در كاركنان مشاركت مطلوب آثار و اهميت
سازماني امور
!شب نان از واجبتر
آفريقا در سنگين ترافيك
نسترن متري روشنايي 20 تامين
دوش به بايد را نامهرباني اين چگونه
!كشيد؟
شرقي آذربايجان در داروخانه تاسيس مشكلات
در كاركنان مشاركت مطلوب آثار و اهميت
سازماني امور
الهي ، اديان از هيچكدام در امور ، در مشاركت و مشورت و شور
از و نگرفته قرار توجه مورد اسلام ، حياتبخش دين همانند
در اسلام ، غني فرهنگ در.نيست برخوردار والايي جايگاه
تصميمگيريها در شيوه اين بكارگيري روايات ، و آيات قالب
اگر و است گرفته قرار توصيه مورد جدي بطور مسائل حل و
دهيم ، قرار بررسي مورد را مشورت و مشاركت بر مترتب آثار
است قائل آن براي اسلام غني فرهنگ كه اهميتي به
.برد پيخواهيم
تنها نه ديگران آراء و نظرات از استفاده با تصميمگيران
كار انجام شيوه بهترين و مينمايند اتخاذ را بهتري تصميم
و داده كاهش را تصميمگيري مخاطرات بلكه برميگزينند ، را
.ميكنند بيشتر نيز را شده اتخاذ تصميمات اجراي ضمانت
موجب تصميمگيريها در شيوه اين بكارگيري همچنين
نيز و كننده مشورت آگاهي و بصيرت دامنه شدن گستردهتر
.ميشود شونده مشورت كاري روحيه تقويت
ممكن ، طريق هر از سازماني امور در كاركنان نقش ايفاي براي
براي كاركنان آمادگي آنها مهمترين كه است لازم شرايطي
تصميمگيري در مشاركت و شدن درگير كه چرا ميباشد اينكار
تنها نه هستند آمادگي پايين بسيار سطوح در كه افرادي با
.دارد پي در نيز را زيانهايي بلكه است فايده از خالي
آگاهي و شناخت بايد ميگيرند قرار مشاركت مورد كه افرادي
و ميل با نيز خود و داشته مشاركت مورد موضوع از كافي
از نظر اظهار درخواست.دهند نشان علاقه كار اين به رغبت
آگاهي و اطلاع فاقد آن خصوص در كه موضوعي به راجع افراد
نابينا فردي از كه است اين به شبيه بسيار هستند لازم
.باشد ديگر نابيناي عصاكش كه شود درخواست
در "شرايط واجد" كاركنان دادن مشاركت بنابراين
موءثر و مفيد بس كاري آنان ظرفيت با متناسب تصميمگيريهاي
به نيل و انساني نيروي سريعتر بالندگي و رشد جهت در
مانند نباشد فراهم آن شرايط اگر اما.است سازمان اهداف
بسپاريم نوجواني به حركت براي را كشتي سكان كه است اين
.ندارد اينكار براي تواني و انگيزه و تمايل هيچگونه كه
بصورت افراد بايد آن در كه است فرايند يك مشاركت
توان كه شرطي به نمايند دخالت مربوطه امور در داوطلبانه
.باشند داشته را اينكار براي لازم انگيزه و
مديريت كه معتقدند ترديدي هيچگونه بدون صاحبنظران امروزه
از.سازمانهاست در موءثر و مطلوب مديريت روش تنها مشاركتي
و خصوصيات با كه است روشي مشاركتي مديريت كه آنجايي
اينرو از دارد ، سروكار انساني كرامت با و انسانها روحيات
كرد ايجاد درآن انعطافهايي ملتي ، و جامعه هر در ميتوان
است جهت بههمين شايد.باشد ملت و جامعه آن با متناسب كه
مشاركتي مديريت از فراگير و دقيق تعريفي نميتوان كه
از كلي تعريف يك بايد ناگزير وجود اين با.آورد بهعمل
:كند بيان آنرا اساسي مباني و اصول تنها كه نمود ارائه آن
عملياتي و كار گردش مجموعه از عبارتست مشاركتي مديريت"
روند در را سازمان يك زيردستان و كاركنان تمام كه
شريك و داده دخالت سازمان آن به مربوط تصميمگيريهاي
مشاركت و همكاري بر مديريت ، نوع اين اصلي تاكيد.ميسازد
و است استوار افراد عموم داوطلبانه و مندانه علاقه
حل در آنها ابتكارات و نظرات ايدهها ، از ميخواهد
اين فرايند اساس لذا.كند استفاده سازمان مسائل و مشكلات
