استاد درگذشت سال نهمين انگيزه به
ايراني فاختهآواز قوامي حسين
خراسان محلي موسيقي با آشنايي
استاد درگذشت سال نهمين انگيزه به
ايراني فاختهآواز قوامي حسين
معدود از فاختهاي به معروف قوامي حسين استاد ;درآمد
و پخته صدايي از كه بود ايراني اصيل موسيقي خوانندگان
خود خاص استقلال و شاخصيت با البته و برخوردار پرورده
كه كجايي پري اي تو ماندني ياد به تصنيف بود ، برخوردار
هوشنگ از شعري روي بر و خرم همايون مهندس آهنگسازي به
اين.شد خوانده قوامي استاد توسط شد ، اجرا سايه ابتهاج
بنام استاد اين گذشت سالدر نهمين انگيزه به نوشته ،
.است شده تهيه
هنري گروه
نژادان عظيمي علي
ايران معاصر آواز شاخص چهرههاي از يكي گذشت در از سال 9
با كه هنرمندي.ميگذرد "فاختهاي" به ملقب "قوامي حسين"
و هنردوستان قلبهاي بر فراوان اندوهي خويش مرگ
تاريخ در.آورد وارد ايراني سنتي موسيقي به علاقهمندان
اقبال تاج ، همانند برجستهاي مرد و زن آوازخوانهاي معاصر
ظلي ، بنان ، روحانگيز ، قمر ، خوانساري ، اديب آذر ،
نمونههايي اما داشتهايم ، خوانساري محمودي و گلپايگاني
بودن دارا بر علاوه كه فردي.نادرند قوامي حسين همانند
برجستهاي اخلاقي فضايل از ايراني ، آواز در استادي مقام
و هنر حرمت همواره كه بود متين فردي وي.بود برخوردار
نيز وي آوازي اجراهاي و داشت نظر در بهخوبي را هنرمند
در 1288 كه وي.بودند برخوردار خاصي آراستگي و وقار از
به نوجواني و كودكي اوان از شد ، متولد تهران در ش.-ه
.داشت بسياري طرفداران و بود برده پي خويشتن ، خوش صداي
دنبالش به رمضان ماه شبهاي نوجواني ، دوران همان از
روي از او و ميبردند سپهسالار مسجد به را او و ميرفتند
در ساعت نيم به نزديك ميدادند ، دستش به كه دفترچهاي
كه شرايطي در حسين اماميكرد مناجاتخواني گلدستهها
بود ، سختگير بسيار وي آوازخواني به نسبت پدرش
پدر ، حيات زمان تا و دهد ادامه روند اين به نميتوانست
تنها و نگرديد موسيقي استاد يك نزد آواز آموزش به موفق
دوران آن مختلف آوازخوانهاي از صفحاتي وي ، يادگيري منبع
اين از هم وي و ميداد گوش را آنها گهگاهي پدرش ، كه بود
پس اماگرديد آشنا موسيقي رديفهاي اصول با مقداري طريق ،
صحيح اصول يادگيري براي وي آزادي واقع در پدر ، مرگ از
وفادار برادران با ابتدا سال 1312 در.شد آغاز موسيقي
و شد آشنا (تار نوازنده حميد و ويولون نوازنده مجيد)
آن بالاي سطح رديفدانان و خوانندگان از يكي با بعد چندي
مدت 6 به حسين و گشت آشنا "حجازي خان عبدالله" يعني زمان
ياري با در 1325.برد سود برجسته استاد اين محضر از سال
اولين راديو ، وقت رياست و مشهور نويسنده مستعان حسينقلي
علي استاد وفادار ، برادران همراه به را خويش برنامه
ابتدا در البته كه.كرد اجرا صالحي حبيبالله و تجويدي
ماه از 6 پس.ميكرد اجرا برنامه ناشناس نام با وي
رهبر) خالقي روحالله مرحوم پيشنهاد به راديو در فعاليت
مستعار نام (راديو گلهاي برنامه برجسته آهنگساز و
در وي اجراي اول دور.برگزيد خود براي را "فاختهاي"
صوت ضبط نبود دليل به اجراها آن اكثر متاسفانه كه -راديو
به قوامي.انجاميد طول به سال 1329 تا -است رفته بين از
عنوان به را سال 8(ارتش افسر) ارتش در خدمت دليل
سال 1337 در و برد سر به تهران شهر خارج در ماموريت
