غرب" راديويي نمايش اجراي انگيزه به
;فرهنگ راديو در شپارد سام اثر "واقعي
!خانوادهآمريكايي دگرگوني و خشونت تحليل
پردازي صحنه در معنا ماهيت و نشانه هويت
تئاتر
غرب" راديويي نمايش اجراي انگيزه به
;فرهنگ راديو در شپارد سام اثر "واقعي
!آمريكايي خانواده دگرگوني و خشونت تحليل
;اشاره
او ميتوان شپارد آثار مطالعه و بررسي تحليل ، ترجمه ، در
در.ديد موءلف و سبك صاحب نمايشنامهنويس يك عنوان به را
دست از گذشته به نوستالژيا نوعي گاه همه هنرمند اين آثار
از وقتي او قهرمانان.دارد وجود تكرار غيرقابل و رفته
حس نوعي دچار ميشوند ، جدا وحشي غرب جهان يعني گذشته
با جديد جهان در كه طوري ميگردند ، خودبيگانگي از و غريب
مفر تنها و نمييابند خود براي جايي برقها و زرق همه
آنها ، نظر از است ، زندگي و جهان آن در تفكر و تخيل آنها
برداشت همين.است اعتماد غيرقابل و بياعتبار جديد جهان
وا پيرامون جهان با تعارض و تنهايي به را آنها تصور ، و
نه انسان تضاد شپارد ، آثار در روشنتر بياني به.ميدارد
.است آن ساختارهاي همه و محيط با بلكه خود با تنها
خرج به نافرجام تلاشي ناآشنا جهان اين در قهرمانان
ولي كنند ، پيدا آشنايي و پيوند آن با شايد تا ميدهند
شپارد.ميانجامد آشنازدايي نوعي به تلاشها و اعمال همه
در و ميدهد قرار آن اعضاي و خانواده را خود جهان محور
در و ميپيچيد هم به جهان اين نمايش ، رشد و حيات ادامه
كوچك جامعه اين كنترل به قادر عنصري هيچ تلاطم ، و غرقاب
است ، مدرن زندگي در بزرگتر جامعه و جهان از نمادي كه
شديدتر و شديد قدر آن موجها و طوفان تلاطم ، نميباشد
مبدل ياس به زيستن براي را اميدي گونه هر كه ميشوند
پيامي نامطمئن ، جهان اين طرح و تصوير با شپارد.ميكنند
نسل انسان به صراحت با او.دارد مخاطبانش براي انساني
و جامعه جهان ، بخواهيم اگر كه ميگويد فردا و امروز
كانون به بايد نمائيم ، حفظ را انساني حيات همه از مهمتر
را لازم بهاي گذشته از باقيمانده نماد و رنگ و خانواده
عواطف نگهداري و حفظ مبناي بر حال پايداري كه چرا بدهيم ،
غرب" نمايش پخش بهانه به زير نوشته.است گذشته از جوشيده
راديويي نمايشهاي ميشود ، آورده فرهنگ راديو از "واقعي
مهم گونههاي از و دارند راديو تاسيس اندازه به قدمتي
را علاقهمندان فراوان استقبال كه ميآيند شمار به نمايش
ترجمه اساس بر پيشگر جواد را "واقعي غرب".دارد پي در
در آن پاياني بخش و كرده راديويي تنظيم قليشلي آتوسا
.است شده پخش فرهنگ راديو از گذشته هفته
او منتقدين كه است امريكايي نمايشنامهنويس "شپارد سام"
سطح پايينترين از توانست كه ميدانند فردي تنها را
طي كوتاه زماني در را آن مدارج بالاترين تا امريكا تئاتر
برادوي از خارج در از 1960 را خود حرفهاي كار وي.كند
جريان قويترين به را خود كوتاه زماني مدت در و كرد شروع
مبتلابه مسائل او آثاررساند برادوي يعني تئاتر ،
