برگزار تهران يك نظامي دادگاه در امروز
پرونده به رسيدگي جلسه هفتمين ميشود
دانشگاه كوي حادثه متهمان
يك سرنشين سه مرگ و جاده از انحراف
سواري
شد منصوب خلخال حوادث پرونده ويژه قاضي
ايراني زن يك قتل راز تلفني تماس يك در
شد كشف سوئد در
برگزار تهران يك نظامي دادگاه در امروز
پرونده به رسيدگي جلسه هفتمين ميشود
دانشگاه كوي حادثه متهمان
به دادگاه ششم جلسه در كمري اسلحه قبضه يك ارائه با *
نيروهاي اتهامات به رسيدگي ميشود پيشبيني پرونده ، قاضي
شود تازهاي مرحله وارد دادگاه هفتم جلسه در انتظامي
نيزبه كمري اسلحه قبضه يك دانشجويان مدافع وكيل رهامي
داد ارائه دادگاه
شنود از دادگاه قبلي جلسه در اول رديف متهم نظري فرهاد
داد خبر ها شخصي لباس توسط پليس سيم بي
كوي حادثه متهمان به رسيدگي جلسه هفتمين :حوادث گروه
با تهران نظامي يك دادگاه هفتم شعبه در امروز دانشگاه
.ميشود دنبال پرونده اين متهمان و شكات حضور
سه دستكم دادگاه پيشين جلسه شش از ما خبرنگار گزارش به
انتظامي نيروي سابق سرپرست نظري فرهاد دفاعيات به جلسه
كه حالي در است يافته اختصاص اول رديف متهم و بزرگ تهران
دادگاه هفتم جلسه در و نرسيده پايان به وي دفاعيات هنوز
به رسيدگي دهد ، ادامه خود دفاعيات به است قرار او نيز
در هنوز انتظامي نيروهاي از ديگر متهم اتهامي 19 پرونده
.است نشده مطرح دادگاه
جلسات مجموع از جلسه ششمين و جديد سال در جلسه نخستين
پيش روز انتظامي 13 نيروهاي اتهامات به رسيدگي دادگاه
رديف متهم ديگر بار كه شد برگزار حالي در فروردين بيستم
شخصيها لباس محاكمه از شكات وكيل هم و (نظري فرهاد) اول
كه رسيد پايان به دادگاه پرسش اين طرح با و گفتند سخن
در نميشوند؟ محاكمه وابستهاندكه كجا به شخصيها لباس
اسناد ، دانشجويان مدافع وكيل رهامي دادگاه ششم جلسه
گاز دستبند ، شامل كه را كوي به حمله ابزارآلات و مدارك
كرد ارائه دادگاه به بود كمري اسلحه و بلند داس اشكآور ،
شده گرفته كساني دست از مدارك و اسناد اين اغلب:گفت و
ارگانهاي به مسلم قدر و داشته تن بر شخصي لباس كه است
.بودهاند وابسته انتظامي و نظامي
عزت شهيد پدر بار نخستين براي دادگاه ششم جلسه در
دادگاه لحظه آخرين در و كرد پيدا حضور ابراهيمنژاد
او به خطاب و ايستاد دانشجويان مدافع وكيل رهامي رودرروي
خون نگذاريد بود ، دنيا اين در من آرزوي و اميد عزت:گفت
.شود پايمال او
اعلان براساس وقفه هفته دو از پس دادگاه جلسه هفتمين
پيشبيني و آغاز اول رديف متهم دفاعيات با دادگاه قاضي
پرونده و يافته خاتمه او دفاعيات جلسه اين در ميشود
ارائه با.شود متهمان ديگر اتهامات به رسيدگي مرحله وارد
با ابراهيمنژاد عزت اينكه اعلام و دادگاه به كمري اسلحه
عوامل از يكي سم ضارب اسم و رسيده شهادت به اسلحه همين
پرونده اين به رسيدگي دادگاه است ، بوده انتظامي نيروهاي
.شد خواهد تازهاي مرحله وارد
يك سرنشين سه مرگ و جاده از انحراف
سواري
سواري خودرو يك جاده از انحراف :همشهري خبرنگار -سنندج
آن سرنشين سه مرگ به سنندج محمدي بهشت كمربندي جاده در
.انجاميد
:گفت ديروز كردستان استان غيرمترقبه حوادث ستاد مسئول
جاده از پنجشنبه شامگاه ساري ، شماره 36817 شورلت خودرو
.كرد سقوط پل يك از و منحرف
شتافتد آسيبديدگان كمك به "فورا امدادي نيروهاي:گفت او
.دادند انتقال سنندج بعثت بيمارستان به را مصدومان و
براي امدادي كمكهاي و پزشكي معالجات واقعي عظيم بهگفته
از 3 پس آنان و نشد واقع موءثر سانحهديدگان از نفر سه
عزيزي سيروس.گفتند بدرود را زندگي بيمارستان در ساعت
ملوك و ساله آزادگان 22 قادر ساله ، جبارآبادي 42
.هستند حادثه اين قربانيان اسامي ساله كدبانويي 50
شد منصوب خلخال حوادث پرونده ويژه قاضي
اعلام اردبيل استان دادگستري عمومي روابط :حوادث گروه
از اردبيل عمومي دادگاه شعبه 10 رئيس افسانه جبرئيل:كرد
ويژه قاضي عنوان به اردبيل استان دادگستري كل رئيس سوي
.شد منصوب خلخال حوادث پرونده
