ايران در ادبي ترجمه
مهدوي يحيي دكتر گراميداشت در مقالاتي مجموعه
ايران در ادبي ترجمه
همايش نخستين از گزارشي
بهمنماه الي 28 مقدس 26 مشهد
:اشاره
طولاني بس قدمتي كه است هنري و علمي گونههاي از ترجمه
منظر از هنر و علم وادي در اينگونه گرفتن قرار.دارد
و ابعاد داراي ترجمه.است متفاوت مختلف صاحبنظران
بحث موضوع خود آنان از يك هر كه است گوناگون رويههاي
خود كه است "ادبي ترجمه" ابعاد اين جمله از.است مفصلي
.دارد خود فراسوي فراواني نبايدهاي و بايدها
مشهد فردوسي دانشگاه انگليسي ادبيات و زبان گروه همت به
روزهاي در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت فرهنگي معاونت و
"ايران در ادبي ترجمه همايش نخستين" بهمنماه 2628
.شد برگزار
جايگاه مورد در نظرهايي تبادل و بحثها همايش اين در
و زباني تعادل عملي ، و نظري مباحث رابطه ادبي ، ترجمه
برخي و مترجم تربيتي مسايل سبكي ، تحولات فرهنگي ، تعادل
.شد مطرح ديگر مباحث
.همايش اين برگزاري از است گزارشي ميآيد پي از كه مطلبي
عليزاده مهدي :از گزارش
مشهد در همشهري خبرنگار
با توامان ديرباز از كه است گونههايي ازجمله ترجمه
ترجمه درحقيقت.است شده زاده انساني جوامع ترقي و پيشرفت
بر آنان تعامل در كه مختلف ، فرهنگهاي ميان است واسطهاي
در فربهي و غنا اين و ميشود افزوده فرهنگ هر وسعت
.ميكند ايفا بهسزا نقش آن باروري و تمدن آفرينش
اما دارد ، وافري اهميت مختلف علوم ميان در اينگونه
اثرگذاري درنتيجه و بيشتر مخاطبان كه "ادبي ترجمه"
از كه زباني تاثيرات و دارد فرهنگها انتقال در عميقتري
.است برخوردار خاصي اهميت از ميگذارد جاي بر خود
ادبي ترجمه درباره بحث جهان دانشگاهي محافل در امروزه ،
زبانشناسي ، حوزههاي از محققاني و است پررونق بسيار
به كدام هر مرتبط ، حوزههاي ديگر و فلسفه هنر ، ادبيات ،
.هستند درگير ادبي ترجمه نظري مباحث با نوعي
شايد و دارد ديرينه سابقهاي نيز ما كشور در ادبي ترجمه
انزابينژاد دكتر هرچندشد متصور آن براي آغازي نتوان
اسلام پيدايش از پيش سالها طبيب برزويه است ، معتقد
.است برگردانده پهلوي به سانسكريت از را دمنه و كليله
ما فرهنگي ريشههاي و اعماق تا گونه اين است مسلم آنچه
.است كرده نفوذ
اين كنكاش در سعي "ايران در ادبي ترجمه همايش نخستين"
و عملي موضوعات نظري ، مباحث به پرداختن.داشت ريشهها
ضرورتي ايران در ادبي ترجمه فرازهاي و نشيب بهطوركلي
خود به را رشته اين مدقق و محقق هر ذهن ديرباز از كه است
در آغازين اقدامي نوعي به همايش اين و بود داشته مشغول
.ميشود محسوب صعب مسير اين
به نشست اين در خارجي و داخلي دانشمندان از تن از 50 بيش
ترجمه عملي و علمي مختلف مسايل پيرامون تبادلنظر و بحث
واقع مظلوم ما جامعه در ادبي ترجمه متاسفانه.پرداختند
به ظاهر به كتابها برخي و مطبوعات كه است درست.است شده
.است سطحي و ظاهري اقدامات اين اما ميپردازند ادبي ترجمه
ترجمه مسايل زيربنايي و ريشهاي مباحث به يافتن دست
اين سر بر همت كه دارد ژرفانديش "مرداني دانشي" به نياز
