانندگي
كه آن از قبل و نميرسد اكسيژن وي مغزي سلولهاي به مدتي
يا.ميآيد وجود به مغزي مرگ مرحله فرابرسد ، نهايي مرگ
بيمارستان به ميشود ، درد دچار قلب ناحيه در بيماري
قلبي ايست دچار بيمارستان ، اورژانس در و شده منتقل
در كنند ، رسيدگي بيمار به احياء تيم كه وقتي تا و ميشود
در نميرسد ، مغزي سلولهاي به اكسيژن زماني فاصله اين
حادث مغزي مرگ مغزي ، سلولهاي به اكسيژن نرسيدن نتيجه
بيمارستان ، به رسيدن از قبل اگر بيمار همين.ميشود
اتفاق مغزي مرگ كه دقيقه از 56 پس شود ، قلبي دچاروقفه
.فراميرسد هم نهايي مرگ افتاد ،
بيمارستانها در احياء سيستمهاي وجود دليل به امروزه ولي
ديگر و مصنوعي تنفس دستگاههاي به درماني مراكز تجهيز و
كمك ، اين چون ولي.ميشود كمك بيماران اين به ملزومات ،
روشن براي.ميآيد پيش مغزي مرگ نميگيرد ، صورت موقع به
هر حيات "اصولا كه است ضروري نكته اين تذكر مطلب ، شدن
ولي دارد ، بستگي سلول آن به خون و اكسيژن رسيدن به سلولي
در و دارد بستگي آن ظرافت به سلول هر آسيبپذيري ميزان
عصبي سلولهاي سلولها ، آسيبپذيرترين و ظريفترين بدن
.هستند
نرسد ، خون ساعتها پا ، عضله سلول به اگر مثال ، عنوان به
.ميكند فعاليت به شروع "مجددا عضو آن خون ، رسيدن از پس
اعضاي بعضي در تورنيته بستن با ما جراحي اعمال در حتي
عمل تا ميكنيم مسدود را خود جريان (پا و دست مثل) بدن
عصبي سلول در كار اين انجام ولي.شود انجام راحتتر
دقيقه تا 5 حداكثر ، عصبي سلول زيرا ندارد ، امكان
آن ، از بعد و كند مقاومت اكسيژن نرسيدن برابر در ميتواند
برسد ، دقيقه تا 8 به 7 زمان اين اگر ميشود ، شروع آسيب
سلولها اين به خون دقيقه حدود 10 اگر و ميشود جدي آسيب
آن به حيات بازگشت امكان و ميميرد سلول "قطعا نرسد ،
و عصبي سلولهاي خاص ظرافت دليل به لذا.ندارد وجود
و سكتهاي بيماران در اكسيژن ، به آنها شديد وابستگي
مورد حال هر به ولي) شود رسيدگي آنها به دير كه تصادفي
يا و افتد كار از قلب كه اين از قبل ،(گيرند قرار رسيدگي
كمبود دچار مغز اندازيم ، كار به را افتاده كار از قلب
مركز و مغز ساقه مثل حياتي ، مراكز به و شده شديد اكسيژن
.ميشود مغزي مرگ دچار بيمار و ميشود وارد آسيب تنفس
شرايط و كما كه است ضروري جهت بدين توضيحات اين البته
براي نكرده خداي اگر و شود تفكيك مغزي مرگ با كما مشابه
يا و كلينيكي) علمي نظر از و افتد اتفاقي چنين بيماري
به بيمار بازگشت امكان شود ، تاييد مغزي مرگ (پاراكلينيكي
گزارشي علمي ، مطبوعات در امروز به تا و ندارد وجود زندگي
مغزي مرگ كه بيماري مجدد حيات به آن ، در كه ندارد وجود
تا كه هم زماني حداكثر.شود اشاره باشد ، شده تاييد آن
تنفس دستگاه كمك به را مغزي مرگ بيمار توانستهاند امروز
دارند ، نگه زنده پزشكي تجهيزات و كمكي امكانات و مصنوعي
ارگانهاي ساير به مدت ، اين در البته كه است بوده روز 107
خود به خود نهايي مرگ و شده وارد جدي آسيب هم بيمار بدن
.فراميرسد
وجود مردم بين در كه شبههاي توضيحات ، اين با بنابراين *
