با گفتوگو در دانشجويان وكيل رهامي دكتر
در "نوپو" نقش كرد تشريح همشهري خبرنگار
شتم و ضرب و دانشگاه كوي به حمله
دانشجويان
نقش شد اعلام دادگاه جلسه يازدهمين در
دانشگاه كوي به شبانه تهاجم در "نوپو"
مسئوليت از خدابخشي اعترافات :رهامي
كاهد نمي ميدان فرمانده نظري سردار
ميشوند قصاص پرتوي دكتر قاتلان
با گفتوگو در دانشجويان وكيل رهامي دكتر
در "نوپو" نقش كرد تشريح همشهري خبرنگار
شتم و ضرب و دانشگاه كوي به حمله
دانشجويان
و مردم براي دارند شخصي لباس كه نوپو نيروهاي از گروهي
نيستند مشخص مسئولين
به مجروح دانشجويان وكيل رهامي دكتر :حوادث گروه
پاد ويژه نيروي) "نوپو" بانقش ارتباط در ما خبرنگار
دانشجويان شتم و ضرب و دانشگاه كوي به حمله در (وحشت
بعد و كرد شروع را خود فعاليت كميته در نوپو گروه:گفت
شورش از جلوگيري براي گروه اين شد ، منحل كميته ازاينكه
سپاه نيروهاي از آنان فرمانده.شد فعال بيشتر سرقت و
زمان در نوپو مسئولين ارجمندي و خدابخش اينكه كما بود
فعاليت سپاه در "قبلا كه كردند عنوان نيز كوي حادثه
.داشتهاند
دادستان معاون قبل جلسات در كه كرد تاكيد همچنين وي
كوي حوادث در نوپو دخالت بامجوز ارتباط در اقبال آقاي
.نشد داده جوابي او به اما كرد سوءال دانشگاه
لباس داراي نوپو نيروهاي از گروههايي:افزود رهامي دكتر
مشخص آنان با رابطه در مردم تكليف و هستند پلنگي پوست
هستند حكومت به وابسته آنها ميدانند مردم كه چرا است
دارند شخصي لباس كه نوپو نيروهاي از ديگر گروهي ولي
.نيستند مشخص مسئولين و مردم براي
شخصي نيروهاي قبيل اين جرم ادله و مدارك دادگاه در من
اما كردم ارائه داس و چوب پنجهبوكس ، و چاقو مانند را
انتظامي نيروي به متعلق اينان كرد اعلام انتظامي نيروي
وابسته شخصي لباس نيروهاي به وسايل اين حاليكه در نيست
.دارد تعلق نوپو به
به حادثه روز در اينان:افزود ادامه در رهامي دكتر
سريع شتم و ضرب از پس و ميكردند حمله مردم و دانشجويان
ديگر نيروهاي همراه به افراد اين.ميكردند ترك را صحنه
فعال حضور كوي حادثه در ولايت و حزبالله انصار بنام
نيروي و شده مسئوليتها لوث باعث مساله همين كه داشتند
امر تحت كه شخصيهايي لباس با ارتباط در انتظامي
بوجود باعث ساعت مدت 2 به و بودند خدابخش و ارجمندي
اين اعمال مسئوليت نشده حاضر شدند كوي در اغتشاش آمدن
.بگيرد عهده بر را گروه
روشن را ها شخصي لباس اين تكليف كه است دادگاه وظيفه
دوران در نشود جلوگيري گروه اين اعمال از اگر و كند
خواهند وحشتناكي اعمال به دست جامعه در گروه اين بعدي
.زد
نقش شد اعلام دادگاه جلسه يازدهمين در
دانشگاه كوي به شبانه تهاجم در "نوپو"
به بنا واحدم :نوپو سابقكادر فرمانده ارجمندي فرهاد *
به و شدم وارد نيز خودم و شدند كوي وارد من دستور