.بگذارند كار
وضعيت بود وادي اين در نخستين قدمي كه همايش اين در
شركت براي زمينههايي درواقع و شد بررسي ايران در ترجمه
و ضعفها خود كاوشگري با كه شد فراهم صاحبنظران جدي
.كنند كوشش آنها رفع براي و بيابند را ترجمه قوتهاي
در كه است مباحثي ازجمله ميپوشانند ترجمه بر كه صبغهاي
كه معني اين به است ، مطرح جدي بهطور ادبي ترجمه حوزه
بهزعم و ميدانند هنري گونهاي را ترجمه صاحبنظران برخي
و ميخوانند "هشتم هنر" را آن كزازي ميرجلالالدين استاد
آن پرورش و بالندگي در را مترجم نكتهسنج و سرشار ذوق
.ميدانند دخيل
ترجمه و ميگيرند قرار علمانگاري صف در ديگري دانشمندان
و قانونمند اصول براساس بايد كه ميدانند دانشي را
.پذيرد انجام روشمند چهارچوبي
متشكل گونهاي را ترجمه كه دارد وجود نيز سومي نظر اما
حسن استاد صاحبنظران اين ازجمله ميداند ، بالا قسم دو از
و ذوق با كه است هنر ترجمه":است معتقد كه است لاهوتي
موسيقي ، مثل اما دارد ، مستقيم رابطه مترجم هنري استعداد
در و كرده پيدا علمي جنبه ما روزگار در نمايش و نقاشي
فن ترجمه گفت ميتوان پس است ، گرفته قرار نظري علوم شمار
صاحبان مختلف نظرات و تجربهها از كه علمي است هنري يا
اين نظرات كه بايد و است آمده بوجود فن اين انديشه
تا بيابد بررسي و ارائه و ظهور فرصت هنرمند انديشهوران
قابل و عملي قواعد و اصول آنها ، جمعبندي و تلاقي از
در نظاممند و مكتوب و مدون صورت به و شود پيدا استفاده
همه با رشته اين كه آن خاصه گيرد ، قرار ديگران دسترس
".است جوان بسيار قدمتش
اين مهمان شرقي آنگلياي دانشكده از كه بوش پيتر دكتر
اصلي متن از كپي يك كه را ترجمه از توقع اين بود ، همايش
آن عدم يا ترجمهپذيري راجعبه بحثي در و دانست غلط باشد
نظريهاي ادبي متون ترجمهناپذيري":گفت ادبي آثار در
كه است مسلم البته.ندارم علاقهاي آن به من و است منفي
تمام كه اين كما باشد نواقصي است ممكن ترجمهاي هر در
برقراري كه نيست معني بدان اين ولي دارند ، نقصي ارتباطات
".است غيرممكن ارتباط
در مهمي رمز ادبي ترجمه در را مترجم بيباكي و جسارت وي
ادبي ، اثر نويسنده يك كه آنجايي از":گفت و دانست موفقيتش
دست زبان در نوآوري گونهاي به خود كار در ميكند سعي
زبان در نو ترجمه يك خلق براي نيز ادبي مترجم يك يابد ،
كه اين از نبايد و كند عمل اقتدار ، با بايد مقصد ،
متن به نزديك لفظي لحاظ از ميبرد كار به كه معادلهايي
".باشد داشته واهمهاي نيست اصلي
صور ادبي ، صنايع كيف و كم توصيف نيز وثوقي حسين دكتر
به مفاهيم انتقال در را ادبي ترجمه در ايماژها و خيال
را آن به رسيدن لازمه و دانست اهميت حايز مقصد زبان
.كرد عنوان ادبي آرايههاي تمام بررسي
است مطرح ادبي ترجمه حوزه در كه مهم مباحث ديگر از
بيان به است ، خواننده به او توجه يا متن به مترجم اهتمام
خوانندهگرا و (گرا لفظ) متنگرا بخش دو به مترجمين ديگر
.ميشوند تقسيم (محتواگرا)
سعي اما هستم وفادار متن به":ميگويد امامي كريم استاد
زبان الفاظ قالب در ميكنم ترجمه كه را آنچه ميكنم