است؟ كما و مغزي مرگ شناخت عدم به مربوط دارد ،
يكي را كما و مغزي مرگ مردم اغلب متاسفانه ، بله *
يا ماه چند حتي كه بودهاند بيماراني البته كه ميدانند ،
هم علت همين به.شدهاند بيدار ولي بوده ، كما در سال
است ، زنده هنوز كه فردي براي ميتوان چگونه معتقدند مردم
كما ، خاص شرايط بين تفكيك براي لذا.كرد صادر جوازدفن
و متخصص و ورزيده تيم به نياز مغزي مرگ و عميق كماي حتي
امروزه كه داريم ، دقيق پاراكلينيكي و آزمايشگاهي امكانات
اين بهراحتي و دارد وجود هم ما كشور و دنيا سراسر در
.است تشخيص قابل مساله
.دهيد توضيح قدري هم عضو پيوند درباره "لطفا *
و تشخيصي نظر از كه امكاناتي و پزشكي علم پيشرفت با *
ضروري درمانهاي و بيماريها تشخيص آمد ، بهوجود تحقيقي
اعضاي از بعضي كه كرد نكته اين متوجه را پزشكي علم لازم ،
را خود طبيعي فعاليتهاي است ممكن سالم ، "كاملا بيمار يك
اثر در كودك ، يك چشم قرنيه است ممكن "مثلا.بدهند دست از
در شود ، ايجاد قرنيه زخم و ديده آسيب خارجي جسم برخورد
داشتن از كودك اين و شده كور چشم به نور عبور محل نتيجه
كودكي ساده ، گلودرد يك اثر در يا و ميشود محروم چشم يك
كليه نارسايي ناقص ، درمان اثر در و شود كليه تورم دچار
است ممكن نيز بدن اعضاي ساير ترتيب ، بههمين و شود ايجاد
.بيافتند كار از
از بيماراني چنين براي كه آمد پيش فكر اين بنابراين ،
براي بود آغازي اين.شود استفاده ديگر فرد يك سالم عضو
كليه ، و قرنيه مثل اعضايي پيوند بعداز و اعضا پيوند بحث
قلب ، پيوند اولين.گرفت قرار توجه مورد قلب پيوند مساله
جنوبي آفريقاي در برنارد پروفسور توسط پيش سال حدود 30
عمل مورد بيمار ، هزاران امروز تا هم آن بعداز و شد انجام
ادامه امكان وقتي لذا.گرفتهاند قرار قلب پيوند جراحي
متوجه را پزشكي گروه آمد ، بهوجود روش اين با فردي حيات
آنها ، سادهترين از يكي كه كرد ، اعضا اين تامين منابع
است بديهي ولي.بود خانواده يك درجه افراد از عضو گرفتن
.گرفت زنده شخص يك از نميتوان را قلب مانند اعضا از بعضي
ولي.بودند مرده اشخاص اعضايي ، چنين تامين منبع يك پس
شخصي از "مثلا دارد ، وجود محدوديتهايي نيز ، امر اين در
عضوي نميتوان باشد كرده فوت بيماري يا كهولت ، سبب به كه
هم "قبلا و كرده فوت تازگي به كه شخصي مورد در مگر.گرفت
صورت در باشد ، داشته خود بدن اعضاي اهداي بر دال وصيتي
يكي زماني فاصله ، به محل در عضو به نيازمند فرد يك حضور
بسيار منبع ولي.داد انجام را پيوند عمل ميشود ساعت دو
و شده مغزي مرگ دچار كه هستند گروهي كار ، اين براي خوب
فعاليت ادامه به قادر ديگر شخص بدن در آنها ديگر اعضاي
در امروزه و شدند نكته اين متوجه پزشكي گروه.باشند مي
و هستند سالم و جوان "معمولا كه بيماران اين از دنيا
سلولهاي به اكسيژن رسيدن در اختلال باعث حادثه ، يك تنها
.ميشود استفاده اعضا پيوند براي است ، شده آنها مغزي
قرن دوم نيمه اوايل در فرانسه در مغزي مرگ بار اولين
به بسته كشوري هر در هم ، آن بعداز و شد تعريف نوزدهم
تبيين و مغزي مرگ تائيد مخصوص كميتههاي كشور ، آن شرايط