كاركنان و مديريت بين اختيارات تقسيم مبناي بر مديريت
".است استوار
و نظرخواهي از گسترده طيف يك در را كاركنان مشاركت اگر
خواهيم دهيم قرار عمده تصميمات در مشاركت تا ساده مشورت
نيز نظرخواهي و مشورت به حتي مديران اكثريت كه ديد
مدير مشورت و نظرخواهي ايران ، جامعه در.ندارند اعتقاد
(خود همتراز موارد برخي در وحتي) زيردست كاركنان با
طبيعي بطور مديران و ميشود محسوب مديريت ضعف مسلم نشانه
تحقيقي گزارش يك طبق بر.ميجويند احتراز آن از بشدت
مديران از نفره آماري 160 نمونه يك در مشاركت ، درباره
از نفره آماري 200 نمونه يك در و درصد پرورش ، 76 و آموزش
حتي كاركنان مشاركت به اعتقادي درصد صنعت ، 67 بخش مديران
.نداشتهاند نيز مشورت و حدنظرخواهي در
باشند ديدي چنين داراي كه مديراني است واضح بنابراين
.داد نخواهند نظر اظهار اجازه خويش زيردستان بر هيچگاه
مشورت از مختلف دلايل به تصميمگيران و مديران
دلايل اين مهمترين كه ميجويند احتراز خويش بازيردستان
به تمايل همچنين و زيردستان به اعتماد عدم ميتوان را
داراي ما.دانست خود به حد از بيش اطمينان و تكروي
افراد نيز فردگرا جوامع در و هستيم فردگرا جامعهاي
تا دهند انجام تنهايي به را كارها كه دارند تمايل "عموما
.بزنند اقدامي به دست ديگران مشاركت و همكاري با اينكه
مديران به تنها سازمانها در مشاركت كمرنگي عامل
بسزايي سهم كمرنگي اين در نيز كاركنان بلكه برنميگردد
سازماني امور در مشاركت از مختلف دلايل به آنان.دارند
.ميكنند خودداي
اگر باشد ، كه نحوي هر به سازماني امور در كاركنان مشاركت
خواهد بدنبال را مطلوبي پيامدهاي شود ، گرفته بهكار درست
در شيوه اين از استفاده نتيجه و پيامد عمدهترينداشت
به دلبستگي و تعهد نيز و دگرگوني و پذيرش تصميمگيري
تصميم يك اتخاذ در فرد يك وقتي.است سازماني اهداف
و پذيرفت خواهد نيز آنرا راحتي به باشد داشته مشاركت
خواهد هم را تصميم آن اتخاذ از حاصل تغيير و دگرگوني
.نميدهد بروز خود از مقاومتي تغيير آن برابر در و پذيرفت
تعهد موجب سازماني تصميمگيريهاي در فرد مشاركت همچنين
.ميشود سازماني اهداف به نسبت وي بيشتر دلبستگي و
و مشكلات حل براي لازم تواناييهاي همه تنهايي به كس هيچ
و مشاركت سايه در تنها.ندارد اختيار در را تصميمگيريها
و رشد همچنين.ميآيد بدست امكان اين كه است همفكري
در افراد نمودن توانمند و نوآوري و خلاقيت فكري ، ارتقاء
آنان دادن مشاركت كه است آنان فكري نيروي بكارگيري گرو
مسائل با ارتباط در آنان از نظرخواهي و تصميمگيريها در
.ميشود نيرو اين تقويت و افتادن بهكار موجب كاري
و نتايج ميتواند سازماني امور در كاركنان مشاركت
فراهم آن كاركنان و سازمان براي را همهجانبه پيامدهاي
در چه سازماني امور در كاركنان دادن مشاركت براي.آورد
در آنان دادن شركت با چه و پيشنهادات سيستم چهارچوب
جانب از هم را كار اين موانع بايد مديريتي تصميمات
بستر ايجاد با و برده بين از كاركنان جانب از وهم مديران
فراهم را كار اين انجام زمينههاي مشاركت ، براي مناسبي
كه بخواهند واقعي بطور بايد مديران چيز هر از قبل.نمود
در.دهند دخالت خود تصميمگيريهاي در را كاركنان نظرات
باشند ، نداشته كار اين به تمايلي تصميمگيرندگان كه صورتي
قصد كه مديريكرد نخواهد پيدا را خود مفهوم مشاركت
نداشته را خود زيردستان پيشنهادات و نظرات از استفاده
راجعبه خود زيردستان نظرات شدن جويا صورت در حتي باشد