گلها تاسيس تازه برنامه به برنامه اجراي براي دوباره
راديو از وي بازنشستگي زمان كه سال 1354 تا و شد دعوت
در چه و گلها قالب در چه مختلف ، برنامههاي اجراي به بود
نزديك دوران اين دستاورد.پرداخت ديگر برنامههاي قالب
رنگارنگ ، 44 گلهاي در برنامه 162) است برنامه به 400
سبز ، 39 برگ در برنامه جاويدان ، 87 گلهاي در برنامه
و 18 تازه گلهاي برنامه بالاخره 27 و گل شاخه برنامه
بنان ، از پس قوامي كه گفت ميتوان و (متفرقه برنامه
.بود راديو خواننده پركارترين
معاصر خوانندگان شاخصترين از يكي بايد حق به را قوامي
داشته ابراز زماني برومند نورعلي استاد.آوريم حساب به
قرار بالاتري سطح در قوامي خوانندگان ، بين در " بودكه
".بخواند وي همپايه بتواند كه نداريم خوانندهاي و دارد
و شعر بر وي كافي احاطه قوامي صوت بارز ويژگيهاي از يكي
ايراني آواز خوانندگان معدود از شايد قوامي.بود ادبيات
آن شعر ، عرصه در توجهاش درخور معلومات دليل به كه باشد
آواز فداي را شعر هيچگاه و.ميفهميد خوبي به را
بود ، قائل احترام آواز براي كه اندازه همان به و نمينمود
معدود از وي.ميشد قائل احترام هم شاعر آن شعر براي
آوازي گوشه و رديف براي شعر انتخاب در كه بود افرادي
تلفيق همچنين و نمايد اجرا را آن ميخواست كه نظرش مورد
استاد گفته به و بود آگاه و خبره بسيار موسيقي و شعر
مورد اين در وي همايونپور منوچهر آقاي ايراني آواز مسلم
كه كساني.بود خبرهتر هم بنان غلامحسين مرحوم از حتي
از يكي كه ميدانند خوبي به هستند ، موسيقي و شعر به آگاه
عدم در تاكنون پيش سالهاي از ما آوازخوانان اصلي مشكلات
اين در آنها بيسوادي و شعر مقوله از آنها وفهم درك
طوري به.است شاعران اشعار نامناسب بسيار اداي و زمينه
علاقهمند را شنوندگان كه اين جاي به موارد ، اكثر در كه
بيزار شاعري و شعر هرگونه از نمايند شاعران شعر به
نامناسب تحريرهاي ارائه با خوانندگان اكثر.ميكردند
بين از را موسيقي و شعر بين تعادل كه بهطوري) آوازي
مورد نغمه با تناسبي هيچ كه شعرهايي انتخاب و (ميبرند
حرمت از هم ندارند ، خاص موسيقايي دستگاه يك در نظر
افرادي معدود ولي.شعر حرمت از هم و كاستهاند موسيقي
بودند گلچين نادر و خوانساري محمودي و بنان قوامي ، :نظير
موسيقي ، و شعر امر در زياد دانش دليل به ديگران برخلاف كه
و ميكردند منتقل شنونده به خوبي به را آن مفهوم و شعر
و مينمودند دكلمه دلنشين آوازي نغمات با را شعر "اصلا
.ميداشتند نگه را همآواز و شعر حرمت هم اساس اين بر
مكتب به وابسته قوامي آوازي ، مكاتب به وابستگي لحاظ از
اصفهان مكاتب همانند تهران ، مكتب كه ميدانيم.بود تهران
است ايراني موسيقي آوازي اصلي مكتب از 3 يكي آذربايجان و
تحريري ، ادوات اجراي شيوه در بايد را آنها تفاوت كه
موسيقي با آن تلفيق نحوه و شعر انتخاب هجايي ، ادوات
از بسياري گفته طبق خوانساري اديب.كرد جستجو
كثر وا است تهران آوازي مكتب اصلي باني موسيقيدانان
هنرنمايي به آواز عرصه در اخير قرن نيم در كه خوانندگاني
مكتب به وابستگان نوعي به كه گفت ميتوان پرداختند ،
مكتب با اصفهان مكتب اساسي تفاوتهاي از يكي.هستند تهران
به وابسته خوانندگان توسط اشعار خواندن واضح در تهران
به وابسته خوانندگان خواندن گنگ برابر در اصفهان مكتب
از طاهرزاده و تاجاصفهاني كه شود توجه و است تهران مكتب
