را سرمايه امنيت نتوانيم اگر :كار وزير
نخواهيم موفق سرمايه جذب در كنيم تامين
شد
!ميشود آشپز متفكر يك وقتي
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم؟
انسان زندگي در عاطفي روابط نقش
تعويق به باقي عمادالدين محاكمه جلسه
افتاد
را سرمايه امنيت نتوانيم اگر :كار وزير
نخواهيم موفق سرمايه جذب در كنيم تامين
شد
گذاشتن ارزش و كار فرهنگ تقويت اجتماعي وامور كار وزير
ذكر جامعه اعتلاي و پيشرفت در مهم راعامل كار ذات به
وجود جامعه در ازكارگر درستي مفهوم هنوز:گفت و كرد
.ندارد
حسين اجتماعي امور و كار وزارت عمومي روابط گزارش به
وزارت اجرايي و ستادي كل مديران درگردهمايي ديروز كمالي
تابع كه است كسي كارگر:افزود اجتماعي ، امور و كار
دانشمندان ، استادان از بسياري شامل اين و است كار قانون
آنها تلاش كه افرادي ساير و پزشكان مهندسان ، دانشگاه ،
:كرد تصريح وي.هست نيز ميشود انجام مقابلدستمزد در
ما و است متفاوت درست تعريف اين با جامعه ذهنيت
را آن درست مفهوم كارگر و كار جايگاه ارتقاي بايدبراي
.كنيم ترويج
مسئولان توجه نيازمند را بيكاري معضل رفع كار وزير
وبودجه برنامه سازمان آمار براساس:داشت اظهار و دانست
شاغل كشور در هزارنفر و 52 ميليون حدود 15 سال 78 ، در
فعال جمعيت سال 83 در ميشود بيني پيش كه بودهاند
.برسد نفر هزار و 650 ميليون حدود 21 كشوربه
و ميليون حدود 6 مذكور رقم دو تفاوت كه است حالي در اين
و 600 ميليون يك بخواهيم اگر كه نفراست هزار 600
آينده سال پنج بايددر باشند ، شاغل بيكارموجود هزارنفر
.شود ايجاد شغلي فرصت ميليون پنج حدود
نيازمند را گسترده سطح در جديد اشتغال ايجاد كمالي
مقدمه را امنيت تامين دانستو سرمايهگذاري
دنبالجذب به كه حالي در:گفت و كرد ذكر سرمايهگذاري
ايرانيان سرمايههاي از بخشي هستيم ، خارجي سرمايهگذاري
.ميشود كشورمنتقل از خارج به
و تعريف را مالكيت مفهوم نتوانيم اگر:داشت اظهار وي
جذب در نميتوانيم كنيم ، راتامين سرمايه امنيت
.باشيم موفق سرمايهگذاران
تامين و انساني نيروي از دفاع اجتماعي امور و كار وزير
و دانست سرمايه امنيت مكمل را كار شغلينيروي امنيت
از مشروع صاحبانسرمايههاي از دفاع كنار در:افزود
نيزبايد كار روابط در و ميكنيم دفاع نيز انساني نيروي
.شود رعايت و مشخص بحث ، دو اين مرز حدود
كار وزارت وظيفه اشتغال ايجاد اينكه به اشاره با كمالي
در با وزارتخانه اين:كرد تصريح اجتماعينيست ، امور و
كار جويندگان هدايت وظيفه فقط كاريابيها داشتن اختيار
.دارد برعهده شغلي فرصتهاي ايجاد براي را
كنار در بايد كاريابيها:داشت اظهار پايان در وي
به نيز مشاورهاي خدمات فرصتهايشغلي ، شناسايي
و تجهيزات باكمبود امر اين كه دهند ارائه كار جويندگان
كه است لازم و نيست ميسر كاريابيها در متخصص پرسنل
وزارت اختيار در لازم امكانات كاريابيها ، برايتقويت
.قرارگيرد اجتماعي امور و كار
!ميشود آشپز متفكر يك وقتي
"آشپزي مستطاب" كتاب حاشيه در دريابندري نجف با گفتوگو
وتاليف نوشته "آشپزي مستطاب كتاب" جلدي دو اثر انتشار
و اديب اين آثار علاقهمندان از بسياري دريابندري نجف
كه طوري به.غافلگيركرد و زده حيرت را مترجممعاصر
"!بود بعيد نجف از كار اين":گفتند روشنفكران از بسياري
است مختلف علائق داراي آدمي":ميگويد خود دريابندري اما