جاي خود در را آن فرهنگ و اسطوره تاريخ ، آمريكا ، جامعه
،"راكاندرول" ستارگان تا متالوژي از آثارش.است داده
را سينما ستارگان كابوييو خيالي ، فيلمهاي عناصر
نيز و هضم قابل كمديهاي خلق به دست اودربرميگيرند
هم به واقعيت و اسطوره آنها در كه زد مبهم دراماتيك آثار
ساله هر "تقريبا تا 1979 از 1966 "شپارد".ميآميزند در
و است كرده دريافت امريكا تئاتر ملي جشنواره از جايزه يك
از نيز را آن دائمي جايزه جشنواره همين از سال 1980 در
"پوليتزر" جايزه در 1979 مدفون بچههاي.كرد خود آن
و ويليامز ميلر ، چون نويسندگاني معدود كه را آمريكا
در اوآورد ارمغان به شپارد براي كردند ، دريافت اونيل
يك در و آمد دنيا به مزرعه يك در كاليفرنيا ايالت
خانوادگياش موقعيت سبب به كرد ، رشد كشاورز خانواده
سان" كالج در كشاورزي رشته در را خود دانشگاهي تحصيلات
تئاتر به آغاز همان از "شپارد" رساند ، اتمام به "آنتونيو
"رپرتوار" كوچك كمپاني يك در شدن عضو با و بود علاقهمند
در او برود ، آمريكا اطراف در تئاتري تور يك به توانست
خود فعاليت بازيگر ، عنوان وبه آمد نيويورك به سال 1963
چيني پشم اسطبلداري ، آغاز ، در او مشاغلكرد شروع را
و رستورانداري نوازندگي ، گارسوني ، چيني ، پرتقال گوسفند ،
.بود نويسندگي هم از مهمتر
باغ و كابوي پردهاي تك نمايشنامههاي اثناء همين در
گروه نام به تئاتر كمپانيهاي از يكي توجه مورد سنگي
گروه اين اكتبر 1964 شانزده در و گرفت قرار پيدايش تئاتر
روي به ماكز سانت "بووير" كليساي در را آثار اين مذهبي
يك عنوان به شپارد نام فوريه 1965 در.بردند صحنه
آلبالو تئاتر گروه در استعداد با و خلاق نمايشنامهنويس
به را او آثار گروه ، اين و شد مطرح برادوي از خارج در
از خارج در شپارد حضور از سال يك هنوز.بردند صحنه روي
سرخ صليب مادر ، شيكاگو ، چون آثاري كه بود نگذشته برادوي
جايزه چهار اثر ، چهار اين رفتند ، صحنه روي به ايكاروس و
روز آن تا شگرف اتفاق يك.كرد شپارد آن از را برادوي از
را برتر جوائز شده تهيه اثر چهار هر كه امريكا ، تئاتر در
او نكرد ، توقف برادوي از خارج در شپارد.نمايد خود آن از
.كشاند نيز برادوي خارج صحنههاي به را خود آثار
در سال 1967 در "سياح كمدي" جنجالبرانگيز نمايشنامه
و شهرت شپارد براي كه رفت صحنه روي به لندن و نيويورك
روز آن تا كه مردمي آورد ، ارمغان به را بيشتري تماشاچيان
اين بودند ، نسنجيده نوع اين از آثاري با را خود ذائقه
تجربه اين از بعدكردند تجربه را نمايشنامهها نوع
بر و كند گستردهتر را خود كار عرصه تا كرد تلاش شپارد
سينما سوي به منظور همين به بيفزايد ، خود مخاطبين تعداد
جهان فيلمسازان بزرگترين از يكي براي سناريو يك و رفت
در "زبرسكي نقطه" نام با فيلمنامه اين.نوشت "انتونيوني"
ساخته آنتونيوني امريكايي فيلم اولين عنوان به سال 1986
.آورد همراه به شپارد براي را عالمگير شهرتي كه شد
