عليپوريان قاضي با جديد شاكيان جلسه در
گروه سابق فرمانده تازه اتهامات شد تشريح
منطقه 12 كميته ضربت
تكاب - شاهيندژ جاده در وانت واژگوني
گرفت را كارگر دو جان آوار
گرفت آتش راهساز كارگر
چمران شهيد بزرگراه در مرگبار تصادف
عليپوريان قاضي با جديد شاكيان جلسه در
گروه سابق فرمانده تازه اتهامات شد تشريح
منطقه 12 كميته ضربت
فرمانده "تيغزن اسماعيل" به معروف افتخاري اسماعيل
سرقت ، عفت ، منافي اعمال قتل به منطقه 12 ضربت گروه سابق
متهم امنيتي نهادهاي و شخصيتها عنوان جعل و رعب ايجاد
است
مرد به معروف زن تيغ اسماعيل از متفاوت چهره چهار
چهره هزار
اسماعيل به معروف افتخاري اسماعيل شاكيان :حوادث گروه
توجه با منطقه 12 كميته ضربت گروه سابق فرمانده تيغزن
شعبه به كشور نقاط اقصي از مرد اين مختلف تصاوير چاپ به
مجازات اشد خواهان و مراجعه خميني امام قضائي مجتمع 16
.شدند او براي
عنوان به خود موقعيت از سوءاستفاده با افتخاري اسماعيل
ارگانهاي عناوين جعل همچنين و كميته ، ضربت گروه رئيس
.است زده زيادي جنايتكارانه اعمال و شرارت به دست مختلف
به رسيدن براي است معروف "تيغزن اسماعيل" به كه مرد اين
انقلابي نيرويي را خود و شده كميته وارد خود شوم اهداف
براي را خود مدارك شود قرارمي كه زماني اما كرده معرفي
مايل گفت سابقهاش نشدن فاش براي دهد ارائه رسمي عضويت
.باشد اسلامي انقلاب كميته افتخاري عضو است
كميته 12 ضربت گروه رئيس عنوان به توانست مدتي از پس وي
.شود برخوردار شرارتهايش براي بهتري موقعيت از و يابد دست
افتخاري اسماعيل جنايات به رسيدگي دادگاه جلسه دو تاكنون
تشكيل عليپوريان قاضي رياست به جنايي دادگاه شعبه 16 در
اقدامات برخي دادگاه گذشته جلسه دو در.است شده
شامل منطقه 12 كميته ضربت گروه سابق فرمانده جنايتكارانه
جعل وحشت ، و رعب ايجاد عفت ، منافي اعمال سرقت ، قتل ،
چون دولتي نهادهاي عنوان از سوءاستفاده شخصيتها ، عناوين
بررسي مورد كشور از فرهنگي ميراث خروج و اطلاعات وزارت
.است گرفته قرار
جرايد در "تيغزن اسماعيل" تصاوير چاپ بدنبال و "اخيرا
مراجعه جنايي دادگاه به وي از شكايت براي زيادي افراد
ازاين برخي ماه ارديبهشت پنجشنبه 22 روز.كردهاند
اسماعيل با را خود آشنايي چگونگي و شكايت موضوع شاكيان
.ا.حسن محمد. گذاشتند ميان در عليپوريان قاضي با افتخاري
او ميشناختم انقلاب از قبل از را اسماعيل :گفت ساله 54
اسماعيل به معروف و داشت ساندويچفروشي حسن امامزاده در
دارند حضور دادگاه در كه افرادي شهادت بنابه بود ، تيغكش
.بود باجگير و قمارباز انقلاب از قبل افتخاري
ساعت در كه بود گذشته انقلاب از ماه چند:گفت همچنين وي
.آمد منزلم به مامورين كليه با افتخاري شب نيمه يك الي 12
و خطي كتاب دو و كرده بازداشت همسرم همراه به را خودم
منزلم از عتيقه اشياء از كمي با را قديمي قرآن جلد يك
و من بيگناهي علت به ساعت چند از بعد آنها.كرد خارج