"دارد؟ عيبي چه اين و باشد آشپزي ميتواند آنها از يكي كه
به هم آشپزي زمينه در نميتواند متفكر يك مگر راستي به
حاشيه در حال هر باشد؟به داشته تاملاتي و بنشيند تفكر
دريابندري نجف با درآورده را آن كارنامه نشر كه كتاب اين
.است آمده پي در آن فشرده كه گرفته صورت گفتوگويي
گرفت؟ شكل چگونه آشپزي مستطاب كتاب
برخوردم آشپزي درباره مطلبي به جا هر دور ، گذشتههاي از
رامورد جهان ملل غذاهاي همچنين ، .كردم برداري يادداشت
ناشر -زهرايي محمد آقاي با كه روز يك.قراردادم بررسي
ايشان ميكردم ، صحبت يادداشتها اين درباره -كتاب
نشر" تا كنم تنظيم را يادداشتهايم كردند پيشنهاد
نتيجه ، همه در.آورد در كتاب صورت به را آنها "كارنامه
آقاي دوش روي جلدي دو اثر اين انتشار فشار و زحمتها
.است زهرايي
كتاب تاليف به ومترجم ، اديب دريابندري كه شد چطور
پرداخت؟ آشپزي
قاعده اين از هم من.هستند جوراجور علائق داراي آدمها ،
آشپزي آنها از يكي كه دارم مختلفي علائق و نيستم مستثني
.است
دست مهمي نكته چه به آشپزي كتاب روي مطالعاتتان مسير در
يافتيد؟
وجود آشپزي بنيادين و مهم مكتب سه جهان در كه اين به
قرار مكتب سه اين مجموعه زير در آشپزيها ، بقيه و دارد
به بعدها رومي آشپزي.رومي چيني ، ايراني ، :ميگيرند
كرده تبديل غرب آشپزي مهد به را كشور اين و رفته فرانسه
غربي و فرنگي معني به را رومي واژه بنابراين ، .است
.گرفتهام
رفته؟ كجاها تا ايراني آشپزي مكتب
بر گوركانيان سلسله وقتي.جهان كشورهاي از بسياري به
.بردند هند به خود با را مكتب اين ميكردند ، حكومت ايران
تا و گذاشته تاثير عربي و تركي آشپزي بر ايراني ، مكتب
و مراكش تا جمله واز آفريقا مغرب تا كه وسيع بسيار شعاعي
تا سو ، اين ازاست رفته مييابد ادامه الجزاير
آشپزي ، اساس آن ، جز و پاكستان و وافغانستان تاجيكستان
.است ايراني كهن مكتب همان
مستنداتي آيا آمدهاند؟ كجا از آشپزي سهگانه مكتبهاي
مطالعاتتان مسير در شما خود يا دارد وجود زمينه اين در
رسيدهايد؟ آنها به
.است نكرده اشاره مساله اين به جا هيچ در كس هيچ حالا تا
شده صحبت فرانسوي و چيني مكتبهاي از كتابها برخي در
.است نشده اشارهاي ايراني مكتب به اما
و شباهتها حيث از را مكتب سه اين به مربوط غذاهاي اگر
در جهان غذاهاي همه ميبينيد كنيد دستهبندي تفاوتهاشان
حال هر به.ميگيرند قرار مكتبها از يكي مجموعه زير
.است من سند واقعيت ، و ندارم مستندي نكته اين براي
دارد؟ وجود هم ارتباطي تمدن ، و آشپزي بين آيا
.است تمدنها تظاهرات و تجليات از آشپزي.بله
حق البته.است پيشرفته تمدن بيانگر پيشرفته ، آشپزي
.است شده ضايع عرصه اين در ايران
و عشقورزي تسامح ، مدارا ، مانند ايراني روحيات آيا
است؟ داشته تجلي ما غذاهاي در آن مانند
مستتر نيز غذاها در ايران مردم رفتار ملايمت "مثلا.بله
.ترش خيلي نه شور نه تندند نه:ملايماند ما غذاهاي.است
.است ايراني و ايران ملايم طبيعت نتيجه اين ،
بوده آشپزي اصلي مكتب سه از يكي صاحب ايران كه آن با
پس نوعي دچار ما كشور امروز آشپزي ميآيد نظر به اما
.ماندگياست
"مثلا.است پائيني بسيار سطح داراي ما امروز آشپزي بله ،
بدهيم ايراني ناب غذاي خارجي ميهمان يك به آنكه براي
ايراني غذاي تنوع كه درحاليميشويم دردسر دچار