".باشد فارسي
:ميدارد اعلام تمام صراحت با كزازي ميرجلالالدين دكتر
ترجمهاي اگر يعني گراست ، لفظ ترجمه ترجمه ، گونه تنها"
كناري به را لفظ اگر.نيست ترجمه من ديد از نبود گرا لفظ
خواست.است آمده پايان به دم همان در ترجمه كار بگذاريم
نخستين متن در كه شيوهاي همان به را لفظ كه نيست اين من
در كار.نيست گرايي لفظ اين برگردانيم ، فارسي به است
لفظ به لفظ برگردان آن سوي يك در كه ميدهد رخ دامنهاي
دامنه اين ديگر سوي آن در و نيست ترجمه آن كه است
ترجمه من گمان به.نيست ترجمه هم آن كه است آزاد برگردان
.گرفت خواهد جاي دوسوي اين ميانه در آيين به و سنجيده
ترجمه كه است معني اين به كنيم دگرگون را لفظي اگر آيا
كه است اين ترجمان كار ميكنم فكر عكس به من !نكردهايم؟
".بگشايد را ترجمه گرههاي
عاملي را نويسنده و متن به توجه نيز كوثري عبدالله استاد
:ميگويد و نميداند محتوا و خواننده از فروماندن براي
چگونه بلكه نيست مهم ميشود گفته آنچه فقط ادبيات در"
".است اهميت حايز نيز ميشود گفته
و دارد معني يك جمله هر":است معتقد سيدحسيني رضا استاد
".برسد معني آن به بكوشد بايد مترجم
شدت به را پارسي ادبيات در ترجمه نيز صلحجو علي استاد
ويژگيهاي":ميكند تاكيد و ميداند اصل زبان مرعوب
بالطبع كه دارد پيچيدگيهايي علم با مقايسه در ادبيات
واميدارد را ما جديد هرمنوتيك مباحث كنار در ظرايف اين
.بدهيم تغييراتي ترجمه در ارزيابيمان معيارهاي در كه
نقد وضعيت بررسي همايش اين در شده مطرح مباحث ديگر از
انساني علوم شاخههاي ازجمله.بود شده ترجمه ادبي آثار
ادبي نقد شاخه دارد ، ادبي مترجم كار با مستحكم پيوندي كه
مترجم از بيش ادبي آثار خواننده كه گفت بتوان شايد.است
ميافكند ادبي اثر بر پرتويي نقددارد نياز ادبي نقد به
سبب و ميكند روشن را آن تاريك زواياي از برخي دستكم و
ننگرد ، خواندن به سرگرمي چشم به تنها خواننده كه ميشود
آن به ميكند نگاه زندگي به كه منظري همان از بلكه
تفسير و درك در آشفتگي به است ممكن نقد هرچند.مينگرد
فكر تكامل سبب ادبي نقد خواندن اما.شود منجر ادبي اثر
از خواننده شناخت نيز و ادبي درك و سنجش توان و ميشود
.ميدهد افزايش را زندگي و آدمها
ضرورت و است فرهنگي ضرورت يك ادبي نقد است مسلم آنچه
صاحبنظران فكري دغدغههاي از يكي عنوان به آن به پرداخت
.بود مطرح همايش اين در
ادبي نقد شيوههاي در كنكاش كزازي ميرجلالالدين دكتر
صحيح نقد شيوه رواج براي را آن با كامل آشنايي و اروپايي
در درست ، شيوه ميبايد نخست":است معتقد و دانسته الزامي
و سنجش در را آن بستن كار به و ادبي نقد به انديشيدن
برپايه سپس بياموزيم ، ادبي آفريدههاي شناسايي و ارزيابي
افكنيم پي را دبستانهايي تا بكوشيم خويش ادب ارزشهاي
نقد و سنجش در همواره اروپايي دبستانهاي و ديدگاه وگرنه
بهره و ;آمد نميتوانند كار به را ما ايران ادب آثار
بيراهه در را ما آنها از خشكانديشانه و كوركورانه جستن
جاودانه جهاني درهاي گمان ، بيهيچ افكند ، درخواهد
سخن جان كه را نهان و "آن" از سرشار و فراسويي رازآلود ،