:كرد اعلام اطلاعيهاي طي پنجشنبه روز عمومي روابط اين
با و بيطرفي كمال در ميداند خود وظيفه قضائيه قوه
حقيقي اشخاص حقوق حفظ و قانوني و شرعي موازين كليه رعايت
جامعه امنيت به متجاوزان و اخلالكنندگان با حقوقي و
.كند قاطع برخورد
ايراني زن يك قتل راز تلفني تماس يك در
شد كشف سوئد در
قتل راز سوئد ، كشور از تلفني تماس يك پي در :حوادث گروه
.شد فاش ايراني زن يك
در مشكوكي بطور كه ايراني زن يك ما ، خبرنگار گزارش به
طرح با وي خانواده بود ، رسيده قتل به سوئد "نوساد هود"
.شدند رسيدگي خواستار تهران جنايي دادگاه به شكايتي
سوئد كشور به شوهرش همراه به داشت نام سهيلا كه زن اين
نزديك جنازهاش زندگي سال از 5 پس وي كه كرد سفر
.شد كشف سوئد پليس توسط درياچهاي
پليس بلافاصله همسرش وجود از بيخبري از پس سهيلا همسر
و رفته منزل به:گفت پليس به و داد قرار جريان در را
دارد احتمال لذا نكرده باز را در همسرش است زده در هرچه
روزي كه بود گفته بارها كه زيرا باشد كرده خودكشي همسرش
.كرد خواهد خودكشي
در شكستن با و رفته محل به بلافاصله اطلاع از پس پليس
پيدا سهيلا از آثاري هيچ ولي پرداخته جستجو به منزل
.نكردند
درياچه نزديك را مجهولالهويهاي جنازه روز چند گذشت با
پس شد شناسايي وي توسط كه كردند كشف كشور اين "هودنوساد"
.است كرده خودكشي وي كه كردند اظهار بررسي از
:گفت ما خبرنگار به دخترش قتل با ارتباط در مقتول مادر
عليپور عيسي را خود كه مردي سال 77 رمضان ماه سوم در
دختر گفت و داد اطلاع ما به را سهيلا مرگ خبر كرد ، معرفي
تلفن آن بدنبال كه است سپرده جان تصادف حادثه در شما
.است كرده خودكشي شما دختر گفت و زد زنگ ديگري
و گرفتند تماس ما با بينالملل پليس از چندي از بعد
تا كنيد واريز پول مبالغي بايد جنازه تحويل براي گفتند
نيز مابدهند انتقال ايران به را جنازه ساعت ظرف 24
.رسيد بدستمان روز از 60 پس جنازه ولي كرديم را اينكار
عمل به او براي كه مراسمي از پس:داد ادامه مقتول مادر
خودكشي شما دختر:گفت و زد زنگ سوئد از خانمي آورديم
او از وقتي رساندهاند قتل به را او بلكه است نكرده
روز دو كه هستم دوستدخترت گفت كند معرفي را خودش خواستم
.شدم آشنا دخترتان با حادثه از قبل
آشنا رستوران در وي با:گفت آشنايياش با ارتباط در وي
گفت و شد نزديك من به هستم ايراني من شد متوجه وقتي شدم
.ميترسم ولي كنم شكايت قاچاق بخاطر شوهرم از ميخواهم
كه بودم گفته قبل از شوهرم به چون:گفت پرسيدم كه را علت
زير مرا ميكنم احساس خاطر همين به.كرد خواهم را اينكار
هم يكبار گفت همچنين وي.است مراقبم مدام و دارد نظر
به منزل زنگ كه كند خفه برق سيم با مرا ميخواست شوهرم
.نشد اينكار به موفق و درآمد صدا
چه اينكه با ارتباط در ما خبرنگار جواب در مقتول مادر
ولي بپرسم نتوانستم:گفت ميكرد ، قاچاق دامادش چيزي
ميبرد سوئد به ايران از را افرادي او كه فهميدم اينطور
.ميبرد بين از را آنها پولهايشان گرفتن از پس و
از ازدواجاولش از پس دخترم:گفت دخترش با ارتباط در وي
در و شد بكار مشغول سيما و صدا در سپس و گرفت طلاق شوهرش
باعث آشنايي اين كه شد آشنا مريم بنام دختري با آنجا
از را ازدواجش موضوع او.شد مريم برادر با وي دوم ازدواج
براي را خودش چمدان هنگاميكه آن از پس و ميكرد كتمان ما
ازدواج كه گفت و زد زنگ منزل به فرودگاه از بود بسته سفر
تلخيهاي و ناكاميها تا برود سوئد به ميخواهد و كرده
ارتباط در او با سال مدت 4 من.كند فراموش را گذشتهاش
كه شنيدم را همسرش صداي زدم زنگ وقتي اواخر اين ولي بودم
نزنم زنگ آنجا به ديگر كه گفت من به فهميدم و كن قطع گفت
او تماس ترتيب اين به.دهد تغيير را منزلش ميخواهد چون
تلفني سهيلا سوئدي دوست هماكنون:گفت وي.شد قطع من با
چند با همراه عليپور عيسي كه گفته و است تماس در ما با
از و هستند قاچاق كار در سهيلا شوهر همراه به ديگر نفر
و كنيم مطرح را خود شكايت و برويم دادگاه به تا خواست ما
.است پرونده اين پيگير آنجا در نيز او
|