قابل روم و چين مكتبهاي با تنوع اين.است بينهايت
آشپزي انحطاط روبه زمينههاي ميكنم فكر مننيست مقايسه
غربي فرهنگ هجوم مورد ما.است اجتماعي و تاريخي ايراني ،
غذاي تهران ، رستورانهاي در كه جا آن تا.گرفتهايم قرار
ميدان از غربيها را ايراني آشپزي.نميشود ديده ايراني
به هم ما غيرفرنگي رستورانهاي در "مثلا.كردهاند در به
ما رستورانهاي غذاهاي بيشتر."منو" ميگويند "غذا صورت"
دست از مشكل كه است لهجه مانند هم غذا پخت.است فرانسوي
غذاي ما.دارد معيني لهجه هم ايراني آشپزي.ميرود
.ميكنيم درست ايراني لهجه به را فرانسوي
تقسيم اشرافي و مردمي به ميتوان را ايراني آشپزي آيا
است؟ مهمتر آنها از يك كدام نقش صورت اين در كرد؟
پس است چنين چون و است زنها كار واقع در ايراني آشپزي
نه درآمده ايراني جماعت دل از يعني.است مردم توده كار
از آشپزي "اتفاقا.اشراف و اعيان خانههاي و دربارها از
در.است رفته اشرافي محافل و دربارها به جامعه اعماق
طبقه به طبقهاي از عبور كه غربي جوامع برخلاف ايران ،
بوده امكانپذير طبقاتي گذار بوده ، ناممكن يا مشكل ديگر
بوده آشپز اميركبير تقيخان ميرزا پدر كه ميبينيم.است
جامعه ديوار از عبور ما جامعه در ميدهد نشان اين.است
.است نبوده ناممكن طبقاتي
.ميرسد صدراعظمي به آشپز يك بچه كه اين كما
كتاب شاه ، ناصرالدين آشپزباشي كاشاني اكبر علي ميرزا
سود آن از من كه "اطعمه سفره" نام به دارد شدهاي چاپ
قاجار ، دربار آشپزي ميبينيمكه كتاب اين در.بردهام
.است مردم توده آشپزي همان
چه تا هستند مردها آشپزها بهترين ميگويند كه اين
است؟ درست اندازه
خانگي آشپزي و است مردانه حرفهاي رسمي آشپزي ايران در
ابعاد با غذا پخت در مردها جا دراين.است خانمها كار
همه ما كشور در كه نگيريم ناديده.دارند مهارت بيشتر
...و خياطي مهندسي ، پزشكي ، :است بوده مردانه حرفهها
.آمدهاند ميدان به هم زنها و كرده فرق اوضاع حالا البته
و ميشود تهيه حوصله با قدر اين كه ايراني غذاي چرا
ميشود؟ صرف سرعت به فرانسويها خلاف بر است وقتبر
و اعيان زمينه ، اين در.است اجتماعي خاص وضعيت معلول اين
خود سنتهاي از نيز مردم و دارند را خود آداب اشراف
.است تاريخي ريشههاي داراي شتابخواري ، .ميكنند پيروي
آش كه درحالي آشپزي ، ميگويند غذاها eهمه پخت به چرا
است؟ جداگانهاي غذاي خود
يك آش.است بوده ما مردم اصلي غذاي آش گذشته در زيرا
را آن هم اعيان البته.است مردمي و فقيرانه غذاي
نان اصطلاح كاربرد مثل هم آشپزي كلمه.اماكمتر ميخورند
غذا جاي به كشور مناطق از بسياري در هنوز كه است خوردن
قوت نان زيرا.ميشود استفاده خوردن نان اصطلاح از خوردن
.است ما اصلي
چه آشپزي مستطاب كتاب تدوين در راستگار فهيمه خانم نقش
است؟ بوده
جنبه در چند هر.بودهاند سهيم من با كارها همه در ايشان
نقش هم كتاب نگارش در اما داشته دخالت بيشتر كار عملي
به را كتاب مطالب جهت چند از راستگار خانم.داشتهاند
و باشند صريح و روشن مطالب ، -كردهاند1 مطالعه دقت
با اوليه مواد اندازه -باشند20 خانه خانمهاي فهم قابل
اصلاحاتي ايشان غذايي مواد تهيه طرز در -بخوانند 3 هم
.دادهاند انجام
داستان كه را گورو ريشي نوشته "روز eبازمانده" كتاب آيا
كتاب تدارك مسير در است انگليسي پيشخدمتهاي و باتلرها
كرديد؟ ترجمه و خوانديد آشپزي
