اسلام در قانون كردن نهادينه
زاد نوره ترابي :نوشته
فانونگرايي تبديل مستلزم قانون شدن نهادينه :جستارگشايي
و است جامعه افراد قاطبه درميان آن نشر و فرهنگ يك به
افراد از يك هر فرهنگ ، به قانونگرايي شدن تبديل براي
براي ديگران به كمك و خود قانوني وظايف انجام به مكلف
را افراد همه اگر ديگر عبارت به.ميباشند قانون اجراي
افراد) عوام و (حكومتي و دولتي افراد) خواص دسته دو به
كمك براي گروه دو هر نماييم ، تقسيم (حكومتي و غيردولتي
مقاله در كه هستند وظايفي داراي قانون شدن نهادينه به
.است شده پرداخته وظايف آن شرح به زير
معارف گروه
حكومت وظايف -1
و پيگير تشكيلات يك نيازمند قانون شدن نهادينه جريان
ذيل شرح به آن وظايف از بعضي كه است حكومت نام به منسجم
.است
حكومتي نظارت.11
تدبير براي مقررات و قوانين مترقيترين اگر است بديهي
هميشه براي باشد اجرايي ضمانت فاقد ولي شود تدوين امور
خواهد فايده منشاء وقتي قانون.ماند خواهد كاغذ روي بر
به همه مورد در و جانبه همه يكسان ، و كامل بهطور كه بود
نظارت وجود با مگر نميشود محقق اين و آيد در اجرا مرحله
با مستمر نظارت ، زيرا قوانين اجراي جريان بر مستمر
مقررات اجراي به را مديريت قوانين ، با عملكردها مقايسه
.ميدارد وا مانده زمين بر
:ميگويد نظارت تعريف در فريد برخوردار شاكر
موجودها با را مطلوبها و بايدها كه است فعاليتي نظارت"
اين ونتيجه ميكند مقايسه عملكردها با را پيشبينيها و
گروه دو اين بين تمايز يا تشابه از روشني تصوير مقايسه
قرار سازمانها مديران اختيار در كه بود خواهد عوامل از
(1)".ميگيرد
و هست آنچه بين است مقايسهاي نظارت اينكه سخن كوتاه
در موجود ، كاستيهاي تمام خود اين و باشد بايد آنچه
تلاش به را امور مسئولين و مينماياند را قوانين اجراي
.واميدارد بايدها به رسيدن براي
فارسي در و فراست و زيركي معناي به عربي در "نظارت"لغت
بازرسي لفظ و آمده نگريستن و كردن نظر و نظارت معناي به
كلمه.ميشود گفته بازرسي عمل و تفتيش معناي به نيز
نهجالبلاغه در و (2)قرآن در بار آن 129 مشتقات و نظارت
(3).است آمده بار 143
نهجالبلاغه در متعدد روايات و قرآن از رسيده آيات كثرت
امر اين وافر اهميت و تاكيد نشانه حديثي منابع ساير و
و نظارت لزوم درباره روايتي به فقط اينجا در و ميباشد
.ميكنيم اكتفا بازرسي
مثالي در را مهم مساله اين (ص)اسلام عظيمالشان پيامبر
:ميفرمايد چنين فهم قابل و ساده
نميكند ، رعايت را قانون كه كسي و خلافكار فرد يك"
شود كشتي سوار جمعي با كه ميماند كسي مانند مردم درميان
تبري گيرد ، قرار دريا وسط در كشتي كه هنگامي به و
و است خودش به مربوط كه موضعي كردن سوراخ به و برداشته
جواب در كنند اعتراض او به اگر و بپردازد نشسته ، آن در
از را او ديگران اگر ميكنم ، تصرف خود سهم در من بگويد ،
به دريا آب كه نميكشد طولي بازندارند خطرناك عمل اين
