نيست تمام كار نكند ، تعجيل قاضي
عطريانفر محمد
ارزنده اطلاعات سعيدحجاريان آقاي اينجانب اعتقاد به
در كه دارد خود ترورسياسي مساله درخصوص جامعي وتحليل
ميتواند پرونده قاضيمحترم جمعبندي و نهايي تصميم
بر بتواند قاضي چنانچه.باشد داشته تعيينكننده تاثير
ميگذرد تحليلحجاريان و فكر و ذهن در كه آنچه مجموعه
بود ، خواهد موءثر وي تاريخي تصميم در قطع شودبهطور واقف
كند ، تعجيل حكم درصدور نبايد ايشان معتقدم دليل همين به
و رسيده پايان به دادگاه حقوقي ، و شكلي لحاظ به هرچند
.است كرده دريافت نيز را متهمان اعترافات
ملي اعتبار و شان اينكه ضمن سعيد نسبي سلامت به توجه با
به بخواهد كه است ازاين بالاتر و والاتر شايسته چهره اين
فردي و شكايتشخصي ضاربان از آسيبديده عنصري عنوان
و نبايد وي كه ميفهمم اينگونه اما باشد ، داشته
از دفاع در بايد كه را تاريخي و مهم فرصت اين نميتواند
سلب خود از نمايد ، مصروف اسلامي نظام سياسي آرمانهاي
و نقد عرضه امكان فردي ، رضايت بهخاطر "صرفا و نمايد
.بدهد دست از آماده اينشرايط در را روشنگرانهاي تحليل
تحقق جهت در ميتواند ناگوار اتفاق اين تعاقب در حجاريان
ريشههاي خويش ، ايدئولوژيك سياسي معنادار و بلند اهداف
با را (سياسي ترور) شوم پديده اين اجتماعي و رواني
آيندهساز و اثرگذار روشنگريهاي با و بكاود تمام شايستگي
عرضه انقلابي بهجامعه ديگر خدمتي تاريخي برهه اين در
همانديشان يا و سعيد پيوندتحليل رهگذر از طبعانمايد
و حقوقي بررسيهاي" بهعنوان آن از كه آنچه بهمراه او
به ميتواند پرونده اين ميشود ، برده نام "دادگاه قضايي
اينكه ضمن برسد ، روشن و دقيق واقعبينانه ، منطقي ، فرجامي
روشنگرانه تحليلهاي پايه بر حاكم قضاوت فرآيند و مضمون
خواهد حوادث نوع اين در رويهاي اساس آيندگان براي سياسي
بجاي استفاده و كشور قضايي نظام بهرهبرداري مورد كه بود
.گرفت خواهد قرار قضاتمحترم ديگر
براي ترور ، مانند تلخ واقعهاي در اينجانب بهنظر
خطا ، با مقابله و عدالت اعمال و الهي جوهرهحكم رسيدنبه
وبا بجد خود ، قضايي و حقوقي بررسيهاي در بايد قاضي
عناصر محرك انگيزههاي و معنوي عنصر هوشمندانه كوششي
داوري تاريخ طول دردريابد بيترديد و شفاف را خطاكار
يك مثل واقعهاي در استكه شده ديده بارها قضائي دستگاه
را گستردهاي و شايسته تلاش مدعيالعموم يا و قاضي قتل ،
نيت گوياي كه روشني دلايل به تا ميدهند ، انجام
قاضي نظر از فيالواقع.برسند است ، اقدامكننده
تا كند كمك بتواند كه احتمالي و شائبه هر رسيدگيكننده
دور داور نظر از نمايد ، مكشوف را قتل وقوع عوامل و علل
بتواند كه احتمالي نوع هر اينكه جمله از ماند ، نخواهد
نفع يا و كند افشا مضروب به نسبت را ضارب شخصي خصومتهاي
توجه مورد قطع طور به دربرگيرد را مقتول يا و قاتل وضرر
نوع اين رهگذر از است بديهي.ميگيرد قرار قاضي حساسيت و
خداپسندانه ، نتيجه به ميتواند قاضي جرم ، ريشهيابي
.برسد عادلانهاي و معقول
نيت و اهداف با تروري وقتي ميرسد ، نظر به چنين حال
خصومت عليالقاعده ضارب كه آنجا واز ميگيرد صورت سياسي
مضروب به نسبت تندخود و خشن اقدام در شخصي نفع يا و فردي
عاملي تنها:گرفت نتيجه ميتوان باشد ، داشته تواند نمي