را اغتشاش عوامل بودم داده دستور امر تحت نيروهاي
كنند دستگير
كه نظامي دادستان معاون سئوال به پاسخ در ارجمندي *
شخصي لباس نيروهاي از برخي و شديد كوي داخل شما":پرسيد
بود ، مجرم دستگيري بر قرار چون :گفت" كرديد هدايت نيز را
باشند شده ساختمانها وارد نيروها است ممكن
كه بودند افرادي پليس نيروهاي بين در :خدابخشي سرهنگ *
نيز شخصي لباس افراد و ميكردند حمله به تحريك را پليس
به و ميكردند حمله دانشجويان به پليس نيروهاي بين از
ميزدند سنگ آنان
متهمان اتهامات به رسيدگي جلسه يازدهمين :حوادث گروه
در شنبه روز صبح دقيقه و 5 ساعت 9 دانشگاه كوي حادثه
طباطبايي قاضي رياست به تهران نظامي دادگاه هفتم شعبه
.كرد كار به آغاز
كوي مهاجمان پرونده به رسيدگي جلسه يازدهمين درابتداي
اتهامات كيفرخواست ، برابر طباطبايي دانشگاه ، قاضي
را پرونده اين دوم متهمرديف خدابخشي جمشيد سرهنگ
ويخواست واز كرده عنوان "دانشجويان جرح و ضرب ايراد"
.كند دفاع خود از
من:گفت خود معرفي براي دوم رديف متهم خدابخشي سرهنگ
ضمن ، ويژه يگان سابق سرپرست خدابخشي پاسدارجمشيد سرهنگ
نظري سردار اظهارات كليه تاييد و وارده رداتهامات
.آغازميكنم را خود دفاعيات
روز 18 بامداد دقيقه و 30 يك ساعت در:افزود وي
ويژه يگان به بزرگ تهران كنترلفرماندهي طرف تيرماهاز
شمالي اميرآباد نيروبهخيابان نفر تعداد 50 كه شد ابلاغ
.شوند اعزام
دراختيار نيروها اينامر ، اجراي براي:اظهارداشت وي
من حضور اينكه رغم به و گرفتند فرماندهميراحمديقرار
براي شرعي احساسوظيفه بهدليل نداشت ، ضرورتي محل در
.ماندم محل در مردم آسايش و امنيت حفظ
بعضي و زنجيرهاي روزنامههاي بيعدالتي:گفت متهم
انجام را خود ذاتي وظيفه كه را ما كه ازآقاياناست
.جايگاهنشاندهاند دراين داديم ،
بين در:گفت خود دفاعيات ادامه در خدابخشي سرهنگ
را پليس نيروهاي كه بودند كنندگاني پليس ، تحريك نيروهاي
بين از نيز شخصي افرادلباس همچنين و ميكردند تحريك
و ميكردند حمله اغتشاشگران به پليس نيروهاي
حملات تشديد محض به اما ميزدند ، بهآنانسنگ
حمله مورد بازپليس و ميرفتند عقب آنان اغتشاشگران ،
.ميگرفت قرار
بهدليل كه مضاعفي فشار بر تاكيد با خدابخشي سرهنگ
بود ، شده وارد پايش ، به آجر اصابت گازاشكآورو استنشاق
و اينجانب از گرفتندستور بدون نيروها از عدهاي:گفت
چندمتري اغتشاشگران ، تعقيب در مشهود جرايم بهدليل صرفا
.شدند كوي وارد
نيز رقيب گروه افراد از تعدادي حين همين در:افزود وي
پليس براي آنان هويت كه درحالي و شده كويدانشگاه وارد
.ميكردند مستقل ، عمل بصورت نبود مشخص
كساني چه شدند كوي وارد كه نيروهايي:كرد سوال قاضي
بودند؟
حدود 2000 و مردمي صورت به نيروها اين:گفت خدابخشي
.شدند كوي كهوارد بودند نفر