(4)".ميكند غرق را همگي يكباره و كرده نفوذ كشتي داخل
عادلانه اجراي بر نظارت كه نبود غافل نكته اين از بايد
نيروي و تخصص تجهيزات ، به موارد از بسياري در قانون
به است ، مستقل سازمان يك تشكيل آن و است نيازمند بيشتري
امكانات و مشخص وظايف شرح با بازرسي و نظارت سازمان نام
.لازم
بر تسلط عدم و ايمان ضعف خاطر به مردم غالب اينكه توضيح
و خطا دچار گروهي نميمانند ، مصون شكني قانون از خويش
و بيايمانند "اصلا يا نيز مردم از گروهي و ميشوند لغزش
ايمانشان آنقدر يا و دادهاند دست از را انساني فطرتپاك
بنابراين.نيستند مقيد قوانين رعايت بر كه است بياثر
گروه تا است قوي نظارتي تشكيلات يك نيازمند همواره حكومت
درست مسير وبه كند ملتفت اعمالشان معايب به را اول
به و كند پايبند قانون به را دوم گروه و سازد رهنمونشان
(5).نمايد مجبور آن از تبعيت
اسلامي حكومت توسط بازرسي و نظارت لزوم كه آياتي از يكي
اين ميشمارد آن اجراي به موظف را وحكومت ميكند بيان را
:است آيه
و بالمعروف يامرون و الخير الي امتيدعون منكم ولتكن"
(6)"المفلحون هم اولئك و المنكر عن ينهون
دعوت صلاح و خير به را خلق مسلمانان شما از برخي بايد و)
و كنند نهي كاري بد از و امر نيكوكاري به را مردم و كنند
(.بود خواهند رستگار اينان
كار اين موظفند ، عدهاي كه ميسازد روشن آيه اين در دقت
است اسلامي حكومت شئون از "طبعا اين و بگيرند بهعهده را
بازرسي و نظارت گروه يك تشكيل به آن به نيل براي و
.است بوده اهتمام مورد باز دير از لذا است نيازمند
و مدينه به هجرت از بعد اسلام تاريخ در آن نمونههاي
مانند مختلف ابعاد در اسلام تعليمات اجراي و حكومت تشكيل
هزينه تامين و بيتالمال كنترل حكومت ، اقتصادي نيازهاي
اين كنترل در است فراوان... و قضات و دادرسان كارمندان ،
كار بازرس و ناظر عنوان به را افرادي حاكم مخارج و منابع
عليهم معصومين ائمه از رسيده احاديث وفور و ميگمارد
آن از است نظارتي چنين لزوم از حاكي زمينه اين در السلام
.ميباشد ذيل حديث جمله
:فرمود (ع)باقر امام
و سبيالانبيا المنكر ، عن والنهي الامربالمعروف ان"
ترد و المكاسب تحل و المذاهب تامن الصلحاء ، بها منهاج
(7).وينتصفمنالاعداءويستقيمالامر الارض تعمر و المظالم
طريق و پيامبران شيوه منكر از نهي و معروف به امر همانا)
و خريد تامين راهها امنيت آن بهوسيله كه است نيكوكاران
و زمين آباداني و ميشود ميسر مظالم رد و حلال فروشها
ممكن آن بهوسيله كارها درستي و دشمنان از دادخواهي
.(ميشود
و زمين آباداني و راهها امنيت نتيجهاش كه نهي و امر"
بوسيله مگر ميسرنميشود ميباشد ازدشمنان دادخواهي
تحمل توانايي كه اجرايي قدرت و نافذ قدرتمند دستگاه
ميسر نيز و باشد داشته را اجتماع در نهي و امر مسئوليت
اينها بر علاوهتشكيلات و تجهيزات بهواسطه مگر نميشود
نهي و امر كه باشد اين به اشاره شايد حديث در انبيا ذكر
سلطنت و حاكميت با همراه كه است آن شده ذكر اينجا در كه