ربطي اما است شيريني و ظريف بسيار كتاب "روز بازمانده"
.ندارد آشپزي مستطاب كتاب پروژه به
لحاظ ازكردم ترجمه و پسنديدم را "روز بازمانده" من
ادبيات از شاخهاي به ميرسد كتاب اين ادبي نامه شجره
ديگران و اسنوها برناردشاوهاو وايلدها ، اسكار كه انگليسي
.است بوده انگليسي كمديهاي موضوعات از و كرده مطرح را آن
ميكنيد؟ هم آشپزي خود منزل در شما آيا دريابندري آقاي
در نيمرو از تصويري كتاب ، رنگي عكسهاي قسمت در.بله
!كردهام درست را آن من كه ميبينيد ماهيتابه
خسروي رضا
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم؟
سازيم دگرگون را نگرشخود
ما و ميگيرد فرا افسرده و غمانگيز فضايي را زندگي گاهي
كاري هيچ "ظاهرانيستيم راضي خودمان از ميكنيم احساس
دگرگون را موقعيتها ميكوشيمنميرود پيش ما ميل طبق
.نداريم چنداني توفيق موارد غالب در ليكن سازيم ،
خود نگرش فيزيكي ، وضعيت تغيير جاي به كه است اين حل راه
ذهني نگرش تغيير با "صرفا ميتوانيم ما.سازيم دگرگون را
متفاوت ، كلي به راستايي در زندگي به خود نگاه با و خود
و تيره چيز همه كه روزهاييآوريم وجود به را شادي زندگي
به كه انگيزي ابهام عدسيهاي تعويض با تنها مينمايد ، تار
ميكنيم ، نظاره را جهان آنها طريق از و داريم چشم
را زيباييها سان بدين.شويم چيره تيرگي اين بر ميتوانيم
ديد خواهيم نوميدي از بيشتر را اميد و زشتيها از بيشتر
خوشبختي و موهبتها به سرخوردن و ديدن زيان هنگام به وحتي
خشم گاهيبه هم هنوز است ممكن.كرد خواهيم توجه
درون در ما استحاله اما دهيم ، نشان ناشكيبايي و آييم
متفاوتي كلي به منظر از زندگي به كه ميدهد روي وهنگامي
دگرگوني با ميتوان كه -دانش كوچك دانه اين.كنيم نگاه
ما براي را فرصت اين -داد تغيير را زندگي تجربه نگرش ،
.كنيم ايجاد تحول خود وجود تمامي در كه ميآورد فراهم
رابينسن.ب دكتر :نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
انسان زندگي در عاطفي روابط نقش
جواب ، است؟ كدام بدنتان ارگان بزرگترين ميدانيد آيا
محبتآميز تماس كه ميدانيم ما همه.است بدنتان پوست
بسيار رفتار اين كه ميدانيد شما آيا ولي است خوبي احساس
.بگذارد اثر شما بقاء حتي و قلب سلامتي در ميتواند ساده
.ميكند ايجاد صميميت تماس ، و است شفادهنده صميميت ،
ميتواند (...و گرفتن بغل بوسه ، ) بشري برخوردهاي فقدان
.شود منتهي مرگ حتي و بيماري شديد ، انزواي به
در.برميگردد سيزدهم قرن به انسان سلامت با تماس ارتباط
را ترسناكي آزمايش دوم فردريك آلمان امپراتور زمان آن
حتي شنيدن بدون كودكان كه شود متوجه تا داد انجام
.كرد خواهند صحبت زباني چه به شوند بزرگ وقتي كلمهاي
نگاه والدينشان از دور را شده متولد تازه بچه چندين او
يا احساسي تماس بدون تا كرد مامور را پرستاران و داشت
آنكه از قبل بچهها اين همه.كنند مراقبت آنان از صحبتي
.رفتند دنيا از كنند صحبت بتوانند
در 10 مورد همين در سال 1915 در كه ديگري آزمايش همچنين
از سال دو زير بچههاي تمام كه داد نشان شد ، انجام موءسسه
كافي آنان بهداشتي اقدامات و تغذيه اگرچه.رفتند دنيا
چيست؟ علتبود
عفوني بيماريهاي گسترش درباره مردم نگراني روزها آن در
و شود كمتر بچهها با بشر تماس تا شد منتهي سياستي به
.بگيرند قرار تماس و نوازش مورد كمتر