ستاندهايم بيگانگان از كه كليدهايي با است ، پارسي
و بيابيم ميبايد خود با را كليدها اين ;گشود نميتوانيم
".گيريم كار به ميبايد خود
نخستين گامي همايش اين برگزاري است مسلم آنچه حال هر به
نو روحي درحقيقت كه بود ايران در ترجمه بازار آشفته در
جوان مترجمان بيجان شايد و جان نيمه خموده ، كالبد در
بر اما گونهگونند ترجمه وادي در نبايدها و بايدها.دميد
دستيافتن در سعي واقعبينانه و جديد نگرشي با كه ماست
داشته ادبي ترجمه در شده پذيرفته روشهاي و اصول به
هنري و علمي شيوههاي از يكي عنوان به را آن و باشيم
كارآزموده و زبده مترجمان پرورش.دهيم قرار مداقه مورد
آن به جدي بهطور بايد كه است اقداماتي مهمترين ازجمله
آشناكردن و درسي منظم برنامههاي تدوين.شود پرداخته
مقصد و مبدا زبان ادبي شيوههاي و اصول با جوان مترجمان
پخته و وزين ترجمههايي دادن بهدست براي مناسبي راهگشاي
تمامي گسترده مشاركت به منوط مهم اين به رسيدن.ميباشد
ادبيات و زبان فرهنگستان ازجمله علمي و دانشگاهي مراكز
...و تخصصي و علمي پژوهشكدههاي علوم فرهنگستان فارسي ،
و ترجمه تدريس مرسوم شيوههاي بنيادين تغيير در كه است ،
گام نخستين در.كنند اقدام كشور در مترجمين تربيت
دوره يك گذراندن به ملزم را ترجمه دانشجويان ميتوان
سپس و نمود (كارشناسي) مقصد و مبدا زبان در ادبيات كامل
تكميلي دورههاي در ترجمه حرفهاي فعاليت سوي به را آنان
.نمود هدايت (دكترا و ارشد كارشناسي) دانشگاه
و باشد داشته ادامه همايشهايي چنين برگزاري كه اميد
در سعي خود تلاش و اهتمام با ما دوران مترجمين و محققين
.باشند داشته ادبيات گسترده ورطه نهان ابعاد شكوفايي
مهدوي يحيي دكتر گراميداشت در مقالاتي مجموعه
كه است مهدوي يحيي دكتر استاد جشننامه ،"مهدوينامه"
علي و سيدعرب حسن كوشش به هرمس ، انتشارات سوي از "اخيرا
و استاد عكسهاي از آلبومي و صفحه در 730 محمدخاني اصغر
تدارك كهنسال و برجسته فلسفهدان اين خوشنويسيهاي
حوزه و منزلت در پيشگفتاري با جشننامه ، اين.است گرديده
زندگي نودسال طول در مهدوي يحيي استاد فعاليت گسترده
شخصيت و زندگي درباره نكتههايي سپس و گرديده آغاز پربار
محمد دكتر همراهش و دوست سوي از مقالهاي در ايشان
جشننامه اين مقالات ساير.است شده نگاشته خوانساري
افضلي ، علي دكتر افشار ، ايرج استاد مقالات از است عبارت
پاريزي ، باستاني ابراهيم محمد دكتر سليمانالبدور ، دكتر
عليپايا ، دكتر پانوسي ، استفان دكتر بهشتي ، محمدرضا دكتر
دكتر جهانگيري ، محسن دكتر پورجوادي ، نصرالله دكتر
زرياب ، عباس دكتر داوري ، رضا دكتر حدادعادل ، غلامعلي
بدوي عبدالرحمن سجادي ، سيدجعفر دكتر ستوده ، غلامرضا دكتر
دكتر حشمت ، سليمان رضا دكتر ،(سعادت اسماعيل ترجمه)
،(قيصري علي دكتر ترجمه )فرينگز مانفرد شهيدي ، سيدجعفر
فتحالله دكتر لطفي ، محمدحسن دكتر كاردان ، محمد علي دكتر
مجتهدي ، كريم دكتر مجتبوي ، سيدجلالالدين دكتر مجتبايي ،
سليم دكتر و داماد محقق مصطفي دكتر محقق ، مهدي دكتر
.نيساري
|