از بسياري در امروزه.آمد بهوجود مربوطه قوانين تائيد و
مساله اين روي اجتماعي و قانوني بعد از دنيا ، كشورهاي
شده پذيرفته موضوع اين راحتي به و گرفته صورت زيادي كار
به طريق اين از بيماران از زيادي تعداد سالانه و است
مساله اين به فلسفي ديدگاه از وقتي.بازميگردند زندگي
ازطرفي.است زيبايي معنوي بحث كه ميبينيم شود ، توجه
از يكي سريع خيلي و ناگهاني بهطور كه بيماري خانواده
بيمار آن زندگي به اميدي و دادهاند ازدست را خود عزيزان
با است عضو گيرنده كه خانوادهاي ازطرفي و ندارد وجود
را راهها تمام و كرده را خود تلاش تمام زياد اميد
كمك راه ، تنها ، ولي دهند نجات را خود بيمار تا رفتهاند
احياها من" كه داريم قرآن صريح نص براساس ما.است ديگران
حيات فلسفه به توجه با "جميعا احياالناس كانما و
ارزش انسانها حيات براي اندازهاي به خداوند كه ميبينيم
يك خود تلاش با گروهي يا كسي اگر:ميفرمايد كه است قائل
بشريت جامعه تمام كه است اين مانند دهند ، نجات را انسان
.ميشود روشن مساله اين اهميت اينجا و دادهاند نجات را
خانوادهاي كه بودهام شاهد را زيادي موارد "شخصا من
و ميبينند رفته دست از مغزي مرگ اثر در را خود عزيز
خانوادهها اين روي كه بودهام مواردي شاهد هم ازطرفي
ديگر اعضاي و پانكراس كبد ، قلب ، كليه ، و شده فرهنگي كار
كار اين كه هم مواردي در.كردهاند هديه را عزيزشان بدن
فرزندشان كه ميكنند احساس متوفي خانواده گرفته ، صورت
تپش به ديگر شخصي بدن در هنوز وي قلب زيرا است ، زنده
بهوجود را مساله اين انساني پيوند يك كه ميدهد ادامه
طبيعي زندگي به بيمار فرد يك شده باعث و است آورده
.بازگردد
به ميتواند كمكي چه امر اين به مربوط قانون تصويب *
كند؟ دولت
تشخيصي ، امكانات و پزشكي خوب مراقبتهاي با ما امروزه *
طرفي از.هستيم مواجه دنيا در عمر متوسط ميزان افزايش با
ادرمي ، مثل ، مزمني بيماريهاي درمان سرسامآور هزينه نيز
عظيمي قسمت غيره ، و پانكراس ريوي ، قلبي ، نارسايي هپاتيت ،
اگر.ميدهند اختصاص خود به را كشور درماني بودجههاي از
است قرار كه جوان يك به كليه يك پيوند با كه شود قرار
و هزينه دياليز بار هر كه) شود دياليز زيادي سالهاي
ميزان و برگردد زندگي به (ميطلبد را زيادي داروي
كبدي ، كليوي ، بيماران درمان راه در كه را هزينهاي
گيرد ، قرار موردتوجه مزمن قلبي يا و ريوي پانكراسي ،
ساختن علمي راه در بودجه اين از كمي قسمت اگر ميبينيم
كيفيت به "اولا شود ، هزينه پيوند مراكز توسعه و تامين
به انرژي با فرد يك و شده كمك بيمار انسانهاي زندگي
و اجتماعي بازدهي ميزان كه است شده بازگردانده جامعه
هم هزينه نظر از طرفي از و داشت خواهد خوبي اقتصادي
مسلمانيم ، ما كه است اين ديگر مساله.ماست نفع به "قطعا
باشد ارزشمند اندازهاي به انسان يك حيات است قرار اگر
همه نجات با برابر را انسان يك نجات وحي ، وكلام قرآن كه
قرار دوم درجه در ماديات بحث "بداند ، اصلا انسانها
براي و كنيم آماده را فرهنگي بستر بايد فقط ماميگيرد