شدند؟ كوي وارد چهكسي دستور به نيروهايتان:پرسيد قاضي
.شدند كوي وارد خودشان آنان:داد پاسخ خدابخشي
:گفت خدابخشي سرهنگ به خطاب دادگاه منشي لحظه دراين
شما بهدستور كه دادهاند شهادت ازنيروهايتان تن چند
شما از نقل به آنان يكياز حتي و شدهاند؟ كوي وارد
دادسراي به نشود كوي وارد هركسي" گفتهاست
."ميشود نظاميفرستاده
ناجا بازرسي در مطالب اينگونه بهاينكه اشاره با متهم
تنظيم را نامهاي واحد اين در:شدهاست ، گفت تنظيم
تاكيد و سربازانميگذارند از يكي جلوي و ميكنند
.كنيد مطرح بايد را مطلب اين كه ميكنند
صدور براي ادله بهترين قاضي نزد اقرار:كرد تاكيد قاضي
.است حكم
كه جاهايي متهم:گفت دادستاني معاون اقبال لحظه ، دراين
كه جاهايي و دارد قبول اوست ، نفع به ناجا گزارشبازرسي
.ميخواند راغيرواقعي آن نيست ، بهنفعش
آمديد ، دانشگاه كوي جلوي به كه زماني شما:گفت اقبال
.كرديد تعيين فرمانده عنوان رابه نفر دو
را خدابخشي سرهنگ امر تحت نيروهاي اظهارات از بخشي وي
وارد خدابخشي بهدستور" شدهبود گفته كهدرآن كرد قرائت
."شديم كوي
باشد ، صداقت اگر:گفت متهم به خطاب نظامي دادستان معاون
.ميرسيم بهنتيجه راحتتر
"ارجمندي فرهاد" از طباطبايي قاضي دادگاه ، جلسه ادامه در
مبني خود اتهام از كه خواست پرونده اين سوم رديف متهم
.كند دفاع "اموال تخريب و ضربوشتم" ايراد در مشاركت بر
فرمانده عنوان به خود معرفي با ارجمندي فرهاد سرهنگ
دستور به بنا واحدم:گفت ويژه نيروهاي كادر يگان سابق
كيفر در اين اما شدم وارد نيز خودم و شدند كوي وارد من
.است نيامده خواست
ضربوشتم" شما اتهام كه وقتي:گفت طباطبايي قاضي
به كه است مشخص شده ، عنوان "اموال تخريب و دانشجويان
.شدهايد وارد كوي
شديد؟ كوي وارد نيرو تعداد باچه:قاضي
.شديم كوي وارد نفر بيست حدود با:ارجمندي
بوديد؟ كوي در مدت چه:قاضي
.بوديم كوي در دقيقه حدود 20:ارجمندي
رفتيد؟ ساختمانها داخل به آيا:قاضي
نيروهاي به من اما نرفتيم ، ساختمانها داخل به:ارجمندي
دستگير را اغتشاش اصلي عوامل كه بودم دستورداده امر تحت
.كنند
داريد؟ قبول را وشتم ضرب در مشاركت اتهام شما آيا:قاضي
صادر را كوي به ورود دستور اينكه به اشاره با ارجمندي
به را آن مجازات دادهام ، كه دستوري هر:است ، گفت كرده
گذاشتن عقيم براي ميكنمكه وافتخار ميپذيرم منت ديده
.كردم تلاش تيرماه كودتاي 17
از برخي:گفت متهم به خطاب نظامي دادستان معاون اقبال
و شديد كوي ساختمان داخل شما كه اظهارداشتهاند سربازان
.ميكرديد هدايت كوي در رانيز شخصي لباس نيروهاي از برخي
نيروها است بود ، ممكن مجرم دستگيري بر قرار چون:ارجمندي
.باشند ساختمانهاشده وارد
كوي به ورود دستور كه نگفتهبودم تابحال:كرد تاكيد وي
براي ميكنم فكر پليس يك عنوان دادهام ، امابه را