درگيريكشانده صحنه به ارادي صورت به را ضارب كه
اراده و انديشه كهروياروي است سياسي ارادهاي
او فيزيكي حذف به دست و برخاسته مقابله به سياسيمضروب
.ميزند
تحقيق قاضي سياسي ، ترور يك در باشد اگرقرار اساس براين
براي رابپيمايدكه مسيري و كار و ساز همان درست بخواهد
مجرمانه عمل روانشناسانه رويكرد و ريشههايجنايت كشف
مگر نيست ، او بر گريزي راه هيچ دنبالميكند (قتل)
همانا كه سياسي ترور مجرمانه عمل معنوي عنصر به اينكه
پي است ، تروريست فيزيكي عمليات بر حاكم سياسي اراده كشف
حجاريان سعيد جامع تحليل به عنايت عطف منظر اين از.ببرد
وكيلمتبحر "مثلا) وي سوي از نمايندگي به كه كس هر يا و
بكشد بدوش را توضيح و افشاگري بار اين بتواند (سياسي
حكم صدور در وي تا نمايد شاياني كمك قاضي به ميتواند
قاضيمحترم حقيقت در.برد درستي و صواب به راه نهايي
جمعبنديحقوقياش به تحليل اين والحاق دريافت از راگريزي
نماينده و مضروب يا برسدو بايد بدان ياخود كه نيست
هر اساس اين بر.دهند قرار اختيارش در او سوي از ذيصلاح
تروريستي سياسي روانشناختيارادههاي افشاء كهفاقد حكمي
بازگو را ترور آن با همسو همراهو ارهابي تفكر و باشد
.مانعنخواهدبود و جامع حكم ننمايد ،
حيثيت از دفاع در عليالاصول دادگاه در مدعيالعموم
دفاع در است داده انجام تلاشهايي جامعه اجتماعي و عمومي
دنبال را ارزندهاي اقدامهاي شهروندان شهروندي حقوق از
باصطلاح و تعقيب دفاع ، اين از كه آنچه لكن است ، نموده
كه بسيط حقوقي دفاع نوع جزيك ميشود حاصل حقيقت كشف
طي ما كه آنچه نيست ، است ، جرم معنوي كشفعناصر از محروم
هر به بوديم شاهد سعيدحجاريان ضاربان دادگاه در جلسه سه
سوي از دفاعحقوقي از سادهاي نوع فقط و فقط حال
نه و بود صادره كيفرخواست بنفع را محترم مدعيالعموم
.بيشتر
و موازين چارچوب در "عملا كه حقوقي دفاع نوع اين "طبعا
لازم ميشود دنبال نيز قواعدحقوقي و دادرسي آئين برپايه
و نادر اتفاق چنين جامع بررسي كفايت هيچگاه اما است ،
.نمينمايد حوادث از نوع اين در را استثنايي
كه مسلكي هم و اعتبار صاحب فرد يا و حجاريان سعيد
رسالت و وظيفه اداي بتواند فكري و سياسي مشرب بهلحاظ
نوعي جاري حقوقي دفاع بر علاوه دارد حق نمايد را سعيد
و دهد صورت ضدخشونت جريان بنفع سياسي و ايدئولوژيك دفاع
ضرورت و تروريستي حركت اين ناپيداي زواياي به را جامعه
مسئولان و هوشيار مردم قاطبه.سازد آگاه آن با مقابله
اعتقاد اصولي بهطور نظام ، به علاقهمندان وهمه بلندپايه
عادلانه تصميم اخذ بهقطعيترسيدنو براي قاضي كه دارند
دفاع" نام آن بر كه مقولهاي از بينياز جامعالاطراف و
حكم درصدور تعجيل و نيست نهادهايم "سياسي ايدئولوژيك
يك با صوري برخوردي لاجرم قضاوت نهاييكردن بخاطر
وجدان اعماق ماستكه دوران اجتماعي سياسي پديدهتلخ
هوشمندايران جامعه.است كرده راجريحهدار جامعه بيدار
تصميميقاطع برگيرنده در كه حكميت و داوري آن به اسلامي
ضدمردمياست ، طلبي خشونت فتنه بنياد ريشهكنكردن براي
قاضي جانبه همه عزم و ارادهحقوقي و ميگذارد احترام
و رواني حقوقي ، سياسي ، برگيرندههمهابعاد در كه را
.مينهد ارج ترورباشد اين اجتماعي
|