شعبان نيمه فرخنده جشن مناسبت به
خوشبختي اراده انتظار ، اراده
و اظهرالكنوز وله بعلمي ، بلادي و عبادي احيي به و..."
الضمائر و عليالاسرار اظهر اياه و بمشيتي ، الذخائر
اعلان و امري انفاذ علي لتوءيده بملائكتي امده و بارادتي ،
"...ديني
(بابالمهدي في الخاتم النبي كلمات من)
.بخشم زندگي علمم به را شهرهايم و بندگانم او ، سبب به و"
و.سازم ظاهر خود مشيت به را ذخائر و گنجها او براي و
.كنم ظاهر او براي تنها -خود اراده به را ضمائر و اسرار
جهت در را او تا دهم ، امداد خود فرشتگان با را او و
"...كنند تاييد دينم آشكارساختن و امرمن اجراي
برتر ، دنياي به اميدبستن و انتظار و منجي ، ظهور به اعتقاد
خداوند را آن وعده كه است تشيع مكتب بديل بي آرمانشهر
آفاق در كه حال ، حسرات در نه را عالم آن ، سبب به و داده
.است فرموده تهذيب آسماني - زميني آيندهاي اميدبخش
با پيوستگي تلاش در "دائما موعود ، امامي انتظار با بشريت
حضور.ميگيرد قرار آن عيني و حقيقي بنيادهاي و مكتب
كبرا ، غيبت دوران تمام در (عج) مهدي مستمر و مداوم
از دائم و داري امامي و ناظر تو كه ندارد اين جز مفهومي
مند بهره خداوند هدايت و رحمت فيض
، آگاه انسان به سرگردان و عصيانگر انسان اينجا در. هستي
به روزمره انسان و.ميشود بدل پرستشگر و ايمان با
الهي متصاعد حيات ضرورت و صيرورت در كه مستمري انسان
برقرار نقطه اين در كه وحدتي و پيوستگي.است گرفته قرار
و زميني آرمانشهر مرز برداشتهشدن از متاثر ميشود
ترسيم آسماني افقي خود ، تاويلهاي در كه آنان.است آسماني
عملهظلمه ، همچون و ميپويند افراط راه لاجرم ميكنند ،
عصر در را غيبت فلسفه و ميكوشند ظلمت و ظلم كثرت در
ستمگري يكسر را جهان تا گويي.ميجويند امت ايمان كسادي
كه آنان مقابل ، در.نيست ظهور امكان نپيچد ، هم در
ظالمانه واقعيت از ميسازند ، مرتسم را زميني آرمانشهري
خوشبيني و ميكنند غفلت تاريخ همه در بشر اجتماعي هستي
ژرفاي و انتظار روح با كه ميدهند رواج را كودكانهاي
ذات در كه پيوستگي اين اما.است بيگانه متمهديانه انديشه
واقعي ذات از متاثر فلسفهاي و است شيعي منتظران تفكر
و اجتماعي قانونمنديهاي كامل بيان واقع در دارد ، هستي
كه دوراني در آن محتواي و صورت جمعبندي و است بشر تاريخي
.داد خواهد قرار انسان پيشاروي تاريخ ناگزير انجام
در خاتميت ، فكر از منبعث تاريخ فلسفه و شيعه فرجامشناسي
و ميخورد پيوند انسان جاري و رايج زندگي به نقطه همين
و است زميني هم ،(عج)مهدي.ميآفريند را انتظار انديشه
تفضلهاي وامدار و معصوم و آسماني هم و حاضر ، و وحي زنده
و ميپيوندد بشر تاريخ به خداوند اراده لذا الهي ،
نزديك آيندهاي رادر مهدي آرمانشهر و اميد عظيم رودخانه
شايسته اكنون و حال مردمان آيا آينده؟ چراميدهد نويد
دقيقه اين در اساسي سئوالهاي اين به پاسخ نيستند؟ ديدار
ميدهد تشكيل حال لحظههاي را آينده خشتهاي كه است نهفته
بزرگ آرمانشهر شكلگيري در انساني فرد هر مساعي و عمل و
و خودآگاه بشر ، ابناء همه پس.بود خواهد موءثر بشريت
يك ، هر و ناگزيرند و ژرف عاقبت اين خدمت در ناخودآگاه
زيرا.نميداند كه ياسربازي ميداند ، كه كوشندهاي
:شد خواهد چنين و باشد چنين است كرده اراده خداوند
نجعلهم و فيالارض ، استضعفوا عليالذين نمن ونريدان"
و نبوت عالم ذخيره ميلاد سالروز "نجعلهمالوارثين و ائمه
امام ولايت ، منشا و امامت ختم خاتميت ، رخشنده گوهر
.باد خجسته انسانها همه بر (عج)زمان
|