زيان به اين و گرفت نخواهد بهكار را نظرات آن موضوع يك
كه دريابند كاركنان وقتي زيرا.شد خواهد تمام سازمان
احساس نيستند قائل ارزشي عمل در آنان نظرات براي مديران
آنرا اهداف و سازمان به نسبت خود تعهد و كرده سرخوردگي
.داد خواهند دست از
كافي آگاهي و اطلاع كه كاركنان دادن مشاركت ديگر طرف از
.بود خواهد زيانبار نيز باشند نداشته را موردنظر موضوع از
ارائه تمايل داراي بايد توان بر علاوه همچنين كاركنان
تبيين "مسلما.باشند تصميمگيرندگان به پيشنهادات و نظرات
و تشويق موجب سازماني ، افراد براي مشاركت فوائد و آثار
زيرا ميشود كار اين به آنان تمايل و بيشتر مندي علاقه
در را مديران بويژه كار ، اين مطلوب پيامدهاي از آگاهي
.ساخت خواهد مصمم آن بكارگيري
وجود گرو در كاركنان مشاركت مطلوب آثار وجود حال اين با
جانب از هم آن ، مطلوب بكارگيري جهت لازم تمايل و توان
.ميباشد كاركنان جانب از هم و مديران
تنهايي الهيار
!شب نان از واجبتر
مفرح برميآيد چون و است حيات ممد رود فرد كه نفسي هر
است ، كشيدن نفس شب ، نان از واجبتر بفرماييد باورذات
مسئولان توسط حرفهايي بفرماييد عنايت.(بازدم و دم)
و فوري و انقلابي عملي هم آن عمل؟ كو ولي شده گفته محترم
كارها ديگر همانند مسيري نبايد هوا آلودگي مسئله.عاجل
باور.كند طريق طي بوروكراسي عظيم سيستم در و كند طي
.واجبتراست شب نان از هوا كنيد باور ميكنم ، كنيد ، تاكيد
وعده حالا تا چقدر (محترم) واحد شركت و شهرداري همين
واحد شركت ومينيبوسهاي اتوبوسها كردن گازسوز براي
با خردسال بچههاي كه را روزي رفته يادتان چرا دادهاند؟
اين "لطفا.كردند تظاهراتسمبليك و آمدند خيابان به ماسك
بنويسيد.كنيد چاپ هم درشت حروف با كنيد ، چاپ را حرفها
انسان يعني خلقت شاهكار اين شايد تا بنويسيد بار صدها و
.بيايد خود به
صنعتيفر ابوالقاسم
آفريقا در سنگين ترافيك
منطقه شهرداري توسط آفريقا خيابان دورگردهاي كردن مسدود
بر بلكه است نداده كاهش را خيابان اين ترافيك تنها نه 3
داشتم ، منطقه شهرداري با كه تماسي طي.شده افزوده آن
در دورگردها كردن مسدود طرح كه كردند اعلام مسئولين
با حال.ميگيرد انجام آزمايشي طور به آفريقا خيابان
شهرداري ترافيك مسئولين آيا اقدام اين از ماه گذشت 4
منطقه محترم شهردار كاش اي نرسيدهاند؟ نتيجه به منطقه 3
اين به سري ظهر از بعد بهخصوص ساعات از پارهاي در
بهدليل كه باشند سنگيني ترافيك شاهد تا بزنند خيابان
.است گرفته شكل منطقه شهرداري كارشناسان كاري ندانم
آفريقا خيابان در ساكن شهروندان از جمعي
نسترن متري روشنايي 20 تامين
- نسترن متري بيست خيابان -جنتآباد خيابان ساكنان از
و دارد سبز فضاي خيابان اين از زيادي بخش.هستم
و برق چراغ تير فاقد نيز آن كناره و است غيرمسكوني
تاريكي علت به محدوده اين از عبور شبها و است روشنايي
خطرناك و دلهرهآور كودكان و خانمها براي بويژه مطلق
روشنايي هزينه كه تهران منطقهاي برق است اميد.است
تامين براي ميكند دريافت حساب خوش شهروندان از را معابر
.كند اقدام منطقه اين روشنايي
محفوظ نام
دوش به بايد را نامهرباني اين چگونه
!كشيد؟
!پرورش و آموزش منطقه 5 در شكني حرمت
رگ در درد و ميآيد آرام آرام سنگينياش تمام با دلتنگي
نگاه يك تنها ميان اين در ميكند ، آشيانه آدمي ريشه و
.است بس را ما دلجويانه
ابتدايي مدارس از يكي در ساله ندا 6 فرزندم ثبتنام جهت
مسئول به ميباشد فرهنگيان فرزندان مخصوص كه منطقه 5