نيز پرسنلم واز است بوده درست دستورم مجرمان دستگيري
.ميكنم تشكر
جايي در شما:گفت متهم به خطاب دادستان نماينده اقبال
گرفتهايد؟ دستور خدابخشي سرهنگ كهاز بوديد گفته
اصلاح را آن گفتهام خصوص اين در چيزي اگر:افزود وي
به ورودم هنگام در احترام اداي براي فقط من ميكنم ،
.رفتم خدابخشي نزد درگيري صحنه
پايان اعلام با دادگاه رئيس طباطبايي قاضي لحظه اين در
وهفتم بيست سهشنبه روز به را رسيدگي ادامه جلسه ، وقت
.كرد موكول ماه ارديبهشت
مسئوليت از خدابخشي اعترافات :رهامي
كاهد نمي ميدان فرمانده نظري سردار
:گفت جلسه اين با ارتباط در دادگاه پايان در رهامي دكتر
.شد روشن مهم نكته خدابخشي 3 و ارجمندي اعترافات با
دستور كه بود ، سوم رديف متهم ارجمندي صريح اقرار يكي
و كرده صادر را دانشجويان دستگيري و كوي داخل به ورود
.ضربوجرح مسئله به ضمني اقرار
خدابخشي "مخصوصا نفر دو اين تناقصگوئيهاي دوم مسئله
.دوم رديف متهم
.بود متهمين توسط دادسرا و ناجا گزارشات تكذيب سوم نكته
بازرسي گزارشات اتهاماتشان از نجات براي نفر دو اين
عنوان به را امنيت عالي شوراي كميته و دادسرا و ناجا
نظري كه است رويهاي واين كردند مطرح ارعاب و تهديد
براي آنان.دادند ادامه را آن متهمان ديگر و كرد شروع
متهم را ناجا "مخصوصا كشور ارگانهاي خودشان تبرئه
.ميكنند
فعاليت مورد در خدابخشي صريح تاكيد ديگر مسئله
در خدابخشي بودند نفر هزاران گفت كه بود لباسشخصيها
لباس) اعمالآنان از چرا كه دادگاه سئوال به پاسخ
توان كه بودند زياد آنقدر گفت نكرديد ، جلوگيري (شخصيها
اول روز در من كه بود نكتهاي همان اين و نداشتيم را آن
در لباسشخصيها نقش روشنشدن خواستار و داشتم تاكيد
.شدم دانشجويان ضربوجرح
و كرد توصيف خوب را دادگاه امروز روند دانشجويان وكيل
و قاضي باقيمانده جلسات و گذشته جلسات در اگر گفت
اجازه و كنند مطرح حقوقي جواب و سئوال دادستاني نماينده
بسياري كند رجزخواني ميخواهد كه نحوي هر به متهم ندهند
.ميشود مشخص ابهامات از
در متهمان كرديم ملاحظه كه همانطور گفت ادامه در وي
قانوني و قانعكننده پاسخ هيچ قضايي دقيق سئوالات مقابل
.نداشتند
رئيس و ميشدند رها خود حال به متهمين گاه هر اما
را دادگاه جلسه متهمان نداشت نظارت و كنترل دادگاه
كشور مسئولان و درميآوردند سياسي ميتينگ يك بصورت
.ميبردند سئوال زير را خاتمي آقاي كابينه "مخصوصا
اين قبال در صداوسيما عملكرد با ارتباط در رهامي دكتر
نفع به تبليغاتي دستگاه يك همانند صداوسيما گفت دادگاه
و دانشجو طرف از شكايت طرح هنگام:گفت وي.است كرده عمل
اخبار نقل به ثانيه چند حد در صداوسيما آنان اظهارات
متهم هتاكي و رجزخواني به نوبت وقتي ولي كرده اكتفا
و خاتمي كابينه و اعضا عليه آنهم كه ميرسد پرونده