گروه يك توسط "كوير در عملياتي" نمايشنامه سال 1970 در
به سنتر لينكلن در تئاتر دائمي رپرتوار نام به حرفهاي
سناريوي شپارد صحنهاي ، اجراي با همزمان.رفت صحنه روي
تم كه آنجايي از ولي كرد ، تحرير نيز را اثر اين
بود ، امريكا غرب در نظامي ماموريت يك مورد در نمايشنامه
بداقبالي با عبارتي به و نگرفت قرار توجه مورد چندان
ساخت از تهيهكننده انصراف سبب امر همين كه شد ، مواجه
"عصباني آبي سگ" نمايشنامه عوض در.شد آن اساس بر فيلم
گرفت ، قرار عمومي اقبال مورد نيويورك در سال 1971 در
اين تا شپارد شاهكار عنوان به را آن ميتوان كه اثري
انگلستان به او اثر ، اين اجراي از بعد.نهاد نام مرحله
"استيت همپ" در همسرش اتفاق به سال چهار مدت به و كرد سفر
در كه نوشت نمايشنامه چندين او دوره ، اين در.كرد زندگي
اقبال مورد انگليس و امريكا يعني آتلانتيك ، سوي دو هر
.كردند طولانيتر را او موفقيت خط عبارتي به و شدند واقع
راك ستاره دو برخورد و تضاد بيانگر در 1972 جنايت دندان
به را خود زبان است كرده سعي شپارد اثر ، اين در كه هستند
.گيرد كار به عنصر دو اين بين غني شكلي
است افسانهاي ،"بلندپرواز مرد ذهنيت" نمايشنامه در 1974
تا ميكند كمك او به او تخيل قدرت كه كابو يك مورد در
اين اما است ، برنده مسابقه در اسبي چه كه نمايد پيشبيني
او گانگسترها چون ميشود ناپديد ناگاه به قدرتپيشبيني
.كردند مرگ به تهديد را
اسرار موزيكال نمايشنامه تم نيز خلاقيت به دادن بها كم
همين در.است در 1976 "زمين زير در خودكشي" نام به آميزي
نام به هاليوود نويسهاي سناريو مورد در كمدي يك او سال ،
خود ، ساتير -تراژدي او سال 1977 در.مينويسد "فرشته شهر"
فقير خانواده يك آن در كه مينويسد را فقير مردم نفرين
نمايشنامه.مييابند باز را خود نهايت در پاشيده هم از و
با كه برادر دو بين سخت رقابت يك در 1980 واقعي غرب
راه به سناريو يك نوشتن زمينه در همكاري يك براي همديگر
يك عنوان به ندرت به شپارد.ميشود شامل را انداختند
"بهشتي روز" فيلم در.است شده ظاهر فيلمهايي در بازيگر
در همچنين و ميشود ظاهر بدبخت كشاورز يك عنوان به 1978 ،
او سال همين در.دارد آن مشابه نقشي 1980"رجعت" فيلم
جايزه بزرگترين شده دفن بچههاي نمايشنامه نوشتن براي
خود آن از را "پرايز پولتيز" بنام آمريكا درامنويسي
بازي براي اسكار جايزه دريافت نامزد سال 1984 در ميكند ،
فيلمنامه نوشتن براي سال همين در شد ، "درست كار" فيلم در
فيلم جشنواره طلايي نخل جايزه برنده "تگزاس پاريس ، "
كارگرداني به بازيگري و نوشتن بر علاوه او.شد كن جهاني
"دور شمال" فيلم سال 1988 در و پرداخت تئاتر و سينما در
:ميتوان شپارد برجسته نمايشنامههاي از ساخت ، را
غرب فقير ، مردم نفرين دوستي ، ذهن ، فريب شده ، دفن بچههاي
.برد نام را عشق از سرشار و واقعي
امريكا ادبيات و هنر آكادمي عضو عنوان به او سال 1986 در