منطقه كميته به وي عليه آن از پس.كردند آزاد را همسرم
بر هرندي نام به فردي را آن سرپرستي موقع آن در كه 12
جهت روز از 11 پس من شكايت و كردم شكايت داشت عهده
دوباره دليل همين به.رسيد افتخاري خود دست به رسيدگي
و اذيت آزار ، با افتخاري.شديم بازداشت افتخاري توسط
اسناد دفتر در فرزند با 4 را همسرم كرد مجبورم شكنجه
فرزندانم از يك هيچ نام و كنم مطلقه تهران طلاق رسمي 16
.نبردم طلاق در را
با:گفت كردي را كار اين چرا كه خبرنگاران پاسخ در وي
عليه كه شكايتي خاطر به كردم را كار اين اسماعيل تهديد
انجام را كار اين كرد مجبورم افتخاري بودم داده انجام او
.ماندم بيخبر همسرم از سال مدت 9.دهم
ميليونو 650 مبلغ 8 سال 62 در داد ادامه سپس حسن محمد
مزاحمت اتهام به افتخاري كه داشتم همراه پول تومان هزار
يك در مرا روز و 53 گرفت را پولهايم و كرد بازداشت مرا
.كرد حبس زيرزمين
او از و آمدم بيرون بازداشت از كه روز از 50 پس:گفت وي
وثيقه قرار عنوان به پولهايت:گفت كردم ، طلب را پولهايم
امروز و.ميباشد دولت حساب به پرونده در دادگاه روز تا
هنوز و ميباشم برائتم حكم منتظر ميگذرد سال كه 16
.شدم بازداشت اتهامي و جرمي چه به نميدانم
تهران شبهاي رستوران در را او "مجددا سال چند گذشت از پس
پاسدار با 4 همراه او ديدم شميران قديم جاده در واقع
بازداشت را كياني پاس رمضاني علي محمد و شد رستوران وارد
روز از 3 پس محمدعلي فرزندان از يكي حميد.برد و كرد
را پدرش توانست تومان ميليون پرداخت 5/1 با و دوندگي
.كند آزاد
هميشه ميديدم را افتخاري موقع هر من:افزود حسن محمد
مرا افتخاري سال چند گذشت از پسبود فرم لباس با و مسلح
خواست ، را منزلم آدرس من از و ريخت دوستي طرح من با و ديد
.گفت را منزلم دقيق آدرس خودش ولي كردم امتناع من
آمد ، منزلم به پاسدار نفر همراه 4 به افتخاري بعد هفته يك
و شد خارج او سپس كرديم لفظي مشاجره كمي همديگر با
حسن حاج:گفت مسخرهآميزي لحن با و آمد ديگري پاسدار
.ميرسيم هم به باشد
به برويم عروسي به دوم همسر همراه به ميخواستم شب آن
كليد من گفت همسرم نكردم ، پيدا اما گشتم منزل كليد دنبال
.برويم بيا دارم
به كاري براي همسرم برگشتيم منزل به شب ساعت 11 حدود
ناگهان كبريت زدن با و رفت بود زيرزمين در كه آشپزخانه
.شد ويرانه به مبدل ما منزل
به شروع سوختهاش خانه نماي از آلبوم دادن نشان با وي
.كرد گريه
به بود باردار كه را همسرم آتشسوزي از پس:داد ادامه وي
شبانه مدت 5 به وي بردم توحيد سوختگي سوانح بيمارستان
پرسنل و پزشكان تلاش با اما برد بسر كما حالت در روز
.كرد پيدا نجات حتمي مرگ از بيمارستان
.كرد ارائه دادگاه به زنش سوختگي از عكس آلبوم يك سپس او
به شكايتي تاريخ 27/12/71 در من گفت حسن محمد
.گرفت مرا جلب دستور روز همان در وي اما كردم دادستاني
نيامدهام دادگاه به پول گرفتن براي من:افزود شاكي
كه است كساني بخاطر اول افتخاري اسماعيل عليه من شكايت