از دو هر و هستند اصفهان آوازي مكتب برجستگان
اصفهاني سيدرحيم مرحوم خواندن آواز سبك ادامهدهندگان
پيرو آواز شيوه در اينكه عليرغم قوامي ، مرحوم و هستند
آوازخواني امر در وجود اين با اصفهان بودنه تهران مكتب
اشاره آن به كه ميكرد اشعار خواندن واضح به شديدي توجه
سنگيني با را آن و بود سنجيده و دلنشين بسيار آوازش.شد
.ميخواند خاصي طمانينه و
و مرتب شمرده ، تك ، صورت به قوامي مرحوم آوازي تحريرهاي
از و ميبرد بهكار موقع به و جا به را آنها و بود منظم
خودداري "جدا آواز در اضافي تحريرهاي بردن كار به
وي تواناي حنجره از "مستقيما تحريرها كه آن ضمن مينمود
.ميآمد بيرون
صداي وسعت از كه گفت ميتوان صدا و صوت وسعت لحاظ از
(پايين چندان نه و بالا نهچندان).بود برخوردار ميانهاي
صوت كامل دانگ لحاظ 6 از كه گفت ميتوان كه طوري به
كه صدا بمي و زير لحاظ از.بود دانگ وي 4 صداي وسعت
:قسمت به 6 مبنا اين بر را صدا بينالمللي موسيقي برمبناي
باس و باريتون تنور ، كنترالتو ، متسوسوپرانو ، سوپرانو ،
يعني بم به متمايل زير صدايش قوامي.مينمايند تقسيم
.بود تنور از بالاتر كمي حد در صوتي
با را تصانيف و بود توانا هم تصنيف خواندن در قوامي
اساتيد از يكي زماني.ميكرد اجرا دقيق ضربي ريتمهاي
در قوامي كنسرتهاي از يكي اجراي هنگام در كه بينالمللي
من":بود گفته كنسرت اجراي از پس داشت ، حضور كنسرت محل
موسيقي كه ميكردم گمان كنسرت ، اين اجراي از قبل تا
كه دريافتم اكنون ولي است ، ريتم گونه هر فاقد ايراني
و است ضربي هم 4 آن ريتم و دارد ريتم هم ايراني موسيقي
خواندن هنگام در كه ايران در است خوانندهاي تنها قوامي
بهترين كه الحق و ميكند رعايت موسيقي در را ريتم
".است ايران خواننده
همايون ، دستگاه در (كجايي پري اي تو) سرگشته تصانيف
ساخته افشاري مايه در جواني و خرم همايون مهندس ساخته
ايراني موسيقي يادماندني به تصانيف جمله از ياحقي حسين
.است شده اجرا قوامي توسط كه است
جزو طاهرزاده و تاج اديب ، همانند آوازخواني امر در قوامي
نميتوان را وي ميشودو محسوب سنتي صددرصد خوانندگان
به بنان مرحوم همانند آوازخواني در نوگرا خواننده يك
بنان غلامحسين يعني خويش دوره هم برخلاف و.آورد حساب
.نبود موفق اركستر با ترانه اجراي در چندان
علاقه ظلي رضاقلي مرحوم آوازخواني شيوه به قوامي خود
شيوه كه هستند عقيده اين بر بسياري و داشت خاصي
به.است بوده ظلي مرحوم از متاثر بسيار وي آوازخواني
قوامي صفا نواب اسماعيل آقاي توانا ترانهسراي گفته
در كه بوده خوانندگاني معدود از وزيري قمرالملوك همانند
قوامي البته.نمينمود باز را دهانش خواندن آواز هنگام
سبك خودداراي كه گفت ميتوان فراوان ممارست اثر در
ديگري خواننده هيچ به او صداي و گشت آواز امر در ويژهاي
پذيرفته مرحومظلي از كه تاثيراتي از غير به).نبود شبيه
پذيرفتند تاثير آوازخواني امر در وي از كه كساني از (است
شادروان يعني ايران آوازي رديفهاي بزرگ استاد به ميتوان
مهندس آقاي جناب گفته به بنا و نمود اشاره كريمي محمود
صدادهي) سنوريته جهت از كريمي و قوامي صوت:خرم همايون
يكي خواندن هنگام كه طوري به بود هم به شبيه بسيار (آواز
امر در وي.كنيم تداعي را ديگري صداي ميتوانيم آنها از
و كرد مي حفظ خوبي به را صدايش مايه و اندازه آوازخواندن