و هنر آكادمي درام طلايي مدال سال 1992 در و شد برگزيده
عنوان به او نام در 1994.كرد دريافت را امريكا ادبيات
نخبه هنرمندان درخانه امريكا تئاتري چهره معروفترين
چون بزرگاني كنار در شپارد سام امروز و بست نقش تئاتر
قرار "ميلر آرتور" و "ويليامز تنسي" و "اونيل يوجين"
.است گرفته
يازده و است نوشته نمايشنامه پنج و چهل شپارد سام
.است كرده خود آن از را جهاني بيشمار جوايز او نمايشنامه
اين.ناميد رئاليست يا رئاليست ضد نميتوان را او آثار
با دارند ، خود در را تئاتري ايدههاي از فشردهاي آثار
خود جديد آثار در او.لمس قابل موقعيتهاي و شخصيتها
در.ميدهد قرار توجه مورد را امريكايي اسطوره و متالوژي
سخت امريكايي خانواده دگرگوني و امريكايي خشونت آثار اين
.ميگيرد قرار او تحليل مورد
قليشلي آتوسا
پردازي صحنه در معنا ماهيت و نشانه هويت
تئاتر
كوزان تريدوز :تاليف
حيدري يونس:ترجمه
نظام دهنده تشكيل صحنه لوازم چند ، دلايلي بر استناد با
آكسسوار طبقهبندي ، مقام در.نشانههاست از مستقلي
.ميرود شمار به دكور و لباس ميان ارتباطي عنصر بهترين
و يكديگر به را آنها دو ، اين ميان موجود مشترك امور زيرا
لباس ، طراحي در.ميكند نزديك تئاتري بيان عناصر ساير به
ويژه نقش صحنه ، لوازم از بخشي مثابه به ميتواند عامل هر
اشخاص پوشش آرايش نشانهشناسانه ، كاركرد از مستقلي و
ركن "عصا" چه اگر نمونه ، عنوان به.كند ايفا را بازي
كمدي نمايش گنجهاي نوع در مناسب لباس طراحي يك ضروري
فضاي نوعي امتداد در دكور كه زماني اما ميشود ، محسوب
نمايش ، شخصيتهاي اشرافيت با فضا گيرد ، تناسب قرار آراسته
تبديل اعتبار از ومملو مهم صحنهاي ، ابزاري به را آن
ميان مرز تشخيص و تعريف گاه ديگر ، سوي از.ميكند
از صحنه سومين در.است دشوار بسيار دكور ، و آكسسوار
چيزي موجود ، ارابه "ماتي نوكرش و پونتيلا ارباب" نمايش
ارابه همان اين آيا اما.است صحنهاي وسيله يك از فراتر
!است؟ "برشت" نمايش ديگر در "دلاور ننه"
و طبيعت از خارج مصالح و مواد از نامحدودي شمار "تقريبا
عنوان به ميتوانند انسانها ، اجتماعي زندگي در موجود
مورد اشياء اگر.شوند گرفته كار به تئاتر در صحنه لوازم
مردمان كه باشند وسايلي نماينده تنها ، تئاتر ، در استفاده
جز نخست درجه در مواجهند ، آن با خود روزمره زندگي در
اما.نيستند آدميان نياز مورد لوازم از تصنعي نشانههايي
مكان ، بر ميتوانند آنها اوليه ، كاركرد اين بر علاوه
ارتباط ، در نمايش اشخاص با كه موقعيتي و كيفيت هر يا زمان
مورد تصورات ، و اميال مشاغل ، چون كه مواردي بر و
اهميت مبين امر ، اين و كنند دلالت باشد ، ايشان استفاده
در روشن فانوسي.است دوم درجه در آنها نشانهگرايانه
وجود و دارد شب در وقايع حدوث از نشان مستخدم ، يك دستان
ديگري حالتهاي.است هيزمشكن يك شخصيت معرف تبر ، و اره