از آنها كه همانطوري بوده ، انبيا براي آنچه مثل باشد
نهي و معروف به امر به اقدام ولايت و سلطنت و حكومت مقام
و وعظ و تبليغي و فردي موقعيت از نه ميكردند منكر از
(8)".فردي ارشاد
استشهاد مورد نمونه عنوان به كه مذكور حديث و آيه از
نظارت جهت گروهي بايد كه ميشود استفاده چنين گرفت قرار
آن كه است مسلم شوند ، گمارده و انتخاب اعمال بر بازرسي و
شوند گماشته اسلامي حكومت و حاكم طرف از بايد خاص گروه
و بكنند منكر از نهي و معروف به امر باشند قادر تا
مقررات و قوانين برخلاف عمد بهطور كه را افرادي بتوانند
با يا دهند قرار بازخواست مورد ميكنند ، عمل اسلامي
جرم ارتكاب از كشور قضايي يا و عالي مقامات به معرفي
.كنند جلوگيري آنها مجدد
كردن نهادينه راههاي از يكي را حكومتي نظارت (ع)علي امام
كارگزاران و جامعه رهبران اگر كه ميفرمايد ، معرفي قانون
باشند ، داشته دقيق نظارت "شخصا امور همه بر اسلامي كشور
كن ريشه قانونشكنيها و رفتاري ناهنجاريهاي از بسياري
:ميفرمايد مالكاشتر به نامه 53 در امام شد ، خواهد
الوفاء و اصدق اهل من العيون ابعث و اعمالهم ، تفقد ثم"
علي لهم حدوده لامورهم السر في تعاهدك فان عليهم ،
;الاعوان من تحفظ و.بالعرعيه والرفق مانه ، الا استعمال
عندك عليه بها اجتمعت خيانه الي يده بسط منهم احد فان
في العقوبه عليه فبسطت ،"شاهدا بذلك اكتفيت عيونك ، اخبار
المذله ، بمقام نصبته ثم عمله ، من اصاب بما اخذته و بدنه ،
"(9).التهمه عار قلدته و بالخيانه ، وسمته و
و راستگو ، جاسوساني و كن ، بررسي را كارگزاران رفتار سپس)
تو پنهاني بازرسي و مراقبت كه بگمار ، آنان بر پيشه وفا
خواهد رعيت با مهرباني و امانتداري سبب آنان ، كار از
.بود
دست ازآنان يكي اگر و كن مراقبت سخت نزديكت همكاران از و
تاييد را خيانت آن هم تو جاسوسان گزارش و زد ، خيانت به
تازيانه با را او كرده قناعت گواهي مقدار همين به كرد ،
بازپس او از دارد اختيار در كه اموال از چه آن و كن كيفر
بدنامي طوق و بشمار خيانتكار و خواردار را او سپس گير ،
(.بيفكن گردنش به
اجتماعي آموزشهاي -2
را ديگران حقوق قانون ، به جهل سبب به مردم از بسياري
هر در كه ميكنند صرفنظر خود حقوق از يا و ميكنند ضايع
لذا ميكنند ، مختل را قانون شدن نهادينه روند حالت دو
قانونپذيري و وظيفهبندي شرط مردم ساختن آگاه مسئله
همه موقع به و صحيح آموزش بنابراينميگردد تلقي جامعه
خود قانوني وظايف به نسبت آنان ساختن آشنا و جامعه افراد
امور ، قانوني كار گردش چگونگي و اختيارات حوزه ديگران ، و
راههاي از..و قانوني موازين براساس حق احقاق نحوه
ميتوان آن اساس بر و ميشود محسوب قانون اجراي تضمين
ديگر ، تمهيدات ساير و كنترلها كمك به داشت انتظار
در.شود اجرا دلخواهي و مطلوب نحو به مقررات و قوانين
با اقشار تمامي موءثر گونهاي به كه است آموزشها اين