به كه فردي كه كنيم تفهيم "كاملا را مساله اين مردم
و ندارد را زندگي به بازگشت امكان رسيد ، مغزي مرگ مرحله
.ميشود افتاده جا "كاملا بحث شود ، روشن مطلب اين اگر
جمهوري نظام شان رفتن بالا باعث قانوني ، چنين تصويب لذا
در را شيعه فقه تبلور عينيت ما.ميشود ايران اسلامي
از بسياري و رهبري معظم مقام.ديديم امام حضرت فتواي
بعد.كردهاند حل را مطلب اين مذهبي بعد هم ، تقليد مراجع
دانشگاهي ، مراكز شما ، و من همكاري به نياز نيز آن اجتماعي
بعد همچنين.دارد غيره و مطبوعات خبري ، رسانههاي
دارد مجلس نمايندگان مساعدت به نياز"قطعا نيز آن قانوني
موانع كردن طرف بر و ارزشمند قانون اين تصويب با كه
به خدمت مشتاق پزشكي وتيمهاي گروهها راه سر از قانوني
.كنند برطرف را عزيز همميهنان
مراكز علمي سطح رفتن بالا در قانون اين تصويب نقش *
چيست؟ مراكز اين اعتبار وارتقاء كشور درماني
خوشبختانه ما علمي مراكز و دنياست روز علم پيوند ، بحث *
به آمادگي انقلاب از بعد سالهاي در كيفي و كمي توسعه با
نبايد ما حال ، هر به.دارند خوبي به را تكنيك اين كارگيري
و است زنده دين ما ، دين.باشيم عقب دنيا علمي مراكز از
مكتب اندازه به دنيا در مكتبي هيچ است ، زنده ما مكتب
اين لذا ، .است نشده قائل ارزش دانستن و علم براي اسلام
كشورهاي.است علمي مراكز توسعه و بسط از شعبهاي هم
انجام را كار اين كه است زيادي سالهاي دنيا ، پيشرفته
با انشاءالله و كنيم تلاش "حتما بايد هم وما ميدهند
را علمي مراكز سطح ارتقاء امكانات قانون ، اين تصويب
.ببريم بالاتر
ممكن آيا چيست؟ قانون اين تصويب در خصوصي بخش جايگاه *
شود؟ خصوصي بخش توسط قانون اين از استفادههايي سوء است
دارد ، منفي و مثبت بعد دو قانوني هر حال هر به *
دقيق اجراي و صحيح دقيق ، نظارت مسئول نظارتي سيستمهاي
نداشته منفي تبعات كه ندارد وجود قانوني هستند ، قوانين
.است آفرين مشكل نشود ، اجرا دقت با اگر قانوني هر.باشد
.غيره و رانندگي و راهنمايي بهداشتي ، ساده قوانين حتي
تصادفات بروز باعث رانندگي و راهنمايي قوانين رعايت عدم
با و موءمن معتقد ، پزشكي جامعه در اما.ميشود مرگبار
.نميگنجد مسائلي چنين ايران ، شده شناخته صداقت و ايمان
داراي جوامع ، ساير مانند است ممكن هم پزشكي جامعه البته
بسيار ولي باشد ، هم كجرويهايي نكرده خداي و انحرافات
خصوصي بخش در حاضر حال در مگر مثال عنوان به.است ناچيز
مسلمان ، افرادي ما پزشكان ميشود؟ ديده خطايي پزشكي ،
و هستند پزشكي اخلاق اصول رعايت به ملزم و معتقد ايراني ،
اين تصويب نكرده خداي اينكه از نگراني هيچگونه "شخصا من
شود ، عام صورت به منفي تبعات و استفاده سوء باعث قانون ،
با و اسلامي است كشوري كشورما ، اينكه به توجه با.ندارم
بخواهيم ما كه ميرسد نظر به كمتر فرهنگي ، زياد سابقه
.ببريم سئوال زير جزئي مسائل اين با را والا ارزشهاي اين
اگر معتقدم و ميكنم افتخار ايران پزشكي جامعه به خود من
بوده نظارتي سيستمهاي ضعف دليل به شايد بوده ، موارديهم
قاطع برخورد آن با و نكرده خفه نطفه در را انحرافات كه