هنگامي در چه يعني ميخواند جفت آوازخوانها ، اصطلاح به
در چه و مينمود اجرا (اكتاوبالا) بالا مايه در آواز كه
جواني تصنيفهاي.نداشت هم با تفاوتي آوازش پايين ، اكتاو
از) دل از داد ،(خرم مهندس از) سرگشته ،(ياحقي حسين از)
-بختياري آهنگهاي و (بديعي از) ساقينامه ،(تجويدي
اشاره مورد ازجملهتصنيفهاي (خالقي روحالله از) شوشتري
مهندس:با بيشتر نوازندگان ، بين از قوامي. است وي
محجوبي مرتضي و شهناز جليل تجويدي ، علي خرم ، همايون
صدايش كه بود خوانندگاني معدود از ويداشت همكاري
هنوز هم سالگي بالاي 70 سن در اصفهاني تاج مرحوم همانند
نيما و حافظ شعرهاي با) فاخته آواي:نوار و 2.داشت جاذبه
همايون مهندس كوشش به عاشقان وبهار (رام عماد آهنگهاي و
در بهترتيب نوارها اين كه.هستند ما گفتار موءيد خرم
.آمدند بازار به و 67 سالهاي 66
آموزش به وي نزد را مدتي كه ايران امروز خوانندگان از
ناظري شهرام آقاي ارزنده هنرمند به ميتوان پرداختند ،
.كرد اشاره
بدرود سالگي در 80 اسفند 1368 هفدهم قواميدر استاد
دفن بنان استاد مقبره جوار در ظهيرالدوله در و گفت حيات
.گرديد
.باشد بخير ايران خفته خاك به اساتيد ديگر و وي ياد
ما نامي هنرآفرين رفت دست ز
(صفا نواب) قواميما ما ، گلزار گل ما حسين
خراسان محلي موسيقي با آشنايي
تجلي دوره در معني و صورت لحاظ به خراسان موسيقي اساس
و وحدت به اعتقاد حوزه در انسان معرفت به رجوع عرفان
.دارد اسلام ديني مباني
تنبور به توجه خراسان ، موسيقي بررسي در مهم بسيار نكته
تدوين در ترديد غيرقابل ميزاني و متر عنوان به خراساني
به تا كهن ادوار از موسيقي تئوريهاي و نظري موسيقي
.است امروز
در كوچكي و بزرگي قطر ، و اندازه و طول لحاظ به آن ساخت
هم (وتر)سيم دو آنها همه در اما.است متفاوت منطقه هر
(حاضر عصر) خراسان تنبور پردهبندي در.دارد وجود ضخامت
.دارد وجود ثابت پرده 9
اصيلترين از ميتوان را دهل و سرنا و آواز و تنبور
تنبور و آواز مقامهاي كه برد ، نام خراسان موسيقي مقامهاي
.هستند مشخصي و آزاد متر داراي
و خواندن شيوه به متعلق تربتجام مهم بخشهاي از يكي اما
علاوه مشخص متر بخش در و دارد قديم موسيقيدانان نواختن
حضور نيز حماسي و تغزلي مقامهاي عرفاني ، مقامهاي بر
.مييابند
.برد نام را دهل و سرنا ميتوان خراسان سازهاي ديگر از
اين.است حماسي حركات با مترادف خراسان در بازي واژه
كهن ادبيات در كوبيدن پاي و پايكوب كلمه همراه به واژه
.است رفته كار به بسيار فارسي
آفر ، پلتان ، چوببازي ، ميتوان ، تربتجام بازيهاي جمله از
مناطق مانند هم خراسان موسيقي.برد نام را حنايي حتن ،
تاثير آنها از و است بوده مواجه مهاجر اقدام با ديگر ،
.تركي موسيقي كرمانج ، كردهاي موسيقي:مانند.است گرفته
ادوار به قوچان همچون شهرهايي و خراسان در تركها حضور
ميان در تركي موسيقي حضور بنابراين ، .ميگردد باز گذشته
"بعدا كه بود تركهايي حضور به وابسته خراسان موسيقيهاي
.شدند خراسان ساكن خود
و خراسان موسيقي تاثير كلي طور به كه ، اين آخر سخن
شده سبب منطقه اين تركي موسيقي بر خراسان تنبور بهويژه
نمايد ، تجلي موسيقي اين در عرفاني و روايي لحن تا است
بر علاوه خود باطن در تركي ، موسيقيهاي كه ميدانيم
.حماسياند ماهيت داراي بيشتر روايي جنبههاي
|