از 9 پس هنوز كه همسرم سوختگي بخاطر دوم و شدهاند شكنجه
.كند درمان دوا بايد سال
من:گفت خود شكايت طرح در شاكيان از ديگر هيكي.محمود
و بودم آشنا تيغزن اسماعيل با انقلاب از قبل دوران از
آن كردم ، قماربازي او با بار چند بودم جوان كه آنجا از
در حضور و انقلاب از پس زدم ، او به سيلي يك من موقع
برايم و ميبرد كميته به قماربازي اتهام به مرا كميته
.ميكرد پروندهسازي
با و بست را پايم و دست قمهكشي اتهام به هم يكبار
در و برد بهشتزهرا اطراف بيابانهاي به مرا بسته چشماني
وي كرد ، زندان روانه مرا سپس داد ، قرار شكنجه مورد آنجا
.كرد تبعيد تهران شهر از خارج به يكسال را من همچنين
خود شكايت و بودند خواهر دو پرونده دو اين شاكيان ديگر
عنوان افتخاري توسط شان ساله برادر 35 قتل بر مبني را
.كردند
در پريان عباس برادرمان سال كه 18 داشتند اظهار آنان
بود ، اعتبار و شهرت و كارخانه داراي حسن امامزاده محله
مراجعه برادرمان مغازه به كلانتري از افتخاري اسماعيل
به برادرمان كه وقت هر و ميگرفت باج او از و ميكرد
شده پيچي باند يا زخمي پاهايش و دست ميكرد مراجعه منزل
نميزد حرفي مادرمان به بود خانواده پسر تنها چون و بود
سال 62 در اينكه تا است افتاده اتفاقي چه نميگفت و
اسماعيل بود كار به مشغول مغازه در برادرمان عيد هنگام
.رسانيد قتل به را او برق سيم كردن لخت با افتخاري
است مجرم او كه بياوريم مدركي و دليل نتوانستيم ما ولي
به و ديديم روزنامهها در را او عكس پيش چندي اينكه تا
.آمديم دادگاه
اين شاكي ديگر بود شده مرحوم شوهرش كه رمضاني خانم
بارها را همسرم افتخاري اسماعيل:گفت دادگاه در پرونده
.است داده قرار شكنجه و اذيت و آزار مورد
كار رستوران و كافه در انقلاب از قبل شوهرم:گفت وي
كرد تصادف شوهرم ميكرديم زندگي همانجا در ما و ميكرد
افتخاري اسماعيل.بود گچ در هم مدتي و شد مجروح پايش و
انجام برايت بخواهي من از كمكي هر گفت و آمد منزلمان به
.ميدهم
به را مغازه نصف كرد پيشنهاد و داري مغازه تو گفت وي
و كرد را كار اين شوهرم.بفروشد داشت نام تهراني كه فردي
و رفتيم دو هر ما ميدهم را پول و محضر ميآيم فردا گفت
شوهرم 200 موقع آن در.نشد او از خبري ولي مانديم منتظر
و آمد منزلمان به مدتي از پس وي بود بدهكار تومان هزار
به بارها آن از پس و رفت و گذاشت ميز روي پول مقداري
خود با مختلف بهانههاي به را شوهرم و ميآمد دكان
و برد اوين به روز مدت 12 به را او اول بار .ميبرد
گوشت و شد شكسته بينياش كه بود داده شكنجه را وي آنقدر
اسماعيل دوباره برگشت كه روز از 12 پسبود آورده اضافي
همين به نبود شوهرم چون گرفت را شوهرم سراغ آمد افتخاري
از پس برد اوين زندان به فرزندانم همراه به مرا او خاطر
او آن از پس كرد ، آزاد را ما و معرفي را خودش شوهرم مدتي
و ميآورد بيرون زندان از مرخصي بهانه به را شوهرم بارها
ميگفت و ميبرد مغازه به را او يا و ميگرفت چك او از