فرهنگ و غرب فرهنگ در است مشكل ، ممكن اين.نكردهاند
مساله تنها فقط.هستند دور خدا از كه باشد مطرح اروپا
و انساني بحث يك كه است اهداكننده فرد خانواده به كمك
انجام به قادر هم گيرنده عضو فرد اگر و است طبيعي "كاملا
اهداكننده فرد خانواده كه است دولت وظيفه نباشد ، امر اين
بنياد نيز اكنون هم اينكه كما دهد ، قرار حمايت مورد را
.ميدهد انجام را كار اين خاص بيماريهاي
بود؟ چه مجلس در طرح اين رد علت *
نمايندگان و پزشكي جامعه قبل ، دفعه ميكنم تصور من *
خوب طرح اين روي بهداري محترم كميسيون و مجلس پزشك محترم
نكته و شوند توجيه بايد محترم نمايندگان.نكردند كار
قبل دفعه.كنند جدا هم از را مغزي مرگ و كما بحث ظريف
كه بودهاند فراواني بيماران كه ، بود شده مطرح طور اين
آمده پيش تصور اين و شدهاند بيدار و بوده كما در مدتها
من نظر به.شد خواهد گرفته عضو كمايي ، بيمار از كه بود
توجيه "كاملا نمايندگان و شود كار مساله اين روي بايد
كساني تمام و مجلس بهداري كميسيون خبري ، رسانههاي.شوند
در را خبري بلندگوهاي كه افرادي و دارند قلم به دست كه
كه كساني و دارند مصاحبه امكان كه كساني دارند ، اختيار
شوند ، فعال بايد دارند ، دانشگاهها در اجرايي مسئوليت
"قطعا و هستند فهميده و عاقل بسيار ما محترم نمايندگان
و ميكنند تصويب را مترقي قانون اين شوند ، توجيه خوب اگر
قوانين ما ، مجلس درندارد وجود كار اين براي مانعي
و است شده تصويب نمايندگان توجيه با پيچيدهتر و مهمتر
و است همراه خانوادهها شادي و زندگي با كه قانون اين
علمي سطح افزايش و ملي فرهنگ ترقي و تعالي باعث
اينكه مگرشد خواهد تصويب "حتما ميشود ، ما دانشگاههاي
مسئوليت كردم عرض كه همانگونه نشود ، داده كافي توضيح
نماينده ، محترم پزشكان بهداري ، كميسيون عهده به خطير
بهداشت ، وزارت پارلماني امور معاونت بهداشت ، محترم وزير
ميتوانند كه است كساني همه و پزشكي نظام محترم سازمان
.كنند كار زمينه اين در
.بفرماييد داريد ، خاصي صحبت اگر پايان در *
موضوع اين به ويژه توجه كه خاص بيماريهاي بنياد از من *
.باشند موءيد و موفق همه كه اميدوارم و ميكنم دارندتشكر
.متشكرم كرديد ، شركت گفتگو اين در كه اين از *
قائمي فاطمه:از گفتوگو
جهت معلم مراكزتربيت زن فارغالتحصيلان
!نكنند مراجعه پرورش و بهآموزش اشتغال
تهران شهر پرورش و آموزش كل اداره:فرهنگي علمي گروه
اجراي راستاي در:كرد اعلام اطلاعيهاي صدور با ديروز
عدم به توجه با و متبوع وزارت از صادره عملهاي دستور
زن فارغالتحصيل جذب براي متمركز اعتباري رديف اختصاص
به (تا 1378 سال 1373 از) معلم تربيت مراكز و دانشسراها
.بود نخواهد مقدور مذكور فارغالتحصيلان كليه كارگيري
شهر سهميه لغايت 1378 سال 1373 فارغالتحصيلان كليه
نگرديدهاند بكار مشغول و نشده جذب تاكنون كه تهران
شهرستانهاي كل اداره به كار به اشتغال جهت ميبايست
بديهي.كنند مراجعه بومي استانهاي ساير يا تهران استان
قانون مطابق و شده شناخته مستنكف صورت اين غير در است
.شد خواهد رفتار آنان با خدمت متعهدين
|