برو امروز از بعد.نمودم مراجعه (ر.آقاي) ابتدايي مقطع
خاطر به بنده و گذشت ماه حدود 2 بالاخره بيا ، فردا
نداشتم ، را اداره به رفتن توان ديگر شغلي و زندگي مشكلات
نيز او كه همسرم به را فرزندم ثبتنام پيگيري ناگزير
.دادم ميكند ، خدمت كريم رباط منجيلآباد در و است فرهنگي
بود ، رسيده ابتدايي مقطع مسئول خدمت مورخ 27/6/78 در
او ناراحت و عصباني چهره شاهد منزل به برگشتن از بعد
ارباب با او بيتوجهي و برخورد از نشستن از قبل.بودم
تازه ديدم كردم مراجعه خودم بعد روزميكرد شكايت رجوع
آن مسئول كه ارزشيابي اتاق به و برداشته را من درخواست
تحويل را من درخواست و رفتند بود نيز ثبتنام ستاد مسئول
چرا گفتم بگيريد ، جواب بيائيد فردا شما گفت من به.دادند
اين از خسته بالاخره.نميدهند جواب امروز گفت نه ، امروز
ستاد مسئول به همكاران كردن فردا و امروز و بازي كاغذ
چنين ايشان به "دقيقا.كردم مراجعه (ر.آقاي) ثبتنام ،
و شغلي گرفتاري دليل به قسم خدا به شرمندهام ، :گفتم
من براي فردا دارد وجود مدرسه بازگشايي براي كه مشكلاتي
.كنيد حل را من مشكل امروز ندارد ، وجود مراجعه امكان
ثبتنام براي جا ما است مشخص جواب فرمودند جواب در ايشان
براي شايد داريم درخواست زيادي تعداد نداريم شما فرزند
گفتم !امتياز براساس هم آن كنيم ثبتنام نفر يك پايه هر
رجوع ارباب كردن سر به دست اندي و ماه دو از بعد (ر)جناب
است؟ صحيح ميدهيد من به كه جوابي آيا همكار يك هم آن
منطقه مسئول خود با گرفتم تصميم.ندارد ربطي من به گفتند
داني تو مشكلات با.نمايم مطرح را مشكلاتم و كنم درددل
بر علاوه كردم ، سلام ادب حكم براساس شدم ، اتاق وارد من و
صحبتهاي از هيچكدام جواب نداد ، را سلامم جواب اينكه
چكار گفت و كرد بلند را سرش لحظه يك در !نداد را حقير
چند فرزندم ثبتنام مورد در ميخواهم گفتم داري؟
هر.ندارد ربطي من به گفتند كنم ، صحبت شما با دقيقهاي
اجازه.كنم صحبت شما با دقيقه دو كردم التماس چقدر
اتاق وارد ثبتنام ستاد از شخصي صحبت ، حين در.ندادند
اتاق از مرا داد دستور منطقه مسئول و شد ، منطقه مسئول
پيراهن تاملي هيچگونه بدون نامبرده و بياندازند بيرون
.انداخت بيرون اتاق از و كرد پاره گرفت ، مرا
فرهنگي يك با اينگونه گفتم ميريختم اشك كه حالي در
زباني و خصمانه نگاهي با منطقه رياست ميكنند؟ برخورد
اگر (..و آشغال -بيشعور -احمق) كرد فحاشي به شروع تلخ
بيرون اطاقم از را شما بيايند ميگويم نروي بيرون
بيرون را شما تا انتظامي نيروي ميزنم زنگ و بياندازند
.بياندازند
بودم نشسته اداره راهروي در نگران و گريان كه حالي در
مدير صورت بيا گفت و آمد من نزد اداره پرسنل از شخصي
را فرزندت فردا تا ميكنم صحبت او با من ببوس ، را منطقه
.آمدم بيرون اداره از ميكني ، ضرر وگرنه نمايد ثبتنام
كودكي سالهام فرزند 6 ندا همانند ايكاش گفتم خود به
ماهيهاي به خيره و مبهوت و گيج نگاههاي همان با بودم
.خانهمان كوچك حوض قرمز
كه شد عاملي منطقه 5 مسئول ناپسند و بيادبانه برخورد
دوش بر تا بايد ايوبوار تحمل نه ، ديگر كه برآرم فرياد
.را نامهرباني اينهمه نياورد ، بر دم و كشد
آب داشتم آرزو منطقه مدير اتاق در (يكشنبه) تلخ روز آن
آسمان و ميرسد آخر به دريا كه آنجا افق ، گستره در شوم
.ميشود آغاز
بايد "جدا كردم احساس كه شد عاملي نامبرده برخورد
بدانم خود امن پناه را طبيعت تنها و بشويم دست ازآدمها
.شوند شبم و روز همدم آبشارها و دشتها و كوهها و