صداوسيما است دومخرداد جبهه حامي تشكلهاي و نهادها
.ميكند پخش جنگي فاتح سردار يك همانند را متهم اظهارات
از زيادي تعداد متاسفانه كه است شرايطي در اينها همه
دادگاه از اطلاعرساني رسالت كه نشرياتي و روزنامهها
.شدند تعطيل همگي غيرقانوني بطور داشتند عهده بر را
خدابخشي و ارجمندي اعترافات با اينكه با ارتباط در وي
و ارجمندي:گفت ميشود كم نظري مسئوليت و اتهام از آيا
عمل خودسرانه يعني شدند كوي وارد دستور بدون خدابخشي
اين فرض با زيرا نميشود كم نظري مسئوليت از ولي كردند
امر تحت شدند وارد كه نيروهايي همه آن قبول و اعترافات
ميدان فرماندهي كل بطور نبودند خدابخشي و ارجمندي آقاي
مسئوليت نظري سردار آمدن با و است بوده ميراحمدي دست در
بنا و شده گذاشته ايشان عهده به ميدان اداره و فرماندهي
دوم رديف متهم اعترافات عليرغم من نظر به اين بر
نظري اتهام مورد سه هر در (ارجمندي) سوم رديف (خدابخشي)
-كشور 3 وزير دستور لغو -كوي 2 به ورود -از 1 عبارتند كه
.است باقي خود بجاي ناجا به نسبت سوءظن و بدبيني ايجاد
نحو همين به دادگاه جلسات بقيه اگر گفت پايان در وي
در ولي شد خواهد تمام جلسه سه الي در2 شود برگزار
خواهد ادامه همچنان دادگاه اين متهمان رجزخواني صورت
.داشت
ميشوند قصاص پرتوي دكتر قاتلان
قاضي سوي از پرتوي دكتر قاتلان قصاص حكم :حوادث گروه
.شد صادر تهران جنايي دادگاه
جراحان از يكي پرتوي جمشيد دكتر پرونده اين مفاد براساس
خانه در سال 77 ماه دي ششم در جسدش كه بود كشور پلاستيك
.شد كشف جماران در ويلايياش
ميكرد زندگي تنها دكتر اينكه از اطلاع با جنايت عاملان
خانهاش وارد شبانه داشت توجهي قابل دارايي اموال و
با جرح و ضرب ايراد و پا و دست بستن از پس و شدند
از پسكردند خفه را وي پرتوي دكتر دهان در حوله گذاشتن
و جواهرات طلا ، پول ، زيادي مقدار سارقان اقدام اين
وي كاديلاك خودرو با را پرتوي دكتر منزل گرانبهاي اشياء
.ميكنند فرار و برده سرقت به
يك طريق از ماه از 4 پس آگاهي اداره كارآگاهان
در بازار در پرتوي دكتر چكهاي كه شدند مطلع فروشنده
.است گردش
حامل كه را دختري و مادر توانستند فروشنده كمك با اينان
.كنند دستگير و شناسايي بودند پرتوي دكتر چكهاي
اعتراف خود بازجوييهاي در داشت نام ف اكرم كه مادر اين
.است داده او به پسرش را چكها كه كرد
كه وي پسر دستگيري به اقدام اعترافات اين از پس ماموران
بنام دوستش با همراه را او و كردند داشت نام ك -حسن
.كردند دستگير و شناسايي محمدحسن
.كردند پرتوي دكتر قتل به اعتراف بازجوييها در دو اين
و دادگاه جلسه چندين از پس شعبه 1603 ، رئيس غنيمي قاضي
شركت بهخاطر را نوشين محمد و كاهي حسن دفاعيات آخرين
و حبس سال به 10 سرقت بهخاطر و قصاص يكبار به قتل در
.كرد محكوم شلاق ضربه 74
|