شلاق با را او ميكرد امتناع شوهرم وقتي بخر را چيز فلان
براي قطوري پرونده يك او كار اين با ميكرد شكنجه كابل و
خاطر به مجموع در افتخاري:گفت وي كرد ، درست شوهرم
.كرد زنداني را همسرم سال مدت 10 واهي اتهامهاي
تكاب - شاهيندژ جاده در وانت واژگوني
در موز حمل وانت يكدستگاه :همشهري خبرنگار - اروميه
جان آن سرنشين نفر سه و شد واژگون شاهيندژ-تكاب جاده
.باختند
گشتيهاي سوي از كه موز حامل تويوتاي وانت يكدستگاه
سرعت اثر بر بود تعقيب تحت بلاغ مايين پاسگاه انتظامي
شده واژگون وانت راننده كنترل از ماشين شدن خارج و زياد
.باختند جان دره به ماشين سقوط اثر در آن سرنشين سه هر و
انتظار و است كوهستاني جاده يك تكاب به شاهيندژ جاده
.دارد وجود همواره رانندگي حوادث
گرفت را كارگر دو جان آوار
در كار حين در همداني كارگر دو :همشهري خبرنگار - همدان
.باختند جان و ماندند آوار زير جداگانه حادثه دو
حين در عبدي علي نام به ساختماني كارگر يك اول ، حادثه در
دچار همدان خيابانهاي از يكي در فنري ديوار تخريب و كار
در همچنين.كرد ريزش وي روي بر منزل ديوار و شد حادثه
در ساله نادري 30 فيلايي حسن نام به فردي ديگري ، حادثه
زير در ديوار ريزش بعلت مغازهاي ، ديوار پي كندن حال
.شد كشته جا همان در و ماند آوار
گرفت آتش راهساز كارگر
با كه هنگامي رشد محمد گل :همشهري خبرنگار -بيرجند
مشعل نمودن روشن حال در شعلهور گازوئيلي ظرف از استفاده
شعله گازوئيل آن از پس و واژگون ظرف بود ، قيرپاش تانكر
به بلافاصله نامبرده گرفت آتش و پاشيد وي لباس به ور
قرار مداوا تحت و منتقل بيرجند (ع) رضا امام بيمارستان
اقدامات درصد بالاي 75 شديد سوختگي علت به اما.گرفت
.باخت جان روز از 2 پس و نداد ثمر وي درمان براي پزشكي
چمران شهيد بزرگراه در مرگبار تصادف
در حركت حين راهسازي ويژه خودرو ديروز عصر :حوادث گروه
برخورد برق چراغ تير چمرانبه بزرگراه جنوب به شمال جهت
.سپرد جان رانندهاش و
راننده كه افتاد اتفاق زماني حادثه ما خبرنگار گزارش به
مجموعه در تعطيل روز يك در را خود كار راهسازي ماشين
را خانه به عزيمت قصد و بود برده پايان به نيايش پلهاي
چراغ پشت كه شد مواجه خودروهايي با حركت مسير در كه داشت
پيش خودرو اين راننده.بودند شده متوقف مديريت پل قرمز
در كند ، برخورد قرمز چراغ پشت متوقف خودروهاي به آنكه از
نرده و چپ سمت به متمايل را خودرو انساندوستانه حركت يك
كوبيدهشدن درهم موجب زياد سرعت و كرد بزرگراه وسط ايمني
منطقه برق هنگام همين در وشد برق چراغ تير با خودرو
جان راننده اين برقگرفتگي و مغزي ضربه اثر بر و قطع
.سپرد
بزرگراه ميان برق چراغ تير با خودرو اين برخورد و تصادف
خاطر همين وبه بود كتاب نمايشگاه زمان پايان با همزمان
در ساعتها عكس به و جنوب به شمال مسير در چمران بزرگراه
مختل خودروها آمد و رفت و گرفتار فشرده و سنگين ترافيك
.شد
|