چه تهران ، استان پرورش و آموزش محترم مديركل آقاي اما و
بست؟ بايد دهان آيا كرد؟ بايد
دم و كشيد دوش به را نامهرباني اين بايد چگونه -
.برنياورد
در ندا ، فرزندم ثبتنام خاطر به كه خانوادهام جواب در -
اميدوار ديگر سوي از و بوده گرفتار و نگران تابستان طول
بگويم؟ چه ماه چند از بعد ثبتنام ، به
و كلام با كه تربيتي و آموزشي محيط در كه است تاسف جاي
خشونت و زور كرد ، حل را مسائل ميتوان نظر تبادل و تفكر
.شود جايگزين
معلم كه شده داده تذكر بارها تربيتي بخشنامههاي در -
...و سرزنش و تنبيه و توهين را دانشآموز كه ندارد حقي
است؟ دانشآموز و معلم براي "صرفا بخشنامه اين آيا.كند
.دارند را برخوردي چنين حق منطقه مسئولين و
از كنندهاي قانع جواب تا مينشينم انتظار به اينك
نشود باعث بياعتمادي درد نكرده خداي تا بگيرم ، مسئولين
نامبرده اينكه صرف به و شوم بيتوجهي و بدبيني دچار كه
ضايع كسي از حقي هستم ، دبير بنده و ميباشد منطقه مسئول
.گردد
بنايي محمدرضا
شرقي آذربايجان در داروخانه تاسيس مشكلات
كه هستيم ، شرقي آذربايجان استان داروساز دكترهاي از جمعي
بدون سالهاست و شدهايم فارغالتحصيل داروسازي رشته در
عنوان باشيم ، داشته داروخانهاي خود از بتوانيم اينكه
در انتظار سالها از بعدميكشيم يدك خود با را "دكتري"
جديد آئيننامه درمان و بهداشت محترم وزارت سال 77 اوايل
داروخانهها تعداد افزايش بر مبني را داروخانهها تاسيس
كشور ، استانهاي تمامي به را كشور شهرستانهاي و شهرها در
دانشگاه ما ، استان در متاسفانه.نمودند ابلاغ اجرا جهت
خيلي مذكور آئيننامه اجراي مورد در تبريز پزشكي علوم
از سال 77 ماه مهر در اينكه عليرغماست نموده عمل كند
داروخانه ، تاسيس براي انتظار ليست در موجود متقاضيان
بالاخره بود ، شده ارسال مدارك ارائه براي دعوتنامهاي
ليست سال 78 ماه ارديبهشت در تاخير ماهها از بعد
حتي و گرديد تعيين شرايط واجد داروسازان اولويتبندي
در تصويب جهت را خود شده تكميل مدارك نيز آنان از برخي
در دارو امور بر نظارت كل اداره به ماده 20 كميسيون
از سال 78 ماه مرداد در متاسفانه.نمودند ارسال تهران
اداره:كه است شده گفته "شفاها استان دارويي مديريت طريق
استان دارويي مديريت اولويتبندي دارو امور بر نظارت كل
.شود بندي اولويت بايد دوباره و نداده قرار تاييد مورد را
براي ماه 78 شهريور اول تاريخ به دوباره كه طوري به
تاسيس براي انتظار ليست در موجود متقاضيان تمامي
لاك حركات اين با كه است ، شده ارسال دعوتنامه داروخانه ،
استان دارويي مديريت "خصوصا ايران اداري سيستم پشتي
اجراي براي ديگر سال دو يكي ما بايستي شرقي ، آذربايجان
كنيم صبر است شده ابلاغ سال 77 اوايل در كه آئيننامهاي
آرزو اين است ممكن نيز همكارانمان از برخي ناكرده خداي و
از بسياري كه است ذكر به لازم.ببرند گور به خود با را
اجرا سال 77 همان در را آئيننامه اين كشور استانهاي
حاضر درحال استانها آن در ما همكاران از برخي و نموده
مربوطه شهرهاي در عزيز ، هموطنان به خدمات ارائه مشغول
.ميباشند
و درمان بهداشت محترم وزير از فوق مقدمه به عنايت با
وقت اسرع در مسايل اين به كه داريم تقاضا پزشكي آموزش
جهت در باشد گامي شايد ما ، مشكل حل كه نمايند رسيدگي
و وزارتخانه آن به وابسته ادارات در بازيها كاغذ كاهش
بردروديوارشان كه زيبا بسيار شعارهاي برخي تحقق هم شايد
.مينويسند
شرقي آذربايجان داروساز دكترهاي از جمعي
|