احراز به تا ميدهند امكان آكسسوار به كه دارند وجود نيز
نائل عاليتر ، مراتبي و درجات در نشانهشناسانه ارزشهاي
.شود
سيستمي عنوان به دكور ، كارپرداختهاي نخستين ترديد بدون
صحنهاي ، دستگاه نظير ديگري القاب ميتوان كه نشانهها از
كرد ، اطلاق آن به نيز را صحنه هندسي نمايش و آرايش
يا و آن اجتماعي وضعيت مكان ، جغرافيايي موقعيت معرفي
شكل ، هرمي برجهاي دورنماي.است دو هر توامان ارائه
.دارند نمايش مكان جغرافياي از نشان كوهها و درياها
آزمايشگاه ، عمومي ، ميدان يك در دكور آرايش كيفيت
اوضاع نماينده حال همه در رستوران ، يك يا آشپزخانه
.است مكان آن بر حاكم اجتماعي
بر دلالت قابليت كه است اركاني زمره در دكور علاوه ، به
بيانگر يوناني ، معبد يك دكور ;داراست نيز را زمان
فصل كننده تداعي برف ، از پوشيده بامهاي و تاريخي دورهاي
خود كاركردنشانهشناسانه از گذشته دكور ، .است زمستان سرد
بيشترين شامل ميتواند مكان ، و زمان تشخيص و تعيين در
همين.باشد نيز گوناگون كيفيتهاي از منقول نشانههاي
مجموعههاي حوزهنشانهشناسانه بدانيم كه بس اندازه
;تجسمي هنرهاي تمامي كه است گسترده آنچنان "عملا تئاتري ،
را تزئيني هنرهاي و معماري پيكرتراشي ، نقاشي ،
.دربرميگيرد
صحنه ، طراحان توسط شده گرفته كار به مضامين و معاني
عملكرد شيوه و عناصر گزينش.است متغير و متنوع بسيار
جريانات دوره ، هر تئاتري رسوم به -چيزي هر از بيش -ايشان
بستگي صحنه هر كلي احوال و اوضاع و شخصي سلائق هنري ،
صورت به شده تلخيص يا مفصل ، "كاملا ميتواند دكور.دارد
قطعه هر.باشد مجرد عنصر يك تنها حتي گاه و ضروري عناصر
طبقه از خانوادهاي اندروني در موجود اثاثيه و لوازم
بيروني واقعيت از نشانهاي نخست درجه در چه اگر متوسط ،
بيشتر اما است ، -منزل اسباب كليت از جزيي عنوان به -خود
ويژهاي مضمون و مفهوم معنا ، هيچ نيز بعد درجات در آنها
.ندارند
و شده محدود مجرد نشانهاي تك به نمايش صحنهپردازي گاه
نشانه ارزش بنابراين.ميشود شامل را عامل يك تنها
در رفته كار به نشانههاي كميت با هيچگاه دكور ، شناسانه
تنهايي به نشانه يك معنايي ، نظر از.نيست مرتبط آن
از عميقتر و وسيعتر مراتب به گنجايشي واجد ميتواند
شناسانه نشانه كاركردباشد نشانهها از كاملي مجموعه
آن عناصر در نشانهها مقدار به تنها نمايش ، درهر دكور
نيز و آرايش شيوه اوضاع ، دگرگوني تاثير.نيست وابسته اثر
و فضا معرفي تكميل در دكور ، هر نشانههاي تبديل و تغيير
و مهم همواره نمايش ، نشانهاي مستقل نظام ارزشهاي بيان
به منظره يك حتي موارد ، پارهاي ، در كنندهاند تعيين
همين در.است دكوركافي وظايف تمامي انجام براي تنهايي
حركت ، ژست ، چون عناصري وسيله به شناسانه نشانه نقش حال
نيز و صحنه لوازم لباس ، اطراف ، محيط اصوات كلام ،
اركان ميان تنگاتنگ ارتباط تا ميشود ، ايفا نورپردازي
.باشد شده آشكار بيشتر هرچه تئاتري ، بيان سيزدهگانه
|