با احساسي نوازش و تماس مزيت امروزي فراوان مطالعات
نشان پيش از بيش را بزرگسال حتي و شده متولد كودكان
روز براي 10 ميامي ، در تماس تحقيقاتي موءسسه در.ميدهد
نتايج و شد ارائه محبتآميز ماساژ زودرس 3 نوزادان به
خود رشدي وزن به سريعتر %آنان 47 كه بود آن از حاكي
همچنين و كردند ترك را بيمارستان زودتر روز و 6 رسيدند
.كردند هزينه كمتر اقتصادي لحاظ از دلار 000/10
را احساسي تماسهاي شفابخش نقش تحقيقات و مطالعه صدها
.ميدهد نشان...و ايدز كوكائين ، معرض در كودكان براي
معالجه در ميتواند ماساژ ميدهد نشان مطالعات همچنين
افسردگي ، سرطان ، ، كمردرد ،(درخودماندگي) اوتيسم آسم ،
ضربان بودن نامنظم قلبي ، حمله تغذيهاي ، اختلالات ديابت ،
مثال براي.باشد داشته موءثري نقش بيماريها ساير و قلب
كه داد نشان بودند ايدز داراي كه مرداني روي بر مطالعه
اين توجه قابل بهبود به ميتواند ماه يك مدت به ماساژ
.كند كمك بيماري
تصور آنچه از كمتر بسيار مردم موارد اين تمام عليرغم
تصور.ميكنند لمس احساسي لحاظ از را يكديگر ميكنيد
كردن بغل ميبينيد مدتها از بعد را خود دوست وقتي كنيد
با شما "واقعا و ميكند خالي شما دوش از را باري چه او
بين روابط در "خصوصا امر اين.ميكنيد شعف احساس كار اين
.ميشود متجلي پيش از بيش زوجين
شفابخش قدرت ما وقتي.است بهبود راه در قدم اولين آگاهي
تماس افزايش براي را راههايي ميتوانيم كنيم درك را تماس
و حدود به كه است حالي در اين و كنيم جستجو مردم ساير با
اعضاي از يكي وقتي.ميگذاريم احترام يكديگر مرزهاي
يا دادهاند انجام خوبي كار شما آشنايان حتي يا فاميل
بر دستي كشيدن ندادهاند انجام مثبتي كار هيچ وقتي حتي
فوقالعادهاي اثر ميتواند گرفتنش آغوش در يا او پشت
.ببخشد
دادن تكان ميبينيد را خود همكار وقتي ميدانيد آيا
گفتن بالاخره و سازد افزون را شما محبت ميتواند دستها
همسرتان مورد در فيزيكي محبت ابراز و عاشقانه كلمات
.كند روحي تخليه را او ميتواند
نزديك بعد و تنشزدايي اول وهله در احساسي تماسهاي راز
دانشمندان امروزه كه است چيزي اين و است يكديگر به شدن
.گفتهاند سخن بيماريها از بسياري بهبود در آن نقش از
آغوش در و كردن بغل محبتآميز ، و عاشقانه كلمه يك گفتن
.دربرندارد هزينهاي هيچ شما براي عزيزانتان گرفتن
.كنيد امتحان فقط است كافي مطالب اين از آگاهي با حالا
ديناورنيش دكتر:نوشته
گلباز ميرمحيالدين:ترجمه
تعويق به باقي عمادالدين محاكمه جلسه
افتاد
باقي عمادالدين محاكمه جلسه وآخرين ششمين :اجتماعي گروه
تهران عمومي دادگاه درشعبه 1410 ديروز قراربود كه
دربيمارستانبه "باقي" شدن بستري علت به برگزارشود
.افتاد تعويق
اعلام دادگاه رئيس به تلفني تماس طي مدافعباقي وكيل
جراحي عمل وانجام شدنباقي بستري علت به كه است كرده
.نيست دادگاه حضوردرجلسه قادربه نامبرده
براي كه نيز باقي عمادالدين برادر "باقي علاءالدين"
در بود آمده دادگاه به متهم مدافع درخواستوكيل تسليم
به باقي آقاي كه اعلامكرد ايرنا ، خبرنگار با گفتوگو
دربيمارستان فتق جراحي عمل تحت اورژانسي و ناگهاني طور
پزشك اظهار برحسب:داشت اظهار وي.است گرفته قرار سينا
و شد خواهد دربيمارستانبستري هفته يك حداقل وي معالج ،
.داشت خواهد استراحت به نياز منزل در نيز هفته دو
|