قوانين وضع در كه مصالحي نيز و قوانين فوايد و اهداف
كه درمييابند و ميشوند آشنا بوده ، قانونگذار نظر منظور
بلكه نيست افراد نفع به همواره و "لزوما قانون اجراي
لايجري":است فرموده (ع)علي ، چنانكه آنهاست زيان به گاهي
(10)"له جري الا عليه ، جري الا لاحد
ميرود كار به نيز او ضد بر شود اجرا كسي سود به اگر حق)
(خواهدشد اجرا نيز او سود به رود كار به كه كس هر ضد بر و
كه است افراد نفع به زماني قانون كه است بديهي البته
به كه است آنان زيان به زماني و باشد شده تضييع حقوقشان
.باشند تجاوزكرده ديگران حقوق
بسيار قانونپذيري انگيزه ايجاد جهت در قانون فوايد شناخت
اهميت دليل به شايد و است قانون صورت شناخت از موءثرتر
قوانين و احكام از بسياري بيان در كه است مساله همين
"مثلا.است شده ضميمه نيز ، حكم فايده و حكمت بيان اسلام ،
وجوب و خمر و قمار حرمت بيان هنگام به كريم قرآن در
به...و قصاص و منكر از نهي و معروف به امر ،"دفاع"
شده اشاره مردم فهم حد نيزدر احكام اين بركات و فوايد
قوم ميان در چه خداوند ، آيات تكذيب علت كريم قرآن در.است
معرفي آنها "جهل" او ، از قبل امم ميان در چه و پيامبر
كه ميكند اشاره حقيقت اين به ضمني بهطور و است شده
نيازمند آن اجراي به عملي التزام و قانون شدن نهادينه
:كنيد توجه آيه اين به.است لازم آگاهي و علم
كذالك تاويله ياتهم لما و بعلمه يحيطوا بمالم كذبوا بل"
(11)"الظلمين عقبه كان كيف فانظر قبلهم من الذين كذب
احاطه او به عملشان كه ميكنند را چيزي انكار بلكه)
هم پيشينيان نكردهاند ، درك را آن باطل و حقيقت و نيافته
اينها مانند بيعلم مردمي ميكردند تكذيب را خدا آيات كه
.(كشيد كجا به عالم ستمكاران عاقبت بنگر رسول اي بودند ،
لا كنتم ان الذكر اهل فسئلوا":ميفرمايد انبيا سوره در و
(12)".تعلمون
.(كنيد سوءال ذكر اهل از و برويد نميدانيد اگر خود شما)
دارد ادامه
:پانوشتها
علمي همايش نخستين مقالات مجموعه" نويسندگان ، از جمعي -1
بازرسي سازمان تهران ،"كشور در بازرسي و نظارت پژوهشي و
ص 143 كشور ، كل
القرآن لالفاظ المفهرس المعجم" محمد ، الباقي ، فوءاد -2
ص 817 دوم 1374 ، چاپ اسلامي ، انتشارات تهران ، ،"كريم
لالفاظ المفهرس المعجم" كاظم ، سيد محمدي و محمد دشتي ، -3
اميرالموءمنين ، تحقيقاتي موءسسه نشر قم ، ،"البلاغه نهج
و 346 صفحات 345 1376 ،
الازهر ، ج 3 ، ،"الصحيح" اسماعيل ، محمدبن بخاري ، -4
ص 164 ق ، .-ه صبيح ، 1369 محمدعلي چاپخانه
به امر يا اصلاح راه" لطفالله ، گلپايگاني ، صافي -5
تلخيص با -ص 13 بينا 1373 ، قم ، "منكر از نهي و معروف
آيه 104 عمران ، آل سوره -6
ص 395 پيشين ، حسن ، محمدبن حرعاملي ، -7
امام موءسسه قم ج 2 ، ،"القرآن مفاهيم" جعفر ، هادي ، -8
ص 395 ق ، .-ه چهارم 1314 چاپ ،(ع)صادق
نامه 53 نهجالبلاغه ، -9
خطبه ، 216 همان ، -10
آيه 39 يونس ، سوره -11
آيه 7 انبياء ، -12
|